mozhgan
11-01-2011, 09:15 PM
از امام علي (ع) سئوال شد كه ايمان چيست؟ امام در جواب فرمود: ايمان بر 4 پايه استوار است: صبر، يقين، عدل، جهاد.
صبر خود بر4 شعبه است: 1.شوق (علاقهمندي نسبت به كمال مطلوب) 2.شفق(ترس و دوري از عوامل بازدارنده) 3.زهد(پارسايي و برداشت كم براي بازدهي زياد) 4.ترقب(مراقبت و آمادگي هميشگي). آن كس كه مشتاق بهشت باشد، از شهوات چشم ميپوشد و آن كس كه از آتش بيم داشته باشد از كارهاي حرام اجتناب ميكند و آن كس كه در دنيا زاهد باشد مصيبتها را به راحتي تحمل ميكند و آن كس كه منتظر مرگ باشد در انجام كارهاي خير پيشي ميگيرد.
فطري بودن ايمان
چنانچه در سوره روم، آيه 30 آمده است: «پس حقگرايانه رو و جهت حركت خود را به جانب دين، استوار ساز، همان قانون فطري كه خداوند مردم را بر اساس آن سرشته و آفريده است، هيچگونه تغيير و تبديلي در قانون خلقت و آفرينش خداوند وجود ندارد، تنها راه درست و اساسي همين راه است ولي بسياري از مردم نسبت به آن آگاهي و شناخت ندارند،»ايمان به خدا همواره در ابتداي تلاش و شناخت انسان قراردارد و به دنبال اين ايمان است كه درصدد شناخت خدا برميآيد تا با گرايش به آن ضعفها و كمبودها و نيازهايش را برآورده كند.
چنانچه در مفردات راغب در معني ايمان ميخوانيم: ايمان تصديقي است كه همراه آن ايمني و امن باشد و آرامش خاطر از بين رفتن اضطراب و خوف است. به بياني ديگر ايمان به خدا در نهاد و سرشت همه انسانها نهفته است و تماميانسانها ذاتاً به قدرتي آگاه و با اراده و حاكم بر جهان هستي ايمان و باور دارند، گرچه اين ايمان به صورت ناخودآگاه و نامشخص است.
قرآن در آيات متعدد فطري بودن ايمان و نيازمندي انسان به جايگاه امن بدون اضطراب و... را به روشني بيان كرده است. به عنوان مثال در سوره آل عمران آيه 83 ميخوانيم: «آيا چيزي غير از خدا را جستجو ميكنيد. در حالي كه هر آنچه در آسمانها و زمين است سر به فرمان اوست. »
در اين آيه پيجوئي و تلاش براي يافتن راهي غير از راه خدا و معبودي به جز خدا توبيخ و سرزنش شده است و به خوبي روشن ميكند كه انسان دريافتن و بازگشت به خويشتن اسلاميخويش بايد بسيار هوشيار باشد تا بتواند آنچه را خود دارد و سرشتش بر آن نهاده شده بيابد و با ايمان به خدا هماهنگي و همساني خود را با دستگاه آفرينش ثابت كند و همچون موجودات آسمان و زمين سر به آستان خدا نهند و فقط او را بيابد و جهت خود را با موجودات زمين و آسمان يكي كرده، در مسير توحيد قرار گيرد.
همچنين در سوره مريم آيه 82 آمده است كه: «و خداياني غير از خدا را برگرفتند تا براي آنان مايه عزت باشد در صورتيكه چنين نيست، به زودي از عبادت آنان روي گردانده با آنان ضديت خواهند كرد.
ذلت و زبوني اي كه ناشي از كمبود دروني است آنها را به پرستش غير خدا كشانده تا بلكه با اتكاء به آنها قدرتمند شوند ولي پس از مدت زماني چون آنان را كامل و لايق نيافته با آنان به ضديت برخواهند خاست؛ زيرا كارشان از ابتدا برخلاف اقتضاي فطرت و ناموس خلقت بوده است و چنين عملي سرانجام به روگرداني و ستيزهجويي ميانجامد.
همچنين در سوره يس آيه74 ميخوانيم: غير از خدا معبودهايي را براي خود برگزيدند تا شايد مورد ياريشان واقع شوند، گمان ميكردند خدايان دروغين ميتوانند آنها را ياري داده و پاسخگوي نيازمنديهايشان باشند.
