mozhgan
11-03-2011, 12:58 AM
تحریف در لغت از ریشه «حرف» به معناى كناره، جانب و اطراف یك چیز گرفته شده و تحریف چیزى، كنار زدن و كج كردن آن از جایگاه اصلى خود و به سوى دیگر بردن است.
تحریف در اصطلاح قرآنشناسى داراى اقسامى است از جمله:
1. تحریف با تعویض كلمات یعنى، برداشتن كلمهاى و جایگزین كردن آن با كلمهاى دیگر
2. تحریف به زیاده یعنى، افزودن كلمه یا جملهاى به آیات قرآن
3. تحریف به نقیصه یعنى، ساقط كردن كلماتى از قرآن و یا اعتقاد به اینكه كلمه، آیه یا سورهاى از قرآن كریم ساقط شده است. دیگر اقسام آن عبارت است از: 1. تحریف معنوى، 2. تحریف موضعى، 3. تحریف در قرائت، 4. تحریف در لهجه و گویش.
هیچ یك از این اقسام، به ساحت قرآن كریم راه ندارد. اساساً تحریف كتاب آسمانى، بدین معنا است كه این تغییرات به گونهاى انجام پذیرد كه دیگر كلام الهى، به درستى شناخته نشود و از دسترس بشر خارج گردد و یا چیزى به عنوان كلام خدا شناخته شود كه سخن او نیست. مصونیت قرآن از تحریف، به معناى «ماندگارى» متن اصلى قرآن و آشنایى با آن در میان مردم است به گونهاى كه هیچگاه مسلمانان و دیگر جوامع بشرى، از شناخت و دسترسى به متن اصلى آن محروم نشده و كلام خدا را از غیر آن با وضوح و آشنایى كامل تمیز خواهند داد.
به طور كلى در رابطه با تحریف ناپذیرى قرآن، دلایل متعددى اقامه شده است كه از جمله آنها «گواهى تاریخ» است. پژوهشهاى تاریخى و مقایسه بین قرآنهاى موجود و قرآنهاى صدر اسلام، نشان مىدهد كه حتى یك كلمه از این كتاب الهى، كم یا زیاد نشده است.
اینجا به بیان بخشى از آنها به طور اختصار اكتفا مىكنیم:
1. برهان حكمت
خداوند آخرین كتاب آسمانى خود را به نام قرآن، براى هدایت بشر فرستاده است. خداوند دیگر نه كتابى مىفرستد و نه پیامبرى بنابراین قرآن اولین و آخرین منبع هدایت بشر تلقى مىشود. تحریف چنین كتابى برابر با عدم حفظ خداوند و مساوى با گمراهى بشر است و این با حمید و حكیم بودن خداوند سازگار نیست. بنابراین خداوند خود به مقتضاى حكیم بودنش این كتاب را حفظ
مىكند.
2. برهان اعجاز
این دلیل به تعبیر علامه طباطبایى بهترین و متقن ترین دلیل براى صیانت قرآن در زمان كنونى به شمار مىرود. تقریرش این است كه همان وجوه اعجازى كه براى قرآن زمان رسولاللَّه وجود داشت (مثل تحدى، فصاحت و بلاغت و زیبایى الفاظ آن، روحانى و معنوى بودن آن، هدایت انسان به سوى حق، صدق مطلق مطالب آن و بالاخره خیلى از اوصاف دیگر) بر همین قرآن كنونى منطبق و یافت مىشود. بىتردید در صورتى كه بین این فاصله زمانى كمترین نقصان و یا اضافهاى در آن به وقوع مىپیوست، به طور یقین دیگر از آن اوصاف خبرى نمىماند و حال آنكه همه آنها در قرآن كنونى باز هم یافت مىشود.
3. برهان خاتمیت
قرآن از طرفى، در چندین جا تصریح مىكند كه كلام خدا و سند نبوت است و كتاب اسلام به شمار مىآید و از طرف دیگر، دین اسلام را دین خاتم معرفى مىكند. روشن است كه معناى خاتمیت، مصونیت از تحریف است. اما سخن در این است كه چه چیزى از دین باید مصون از تحریف باشد؟ یقیناً آنچه به نام دین و مجموعه هدایت الهى براى یك پیامبر نازل گشته است یعنى، كتاب او باید مصون از تحریف باشد و این شرط لازم مصونیت دین از تحریف است.
4. برهان تحدى دائمى
قرآن در همه زمانها و مكانها و حتى در زمان حاضر، توان و قدرت فكرى و ذهنى بشر را براى همانندسازى به مبارزه فرا مىخواند. اما بشر حاضر مثل انسانهاى گذشته، عاجزانه در مقابل آن شكست را پذیرا مىشود. از این ناتوانى موجود به راحتى مىتوان پى برد كه حتى قرآن كنونى به تحریف دچار نشده است.
