tina
11-12-2011, 10:00 AM
اهل بيت (ع)
پيامبر اكرم(ص) فرمود: «من دو چيز گرانمايه در ميان شما به يادگار مىنهم: كتاب خدا و خاندانم. اين دو هرگز از يكديگر جدا نمىشوند تا آنكه در قيامت كنار حوض كوثر بر من وارد آيند.» (1)
اين حديثبه حديث ثقلين معروف شد و تمام فرقههاى مسلمين آن را در كتب معتبر خويش نقل كردند; اما به فرموده خمينى كبير «خودخواهان و طاغوتيان قرآن كريم را وسيلهاى ساختند براى تداوم بخشيدن به حكومتهاى غاصب و ضد قرآنى خويش و مفسران حقيقى قرآن و آشنايان به حقايق آن را، كه سراسر قرآن را از پيامبر اكرم(ص) دريافت كرده بودند، با بهانههاى گونهگون عقب زدند و با توطئه كثيف خود، در حقيقت قرآن را از صحنه خارج كردند.» (2)
ممكن استبپرسيد: آيا فهم قرآن تنها در توان معصومان (عليهم السلام) است و ديگر مردم حق ندارند، بدون مراجعه به روايات اهل بيت، از قرآن بهره گيرند؟
در پاسخ بايد گفت: ما مانند اخبارىها نيستيم كه فهم قرآن را يكسره مخصوص اهل بيت (عليهم السلام) بدانيم; بخشى از آيات محكمات و بينات ناميده مىشود و هر كس، به شرطى كه با زبان عربى و شان نزولها و يك سلسله مباحث لازم ديگر به طور صحيح آشنايى كافى داشته باشد مىتواند از آن بهره گيرد; اما مىدانيم كه آيات قرآن دو دستهاند: محكمات و متشابهات. (3) براى فهم آيات متشابه جز تمسك به راسخان در علم اهل بيت (عليهم السلام) راهى نيست.
طبق تصريح شيعه و سنى، قرآن كريم در موارد متعددى به مقام و موقعيت اهل بيت (عليهم السلام) و عصمت و طهارت و ولايت آنها اشاره كرده است. در اين فرصت، آن دسته از روايات سالار شهيدان حضرت ابى عبدالله الحسين(ع) در باره برخى از آيات قرآن كريم، كه در خصوص اهل بيت عصمت (عليهم السلام) وارد شده، مورد توجه قرار مىدهيم و جانهاى خود را با كلمات نورانى آن فاتح اقليم وجود جلايى ديگر مىبخشيم.
زبان من زبون و خامهام خام چه گويم در مقام آن دلارام
بايد توجه داشت كه در برخى از روايات، آن حضرت تنها راوى حديث است كه از پيامبر اكرم(ص) يا اميرمؤمنان(ع) نقل مىكند; ولى ما تنها به رواياتى اشاره مىكنيم كه در آن امام(ع) خود سخنى فرموده يا پرده از حقيقتى برداشته است. البته اين سخن با نقل مواردى كه آن حضرت از رسول اكرم يا اميرمؤمنان مطلبى پرسيده و سپس پرسش و پاسخ را باز گفته است، منافات ندارد; زيرا به هر حال خود حضرت در متن جريان حضور داشته است.
به هر ترتيب امام حسين(ع) در اين دسته از روايات به تبيين بطنى از بطون قرآن پرداخته، از تاويل، تفسير يا شان نزول آيات پرده برمىدارد و گاه براى بيان حقيقتى به آيه استدلال مىكند.
