توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تاریخ و فرهنگ استان قم
sorna
11-16-2011, 03:38 PM
استان قم Qom استان قم
http://www.pic.p30ask.com/images/64946895241431115722.jpg (http://www.pic.p30ask.com/)
موقعیت :
مجاورت : شمال: استان تهران جنوب: استان اصفهان شرق: غرب:
آب و هوا: نیمه بیابانی (جزو اقليم کويری و خشک)
وسعــــت: 10743 کيلومتر مربع
جمعـیــت: 853044 نفر در سال1375
تقسیمات:
شهرستانها:
مرکـــــز : قم
sorna
11-16-2011, 03:38 PM
شهر مقدس قم در گذر تاريخ
درباره قدمت قم و تاريخ بناي آن اختلاف نظر وجود دارد. برخي معتقدند كه اين شهر پيش از دورة اسلامي وجود داشته و بعضي هم ميگويند كه شهر قم بعد از اسلام بنا گرديده است.
نويسندگان بزرگ و قديمي اسلامي مانند «ابو دفلفف خزرجي» از نويسندگان قرن چهارم هجري در سفرنامه خود گفته است: قم شهري است جديد و اسلامي كه اثري از ايرانيان در آن يافت نميشود.نويسنده ديگر «عبدالكريم سمعاني» از نويسندگان قرن ششم درباره قدمت قم ميگويد: قفم مدينةف مستحدثةف لا اثر بلأعاجم فيها. قم شهري است جديد كه اثري از ايرانيان در آن نيست. ياقوت حمَوي و ابوالفداء، همين ادعا را تكرار كردند.
امّا در مقابل اينها، نويسندگان ديگري قدمت تاريخي قم را ماقبل اسلام ميدانند و دلايلي هم در دست است كه ادعاي اينها را ثابت ميكند كه به بعضي از آنها اشاره ميشود.
1. بلاذري از نويسندگان معتبر اسلامي در قرن سوّم، مينويسد: وَ اَضحّف الاخبارف افنّ اَبا موسي فَتَحَ قفم و قاشان. صحيحترين خبرها اين است كه ابوموسي (اشعري) قم و كاشان را فتح كرد (سال 23 هجري) بنابراين شهر قمي وجود داشته كه ابوموسي آن را فتح كرده است.
2. يعقوبي از نويسندگان بزرگ قرن سوّم، قم را از جمله شهرهاي عصر ساساني نام برده است.
3. خسرو پرويز از ريدك پرسيد مرا از بوي بهشت خبر ده، رَيدَك از چند چيز خوشبو نام برد از جمله، زعفران قم.
4. دينوري ميگويد: انو شيروان، كشور را به چهار قسمت كرد و شهر قم، از جملة شهرهاي قسمت دوّم بود.
5. ميگويند وقتي كه اشعريان در اواخر قرن اوّل هجري به قم آمدند آتشكده قم را خراب كردند و به جاي آن مسجدي بنا كردند،پس قبل از اسلام در اين سرزمين كساني بودند كه به آتشكده ميرفتند.
باستان شناساني مانند «گريشمن» كنارههاي غربي ايران (قم، كاشان، ساوه) را از نخستين و قديميترين مناطقي ميدانند كه جماعات اوليه انساني در آن استقرار يافته و تمدنهاي اوليه را پيريزي كردهاند. در اين صورت قدمت قم و نواحي پيرامون آن به چند هزار سال پيش ميرسد.
علت نامگذاري قم
قديميترين موردي كه نام قم در آثار اسلامي ديده ميشود دو روايت از علي ـ عليه السّلام ـ ميباشد كه ابن فقيه و عبدالجليل رازي قزويني آنها را نقل كردهاند. روايت اوّل: «اَسلَمف المواضفعف يومئذف قَصَبَةف قفمّف تفلكَ الّتي يخرج انصار خَير الناس...» سالمترين مكانها در آن روز شهر بزرگ قم است، آن شهري است كه ياران بهترين خلق خدا از آن بيرون ميآيند... . روايت دوّم: «سلام الله علي اَهل قم و رَحمَةف الله و بركاتهف علي اهل قفم يسقَي اللهف بفلادَهفم الغيتث...» سلام خدا و رحمت و بركات او بر اهل قم، خداوند سرزمينها و بلاد ايشان را از باران رحمت خود سيراب سازد.
از اين روايات دو مطلب عمده استفاده ميشود يكي اين كه پس از فتح قم (23 هـ) بسياري از مردم آن، دين مبين اسلام را پذيرفته و افتخار دوستي اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ را پيدا كرده بودند، ديگر اين كه نام قم، به همين صورت امروزي در كلام پيشوايان دين آمده است.
