mozhgan
10-28-2011, 02:59 AM
نقش نيت درعبادات
اشاره
نقش نيت در عبادات در فرهنگ اسلامى، نيت نقش تعيينكنندهاى در ارزش اعمال انسان ايفا مىكند.اما اينكه سر اين مطلب چيست، بخشى به فلسفه اخلاق و بخشى به حوزههاى ديگر مربوط مىشود.از آنجا كه طرح بحثهاى گسترده و فنى در اين مقال نمىگنجد، به اجمال به برخى آثار نيت اشاره مىشود.
شيعه و سنى حديثشريفى از پيامبراكرم صلى الله عليه وآله نقل كردهاند كه آنحضرت فرمودند: «انماالاعمال بالنيات و لكل امرىء ما نوى»1 ; ارزش كارها به نيت است و هر كس متناسب با نيتخود بهره خواهد برد.البته، منظور از نيت اين نيست كه انسان انگيزه خود را از انجام اعمال به زبان يا ذهن بياورد و مثلا بگويد: من اين كار را براى خدا انجام مىدهم، بلكه منظور اين است كه انگيزه واقعى انسان از انجام عمل، رضاى خدا و يا رسيدن به پاداشهاى اخروى و يا دست كم، نجات از عذاب الهى باشد.براى روشن شدن مطلبى به اين مثال توجه كنيد: شخص ميلياردرى كه تمام ثروتش و يا بخش عمدهاى از آن را صرف امور - به اصطلاح - عام المنفعه از قبيل: ساختن مدرسه، بيمارستان، پل و مانند آن كرده است، اگر نيتش از انجام اين كارها صرفا اين باشد كه مورد تشويق و تمجيد مردم قرار گيرد، طبق حديثشريفى كه بيان شد، مزدش را دريافت كرده است.
براساس فلسفه اخلاق اسلامى، ارزش عملى كه در آن نيتخدايى وجود نداشته باشد، در حد صفر است و اگر چنانچه عبادت واجبى با انگيزه خودنمايى انجام شود، ارزش آن زير صفر است; زيرا علاوه بر اينكه، اصل عبادت باطل است، عذاب اخروى هم به دنبال دارد.اين مساله با فرهنگ عمومى مردم دنيا، به ويژه غيرمسلمانها، تناسب و سازگارى ندارد.به بيان ديگر، آنها نمىتوانند اين مطلب را بپذيرند كه خدمات فراوان يك شخص به مردم جامعه، به صرف اينكه انگيزه الهى در كار نبوده است، هيچ و پوچ انگاشته شود.
از نظر آموزههاى دينى اگر فردى براى كسب محبوبيت در اجتماع، خدمتى انجام دهد، مثلا براى پيروزى در انتخابات وكسبراى بيشتر، مبالغ هنگفتى را صرف امور - بهاصطلاح - عامالمنفعه نمايد و مردم نيز به اين واسطه به او راى بدهند، در واقع، پاداش خود را دريافت نموده و چيزى از خدا طلبكار نمىباشد.
ارزش عملى كه در آن نيتخدايى وجود نداشته باشد، در حد صفر است و اگر چنانچه عبادت واجبى با انگيزه خودنمايى انجام شود، ارزش آن زير صفر است; زيرا علاوه بر اينكه، اصل عبادت باطل است، عذاب اخروى هم به دنبال دارد.
در نظام ارزشى اسلام، چيزى داراى ارزش است كه در روح انسان اثر خوبى برجاى گذارد.ظهور اين حالت در آخرت به صورت نعمتهاى بهشتى و يا ساير نعمتهاى اخروى خواهد بود.
بنابراين، رابطه بين انسان و خدا و يا رابطه انسان با نعمتهاى بهشتى، همان اثرى است كه در روح انسان باقى
مىماند.پس اگر سؤال شود كه - مثلا - خرج كردن پول در دنيا و يا كشيدن دست نوازش بر سر كودكى يتيم چه ربطى به آخرت دارد، در پاسخ بايد گفت: آن چيزى كه موجب ارتباط انسان با خدا مىشود، قلب است و آنچه كه در دل مىگذرد; از آنجا كه خدا جسم نيست، جسم نمىتواند با او ارتباط برقرار كند.
از طريق قلب است كه انسان با خدا مرتبط مىشود و چيزى را از او دريافت مىكند.اگر اين اثر، يك اثر نورانى كمالى باشد، موجب مىشود كه خداى متعال در عالم آخرت آنها را به صورت نعمتهاى عظيم اخروى ظاهر نمايد.در حقيقت، آنها نتيجه همان اعمالى است كه انسان در دنيا انجام داده است.
پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه وآله فرمودند: وقتى شما جمله «سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اكبر» را بر زبان جارى مىسازيد، در واقع، با اين كار داريد درختى را براى خود در بهشت مىكاريد و يا كسانى كه مبادرت به خوردن مال يتيم مىكنند، در واقع دارند آتش تناول مىكنند: «ان الذين ياكلون اموال اليتامى ظلما انما ياكلون فى بطونهم نارا» (نساء: 10) بنابراين، آنچه به عمل ما ارزش مىبخشد و آن را به خدا و عالم آخرت مرتبط مىسازد، نيت قلبى است. كوچكى، بزرگى ظاهرى اعمال هم نشان دهنده بىارزشى و يا با ارزشى اعمال نيست، به بيان ديگر، ارزش كارها به كميت آنها نيست. در ظاهر قضيه، هيچ تفاوتى بين - مثلا - خرج كردن پول در راه حلال و مصرف آن در راه حرام وجود ندارد، اما آن چيزى كه موجب جدايى آنها از يكديگر مىشود، نيت انسان است. انگيزه است كه به اعمال انسان ارزش مىبخشد.
نكته ديگر اينكه، عبادات از لحاظ ميزان وابستگى به نيت در يك حد نيستند، ميان آنها تفاوت وجود دارد. براى مثال، شخصى كه براى خودنمايى نماز مىخواند، فقط ممكن است مورد تشويق افراد مؤمن و نمازخوان قرار گيرد، اشخاصى كه به نماز اهميت نمىدهند هرگز او را تشويق نمىكنند.
آن چيزى كه در اينجا موجب مىشود تا انسان ريا كند، جذب قلوب مؤمنان است. اما در امور عامالمنفعه مثل، ساختن مدرسه و بيمارستان و مانند آنها، هم مسلمان و هم غير مسلمان استقبال مىكند. بنابراين، زمينه خودنمايى و ريا در پول خرج كردن بيشتر است تا در نماز خواندن.
كمتر كسى است كه براى نماز خواندن به شخصى راى بدهد، اما اگر كسى پول خرج كند، احتمال اينكه افراد بيشترى به او راى بدهند وجود دارد. از اينرو، انگيزه افراد در عبادات فردى و عبادتهايى كه نفعى براى مردم دارد، متفاوت است.
اشاره
نقش نيت در عبادات در فرهنگ اسلامى، نيت نقش تعيينكنندهاى در ارزش اعمال انسان ايفا مىكند.اما اينكه سر اين مطلب چيست، بخشى به فلسفه اخلاق و بخشى به حوزههاى ديگر مربوط مىشود.از آنجا كه طرح بحثهاى گسترده و فنى در اين مقال نمىگنجد، به اجمال به برخى آثار نيت اشاره مىشود.
شيعه و سنى حديثشريفى از پيامبراكرم صلى الله عليه وآله نقل كردهاند كه آنحضرت فرمودند: «انماالاعمال بالنيات و لكل امرىء ما نوى»1 ; ارزش كارها به نيت است و هر كس متناسب با نيتخود بهره خواهد برد.البته، منظور از نيت اين نيست كه انسان انگيزه خود را از انجام اعمال به زبان يا ذهن بياورد و مثلا بگويد: من اين كار را براى خدا انجام مىدهم، بلكه منظور اين است كه انگيزه واقعى انسان از انجام عمل، رضاى خدا و يا رسيدن به پاداشهاى اخروى و يا دست كم، نجات از عذاب الهى باشد.براى روشن شدن مطلبى به اين مثال توجه كنيد: شخص ميلياردرى كه تمام ثروتش و يا بخش عمدهاى از آن را صرف امور - به اصطلاح - عام المنفعه از قبيل: ساختن مدرسه، بيمارستان، پل و مانند آن كرده است، اگر نيتش از انجام اين كارها صرفا اين باشد كه مورد تشويق و تمجيد مردم قرار گيرد، طبق حديثشريفى كه بيان شد، مزدش را دريافت كرده است.
براساس فلسفه اخلاق اسلامى، ارزش عملى كه در آن نيتخدايى وجود نداشته باشد، در حد صفر است و اگر چنانچه عبادت واجبى با انگيزه خودنمايى انجام شود، ارزش آن زير صفر است; زيرا علاوه بر اينكه، اصل عبادت باطل است، عذاب اخروى هم به دنبال دارد.اين مساله با فرهنگ عمومى مردم دنيا، به ويژه غيرمسلمانها، تناسب و سازگارى ندارد.به بيان ديگر، آنها نمىتوانند اين مطلب را بپذيرند كه خدمات فراوان يك شخص به مردم جامعه، به صرف اينكه انگيزه الهى در كار نبوده است، هيچ و پوچ انگاشته شود.
