tina
11-29-2011, 11:11 AM
انسان در هر مقام و منزلتی که باشد، به شکلی در برابر وجود حق کوتاهی می کند. این کوتاهی نسبت به حق از سوی کسانی که در مقام برتری قرارمی گیرند، شدت می یابد؛ زیرا هر کسی به اندازه شناخت و توان خویش مسئول است و می بایست در برابر حق خود را پاسخ گو بداند
شرایط و آداب استغفار از نگاه قرآن
فقرذاتی انسان
انسان در هر مقام و منزلتی که باشد، به شکلی در برابر وجود حق کوتاهی می کند. این کوتاهی نسبت به حق از سوی کسانی که در مقام برتری قرارمی گیرند، شدت می یابد؛ زیرا هر کسی به اندازه شناخت و توان خویش مسئول است و می بایست در برابر حق خود را پاسخ گو بداند.سخن از این نیست که ظرفیت عمل چه اندازه است بلکه سخن از آن است که چه اندازه از ظرفیت خود بهره برده ایم. انسان اگر بر این باور باشد که به اندازه شناخت خویش عمل کرده است و نمی بایست انتظار داشت که برای چیزی که بیرون از دایره قدرت و توانش است پاسخ گو باشد، این خود حکمی باطل است؛ زیرا انسان به عنوان عمل خداوند، موجودی بی نهایت است و از نظر قدرت و توان حدی برای او نیست که از آن به حد لایقف تعبیر می شود؛ زیرا قرآن بر این نکته تأکید می ورزد که هر کسی بر پایه شاکله خود عمل می کند.
خداوند نیز بر پایه شاکله خویش عمل می کند که وجودی بی نهایت است و انسان نیز به عنوان عمل خداوندی وجودی در حوزه شناختی و عملی، دارای حد لایقفی است. از این رو کسی نمی تواند با توجیه محدودیت دانشی خویش، در عمل نسبت به خدا کوتاهی کند؛ زیرا می تواند با افزایش دانش خویش نسبت به خدا عمل واقعی تر و درست تر به جا آورد. این مسئله ای است که در برخی از روایات آمده است و تنها حدی که برای وی دانسته شده است، وجود فقری بشر است.
در خطابی به حضرت موسی(ع) آمده است که یا موسی وجودک ذنب لایقاس معه ذنب؛ ای موسی وجود فقری بشر، خود، محدودیت و گناهی است که هیچ گناه و محدودیتی با او قابل قیاس نیست؛ به این معنا که انسان هر اندازه بر قله های دانش و عمل بپرد به جهت فقرذاتی خویش نمی تواند به شناختی نسبت به خدا دست یابد که بتواند بگوید او را شناخته و بر پایه این شناخت نسبت به او عمل کرده است و حق عبادت و پرستش را به جا آورده است. از این روست که گفته می شود انسان هر اندازه به کمال دانشی و عملی دست یابد باز نیازمند پوششی است که خداوند به مهر و مغفرت وی را در برگیرد و به عنایت و فضل خویش او را حفظ و به سوی کمال مطلق رهنمون سازد.
در آیات قرآنی دو مسئله به عنوان عامل بازدارنده از خشم و عذاب الهی مطرح شده است. که موجب می شود تا استعجال در عذاب نسبت به شخص و یا گروهی انجام نشود. این دو امر عبارتند از: وجود مبارک و پرخیر و برکت حضرت ختمی مرتبت پیامبر گرامی(ص) و دیگری امکان استغفار این دو سبب می شود که انسان در هر حال در امنیت قرارگیرد.