توسل به اهل بيت
در ذيل آيه 62 سوره بقره امام(ع) فرمود: اگر آنها [يهوديان]با نيتى صادق و عقيدهاى درست از عمق جان خداى را به «محمد و آل پاكش» مىخواندند تا نگاهشان دارد ... حتما خداوند با كرمش به آنها پاسخ مىداد; اما كوتاهى كردند ... (4)
سرزنش دشمنان اهل بيت
در ذيل آيه97 سوره بقره امام(ع) مىفرمايد: همانگونه كه يهود را به جهت دشمنى با جبرئيل(ع)، مورد مذمت قرار داده; دشمنان «اهل بيت» را نيز مشمول سرزنش خويش گردانيده است. زيرا به اعتقاد آنان نيز جبرئيل(ع) و فرشتگان مقرب خدا براى يارى رساندن به محمد(ص) و على(ع) فرود مىآمدند ... (5)
پيروى از اهل بيت
امام(ع) به اشاره پدر گرامىاش حضرت اميرمؤمنان(ع) در توضيح مراد از «ناس»، در آيه199 سوره بقره مىفرمايد: مقصود از آن، ما اهل بيت هستيم و به همين جهت، خداوند مىفرمايد: از همان جايى كه مردم (ناس) كوچ مىكنند، كوچ كنيد. [و پيروى از اهل بيت را پيشه خويش سازيد (6) ]
در آيه 75 سوره انفال مىخوانيم: ... و خويشاوندان نسبتبه يكديگر در احكامى كه خدا مقرر داشته [از ديگران] سزاوارترند.
امام(ع) فرمود: هنگامى كه اين آيه نازل شد، از رسول خدا(ص) در باره تاويل آن پرسيدم. رسول خدا(ص) فرمود: به خدا سوگند، جز شما كس ديگرى را قصد نكرده است و شما همان خويشاوندان من هستيد. پس هر گاه من از دنيا رفتم، پدرت على(ع) نسبتبه من و جانشينى من سزاوارتر است; و هر گاه پدرت از دنيا برود، برادرت حسن(ع) بدان سزاوارتر است; و آنگاه كه حسن(ع) از دنيا برود، تو بدان مقام سزاوارترى.
گفتم: اى رسول خدا، بعد از من چه كسى شايسته آن مقام است؟
فرمود: پسرت على.
به همين ترتيب نام يكايك ائمه اطهار (عليهم السلام) را برشمرد; هر كدام را بعد از ديگرى شايستهتر به خلافت دانست و در پايان فرمود: غيبت در زمان نهمين فرزندت به وقوع مىپيوندد. اين ائمه نسل تواند، خداوند علم و فهم مرا به ايشان عطا كرده است و سرشت آنها از سرشت من است. خدايا اين مردم را چه مىشود كه با آزار خاندانم مرا مىآزارند؟! خداوند شفاعتم را نصيب ايشان نگرداند. (7)
پاداش پيروى از اهل بيت
در آيه29 سوره رعد مىخوانيم: «آنان كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، طوبى و بهترين سرانجامها در انتظارشان است.»
امام(ع) مىفرمايد: اين آيه در مورد اميرمؤمنان نازل شده است. «طوبى» درختى است در خانه وى در بهشت و هيچ ميوهاى در هيچ خانهاى از خانههاى بهشت نيست; مگر آنكه شاخهاى از اين درخت در آن وجود دارد. (8)
خداوند در آيه 71 سوره اسراء مىفرمايد: «روزى كه هر گروهى را با پيشوا و امام خويش مىخوانيم ...»
امام(ع) فرمود: آرى، پيشوايان دو دستهاند; امامى كه مردم را به هدايت دعوت مىكند و مردم از وى پيروى مىكنند و به سعادت مىرسند و امامى كه مردم را بهگمراهى فرا مىخواند و مردم نيز از وى پيروى مىكنند.[و در تباهى غوطهور مىگردند]
پرسش از ولايت اهل بيت در قيامت
خداوند در آيه36 سوره اسراء مىفرمايد: «چشم و گوش و دل، تمامى اينها مورد پرسش و بازخواست قرار مىگيرند.»