از نظر آموزههاى دينى اگر فردى براى كسب محبوبيت در اجتماع، خدمتى انجام دهد، مثلا براى پيروزى در انتخابات وكسبراى بيشتر، مبالغ هنگفتى را صرف امور - بهاصطلاح - عامالمنفعه نمايد و مردم نيز به اين واسطه به او راى بدهند، در واقع، پاداش خود را دريافت نموده و چيزى از خدا طلبكار نمىباشد.
ارزش عملى كه در آن نيتخدايى وجود نداشته باشد، در حد صفر است و اگر چنانچه عبادت واجبى با انگيزه خودنمايى انجام شود، ارزش آن زير صفر است; زيرا علاوه بر اينكه، اصل عبادت باطل است، عذاب اخروى هم به دنبال دارد.
در نظام ارزشى اسلام، چيزى داراى ارزش است كه در روح انسان اثر خوبى برجاى گذارد.ظهور اين حالت در آخرت به صورت نعمتهاى بهشتى و يا ساير نعمتهاى اخروى خواهد بود.
بنابراين، رابطه بين انسان و خدا و يا رابطه انسان با نعمتهاى بهشتى، همان اثرى است كه در روح انسان باقى
مىماند.پس اگر سؤال شود كه - مثلا - خرج كردن پول در دنيا و يا كشيدن دست نوازش بر سر كودكى يتيم چه ربطى به آخرت دارد، در پاسخ بايد گفت: آن چيزى كه موجب ارتباط انسان با خدا مىشود، قلب است و آنچه كه در دل مىگذرد; از آنجا كه خدا جسم نيست، جسم نمىتواند با او ارتباط برقرار كند.
از طريق قلب است كه انسان با خدا مرتبط مىشود و چيزى را از او دريافت مىكند.اگر اين اثر، يك اثر نورانى كمالى باشد، موجب مىشود كه خداى متعال در عالم آخرت آنها را به صورت نعمتهاى عظيم اخروى ظاهر نمايد.در حقيقت، آنها نتيجه همان اعمالى است كه انسان در دنيا انجام داده است.
پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه وآله فرمودند: وقتى شما جمله «سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اكبر» را بر زبان جارى مىسازيد، در واقع، با اين كار داريد درختى را براى خود در بهشت مىكاريد و يا كسانى كه مبادرت به خوردن مال يتيم مىكنند، در واقع دارند آتش تناول مىكنند: «ان الذين ياكلون اموال اليتامى ظلما انما ياكلون فى بطونهم نارا» (نساء: 10) بنابراين، آنچه به عمل ما ارزش مىبخشد و آن را به خدا و عالم آخرت مرتبط مىسازد، نيت قلبى است. كوچكى، بزرگى ظاهرى اعمال هم نشان دهنده بىارزشى و يا با ارزشى اعمال نيست، به بيان ديگر، ارزش كارها به كميت آنها نيست. در ظاهر قضيه، هيچ تفاوتى بين - مثلا - خرج كردن پول در راه حلال و مصرف آن در راه حرام وجود ندارد، اما آن چيزى كه موجب جدايى آنها از يكديگر مىشود، نيت انسان است. انگيزه است كه به اعمال انسان ارزش مىبخشد.
نكته ديگر اينكه، عبادات از لحاظ ميزان وابستگى به نيت در يك حد نيستند، ميان آنها تفاوت وجود دارد. براى مثال، شخصى كه براى خودنمايى نماز مىخواند، فقط ممكن است مورد تشويق افراد مؤمن و نمازخوان قرار گيرد، اشخاصى كه به نماز اهميت نمىدهند هرگز او را تشويق نمىكنند.
آن چيزى كه در اينجا موجب مىشود تا انسان ريا كند، جذب قلوب مؤمنان است. اما در امور عامالمنفعه مثل، ساختن مدرسه و بيمارستان و مانند آنها، هم مسلمان و هم غير مسلمان استقبال مىكند. بنابراين، زمينه خودنمايى و ريا در پول خرج كردن بيشتر است تا در نماز خواندن.
كمتر كسى است كه براى نماز خواندن به شخصى راى بدهد، اما اگر كسى پول خرج كند، احتمال اينكه افراد بيشترى به او راى بدهند وجود دارد. از اينرو، انگيزه افراد در عبادات فردى و عبادتهايى كه نفعى براى مردم دارد، متفاوت است.