tina
11-29-2011, 10:46 AM
گاهی موهبتی و غیر اکتسابی است به این معنی که خداوند از همان آغاز برخی انسانها همچون انبیاء امامان و برخی اولیاء خاص الهی را بر فطرت پاک خلق کرده و آنان را در برابر آلودگیها از حمایت ویژه خود برخوردار می نماید. چنان که ابراهیم، اسحاق و یعقوب را پاک و خالص نموده و آنان را از برگزیدگان قرار داد. ( و پلیدی و رجس را از اهل بیت(ع) دور نموده و آنان را پاک گردانیدو یا مریم را از میان زنان عالم برگزید و به او طهارت نفس عطا کردو گاهی اکتسابی است که بشر خود باید با تلاش، نفس خویش را از آلودگیها منزه سازد ولی خداوند اسباب و زمینه های تزکیه را فراهم می کند مانند فرستادن پیامبران الهی برای آشنا کردن انسان با معارف دینی و تطهیر انسان و یا توفیق توبه انسان از گناه و پذیرش توبه و یا امور دیگری همچون عبادات و... که برای حصول تزکیه تشریع نموده است و تزکیه خداوند تنها شامل کسانی می شود که استعداد تزکیه را داشته و با زبان استمداد از خداوند تزکیه را طلب نمایند چنان چه جمله «سَمیعٌ عَلیم» در آیه «ولـکِنَّ اللّهَ یُزَکّی مَن یَشاءُ واللّهُ سَمیعٌ عَلیم»دلالت بر همین امر دارد؛ یعنی خداوند نسبت به درخواست کسانی که خواهان تزکیه اند شنواست و نسبت به کسانی که آمادگی تزکیه را دارند آگاه است اما کسانی که از دین و ایمان روی برتافته و در راه کفر سرعت می گیرند مورد تزکیه خداوند قرار نخواهند گرفت چنان که عهد شکنان و کسانی که دین را به دنیا می فروشند نیز از تزکیه الهی بی بهره خواهند بود.
2. رهبران الهی: پیامبران، امامان و دیگر رهبران الهی با آشنا کردن انسانها با معارف دین، از دیگر عوامل عمده تزکیه انسانها به شمار می روند. و روی همین جهت که اینان نقش عمده ای در این جهت دارند ابراهیم(ع) از خداوند تقاضای فرستادن پیامبرانی می کند تا نسل او را از آلودگیها پاک نمایند. و لکن یکی از شرائط پیشوایان الهی و هر آن کس که وظیفه تزکیه دیگران را بر عهده دارد تزکیه خود قبل از دیگران است چنان که خداوند به پیامبر که وظیفه تزکیه مردم را بر عهده دارد فرمان می دهد که از آلودگیها دوری نماید «وثیابَکَ فَطَهِّر * والرُّجزَ فَاهجُر» که مراد به تطهیر لباس، تزکیه نفس است چنان که «رجز» نیز تمام افعال و اخلاق ناپسند و گناهان را شامل است(33) علی(ع) نیز در روایتی فرمود: کسی که امامت دیگران را بر عهده دارد باید قبل از تربیت دیگران به تربیت خود بپردازد همچنین آنان باید به دنبال افراد آلوده رفته و آنان را دعوت به تزکیه نمایند نه این که منتظر آمدن افراد به نزد آنان جهت تزکیه باشند.
3ـ قرآن کریم: قرآن کتابی است که عمل به آن انسان را از تاریکیها به سوی نور و روشنایی هدایت می کند (ابراهیم/14) و باعث می شود انسان از آلودگیهای جهالت، شرک و گناه پاک گردیده و نفس خود را تطهیر نماید.
4ـ ایمان و عمل صالح: پذیرش دین الهی و انجام اعمال نیک از دیگر عوامل تزکیه در نگاه قرآن است عمل صالح اختصاص به کاری خاص نداشته بلکه انسان هر کاری را خالصانه و به قصد تقرب به خدا انجام دهد موجب دور شدن از آلودگیها و تزکیه نفس خواهد شد.