امّا براي علت نامگذاري قم وجوهي را ذكر كردهاند كه صحيحتر و منطقيتر آن اين است كه در ايام قديم سرزمين قم محلّ جمع شدن آب رود انار (همين رودخانه فعلي) بوده و آب از هيچ طرفي رهگذري نداشته است و در اطراف و جوانب آن به واسطه زيادي آب، علفزار و مرغزار فراوان بوده است كه چوپانان گرد به گرد آن زمين چادر زدند و خانهها بنا كردند و آن خانهها را كومه نام نهادند و بعد از آن اسم تخفيف پيدا كرد و كفمْ شد پس آن را به عربي برگرداندند و گفته شد قم...
در سال 23 يا 24 هجري، ابوموسي اشعري بخشي از سپاه تحت فرماندهي خود را به سركردگي «احنف بن قيس» روانه منطقة قم نمود. و بدين ترتيب قم در زمان عهد خليفه دوّم به دست مسلمين افتاد و همزمان با اصفهان فتح شد.
ورود اعراب اشعري به قم، مورد استقبال اهالي بومي زرتشتي آن واقع شد با آمدن افراد قبيلة اشعري از كوفه به قم و اسكان آنها دراين منطقه، قم به تدريج، به شهر تبديل شد و اعراب اشعري به شهر قم تسلط يافتند.
پس از تسلط اشعريها، قم پناهگاه نسبتاً امني براي طالبيان و علويان گرديد. استقرار اشعريها به خاطر گرايشاتي كه داشتند از عوامل توجه و هجرت علويان به اين شهر گرديد.
در قرون اوليه اسلام، علويان و شيعيان با بيرحمانهترين وضع، تحت تعقيب و آزار حكام اموي و عباسي بودند. كه آنها را مجبور ميساخت به مناطق دور دست سرزمينهاي اسلامي آن روزگار هجرت كنند. ايران و شهر قم از مناطق مهمي بود كه علويان پيوسته به سوي آن هجرت ميكردند.
با حضور علويان در قم، اين شهر به يك كانون مخالف و قيام عليه بغداد تبديل شد. كه در يكي از اين قيامها قم از اصفهان جدا شد. مردم قم بعد از شهادت امام رضا ـ عليه السّلام ـ برعليه مأمون هم دست به شورش زدند و حدود هفت سال از پرداخت خراج خودداري كردند. و دائماً با عوامل خليفه در قم درگير بودند و بارها عوامل او را از شهر خارج كردند.
بعد از فوت مأمون، معتصم به خلافت رسيد و سپاهي به فرماندهي «وصفف ترك» به سركوبي شورش قم فرستاد و اين سپاه شهر قم را پس از غارت به تلي از خاكستر تبديل كردند كه تا سال 254 هـ .ق قم در آرامش نسبي قرار داشت.
با روي كار آمدن متوكل عباسي كه از دشمنان سرسخت اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ و علويان بود به طوري كه سياست ناسزاگويي به علي ـ عليه السّلام ـ را در پي گرفت و به بقاع متبرك در كربلا آب بست كه اين امر عكس العمل شديدي در ميان مردم قم ايجاد كرد كه دائما با دستگاه خلافت در جنگ و درگيري بودند. و دست به شورش ميزدند و هر بار سركوب ميشدند. اين شورش و سركوب مردم قم به طور مستمر تا زمان به قدرت رسيدن آل بويه ادامه يافت كه آل بويه توجه خاصي به قم داشتند و در توسعة آن ميكوشيدند. و در اين دوره اولين كتاب مستقل در تاريخ قم توسط «محمد قمي» نوشته شد.
در زمان سلجوقيان قميها در صحنة سياسي بسيار فعال شدند و متصدي امور مهم دولتي شدند. با حمله سپاه مغول، قم به كلي منهدم شد و با اين حال برخي از حكام مسلمان شده مغول به قم توجهاتي داشتند. امّا بعداز حدود يك و نيم قرن از حمله سپاه مغول، اين شهر بار ديگر مورد تهاجم «تيمور گوركاني» قرار گرفت و مردم آن قتل عام شدند.
در سال 909 هـ .ق لشكر شاه اسماعيل صفوي قم را به تصرف در آورد. صفويان قم را مورد توجه خاص خود قرار دادند، به طوري كه اين شهر در جهات مختلف توسعه و پيشرفت كرد. و از مراكز مهم فرهنگي و فقهي شيعه گرديد و در آن عصر از نوعي شكوفايي و پويايي خاصي برخوردار بود.
هنگامي كه افغانها به ايران حمله كردند و با تصرف اصفهان سلسله صفويه را ساقط نمودند، قم نيز دچار خسارات فراواني شد و اين شهر به صورت پادگان لشكريان افغان در آمده بود.
فتحعلي شاه بعد از سركوبي مخالفان به خاطر نذري كه براي عمراني بارگاه حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ كرده بود، در زمينه عمران اين شهر، اقداماتي انجام داد. با اغماض از روش برخي از سلاطين قاجاري، شاهان اين سلسله توجه مناسبي به اين شهر و بارگاه حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ داشتند.