امام(ع) فرمود: [رسول خدا(ص) فرمود:] ... به عزت پروردگارم سوگند، تمامى امت من در روز قيامتباز داشته مىشوند و از ولايت اميرمؤمنان(ع) بازخواست مىگردند. (9)
احترام به اهل بيت
در آيه 82 سوره كهف مىخوانيم: «... و اما آن ديوار، از آن دو يتيم در آن شهر بود و زير آن گنجى متعلق بدانها وجود داشت و پدرشان مردى نيكوكار بود. پروردگارت مىخواست آنها به حد بلوغ برسند و گنجخود را بيرون آورند...»
امام به يكى از منحرفان مىفرمايد: به خاطر احترام چه كسى آن ديوار براى اين دو يتيم محفوظ ماند؟
مرد گفت: پدرشان
امام فرمود: آيا پدر آنها بهتر بود يا رسول خدا؟
آن مرد بدين وسيله به مقام و عظمت آن خاندان پى برد و سرافكنده و شرمسار گرديد. (10)
جدال ميان اهل بيت و بنىاميه
شخصى از آن حضرت در باره آيه19 سوره حج پرسيد. خداوند در اين آيه مىفرمايد: «اينان دو گروهند (دشمن يكديگر) كه در باره پروردگارشان به جدال و نزاع برخاستند.»
امام پاسخ داد: ما و بنىاميه هستيم كه در باره خداى - عزوجل - به جدال و مخاصمه پرداختهايم; ما مىگوييم خداى راست گفت; و آنان مىگويند: خداى دروغ گفت: پس ما و ايشان تا روز قيامت [نيز] دشمن يكديگريم. (11)
اهل بيت، حكمرانان الهى
در آيه 41 سوره حج مىخوانيم: «[ياران خدا] كسانى هستند كه اگر در زمين بدانها قدرت و مكنتبخشيم، نماز را برپا داشته و زكات را مىپردازند و امر به معروف و نهى از منكر مىكنند و ...»
امام(ع) فرمود: اين آيه در شان ما اهل بيت فرو فرستاده شده است.
طهارت و عصمت اهل بيت
خداوند در آيه33 سوره احزاب مىفرمايد: «خداوند اراده كرده است كه پليدى و گناه را تنها از شما اهل بيت دور سازد و شما را پاك گرداند. [و به مقام عصمت رساند]»
آن حضرت فرمود: رسول خدا(ص) در منزل امسلمه بود كه برايش [غذايى به نام] حريره آوردند. آن حضرت على و فاطمه و حسن و حسين(ع) را فرا خواند و همگى از آن خوردند. سپس عباى خيبرى بر آنهاء;ححظ افكند و آيه فوق را تلاوت فرمود. (12)
اهل بيت منبع علوم
خداوند در آيه 12 سورء يس مىفرمايد: «و همه چيز را در امام آشكار كنندهاى برشمردهايم.»
آن حضرت فرمود: ... حضرت رسول خدا(ص) فرمود: مراد از «امام مبين» اميرالمؤمنين(ع) است، بىترديد او همان امامى است كه خداى - تبارك و تعالى - در وى علم هر چيزى را به شماره درآورده است. (13)
پيوستن به اهل بيت و دوستى با ايشان
در آيه23 سوره شورى مىخوانيم: «[اى رسول ما، به امت] بگو: من از شما اجرى نمىخواهم جز دوست داشتن نزديكانم. »
امام حسين(ع) فرمود: آن خويشاوندى كه خداوند پيوند بدانها را فرمان داده و حق آنان را گرامى داشته و خوبى را در ايشان نهاده است، خويشاوندى ما اهل بيت است. خداوند حق ما را بر هر مسلمانى واجب كرده است. (14)
اهل بيت هماره در حال عبادت
خداوند در آيه29 سوره فتح مىفرمايد: «... آنان [كسانى كه با رسول خدا(ص) در برابر كفار سرسخت و در ميان خود مهربانند] را مىبينى كه پيوسته در حال ركوع و سجودند ...»
