توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : همه چی در مورد رادیولوژی
afsanah82
10-27-2011, 11:32 AM
تاریخچه رادیولوژی :
کشف اشعه ایکس توسط , ویلهلم کنراد رونتگن و همزمان با آغاز Musculoskeleta Radiology بود. بطوریکه اولین رادیوگرافی از انسان ، از دست خانم Bertha ، همسر رونتگن ، در 22 دسامبر 1895 بعمل آمد . رونتگن دراولین روز سال 1896 گزارشی از تحقیقات اولیه خود و اولین تصویر X-Ray به دانشگاه های اروپا فرستاد که باعث شور و هیجان خاصی شد . در 13 ژانویه در یک نمایش اختصاصی و غیر رسمی دستاورد خود را به نمایش گذاشت.
بعداز اصرارهای زیاد از طرف دانشگاه ها، رونتگن ، در 23 ژانویه 1896 درسالن سخنرانی انستیتو فیزیک Wurzburg درهمان ساختمانی که در 18 نوامبر 1895 اشعه ایکس راکشف کرده بود درمورد کشف خود سخنرانی کرده از دست پرفسور آناتومی آقای von Kolliken ، رادیوگرافی کرد که باعث شد پرفسور، رونتگن را مورد تمجید و ستایش قرار بدهد و پیشــنهاد کــرد که پــدیـده جدید را اشعه رونتگن بنامند. بــنابراین توسط تصویربرداری از دست با استفاده از اشعه ایکس، رشته تخصصی پزشکی رادیولوژی و زیر رشته تخصصی Musculoskeleta Radiology همزمان بوجود آمدند.
بعد ازچندین هفته ازواقعه ، اهمیت کاربرد اشعه X درپزشکی سریعا" آشکار شد و اولین گزارش درمورد آن درمجله Nation در صفحه 101 ،30ژانویه 1896 چاپ نیویورک منتشر شد. اولین اشعه X ازلوله کروکس که دیواره آن شیشه ای بود، تولید می شد که این لوله ها آند نداشتند. اگر چه نتایج شگفت انگیز بود ولی تقریبا" غیر رضایت بخش بودند. درعرض چندین هفته محققان زیادی برای بهبود تکنیک ها وتصاویر حاصل از استخوان ، تلاش و کوشش کردندکه درطول ماههای آخر سال 1896 دو تکنولوژی مهم بوجود آمد. اولی طراحی تیوب توسط Sil Habert Jackson بود که یک صفحة پلاتینیوم را درمرکز لوله کروکس با کاتد خمیده ، قرار دارد. که اشعه های کاتد یک رابر روی یک نقطه کوچک در Target فوکوس می کرد که سریعا" مورد پذیرش همگان قرار گرفت که ازاین تیوب تصاویر شفاف رادیوگرافی حاصل می شد از این نوع تیوب ها در بازار لندن درهمان سال فروخته شد. دومی ، اسکرین های فلوروسنت بود. Thomas A.Edison با سعی در گسترش تکنولوژی اسکرین ، اعتبار زیادی به ان بخشید.