در جريان جنگ جهاني اوّل با نزديكي قشون روس به كرج جهت تصرف تهران سران برخي احزاب، تعداد زيادي از نمايندگان مجلس، رجال سياسي و مذهبي، و بسياري از طبقات مردم به قم مهاجرت كردند و با ايجاد «كميته دفاع ملي» اين شهر به يك مركز سياسي و نظامي عليه روس و انگليس تبديل شد. و در 14 دي ماه سال 1294 شمسي قم به اشغال نيروهاي روسي در آمد.
در دهههاي بعدي نيز قم از جمله مناطقي بود كه مورد توجه ويژه مردم و درباريان قرار داشت. در حال حاضر هم، قم يكي از مراكز مهم تشيع در ايران و جهان است.
__________________
sorna
11-16-2011, 03:39 PM
قم ، پايگاه علم و فرهنگ
شهر قم از زماني كه به عنوان مركزي شيعي در نزد پيروان اهلبيت ـ عليهم السّلام ـ شهرت يافت، پيوسته مهد دانش و فضيلت و سرچشمه فيضان حكمت و معرفت بوده و از همان روزها تربتش را به شرافت و مردمش نيز به فضيلت ستوده شدهاند. خدمات برجسته و مساعي ارزنده دانشمندان قم در راه احياي آيين تشيع و نشر معالم دين و فرهنگ اسلام به حدي بود كه تاج كرامت ابدي بر تارك شريف آنان نهاده شده، تا آنجا كه از امامان معصوم ـ عليهم السّلام ـ نقل شده است: لولا القميون لضاع الدين؛ اگر اهل قم نبودند دين ضايع ميگشت.
اما اينكه چرا اين شهر را قم نام نهادهاند، از وجود مقدس امام جعفر صادق ـ عليه السّلام ـ رسيده كه فرمودند: انّما سمّي قم لانّ اهلها يجتمعون مع قائم آل محمد(عج) و يقومون معه و يستقيمون عليه و ينصرونه؛ (اين شهر) قم ناميده شد زيرا كه اهلش در اطراف حضرت قائم آل محمد(عج) گرد ميآيند و با آن حضرت قيام مينمايند و با او ـ عليه السّلام ـ همراهاند و در كنار او پايداري ميكنند و او را ياري مينمايند.
از حضرت هادي ـ عليه السّلام ـ نقل شده كه حضرت فرمودند: علت نامگذاري اين شهر به قم آن بود كه وقتي كشتي نوح ـ عليه السّلام ـ در طوفان به اين نقطه رسيد از حركت ايستاد. و اينجا قطعهاي از بيتالمقدس ميباشد.
مژده جايگاه خاص قم در تشيع هفتاد و چند سال قبل از نزول فاطمة معصومه ـ عليها السّلام ـ به قم و در زماني كه هنوز پدر بزرگوارش امام كاظم ـ عليهالسّلام ـ ديده به جهان نگشوده بود توسط (امام جعفر صادق ـ عليه السّلام ـ) بيان شد، آنگاه كه فرمود: بانويي فاطمه نام، از فرزندم موسي ـ عليه السّلام ـ در اين شهر (قم) از دنيا ميرود (و مقام و منزلتي دارد) كه شيعيان را شفاعت ميكند و همگي به بهشت ميروند.
در روايتي ديگر حضرت فرمودند: انّا لله حرماً و هو مكة و ان للرسول ـ صلي الله عليه و آله ـ حرماً و هو المدينه و ان لامير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ حرماً و هو الكوفه و ان لنا حرماً و هو بلدة قم و ستدفن فيها امراة من اولادي تسمّي فاطمه فمن زارها وجبت له الجنة، قال الراوي و كان هذا الكلام منه قبل ان يولد الكاظم ـ عليه السّلام ـ.
... و از براي ما حرمي است كه آن شهر قم است، و طولي نخواهد كشيد كه بانويي فاطمه نام از فرزندانم در آن شهر مدفون خواهد شد و براي زيارت كنندگانش بهشت واجب ميشود.
حتي در مورد شاگردان مكتب اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ نيز رواياتي رسيده كه با وجود آنها، بلاء از اهل قم دفع ميشود.
اين شهر از زمان قبول اسلام تا امروز يعني در طول سيزده قرن همواره بنام مركز تشيع و پايتخت شيعة اماميه خوانده شده است، حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: قم سرزمين ماست، سرزميني كه پاكيزه و مقدس است براي شيعيان ما، كه ولايت ما را قبول كرده است.
و اين پايگاه تشيع، مورد عنايات خاصة ائمه معصومين ـ عليهم السّلام ـ بوده و بيش از سي روايت درباره شهر و مردماش از طرق معتبره رسيده است تا جائي كه خواب در قم را عبادت خواندهاند و از امام موسي كاظم ـ عليه السّلام ـ رسيده كه حضرت فرمودند: قم عش آل محمد و مأوي شيعتهم؛ قم آشيانه ما (آل محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ) و پناهگاه شيعيان ماست.