5. برهان جامعیت
قرآن در راستاى هدایت و راهنمایى بشر، از بیان چیزى كه لازمه بشر در امر سعادت باشد، فروگذارى نكرده است. قرآن حاضر همانند قرآن موجود در گذشتهها داراى این صفت است. حال اگر قرآن در زمان حاضر به چنین صفتى است، چگونه مىتوان احتمال نقصان یا زیادت را در آن داد؟ بنابراین قرآن كنونى از هر گونه تغییرى مصون است.
6. برهان تواتر
تمام آیات و سورههاى كنونى قرآن مجید، همانند قرآن گذشته، دست به دست و سینه به سینه به طور همگانى توسط مسلمانان نقل گردیده است. این تواتر منطقى، دلالت مىكند هیچ كلمه و آیه یا سورهاى، نه از قرآن كاسته شده و نه بر آن افزوده شده است. بنابراین قرآن كنونى با توجه بر واجد بودن صفت تواتر، از هرگونه تحریفى سالم است.
7. اهتمام مسلمانان
بىشك از اهتمام پیامبرصلى الله علیه وآله بر قرائت قرآن و تحفیظ آن بر مسلمانانجامعه آن روز فضیلت بزرگى براى حفظ قرآن قائل شده بود. مؤمن و منافق در این جهت بر یكدیگر سبقت مىگرفتند. معاشرت و انس با قرآن، جزو آداب و رسوم مردم در آمده بود و در مسائل و مشكلات خود به آن مراجعه مىكردند. تقدّس و فضیلت یافتن قرآن نزد مسلمانان، این نتیجه را به دنبال داشت كه كسى نمىتوانست ایده تغییر قرآن را در سر بپروراند اهتمام به نگهدارى و حفظ قرآن كریم در میان مسلمانان به اندازهاى بود كه پس از نبى اكرم و در زمان خلافت ابوبكر، وقتى در جنگ یمامه تعدادى از حافظان قرآن كشته شدند، مسلمانان تصمیم گرفتند توجه بیشترى در حفظ قرآن به خرج دهند و به این منظور همه نسخههاى قرآن را در یك جا جمعآورى كرده و از اینكه نقصانى در آنها واقع شود، جلوگیرى نمودند. حفظ این نسخهها به شدت مورد توجه قرار گرفت و همین طور نسل بعد، قرآن را سینه به سینه حفظ مى كردند و به نسل بعد انتقال مى دادند.
8. وجود روایات اهل بیت كه تاكید داشتند هرحدیثى كه از ما براى شما نقل مى شود ان را بر قران عرضه كنید اگر مطابق با قران بود كلام ما است و اگر خلاف قران بود از ما نیست این امر خود تلویحا بر این امر تاكید دارد كه هرگز قران تا آخر الزمان تحریف نخواهد شد.
تحریف در اصطلاح قرآنشناسى داراى اقسامى است از جمله:
1. تحریف با تعویض كلمات یعنى، برداشتن كلمهاى و جایگزین كردن آن با كلمهاى دیگر
2. تحریف به زیاده یعنى، افزودن كلمه یا جملهاى به آیات قرآن
3. تحریف به نقیصه یعنى، ساقط كردن كلماتى از قرآن و یا اعتقاد به اینكه كلمه، آیه یا سورهاى از قرآن كریم ساقط شده است. دیگر اقسام آن عبارت است از: 1. تحریف معنوى، 2. تحریف موضعى، 3. تحریف در قرائت، 4. تحریف در لهجه و گویش.
هیچ یك از این اقسام، به ساحت قرآن كریم راه ندارد. اساساً تحریف كتاب آسمانى، بدین معنا است كه این تغییرات به گونهاى انجام پذیرد كه دیگر كلام الهى، به درستى شناخته نشود و از دسترس بشر خارج گردد و یا چیزى به عنوان كلام خدا شناخته شود كه سخن او نیست. مصونیت قرآن از تحریف، به معناى «ماندگارى» متن اصلى قرآن و آشنایى با آن در میان مردم است به گونهاى كه هیچگاه مسلمانان و دیگر جوامع بشرى، از شناخت و دسترسى به متن اصلى آن محروم نشده و كلام خدا را از غیر آن با وضوح و آشنایى كامل تمیز خواهند داد.
به طور كلى در رابطه با تحریف ناپذیرى قرآن، دلایل متعددى اقامه شده است كه از جمله آنها «گواهى تاریخ» است. پژوهشهاى تاریخى و مقایسه بین قرآنهاى موجود و قرآنهاى صدر اسلام، نشان مىدهد كه حتى یك كلمه از این كتاب الهى، كم یا زیاد نشده است.
اینجا به بیان بخشى از آنها به طور اختصار اكتفا مىكنیم:
1. برهان حكمت
خداوند آخرین كتاب آسمانى خود را به نام قرآن، براى هدایت بشر فرستاده است. خداوند دیگر نه كتابى مىفرستد و نه پیامبرى بنابراین قرآن اولین و آخرین منبع هدایت بشر تلقى مىشود. تحریف چنین كتابى برابر با عدم حفظ خداوند و مساوى با گمراهى بشر است و این با حمید و حكیم بودن خداوند سازگار نیست. بنابراین خداوند خود به مقتضاى حكیم بودنش این كتاب را حفظ
مىكند.