براین اساس مسئله استغفار در آموزه های قرآنی به عنوان یکی از مهم ترین علل و عوامل بازدارنده از عذاب های دنیوی و اخروی مطرح می شود و حتی به پیامبر گرامی(ص) دستور و سفارش داده شده است که استغفار را به عنوان یک اصل همواره تکرار کند و مورد توجه قراردهد.در آیات قرآنی سخن از هفتادبار استغفار در شبانه روز آمده است و در برخی از روایات است که آن حضرت(ص) هرگاه از نزد جمعی برمی خاست به استغفار مشغول می شد. استغفار امری است که حتی رسول الله در نماز شب بیش از هفتادمرتبه از خدایش طلب می کرد و در هر نمازی بر زبان می آورد.در اهمیت استغفار همین بس که خداوند در بیان شکر و سپاس گزاری نعمت بزرگ ایمان آوری مردمان، از آن حضرت می خواهد که استغفار به جای آورد: فسبح بحمد ربک و استغفره انه کان توابا (نصر آیه3)
چیستی استغفار
استغفار طلب آمرزش از ریشه غفران در اصل به معنای پوشاندن چیزی می آید که انسان را از آلودگی نگه دارد؛ بنابراین استغفار درخواست مصونیت و حفظ از عذاب با گفتار و رفتار است. (مفردات راغب اصفهانی)
بنابراین انسان می بایست از هر چیزی که موجب می شود تا خشم خدا را برانگیزد و او را آلوده به گناه و خطا و اشتباه کند به خدا پناه برد تا خدایش وی را در نوعی عصمت و مصونیت از گناه و عمل به خطا قراردهد. به زبانی دیگر انسانی که استغفار می کند از خدایش می خواهد که وی را تحت پوشش خویش قراردهد و چیزی را به عنوان حافظ و نگه دار در آورد تا از آسیب های احتمالی در امان قرارگیرد.
استغفار جویی اختصاص به برخی انسان ها ندارد بلکه چنان که گفته شد همه پیامبران آن را از خدای خود می خواستند. (آل عمران آیه 146و 147) و حتی پیامبر بزرگوار (ص) که در مقام قاب قوسین او ادنی (نجم آیه9) نشسته و نزدیک تر از آن منزلت نمی توان نسبت به خداوند تصور و تصویر کرد، با این همه مأمور می شود تا برای خویش استغفار کند. (نصر آیه3) چنان که مأمور می شود برای مؤمنان هم استغفار کند و به عنوان واسطه و شفیع عمل کند تا خداوند رحمت خویش را بر مؤمان سرازیر نماید.
این استغفارجویی تنها به خطاهایی چون قتل (قصص آیه15و 16) و یا قضاوت های عجولانه (ص آیه24و 25) و یا ظلم و ستم (آل عمران آیه35و نساء آیه64) و یا مطلق گناه (بقره آیه 58و اعراف آیه161) محدود نمی شود بلکه انسان می بایست در همه حال حتی اگر به ظاهر گناه و خطا و اشتباهی نکرده است طلب غفران و پوشش کند تا در کنف حمایت و محافظت خداوند قرارگیرد و از گناه های احتمالی در امان بماند و مصونیت یابد. (مائده آیه74 و هود آیه3و 52و 90) همچنان که استغفار نه تنها در حق خود بلکه در حق دیگر گناهکاران (نساء آیه64و یوسف آیه97 و محمد آیه19) از زنان و مردان نیز ساری و جاری است و تنها استثنایی که شده استغفار جویی برای مشرکان و منافقان است که جایز نیست مؤمن در حق ایشان درخواست غفران نماید. (توبه آیه113و 114 و نیز نساء آیه 60تا 64)
آداب و آثار استغفار
برای هر چیزی آدابی است. و انسان بهتر است از روشی استفاده کند که او را به مقصد نزدیک تر سازد و راه و مقصد را کوتاه تر گرداند. اگر چه استغفار در شبانه و روز و به هر شکلی خوب و سازنده و مفید است ولی قرآن به برخی از مطالب اشاره می کند که بیانگر نوعی آداب در دعای استغفار است. و رعایت آن ها می تواند برای دستیابی شخص به مقصد و مطلوب مفید باشد.