عصارة احاديث وارده با حذف تكرار چنين است: شهر قم قطعهاي از بيتالمقدس، شهري مقدس، مطهر و بلد ما اهل بيت و شيعيان ماست، چه نيكو موضعي است قم، كه خداوند متعال آن را بر ساير بلاد حجت قرار داده و ستمگران در آن گداخته گردند، چنانكه نمك در آب ذوب ميگردد و زود باشد كه علم و معرفت از كوفه بدان شهر منتقل گردد و از آنجا به ساير بلاد، منتشر شود به طوري كه نزديك ظهور حضرت حجت(عج) مستضعفي در دنياي آباد يافت نشود تا جايي كه زنان خانهدار به علم امامت و ولايت واقف باشند.
امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود: عن ابي عبدالله ـ عليه السّلام ـ : قال ستدفن فيها امرأة من اولادي تسمي فاطمه فمن زارها وجبت له الجنة؛ در اين شهر فاطمه بنت موسي ـ عليه السّلام ـ دفن خواهد گشت كه هر كس او را زيارت كند بهشت برايش واجب گردد.
در آثار پيرامون قم چنين آمده است: بهشت را هشت باب است و سه درب آن به سوي مردم قم است. و محدث قمي نقل مينمايد: از براي بهشت درب است و يك درب از آنها خاص اهل قم ميباشد، گوارايشان باد، گوارايشان باد.
در مورد مردم قم كه در اين شهر مقدس مدفون ميشوند، فضيلتي است كه ديگران را چنين فضيلتي نيست. محل حشر و نشر جميع مردم بيتالمقدس است جز اهالي قم كه در گور خويش محاسبه ميشوند از آنجا به بهشت محشور ميگردند و اين كرامت به اهل قم اختصاص دارد.
و اهل قم به تأييدات رباني مؤيد و به توفيقات سبحاني مشرفاند و فرشتگان پيوسته از آنان بلايا را دفع كنند و بندگان مؤمن خداي متعال در آن شهر گرد آمده و در انتظار شفاعت پيغمبر خود بسر ميبرند.
سلام خداوند بر اهل قم و رحمت الهي برايشان باد كه آنها اهل ركوع و سجود، قيام و قعود، و آمرزيده و مغفور ميباشند، خداوند بركات خود را برايشان نازل گرداند كه ايشاناند علماء، فقهاء، فهماء و اهل ديانت و حسن عبادت كه سيئاتشان به حسنات تبديل ميگردد.
و سخن آخر اينكه حضرت امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمودند: اذا اصابتكم بليّة و عنا فعليكم بقم فانه مأوي الفاطميين؛ زماني كه به شما گرفتاري و غمي رسيد، به شهر قم پناه بريد چراكه قم محل و مأواي فاطميين است.
پايگاه علوم اهلبيت ـ عليهم السّلام ـ
از مناطق مهمي كه به عنوان اصليترين مراكز علوم اسلامي، بلكه بزرگترين مركز شيعي ياد ميشود بايد قم را نام برد. شهري كه از زمان اهلبيت ـ عليهم السّلام ـ خصوصاً در زمان امام عسكري ـ عليه السّلام ـ و نيز در طول عصر غيبت جايگاهي مطئمن براي نشر فقه و احاديث پاك و مطهر بوده است.
قم در زمان امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ و پدر بزرگوارش پايتخت علمي شيعه بوده و در آن راويان فراواني ميزيستند و همچنين در آن از مؤلفان و صاحبان قلم در حديث و ديگر شاخههاي علم گروههاي فراواني سكونت داشتند.
و از اين رهگذر خدمات بزرگي به مراكز علمي شيعه نموده است. رسالت سنگين نشر علوم اهلبيت ـ عليهم السلام ـ، احادث آنان و فضايلشان از قم و توسط قميها و قميون انجام گرفته است. رسالتي كه تمام جوامع علمي شيعه حامل آن ميباشند. در بيانات نوراني اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ نيز تأييدات بلندي صادر شده كه براي افتخار هميشگي اين سرزمين كافي است. اگر تلاش و زحمات اهل قم نبود دين از بين ميرفت و به راستي نيز چنين است. تأملي هر چند گذرا به عصرهاي گذشته خصوصاً بنيالعباس و جور و وحشتي كه بر امامان شيعه و پيروان آنان در عهد امام عسكري ـ عليه السّلام ـ حاكم بوده است، اهميت اين رسالت و مسؤولين قميها و قم را، به وضوح مشاهده ميكنيم، و در اثر اين عنايت و اهتمام در زمان غيبت صغري به عنوان بزرگترين مركز علمي در جهان اسلام نام برده ميشد. در عظمت اين مركز ميتوان اشاره كرد به سخني كه شيخ در كتاب «الغيبة» بيان مينمايد:
سومين نايب خاص امام زمان(عج) توجه و عنايت خاصي به قم داشته و كتاب «تأديب» را جهت بررسي و اظهار نظر به قم ارسال نموده است. و چه زيباست آن تقدير و رضايت امام صادق ـ عليه السّلام ـ كه به عيسي بن عبدالله فرمود:
سلام خداي متعال بر اهل قم باد. خداوند سرزمينشان را از باران سيراب گرداند و بركات و رحمت خود را بر آنها نازل فرمايد. و زشتيها را به نيكوئي مبدل سازد. آنانكه اهل ركوع، سجود، قيام و قعودند. آنانكه فقيهاناند و اهل ذكر و دركاند.