او هزاران کریستال رامورد آزمایش قرار داد و نهایتا" تنگستات کلسیم را پیشنهاد نمود البته بعلت دانه دانه بودن تصاویر که سبب غیر یکنواختی اسکرین می شد سریعا" مورد پذیرش قرار نگرفت . البته دراین زمان افراد زیادی بصورت مستقل روی صفحات اسکرین کارمی کردند. برای مثال فردی که دراثر شلیک توپ مجروح شده است، بااستفاده از تیوب کروکس و زمان اکسپوژر 20 دقیقه و تصویر با استفاده از اسکرین رادیوگرافی شده است. ( رادیوگرافی ها در دادستانی نیویورک آرشیو شده است )
درماههای اول بعد از کشف اشعه X یک فیلد دامنه دار در سطح بین المللی برای تهیه تصاویر دست بوسیله اشعه ایکس بوجود آمد.علت آن این بود که دستگاههای آن زمان فقط می توانستند از دست تصویر تهیه نمایند وقادر به تهیه تصویر از سایر قسمتهای بدن نبودند. خیلی از افراد قدرتمند و صاحب مقام آرزو داشتند ازدستشان تصویر X-Ray داشته باشند.تصاویردیگری از اشیاء کوچک ، موجوداتی مثل ماهی ها, دوزیستان و پرندگان تهیه شد .البته دراین زمان هنوز تصاویر نرمال و غیر نرمال شناخته نشده بودند. بعد از کشف اشعه X هردو ارگان نظامی و غیر نظامی برای درمان مجرحان Musculoskeletal همکاری می کردند بعنوان مثال بخش درمان ارتش انگلیس درسال 1896 دو دستگاه به همراه هیئت مربوطه به بخش ارتش مصری - سودان در آفریقا، اعزام کرد. صلیب سرخ جهانی درجنگ ترکیه - یونان در سال 1897 ازدستگاههای رادیولوژی استفاده کرد. و در سال 1898 از 17 دستگاه رادیولوژی در بیمارستان های عمومی و کشتی بیمارستانی ، درجنگ بین آمریکا- اسپانیا، استفاده شد که در بدو شروع جنگ جهانی رادیولوژی هنوز به بلوغ کامل نرسیده بود جنگ باعث شد تا تلاش و کوشش های فراوانی برای تربیت رادیولوژیست بعمل آید و نیز باعث اســتانداردشدن ، قابل دسترس بودن و ایمنی تجهیزات شد و نهــایــتا" مــنجر به گسترش تکنولوژی فلوروســکوپی شــد.
دراواخر 1897 ، ton , Mo مــوفــق به تهیــه یک کلیشـه رادیوگرافی از کل بــدن شد -( Whole Skeleton ) کل زمان تهیه فیلم 30 دقیقه بود که چندین مرحله جهت خنک شدن تیوپ قطع می شد که دراین رادیوگرافی از تیوب فوکوس دار استفاده شد . آقـای Arthur Wolfram Fuchs کارمند Eastmankodak درسال 1930 بوسیله بکار بردن فیلتر و اسکرین موفق به تهــیه تــصویر Whole - body درمدت زمان 2-1ثانیه شد ولی از Kvp75 و 100 ma = استفاده کرد. درحالیکه اولین تصویر Whole - body توسط مواد رادیواکـتیو در ســال 1970 بوسیله Michael B.D Cooke و Errin Daplam با استفاده از Technetium- 99m - Pertechnetate ضمن بررسی یک مریض که دچار رومـاتــوئــید آرتـریت بـود بوجود آمد .Raymond Damadian درسال 1986 موفق به تهیه تصویر از کل بدن بوسیله MRI شد که کل زمان 4.2 دقیقه و با Thicknet ، 5mm بود .
بعد از ماههای اولیه کشف اشعه X که همراه با تجربیات مجذوب کننده و کاربردی بود بعضی ار کاربران متوجه تغییرات در پوست به سبب کاربرد زیاد اشعه X شدند . این تغییرات پوستی، دردست بوجود آمد چون پـرتـوکاران اولـیه ازدســت بعنــوان وسیله ای برای بخــش میــزان قــدرت نــفوذپــذیری تیــوب استفــاده می کردند. چنــدین نفــر دراوایل جان خود را از دست دادند که یکی از آنها Mihran Krikor kassabian از فیلادلفیا بود که وی یکی از پیشــکسوتان رادیولوژی و فردی محــقق دانشــمند بود که از وی بعنوان اولین شهید رادیـولوژی اسم برده شده است . اولین کتابی که درآن راجع به X-Ray نوشته شـده اسـت در سـال 1896 چاپ شد ه است که دربــاره اســـاس X-Rayو تکنیــک هـای اولیــه آن زمــان بحث شــده اســـت و نــیز دارای چنــدین تصویر از دســت و پــای انســان است . سومین سری انتشارات در فاصـله زمانــی 1910-1900 بوجود آمـد که مــی تــوان گــفت اولین کتابهای textرادیولوژی می باشـندکه برای استفاده پــزشـکانــی که با X-Ray کــار می کردنــد ، منتــشر شــد.
تاریخچه کوتاهی از اولین دستگاه رادیولوژی
پروفسور حسابی پدر علم فیزیک و مهندسی نوین ایران، برای آنکه بتوانند، پدیده های نوین را ، به دانشجویان خود تدریس نمایند، و آنان را با دست یافته های جدید جهانی، آشنا کنند، اولین دستگاه پرتو ایکس را در آزمایشگاه دانشسرای عالی (دارالمعلمین وقت)، با ابعاد بسیار کوچک، در سال 1309 هـ ش. راه اندازی نمودند.
