mozhgan
11-01-2011, 01:53 AM
خانواده اصیل ترین نهاد اجتماعی است که ازسوی ادیان الهی مورد اهتمام واقع شده و بخش قابل توجهی ازآموزه ها وتعالیم دینی را به خود اختصاص داده است . خانواده درنگاه قرآن ، برپایه مودت ورحمت میان زوجین استوار است وقرآن به منظور حصول مودت و رحمت وبا توجه به هویت انسانی مشترک زن ومرد ونیزتوجه به تفاوت های طبیعی وتکوینی میان آن دو نظام ارتباطی وحقوقی خاصی را میان زوجین تاسیس کرده است .
علیرغم آموزه های صریح قرآن کریم درپاسداشت شخصیت انسانی وحقوقی زن و تصریح برتمایز جنسیتی زن ومرد دربرخی تعالیم کتاب مقدس ، تاثیرپذیری مسلمانان ازمنابع غیردینی ودرک سطحی ازمنابع دینی اصیل ، به برخی سوء برداشتها درارتباط با شخصیت انسانی زن وجایگاه والای او درنظام آفرینش وبالتبع درخانواده منجرشده است .
زن وخانواده درکتاب مقدس 1 :
کتاب مقدس درتعیین تکالیف وحقوق زوجین به تمایز جنسیتی قائل بوده ومرد راازآن جهت که مرد است ، مستحق ریاست وسرپرستی برزن می داند . درنگاه تورات ،زن جنس دوم و برآمده ازجسم مرد است وهدف ازخلقت او موانست ومساعدت به او می باشد . درسفر تکوین دراین باره چنین آمده است: وخداوند گفت : « بودن آدم تنها خوب نیست به جهت او یاوری را بسازم که با او باشد » (تکوین ، 2/18) ودرانجیل چنین آمده است : « که مرد نیست اززن بلکه زن ازمرد است ومرد به جهت زن خلق نشد بلکه زن به جهت مرد خلق شد» (نامه اول پولس به اهل قرنتس ، 11 : 9-8) طبق تعالیم توارت ، وظیفه زن درخانواده ، به فرزندزایی وعلاقه به شوهرمنحصر می شود :« و{خداوند} به زن گفت : ألم وحمل ترا به غایت زیادخواهم گردانید که به زحمت اولادها راخواهی زائید واشتیاق تو به شوهرت خواهد بود واو برتو مسلط خواهد شد» (تکوین ، 3 : 16) درنگاه کتاب مقدس ، مرد اصل واساس خانواده است وزن موظف است که از او اطاعت کند ، چون وجود طفیلی مرد است :« وباید که زن به آرام وبا کمال اطاعت تعلیم گیرد، وزن را به تعلیم دادن اجازت نمی دهم تا آن که زیردست مرد باشد بلکه سکوت اختیار کند، ازآنجا که اول آدم خلق شد وبعد حوا» (نامه اول پولوس به تیموثیوس : 2 : 11 – 13)
زن وخانواده درتلمود 2 :
درتلمود که دومین کتاب یهودیان بعد ازتورات است ، دعایی وجود دارد که جایگاه زن درخانواده ودرنگاه آیین یهود را تبیین می کند . « انسان موظف است که هرروز این سه دعای برکت را بخواند : متبارک است خدایی که مرا یهودی خلق کرد ، که مرا زن نیافرید وکه مرا یک بیسواد وبی معرفت به وجود نیاورد .» ( تلمود / 177) درنگاه تلمود ، نقش درخانواده واجتماع بشری ، دراشتغال به امور خانه داری منحصر است وتنها راه کمال زن ، تشویق شوهر و فرزندان به فراگیری تورات است :« زنان به چه وسیله کسب شایستگی وامتیاز می کنند ؟ بوسیله فرستادن فرزندانشان به کنیسه برای فراگرفتن تورا ت، وبه وسیله وادارکردن شوهرانشان به آموختن قوانین الهی درمحضر دانشمندان .» (همان / 178)
زن وخانواده درقرآن:
قرآن کریم زن ومرد را درهویت انسانی برابر دانسته وآنها را دوقطب مکمل یکدیگر می داند . درنگاه قرآن جنس درجه اول وجنس طفیلی وجود ندارد . قرآن کریم آنگاه که ازمقام انسان وحقیقت او سخن به میان می آورد ، او را صاحب کرامت معرفی کرده وتفاوتی میان دو جنس زن ومرد قائل نمی شود آنجا که می فرماید : ولقد کرمنا بنی آدم (اسراء ، 17/ 70) و در توصیف حقیقت انسان او را ازسایر مخلوقات برتری داده و می فرماید : ونفخت فیه من روحی (حجر ، 15 /29) وبه خاطر آفرینش انسان به خود تبریک می گوید : فتبارک الله أ حسن الخالقین (مومنون ، 43 / 14)
