mozhgan
11-06-2011, 04:28 AM
در يكی از تحقيقات پزشكی، نتايج قابل توجهی در زمينه تاثير قرآن بر كاهش اضطراب ثبت شده است . نتايج حاصل از اين قبيل پژوهشها نشان میدهد كه استماع آوای قرآن كريم به شكل معنا داری باعث كاهش اضطراب بيماران میشود .
به تازگی ميان روانشناسان گرايشهايی ايجاد شده كه طرفدار توجه بيشتر به دين برای سلامت روان است آنها معتقدند در ايمان به خدا نيروی خارق العاده ای وجود دارد كه نوعی قدرت معنوی به انسان میبخشد و در تحمل سختيهای زندگی به انسان كمك میكند و از نگرانی و اضطرابی كه بسياری از مردم در قرن ما در معرض ابتلای به آن هستند، دور میسازد. در اين ميان تلاوت قرآن كريم از جايگاه ويژهای برخوردار است زيرا در قرآن نوری شفا بخش و انرژی دهنده موجود است كه فوق العاده است.
اثرات وضعی اعمال
اگر قائل به اثر وضعی پديدههايی باشيم كه در اطراف ما و به دست ما رخ میدهند، بايد اين را هم بپذيريم كه خود ما به عنوان منبع صدور عمل، محل بازگشت پيامد و نتيجه آن هم خواهيم بود.
آنزمان كه قرآن مومنان را از غيبت نهی میكند و در باطن، آنرا به مثابه خوردن مردار برادر دينی میداند و مواردی از اين قبيل، يعنی قائل به اين حقيقت است كه هر عملی را ظاهر و باطنی است. غيبت كه بوسيله زبان انجام میشود، در باطن برای روح حالتی را متصور میشود كه در حال خوردن مردار برادر دينی است و چه زيان و تباهی از آن بيشتر كه غذای روح، اين حقيقت زنده و پويا را كثافات و پليدیها تشكيل دهد.
وقتی كه روح اراده خود را از كانال جسم محقق میكند و جسم نيز برخی امور خود را توسط روح به انجام میرساند، به وضوح میتوان دريافت كه اين دو پديده زنده، دارای ارتباط متقابل بر يكديگرند.
با تامل در مجموعه آياتی كه بر مقوله شفابخشی قرآن برای مومنان اشاره دارند، نخست بايد در نظر گرفت كه چون كليت قرآن بر جسم و روح افراد تاثيرگذار است، از اين رو بحث شفابخشی آن هم دارای اين ويژگی است وحالت يكی بدون ديگری بیمعنا خواهد بود.
اما آيا وضعيت ديگری را هم میتوان برای اين آيه در نظر گرفت، به اين معنا كه بتوان با توسل به آيهای خاص و شيوهای درخور، از بيماريهای روحی و جسمی موجود خلاصی يافت؟
مفهومشناسی
واژه «شفاء» به معنای صحت و سلامت است و در مقابل بيماری، عيب و نقص میآيد.
با بررسی ابعاد مختلف می توان در يافت كه فقط برای انسان بيماری جسم را نمی توان در نظر گرفت و در بهبودی آن تلاش كرد بلكه انسان دارای دو بعد جسمی و روحی میباشد كه هر كدام ممكن است در معرض بيماری قرار بگيرند و بيماری هر كدام موجب اختلال در كارائی ابعاد ديگر انسان میشود. حضرت علی(ع) درباره شفا بخش بودن قرآن میفرمايد:
«از اين كتاب بزرگ آسمانی برای بيماریهای خود شفا بخواهيد و برای حل مشكلاتتان از آن ياری بخواهيد، چرا كه در اين كتاب درمان بزرگترين دردها است».
سلامتی و بيماری دو حالتی است كه بر انسان عارض میشود. انسان سالم كسی است كه روح و جسمش بر حالتی كه خداوند وی را به آن آفريده است، باشد و هر گاه از اين وضعيت خارج شد بيمار ناميده شده و جهت بازگشت به حالت اوليه نياز به مداوا دارد.
امير المؤمنين (ع)، در چند جای نهج البلاغه میفرمايد: قرآن شفا است. بر شما باد به كتاب خدا (قرآن)، به درستی كه آن ريسمان محكم الهی و نوری روشن و شفايی، سودمند است.
