mozhgan
11-01-2011, 08:08 PM
چرا مهریة زن "عند المطالبه" است؟ و چرا مرد باید آن را بپردازد؟
مهر تدبیری از ناحیه قانون خلقت برای بالا بردن ارزش زن و قرار دادن او در سطح عالیتر است و از نظر عرف هم توهین نیست بلکه شأن و مقام است و به زن شخصیت میدهد.(اقتباس از نظام حقوق زن در اسلام، مطهری، انتشارات صدرا، چاپ هشتم ص 206.)
و در مقابل حذف مهر به شخصیت زن نمیافزاید بلکه وضع او را به مخاطره میافکند.
توضیح مطلب این است که: درست است مرد و زن هر دو از زندگی زناشویی به طور یکسان سود میبرند ولی نمیتوان انکار کرد که در صورت جدایی زن و مرد، زن متحمل خسارت بیشتری خواهد شد زیرا:
اولاً: مردان طبق استعداد خاص بدنی، معمولاً در اجتماع نفوذ و تسلط بیشتری دارند.
ثانیاً: مردان برای انتخاب همسر مجدد امکانات بیشتری دارند ولی زنان بیوه مخصوصاً باگذشت قسمتی از عمر آنها و از دست رفتن سرمایه جوانی و زیبایی، امکاناتشان برای انتخاب همسر جدید کمتر است.
با توجه به این جهات روشن میشود که امکانات و سرمایهای را که زن با ازدواج از دست میدهد بیش از امکاناتی است که مرد از دست میدهد. در حقیقت مهر چیزی است به عنوان جبران خسارت برای زن و وسیلهای برای تأمین زندگی آینده او و علاوه مسأله مهر معمولاً به شکل ترمزی در برابر تمایلات مرد نسبت به جدایی و طلاق محسوب میشود.
از آن چه گفته شد نتیجه میگیریم: که مهر جنبه "جبران خسارت" و "پشتوانه برای احترام به حقوق زن" دارد نه قیمت و بها و شاید تعبیر به نحله به معنی عطیه در آیه اشاره به این قسمت باشد.(اقتباس از تفسیر نمونه، ج 3، ص 264.)
مطلب دیگری که از قرآن هم استفاده میشود این است که مهری که مرد به زن میپردازد حالت پیشکشی و هدیه را دارد. به این بیان که:
زن در مقابل شهوت از مرد تواناتر و خوددارتر آفریده شده است و مرد در مقابل غریزه از زن ناتوانتر است این خصوصیت همواره به زن فرصت داده است که دنبال مرد نرود و زود تسلیم مرد نشود و بر عکس مرد را وادار کرده است که زن اظهار نیاز کند و برای جلب رضای او اقدام کند یکی از اقدامات این بوده که برای جلب رضای او و به احترام موافقت او هدیهای نثار او میکرده است.
قرآن کریم هم با لطافت و ظرافت بینظیری میگوید: "وَءَاتُوا النِّسَآءَ صَدُقَـَتِهِنَّ نِحْلَة;(نسأ،4) یعنی کابین زنان را که به خود آنها تعلق دارد و عطیه و پیشکشی است از جانب شما به آنها، بدهید. صدُقه از ماده صدق است و بدان جهت به مهر صدقه گفته میشود که نشانه راستین بودن علاقه مرد است و با کلمه نحله تصریح میکند که مهر هیچ عنوانی جز عنوان تقدیمی و پیشکشی و عطیه و هدیه ندارد.(ر.ک: نظام حقوق زن در اسلام، همان، ص 201ـ203ـ204.)
خلاصه آنکه:
اولاً; مهر جنبه جبران خسارت و پشتوانهای برای احترام به حقوق زن دارد بنابراین نوعی بدهکاری است و با رضایت طرفین قابل تغییر (کم و زیاد) است که آیه شریفه هم فرموده "وَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَ َضَیْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِیضَة" اگر طرفین عقد با رضایت خود مقدار مهر را بعداً کم و زیاد کنند مانعی ندارد.(اقتباس از تفسیر نمونه، ج 3، ص 346.)
ثانیاً: مهر عطیه و هدیهای است که مرد به زن میپردازد و هیچ یک از این دو شأن زن را پایین نمیآورد.
از نکات پیشین معلوم میشود که مهریه به عنوان دینی (قرضی) به عهده مرد است. مهریه پس از عقد مستقر شده و مرد موظف است آن را بپردازد. بهتر است مرد پیش از این که زن مهریهاش را درخواست کند آن را بپردازد; اما پس از درخواست زن مانند همه بدهیها پرداختنش فوری میشود و مرد باید فوری آن را پرداخت کند.
