PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ... و سپس هیچ‌کس نبود!



mehraboOon
11-24-2011, 02:04 AM
... و سپس هیچ‌کس نبود!




«آدم‌کش» فیلمی است که سعی می‌کند تا در لابلای یک بازی پلیسی به ظاهر پیچیده، به بیان مضامینی روان‌شناسانه در باب خاستگاه رفتارهای نامتعارف انسان بپردازد. از این رو فیلم، به آن سبکی روی می‌آورد که مثلاً جاناتان دمی در «سکوت بره‌ها» از آن بهره جست و یا کریستوفر نولان در فیلمی مثل «بی‌خوابی» عرضه داشت و یا آلفرد هیچکاک بر بستر آن شاهکاری چون «سرگیجه» را پدید آورد. اسکیزوفرنی روانی، به عنوان انگیزه‌ای برای آدم‌کشی، همان دست‌مایه‌ای است که رضا کریمی در تریلر «آدم‌کش» مورد استفاده قرار می‌دهد، اما براستی چقدر در رسالتش موفق عمل کرده؟ به عبارت بهتر فاصله فیلمی همچون «آدم‌کش» تا شاهکاری همانند «سرگیجه» در چیست؟
http://upload.iranvij.ir/images_aban/45799895923261606150.jpg




با تمامی احترام به شخص فیلمساز به سبب ساختن فیلم قابل قبولی چون «انعکاس»، باید گفت که «آدم‌کش» نه خوش‌ساخت است و نه مضمونش را خوب پرورش می‌دهد. فیلم از همان ابتدا وا می‌رود و نقطه دراماتیکش را که همه چیز از آنجا آغاز می‌شود، بطور ناشیانه‌ای انتخاب می‌کند. به عبارت دیگر کریمی، بی‌آنکه به پرورش نقطه عطف اثرش فکر کرده باشد، آنرا در همان ابتدای فیلم مصرف می‌کند و از آن به بعد، تا پایان فیلم سعی در نگاه داشتن ماهیت از هم گسیخته فیلمش می‌کند. در واقع کریمی به جای آنکه وقتش را صرف پرداختن به موضوع دشواری چون علل روان‌شناختی رفتار انسان، در قبال پدیده‌ جنایت، نماید و زوایای مختلف چنین مضمون پیچیده‌ای را نکته‌بینانه تحلیل و بررسی کند، ناخواسته در ورطه‌ای می‌افتد که تمامی تمرکزش را تنها متوجه از دست نرفتن فیلم می‌کند. از این رو می‌توان کار کریمی را البته تا اندازه‌ای ستود، اما این ستایش هرگز دلیلی بر موفقیت «آدم‌کش» نیست و تنها به تلاشی باز می‌گردد که موجب شده تا «آدم‌کش» لااقل فیلم آبرومندی شود.


«آدم‌کش» بی‌شک از پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به یک اثر شاخص سینمایی با پس‌زمینه روان‌پریشی را داراست، اما همین پتانسیل بالا برای به اجرا در آمدن از سویی نیازمند هوش و ذکاوت بالایی از سوی فیلمساز است و از سوی دیگر محتاج تحقیق و تفحص فراوان در باب چنین قبیل ناهنجاری‌های روانی که بیمار توهم خویش را فعلیت یافته، فرض می‌کند. فیلم می‌توانست به پازل پیچیده و مهیجی بدل گردد که گشوده شدن هریک از گره‌های آن در طول فیلم، لذت و شور بسیاری را به بیننده بخشد و او را تا انتها تشنه یافتن کلید قفل جنایات داستان نماید. تصور کنید فردی به پلیس مراجعه کرده و به جنایتی اعتراف می‌کند و در حالیکه وکیل(یا در اینجا پزشک وظیفه‌شناس و مشتاقی که به پرونده او علاقه پیدا کرده) سعی در تبرئه او دارد، اما آن فرد در عین غافل‌گیری به قتل‌های دیگری که در سال‌های گذشته مرتکب شده نیز اعتراف می‌کند. آنگاه ببینید، یقین بازرس از سویی و اصرار پزشک بر بی‌گناهی از سوی دیگر، در کنار ترس متهم از زندان و اظهارات متناقض وی، چه بستر تمام‌عیاری را برای خلق معماهای غامض و مبهم در اختیار فیلمساز قرار می‌دهد.... اما رضا کریمی چنین فرصت استثنایی را به راحتی از کف داده و عدم رعایت زمان‌بندی درست در طرح معماها، گزیدن خط غلط روایت، عدم شخصیت‌پردازی مناسب، لو دادن پاسخ معماها در نتیجه دیالوگ‌نویسی عجولانه و از همه مهم‌تر انتخاب اشتباه بازیگران نقش‌های اصلی(البته به غیر از قطب‌الدین صادقی، که بازی‌اش یک سر و گردن بالاتر از سایرین می‌ایستد و تا حدودی مهتاب کرامتی که در نقشش بیش از سایرین جا می‌افتد، در حالیکه بهداد، رادان، بایگان و اوتادی هرگز به کاراکتر خود دست نمی‌یابند که البته علت این امر از سویی به ضعف فیلمساز در هدایت آنها و نیز نقصان فیلمنامه باز می‌گردد)، همه و همه «آدم‌کش» را به جای آنکه به نمونه‌ای شاخص در تریلر جنایی-روان‌شناسی، تبدیل کند، آنرا به لنگرگاه اثری معمولی سوق می‌دهد. فیلم، پس از یک ربع اولیه، عملاً در پرورش و حفظ درام ناتوان است. حضور اغراق‌آمیز حامد بهداد، که به زعم من پس از «حس پنهان»، اغراق‌آمیزترین و البته ضعیف‌ترین بازی‌اش را ارائه داده، و همچنین علت تقاضایش از دکتر مازیار مافی مبنی بر نجات به ظاهر معشوقه‌اش، رؤیا ملک‌زاده، در طول فیلم هیچ توجیهی نمی‌یابد و هرچه داستان پیش می‌رود، سوء‌ظن تماشاگر نسبت به خود را بیشتر می‌کند. از آن سو، دل‌سوزی یکباره دکتر مافی نسبت به رؤیا، تنها به صرف سفارش دوستی قدیمی که معلوم است سال‌ها از او بی‌خبر بوده، قدری غیرعادی به نظر می‌آید. گنجاندن چنین علت و معلول‌هایی در فیلم به نوعی دست کم گرفتن تماشاگر از سوی فیلمساز را تداعی می‌کند و همچنین شتاب‌زدگی نویسنده و کارگردان را در پروسه ساخت فیلم گواه می‌دهد.


چنین لغزش‌هایی است که «آدم‌کش» را بر خلاف ساخته قبلی کریمی، «انعکاس»، که در جایگاه خود فیلمی محترم و قابل تحسین بود، به اثری بدل می‌کند که شاید تنها برای بالا رفتن در گیشه، باید به سوپراستارهایش امیدوار باشد.






آدم‌کش(The Killer)
کارگردان: رضا کریمی / فیلمنامه: محمدهادی کریمی (بر اساس طرحی از آزیتا موگویی)، بازنویسی: رضا کریمی / مدیر فیلمبرداری: محمود کلاری / تدوین: هایده صفی‌یاری / موسیقی متن: آریا عظیمی‌نژاد / بازیگران: بهرام رادان، مهتاب کرامتی، حامد بهداد، لیلا اوتادی، قطب‌الدین صادقی، افسانه بایگان، سیامک صفری / محصول: 2010، ایران / مدت زمان: 101 دقیقه