M.A.H.S.A
11-15-2011, 06:34 PM
قرآن نور است
« الر ، كتاب انزلناه الیك لتخرج النّاس من الظّلمات إلی النّور باذن ربّهم...» (سوره ابراهیم، آیه 1)
این آیه شریفه می فرماید: خداوند كتابی به رسول اكرم نازل كرد تا به وسیله آن انسان ها را از ظلمات به سوی نور به اذن پروردگار خاجر نماید.
در این آیه شریفه چند نكته نهفته است:
1. این آیه، قرآن كریم را وسیله ای معرفی می كند كه باعث راهنمایی انسان ها به سوی « نور » می شود.
پر واضح است كه در ظلمت را نمی تواند به سوی « نور »راهنمایی كند.
زیرا « فاقد شیء معطی شیء نمی تواند شد.»
بنابراین چون ظلمت فاقد « نور »است، نمی تواند چیزی را به سوی « نور » راهنمایی كند.
پس قرآن كریم خودش « نور »است كه می تواند به سوی نور راهنمایی كند.
در جایی دیگر، قرآن كریم به صراحت به این امر اذعان می كند و می فرماید:
«...قد جائكم مّن الله نور و كتاب مّبین » (سوره مائده، آیه 15)
كلمه « قدر » دال بر این است كه حتماً و صد در صد، این از سوی خدا « نور و كتاب مبین » آمده است.
این « نور » كاركردهایی نیز دارد. یكی از كاركردهای آن، هدایت است.
زیرا « نور » آن چیزی است كه روشن كننده غیر است. نه تنها روشن كننده غیر و وضوح و روشنایی بخش غیر است، كه خود نیز ظاهر و روشن است. لذاست كه خداوند قرآن را « نور » معرفی می كند كه انسان به وسیله او از ظلمت ها بیرون می آید.
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر گران سنگ المیزان راجع به این كه « منظور از نور، هدایت است » می فرماید:
« این تعبیر در قرآن كریم مكرر آمده است و در موارد بسیاری، هدایت را نور و ظلالت را ظلمت خوانده است ».
اگر هدایت را نور و ظلالت را ظلمات نامیده، یعنی هدایت را مفرد نور، و ضلالت را به صورت جمع.
برای اشاره به این جهت است كه هدایت از مصادیق حق است و حق، یكی است و هیچ فرق و تغایری میان مصادیق آن نیست.
بر خلاف ضلالت كه مصادیق مختلفی دارد، چون ضلالت، ناشی از پیروی هواهای نفسانی است كه با هم اختلاف دارند و افراد و مصادیق هوای یك جور نیستند.
به همین دلیل است كه در آیه شریفه: « و أنّ هذا صراطي مستقیماً فاتّبعوه و لا تتّبعوا السبّل فتفرّق بكم عن سبیله...» (سوره انعام، آیه 153) راه خدا و حق را یك راه « سبیل » و راه ضلالت را چند راه السبل، خوانده است.
بنابراین با توجه به این آیه شریفه، یكی از كاركردهای « نور » هدایت است و منظور از فرستادن قرآن، بیرون كردن مردم از ظلمات به سوی نور است.
2. یكی دیگر از كاركردهای « نور » با توجه به این آیه شریفه، هدایت جمیع انسان ها است. نه انسان های خاصی. زیرا می فرماید: « لتخرج الناس » نه این كه مثلاً بفرماید: « لتخرج قوم العرب » یا « لتخرج قوم العجم ».
و این صد البته نكته ای بس مهم است. زیرا كه آیا می توان انتظاری جز این از این« نور خاتم » داشت.
« نور خاتم » كه كامل ترین « نور الهی » است. برای عموم انسان ها « نور » و هدایت است. نه برای گروه، طایفه یا قوم و ملت خاصی. نه تنها این آیه شریفه، كه آیات بسیاری دال بر این است كه قرآن، برای هدایت گروهی خاص نیست.
آیات زیر، به صراحت این مطلب را اعلام می كند كه این كتاب، برای عموم انسان ها « نور » است.
الف. «...لیكون للعالمین نذیراً» (سوره فرقان، آیه 1)
« تا برای همه اهل عالم هشدار باشد »
ب. «...لانذركم به و من بلغ...» (سوره انعام، آیه 19)
« تا شما و هر كس را كه این قرآن به گوش اش برسد، هشدار دهم »
ج. « قل یا ایّهاالنّاس انّي رسول الله الیكم جمیعاً...» (سوره اعراف، آیه 158)
« بگو؛ ای مردم! من فرستاده خدایم به سوی همگی شما »
امام حسن مجتبی علیه السلام، كلام زیبایی راجع به قرآن دارد. آن وجود مقدس می فرماید:
« انّ هذا القرآن. فیه مصابیح النور ».به راستی كه در این قرآن چراغ های نور است.
(بحارالانوار، ج 89، ص 32)
امام علی علیه السلام نیز ما را سفارش به تلاوت قرآن می كند.
زیرا « خانه احسن الحدیث » است و توصیه می نماید كه در قرآن تفقه و تفكر بنمائید. زیرا « خانه ربیع القلوب » این قرآن بهار دلهاست و در ختام می فرماید: امراض و دردهایتان را شفا دهید با نور قرآن و از او طلب شفا نمائید.
زیرا « خانه شفاء الصدور » قرآن نور است كه شفاء همه قلب های بیمار در گرو شفا خواستن از اوست.
