PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : درباره سریال «از یاد رفته»



tina
11-01-2011, 12:04 AM
درباره سریال «از یاد رفته»



http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/116674.jpg
حضور محمدرضا فروتن در این سریال می‌تواند امتیاز خوبی برای جذب مخاطب باشد. كمتر پیش آمده فروتن را در یك سریال تلویزیونی ببینیم. حالا او قرار است به قهرمان اصلی این.....




از سرزمین‌های شمالی
قبل از هر چیز این مناظر زیبا از طبیعت شمال و شمایل زندگی روستایی در سریال «از یاد رفته» است كه نظر مخاطب را جلب می‌كند. خوشبختانه سنت خوبی در سریال‌سازی تلویزیون در حال شكل‌گیری است كه مركز ثقل داستان را از پایتخت و زندگی‌های آپارتمانی به سمت مناطق دیگری از سرزمین پهناور ایران سوق داده و از ظرفیت‌های نمایشی كه در بافت جغرافیایی و فرهنگی قومیت‌های مختلف وجود دارد، بهره‌برداری می‌كند.
قاب‌بندی‌های زیبا و كارت پستالی از طبیعت شمال و روایتی زبانشناختی از لوكیشن‌های متنوع و جذاب، بخشی از همین تمهید هوشمندانه است كه فارغ از ساختار درام می‌تواند برای تماشاگر خسته از شهرنشینی، لذتبخش باشد. حتی در تیتراژ بندی سریال هم از این مولفه‌ها استفاده شده و بین فرم و محتوای سریال تناسب منطقی ایجاد كرده است.

از یاد رفته نه فقط در فرم كه قصه خود را نیز برمبنای شرایط معیشتی شمال قرار می‌دهد. البته یك قصه شخصیت‌محور كه قرار است سرنوشت سخت و پرماجرای مرتضی را در این كشاكش حوادث و رخدادهای مختلف روشن كند. در ضمن از طریق این قصه برخی پیام های اخلاقی بر این مبنا را كه هر كار نیك و بدی در همین دنیا به مكافات و پاداش می‌انجامد، برجسته می‌كند. یا این پیام كه دنیا فرصتی است تا آدمی با اراده و خودآگاهی، خودش را تطهیر و پاك سازد. البته واكاوی چنین موقعیتی با توجه به این‌كه هنوز قصه ابتدای راه خود است، كمی زود به نظر می‌رسد.
سریال یك داستان طولی از زندگی مرتضی را به‌تصویر می‌كشد و روایتی خطی و مرحله‌ای دارد، به‌این معنی كه از یتیم شدن مرتضی با بازی محمدرضا فروتن آغاز می‌كند تا در نهایت با بازی خود فروتن در بزرگسالی مرتضی ادامه پیدا كند. مرتضی كه در یكی از روستاهای شمال متولد شده و زندگی ساده‌ای دارد، عاشق دختری به نام گلرخ می‌شود كه سطح زندگی خانواده‌اش با او متفاوت است. باوجود مخالفت‌های خانواده گلرخ، وی خانواده‌اش را مملو از كشمكش‌های بسیار مجاب می‌كند به این ازدواج رضایت دهند. آن دو زندگی جدیدشان را آغاز می‌كنند. هرچند پدر گلرخ كه در بستر بیماری است با آنها قطع رابطه می‌كند، اما گلرخ در تصمیم خود قاطع است. با تشویق‌های گلرخ، مرتضی مصمم می‌شود تحصیلاتش را ادامه دهد. او با جدیت و ممارست به تحصیل می‌پردازد و موفق می‌شود در رشته پزشكی قبول شود. او به دانشگاه و كمی بعد برای ادامه تحصیل به خارج از كشور می‌رود.