به گفته دکتر سیّد محمد حسابی ، ایشان حدود یک سال فقط به امر مطالعه، پژوهش، طراحی و محاسبه این دستگاه پرداختند، و در این زمینه، از پروفسور ژانه، پروفسور میشل، یعنی اساتیدشان در اکول سوپریور دو الکتریسیته (پلی تکنیک فرانسه، که مدرسه مهندسی برق ایشان در پاریس بود)، و نیز از راهنمایی های پروفسور فابری(استاد ایشان در دانشگاه سوربن)، راهنمایی مهمی را دریافت کردند، و حتی آنها هر یک چند قطعه از وسایل مورد نیاز ساخت دستگاه رادیولوژی را، از دانشگاه های خود برای استاد هدیه فرستادند.
ایشان به خاطر می آورند که برای پیچیدن بوبین هایی که در ساخت ترانسفورماتورها برای تولید برق با ولتاژ بالای این دستگاه به کار می رفت ماهها در تنها تراشکاری آن روز تهران و با کمترین امکانات و تجهیزات اقدام به ساخت این سیم پیچ ها نمودند.
آقای دکتر حسابی تصمیم به ساخت یک دستگاه رادیولوژی بیمارستانی(کاربردی) در کشور در ابعاد غیر آزمایشگاهی گرفتند.
به همین منظور برادرشان را برای گذراندن یک دوره تخصصی رادیولوژی به مدت یک سال به فرانسه (دانشگاه پاریس) فرستادند.
زیرزمین بیمارستان گوهرشاد که طول آن تقریباً 45 متر و عرض آن تقریباً 4 متر بود برای انجام پروژه ساخت اولین دستگاه رادیولوژی کاربردی بیمارستانی در نظر گرفته شد.
جرقه هایی که بین مقره های به کار رفته در این زیرزمین جهش میکرد به طول تقریبی 70 سانتیمتر و با صدای بسیار زیاد بود که به واسطه وجود ولتاژ بالا بین سیم ها می جهید که از شدت نور و صدای آنها کسی جراًت نمیکرد وارد این زیرزمین شود.
afsanah82
10-27-2011, 11:34 AM
مفاهیم رادیولوژی
همان طور که می دانید الکترونها ذرات با بار منفی هستند که در یک توصیف ساده روی مداراتی به دور هسته می چرخند. با توجه به برابر بودن تعداد الکترونها و پروتونهای یک اتم در حالت عادی ، این اتم از لحاظ بار خنثی می باشد. این توصیف که به منظومه شمسی شبیه است ، تفاوتهایی نیز با آن دارد ، از جمله اینکه در هر مدار بر خلاف مدارات منظومه شمسی بیش از یک الکترون وجود دارد و آن به این نحو است که در مدار اول حداکثر 2 الکترون ، در مدار دوم حداکثر 8 الکترون و...که اگر به صورت ریاضی این روند را نشان دهیم و شماره مدار را n فرض کنیم حداکثر تعداد الکترونی که می تواند در آن مدار قرار گیرد از رابطه Zn2 بدست خواهد آمد. ترتیب این مدارات با حروف لاتین که با حروف K شروع می شود ، نامگذاری شده است.
تفاوت دیگری که مدارات اتم با منظومه شمسی دارد ، کروی شکل بودن لایه مدارات است. الکترون لایه اول که نزدیکترین لایه به هسته است ، الکترون K نامیده می شود و به همین ترتیب لایه های بعدی N , M , L و... از هسته دور می شوند. قطر لایه های الکترون نشأت گرفته از سه اثر هستند که عبارتند از:
1- نیروهای هسته ای وارد بر الکترونها
2- مومنتوم زاویه ای
3- انرژی الکترون
نیرویی که بین هسته و الکترون برقرار است و الکترونها را در اتم نگه می دارد Binding Force نیروی همبستگی نامیده می شود و با عکس مجذور فاصله بین هسته و الکترون متناسب است. مومنتوم زاویه ای نشانگر حرکت منحنی شکل الکترون به دور هسته می باشد. ذرات مقید (Bound Particles) همواره انرژی منفی در خود دارند که این قضیه شامل الکترون ها نیز می شود که برای آزاد شدن این انرژی باید به مقدار صفر یا مثبت برسد و چون این انرژی به عنوان مقدار انرژی لایه در بردارنده الکترون به عنوان مثال تنگستن دارای یک انرژی لایه ای K به میزان kev 5/69 و انرژی لایه L به مقدار kev 11 می باشد.