« الر ، كتاب انزلناه الیك لتخرج النّاس من الظّلمات إلی النّور باذن ربّهم...» (سوره ابراهیم، آیه 1)
این آیه شریفه می فرماید: خداوند كتابی به رسول اكرم نازل كرد تا به وسیله آن انسان ها را از ظلمات به سوی نور به اذن پروردگار خاجر نماید.
در این آیه شریفه چند نكته نهفته است:
1. این آیه، قرآن كریم را وسیله ای معرفی می كند كه باعث راهنمایی انسان ها به سوی « نور » می شود.
پر واضح است كه در ظلمت را نمی تواند به سوی « نور »راهنمایی كند.
زیرا « فاقد شیء معطی شیء نمی تواند شد.»
بنابراین چون ظلمت فاقد « نور »است، نمی تواند چیزی را به سوی « نور » راهنمایی كند.
پس قرآن كریم خودش « نور »است كه می تواند به سوی نور راهنمایی كند.
در جایی دیگر، قرآن كریم به صراحت به این امر اذعان می كند و می فرماید:
«...قد جائكم مّن الله نور و كتاب مّبین » (سوره مائده، آیه 15)
كلمه « قدر » دال بر این است كه حتماً و صد در صد، این از سوی خدا « نور و كتاب مبین » آمده است.
این « نور » كاركردهایی نیز دارد. یكی از كاركردهای آن، هدایت است.
زیرا « نور » آن چیزی است كه روشن كننده غیر است. نه تنها روشن كننده غیر و وضوح و روشنایی بخش غیر است، كه خود نیز ظاهر و روشن است. لذاست كه خداوند قرآن را « نور » معرفی می كند كه انسان به وسیله او از ظلمت ها بیرون می آید.
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر گران سنگ المیزان راجع به این كه « منظور از نور، هدایت است » می فرماید:
« این تعبیر در قرآن كریم مكرر آمده است و در موارد بسیاری، هدایت را نور و ظلالت را ظلمت خوانده است ».
اگر هدایت را نور و ظلالت را ظلمات نامیده، یعنی هدایت را مفرد نور، و ضلالت را به صورت جمع.
برای اشاره به این جهت است كه هدایت از مصادیق حق است و حق، یكی است و هیچ فرق و تغایری میان مصادیق آن نیست.
بر خلاف ضلالت كه مصادیق مختلفی دارد، چون ضلالت، ناشی از پیروی هواهای نفسانی است كه با هم اختلاف دارند و افراد و مصادیق هوای یك جور نیستند.
به همین دلیل است كه در آیه شریفه: « و أنّ هذا صراطي مستقیماً فاتّبعوه و لا تتّبعوا السبّل فتفرّق بكم عن سبیله...» (سوره انعام، آیه 153) راه خدا و حق را یك راه « سبیل » و راه ضلالت را چند راه السبل، خوانده است.
بنابراین با توجه به این آیه شریفه، یكی از كاركردهای « نور » هدایت است و منظور از فرستادن قرآن، بیرون كردن مردم از ظلمات به سوی نور است.
2. یكی دیگر از كاركردهای « نور » با توجه به این آیه شریفه، هدایت جمیع انسان ها است. نه انسان های خاصی. زیرا می فرماید: « لتخرج الناس » نه این كه مثلاً بفرماید: « لتخرج قوم العرب » یا « لتخرج قوم العجم ».
و این صد البته نكته ای بس مهم است. زیرا كه آیا می توان انتظاری جز این از این« نور خاتم » داشت.
« نور خاتم » كه كامل ترین « نور الهی » است. برای عموم انسان ها « نور » و هدایت است. نه برای گروه، طایفه یا قوم و ملت خاصی. نه تنها این آیه شریفه، كه آیات بسیاری دال بر این است كه قرآن، برای هدایت گروهی خاص نیست.
آیات زیر، به صراحت این مطلب را اعلام می كند كه این كتاب، برای عموم انسان ها « نور » است.
الف. «...لیكون للعالمین نذیراً» (سوره فرقان، آیه 1)
« تا برای همه اهل عالم هشدار باشد »
ب. «...لانذركم به و من بلغ...» (سوره انعام، آیه 19)
« تا شما و هر كس را كه این قرآن به گوش اش برسد، هشدار دهم »
ج. « قل یا ایّهاالنّاس انّي رسول الله الیكم جمیعاً...» (سوره اعراف، آیه 158)
« بگو؛ ای مردم! من فرستاده خدایم به سوی همگی شما »
امام حسن مجتبی علیه السلام، كلام زیبایی راجع به قرآن دارد. آن وجود مقدس می فرماید:
« انّ هذا القرآن. فیه مصابیح النور ».به راستی كه در این قرآن چراغ های نور است.
(بحارالانوار، ج 89، ص 32)
امام علی علیه السلام نیز ما را سفارش به تلاوت قرآن می كند.
زیرا « خانه احسن الحدیث » است و توصیه می نماید كه در قرآن تفقه و تفكر بنمائید. زیرا « خانه ربیع القلوب » این قرآن بهار دلهاست و در ختام می فرماید: امراض و دردهایتان را شفا دهید با نور قرآن و از او طلب شفا نمائید.
زیرا « خانه شفاء الصدور » قرآن نور است كه شفاء همه قلب های بیمار در گرو شفا خواستن از اوست.