tina
11-29-2011, 10:43 AM
گناهکردن، انگیزهها و عوامل خاصی دارد و کسیکه بخواهد از گناهان اجتناب نماید، باید در جستجوی علل و انگیزهها برآید و آنها را از اعماق وجود خویشتن ریشهکن نماید. از جمله عوامل گناه، حرص، حسد، تکبّر و تعصّب است و از عوامل دیگر آن محبّت دنیا و زیورهای دنیوی، ریاستطلبی، شکمپرستی، لذّتخواهی، دوستداشتن خواب و غفلت آن، محبت زنان، شهوترانی و راحتطلبی و همچنین انحصارطلبی و خودخواهی است. احادیث شریف این عوامل و انگیزهها را برای ما بهخوبی بیان داشته و ما را در این مورد نصیحت کرده است که پارهای از آنها را با هم میخوانیم:
امام صادق علیهالسّلام فرمود: ریشههای کفر سه چیز است: حرص، تکبّر و حسد.
امام صادق علیهالسّلام روایت میکند که پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: ارکان کفر چهار چیز است: رغبت(به دنیا)، ترس، ناخشنودی(از مقدّرات الهی) و غضب.
امام صادق علیهالسّلام روایت میکند که پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: اوّلین چیزهایی که خداوند بهواسطه آنها معصیت شد، شش چیز است: دوستی دنیا، دوستی ریاست، دوستی طعام، دوستی خواب، دوستی راحتی و دوستی زنان.
حضرت علی علیهالسّلام فرمود: کفر بر چهار پایه بنا شده است: فسق، غلو، شک و شبهه. امّا فسق بر چهار شعبه قرار داده شده است: جفا، کوری، غفلت، سرکشی.
غلو نیز بر چهار شعبه است: تعمّق بهرأی(استبداد در رأی)، نزاع در رأی، کجفکری، شقاق.
امّا شک نیز بر چهار شعبه است: جدل، هوا و هوس، تردّد و دودلی، تسلیمپذیری.
امّا شبهه نیز بر چهار شعبه است: شادمانی بهزینت دنیا، وسوسه و اغوای نفس، تأویل عقائد کج و باطل، درآمیختن حق بهباطل.
نفاق نیز بر چهار پایه بنا شده است: هوای نفس، سبکشمردن حق، کینه و دشمنی، طمع.
امّا هوای نفس بر چهار شعبه است: سرکشی، تجاوز، شهوتپرستی، طغیانگری.
امّا سبکشمردن حق بر چهار شعبه است: غفلت و بیتوجّهی، آرزو، سهلانگاری، تسامح و تعلّل.
امّا کینه و دشمنی بر چهار شعبه است: تکبّر، فخر و مباهات، حمیّت و نخوت، تعصّب.
امّا طمع بر چهار شعبه است: خوشحالی، خودپسندی، لجاجت، افزونخواهی.
امام صادق علیهالسّلام فرمود: شش چیز در مؤمن نمیباشد: سختی، کجی و تندی، لجاجت، دروغ، حسد و ستمگری.
از حضرت ابوالحسن علیهالسّلام روایت شده که مردی را یادآور شد و گفت: او ریاست را دوست میدارد، سپس امام علیهالسّلام فرمود: زیان دو گرگ درنده در گوسفندانی که چوپانانش پراکنده شدهاند، بیشتر از زیان ریاستطلبی در دین مسلمان نیست.
جویریهبنمسهر میگوید: پشت سر امیرالمؤمنین علیهالسّلام به مقصدی میرفتم، پس ایشان فرمودند: ای جویریه! این احمقان بههلاکت نرسیدندمگر بهشنیدن صدای کفشها از پشتسرشان.
امام باقر علیهالسّلام خطاب به ابوربیع شامی فرمود: ای اباربیع! طلب ریاست مکن و دنبالهرو مباش، و بهنام ما چیزی را از مردم نخور که خداوند فقیرت میگرداند
امام صادق علیهالسّلام فرمود: ریشههای کفر سه چیز است: حرص، تکبّر و حسد.
امام صادق علیهالسّلام روایت میکند که پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: ارکان کفر چهار چیز است: رغبت(به دنیا)، ترس، ناخشنودی(از مقدّرات الهی) و غضب.
امام صادق علیهالسّلام روایت میکند که پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: اوّلین چیزهایی که خداوند بهواسطه آنها معصیت شد، شش چیز است: دوستی دنیا، دوستی ریاست، دوستی طعام، دوستی خواب، دوستی راحتی و دوستی زنان.
حضرت علی علیهالسّلام فرمود: کفر بر چهار پایه بنا شده است: فسق، غلو، شک و شبهه. امّا فسق بر چهار شعبه قرار داده شده است: جفا، کوری، غفلت، سرکشی.
غلو نیز بر چهار شعبه است: تعمّق بهرأی(استبداد در رأی)، نزاع در رأی، کجفکری، شقاق.
امّا شک نیز بر چهار شعبه است: جدل، هوا و هوس، تردّد و دودلی، تسلیمپذیری.
امّا شبهه نیز بر چهار شعبه است: شادمانی بهزینت دنیا، وسوسه و اغوای نفس، تأویل عقائد کج و باطل، درآمیختن حق بهباطل.
نفاق نیز بر چهار پایه بنا شده است: هوای نفس، سبکشمردن حق، کینه و دشمنی، طمع.
امّا هوای نفس بر چهار شعبه است: سرکشی، تجاوز، شهوتپرستی، طغیانگری.
امّا سبکشمردن حق بر چهار شعبه است: غفلت و بیتوجّهی، آرزو، سهلانگاری، تسامح و تعلّل.
امّا کینه و دشمنی بر چهار شعبه است: تکبّر، فخر و مباهات، حمیّت و نخوت، تعصّب.
امّا طمع بر چهار شعبه است: خوشحالی، خودپسندی، لجاجت، افزونخواهی.
امام صادق علیهالسّلام فرمود: شش چیز در مؤمن نمیباشد: سختی، کجی و تندی، لجاجت، دروغ، حسد و ستمگری.
از حضرت ابوالحسن علیهالسّلام روایت شده که مردی را یادآور شد و گفت: او ریاست را دوست میدارد، سپس امام علیهالسّلام فرمود: زیان دو گرگ درنده در گوسفندانی که چوپانانش پراکنده شدهاند، بیشتر از زیان ریاستطلبی در دین مسلمان نیست.
جویریهبنمسهر میگوید: پشت سر امیرالمؤمنین علیهالسّلام به مقصدی میرفتم، پس ایشان فرمودند: ای جویریه! این احمقان بههلاکت نرسیدندمگر بهشنیدن صدای کفشها از پشتسرشان.
امام باقر علیهالسّلام خطاب به ابوربیع شامی فرمود: ای اباربیع! طلب ریاست مکن و دنبالهرو مباش، و بهنام ما چیزی را از مردم نخور که خداوند فقیرت میگرداند