و حضرت رسول (ص)، فرمود: بر شما باد به قرآن و تلاوت آن، زيرا قرآن شفا دهنده نافع و دوای مباركی است.
به تازگی ميان روانشناسان گرايشهايی ايجاد شده كه طرفدار توجه بيشتر به دين برای سلامت روان است آنها معتقدند در ايمان به خدا نيروی خارق العاده ای وجود دارد كه نوعی قدرت معنوی به انسان میبخشد و در تحمل سختيهای زندگی به انسان كمك میكند و از نگرانی و اضطرابی كه بسياری از مردم در قرن ما در معرض ابتلای به آن هستند، دور میسازد. در اين ميان تلاوت قرآن كريم از جايگاه ويژهای برخوردار است زيرا در قرآن نوری شفا بخش و انرژی دهنده موجود است كه فوق العاده است.
اثرات وضعی اعمال
اگر قائل به اثر وضعی پديدههايی باشيم كه در اطراف ما و به دست ما رخ میدهند، بايد اين را هم بپذيريم كه خود ما به عنوان منبع صدور عمل، محل بازگشت پيامد و نتيجه آن هم خواهيم بود.
آنزمان كه قرآن مومنان را از غيبت نهی میكند و در باطن، آنرا به مثابه خوردن مردار برادر دينی میداند و مواردی از اين قبيل، يعنی قائل به اين حقيقت است كه هر عملی را ظاهر و باطنی است. غيبت كه بوسيله زبان انجام میشود، در باطن برای روح حالتی را متصور میشود كه در حال خوردن مردار برادر دينی است و چه زيان و تباهی از آن بيشتر كه غذای روح، اين حقيقت زنده و پويا را كثافات و پليدیها تشكيل دهد.
وقتی كه روح اراده خود را از كانال جسم محقق میكند و جسم نيز برخی امور خود را توسط روح به انجام میرساند، به وضوح میتوان دريافت كه اين دو پديده زنده، دارای ارتباط متقابل بر يكديگرند.
با تامل در مجموعه آياتی كه بر مقوله شفابخشی قرآن برای مومنان اشاره دارند، نخست بايد در نظر گرفت كه چون كليت قرآن بر جسم و روح افراد تاثيرگذار است، از اين رو بحث شفابخشی آن هم دارای اين ويژگی است وحالت يكی بدون ديگری بیمعنا خواهد بود.
اما آيا وضعيت ديگری را هم میتوان برای اين آيه در نظر گرفت، به اين معنا كه بتوان با توسل به آيهای خاص و شيوهای درخور، از بيماريهای روحی و جسمی موجود خلاصی يافت؟
مفهومشناسی
واژه «شفاء» به معنای صحت و سلامت است و در مقابل بيماری، عيب و نقص میآيد.
با بررسی ابعاد مختلف می توان در يافت كه فقط برای انسان بيماری جسم را نمی توان در نظر گرفت و در بهبودی آن تلاش كرد بلكه انسان دارای دو بعد جسمی و روحی میباشد كه هر كدام ممكن است در معرض بيماری قرار بگيرند و بيماری هر كدام موجب اختلال در كارائی ابعاد ديگر انسان میشود. حضرت علی(ع) درباره شفا بخش بودن قرآن میفرمايد:
«از اين كتاب بزرگ آسمانی برای بيماریهای خود شفا بخواهيد و برای حل مشكلاتتان از آن ياری بخواهيد، چرا كه در اين كتاب درمان بزرگترين دردها است».
سلامتی و بيماری دو حالتی است كه بر انسان عارض میشود. انسان سالم كسی است كه روح و جسمش بر حالتی كه خداوند وی را به آن آفريده است، باشد و هر گاه از اين وضعيت خارج شد بيمار ناميده شده و جهت بازگشت به حالت اوليه نياز به مداوا دارد.
امير المؤمنين (ع)، در چند جای نهج البلاغه میفرمايد: قرآن شفا است. بر شما باد به كتاب خدا (قرآن)، به درستی كه آن ريسمان محكم الهی و نوری روشن و شفايی، سودمند است.
و حضرت رسول (ص)، فرمود: بر شما باد به قرآن و تلاوت آن، زيرا قرآن شفا دهنده نافع و دوای مباركی است.