قم در گذر زمان
ساكنان اصلي قم هنگام حمله مسلمانان به ايران از لحاظ كثرت به اندازهاي بودند كه هزاران سپاه از آنان در جنگ قادسيه و نهاوند شركت كردند.
شهر قم كه داراي دوازده روستا و سيصد و چهل و چند ده بوده و به قولي بيست و يك روستا و هفتصد ده دارا بوده است دههاي چنان آباد و پرجمعيت كه تنها از يك ده چهار هزار مرد بيرون آمد كه هر يك خدمتكاري، مهتري و نانپز و آشپز همراه داشت براي جنگ با اعراب مسلمان.
قم مقارن حمله مسلمانان به ايران شهري معتبر، معروف و پرجمعيت بوده است. قم از شهرهايي بود كه علويان به آن روي ميآوردند و در آن پناه ميجستند. در سال 210 مأمون،علي بن هشام مروزي را فرستاد و با سپاه او را امداد داد تا با قميها جنگ كرد يحيي بن عمران را كه رئيس قم بود به قتل رسانيد، باروي شهر را با خاك يكسان كرد و خراج قم را بيش از سه برابر كرد. در زمان معتزّ عباسي مردم قم نافرماني كردند موسي بن بغا به قم حمله برد جمع كثيري را كشت و جمعي ديگر را به قيد كرد.
قم در سال 621 به دست سپاهيان مغول آن چنان ويران و قتل عام شد كه تا ميانه قرن نهم آثار آن برجاي بود و هرگز موقع و اهميت پيشين خود را باز نيافت.
قم روزگاراني چندان بزرگ بوده كه در دو جاي آن نماز جمعه برپا ميشده و اين بدان معناست كه فاصله دو سوي آن بيش از سه ميل مسافت بوده است. پهنة خطة آنرا روزگاري صد فرسنگ در صد فرسنگ گفتهاند (قطعة معروف منسوب به انوري در روضة الصفا و هفت اقليم 5:3 و نزهة القلوب: 47 و اسناد ديگر) و آن را در عداد شهرهايي چون ري برشمردهاند كه جمعيت آن از هزار هزار نفر در ميگذشته (ري باستان 104:1ـ108) و در يك زلزله سيصد و پنجاه هزار تن از مردم آن تلف شدهاند (ديوان قوامي رازي:12) و در حمله مغول هفتصد هزار آدمي در آن كشته شدهاند (مرصاد العباد، نجمالدين دايه رازي:9)
جايگاه علمي
قم در طول تاريخ خود كه كرامت بزرگ مركزيت شيعه را به خود اختصاص داده است به عنوان يك مركز علمي و فرهنگي جهت ترويج اشاعه علوم اهلبيت ـ عليهم السّلام ـ مورد قبول همگان بوده است
sorna
11-16-2011, 03:39 PM
قدمت شهر تاریخی قم
درباره قدمت قم و تاريخ بناي آن اختلاف نظر وجود دارد. برخي معتقدند كه اين شهر پيش از دورة اسلامي وجود داشته و بعضي هم ميگويند كه شهر قم بعد از اسلام بنا گرديده است.
نويسندگان بزرگ و قديمي اسلامي مانند «ابو دفلفف خزرجي» از نويسندگان قرن چهارم هجري در سفرنامه خود گفته است: قم شهري است جديد و اسلامي كه اثري از ايرانيان در آن يافت نميشود.[1] (http://forum.patoghu.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.andisheqom.com %2Fpage.php%3Fpg%3Dqomcity-view%26id%3D8%23_ftn1) نويسنده ديگر «عبدالكريم سمعاني» از نويسندگان قرن ششم درباره قدمت قم ميگويد: قفم مدينةف مستحدثةف لا اثر بلأعاجم فيها.[2] (http://forum.patoghu.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.andisheqom.com %2Fpage.php%3Fpg%3Dqomcity-view%26id%3D8%23_ftn2) قم شهري است جديد كه اثري از ايرانيان در آن نيست. ياقوت حمَوي[3] (http://forum.patoghu.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.andisheqom.com %2Fpage.php%3Fpg%3Dqomcity-view%26id%3D8%23_ftn3) و ابوالفداء[4] (http://forum.patoghu.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.andisheqom.com %2Fpage.php%3Fpg%3Dqomcity-view%26id%3D8%23_ftn4)، همين ادعا را تكرار كردند.