امام(ع) فرمود: اين آيه در باره على بنابى طالب(ع) نازل شده است. (15)
اهل بيتسرچشمه روشنايىها
در آيات آغازين سوره شمس مىخوانيم: «سوگند به خورشيد و تابش و گسترش نور آن در هنگام بالا آمدن ...; و سوگند به ماه، آن هنگام كه در پى خورشيد برآيد و سوگند به روز آن هنگام كه زمين را روشنايى مىبخشد.»
امام(ع) فرمود: مراد از خورشيد، محمد رسول خدا است; و مراد از ماه اميرمؤمنين على است كه به دنبال محمد(ص) مىآيد و مراد از روز قائم آل محمد است كه زمين را از قسط و عدل پر مىسازد. (16)
نعمت ديندارى و ولايت اهل بيت
در آيه 11 سوره ضحى مىخوانيم: «... و اما نعمت پروردگارت را، پس بازگو كن.»
امام(ع) فرمود: مراد از نعمت، دين و اعتقاد به ولايت اهل بيت (عليهم السلام) است. (17)
اهل بيت و آگاهى از رويدادهاى آينده
اميرالمؤمنين(ع) سوره قدر را تلاوت مىفرمود. حسين(ع) گفت: پدر، گويا اين سوره [كه]از دهان شما [شنيده مىشود] شيرينى خاصى دارد! حضرت فرمود: اى فرزند رسول خدا و فرزندم، من از اين سوره چيزى مىدانم كه تو نمىدانى. هنگامى كه اين سوره نازل شد، جدت رسول خدا(ص) مرا فرا خواند. وقتى به محضرش شرفياب شدم] آن را برايم قرائت فرمود; سپس بر شانه راستم زد و گفت: اى برادر من و وصى من و سرپرست و والى امتم بعد از من، و اى دشمن دشمنان من تا روزى كه همگان برانگيخته شوند، اين سوره بعد از من براى تو است و بعد از تو براى فرزندانت. [آرى] جبرئيل(ع) برادر فرشتهام، حوادث امتم را در سنتخويش برايم گفته است و همانها را براى تو نيز بازگو خواهد كرد. اين سوره در جان قدسى تو و جانشينان [من و تو] تا آن هنگام كه طلوع فجر قائم(ع) سرزند هماره نوربخش خواهد بود. (18)
اللهم عجل فرج قائم آل محمد(ع)
پىنوشت ها:
1- مسند ابنحنبل، ج3، ص 14، دارصادر، بيروت.
2- صحيفه نور، ج 21، ص 170. (با تصرف)
3- آل عمران، آيه7.
4- التفسير المنسوب الى الامام العسكرى(ع)، مؤسسة الامام المهدى(ع)، قم، ص267.
5- همان، ص 448 به بعد.
6- الكافى، شيخ كلينى، دار صعب، بيروت، ج 8، ص 244.
7- كفاية الاثر، خزاز قمى، انتشارات بيدار، قم، ص 175.
8- مائة منقبة، ابن شاذان، ص137. مدرسة الامام المهدى(ع)، قم.
9- عيون اخبار الرضا(ع)، شيخ صدوق، ج 1، ص 280، مؤسسة الاعلمى، بيروت.
10- تاريخ ابنعساكر «ترجمة الامام الحسين(ع)، ص157، مؤسسه المحمودى، بيروت.
11- الخصال، شيخ صدوق، ص 42، مكتبة الصدوق، تهران.
12- البرهان، سيد هاشم بحرانى، ج3، ص 312، مؤسسه اسماعيليان، قم.
13- معانى الاخبار، شيخ صدوق، ص 95. جماعة المدرسين، قم.
14- البرهان، ج 4، ص 124. موسسة اسماعيليان، قم.
15- المناقب، ابنشهرآشوب، ج 2، ص 15.
16- تفسير فرات كوفى، ص 212.
17- المحاسن، شيخ برقى، ج 1، ص 344. المجمع العالمى لاهل البيت (عليهم السلام)، قم.
18- بحارالانوار، علامه مجلسى، ج 25، ص 70.