از جمله آدابی که قرآن برای مستغفر و چگونگی استغفار بیان می دارد استغفار در سحرگاهان است. به این معنا که سحر را به جهت ویژگی هایی که برشمرده اند خصوصیتی است که تأثیر بیشتری در دست یابی به هدف دارد. از آن جمله گفته اند که فرشتگان شب و روز یعنی آنانی که می آیند و آنانی که می روند به وضعیت مستغفر آگاه می شوند و هر دو، استغفار وی را ثبت و ضبط می کنند. از این رو گفته اند که بهترین زمان برای استغفار سحرگاهان است: والمستغفرین بالاسحار (آل عمران آیه17) و بالاسحار هم یستغفرون (ذاریات آیه18) و این که حضرت یعقوب درباره فرزندان گناهکار خویش می فرماید: سوف استغفر لکم ربی انه هو الغفور الرحیم؛ به زودی برای شما از پروردگارم طلب بخشش خواهم کرد زیرا پروردگارم غفور و رحیم است. (یوسف آیه98)
ستایش خداوند از کسانی که در سحرگاهان استغفار می کنند خود بهترین دلیل بر این مطلب است که سحر بیش از اوقات دیگر برای استغفار مناسب است.در میان سحرگاهان نیز سحرهای روز جمعه و شب های آن از مقام و منزلت بیش تر و برتری برخوردار می باشد. (یوسف آیه98) این مطلب را می توان از روایتی به دست آورد که دلیل به تأخیر انداختن استغفار و عدم اقدام یعقوب(ع) به استغفار در زمان درخواست فرزندان، برای این دانسته شده است که آن را در سحر شب جمعه انجام دهد. (مجمع البیان ذیل همین آیه)
ویژگی های استغفار کننده
این ها بیان بخشی از آداب استغفار در ارتباط با زمان آن است. اما شخص استغفار کننده می بایست خود دارای صفاتی باشد و یا بکوشد تا به صفاتی دست یابد تا استغفار وی تأثیرگذار باشد. از جمله صفاتی که قرآن برای استغفارکنندگان برمی شمارد نخست اعتراف به خطا و لغزش است. (اعراف آیه13) این رفتار، شیوه پسندیده و مؤثری است که پیامبران اولوالعزمی چون موسی(ع) نیز از آن پیروی کرده است. وی نیز پیش از استغفار نخست به گناه و خطایی که مرتکب شده اقرار می نماید و سپس درخواست استغفار و پوشش از خداوند می کند. (قصص آیه16)
حضرت یونس ذالنون(ع) که گرفتار در شکم نهنگ بود نیز از همین شیوه بهره برد ونجات و رهایی یافت و خداوند از مؤمنان خواست که این گونه رفتار کنند تا مورد توجه و عنایت الهی قرارگرفته و از درد و سختی و عذاب و بلا رهایی یابند. (انبیاء آیه 87و 88)
البته همه این ها زمانی می تواند مؤثر باشد که شخص به جد و واقع باور به خدا داشته و در برابر وی تسلیم باشد و به ایمان خود اقرار داشته و آن را بر زبان جاری سازد؛ زیرا شخص بی ایمان چگونه می تواند صادقانه اقرار کند و یا از خدا به درستی طلب آمرزش و بخشش نماید تا وی را تحت پوشش خود قراردهد. (آل عمران آیه16و 193 و نیز مومنون آیه109)
نکته دیگر آن که استغفار کننده به اموری چون ربوبیت خداوند توجه داشته باشد و بداند که خداوند آفریدگار همان خداوندی است که پرورش همه موجودات از جمله وی را به عهده دارد و از مقام ربوبیت بخواهد تا او را تحت پوشش کامل خویش قراردهد. (آل عمران آیه147 و نیز اعراف آیه23 و 151 و آیات دیگر) آن گاه به ولایت الهی توجه کرده و خدا را به عنوان ولی و سرپرست خویش قراردهد و از او بخواهد تا به عنوان ولی و سرپرست عمل کرده و وی را از شر و آثار گناه و خطاها مصون دارد و تحت محافظت خویش قرار دهد. (بقره آیه 286و اعراف آیه 155)
تأثیر یاد خدا
یاد خدا به شکل دایم و تأکید بر تکرار یاد و ذکر او می تواند شخص را به ربوبیت و ولایت الهی توجه دهد، از این رو قرآن به مسئله ذکر الله تأکید می ورزد و از استغفار کنندگان می خواهد که یاد خدا را ورد زبان و دل خویش قرار دهند. (آل عمران آیه135)