امّا در مقابل اينها، نويسندگان ديگري قدمت تاريخي قم را ماقبل اسلام ميدانند و دلايلي هم در دست است كه ادعاي اينها را ثابت ميكند كه به بعضي از آنها اشاره ميشود.
1. بلاذري از نويسندگان معتبر اسلامي در قرن سوّم، مينويسد: وَ اَضحّف الاخبارف افنّ اَبا موسي فَتَحَ قفم و قاشان.[5] (http://forum.patoghu.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.andisheqom.com %2Fpage.php%3Fpg%3Dqomcity-view%26id%3D8%23_ftn5) صحيحترين خبرها اين است كه ابوموسي (اشعري) قم و كاشان را فتح كرد (سال 23 هجري) بنابراين شهر قمي وجود داشته كه ابوموسي آن را فتح كرده است.
2. يعقوبي از نويسندگان بزرگ قرن سوّم، قم را از جمله شهرهاي عصر ساساني نام برده است.[6] (http://forum.patoghu.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.andisheqom.com %2Fpage.php%3Fpg%3Dqomcity-view%26id%3D8%23_ftn6)
3. خسرو پرويز از ريدك پرسيد مرا از بوي بهشت خبر ده، رَيدَك از چند چيز خوشبو نام برد از جمله، زعفران قم.[7] (http://forum.patoghu.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.andisheqom.com %2Fpage.php%3Fpg%3Dqomcity-view%26id%3D8%23_ftn7)
4. دينوري ميگويد: انو شيروان، كشور را به چهار قسمت كرد و شهر قم، از جملة شهرهاي قسمت دوّم بود.[8] (http://forum.patoghu.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.andisheqom.com %2Fpage.php%3Fpg%3Dqomcity-view%26id%3D8%23_ftn8)
5. ميگويند وقتي كه اشعريان در اواخر قرن اوّل هجري به قم آمدند آتشكده قم را خراب كردند و به جاي آن مسجدي بنا كردند،پس قبل از اسلام در اين سرزمين كساني بودند كه به آتشكده ميرفتند.[9] (http://forum.patoghu.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.andisheqom.com %2Fpage.php%3Fpg%3Dqomcity-view%26id%3D8%23_ftn9)
باستان شناساني مانند «گريشمن» كنارههاي غربي ايران (قم، كاشان، ساوه) را از نخستين و قديميترين مناطقي ميدانند كه جماعات اوليه انساني در آن استقرار يافته و تمدنهاي اوليه را پيريزي كردهاند. در اين صورت قدمت قم و نواحي پيرامون آن به چند هزار سال پيش ميرسد.
علت نامگذاري قم
قديميترين موردي كه نام قم در آثار اسلامي ديده ميشود دو روايت از علي ـ عليه السّلام ـ ميباشد كه ابن فقيه[10] (http://forum.patoghu.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.andisheqom.com %2Fpage.php%3Fpg%3Dqomcity-view%26id%3D8%23_ftn10) و عبدالجليل رازي قزويني[11] (http://forum.patoghu.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.andisheqom.com %2Fpage.php%3Fpg%3Dqomcity-view%26id%3D8%23_ftn11) آنها را نقل كردهاند. روايت اوّل: «اَسلَمف المواضفعف يومئذف قَصَبَةف قفمّف تفلكَ الّتي يخرج انصار خَير الناس...» سالمترين مكانها در آن روز شهر بزرگ قم است، آن شهري است كه ياران بهترين خلق خدا از آن بيرون ميآيند... . روايت دوّم: «سلام الله علي اَهل قم و رَحمَةف الله و بركاتهف علي اهل قفم يسقَي اللهف بفلادَهفم الغيتث...» سلام خدا و رحمت و بركات او بر اهل قم، خداوند سرزمينها و بلاد ايشان را از باران رحمت خود سيراب سازد.
از اين روايات دو مطلب عمده استفاده ميشود يكي اين كه پس از فتح قم (23 هـ) بسياري از مردم آن، دين مبين اسلام را پذيرفته و افتخار دوستي اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ را پيدا كرده بودند، ديگر اين كه نام قم، به همين صورت امروزي در كلام پيشوايان دين آمده است.