تشعشع الکترومغناطیسی
* پرتو الکترومغناطیسی (electromagnetic Radiation)
* فوتون (photon):
یک فوتون کوچکترین کمیت هر پرتو الکترومغناطیسی است. همانند اتم که کوچکترین کمیت هر عنصر است. فوتون ممکن است بصورت باندهای کوچک انرژی که غالباً کوانتوم (quantum) نامیده میگردد و در فضا با سرعت نور حرکت می کند، درنظرگرفته شود.
ما فوتون های X-ray، فوتون های نور و انواع دیگر پرتوهای الکترومغناطیسی را با عنوان پرتو فوتونی (photon Radiation) می شناسیم و نام گذاری می کنیم.
یک فوتون X-ray یک کوانتوم انرژی الکترومغناطیسی است.
درقرن نوزدهم، MaXwell نشان داد که نور مرئی هم دارای خاصیت مغناطیسی است و هم دارای خاصیت الکتریکی، بنابراین نام این پرتو را پرتو الکترومغناطیسی گذاشت.
*سرعت و دامنه (Velocity & Amplitude)
فوتونهای حامل انرژی در فضا با سرعت نور (C) منتشر می شوند. سرعت نور 186.000 مایل برثانیه و یا درواحد SI سرعت نور 3.10 m/s است.
سرعت همه پرتوهای الکترومغناطیسی 3.10 m/s است.
اگر چه فوتونها به علت نداشتن جرم و درنتیجه نداشتن شکل قابل تشخیص، ولی آنها دارای میدانهای الکتریکی و مغناطیسی هستند که بطور پیوسته با زمان و بطور سینوسی (sinusoidal) تغییر می کنند. شکل سه مثال از تغییر سینوسی را نشان می دهد. به این نوع از تغییرات معمولاً موج سینوسی (sine ware) گفته می شود.
دامنه نصف فاصله بین قله (crest) تا دره (valley) درموج سینوس است.
* فرکانس و طول موج (frequency and wavelength)
مدل موج سینوسی پرتوهای الکترومغناطیسی، تغییرات میدانهای الکتریکی و مغناطیسی را هنگام عبور پرتو با سرعت C را نشان می دهد. خواص مهم این مدل فرکانس (f)(frequency)و طول موج (l)(ware length) است.
فرکانس (بسامد) معمولاً بصورت تعداد نوسانات در هر ثانیه تعریف می گردد و واحد اندازه گیری آن هرتز (Hz)(Hertz) است که برابر است با یک دوره بر ثانیه(1 cycle / second)
فرکانس برابر است با تعداد طول موجهایی که در هرثانیه از یک نقطه عبور می کند.
فاصله میدان دو قله و یا دو دره ویا دو نقطه متناظر در یک موج سینوسی طول موج (wavelength) نامیده می گردد. شکل سه موج سینوسی با طول موجهای مختلف را نشان می دهد
همانگونه که مشاهده می گردد، با افزایش طول موج، فرکانس کاهش می یابد.
سه پارامتر سرعت، فرکانس و طول موج همگی برای بیان و توصیف یک پرتو الکترومغناطیسی لازم هستند.
دریک سرعت ثابت، فرکانس و طول موج نسبت عکس دارند.
سه پارامتر اصلی پرتوالکترومغناطیسی طبق معادله موج (ware equation) به هم مرتبط میگردند:
Velocity=Frequency × Wavelength
V=f. l
معادله موج هم برای پرتو الکترومغناطیسی و هم برای امواج صوتی مورد استفاده قرار می گیرد ولی این را در ذهن داشته باشید که امواج صوتی بسیار متفاوت از فوتونهای الکترومغناطیسی هستند.
