M.A.H.S.A
11-16-2011, 12:11 PM
http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/107860.jpg
از بچگی به ما یاد داده اند که ازدواج پیوندی ثابت و ماندگار بین دو نفر است که عمیقاً به هم متعهد هستند و میخواهند با هم زندگی نو بسازند ، اما از کی ؟!
آمار بالای طلاق سوالات زیادی مطرح میکند : آیا ازدواج به اندازه کافی جدی گرفته نمیشود ؟ آیا زوج ها خیلی جوان ازدواج میکنند ؟
از بچگی به ما یاد داده اند که ازدواج پیوندی ثابت و ماندگار بین دو نفر است که عمیقاً به هم متعهد هستند و میخواهند با هم زندگی نو بسازند. ازدواج باید سرشار از عشق، همراهی، اعتماد، حمایت و شادی باشد.
اما وقتی جوان و در حال رشد هستیم، وقت این است که آزاد باشیم و فردیتمان را رشد دهیم—یک شغل برای خودمان انتخاب کنیم ، مسافرت کنیم ، مستقل شویم. اینها چیزهایی هستند که به شکل زوج هم میتوان انجام داد اما وقتی یک خانواده تشکیل میدهید، محدودتر میشوید.
وقتی جوان تر هستیم و دهه بیست سالگیمان را پشت سر میگذاریم، بعضی وقت ها نمیدانیم که بعنوان یک "فرد" چه هویتی داریم. همین باعث میشود در رابطه مان خود را گم کنیم. بیشتر زوجهایی که در سنین پایین ازدواج میکنند به خاطر همین عدم بلوغ احساسی و تجربیات محدود زندگی با طلاق روبه رو میشوند.
دختر و پسری که از 16-17 سالگی رابطه خود را شروع میکنند، احساس میکنند که ازدواج ، قدم بعدی برای آنها در دهه بیست زندگیشان است. بااینکه این میتواند موثر باشد اما خیلی مهم است که بدانند مشکلاتی هم در راه خواهد بود. بعنوان مثال، اگر به این دلیل که از دبیرستان فقط با یک نفر دوست بوده اید و از او برای خود یک بت ساخته اید ، این را بدانید که وقتی بزرگ تر و بالغ تر شدید و به اجتماع راه پیدا کردید دیگرانی را خواهید دید و شناخت کامل تری از ازدواج و تعهد پیدا خواهید کرد .
همچنین داشتن امنیت مالی هم اهمیت زیادی دارد. مراسم عروسی خرج و مخارج بالایی دارد و چیزهایی مثل تهیه مسکن و شروع یک خانواده نیاز به مقدار زیادی پول دارد. وقتی جوان تر هستیم، میتوانیم بدون خرج پول زیادی زندگی را بگذرانیم اما وقتی به کسی متعهد شوید، خیلی مهم است که هر دوی شما ثبات مالی داشته باشید.
هیچ چیز بدتر از دعوا کردن بر سر پول یا بالا آوردن بدهی برای مخارج خانه نیست. این مشکلات ایجاد رنجش میکند و استرس زیادی بر رابطه وارد میکند. هرچه سنمان بالاتر میرود، یاد میگیریم که چطور بودجه بندی کنیم و چطور مدیریت مالی داشته باشیم. لازم به ذکر نیست که وابستگی مالی به خانواده ها هم فشار زیادی بر زوج وارد میکند.
اگر بدانید ازدواج کاملاً متعهد چیست، هیچوقت برای رسیدن به آن عجله نمیکنید. طلاق گرفتن سخت است. همه جداییها همینطور هستند اما طلاق بسیار مشکل سازتر است، مخصوصاً اگر پای بچه هم وسط باشد. در ازدواج کردن هیچوقت نباید عجله کنید. درست است که ازدواج قدم بسیار خوبی در زندگی می باشد که نشان دهنده عشق و محبت است، اما نباید به آن بعنوان راهی برای مقابله با بی وفایی کسی که دوستش دارید ، به دست آوردن امنیت بیشتر یا نجات از تنهایی به آن نگاه کنید.
ازدواج تعهدی واقعا جدی است و نباید آسان به آن نگاه کرد. وقتی هنوز جوان هستیم و فردیت خودمان را کشف نکرده ایم، بهتر است این قدم را برای زمانی که بزرگتر و بالغتر شدیم و از نظر مالی و احساسی ثبات و امنیت بیشتری به دست آوردیم، نگه داریم.