5ـ تقوا: خداوند در طبیعت آدمی هم زمینه ارتکاب فجور و هم زمینه کسب تقوا را به ودیعه نهاده و تنها آن کس را اهل فلاح و رستگاری دانسته است که راه تقوا را برگزیده و بدین وسیله نفس خود را تزکیه نماید. در آیه ای دیگر قرآن مؤمنان را از خودستایی و پاک شمردن خود برحذر داشته و خداوند را آگاه تر به حال تقوا پیشگان معرفی کرده است که از این آیه بدست می آید که تنها راه دستیابی به تزکیه تقوا و عمل است، نه ادعا و حرف همچنین در آیات 17 و 18 سوره لیل، از سرگذشت با تقواترین انسان در قیامت خبر داده که با انفاق مال خویش برای تزکیه نفس از آتش جهنم دوری می کند که توصیف چنین افرادی به صفت تقوا نشانگر نقش مهم تقوا در تزکیه نفس می باشد. در روایتی علی(ع) نیز تقوا را داروی دردهای قلب و پاک کننده آلودگیها از نفس دانسته است.
6ـ خوف خداوند: خوف از خداوند باعث می شود انسان نفس را از هواها و خواسته های باطل نهی کرده و از ارتکاب گناه دوری گزیند و انذارهای انبیاء الهی را بشنود و در نتیجه نفس خود را از آلودگیها پاک نماید.
7ـ عبادات: تمام عبادات و اعمال نیکی که اسلام برای پیروان خود تشریع نموده و مسلمانان را ترغیب به آن نموده است خود عاملی برای تزکیه نفس و دور شدن فرد از آلودگیها به شمار می رود که برخی از عباداتی که قرآن در این جهت بدان اشاره نموده عبارت است از
الف) نماز: نماز از عباداتی است که اگر با آداب و شرائط آن بجا آورده شود هم باعث جلوگیری از آلوده شدن به گناهان می گردد و هم انسان را از گناهانی که مرتکب شده پاک می نماید. در شأن نزول آیه فوق نقل شده که یکی از مسلمانان بنام ابوالیسر گناهی را مرتکب شد و برای پاک شدن خود نزد رسول خدا آمد که آیه فوق نازل شد و پس از آن پیامبر به وی فرمود: نماز تو کفاره گناهت می باشد. در آیات 14 و 15 سوره اعلی نیز تزکیه و نماز موجب رستگاری مؤمنان دانسته شده است که ذکر
نماز بعد از تزکیه می تواند ذکر خاص بعد از عام و یکی از مصادیق تزکیه باشد. در روایتی نماز همچون آبی دانسته شده است که تمام گناهان بین دو نماز را محو می کند و در روایتی دیگر پیامبر(ص) فرمود: نمازی که با آداب و شرائط اقامه شود گناهان را همچون برگ خزان می ریزاند.
ب) روزه: از آنجا که یکی از شرائط اصلی روزه ترک محرمات و حتی اجتناب از برخی امور حلال است این عمل موجب دور شدن انسان از گناه و طهارت نفس و ایجاد تقوا می گردد.
ج) وضو، غسل، تیمم: سه عمل وضو، غسل و تیمم نیز علاوه بر این که موجب طهارت ظاهری است طینت و باطن مؤمن را نیز از آلودگیهای گناه و صفات ناپسند پاک می گرداند. در روایتی پیامبر وضو را موجب پاک شدن گناهان قبل از آن دانست و نیز فرمود: وضو موجب باز شدن گره ههای شیطان و طهارت نفس است از امام رضا(ع) نیز نقل شده که وضو موجب پاک شدن از نجاسات رفع کسالت و چرت و تزکیه نفس می باشد. د: انفاق: انفاق مال چه واجب و چه مستحب موجب پاک شدن اموال و نیز تطهیر قلوب از آلودگیها و صفات ناپسند همچون بخل، دوستی دنیا می گردد برخی دادن زکات و انفاق مستحبی را هم موجب تزکیه فرد و هم تزکیه جامعه دانسته می گویند: بسیاری از آلودگیها در جامعه به خاطر فقر است و انفاق به افراد نیازمند موجب رفع فقر و پاک شدن جامعه از بسیاری از آلودگیها می گردد. خداوند در آیه 102 سوره توبه به پیامبر(ص) فرمان می دهد که بخشی از اموال مسلمانان را گرفته تا بدین وسیله آنان را تطهیر و تزکیه نماید. بیشتر مفسران مراد از آیه فوق را گرفتن زکات واجب دانسته اند. اما برخی مراد از آن را بخشی از اموال افراد گنه کار
دانسته اند که جهت کفاره گناه خویش پرداخت می نماید.شأن نزول آیه فوق که به گناه ابی لبابه و گرفتن بخشی از اموال او از سوی پیامبر جهت کفاره گناه اشاره دارد و نیز آیه بعد که از پذیرش توبه گناهکاران و قبول صدقات آنان از سوی خداوند یاد نموده نیز این نظریه را تأیید می کند اگر چه استفاده حکم زکات واجب از آیه منافاتی با شأن نزول و آیه بعد از آن ندارد. در آیات 18 و 19 سوره لیل نیز به انفاق مستحبی و نقش آن در تزکیه اشاره کرده و آن را از صفات متقین دانسته است. در روایات اسلامی نیز بر تأثیر انفاق در تزکیه و محو گناهان تأکید گردیده از جمله پیامبر(ص) فرمود: هر کس خانواده مسلمانی را یک شبانه روز پذیرایی کند خداوند گناهان او را محو می کند.
