sorna
11-09-2011, 09:19 PM
ستاره سوئدي تيم فوتبال ميلان در کتابش به دفاع از لوچيانو موجي و يووه در ماجراي کالچوپولي پرداخته است.
http://www.varzesh3.com/admin/asp/Picture/00017700.jpg
به نقل از ترایبال، ستاره سوئدی تیم فوتبال میلان در کتاب خاطراتش تحت عنوان من "زلاتان ابراهیموویچ هستم" که بخشی از آن در اختیار رسانهها قرار گرفته است به زمان حضورش در زمان مدیریت لوچیانو موجی در یوونتوس و ماجرای کالچوپولی پرداخته است.
وی در کتابش نوشته است: تمام مسائلی که در آن زمان گفته میشد مزخرف بود، دست کم بیشتر آنها این گونه بود. داوران به نفع ما سوت میزدند؟ نه اینطور نبود. ما در زمین سخت مبارزه میکردیم و بدون کمکگرفتن از داوران تا سرحد شکستن ساقهای پایمان تلاش میکردیم.
ایبرا در کتابش به مدیریت لوچیانو موجی در ماجرای کالچوپولی نیز اشاره کرده و نوشته است: او شروع کرد به گریهکردن، انگار که احساس دلدرد شدیدی داشت. تا به آنموقع ایناندازه او را ضعیف ندیده بودم و همیشه حس قدرت او مورد ستایش من بود ولی در آن زمان حس ترحم من را برانگیخت.
در پایان زلاتان به اولین ملاقاتش با موجی اشاره کرده است و در کتابش آورده است: زمانی که او را برای اولین بار ملاقات کردم، او با یک کتوشلوار بسیار شیک مقابلم قرار داشت و میشد کاملاً فهمید که این مرد چه شخص بزرگی است.
http://www.varzesh3.com/admin/asp/Picture/00017700.jpg
به نقل از ترایبال، ستاره سوئدی تیم فوتبال میلان در کتاب خاطراتش تحت عنوان من "زلاتان ابراهیموویچ هستم" که بخشی از آن در اختیار رسانهها قرار گرفته است به زمان حضورش در زمان مدیریت لوچیانو موجی در یوونتوس و ماجرای کالچوپولی پرداخته است.
وی در کتابش نوشته است: تمام مسائلی که در آن زمان گفته میشد مزخرف بود، دست کم بیشتر آنها این گونه بود. داوران به نفع ما سوت میزدند؟ نه اینطور نبود. ما در زمین سخت مبارزه میکردیم و بدون کمکگرفتن از داوران تا سرحد شکستن ساقهای پایمان تلاش میکردیم.
ایبرا در کتابش به مدیریت لوچیانو موجی در ماجرای کالچوپولی نیز اشاره کرده و نوشته است: او شروع کرد به گریهکردن، انگار که احساس دلدرد شدیدی داشت. تا به آنموقع ایناندازه او را ضعیف ندیده بودم و همیشه حس قدرت او مورد ستایش من بود ولی در آن زمان حس ترحم من را برانگیخت.
در پایان زلاتان به اولین ملاقاتش با موجی اشاره کرده است و در کتابش آورده است: زمانی که او را برای اولین بار ملاقات کردم، او با یک کتوشلوار بسیار شیک مقابلم قرار داشت و میشد کاملاً فهمید که این مرد چه شخص بزرگی است.