PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : يار بي پرده



R A H A
11-12-2011, 11:44 AM
چشم دل باز كن كه جان بيني آنچه ناديدني است آن بيني
گر به اقليم عشق روي آري همه آفاق گلستان بيني
بر همه اهل اين زمين به مراد گردش دور آسمان بيني
بي سر و پا گداي آنجا را سر زمك جهان گران بيني
دل هر ذره را كه بشكافي آفتابيش در ميان بيني
جان گدازي اگر به آتش عشق عشق را كيمياي جان بيني
از مضيق حيات در گذري وسعت ملك لا مكان بيني
تا به جايي رساندت كه يكي از جهان و جهانيان بيني
با يكي عشق ورز از دل و جان تا به عين اليقين عيان بيني
كه يكي هست و هيچ نيست جز او
وحده لا اله الا هو
يار بي پرده از در و ديوار در تجلي است يا اولي الابصار
شمع جويي و آفتاب بلند روز بس روشن و تو در شب تار
چشم بگشا به گلستان و ببين جلوه ي آب صاف در گل و خار
زآب بي رنگ صد هزاران رنگ لاله و گل نگر در آن گلزار
پا به راه طلب نه از ره عشق بهر اين راه توشه اي بردار
شود آسان زعشق كاري چند كه بود نزد عقل بس دشوار
هاتف ارباب معرفت كه گهي مست خوانندشان و گه هشيار
از مي و بزم و ساقي و مطرب وز مغ و دير و شاهد و زنار
قصد ايشان نهفته اسراري است كه به ايما كنند گاه اظهار
پي بري گر به رازشان داني كه همين است سر آن اسرار
كه يكي هست و هيچ نيست جز او
وحده لا اله الا هو

هاتف اصفهاني