8ـ رعایت احکام و قوانین الهی: قرآن در آیاتی، پس از آن که از برخی احکام و قوانین الهی سخن به میان می آورد رعایت این قوانین از سوی مؤمنان را موجب تزکیه و تطهیر قلوب آنان برمی شمارد. از جمله در آیه 232 سوره بقره از سخت گیری نسبت به زنان مطلقه نهی نموده و رعایت آن را موجب طهارت و تزکیه دانسته است. در آیات 28 سوره نور از اجازه گرفتن از صاحبان خانه یاد نموده و در آیه 30 همین سوره مؤمنان را سفارش به عفت نموده و عمل به این توصیه ها را موجب تطهیر و تزکیه قلوب آنان برشمرده است. همچنین در آیه 53 سوره احزاب به مؤمنان سفارش نموده که با زنان پیامبر از ورای حجاب سخن گفته و این امر را هم موجب طهارت قلوب مردان و هم طهارت قلوب زنان پیامبر(ص) دانسته است.
9ـ مسجد: مسجد مکانی است که مؤمنان با ورود به آن هم خود را از آلودگیهای ظاهری پاک می سازند و هم با عبادت و ذکر خدا قلوب خود را تطهیر می نمایند قرآن در آیه 108 سوره توبه از مسجد قبا و ورود مؤمنانی که دوست دارند خود را در آن تطهیر نمایند یاد نموده است «لَمَسجِدٌ اُسِّسَ عَلَی التَّقوی مِن اَوَّلِ یَومٍ اَحَقُّ اَن تَقومَ فیهِ فیهِ رِجالٌ یُحِبّونَ اَن یَتَطَهَّروا». که تطهیر در این آیه هم تطهیر ظاهری را شامل است چنان که برخی روایات(63) بر این امر دلالت دارند و هم پاکسازی روحانی از آثار شرک و گناه و تزکیه نفس را.
2. رهبران الهی: پیامبران، امامان و دیگر رهبران الهی با آشنا کردن انسانها با معارف دین، از دیگر عوامل عمده تزکیه انسانها به شمار می روند. و روی همین جهت که اینان نقش عمده ای در این جهت دارند ابراهیم(ع) از خداوند تقاضای فرستادن پیامبرانی می کند تا نسل او را از آلودگیها پاک نمایند. و لکن یکی از شرائط پیشوایان الهی و هر آن کس که وظیفه تزکیه دیگران را بر عهده دارد تزکیه خود قبل از دیگران است چنان که خداوند به پیامبر که وظیفه تزکیه مردم را بر عهده دارد فرمان می دهد که از آلودگیها دوری نماید «وثیابَکَ فَطَهِّر * والرُّجزَ فَاهجُر» که مراد به تطهیر لباس، تزکیه نفس است چنان که «رجز» نیز تمام افعال و اخلاق ناپسند و گناهان را شامل است(33) علی(ع) نیز در روایتی فرمود: کسی که امامت دیگران را بر عهده دارد باید قبل از تربیت دیگران به تربیت خود بپردازد همچنین آنان باید به دنبال افراد آلوده رفته و آنان را دعوت به تزکیه نمایند نه این که منتظر آمدن افراد به نزد آنان جهت تزکیه باشند.