منابع تولید صدا متفاوت هستند، این امواج درجهات مختلف منتشر می گردند وسرعت آنها دارای تغییرات زیادی است و سرعت امواج صوتی وابسته به ماده ای است که صوت در آن ها منتشر می گردد و امواج صوتی از خلاء نمی توانند عبور کنند.
بعد از این معادله موج معرفی شد، ما می توانیم این معادله را برای پرتوهای الکترومغناطیسی بصورت ساده شده زیر در آوریم (توجه گردد چون پرتوهای الکترومغناطیسی دارای سرعت ثابت (C) هستند.):
C: سرعت پرتوالکترومغناطیسی l
f: فرکانس
l: طول موج
*طیف الکترومغناطیسی (Electromagnetic spectrum)
محدوده فرکانس پرتو الکترومغناطیسی تقریباً از 10 Hz تا 10 Hz است. طول موجهای فوتون مربوط به این پرتوها، تقریباً 10nm تا 10M به ترتیب است. این محدوده گسترده انواع زیادی از پرتوهای الکترومغناطیسی را که بیشتر آنها برای ما آشنا هستند، پوشش می دهد. این پرتوها روی هم، طیف الکترومغناطیسی را تشکیل می دهند.
طیف الکترومغناطیسی شامل کل محدوده پرتوهای الکترومغناطیسی است.
طیف الکترومغناطیسی دارای سه منطقه مهم برای تکنولوژی رادیولوژی است که عبارتند از:
نورمرئی (visible light)، فرکانس های رادیویی (radiofrequency) و پرتو (X-radiation) X است.
قسمتهای دیگر این طیف الکترومغناطیسی شامل پرتوفرابنفش (ultraviolet radiation)، نور مادون قرمز (infrared light) و پرتو مایکروویو (microwave) است.
فوتونهای این پرتوهای گوناگون همگی یکسان هستند. یعنی هر فوتون بصورت یک باند انرژی شامل میدانهای متغییر الکتریکی و مغناطیسی است که با سرعت نور حرکت می کنند. تنها تفاوت بین این فوتونها، فرکانس و طول موج آنها است.
امواج ماوراصوت (ultrasound) به صورت فوتون نیست و این امواج دارای سرعت ثابت نیستند. ماوراء صوت، موج حاصل از حرکت مولکول هاست و این امواج به ماده نیاز دارند. در صورتیکه پرتوهای الکترومغناطیسی می توانند در خلاء هم وجود داشته باشند.
ماوارء صوت تشخیصی ، بخشی از طیف الکترومغناطیسی نیست.
* اندازه گیری طیف الکترومغناطیسی
(Measurement of the electromagnetic spectrum)
طیف الکترومغناطیسی را می توان با سه مقیاس متفاوت بیان کرد، یعنی با انرژی، فرکانس و طول موج. چون سرعت تمام پرتوهای الکترومغناطیسی ثابت است پس طول موج و فرکانس با هم نسبت عکس دارند. (C=f.l)
* نور مرئی (visible light)
هنگامی که نور مرئی را از یک منشور ( prism) عبور می دهیم، این نور به یک طیف رنگین کمانی (Rainbow) تفکیک می گردد. این پدیده را شکست ( refraction) گویند.
هنگامی که نور سفید از یک منشور عبور داده می شود، چون این نور از فوتون هایی با یک محدوده طول موج تشکیل شده است، این نور شکست پیدا می کند و منشور به عنوان یک جدا کننده طیف نور براساس طول موج است. اجزای تشکیل دهنده نور سفید دارای محدوده طول موجی تقریباً از 400 nm برای رنگ بنفش تا 700 nm برای رنگ قرمز هستند.
نور مرئی کوچکترین قسمت از طیف الکترومغناطیسی را شامل می گردد و این تنها قسمتی است که ما می توانیم آن را به طور مستقیم احساس کنیم.
نور خورشید همچنین دارای دو نوع از نور مرئی است: مادون قرمز و فرابنفش (ماوراء بنفش).
نور مادون قرمز (Infrared light) تشکیل شده است از فوتونهایی با طول موجهایی بزرگتر از نور مرئی و کوچکتر از امواج مایکرویو. مادون قرمز به هر ماده ای که بخورد کند، آن را گرم می کند، که می توانیم این گرما را گرمای تشعشعی ( radiant heat) درنظر بگیریم.