سيدعليرضا جعفرى
ماهنامه كوثرشماره 21
پيامبر اكرم(ص) فرمود: «من دو چيز گرانمايه در ميان شما به يادگار مىنهم: كتاب خدا و خاندانم. اين دو هرگز از يكديگر جدا نمىشوند تا آنكه در قيامت كنار حوض كوثر بر من وارد آيند.» (1)
اين حديثبه حديث ثقلين معروف شد و تمام فرقههاى مسلمين آن را در كتب معتبر خويش نقل كردند; اما به فرموده خمينى كبير «خودخواهان و طاغوتيان قرآن كريم را وسيلهاى ساختند براى تداوم بخشيدن به حكومتهاى غاصب و ضد قرآنى خويش و مفسران حقيقى قرآن و آشنايان به حقايق آن را، كه سراسر قرآن را از پيامبر اكرم(ص) دريافت كرده بودند، با بهانههاى گونهگون عقب زدند و با توطئه كثيف خود، در حقيقت قرآن را از صحنه خارج كردند.» (2)
ممكن استبپرسيد: آيا فهم قرآن تنها در توان معصومان (عليهم السلام) است و ديگر مردم حق ندارند، بدون مراجعه به روايات اهل بيت، از قرآن بهره گيرند؟
در پاسخ بايد گفت: ما مانند اخبارىها نيستيم كه فهم قرآن را يكسره مخصوص اهل بيت (عليهم السلام) بدانيم; بخشى از آيات محكمات و بينات ناميده مىشود و هر كس، به شرطى كه با زبان عربى و شان نزولها و يك سلسله مباحث لازم ديگر به طور صحيح آشنايى كافى داشته باشد مىتواند از آن بهره گيرد; اما مىدانيم كه آيات قرآن دو دستهاند: محكمات و متشابهات. (3) براى فهم آيات متشابه جز تمسك به راسخان در علم اهل بيت (عليهم السلام) راهى نيست.
طبق تصريح شيعه و سنى، قرآن كريم در موارد متعددى به مقام و موقعيت اهل بيت (عليهم السلام) و عصمت و طهارت و ولايت آنها اشاره كرده است. در اين فرصت، آن دسته از روايات سالار شهيدان حضرت ابى عبدالله الحسين(ع) در باره برخى از آيات قرآن كريم، كه در خصوص اهل بيت عصمت (عليهم السلام) وارد شده، مورد توجه قرار مىدهيم و جانهاى خود را با كلمات نورانى آن فاتح اقليم وجود جلايى ديگر مىبخشيم.
زبان من زبون و خامهام خام چه گويم در مقام آن دلارام
بايد توجه داشت كه در برخى از روايات، آن حضرت تنها راوى حديث است كه از پيامبر اكرم(ص) يا اميرمؤمنان(ع) نقل مىكند; ولى ما تنها به رواياتى اشاره مىكنيم كه در آن امام(ع) خود سخنى فرموده يا پرده از حقيقتى برداشته است. البته اين سخن با نقل مواردى كه آن حضرت از رسول اكرم يا اميرمؤمنان مطلبى پرسيده و سپس پرسش و پاسخ را باز گفته است، منافات ندارد; زيرا به هر حال خود حضرت در متن جريان حضور داشته است.
به هر ترتيب امام حسين(ع) در اين دسته از روايات به تبيين بطنى از بطون قرآن پرداخته، از تاويل، تفسير يا شان نزول آيات پرده برمىدارد و گاه براى بيان حقيقتى به آيه استدلال مىكند.
