mozhgan
11-06-2011, 04:26 AM
قرآن کريم سرچشمه عظيمي از کلمات زيباست که فهم معاني آن به ورزيدگي و انديشه عميق نياز دارد تا امکان سد احتمالات ميسر شود، بنابراين شناخت وجوه و احتمالات ، يک ضرورت تفسيري به شمار مي رود.
اصولا وجوه درباره محتملات معاني به کار مي رود. بدين صورت اگر در لفظ يا عبارتي چند معنا احتمال رود اين معاني را وجوه گويند. در اين ميان يکي از واژه هاي قرآن که معاني مختلفي در قرآن دارد کلمه ذکر است که در چند معني استعمال مي شود. مقاله زير به بررسي واژه ذکر مي پردازد.
ذکر، ياد کردن و يادآوري است خواه با زبان باشد يا با قلب. به عبارت ديگر ذکر را حفظ شي ء نيز گفته اند. در مقابل نسيان به معني فراموشي ، تذکر نيز يادآوري است.
ذکر را مي توان به جوارح ، دل ، لسان ، جلي ، خفي و قلبي تقسيم کرد.
در قرآن کريم ذکر هم وجوه خاص خود را دارد، يعني فقط به معني يادآوري کردن و ياد کردن به کار نمي رود، بلکه اگر بيشتر در معاني آيات الهي تدبر و تامل کنيم ، مي توان به وجوه ذکر، اينچنين اشاره کرد:
1- ياد کردن به زبان: فاذکروا الله کذکرکم اباءکم؛ پس خداوند را ياد کنيد همچنان که از پدرانتان ياد مي کنيد. سوره بقره / 200.
2- ياد کردن در دل: ذکروالله فاستغفروا لذنوبهم ؛ خدا را ياد کردند پس براي گناهانشان طلب آمرزش کردند. سوره آل عمران / 135.
3- حفظ کردن: واذکروا ما فيه ؛ و آنچه در آن است حفظ کنيد. سوره بقره / 63.
4- طاعت و پاداش: فاذکروني اذکرکم ؛ پس مرا اطاعت کنيد تا من نيز به شما پاداش دهم. سوره بقره / 152.
5- نمازهاي پنج گانه: فاذا امنتم فاذکروا الله ؛ پس هرگاه امنيت يافتيد، خدا را ياد کنيد. نماز را برپاي داريد. سوره بقره / 239.
6- موعظه: وذکر فان الذکري ؛ و موعظه کن که موعظه به مومنين سود مي رساند. سوره ذاريات / 55.
7- بيان: او عجبتم ان جاءکم ذکر من ربکم ؛ آيا تعجب کرديد که بياني از سوي پروردگارتان آمد. سوره اعراف / 69.
8- تعريف کردن: اذکرني عند ربک ؛ مرا به نزد اربابت متذکر شو. سورهوسف / 42، يعني زيباييم را برايش بگو.
9- قرآن: ومن اعرض عن ذکري ؛ و هر آن که از ذکر من (قرآن) روي گرداند... سوره طه / 124.
10- تورات: فاسئلوا اهل الذکر؛ پس از اهل تورات بپرسيد. سوره نحل / 43.
11- خبر: ساتلو عليکم منه ذکرا؛ بزودي بر شما از آن قضيه خبري برايتان مي گويم.
سوره کهف / 83.
12- شرف: وانه لذکر لک ؛ و به تحقيق که اين شرافتي براي تو است.
سوره زخرف / 44.
13- مسخره کردن: اهذا الذي يذکرءالهتکم ؛ آيا اين است آن که خدايان شما را مسخره مي کند. سوره انبيا آيه / 36.
14- لوح محفوظ: من بعد الذکر؛ پس از لوح محفوظ. سوره انبيا / 105.
15- ثناگويي: وذکرالله کثيرا؛ و خداوند را بسيار ثنا گويد. سوره احزاب / 21.
16- وحي: فالتاليات ذکرا؛ پس فرشتگاني که وحي را تلاوت کنند. سوره صافات / 3.
17- رسول: ذکرا رسولا؛ يادي پيامبري. سوره طلاق /10 و 11.
18- نماز: ولذکرالله اکبر؛ و به تحقيق که ذکر خدا (نماز) بالاتر است. سوره عنکبوت / 45.
19- نماز جمعه: فاسعوا الي ذيکرالله؛ پس بشتابيد به سوي نماز جمعه. سوره جمعه / 9.
20- نماز عصر: عن ذکر ربي ؛ از ياد پروردگارم ، نماز عصر. سوره ص / 32.