3ـ قرآن کریم: قرآن کتابی است که عمل به آن انسان را از تاریکیها به سوی نور و روشنایی هدایت می کند (ابراهیم/14) و باعث می شود انسان از آلودگیهای جهالت، شرک و گناه پاک گردیده و نفس خود را تطهیر نماید.
4ـ ایمان و عمل صالح: پذیرش دین الهی و انجام اعمال نیک از دیگر عوامل تزکیه در نگاه قرآن است عمل صالح اختصاص به کاری خاص نداشته بلکه انسان هر کاری را خالصانه و به قصد تقرب به خدا انجام دهد موجب دور شدن از آلودگیها و تزکیه نفس خواهد شد.
5ـ تقوا: خداوند در طبیعت آدمی هم زمینه ارتکاب فجور و هم زمینه کسب تقوا را به ودیعه نهاده و تنها آن کس را اهل فلاح و رستگاری دانسته است که راه تقوا را برگزیده و بدین وسیله نفس خود را تزکیه نماید. در آیه ای دیگر قرآن مؤمنان را از خودستایی و پاک شمردن خود برحذر داشته و خداوند را آگاه تر به حال تقوا پیشگان معرفی کرده است که از این آیه بدست می آید که تنها راه دستیابی به تزکیه تقوا و عمل است، نه ادعا و حرف همچنین در آیات 17 و 18 سوره لیل، از سرگذشت با تقواترین انسان در قیامت خبر داده که با انفاق مال خویش برای تزکیه نفس از آتش جهنم دوری می کند که توصیف چنین افرادی به صفت تقوا نشانگر نقش مهم تقوا در تزکیه نفس می باشد. در روایتی علی(ع) نیز تقوا را داروی دردهای قلب و پاک کننده آلودگیها از نفس دانسته است.
6ـ خوف خداوند: خوف از خداوند باعث می شود انسان نفس را از هواها و خواسته های باطل نهی کرده و از ارتکاب گناه دوری گزیند و انذارهای انبیاء الهی را بشنود و در نتیجه نفس خود را از آلودگیها پاک نماید.
7ـ عبادات: تمام عبادات و اعمال نیکی که اسلام برای پیروان خود تشریع نموده و مسلمانان را ترغیب به آن نموده است خود عاملی برای تزکیه نفس و دور شدن فرد از آلودگیها به شمار می رود که برخی از عباداتی که قرآن در این جهت بدان اشاره نموده عبارت است از
الف) نماز: نماز از عباداتی است که اگر با آداب و شرائط آن بجا آورده شود هم باعث جلوگیری از آلوده شدن به گناهان می گردد و هم انسان را از گناهانی که مرتکب شده پاک می نماید. در شأن نزول آیه فوق نقل شده که یکی از مسلمانان بنام ابوالیسر گناهی را مرتکب شد و برای پاک شدن خود نزد رسول خدا آمد که آیه فوق نازل شد و پس از آن پیامبر به وی فرمود: نماز تو کفاره گناهت می باشد. در آیات 14 و 15 سوره اعلی نیز تزکیه و نماز موجب رستگاری مؤمنان دانسته شده است که ذکر
نماز بعد از تزکیه می تواند ذکر خاص بعد از عام و یکی از مصادیق تزکیه باشد. در روایتی نماز همچون آبی دانسته شده است که تمام گناهان بین دو نماز را محو می کند و در روایتی دیگر پیامبر(ص) فرمود: نمازی که با آداب و شرائط اقامه شود گناهان را همچون برگ خزان می ریزاند.
ب) روزه: از آنجا که یکی از شرائط اصلی روزه ترک محرمات و حتی اجتناب از برخی امور حلال است این عمل موجب دور شدن انسان از گناه و طهارت نفس و ایجاد تقوا می گردد.