نور ماوراء بنفش (ultraviolet light) در طیف الکترومغناطیسی ما بین نور مرئی و پرتوهای یون ساز (ionizing radiation) قرار دارد. این نور مسؤل واکنشهای مولکولی است که هنگام آفتاب سوختگی ایجاد می گردد.
* فرکانس رادیویی (RF) (radio frequency)
مهندسان تلویزیون و رادیو تابش فوتونها را با فرکانس هایشان توصیف می کنند.
کانالهای تلویزیون های ماهواره ای معمولاً بوسیله فرکانس هایشان شناخته می شوند که این فرکانسها، فرکانسهای رادیویی یا RF می نامند.
فوتونهای فرکانس رادیویی دارای مقدار انرژی بسیار کم و طول موج بسیار بالای هستند.
فرکانس رادیویی که طول موج کوتاهی دارند به عنوان پرتوهای مایکرویو (microware) شناخته می گردند. پرتوهای مایکروویو وابسته به استفاده، دارای فرکانسهای متغیری هستند. اما همیشه دارای فرکانس بیشتر از فرکانس رادیویی و کمتر از مادون قرمز هستند.
پرتوهای مایکروویو دارای استفاده های گوناگونی اعم از تلفنهای همراه، کنترل سرعت در اتوبان ها و در پخت و پز (مایکروویو) دارند.
* پرتو یون ساز (Iodizing Radiation)
برخلاف فرکانس رادیویی و نور مرئی، پرتو الکترومغناطیسی یون ساز معمولاً بوسیله انرژی فوتون ذخیره شده در آن، مختص می گردند.
یک فوتون پرتو X ، تقریباً مقدار قابل ملاحظه ای، بیشتر انرژی نسبت به فوتون نور مرئی یا فوتون فرکانس رادیویی دارد. فرکانس پرتو X بسیار بیشتر و طول موج آن بسیار کمتر از انواع دیگر پرتوهای الکترومغناطیسی است. تمایزی که گاهی وجود دارد این است که فوتونهای پرتو گاما از فوتونهای پرتو X میزان بیشتری انرژی دارند. این مطلب درگذشته درست بود، چون تجهیزات پرتو X موجود، میزان انرژی محدودی داشتند. ولی اکنون به علت وجود شتاب دهنده های خطی، ما می توانیم پرتوهای X با انرژی بسیار بالاتری نسبت به پرتوهای گاما تولید کنیم، بنابراین این تمایز مناسب نیست.
تنها تفاوت مابین پرتوهای X و پرتوهای گاما، در ذات آنها است.
پرتوهای X از ابرالکترونی یک اتم که بطور مصنوعی تحریک شده است، ساطع می گردند در حالیکه پرتوهای گاما از هسته های اتم رادیواکتیو ساطع می گردند.
پرتوهای X در تجهیزات الکتریکی تولید می گردند، درمقابل پرتوهای گاما ازماده رادیواکتیو بطور خودبه خود ساطع می گردند.
این شرایط نیز در تفاوت بین ذرات بتا (Beta particles) و الکترون ها نیز یکسان است. این ذرات یکسان هستند به جز اینکه ذرات بتا از هسته می آیند و الکترونها از بیرون هسته میآیند.
نور مرئی بوسیله طول موج، فرکانس رادیویی بوسیله فرکانس و پرتوهای X بوسیله انرژی شناخته و تعریف می گردند.
http://www.prin.ir/cache/multithumb_thumbs/b_300_400_16777215_0___images_Photo_10_Radiology_L DWI-325.JPGhttp://www.prin.ir/images/Photo/10/Radiology/1-1.jpg
afsanah82
10-27-2011, 11:34 AM
هنگامی که یک جریان الکترونی با سرعت زیاد به هدف برخورد کند، شتاب خود را از دست داده و با تبدیل انرژی، ایجاد اشعه ایکس می کند.