یاد کرد خدا به صفات پسندیده و صفات جمالی موجب می شود که انسان به مهر و محبت و گذشت خداوند متوجه شود و خود را تحت اسمای جمالی خدا قراردهد و در حقیقت از جلال خدا به جمال وی پناه برد و بگوید: انی اعوذ بک منک؛ خدایا من از خودت به خودت پناه می برم؛ یعنی از صفات جلالی تو به صفات جمالی تو پناه می جویم تا جمال تو مرا حفظ و نگه داری کند و از جلالت مصون دارد. (اعراف آیه151 و نیز 155 و مؤمنون آیه109 و 118) کسانی که خود را بسیار گناهکار می یابند و امید به این ندارند که خود را در معرض خداوند قراردهند و شرم و حیا می کنند که به طور مستقیم از خداوند استغفار جویند می توانند به وسایل و ریسمانهای الهی تمسک و توسل جویند تا مصونیت یابند. بنابراین شایسته است که شخص گناهکار و یا استغفارجو از پیامبران به ویژه پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) و نیز قرآن یاری طلبد آن ها را واسطه و شفیع قراردهد. (نساء آیه64 و نیز یوسف آیه97 و 98 و نیز فتح آیه11)
آثار استغفار در دنیا و آخرت
آثار و نتیجه استغفارجویی به خدا، در دنیا و آخرت ظاهر می شود. برخی از این آثار عبارتند از: آمرزش گناهان و پاک شدن از آن ها و مصونیت یابی از شرور و آسیب های جدی احتمالی گناه در دنیا و آخرت (بقره آیه58) و آل عمران آیه135)، افزایش توان و قدرت (هود آیه52)، برخورداری از مال و مکنت و امکانات مادی خوب دنیایی (هود آیه3) یاری ایشان بواسطه نزدیکان از فرزندان و مانند آن ها (نوح آیه10 و 12)، جلب محبت و رحمت الهی به سود خود (هود آیه90) و بقره آیه199 و نساء آیه64) و مصونیت یابی از عذاب های فردی و جمعی (انفال آیه33) و کهف آیه55).
البته جامعه ای که مستغفران آن بسیار باشند امید آن می رود که از نظر رونق کشاورزی به جایی برسد که زمین و آسمان برکات خویش را نازل کنند و از آسمان باران های رحمت (نوح آیه10و 11) و از زمین کشت و زرع به فراوانی بر آن فرود آید. (همان) و این گونه است که استغفار، آثار خود را در دنیا و آخرت به مؤمنان نشان می دهد و مردمان از آثار و برکات آن بهره مند می گردند.
باشد که با پیش گرفتن شیوه و آداب پیامبران و سرمشق قراردادن ایشان، برکات آسمان و زمین و رحمت خداوند به صورت فردی و جمعی بر ما ببارد و از آثار آن برخوردار گردیم.
شرایط و آداب استغفار از نگاه قرآن
فقرذاتی انسان
انسان در هر مقام و منزلتی که باشد، به شکلی در برابر وجود حق کوتاهی می کند. این کوتاهی نسبت به حق از سوی کسانی که در مقام برتری قرارمی گیرند، شدت می یابد؛ زیرا هر کسی به اندازه شناخت و توان خویش مسئول است و می بایست در برابر حق خود را پاسخ گو بداند.سخن از این نیست که ظرفیت عمل چه اندازه است بلکه سخن از آن است که چه اندازه از ظرفیت خود بهره برده ایم. انسان اگر بر این باور باشد که به اندازه شناخت خویش عمل کرده است و نمی بایست انتظار داشت که برای چیزی که بیرون از دایره قدرت و توانش است پاسخ گو باشد، این خود حکمی باطل است؛ زیرا انسان به عنوان عمل خداوند، موجودی بی نهایت است و از نظر قدرت و توان حدی برای او نیست که از آن به حد لایقف تعبیر می شود؛ زیرا قرآن بر این نکته تأکید می ورزد که هر کسی بر پایه شاکله خود عمل می کند.
خداوند نیز بر پایه شاکله خویش عمل می کند که وجودی بی نهایت است و انسان نیز به عنوان عمل خداوندی وجودی در حوزه شناختی و عملی، دارای حد لایقفی است. از این رو کسی نمی تواند با توجیه محدودیت دانشی خویش، در عمل نسبت به خدا کوتاهی کند؛ زیرا می تواند با افزایش دانش خویش نسبت به خدا عمل واقعی تر و درست تر به جا آورد. این مسئله ای است که در برخی از روایات آمده است و تنها حدی که برای وی دانسته شده است، وجود فقری بشر است.