پی نوشت ها:
1- قرآن کريم
2- الاتقان ، جلال الدين سيوطي ، ترجمه سيدمهدي حائري قزويني
3- از مفاهيم قرآن ، مصطفي اسرار
4- تفسير نمونه ، آيت الله مکارم شيرازي
5- تفسير الميزان ، علامه طباطبايي
6- فرهنگ اصطلاحات قرآني ، يوسف حريري
اصولا وجوه درباره محتملات معاني به کار مي رود. بدين صورت اگر در لفظ يا عبارتي چند معنا احتمال رود اين معاني را وجوه گويند. در اين ميان يکي از واژه هاي قرآن که معاني مختلفي در قرآن دارد کلمه ذکر است که در چند معني استعمال مي شود. مقاله زير به بررسي واژه ذکر مي پردازد.
ذکر، ياد کردن و يادآوري است خواه با زبان باشد يا با قلب. به عبارت ديگر ذکر را حفظ شي ء نيز گفته اند. در مقابل نسيان به معني فراموشي ، تذکر نيز يادآوري است.
ذکر را مي توان به جوارح ، دل ، لسان ، جلي ، خفي و قلبي تقسيم کرد.
در قرآن کريم ذکر هم وجوه خاص خود را دارد، يعني فقط به معني يادآوري کردن و ياد کردن به کار نمي رود، بلکه اگر بيشتر در معاني آيات الهي تدبر و تامل کنيم ، مي توان به وجوه ذکر، اينچنين اشاره کرد:
1- ياد کردن به زبان: فاذکروا الله کذکرکم اباءکم؛ پس خداوند را ياد کنيد همچنان که از پدرانتان ياد مي کنيد. سوره بقره / 200.
2- ياد کردن در دل: ذکروالله فاستغفروا لذنوبهم ؛ خدا را ياد کردند پس براي گناهانشان طلب آمرزش کردند. سوره آل عمران / 135.
3- حفظ کردن: واذکروا ما فيه ؛ و آنچه در آن است حفظ کنيد. سوره بقره / 63.
4- طاعت و پاداش: فاذکروني اذکرکم ؛ پس مرا اطاعت کنيد تا من نيز به شما پاداش دهم. سوره بقره / 152.
5- نمازهاي پنج گانه: فاذا امنتم فاذکروا الله ؛ پس هرگاه امنيت يافتيد، خدا را ياد کنيد. نماز را برپاي داريد. سوره بقره / 239.
6- موعظه: وذکر فان الذکري ؛ و موعظه کن که موعظه به مومنين سود مي رساند. سوره ذاريات / 55.
7- بيان: او عجبتم ان جاءکم ذکر من ربکم ؛ آيا تعجب کرديد که بياني از سوي پروردگارتان آمد. سوره اعراف / 69.
8- تعريف کردن: اذکرني عند ربک ؛ مرا به نزد اربابت متذکر شو. سورهوسف / 42، يعني زيباييم را برايش بگو.
9- قرآن: ومن اعرض عن ذکري ؛ و هر آن که از ذکر من (قرآن) روي گرداند... سوره طه / 124.
10- تورات: فاسئلوا اهل الذکر؛ پس از اهل تورات بپرسيد. سوره نحل / 43.
11- خبر: ساتلو عليکم منه ذکرا؛ بزودي بر شما از آن قضيه خبري برايتان مي گويم.
سوره کهف / 83.
12- شرف: وانه لذکر لک ؛ و به تحقيق که اين شرافتي براي تو است.
سوره زخرف / 44.
13- مسخره کردن: اهذا الذي يذکرءالهتکم ؛ آيا اين است آن که خدايان شما را مسخره مي کند. سوره انبيا آيه / 36.
14- لوح محفوظ: من بعد الذکر؛ پس از لوح محفوظ. سوره انبيا / 105.
15- ثناگويي: وذکرالله کثيرا؛ و خداوند را بسيار ثنا گويد. سوره احزاب / 21.
16- وحي: فالتاليات ذکرا؛ پس فرشتگاني که وحي را تلاوت کنند. سوره صافات / 3.
17- رسول: ذکرا رسولا؛ يادي پيامبري. سوره طلاق /10 و 11.
18- نماز: ولذکرالله اکبر؛ و به تحقيق که ذکر خدا (نماز) بالاتر است. سوره عنکبوت / 45.
19- نماز جمعه: فاسعوا الي ذيکرالله؛ پس بشتابيد به سوي نماز جمعه. سوره جمعه / 9.
20- نماز عصر: عن ذکر ربي ؛ از ياد پروردگارم ، نماز عصر. سوره ص / 32.
پی نوشت ها:
1- قرآن کريم
2- الاتقان ، جلال الدين سيوطي ، ترجمه سيدمهدي حائري قزويني
3- از مفاهيم قرآن ، مصطفي اسرار
4- تفسير نمونه ، آيت الله مکارم شيرازي
5- تفسير الميزان ، علامه طباطبايي
6- فرهنگ اصطلاحات قرآني ، يوسف حريري