توسل به اهل بيت
در ذيل آيه 62 سوره بقره امام(ع) فرمود: اگر آنها [يهوديان]با نيتى صادق و عقيدهاى درست از عمق جان خداى را به «محمد و آل پاكش» مىخواندند تا نگاهشان دارد ... حتما خداوند با كرمش به آنها پاسخ مىداد; اما كوتاهى كردند ... (4)
سرزنش دشمنان اهل بيت
در ذيل آيه97 سوره بقره امام(ع) مىفرمايد: همانگونه كه يهود را به جهت دشمنى با جبرئيل(ع)، مورد مذمت قرار داده; دشمنان «اهل بيت» را نيز مشمول سرزنش خويش گردانيده است. زيرا به اعتقاد آنان نيز جبرئيل(ع) و فرشتگان مقرب خدا براى يارى رساندن به محمد(ص) و على(ع) فرود مىآمدند ... (5)
پيروى از اهل بيت
امام(ع) به اشاره پدر گرامىاش حضرت اميرمؤمنان(ع) در توضيح مراد از «ناس»، در آيه199 سوره بقره مىفرمايد: مقصود از آن، ما اهل بيت هستيم و به همين جهت، خداوند مىفرمايد: از همان جايى كه مردم (ناس) كوچ مىكنند، كوچ كنيد. [و پيروى از اهل بيت را پيشه خويش سازيد (6) ]
در آيه 75 سوره انفال مىخوانيم: ... و خويشاوندان نسبتبه يكديگر در احكامى كه خدا مقرر داشته [از ديگران] سزاوارترند.
امام(ع) فرمود: هنگامى كه اين آيه نازل شد، از رسول خدا(ص) در باره تاويل آن پرسيدم. رسول خدا(ص) فرمود: به خدا سوگند، جز شما كس ديگرى را قصد نكرده است و شما همان خويشاوندان من هستيد. پس هر گاه من از دنيا رفتم، پدرت على(ع) نسبتبه من و جانشينى من سزاوارتر است; و هر گاه پدرت از دنيا برود، برادرت حسن(ع) بدان سزاوارتر است; و آنگاه كه حسن(ع) از دنيا برود، تو بدان مقام سزاوارترى.
گفتم: اى رسول خدا، بعد از من چه كسى شايسته آن مقام است؟
فرمود: پسرت على.
به همين ترتيب نام يكايك ائمه اطهار (عليهم السلام) را برشمرد; هر كدام را بعد از ديگرى شايستهتر به خلافت دانست و در پايان فرمود: غيبت در زمان نهمين فرزندت به وقوع مىپيوندد. اين ائمه نسل تواند، خداوند علم و فهم مرا به ايشان عطا كرده است و سرشت آنها از سرشت من است. خدايا اين مردم را چه مىشود كه با آزار خاندانم مرا مىآزارند؟! خداوند شفاعتم را نصيب ايشان نگرداند. (7)
پاداش پيروى از اهل بيت
در آيه29 سوره رعد مىخوانيم: «آنان كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، طوبى و بهترين سرانجامها در انتظارشان است.»
امام(ع) مىفرمايد: اين آيه در مورد اميرمؤمنان نازل شده است. «طوبى» درختى است در خانه وى در بهشت و هيچ ميوهاى در هيچ خانهاى از خانههاى بهشت نيست; مگر آنكه شاخهاى از اين درخت در آن وجود دارد. (8)
خداوند در آيه 71 سوره اسراء مىفرمايد: «روزى كه هر گروهى را با پيشوا و امام خويش مىخوانيم ...»
امام(ع) فرمود: آرى، پيشوايان دو دستهاند; امامى كه مردم را به هدايت دعوت مىكند و مردم از وى پيروى مىكنند و به سعادت مىرسند و امامى كه مردم را بهگمراهى فرا مىخواند و مردم نيز از وى پيروى مىكنند.[و در تباهى غوطهور مىگردند]
پرسش از ولايت اهل بيت در قيامت
خداوند در آيه36 سوره اسراء مىفرمايد: «چشم و گوش و دل، تمامى اينها مورد پرسش و بازخواست قرار مىگيرند.»