امّا براي علت نامگذاري قم وجوهي را ذكر كردهاند كه صحيحتر و منطقيتر آن اين است كه در ايام قديم سرزمين قم محلّ جمع شدن آب رود انار (همين رودخانه فعلي) بوده و آب از هيچ طرفي رهگذري نداشته است و در اطراف و جوانب آن به واسطه زيادي آب، علفزار و مرغزار فراوان بوده است كه چوپانان گرد به گرد آن زمين چادر زدند و خانهها بنا كردند و آن خانهها را كومه نام نهادند و بعد از آن اسم تخفيف پيدا كرد و كفمْ شد پس آن را به عربي برگرداندند و گفته شد قم...[12] (http://forum.patoghu.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.andisheqom.com %2Fpage.php%3Fpg%3Dqomcity-view%26id%3D8%23_ftn12)
در سال 23 يا 24 هجري، ابوموسي اشعري بخشي از سپاه تحت فرماندهي خود را به سركردگي «احنف بن قيس» روانه منطقة قم نمود. و بدين ترتيب قم در زمان عهد خليفه دوّم به دست مسلمين افتاد و همزمان با اصفهان فتح شد.[13] (http://forum.patoghu.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.andisheqom.com %2Fpage.php%3Fpg%3Dqomcity-view%26id%3D8%23_ftn13)
ورود اعراب اشعري به قم، مورد استقبال اهالي بومي زرتشتي آن واقع شد با آمدن افراد قبيلة اشعري از كوفه به قم و اسكان آنها دراين منطقه، قم به تدريج، به شهر تبديل شد و اعراب اشعري به شهر قم تسلط يافتند.
پس از تسلط اشعريها، قم پناهگاه نسبتاً امني براي طالبيان و علويان گرديد. استقرار اشعريها به خاطر گرايشاتي كه داشتند از عوامل توجه و هجرت علويان به اين شهر گرديد.[14] (http://forum.patoghu.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.andisheqom.com %2Fpage.php%3Fpg%3Dqomcity-view%26id%3D8%23_ftn14)
در قرون اوليه اسلام، علويان و شيعيان با بيرحمانهترين وضع، تحت تعقيب و آزار حكام اموي و عباسي بودند. كه آنها را مجبور ميساخت به مناطق دور دست سرزمينهاي اسلامي آن روزگار هجرت كنند. ايران و شهر قم از مناطق مهمي بود كه علويان پيوسته به سوي آن هجرت ميكردند.
با حضور علويان در قم، اين شهر به يك كانون مخالف و قيام عليه بغداد تبديل شد. كه در يكي از اين قيامها قم از اصفهان جدا شد. مردم قم بعد از شهادت امام رضا ـ عليه السّلام ـ برعليه مأمون هم دست به شورش زدند و حدود هفت سال از پرداخت خراج خودداري كردند. و دائماً با عوامل خليفه در قم درگير بودند و بارها عوامل او را از شهر خارج كردند.[15] (http://forum.patoghu.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.andisheqom.com %2Fpage.php%3Fpg%3Dqomcity-view%26id%3D8%23_ftn15)
بعد از فوت مأمون، معتصم به خلافت رسيد و سپاهي به فرماندهي «وصفف ترك» به سركوبي شورش قم فرستاد و اين سپاه شهر قم را پس از غارت به تلي از خاكستر تبديل كردند كه تا سال 254 هـ .ق قم در آرامش نسبي قرار داشت.
با روي كار آمدن متوكل عباسي كه از دشمنان سرسخت اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ و علويان بود به طوري كه سياست ناسزاگويي به علي ـ عليه السّلام ـ را در پي گرفت و به بقاع متبرك در كربلا آب بست كه اين امر عكس العمل شديدي در ميان مردم قم ايجاد كرد كه دائما با دستگاه خلافت در جنگ و درگيري بودند. و دست به شورش ميزدند و هر بار سركوب ميشدند. اين شورش و سركوب مردم قم به طور مستمر تا زمان به قدرت رسيدن آل بويه ادامه يافت كه آل بويه توجه خاصي به قم داشتند و در توسعة آن ميكوشيدند. و در اين دوره اولين كتاب مستقل در تاريخ قم توسط «محمد قمي» نوشته شد.[16] (http://forum.patoghu.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.andisheqom.com %2Fpage.php%3Fpg%3Dqomcity-view%26id%3D8%23_ftn16)
در زمان سلجوقيان قميها در صحنة سياسي بسيار فعال شدند و متصدي امور مهم دولتي شدند. با حمله سپاه مغول، قم به كلي منهدم شد و با اين حال برخي از حكام مسلمان شده مغول به قم توجهاتي داشتند. امّا بعداز حدود يك و نيم قرن از حمله سپاه مغول، اين شهر بار ديگر مورد تهاجم «تيمور گوركاني» قرار گرفت و مردم آن قتل عام شدند.
در سال 909 هـ .ق لشكر شاه اسماعيل صفوي قم را به تصرف در آورد. صفويان قم را مورد توجه خاص خود قرار دادند، به طوري كه اين شهر در جهات مختلف توسعه و پيشرفت كرد. و از مراكز مهم فرهنگي و فقهي شيعه گرديد و در آن عصر از نوعي شكوفايي و پويايي خاصي برخوردار بود.
هنگامي كه افغانها به ايران حمله كردند و با تصرف اصفهان سلسله صفويه را ساقط نمودند، قم نيز دچار خسارات فراواني شد و اين شهر به صورت پادگان لشكريان افغان در آمده بود.