از بچگی به ما یاد داده اند که ازدواج پیوندی ثابت و ماندگار بین دو نفر است که عمیقاً به هم متعهد هستند و میخواهند با هم زندگی نو بسازند ، اما از کی ؟!
آمار بالای طلاق سوالات زیادی مطرح میکند : آیا ازدواج به اندازه کافی جدی گرفته نمیشود ؟ آیا زوج ها خیلی جوان ازدواج میکنند ؟
از بچگی به ما یاد داده اند که ازدواج پیوندی ثابت و ماندگار بین دو نفر است که عمیقاً به هم متعهد هستند و میخواهند با هم زندگی نو بسازند. ازدواج باید سرشار از عشق، همراهی، اعتماد، حمایت و شادی باشد.
اما وقتی جوان و در حال رشد هستیم، وقت این است که آزاد باشیم و فردیتمان را رشد دهیم—یک شغل برای خودمان انتخاب کنیم ، مسافرت کنیم ، مستقل شویم. اینها چیزهایی هستند که به شکل زوج هم میتوان انجام داد اما وقتی یک خانواده تشکیل میدهید، محدودتر میشوید.
وقتی جوان تر هستیم و دهه بیست سالگیمان را پشت سر میگذاریم، بعضی وقت ها نمیدانیم که بعنوان یک "فرد" چه هویتی داریم. همین باعث میشود در رابطه مان خود را گم کنیم. بیشتر زوجهایی که در سنین پایین ازدواج میکنند به خاطر همین عدم بلوغ احساسی و تجربیات محدود زندگی با طلاق روبه رو میشوند.
دختر و پسری که از 16-17 سالگی رابطه خود را شروع میکنند، احساس میکنند که ازدواج ، قدم بعدی برای آنها در دهه بیست زندگیشان است. بااینکه این میتواند موثر باشد اما خیلی مهم است که بدانند مشکلاتی هم در راه خواهد بود. بعنوان مثال، اگر به این دلیل که از دبیرستان فقط با یک نفر دوست بوده اید و از او برای خود یک بت ساخته اید ، این را بدانید که وقتی بزرگ تر و بالغ تر شدید و به اجتماع راه پیدا کردید دیگرانی را خواهید دید و شناخت کامل تری از ازدواج و تعهد پیدا خواهید کرد .
همچنین داشتن امنیت مالی هم اهمیت زیادی دارد. مراسم عروسی خرج و مخارج بالایی دارد و چیزهایی مثل تهیه مسکن و شروع یک خانواده نیاز به مقدار زیادی پول دارد. وقتی جوان تر هستیم، میتوانیم بدون خرج پول زیادی زندگی را بگذرانیم اما وقتی به کسی متعهد شوید، خیلی مهم است که هر دوی شما ثبات مالی داشته باشید.
هیچ چیز بدتر از دعوا کردن بر سر پول یا بالا آوردن بدهی برای مخارج خانه نیست. این مشکلات ایجاد رنجش میکند و استرس زیادی بر رابطه وارد میکند. هرچه سنمان بالاتر میرود، یاد میگیریم که چطور بودجه بندی کنیم و چطور مدیریت مالی داشته باشیم. لازم به ذکر نیست که وابستگی مالی به خانواده ها هم فشار زیادی بر زوج وارد میکند.
اگر بدانید ازدواج کاملاً متعهد چیست، هیچوقت برای رسیدن به آن عجله نمیکنید. طلاق گرفتن سخت است. همه جداییها همینطور هستند اما طلاق بسیار مشکل سازتر است، مخصوصاً اگر پای بچه هم وسط باشد. در ازدواج کردن هیچوقت نباید عجله کنید. درست است که ازدواج قدم بسیار خوبی در زندگی می باشد که نشان دهنده عشق و محبت است، اما نباید به آن بعنوان راهی برای مقابله با بی وفایی کسی که دوستش دارید ، به دست آوردن امنیت بیشتر یا نجات از تنهایی به آن نگاه کنید.
ازدواج تعهدی واقعا جدی است و نباید آسان به آن نگاه کرد. وقتی هنوز جوان هستیم و فردیت خودمان را کشف نکرده ایم، بهتر است این قدم را برای زمانی که بزرگتر و بالغتر شدیم و از نظر مالی و احساسی ثبات و امنیت بیشتری به دست آوردیم، نگه داریم.