به طور کلی اشعه در اثر دو فرایند تولید میشوند:
1- پدیده ترمزی در این پدیده الکترونها به دلیل انرژی جنبشی که دارند به داخل اتمهای آند وارد میشوند و تحت تاثیر میدان اتمهای سنگین هدف از مسیر اولیه منحرف شده و دارای تغییر سرعت و کاهش انرژی میشوند. این انرژی به صورت پرتو تابیده میشود. در این فرایند راندمان تولید اشعه بسیار کم میباشد. در این طیف ماکزیمم انرژی مربوط به الکترونی است که بیشترین انحراف را توسط هسته داشته و هیچگونه اتلافی در انرژی آن صورت نپذیرفته است. مینیمم انرژی نیز مربوط به مواد جاذب سرراه فوتون ها است که چه کسری از انرژی آنها را جذب کرده اند. قله انرژی نیز مربوط به بالاترین انرژی اعمالی به تیوب است.
2- پدیده تابش اختصاصی: در این پدیده الکترون های تابیده شده از فیلامان به الکترون های مدارهای داخلی اتم های هدف نظیر kبرخورد می کنند و باعث کنده شدن این الکترون ها از مدار مربوطه می شوند و لذا در این لایه یک حفره به وجود می آید. با پُرشدن این حفره توسط الکترون های لایه های بالاتر، اختلاف انرژی دو لایه به صورت فوتون از ماده هدف خارج می شود. طیف اختصاصی برای تنگستن که عنصر سازنده آند در لامپ های اشعه است می باشد.
اگر شدت باریکه الکترونی را در نظر بگیریم، تولید نور و گرما خواهیم داشت. یعنی در سطح آند از انرژی اولیه باریکه الکترونی تشعشع خواهیم داشت.
تاثیر انرژی باریکه پرتو بر کیفیت تصویر نهایی:
میزان : معرف قدرت نفوذ پرتو در بیمار و کیفیت تصویر نهایی است.
پائین باعث ایجاد کنتراست زیاد و تمایز بهتر بافتهای نرم میشود. به همین دلیل در ماموگرافی از انرژی های پائین استفاده میشود.
بالا باعث افزایش انرژی و افزایش میزان نفوذ تشعشع در بافت و کاهش کنتراست میشود.
به طور کمی مقدار اشعه دریافتی در گیرنده تصویر با توان دوم رابطه دارد.
afsanah82
10-27-2011, 11:35 AM
تیوپ شیشه ای:
حباب خلاء شیشه ای است که از شیشة مخصوص و محکم ساخته شده است و شامل: 1- فیلامنت سیمی (از جنس تنگستن)، 2- متمرکزکننده از جنس مولیبدنیوم یا فولاد، 3- آند مسی که روی آن هدفی از جنس تنگستن است، میباشد.
محفظة تیوپ:
از جنس فولاد بوده که مملو از روغن است و حباب شیشه ای را دربرمی گیرد. این محفظه محلی برای اتصال کابلهای فشار قوی داشته و دارای پایه ای است که تیوپ را نگه می دارد.
تمام پرتوهایی که از هدف منتشر می شوند به جز پرتوی که از طریق پنجره رادیولوسنت خارج می شود، توسط لایه سربی که به صورت آستری محفظة تیوپ را پوشانیده، به شدت جذب می شوند. روغن داخل محفظه گرم و منبسط می شود. داخل محفظه وسیله ای بادکنکی است که فضای اضافی بوجود میآورد تا در زمان انبساط فضای لازم را ایجاد کند. وظیفة روغن ایجاد عایق الکتریکی و نیز انتقال گرما از آند به محفظه است. برای انتقال جریان از ترانسفورماتور فشار قوی به تیوپ اشعه ایکس از کابل های فشار قوی استفاده می شود. در این دستگاه تیوپ اشعه ایکس ضمن تولید اشعه ایکس به عنوان یکسوکننده نیز عمل می کند. مزیت این دستگاه نسبت به دستگاه های مجهز به یکسو کننده تمام موج عبارت است از سادگی، کوچکی، قابلیت مانور، ارزان بودن و... و عیب آن محدودیت در درجة حرارت است.
گرمای ایجاد شده در هدف تیوپ اشعه ایکس بر حسب واحد گرمایی ( H.V) به این صورت محاسبه می شود:
(زمان بر حسب ثانیه) T × (میانگین) mA × KVp = واحد گرمایی در ثانیه
لامپ
این لامپ از جنس شیشه پیرکس است که درون آن خلاء بوده و حاوی دو الکترود است. لامپ به گونه ای طراحی شده که الکترونهای تولید شده در قطب منفی (کاتد یا فیلامنت) تحت تاثیر اختلاف پتانسیل زیاد به سمت قطب مثبت (آند) شتاب می گیرند. برخورد این الکترونها به آند منجر به تولید پرتو ایکس می شود.