بخش‌هایی از این سریال در آلمان فیلمبرداری شده تا تنوع در لوكیشن برجسته‌تر شود. سریال‌هایی از جنس ازیاد رفته، به دلیل این‌كه دوره‌های مختلفی از زندگی شخصیت‌های اصلی خود را روایت می‌كند، 2 ویژگی مهم دارد. یكی فرازوفرودهای متعدد در مقاطع مختلف داستانی كه باید سویه دراماتیكی داشته باشد و دوم تعدد بازیگران تا در دوره‌های مختلف سنی شخصیت‌ها بویژه قهرمان اصلی ایفای نقش كنند.
حضور محمدرضا فروتن در این سریال می‌تواند امتیاز خوبی برای جذب مخاطب باشد. كمتر پیش آمده فروتن را در یك سریال تلویزیونی ببینیم. حالا او قرار است به قهرمان اصلی این قصه بدل شود و می‌توان حدس زد مخاطبان بیشتری با این مجموعه همراه شوند. در ضمن فریدون حسن‌پور، این سریال را بر مبنای رمانی كه نوشته خود اوست، كارگردانی می‌كند و ساختار رمان‌گونه سریال هم بر این نكته تاكید دارد. برخلاف طبیعت آرام منطقه زندگی این دو كه تاكنون آرام و عاشقانه بوده كم‌كم دستخوش حوادثی می‌شود كه تصورش برای گلرخ ممكن نیست. با پیشرفت علمی و تحصیلی مرتضی، جایگاه اجتماعی او هم تغییر می‌كند و این موضوع تاثیری مستقیم بر رفتار و اخلاق همسرش دارد. اما این پایان كار این زوج نیست، چرا كه رفته رفته پای آدم‌های دیگری هم به میان كشیده می‌شود. در واقع قصه از دل طبیعت و رفاقت و سادگی روستایی آغاز می‌شود،‌ اما بتدریج با تجربه فضاهای مدرن و شهری، همه چیز دچار استحاله شده و قدرت و تاثیر فرهنگ بر شیوه زندگی و رفتار انسان‌ها خود را نشان می‌دهد. این سریال را می‌توان تحلیل جامعه‌شناختی از پیامدهای تدریجی مدرنیته دانست كه زندگی بسیاری از افراد تحصیلكرده را تحت تاثیر قرار داده است. به عبارت دیگر، از یاد رفته حتی در عنوان خود نیز تلویحا به ارزش‌ها و نگرش‌های اصیلی اشاره می‌كند كه در هجمه و بسط مدرنیزاسیون به فراموشی سپرده شده‌اند. نمونه‌ای كم و بیش مشابه همین مضمون را در سریال مرگ تدریجی یك رویا به كارگردانی فریدون جیرانی نیز شاهد بودیم، اما در اینجا فریدون حسن‌پور تلاش كرده به لایه‌های درونی‌تر این استحاله فكری و دگردیسی شخصیت نفوذ كرده، تصویری روانشناختی هم از این ماجرا ارائه كند.

از یاد رفته در عین پرداختن به تحلیلی جامعه‌شناختی از تغییر موقعیت و نگرش نخبگان و خواص جامعه در دگرگونی‌های زندگی به روان‌شناسی شخصیت‌های خود در این سیر و سلوك هم اهتمام داشته و بیش از هر چیز واجد ظرفیت‌های دراماتیكی است. یعنی در دام شعارزدگی یا پیام‌زدگی گرفتار نمی‌شود و تعریف درست قصه بیش از هر چیز برای كارگردان اهمیت داشته است. این امتیازی است كه مرگ تدریجی یك رویا فاقد آن بود. با این كه قرار است چند دوره از زندگی قهرمان اصلی داستان در این سریال به تصویر كشیده شود و فضا و موقعیت داستانی نیز در یك بافت روستایی اتفاق می‌افتد، اما ریتم قصه كند نیست و زیبایی‌شناسی لوكیشن و جغرافیای اثر نیز به تلطیف بیشتر آن كمك كرده است.
واقعیت این است كه از یاد رفته فارغ از زیبایی‌شناسی بصری خود كه بسیار چشم‌نواز است، یك آرامش و سكوت دلپذیری دارد كه تماشای آن را برای مخاطب خسته، دلنشین و لذتبخش می‌كند. حضور رضا ناجی در نقش كرم با آن لهجه شیرین آذری نیز شیرینی و ملاحت آن را دوچندان كرده است. فارغ از قصه سریال كه ممكن است چندان هم بكر و تازه نباشد چند ویژگی مثل طبیعت و لوكیشن زیبای داستان، حضور بازیگران ستاره‌ای چون محمدرضا فروتن و جاذبه‌های بصری سریال، این مجموعه را به اثری متفاوت میان سریال‌های هفتگی تلویزیون تبدیل كرده و این نشان می‌دهد اهتمام داشتن به ابعاد مختلف تولیدی اثر نیز می‌تواند همپای قصه و بازیگرانش در جلب رضایت مخاطب موثر باشد و نباید آن را دست‌كم گرفت.



گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