امام(ع) فرمود: [رسول خدا(ص) فرمود:] ... به عزت پروردگارم سوگند، تمامى امت من در روز قيامتباز داشته مىشوند و از ولايت اميرمؤمنان(ع) بازخواست مىگردند. (9)
احترام به اهل بيت
در آيه 82 سوره كهف مىخوانيم: «... و اما آن ديوار، از آن دو يتيم در آن شهر بود و زير آن گنجى متعلق بدانها وجود داشت و پدرشان مردى نيكوكار بود. پروردگارت مىخواست آنها به حد بلوغ برسند و گنجخود را بيرون آورند...»
امام به يكى از منحرفان مىفرمايد: به خاطر احترام چه كسى آن ديوار براى اين دو يتيم محفوظ ماند؟
مرد گفت: پدرشان
امام فرمود: آيا پدر آنها بهتر بود يا رسول خدا؟
آن مرد بدين وسيله به مقام و عظمت آن خاندان پى برد و سرافكنده و شرمسار گرديد. (10)
جدال ميان اهل بيت و بنىاميه
شخصى از آن حضرت در باره آيه19 سوره حج پرسيد. خداوند در اين آيه مىفرمايد: «اينان دو گروهند (دشمن يكديگر) كه در باره پروردگارشان به جدال و نزاع برخاستند.»
امام پاسخ داد: ما و بنىاميه هستيم كه در باره خداى - عزوجل - به جدال و مخاصمه پرداختهايم; ما مىگوييم خداى راست گفت; و آنان مىگويند: خداى دروغ گفت: پس ما و ايشان تا روز قيامت [نيز] دشمن يكديگريم. (11)
اهل بيت، حكمرانان الهى
در آيه 41 سوره حج مىخوانيم: «[ياران خدا] كسانى هستند كه اگر در زمين بدانها قدرت و مكنتبخشيم، نماز را برپا داشته و زكات را مىپردازند و امر به معروف و نهى از منكر مىكنند و ...»
امام(ع) فرمود: اين آيه در شان ما اهل بيت فرو فرستاده شده است.
طهارت و عصمت اهل بيت
خداوند در آيه33 سوره احزاب مىفرمايد: «خداوند اراده كرده است كه پليدى و گناه را تنها از شما اهل بيت دور سازد و شما را پاك گرداند. [و به مقام عصمت رساند]»
آن حضرت فرمود: رسول خدا(ص) در منزل امسلمه بود كه برايش [غذايى به نام] حريره آوردند. آن حضرت على و فاطمه و حسن و حسين(ع) را فرا خواند و همگى از آن خوردند. سپس عباى خيبرى بر آنهاء;ححظ افكند و آيه فوق را تلاوت فرمود. (12)
اهل بيت منبع علوم
خداوند در آيه 12 سورء يس مىفرمايد: «و همه چيز را در امام آشكار كنندهاى برشمردهايم.»
آن حضرت فرمود: ... حضرت رسول خدا(ص) فرمود: مراد از «امام مبين» اميرالمؤمنين(ع) است، بىترديد او همان امامى است كه خداى - تبارك و تعالى - در وى علم هر چيزى را به شماره درآورده است. (13)
پيوستن به اهل بيت و دوستى با ايشان
در آيه23 سوره شورى مىخوانيم: «[اى رسول ما، به امت] بگو: من از شما اجرى نمىخواهم جز دوست داشتن نزديكانم. »
امام حسين(ع) فرمود: آن خويشاوندى كه خداوند پيوند بدانها را فرمان داده و حق آنان را گرامى داشته و خوبى را در ايشان نهاده است، خويشاوندى ما اهل بيت است. خداوند حق ما را بر هر مسلمانى واجب كرده است. (14)
اهل بيت هماره در حال عبادت
خداوند در آيه29 سوره فتح مىفرمايد: «... آنان [كسانى كه با رسول خدا(ص) در برابر كفار سرسخت و در ميان خود مهربانند] را مىبينى كه پيوسته در حال ركوع و سجودند ...»