در خطابی به حضرت موسی(ع) آمده است که یا موسی وجودک ذنب لایقاس معه ذنب؛ ای موسی وجود فقری بشر، خود، محدودیت و گناهی است که هیچ گناه و محدودیتی با او قابل قیاس نیست؛ به این معنا که انسان هر اندازه بر قله های دانش و عمل بپرد به جهت فقرذاتی خویش نمی تواند به شناختی نسبت به خدا دست یابد که بتواند بگوید او را شناخته و بر پایه این شناخت نسبت به او عمل کرده است و حق عبادت و پرستش را به جا آورده است. از این روست که گفته می شود انسان هر اندازه به کمال دانشی و عملی دست یابد باز نیازمند پوششی است که خداوند به مهر و مغفرت وی را در برگیرد و به عنایت و فضل خویش او را حفظ و به سوی کمال مطلق رهنمون سازد.
در آیات قرآنی دو مسئله به عنوان عامل بازدارنده از خشم و عذاب الهی مطرح شده است. که موجب می شود تا استعجال در عذاب نسبت به شخص و یا گروهی انجام نشود. این دو امر عبارتند از: وجود مبارک و پرخیر و برکت حضرت ختمی مرتبت پیامبر گرامی(ص) و دیگری امکان استغفار این دو سبب می شود که انسان در هر حال در امنیت قرارگیرد.
براین اساس مسئله استغفار در آموزه های قرآنی به عنوان یکی از مهم ترین علل و عوامل بازدارنده از عذاب های دنیوی و اخروی مطرح می شود و حتی به پیامبر گرامی(ص) دستور و سفارش داده شده است که استغفار را به عنوان یک اصل همواره تکرار کند و مورد توجه قراردهد.در آیات قرآنی سخن از هفتادبار استغفار در شبانه روز آمده است و در برخی از روایات است که آن حضرت(ص) هرگاه از نزد جمعی برمی خاست به استغفار مشغول می شد. استغفار امری است که حتی رسول الله در نماز شب بیش از هفتادمرتبه از خدایش طلب می کرد و در هر نمازی بر زبان می آورد.در اهمیت استغفار همین بس که خداوند در بیان شکر و سپاس گزاری نعمت بزرگ ایمان آوری مردمان، از آن حضرت می خواهد که استغفار به جای آورد: فسبح بحمد ربک و استغفره انه کان توابا (نصر آیه3)
چیستی استغفار
استغفار طلب آمرزش از ریشه غفران در اصل به معنای پوشاندن چیزی می آید که انسان را از آلودگی نگه دارد؛ بنابراین استغفار درخواست مصونیت و حفظ از عذاب با گفتار و رفتار است. (مفردات راغب اصفهانی)
بنابراین انسان می بایست از هر چیزی که موجب می شود تا خشم خدا را برانگیزد و او را آلوده به گناه و خطا و اشتباه کند به خدا پناه برد تا خدایش وی را در نوعی عصمت و مصونیت از گناه و عمل به خطا قراردهد. به زبانی دیگر انسانی که استغفار می کند از خدایش می خواهد که وی را تحت پوشش خویش قراردهد و چیزی را به عنوان حافظ و نگه دار در آورد تا از آسیب های احتمالی در امان قرارگیرد.
استغفار جویی اختصاص به برخی انسان ها ندارد بلکه چنان که گفته شد همه پیامبران آن را از خدای خود می خواستند. (آل عمران آیه 146و 147) و حتی پیامبر بزرگوار (ص) که در مقام قاب قوسین او ادنی (نجم آیه9) نشسته و نزدیک تر از آن منزلت نمی توان نسبت به خداوند تصور و تصویر کرد، با این همه مأمور می شود تا برای خویش استغفار کند. (نصر آیه3) چنان که مأمور می شود برای مؤمنان هم استغفار کند و به عنوان واسطه و شفیع عمل کند تا خداوند رحمت خویش را بر مؤمان سرازیر نماید.