ج) وضو، غسل، تیمم: سه عمل وضو، غسل و تیمم نیز علاوه بر این که موجب طهارت ظاهری است طینت و باطن مؤمن را نیز از آلودگیهای گناه و صفات ناپسند پاک می گرداند. در روایتی پیامبر وضو را موجب پاک شدن گناهان قبل از آن دانست و نیز فرمود: وضو موجب باز شدن گره ههای شیطان و طهارت نفس است از امام رضا(ع) نیز نقل شده که وضو موجب پاک شدن از نجاسات رفع کسالت و چرت و تزکیه نفس می باشد. د: انفاق: انفاق مال چه واجب و چه مستحب موجب پاک شدن اموال و نیز تطهیر قلوب از آلودگیها و صفات ناپسند همچون بخل، دوستی دنیا می گردد برخی دادن زکات و انفاق مستحبی را هم موجب تزکیه فرد و هم تزکیه جامعه دانسته می گویند: بسیاری از آلودگیها در جامعه به خاطر فقر است و انفاق به افراد نیازمند موجب رفع فقر و پاک شدن جامعه از بسیاری از آلودگیها می گردد. خداوند در آیه 102 سوره توبه به پیامبر(ص) فرمان می دهد که بخشی از اموال مسلمانان را گرفته تا بدین وسیله آنان را تطهیر و تزکیه نماید. بیشتر مفسران مراد از آیه فوق را گرفتن زکات واجب دانسته اند. اما برخی مراد از آن را بخشی از اموال افراد گنه کار
دانسته اند که جهت کفاره گناه خویش پرداخت می نماید.شأن نزول آیه فوق که به گناه ابی لبابه و گرفتن بخشی از اموال او از سوی پیامبر جهت کفاره گناه اشاره دارد و نیز آیه بعد که از پذیرش توبه گناهکاران و قبول صدقات آنان از سوی خداوند یاد نموده نیز این نظریه را تأیید می کند اگر چه استفاده حکم زکات واجب از آیه منافاتی با شأن نزول و آیه بعد از آن ندارد. در آیات 18 و 19 سوره لیل نیز به انفاق مستحبی و نقش آن در تزکیه اشاره کرده و آن را از صفات متقین دانسته است. در روایات اسلامی نیز بر تأثیر انفاق در تزکیه و محو گناهان تأکید گردیده از جمله پیامبر(ص) فرمود: هر کس خانواده مسلمانی را یک شبانه روز پذیرایی کند خداوند گناهان او را محو می کند.
8ـ رعایت احکام و قوانین الهی: قرآن در آیاتی، پس از آن که از برخی احکام و قوانین الهی سخن به میان می آورد رعایت این قوانین از سوی مؤمنان را موجب تزکیه و تطهیر قلوب آنان برمی شمارد. از جمله در آیه 232 سوره بقره از سخت گیری نسبت به زنان مطلقه نهی نموده و رعایت آن را موجب طهارت و تزکیه دانسته است. در آیات 28 سوره نور از اجازه گرفتن از صاحبان خانه یاد نموده و در آیه 30 همین سوره مؤمنان را سفارش به عفت نموده و عمل به این توصیه ها را موجب تطهیر و تزکیه قلوب آنان برشمرده است. همچنین در آیه 53 سوره احزاب به مؤمنان سفارش نموده که با زنان پیامبر از ورای حجاب سخن گفته و این امر را هم موجب طهارت قلوب مردان و هم طهارت قلوب زنان پیامبر(ص) دانسته است.
9ـ مسجد: مسجد مکانی است که مؤمنان با ورود به آن هم خود را از آلودگیهای ظاهری پاک می سازند و هم با عبادت و ذکر خدا قلوب خود را تطهیر می نمایند قرآن در آیه 108 سوره توبه از مسجد قبا و ورود مؤمنانی که دوست دارند خود را در آن تطهیر نمایند یاد نموده است «لَمَسجِدٌ اُسِّسَ عَلَی التَّقوی مِن اَوَّلِ یَومٍ اَحَقُّ اَن تَقومَ فیهِ فیهِ رِجالٌ یُحِبّونَ اَن یَتَطَهَّروا». که تطهیر در این آیه هم تطهیر ظاهری را شامل است چنان که برخی روایات(63) بر این امر دلالت دارند و هم پاکسازی روحانی از آثار شرک و گناه و تزکیه نفس را.