2. برهان اعجاز
این دلیل به تعبیر علامه طباطبایى بهترین و متقن ترین دلیل براى صیانت قرآن در زمان كنونى به شمار مىرود. تقریرش این است كه همان وجوه اعجازى كه براى قرآن زمان رسولاللَّه وجود داشت (مثل تحدى، فصاحت و بلاغت و زیبایى الفاظ آن، روحانى و معنوى بودن آن، هدایت انسان به سوى حق، صدق مطلق مطالب آن و بالاخره خیلى از اوصاف دیگر) بر همین قرآن كنونى منطبق و یافت مىشود. بىتردید در صورتى كه بین این فاصله زمانى كمترین نقصان و یا اضافهاى در آن به وقوع مىپیوست، به طور یقین دیگر از آن اوصاف خبرى نمىماند و حال آنكه همه آنها در قرآن كنونى باز هم یافت مىشود.
3. برهان خاتمیت
قرآن از طرفى، در چندین جا تصریح مىكند كه كلام خدا و سند نبوت است و كتاب اسلام به شمار مىآید و از طرف دیگر، دین اسلام را دین خاتم معرفى مىكند. روشن است كه معناى خاتمیت، مصونیت از تحریف است. اما سخن در این است كه چه چیزى از دین باید مصون از تحریف باشد؟ یقیناً آنچه به نام دین و مجموعه هدایت الهى براى یك پیامبر نازل گشته است یعنى، كتاب او باید مصون از تحریف باشد و این شرط لازم مصونیت دین از تحریف است.
4. برهان تحدى دائمى
قرآن در همه زمانها و مكانها و حتى در زمان حاضر، توان و قدرت فكرى و ذهنى بشر را براى همانندسازى به مبارزه فرا مىخواند. اما بشر حاضر مثل انسانهاى گذشته، عاجزانه در مقابل آن شكست را پذیرا مىشود. از این ناتوانى موجود به راحتى مىتوان پى برد كه حتى قرآن كنونى به تحریف دچار نشده است.
5. برهان جامعیت
قرآن در راستاى هدایت و راهنمایى بشر، از بیان چیزى كه لازمه بشر در امر سعادت باشد، فروگذارى نكرده است. قرآن حاضر همانند قرآن موجود در گذشتهها داراى این صفت است. حال اگر قرآن در زمان حاضر به چنین صفتى است، چگونه مىتوان احتمال نقصان یا زیادت را در آن داد؟ بنابراین قرآن كنونى از هر گونه تغییرى مصون است.
6. برهان تواتر
تمام آیات و سورههاى كنونى قرآن مجید، همانند قرآن گذشته، دست به دست و سینه به سینه به طور همگانى توسط مسلمانان نقل گردیده است. این تواتر منطقى، دلالت مىكند هیچ كلمه و آیه یا سورهاى، نه از قرآن كاسته شده و نه بر آن افزوده شده است. بنابراین قرآن كنونى با توجه بر واجد بودن صفت تواتر، از هرگونه تحریفى سالم است.
7. اهتمام مسلمانان
بىشك از اهتمام پیامبرصلى الله علیه وآله بر قرائت قرآن و تحفیظ آن بر مسلمانانجامعه آن روز فضیلت بزرگى براى حفظ قرآن قائل شده بود. مؤمن و منافق در این جهت بر یكدیگر سبقت مىگرفتند. معاشرت و انس با قرآن، جزو آداب و رسوم مردم در آمده بود و در مسائل و مشكلات خود به آن مراجعه مىكردند. تقدّس و فضیلت یافتن قرآن نزد مسلمانان، این نتیجه را به دنبال داشت كه كسى نمىتوانست ایده تغییر قرآن را در سر بپروراند اهتمام به نگهدارى و حفظ قرآن كریم در میان مسلمانان به اندازهاى بود كه پس از نبى اكرم و در زمان خلافت ابوبكر، وقتى در جنگ یمامه تعدادى از حافظان قرآن كشته شدند، مسلمانان تصمیم گرفتند توجه بیشترى در حفظ قرآن به خرج دهند و به این منظور همه نسخههاى قرآن را در یك جا جمعآورى كرده و از اینكه نقصانى در آنها واقع شود، جلوگیرى نمودند. حفظ این نسخهها به شدت مورد توجه قرار گرفت و همین طور نسل بعد، قرآن را سینه به سینه حفظ مى كردند و به نسل بعد انتقال مى دادند.
8. وجود روایات اهل بیت كه تاكید داشتند هرحدیثى كه از ما براى شما نقل مى شود ان را بر قران عرضه كنید اگر مطابق با قران بود كلام ما است و اگر خلاف قران بود از ما نیست این امر خود تلویحا بر این امر تاكید دارد كه هرگز قران تا آخر الزمان تحریف نخواهد شد.