این استغفارجویی تنها به خطاهایی چون قتل (قصص آیه15و 16) و یا قضاوت های عجولانه (ص آیه24و 25) و یا ظلم و ستم (آل عمران آیه35و نساء آیه64) و یا مطلق گناه (بقره آیه 58و اعراف آیه161) محدود نمی شود بلکه انسان می بایست در همه حال حتی اگر به ظاهر گناه و خطا و اشتباهی نکرده است طلب غفران و پوشش کند تا در کنف حمایت و محافظت خداوند قرارگیرد و از گناه های احتمالی در امان بماند و مصونیت یابد. (مائده آیه74 و هود آیه3و 52و 90) همچنان که استغفار نه تنها در حق خود بلکه در حق دیگر گناهکاران (نساء آیه64و یوسف آیه97 و محمد آیه19) از زنان و مردان نیز ساری و جاری است و تنها استثنایی که شده استغفار جویی برای مشرکان و منافقان است که جایز نیست مؤمن در حق ایشان درخواست غفران نماید. (توبه آیه113و 114 و نیز نساء آیه 60تا 64)
آداب و آثار استغفار
برای هر چیزی آدابی است. و انسان بهتر است از روشی استفاده کند که او را به مقصد نزدیک تر سازد و راه و مقصد را کوتاه تر گرداند. اگر چه استغفار در شبانه و روز و به هر شکلی خوب و سازنده و مفید است ولی قرآن به برخی از مطالب اشاره می کند که بیانگر نوعی آداب در دعای استغفار است. و رعایت آن ها می تواند برای دستیابی شخص به مقصد و مطلوب مفید باشد.از جمله آدابی که قرآن برای مستغفر و چگونگی استغفار بیان می دارد استغفار در سحرگاهان است. به این معنا که سحر را به جهت ویژگی هایی که برشمرده اند خصوصیتی است که تأثیر بیشتری در دست یابی به هدف دارد. از آن جمله گفته اند که فرشتگان شب و روز یعنی آنانی که می آیند و آنانی که می روند به وضعیت مستغفر آگاه می شوند و هر دو، استغفار وی را ثبت و ضبط می کنند. از این رو گفته اند که بهترین زمان برای استغفار سحرگاهان است: والمستغفرین بالاسحار (آل عمران آیه17) و بالاسحار هم یستغفرون (ذاریات آیه18) و این که حضرت یعقوب درباره فرزندان گناهکار خویش می فرماید: سوف استغفر لکم ربی انه هو الغفور الرحیم؛ به زودی برای شما از پروردگارم طلب بخشش خواهم کرد زیرا پروردگارم غفور و رحیم است. (یوسف آیه98)
ستایش خداوند از کسانی که در سحرگاهان استغفار می کنند خود بهترین دلیل بر این مطلب است که سحر بیش از اوقات دیگر برای استغفار مناسب است.در میان سحرگاهان نیز سحرهای روز جمعه و شب های آن از مقام و منزلت بیش تر و برتری برخوردار می باشد. (یوسف آیه98) این مطلب را می توان از روایتی به دست آورد که دلیل به تأخیر انداختن استغفار و عدم اقدام یعقوب(ع) به استغفار در زمان درخواست فرزندان، برای این دانسته شده است که آن را در سحر شب جمعه انجام دهد. (مجمع البیان ذیل همین آیه)
ویژگی های استغفار کننده
این ها بیان بخشی از آداب استغفار در ارتباط با زمان آن است. اما شخص استغفار کننده می بایست خود دارای صفاتی باشد و یا بکوشد تا به صفاتی دست یابد تا استغفار وی تأثیرگذار باشد. از جمله صفاتی که قرآن برای استغفارکنندگان برمی شمارد نخست اعتراف به خطا و لغزش است. (اعراف آیه13) این رفتار، شیوه پسندیده و مؤثری است که پیامبران اولوالعزمی چون موسی(ع) نیز از آن پیروی کرده است. وی نیز پیش از استغفار نخست به گناه و خطایی که مرتکب شده اقرار می نماید و سپس درخواست استغفار و پوشش از خداوند می کند. (قصص آیه16)
حضرت یونس ذالنون(ع) که گرفتار در شکم نهنگ بود نیز از همین شیوه بهره برد ونجات و رهایی یافت و خداوند از مؤمنان خواست که این گونه رفتار کنند تا مورد توجه و عنایت الهی قرارگرفته و از درد و سختی و عذاب و بلا رهایی یابند. (انبیاء آیه 87و 88)
