PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : حكمت گريه كردن وعزاداري براي پيامبر(ص)



mozhgan
11-02-2011, 02:24 AM
فلسفه گريه و انواع آن :
گريه براي خدا و از ترس عقاب الهي و نيز گريه براي اولياي خدا در شمار برترين عبادت‏ها است؛ به ويژه گريستن بر حضرت ابا عبدالله سالار شهيدان(ع)، چنين گريه‏اي فلسفه‏هاي سازنده و تربيتي چندي دارد؛ از جمله:
1. پالايش و تزكيه روح، و احساس نزديكي به خدا؛
2. پيوند عميق عاطفي ميان مردم و الگوهاي راستين امت؛
3. اعلام وفاداري نسبت به رهبران و پيشوايان ديني و مكتب؛
4. الهام شدن روح انقلابي و ستم ستيزي به مردم؛
5. زنده نگاه داشتن ياد و خاطره وقايعي چون نهضت شكوهمند حسيني.
اينكه اشك و گريه، خود به خود به وجود مي‏آيد، يا بايد با تلقين و برانگيختن احساسات ايجاد شود، مقوله ديگري است. هر مسلمان پاكْ طينتي، با به يادآوردن مصائب ابا عبدالله(ع) و عظمتي كه آن حضرت به وجود آورد، به راستي اشك سوز و گاه شوق مي‏ريزد. براي آگاهي بيشتر ر.ك: مرتضي مطهري، حماسه حسيني

تأثيرات عزاداري
در يک تقسيم بندي مي‏توان تأثيرات عزاداري بر معصومين(ع) را در جهات ذيل نام برد:

يک. جنبه عاطفي
كسي كه عزيزي را از دست مي‏دهد، ناخودآگاه حزين و غمناك است و نمي‏تواند غمگين نباشد. بر پايي مراسم سوگواري، باعث خالي شدن اين غم و غصهّ مي‏شود. به علاوه، عزاداري براي بزرگان دين،محبت و رابطة ‏عاطفي مردم با آنان را مي‏افزايد.

دو. جنبه سياسي
اگر اين عزاداري‏ها نبود، قيام خونين و روشنگر سيدالشهدا(ع) به فراموشي سپرده مي‏شد و چه بسا اصل قيام و شهادت او نيز تحريفيا حتي انكار مي‏شد. در زمان صدر اسلام، شرايط اقتضا نكرد كه شيعيان براي حضرت زهرا(س) عزاداري و نوحه‏خواني كنند و همين باعث شد كه برخي از تاريخ‏نويسان غرض‏ورز، اصل شهادت آن حضرت را انكار كنند؛ حتي مي‏گويند: «اگر محسن فاطمه شهيد شده، پس قبرش كجا است؟» لابد اگر مي‏توانستند، مي‏گفتند: «اگر پيامبر دختري به نام فاطمه داشته و كشته شده، پس قبرش كجا است؟!»

سه. جنبه ديني
با برپايي مراسم‏هاي عزاداري و سخنراني در ماه محرم، مردم بيش از پيش با معارف الهي واخلاق اسلامي آشنا مي‏شوند. عاشورا دين ما را حفظ كرده است.

چهار. جنبه تربيتي
كودكان و نوجوانان از برپايي اين مراسم و يادآوري آن واقعة عظيم، دِليري و ايثار و فداكاري را فرا مي‏گيرند. البته لقاي الهي براي حضرت امام حسين(ع)، زيباترين و باشكوه‏ترين امور است؛ ولي در هنگام مصيبت و حزن و اندوه امامان(ع) از واقعه جانگداز عاشورا، نمي‏توانيم شاد باشيم. قطعاً دشمنان ائمه(ع) در اين روز مسرور بوده‏اند.
به علاوه نقل حماسة عاشورا، روح ايثار و شجاعت و ايمان را در مسلمانان زنده مي‏کند. در نتيجه آنان در مقابل مسائل جهان اسلام، بهتر حساسيت نشان خواهند داد. انقلاب ضدّطاغوتي و ضدّآمريكايي ايران، پيروزي حزب‏الله لبنان بر اسرائيل، مقاومت و دفاع هشت‏سالة ايران در مقابل تهاجم جهاني در قالب جنگ عراق و پيروزي‏هاي مكررّ لشكر اسلام بر كفر و الحاد جهاني و ... متأثر از مجالس عزاي سيدالشهدا(ع) است. ضمن اينكه اگر آن واقعه به همان شكل نقل نگردد، اندك اندك به فراموشي سپرده خواهد شد و اسلام، پشتوانه‏اي تأثيرگذار با اين اهميت را از دست خواهد داد. البته بايد در روضه‏خواني‏ها از تحريف و عوض نمودن واقعيت خودداري كرد و در كنار نقل حادثه عاشورا، بايد به مسائل جهان اسلام در عصر حاضر نيز اهميت داد و وظيفه مسلمانان در اين رابطه را گوشزد كرد.