امام(ع) فرمود: اين آيه در باره على بنابى طالب(ع) نازل شده است. (15)
اهل بيتسرچشمه روشنايىها
در آيات آغازين سوره شمس مىخوانيم: «سوگند به خورشيد و تابش و گسترش نور آن در هنگام بالا آمدن ...; و سوگند به ماه، آن هنگام كه در پى خورشيد برآيد و سوگند به روز آن هنگام كه زمين را روشنايى مىبخشد.»
امام(ع) فرمود: مراد از خورشيد، محمد رسول خدا است; و مراد از ماه اميرمؤمنين على است كه به دنبال محمد(ص) مىآيد و مراد از روز قائم آل محمد است كه زمين را از قسط و عدل پر مىسازد. (16)
نعمت ديندارى و ولايت اهل بيت
در آيه 11 سوره ضحى مىخوانيم: «... و اما نعمت پروردگارت را، پس بازگو كن.»
امام(ع) فرمود: مراد از نعمت، دين و اعتقاد به ولايت اهل بيت (عليهم السلام) است. (17)
اهل بيت و آگاهى از رويدادهاى آينده
اميرالمؤمنين(ع) سوره قدر را تلاوت مىفرمود. حسين(ع) گفت: پدر، گويا اين سوره [كه]از دهان شما [شنيده مىشود] شيرينى خاصى دارد! حضرت فرمود: اى فرزند رسول خدا و فرزندم، من از اين سوره چيزى مىدانم كه تو نمىدانى. هنگامى كه اين سوره نازل شد، جدت رسول خدا(ص) مرا فرا خواند. وقتى به محضرش شرفياب شدم] آن را برايم قرائت فرمود; سپس بر شانه راستم زد و گفت: اى برادر من و وصى من و سرپرست و والى امتم بعد از من، و اى دشمن دشمنان من تا روزى كه همگان برانگيخته شوند، اين سوره بعد از من براى تو است و بعد از تو براى فرزندانت. [آرى] جبرئيل(ع) برادر فرشتهام، حوادث امتم را در سنتخويش برايم گفته است و همانها را براى تو نيز بازگو خواهد كرد. اين سوره در جان قدسى تو و جانشينان [من و تو] تا آن هنگام كه طلوع فجر قائم(ع) سرزند هماره نوربخش خواهد بود. (18)
اللهم عجل فرج قائم آل محمد(ع)
پىنوشت ها:
1- مسند ابنحنبل، ج3، ص 14، دارصادر، بيروت.
2- صحيفه نور، ج 21، ص 170. (با تصرف)
3- آل عمران، آيه7.
4- التفسير المنسوب الى الامام العسكرى(ع)، مؤسسة الامام المهدى(ع)، قم، ص267.
5- همان، ص 448 به بعد.
6- الكافى، شيخ كلينى، دار صعب، بيروت، ج 8، ص 244.
7- كفاية الاثر، خزاز قمى، انتشارات بيدار، قم، ص 175.
8- مائة منقبة، ابن شاذان، ص137. مدرسة الامام المهدى(ع)، قم.
9- عيون اخبار الرضا(ع)، شيخ صدوق، ج 1، ص 280، مؤسسة الاعلمى، بيروت.
10- تاريخ ابنعساكر «ترجمة الامام الحسين(ع)، ص157، مؤسسه المحمودى، بيروت.
11- الخصال، شيخ صدوق، ص 42، مكتبة الصدوق، تهران.
12- البرهان، سيد هاشم بحرانى، ج3، ص 312، مؤسسه اسماعيليان، قم.
13- معانى الاخبار، شيخ صدوق، ص 95. جماعة المدرسين، قم.
14- البرهان، ج 4، ص 124. موسسة اسماعيليان، قم.
15- المناقب، ابنشهرآشوب، ج 2، ص 15.
16- تفسير فرات كوفى، ص 212.
17- المحاسن، شيخ برقى، ج 1، ص 344. المجمع العالمى لاهل البيت (عليهم السلام)، قم.
18- بحارالانوار، علامه مجلسى، ج 25، ص 70.
سيدعليرضا جعفرى
ماهنامه كوثرشماره 21