البته همه این ها زمانی می تواند مؤثر باشد که شخص به جد و واقع باور به خدا داشته و در برابر وی تسلیم باشد و به ایمان خود اقرار داشته و آن را بر زبان جاری سازد؛ زیرا شخص بی ایمان چگونه می تواند صادقانه اقرار کند و یا از خدا به درستی طلب آمرزش و بخشش نماید تا وی را تحت پوشش خود قراردهد. (آل عمران آیه16و 193 و نیز مومنون آیه109)
نکته دیگر آن که استغفار کننده به اموری چون ربوبیت خداوند توجه داشته باشد و بداند که خداوند آفریدگار همان خداوندی است که پرورش همه موجودات از جمله وی را به عهده دارد و از مقام ربوبیت بخواهد تا او را تحت پوشش کامل خویش قراردهد. (آل عمران آیه147 و نیز اعراف آیه23 و 151 و آیات دیگر) آن گاه به ولایت الهی توجه کرده و خدا را به عنوان ولی و سرپرست خویش قراردهد و از او بخواهد تا به عنوان ولی و سرپرست عمل کرده و وی را از شر و آثار گناه و خطاها مصون دارد و تحت محافظت خویش قرار دهد. (بقره آیه 286و اعراف آیه 155)
تأثیر یاد خدا
یاد خدا به شکل دایم و تأکید بر تکرار یاد و ذکر او می تواند شخص را به ربوبیت و ولایت الهی توجه دهد، از این رو قرآن به مسئله ذکر الله تأکید می ورزد و از استغفار کنندگان می خواهد که یاد خدا را ورد زبان و دل خویش قرار دهند. (آل عمران آیه135)
یاد کرد خدا به صفات پسندیده و صفات جمالی موجب می شود که انسان به مهر و محبت و گذشت خداوند متوجه شود و خود را تحت اسمای جمالی خدا قراردهد و در حقیقت از جلال خدا به جمال وی پناه برد و بگوید: انی اعوذ بک منک؛ خدایا من از خودت به خودت پناه می برم؛ یعنی از صفات جلالی تو به صفات جمالی تو پناه می جویم تا جمال تو مرا حفظ و نگه داری کند و از جلالت مصون دارد. (اعراف آیه151 و نیز 155 و مؤمنون آیه109 و 118) کسانی که خود را بسیار گناهکار می یابند و امید به این ندارند که خود را در معرض خداوند قراردهند و شرم و حیا می کنند که به طور مستقیم از خداوند استغفار جویند می توانند به وسایل و ریسمانهای الهی تمسک و توسل جویند تا مصونیت یابند. بنابراین شایسته است که شخص گناهکار و یا استغفارجو از پیامبران به ویژه پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) و نیز قرآن یاری طلبد آن ها را واسطه و شفیع قراردهد. (نساء آیه64 و نیز یوسف آیه97 و 98 و نیز فتح آیه11)
آثار استغفار در دنیا و آخرت
آثار و نتیجه استغفارجویی به خدا، در دنیا و آخرت ظاهر می شود. برخی از این آثار عبارتند از: آمرزش گناهان و پاک شدن از آن ها و مصونیت یابی از شرور و آسیب های جدی احتمالی گناه در دنیا و آخرت (بقره آیه58) و آل عمران آیه135)، افزایش توان و قدرت (هود آیه52)، برخورداری از مال و مکنت و امکانات مادی خوب دنیایی (هود آیه3) یاری ایشان بواسطه نزدیکان از فرزندان و مانند آن ها (نوح آیه10 و 12)، جلب محبت و رحمت الهی به سود خود (هود آیه90) و بقره آیه199 و نساء آیه64) و مصونیت یابی از عذاب های فردی و جمعی (انفال آیه33) و کهف آیه55).
البته جامعه ای که مستغفران آن بسیار باشند امید آن می رود که از نظر رونق کشاورزی به جایی برسد که زمین و آسمان برکات خویش را نازل کنند و از آسمان باران های رحمت (نوح آیه10و 11) و از زمین کشت و زرع به فراوانی بر آن فرود آید. (همان) و این گونه است که استغفار، آثار خود را در دنیا و آخرت به مؤمنان نشان می دهد و مردمان از آثار و برکات آن بهره مند می گردند.
باشد که با پیش گرفتن شیوه و آداب پیامبران و سرمشق قراردادن ایشان، برکات آسمان و زمین و رحمت خداوند به صورت فردی و جمعی بر ما ببارد و از آثار آن برخوردار گردیم.