درتمامی این آیات ،سخن ازماهیت وحقیقت انسانی است که تمایز جنسیتی درآن راه ندارد. نگاه ارزشمدارانه نسبت به زن ، درسرتاسر قرآن نمایان است به گونه ای که هرجا از مردان مومن وصالح سخن به میان می آورد ، زنان مومنه وصالحه را درکنار آنها مطرح کرده . (احزاب / 35 – حدید /18 – فتح / 5 – توبه / 71 – 72) وبه صراحت اعلام می کند که خداوند درپاداش اعمال افراد ، هیچ گونه تبعیضی به دلیل جنسیت آنها روا نمی دارد . (نساء / 124) درقرآن کریم سخن ازتاخر زمانی درخلقت زن وجود دارد اما ترتب ارزشی ،آنچنان که کتاب مقدس به آن تصریح می کند ، درقرآن مطرح نشده است . آنچه درنگاه قرآنی موجب تمایز ارزشی انسانها درپیشگاه الهی است ،تقوا است ونه جنسیت . آنجا که می فرماید : ان اکرمکم عندالله اتقیکم (حجرات ، 49 / 13)
قرآن کریم براین مساله تصریح می کند که پاداش اخروی وبار یافتن به مقام قرب الهی ،ارتباطی به جنسیت نداشته بلکه وابسته به ایمان وعمل صالح است.آنجا که می فرماید: و من عمل صالحا من ذکر أو أنثی وهو مومن فاولئک یدخلون الجنه یرزقون فیها بغیرحساب (مومن 40 / 40) البته احترام واکرام قرآن نسبت به زن واعلام تساوی زن ومرد درگوهر انسانی ، به معنای تساوی درتکالیف وحقوق نیست . زیرا تشریع تکالیف درنظام حقوقی اسلام ، برمبنای تناسب تکوین وتشریع می باشد، به این معنی که آنچه درنظام تکوین موجود است عبارتست ازتفاوت جنسیت زن ومرد وبالتبع تفاوت استعدادها وتوانمندیها ودر پی آن تفاوت در تکالیف که بواسطه تفاوت درتکالیف ، تفاوت درحقوق رخ می نماید .
قرآن کریم هدف ازخلقت زن ومرد رادستیابی به آرامش وسکن دانسته است (روم /21) لذا بدیهی به نظر می رسد که هریک ازآن دو – که براساس تکوین ازویژگی های فیزیولوژیک واحساسات وعواطف متمایز برخوردارند – بایستی نقش مکمل رابرای آن دیگری ایفاء نماید.
علیرغم آموزه های صریح قرآن کریم درپاسداشت شخصیت انسانی وحقوقی زن و تصریح برتمایز جنسیتی زن ومرد دربرخی تعالیم کتاب مقدس ، تاثیرپذیری مسلمانان ازمنابع غیردینی ودرک سطحی ازمنابع دینی اصیل ، به برخی سوء برداشتها درارتباط با شخصیت انسانی زن وجایگاه والای او درنظام آفرینش وبالتبع درخانواده منجرشده است .
زن وخانواده درکتاب مقدس 1 :
کتاب مقدس درتعیین تکالیف وحقوق زوجین به تمایز جنسیتی قائل بوده ومرد راازآن جهت که مرد است ، مستحق ریاست وسرپرستی برزن می داند . درنگاه تورات ،زن جنس دوم و برآمده ازجسم مرد است وهدف ازخلقت او موانست ومساعدت به او می باشد . درسفر تکوین دراین باره چنین آمده است: وخداوند گفت : « بودن آدم تنها خوب نیست به جهت او یاوری را بسازم که با او باشد » (تکوین ، 2/18) ودرانجیل چنین آمده است : « که مرد نیست اززن بلکه زن ازمرد است ومرد به جهت زن خلق نشد بلکه زن به جهت مرد خلق شد» (نامه اول پولس به اهل قرنتس ، 11 : 9-8) طبق تعالیم توارت ، وظیفه زن درخانواده ، به فرزندزایی وعلاقه به شوهرمنحصر می شود :« و{خداوند} به زن گفت : ألم وحمل ترا به غایت زیادخواهم گردانید که به زحمت اولادها راخواهی زائید واشتیاق تو به شوهرت خواهد بود واو برتو مسلط خواهد شد» (تکوین ، 3 : 16) درنگاه کتاب مقدس ، مرد اصل واساس خانواده است وزن موظف است که از او اطاعت کند ، چون وجود طفیلی مرد است :« وباید که زن به آرام وبا کمال اطاعت تعلیم گیرد، وزن را به تعلیم دادن اجازت نمی دهم تا آن که زیردست مرد باشد بلکه سکوت اختیار کند، ازآنجا که اول آدم خلق شد وبعد حوا» (نامه اول پولوس به تیموثیوس : 2 : 11 – 13)
