rasoul8up
11-01-2011, 10:07 AM
رديابي سرنوشت سلولهاي كاشته شده در بدن با حسگر جديد ساخت دانشمندان
http://38.74.1.150/Thumbnails/pics/1390/8/science/wh120-244.jpg (http://www.isna.ir/ISNA/PicView.aspx?Pic=Pic-1882143-1&Lang=P)خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فناوري
رصد عملکردهاي سلولي و ارتباطات ميان سلولها کاربردهاي زيادي در زيستشناسي و پزشکي احياکننده داشته و ميتواند در رديابي سرنوشت سلولهاي کاشته شده در درمان سلولي مفيد باشد. متأسفانه بررسي چيزي که سلولها ميبينند و نحوه پاسخ آنها به اين سيگنالهاي محيطي (سيتوکينها) به صورت بلادرنگ بسيار دشوار بوده است.
به گزارش سرويس فناوري ايسنا اكنون گروهي از محققان آمريکايي يک حسگر سطح سلولي ساختهاند که امکان بررسي اين سيگنالها درون محيط سلولي را بهصورت بلادرنگ و برونتني، و به احتمال زياد درونتني فراهم كرده و بدين ترتيب ميتواند اين مشکل را حل کند.
محققان بيمارستان بريگام و زنان، دانشکده پزشکي هاروارد، بيمارستان عمومي ماساچوست، موسسه فناوري ماساچوست و موسسه سلولهاي بنيادي هاروارد يک فناوري جديد ابداع کردهاند که در آن، نانوحسگر تثبيتشده در سطح سلول، امکان بررسي نانومحيط سلولي و ارتباطات ميان سلولها را بهصورت بلادرنگ، در سطح يک سلول منفرد، و با تفکيکپذيري فضايي و زماني بيسابقه فراهم ميآورد.
فناوريهاي قبلي همچون ELISA تنها قابليت بررسي مولکولهاي سيگنالدهنده را بهصورت تودهاي و در شرايط ثابت فراهم ميآوردند و در نتيجه امکان بررسي بلادرنگ و پوياي آنچه سلولها حس ميکنند، وجود نداشت. بهعلاوه، ELISA يک فناوري برونتني است که به تعداد زيادي سلول براي بهدست آوردن غلظت مورد نياز براي شناسايي نياز دارد.
اين پژوهشگران با اتصال آپتامرهايي که ميتوانستند فاکتور رشد PDGF را شناسايي کنند، به سلولهاي بنيادي mesenchymal يا MSCها، دو نوع حسگر را توليد کردند: يک حسگر اطفاء و يک حسگر FRET؛ هر دوي اين حسگرها در حضور يونهاي فلزي دوظرفيتي عملکرد بسيار خوبي از خود نشان دادند. آپتامرها اليگونوکلئوتيدهاي تکرشتهاي هستند که ميتوانند با استفاده از يک فرايند انتخابي برونتني براي اتصال به مولکولهاي هدف خاص طراحي شوند.
براي اين که اين حسگرهاي آپتامري بتوانند به سطح سلول متصل شوند، پژوهشگران يک بخش قلابمانند براي اتصال به سطح را در آنها طراحي كردند. راهکار شيميايي سادهاي که در اين کار مورد استفاده قرار گرفته است، نياز به روشهاي پيچيده مهندسي ژنتيک، آنزيمي و متابوليکي را که بهطور معمول براي تغيير سطح سلولها بهکار ميروند، حذف ميکند.
جفري کارپ، استاديار پزشکي دانشکده پزشکي هاروارد ميگويد: «اين حسگر مبتني بر آپتامرها امکان درک سيگنالدهي ميان سلولها و برهمکنش آنها با داروهاي مختلف را بهصورت دقيق فراهم كرده و ميتواند کاربردهاي زيادي در اکتشافات دارويي و تشخيص پزشکي داشته باشد».
جزئيات اين تحقيق در مجله Nature Nanotechnology منتشر شده است.
http://38.74.1.150/Thumbnails/pics/1390/8/science/wh120-244.jpg (http://www.isna.ir/ISNA/PicView.aspx?Pic=Pic-1882143-1&Lang=P)خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فناوري
رصد عملکردهاي سلولي و ارتباطات ميان سلولها کاربردهاي زيادي در زيستشناسي و پزشکي احياکننده داشته و ميتواند در رديابي سرنوشت سلولهاي کاشته شده در درمان سلولي مفيد باشد. متأسفانه بررسي چيزي که سلولها ميبينند و نحوه پاسخ آنها به اين سيگنالهاي محيطي (سيتوکينها) به صورت بلادرنگ بسيار دشوار بوده است.
به گزارش سرويس فناوري ايسنا اكنون گروهي از محققان آمريکايي يک حسگر سطح سلولي ساختهاند که امکان بررسي اين سيگنالها درون محيط سلولي را بهصورت بلادرنگ و برونتني، و به احتمال زياد درونتني فراهم كرده و بدين ترتيب ميتواند اين مشکل را حل کند.
محققان بيمارستان بريگام و زنان، دانشکده پزشکي هاروارد، بيمارستان عمومي ماساچوست، موسسه فناوري ماساچوست و موسسه سلولهاي بنيادي هاروارد يک فناوري جديد ابداع کردهاند که در آن، نانوحسگر تثبيتشده در سطح سلول، امکان بررسي نانومحيط سلولي و ارتباطات ميان سلولها را بهصورت بلادرنگ، در سطح يک سلول منفرد، و با تفکيکپذيري فضايي و زماني بيسابقه فراهم ميآورد.
فناوريهاي قبلي همچون ELISA تنها قابليت بررسي مولکولهاي سيگنالدهنده را بهصورت تودهاي و در شرايط ثابت فراهم ميآوردند و در نتيجه امکان بررسي بلادرنگ و پوياي آنچه سلولها حس ميکنند، وجود نداشت. بهعلاوه، ELISA يک فناوري برونتني است که به تعداد زيادي سلول براي بهدست آوردن غلظت مورد نياز براي شناسايي نياز دارد.
اين پژوهشگران با اتصال آپتامرهايي که ميتوانستند فاکتور رشد PDGF را شناسايي کنند، به سلولهاي بنيادي mesenchymal يا MSCها، دو نوع حسگر را توليد کردند: يک حسگر اطفاء و يک حسگر FRET؛ هر دوي اين حسگرها در حضور يونهاي فلزي دوظرفيتي عملکرد بسيار خوبي از خود نشان دادند. آپتامرها اليگونوکلئوتيدهاي تکرشتهاي هستند که ميتوانند با استفاده از يک فرايند انتخابي برونتني براي اتصال به مولکولهاي هدف خاص طراحي شوند.
براي اين که اين حسگرهاي آپتامري بتوانند به سطح سلول متصل شوند، پژوهشگران يک بخش قلابمانند براي اتصال به سطح را در آنها طراحي كردند. راهکار شيميايي سادهاي که در اين کار مورد استفاده قرار گرفته است، نياز به روشهاي پيچيده مهندسي ژنتيک، آنزيمي و متابوليکي را که بهطور معمول براي تغيير سطح سلولها بهکار ميروند، حذف ميکند.
جفري کارپ، استاديار پزشکي دانشکده پزشکي هاروارد ميگويد: «اين حسگر مبتني بر آپتامرها امکان درک سيگنالدهي ميان سلولها و برهمکنش آنها با داروهاي مختلف را بهصورت دقيق فراهم كرده و ميتواند کاربردهاي زيادي در اکتشافات دارويي و تشخيص پزشکي داشته باشد».
جزئيات اين تحقيق در مجله Nature Nanotechnology منتشر شده است.