صبر خود بر4 شعبه است: 1.شوق (علاقهمندي نسبت به كمال مطلوب) 2.شفق(ترس و دوري از عوامل بازدارنده) 3.زهد(پارسايي و برداشت كم براي بازدهي زياد) 4.ترقب(مراقبت و آمادگي هميشگي). آن كس كه مشتاق بهشت باشد، از شهوات چشم ميپوشد و آن كس كه از آتش بيم داشته باشد از كارهاي حرام اجتناب ميكند و آن كس كه در دنيا زاهد باشد مصيبتها را به راحتي تحمل ميكند و آن كس كه منتظر مرگ باشد در انجام كارهاي خير پيشي ميگيرد.
فطري بودن ايمان
چنانچه در سوره روم، آيه 30 آمده است: «پس حقگرايانه رو و جهت حركت خود را به جانب دين، استوار ساز، همان قانون فطري كه خداوند مردم را بر اساس آن سرشته و آفريده است، هيچگونه تغيير و تبديلي در قانون خلقت و آفرينش خداوند وجود ندارد، تنها راه درست و اساسي همين راه است ولي بسياري از مردم نسبت به آن آگاهي و شناخت ندارند،»ايمان به خدا همواره در ابتداي تلاش و شناخت انسان قراردارد و به دنبال اين ايمان است كه درصدد شناخت خدا برميآيد تا با گرايش به آن ضعفها و كمبودها و نيازهايش را برآورده كند.
چنانچه در مفردات راغب در معني ايمان ميخوانيم: ايمان تصديقي است كه همراه آن ايمني و امن باشد و آرامش خاطر از بين رفتن اضطراب و خوف است. به بياني ديگر ايمان به خدا در نهاد و سرشت همه انسانها نهفته است و تماميانسانها ذاتاً به قدرتي آگاه و با اراده و حاكم بر جهان هستي ايمان و باور دارند، گرچه اين ايمان به صورت ناخودآگاه و نامشخص است.
قرآن در آيات متعدد فطري بودن ايمان و نيازمندي انسان به جايگاه امن بدون اضطراب و... را به روشني بيان كرده است. به عنوان مثال در سوره آل عمران آيه 83 ميخوانيم: «آيا چيزي غير از خدا را جستجو ميكنيد. در حالي كه هر آنچه در آسمانها و زمين است سر به فرمان اوست. »
در اين آيه پيجوئي و تلاش براي يافتن راهي غير از راه خدا و معبودي به جز خدا توبيخ و سرزنش شده است و به خوبي روشن ميكند كه انسان دريافتن و بازگشت به خويشتن اسلاميخويش بايد بسيار هوشيار باشد تا بتواند آنچه را خود دارد و سرشتش بر آن نهاده شده بيابد و با ايمان به خدا هماهنگي و همساني خود را با دستگاه آفرينش ثابت كند و همچون موجودات آسمان و زمين سر به آستان خدا نهند و فقط او را بيابد و جهت خود را با موجودات زمين و آسمان يكي كرده، در مسير توحيد قرار گيرد.
همچنين در سوره مريم آيه 82 آمده است كه: «و خداياني غير از خدا را برگرفتند تا براي آنان مايه عزت باشد در صورتيكه چنين نيست، به زودي از عبادت آنان روي گردانده با آنان ضديت خواهند كرد.
ذلت و زبوني اي كه ناشي از كمبود دروني است آنها را به پرستش غير خدا كشانده تا بلكه با اتكاء به آنها قدرتمند شوند ولي پس از مدت زماني چون آنان را كامل و لايق نيافته با آنان به ضديت برخواهند خاست؛ زيرا كارشان از ابتدا برخلاف اقتضاي فطرت و ناموس خلقت بوده است و چنين عملي سرانجام به روگرداني و ستيزهجويي ميانجامد.
همچنين در سوره يس آيه74 ميخوانيم: غير از خدا معبودهايي را براي خود برگزيدند تا شايد مورد ياريشان واقع شوند، گمان ميكردند خدايان دروغين ميتوانند آنها را ياري داده و پاسخگوي نيازمنديهايشان باشند.