فتحعلي شاه بعد از سركوبي مخالفان به خاطر نذري كه براي عمراني بارگاه حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ كرده بود، در زمينه عمران اين شهر، اقداماتي انجام داد. با اغماض از روش برخي از سلاطين قاجاري، شاهان اين سلسله توجه مناسبي به اين شهر و بارگاه حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ داشتند.
در جريان جنگ جهاني اوّل با نزديكي قشون روس به كرج جهت تصرف تهران سران برخي احزاب، تعداد زيادي از نمايندگان مجلس، رجال سياسي و مذهبي، و بسياري از طبقات مردم به قم مهاجرت كردند و با ايجاد «كميته دفاع ملي» اين شهر به يك مركز سياسي و نظامي عليه روس و انگليس تبديل شد. و در 14 دي ماه سال 1294 شمسي قم به اشغال نيروهاي روسي در آمد.
در دهههاي بعدي نيز قم از جمله مناطقي بود كه مورد توجه ويژه مردم و درباريان قرار داشت. در حال حاضر هم، قم يكي از مراكز مهم تشيع در ايران و جهان است.
__________________
sorna
11-16-2011, 03:40 PM
تاريخچه قم
تاريخچه قم
سرزمين باستاني ايران گنجينه هاي فراواني را در خود جاي داده است .از كهن ترين و ارزشمندترين گنجينه ها حرم خاندان عصمت و طهارت شهر قم است.
قم نامي اشنا و شهر پر اوازه اي است كه سرگذشت تاريخي ان به دوران پيش از اسلام و پس از ان باز ميگردد .اگر چه تني از مورخان مسلمان قم را شهري نوبنيان دانسته و ان را از اثار قرن اول هجري شمرده اند ولي شواهد وقراين بيشماري به قدمت اين شهر گواهي مي دهد.
اثار به جا مانده از دين زرتشت مانند معابد و اتشكده هاي اطراف قم به اين مطلب مهر تاييد
مي گذارد.
قدمت اين شهر به حدي است كه بناي ان را به يكي از پادشاهان پيشدادي يعني طهمورث نسبت داده اند و شكي نيست در زمان سلطنت ساسانيان قم به عنوان ابادي معروف بوده است.
نتيجه اين كه قم قبل از اسلام وجود داشته هر چند به صورت روستاي اباد.
مهروفترين نام قم همين قم است اما بنا به حوادث رخ داده در گذشته و اينده به اوصاف و لقبهاي ديگري نيز مهروف است مانند:زهرا "ارض جبل"مطهره"كوفه صغيره"حرم اهلبيت"..........
روايات بسياري در مورد ارزش هاي معنوي و تقدس از پيامبر(ص)و امامان(ع)به ما رسيده است.
به يك مورد از ان اشاره مي كنم:
امام صادق (ع)فرمودند: براي خدا حرمي است و ان مكه است "براي پيامبر(ص)حرمي است وان مدينه است"براي علي (ع)حرمي است وان كوفه است و از براي ما حرمي است وان قم است.
نيز مي فرماييد:خاك و سرزمين قم مقدس است.
از انجا كه اهل قم از قديم همواره پشتيبان نيرومند دين و خط استوار حضرت علي (ع)و ال علي(ع)بودند در روايات بسياري كه از امامان نقل شده ستايش و مدح شده اند كه در اينجا به عنوان نمونه به يك روايت بسنده ميكنم.
حضرت رضا (ع) فرمودن:بهشت داراي 8 در است كه يكي از انها مخصوص مردم قم است خوشا به سعادت انها
sorna
11-16-2011, 03:40 PM
استان قم با مساحتی حدود 11238 كیلومتر مربع در شمال غرب از مركز جغرافیایی كشور قرار دارد. آب و هوای آن خشك و بیابانی و ارتفاع آن از سطح دریا 830 متر است . این استان ، یك شهرستان ، 5 بخش ، 9 دهستان و 292 روستا دارد.
یافته های باستان شناسی حاكی از آن است كه منطقه قم از هزاره پنجم پیش از میلاد مسكونی بوده است و به استناد آثار و اشیای بازمانده و صراحت متون تاریخی قم در پیش از اسلام ، شهر معتبر و نسبتا بزرگی بوده است .
شهر جدید قم در دوره اسلامی در محلی به نام ممجان در نزدیكی منطقه باستانی شارستان نكوپن یافت و در سال 33 هجری قمری به دست سپاه اسلام فتح گردید.
رحلت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) در سال 201 هق و دفن پیكر مطهر آن بانوی بزرگوار در باغی معروف به بابلان ، باعث سكوت تدریجی مردمان منطقه در حوالی مزار متبرك آن حضرت گردید كه این واقعه تاریخی تا امروز بزرگترین عامل احیای شهر قم و رونق آن بوده است .
وجود بابركت حضرت معصومه (س ) و مسجد مقدس جمكران سالانه باعث حضور صدها هزار تن از زائرین ایرانی و خارجی در این شهر می گردد.
vBulletin v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.