البته نوع پرداخت مهریه به شرایطی که هنگام عقد گذاشته میشود بستگی دارد.
مهر تدبیری از ناحیه قانون خلقت برای بالا بردن ارزش زن و قرار دادن او در سطح عالیتر است و از نظر عرف هم توهین نیست بلکه شأن و مقام است و به زن شخصیت میدهد.(اقتباس از نظام حقوق زن در اسلام، مطهری، انتشارات صدرا، چاپ هشتم ص 206.)
و در مقابل حذف مهر به شخصیت زن نمیافزاید بلکه وضع او را به مخاطره میافکند.
توضیح مطلب این است که: درست است مرد و زن هر دو از زندگی زناشویی به طور یکسان سود میبرند ولی نمیتوان انکار کرد که در صورت جدایی زن و مرد، زن متحمل خسارت بیشتری خواهد شد زیرا:
اولاً: مردان طبق استعداد خاص بدنی، معمولاً در اجتماع نفوذ و تسلط بیشتری دارند.
ثانیاً: مردان برای انتخاب همسر مجدد امکانات بیشتری دارند ولی زنان بیوه مخصوصاً باگذشت قسمتی از عمر آنها و از دست رفتن سرمایه جوانی و زیبایی، امکاناتشان برای انتخاب همسر جدید کمتر است.
با توجه به این جهات روشن میشود که امکانات و سرمایهای را که زن با ازدواج از دست میدهد بیش از امکاناتی است که مرد از دست میدهد. در حقیقت مهر چیزی است به عنوان جبران خسارت برای زن و وسیلهای برای تأمین زندگی آینده او و علاوه مسأله مهر معمولاً به شکل ترمزی در برابر تمایلات مرد نسبت به جدایی و طلاق محسوب میشود.
از آن چه گفته شد نتیجه میگیریم: که مهر جنبه "جبران خسارت" و "پشتوانه برای احترام به حقوق زن" دارد نه قیمت و بها و شاید تعبیر به نحله به معنی عطیه در آیه اشاره به این قسمت باشد.(اقتباس از تفسیر نمونه، ج 3، ص 264.)
مطلب دیگری که از قرآن هم استفاده میشود این است که مهری که مرد به زن میپردازد حالت پیشکشی و هدیه را دارد. به این بیان که:
زن در مقابل شهوت از مرد تواناتر و خوددارتر آفریده شده است و مرد در مقابل غریزه از زن ناتوانتر است این خصوصیت همواره به زن فرصت داده است که دنبال مرد نرود و زود تسلیم مرد نشود و بر عکس مرد را وادار کرده است که زن اظهار نیاز کند و برای جلب رضای او اقدام کند یکی از اقدامات این بوده که برای جلب رضای او و به احترام موافقت او هدیهای نثار او میکرده است.
قرآن کریم هم با لطافت و ظرافت بینظیری میگوید: "وَءَاتُوا النِّسَآءَ صَدُقَـَتِهِنَّ نِحْلَة;(نسأ،4) یعنی کابین زنان را که به خود آنها تعلق دارد و عطیه و پیشکشی است از جانب شما به آنها، بدهید. صدُقه از ماده صدق است و بدان جهت به مهر صدقه گفته میشود که نشانه راستین بودن علاقه مرد است و با کلمه نحله تصریح میکند که مهر هیچ عنوانی جز عنوان تقدیمی و پیشکشی و عطیه و هدیه ندارد.(ر.ک: نظام حقوق زن در اسلام، همان، ص 201ـ203ـ204.)
خلاصه آنکه:
اولاً; مهر جنبه جبران خسارت و پشتوانهای برای احترام به حقوق زن دارد بنابراین نوعی بدهکاری است و با رضایت طرفین قابل تغییر (کم و زیاد) است که آیه شریفه هم فرموده "وَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَ َضَیْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِیضَة" اگر طرفین عقد با رضایت خود مقدار مهر را بعداً کم و زیاد کنند مانعی ندارد.(اقتباس از تفسیر نمونه، ج 3، ص 346.)
ثانیاً: مهر عطیه و هدیهای است که مرد به زن میپردازد و هیچ یک از این دو شأن زن را پایین نمیآورد.
از نکات پیشین معلوم میشود که مهریه به عنوان دینی (قرضی) به عهده مرد است. مهریه پس از عقد مستقر شده و مرد موظف است آن را بپردازد. بهتر است مرد پیش از این که زن مهریهاش را درخواست کند آن را بپردازد; اما پس از درخواست زن مانند همه بدهیها پرداختنش فوری میشود و مرد باید فوری آن را پرداخت کند.
البته نوع پرداخت مهریه به شرایطی که هنگام عقد گذاشته میشود بستگی دارد.