mozhgan
11-03-2011, 01:12 AM
اولا : یاد قلبی خدا به جای خود لیكن باید تبعیت خداوند و تسلیم او بودن در مرحله ی عمل هم آشكار شود كسی كه حاضر نیست امر خداوند به خواندن نماز را اطاعت كند چگونه میتواند ادعا كند كه یاد خداست . ثانیا : حكمت نماز فقط یاد خدا نیست كه بگوییم یاد قلبی مگر كافی نیست بلكه باید توجه داشت كه
1- مالك تمام هستى از جمله انسان خداست (انا لله) و ما حتى مالك خویش نیز نیستیم. 2- تمام هستى به سوى خدا باز مىگردد (وانا الیه راجعون). 3- كمال نهایى انسان در عبادت و پیروى پروردگار است. 4- اولین لازمه عبادت شناخت معبود و بازشناسى این نكته است كه چگونه عبادتى شایسته مقام وى مىباشد و چون خداوند بهتر از هركس حقیقت خویش و چگونگى عبادت شایسته را مىشناسد پس همو بهتر مىتواند ما را بر این امر هدایت فرماید. از همین رو ما را به بهترین نوع عبادات رهنمون گردیده است. افزون بر آن در نماز راز و رمز و اهداف چندى نهفته كه بعضى از آنها عبارت است از: الف) یاد و ذكر خدا؛ زیرا انسان موجود فراموشكارى است. بنابر این هر چند ساعت یك بار، با خواندن نماز خداى سبحان را یاد كرده و متذكر وجود لایتناهاى او مىشود. ب ) وقتى انسان متذكر خدا بود و خدا را مراقب خویش دید، قهراً از انجام گناه و منكرات شرم و حیا مىكند. بنابر این یكى از اهداف نماز جلوگیرى از فحشا و منكرات است:
إِنَّ اَلصَّلاةَ تَنْهى عَنِ اَلْفَحْشاءِ وَ اَلْمُنْكَرِ. ج ) هدف دیگر نماز عبودیت و خشوع و خضوع در پیشگاه مقام ربوبیت است. به طور مؤدب ایستادن، ركوع كردن، جبین به خاك ساییدن، سجده و نشستن دو زانو و... همه نشانههاى خضوع است. و این حقى است از خداى سبحان كه هر انسانى موظف به اداى آن است. توجه داشته باشید كه همین خشوع و خضوع، به تدریج در روح و جان ما اثر گذاشته و انسان را در برابر سایر افراد متواضع مىكند. امام على(ع) مىفرماید:
ومن تعفیر عتاق الوجوه بالتراب تواضعاً ؛ خداى سبحان نماز را مقرر داشت تا پیشانى از روى تواضع به خاك مالیده شود، (نهجالبلاغه). حضرت فاطمه(س) نیز مىفرماید:
جعل اللَّه الصلاة تنزیها لكم من الكبر ؛ خداوند نماز را مقرّر داشت تا دامن انسان را از كبر و منیّت پاك گرداند. د ) راز دیگرى كه در نماز نهفته است تشكیل جماعتهاست. ویل دورانت مىنویسد: بر هیچ انسان منصفى پوشیده نیست كه شركت مسلمانها در نمازهاى جماعت روزانه چه اثر خوبى در وحدت و تشكّل آنها دارد. با كمى دقت مىتوان دریافت كه در سایه همین جماعتها و جمعههاست كه انسجام و اتحادى در اقشار مختلف ایجاد مىشود و در سایه آن بركات و ارزشهایى وجود دارد. از كارهاى عمرانى یك منطقه گرفته تا راه حل سایر مشكلات افراد و جامعه. آنچه ذكر شد بیانگر این حقیقت است كه به هر حال یكى از اهداف نماز، پاك و منزه ساختن روح انسان از كبر و منیت است؛ همچنان كه نماز بازدارنده انسان از لغزشها و گناهان است. نماز در ساحت روح انسان، همان نقشى را ایفا مىكند كه نرمش و ورزش در ساحت جسم انسان ایفا مىنماید. اگر كسى ورزش رابراى مدت طولانى ترك كند، كمكم بدنش دچار یك نوع سستى و كسالت مىشود و چه بسا سلامت خود را از دست بدهد. بنابر این انسان باید روزانه یا لااقل هفتهاى چند ساعت، به راهپیمایى و ورزش بپرازد تا به تدریج جسم را سلامت و شاداب سازد. روح انسان نیز چنین نیازى دارد، باید هر روز این نیایش و سرود مذهبى و اسلامى تكرار گردد تا به تدریج سلامت و شادابى روح انسان در سایه یاد حق احراز گردد.