زن وخانواده درتلمود 2 :
درتلمود که دومین کتاب یهودیان بعد ازتورات است ، دعایی وجود دارد که جایگاه زن درخانواده ودرنگاه آیین یهود را تبیین می کند . « انسان موظف است که هرروز این سه دعای برکت را بخواند : متبارک است خدایی که مرا یهودی خلق کرد ، که مرا زن نیافرید وکه مرا یک بیسواد وبی معرفت به وجود نیاورد .» ( تلمود / 177) درنگاه تلمود ، نقش درخانواده واجتماع بشری ، دراشتغال به امور خانه داری منحصر است وتنها راه کمال زن ، تشویق شوهر و فرزندان به فراگیری تورات است :« زنان به چه وسیله کسب شایستگی وامتیاز می کنند ؟ بوسیله فرستادن فرزندانشان به کنیسه برای فراگرفتن تورا ت، وبه وسیله وادارکردن شوهرانشان به آموختن قوانین الهی درمحضر دانشمندان .» (همان / 178)
زن وخانواده درقرآن:
قرآن کریم زن ومرد را درهویت انسانی برابر دانسته وآنها را دوقطب مکمل یکدیگر می داند . درنگاه قرآن جنس درجه اول وجنس طفیلی وجود ندارد . قرآن کریم آنگاه که ازمقام انسان وحقیقت او سخن به میان می آورد ، او را صاحب کرامت معرفی کرده وتفاوتی میان دو جنس زن ومرد قائل نمی شود آنجا که می فرماید : ولقد کرمنا بنی آدم (اسراء ، 17/ 70) و در توصیف حقیقت انسان او را ازسایر مخلوقات برتری داده و می فرماید : ونفخت فیه من روحی (حجر ، 15 /29) وبه خاطر آفرینش انسان به خود تبریک می گوید : فتبارک الله أ حسن الخالقین (مومنون ، 43 / 14)
درتمامی این آیات ،سخن ازماهیت وحقیقت انسانی است که تمایز جنسیتی درآن راه ندارد. نگاه ارزشمدارانه نسبت به زن ، درسرتاسر قرآن نمایان است به گونه ای که هرجا از مردان مومن وصالح سخن به میان می آورد ، زنان مومنه وصالحه را درکنار آنها مطرح کرده . (احزاب / 35 – حدید /18 – فتح / 5 – توبه / 71 – 72) وبه صراحت اعلام می کند که خداوند درپاداش اعمال افراد ، هیچ گونه تبعیضی به دلیل جنسیت آنها روا نمی دارد . (نساء / 124) درقرآن کریم سخن ازتاخر زمانی درخلقت زن وجود دارد اما ترتب ارزشی ،آنچنان که کتاب مقدس به آن تصریح می کند ، درقرآن مطرح نشده است . آنچه درنگاه قرآنی موجب تمایز ارزشی انسانها درپیشگاه الهی است ،تقوا است ونه جنسیت . آنجا که می فرماید : ان اکرمکم عندالله اتقیکم (حجرات ، 49 / 13)
قرآن کریم براین مساله تصریح می کند که پاداش اخروی وبار یافتن به مقام قرب الهی ،ارتباطی به جنسیت نداشته بلکه وابسته به ایمان وعمل صالح است.آنجا که می فرماید: و من عمل صالحا من ذکر أو أنثی وهو مومن فاولئک یدخلون الجنه یرزقون فیها بغیرحساب (مومن 40 / 40) البته احترام واکرام قرآن نسبت به زن واعلام تساوی زن ومرد درگوهر انسانی ، به معنای تساوی درتکالیف وحقوق نیست . زیرا تشریع تکالیف درنظام حقوقی اسلام ، برمبنای تناسب تکوین وتشریع می باشد، به این معنی که آنچه درنظام تکوین موجود است عبارتست ازتفاوت جنسیت زن ومرد وبالتبع تفاوت استعدادها وتوانمندیها ودر پی آن تفاوت در تکالیف که بواسطه تفاوت درتکالیف ، تفاوت درحقوق رخ می نماید .
قرآن کریم هدف ازخلقت زن ومرد رادستیابی به آرامش وسکن دانسته است (روم /21) لذا بدیهی به نظر می رسد که هریک ازآن دو – که براساس تکوین ازویژگی های فیزیولوژیک واحساسات وعواطف متمایز برخوردارند – بایستی نقش مکمل رابرای آن دیگری ایفاء نماید.