1- مالك تمام هستى از جمله انسان خداست (انا لله) و ما حتى مالك خویش نیز نیستیم. 2- تمام هستى به سوى خدا باز مىگردد (وانا الیه راجعون). 3- كمال نهایى انسان در عبادت و پیروى پروردگار است. 4- اولین لازمه عبادت شناخت معبود و بازشناسى این نكته است كه چگونه عبادتى شایسته مقام وى مىباشد و چون خداوند بهتر از هركس حقیقت خویش و چگونگى عبادت شایسته را مىشناسد پس همو بهتر مىتواند ما را بر این امر هدایت فرماید. از همین رو ما را به بهترین نوع عبادات رهنمون گردیده است. افزون بر آن در نماز راز و رمز و اهداف چندى نهفته كه بعضى از آنها عبارت است از: الف) یاد و ذكر خدا؛ زیرا انسان موجود فراموشكارى است. بنابر این هر چند ساعت یك بار، با خواندن نماز خداى سبحان را یاد كرده و متذكر وجود لایتناهاى او مىشود. ب ) وقتى انسان متذكر خدا بود و خدا را مراقب خویش دید، قهراً از انجام گناه و منكرات شرم و حیا مىكند. بنابر این یكى از اهداف نماز جلوگیرى از فحشا و منكرات است:
إِنَّ اَلصَّلاةَ تَنْهى عَنِ اَلْفَحْشاءِ وَ اَلْمُنْكَرِ. ج ) هدف دیگر نماز عبودیت و خشوع و خضوع در پیشگاه مقام ربوبیت است. به طور مؤدب ایستادن، ركوع كردن، جبین به خاك ساییدن، سجده و نشستن دو زانو و... همه نشانههاى خضوع است. و این حقى است از خداى سبحان كه هر انسانى موظف به اداى آن است. توجه داشته باشید كه همین خشوع و خضوع، به تدریج در روح و جان ما اثر گذاشته و انسان را در برابر سایر افراد متواضع مىكند. امام على(ع) مىفرماید:
ومن تعفیر عتاق الوجوه بالتراب تواضعاً ؛ خداى سبحان نماز را مقرر داشت تا پیشانى از روى تواضع به خاك مالیده شود، (نهجالبلاغه). حضرت فاطمه(س) نیز مىفرماید:
جعل اللَّه الصلاة تنزیها لكم من الكبر ؛ خداوند نماز را مقرّر داشت تا دامن انسان را از كبر و منیّت پاك گرداند. د ) راز دیگرى كه در نماز نهفته است تشكیل جماعتهاست. ویل دورانت مىنویسد: بر هیچ انسان منصفى پوشیده نیست كه شركت مسلمانها در نمازهاى جماعت روزانه چه اثر خوبى در وحدت و تشكّل آنها دارد. با كمى دقت مىتوان دریافت كه در سایه همین جماعتها و جمعههاست كه انسجام و اتحادى در اقشار مختلف ایجاد مىشود و در سایه آن بركات و ارزشهایى وجود دارد. از كارهاى عمرانى یك منطقه گرفته تا راه حل سایر مشكلات افراد و جامعه. آنچه ذكر شد بیانگر این حقیقت است كه به هر حال یكى از اهداف نماز، پاك و منزه ساختن روح انسان از كبر و منیت است؛ همچنان كه نماز بازدارنده انسان از لغزشها و گناهان است. نماز در ساحت روح انسان، همان نقشى را ایفا مىكند كه نرمش و ورزش در ساحت جسم انسان ایفا مىنماید. اگر كسى ورزش رابراى مدت طولانى ترك كند، كمكم بدنش دچار یك نوع سستى و كسالت مىشود و چه بسا سلامت خود را از دست بدهد. بنابر این انسان باید روزانه یا لااقل هفتهاى چند ساعت، به راهپیمایى و ورزش بپرازد تا به تدریج جسم را سلامت و شاداب سازد. روح انسان نیز چنین نیازى دارد، باید هر روز این نیایش و سرود مذهبى و اسلامى تكرار گردد تا به تدریج سلامت و شادابى روح انسان در سایه یاد حق احراز گردد.