کاتد:
قطب منفی لامپ اشعه X است که حاوی فیلامان یا منبع تولید الکترون و سرپوش کانونی است. فیلامان خود دارای ولتاژ (متوسط10 ولت) و جریان (متوسط 3 تا 5 آمپر) است و بوسیله آنها گرم میشود.
تعداد فوتونهای اشعه X تولیدی به تعداد الکترون هایی که از کاتد به سمت آند حرکت می کنند بستگی دارد. فیلامان سیمی است از جنس تنگستن که در اثر عبور جریان از آن گرم می شود و در اثر این دما تعدادی از الکترون های آن تا مسافت کمی از سطح فلز جدا می شوند. این فرایند تابش ترمویونیک نام دارد.
برای وقوع تابش ترمویونیک و ایجاد تعداد مفیدی الکترون فیلامان باید تا 2200 درجه گرم شود. به همین دلیل فیلامان را از جنس تنگستن می سازند چون این ماده به راحتی به شکل سیم نازک و محکم در آمده و نقطه ذوب بالایی(3370) دارد و همچنین مقدار کمی تبخیر می شود. الکترون های تابش شده در اطراف فیلامان ابر کوچکی به نام فضای بار (Space Charge) ایجاد می کنند. این ابر که دارای بار منفی است از تابش الکترون های دیگر جلوگیری می کند که به این اثر، اثر فضای بار (Space Charge Effect) می گویند. حال می توان بایک اختلاف پتانسیل مناسب این الکترون ها را به سمت آند شتاب داد.
به دلیل اینکه الکترون ها همگی دارای بار منفی هستند در طول مسیر به سمت آند از هم دور و پراکنده می گردند و سطح بزرگی از آند را بمباران می کنند که دلخواه نیست.
به همین دلیل از سرپوش کانونی (Focusing Cap) که فیلامان را احاطه کرده استفاده می شود.
این وسیله دارای پتانسیل منفی است و باعث به هم فشرده شدن الکترون ها می شود. این وسیله که از جنس مولیبدیم است با نیروی الکتریکی موجب کانونی شدن سیم الکترونی می شود. لامپ های امروزی دارای دو فیلامان کوچک و بزرگ می باشند. فیلامان بزرگ برای تابش های بیشتر و فیلامان کوچک برای تابش های کمتر کاربرد دارند.
آند:
قطب مثبت لامپ اشعه Xمیباشد که به دو صورت ثابت و دوار میباشد. آندهای ثابت یک صفحه کوچک تنگستن به ضخامت 2تا 3 میلی متر میباشند که در یک بلوک بزرگ مس قرار داده شده اند. به چند دلیل جنس آند از تنگستن انتخاب شده است. این ماده عدد اتمی بالایی دارد و لذا بازده تولید اشعه بالاتری دارد. نقطه ذوب بالای تنگستن تحمل حرارتی خوبی به آن میدهد و در ضمن این ماده در جذب، انتقال و پراکنده سازی گرما نیز عملکرد خوبی دارد.آند را در بلوک مسی قرار میدهند تا انتقال و دفع گرما به خوبی صورت بگیرد. به دلیل اینکه در سیستمهای قدرتمند امروزی گرمای زیادی در سطح هدف ایجاد میگردد نیاز به روشی بود که تحمل گرما را برای هدف آسان سازد، لذا آندهای ثابت جای خود را به آندهای دوار دادند. این آندها مقاومت لامپ را در برابر گرمای زیاد ناشی از اکسپوژرهای طولانی افزایش میدهند.این آندها با سرعتی حداقل برابر دور در دقیقه میگردند. هدف استفاده از آند دوار پخش گرمای ایجاد شده در خلال یک اکسپوژر، در سطح بزرگی از آند است. به دلیل تابش الکترونها به سطح آند پس از مدتی در سطح آن ناهمواری و و فرورفتگی هایی مشاهده میشود که این تغییرات فیزیکی ناشی از فشارهای حرارتی بوده و باعث کاهش خروجی لامپ اشعه می¬شوند به همین دلیل در ساخت آند مقداری رنیوم به تنگستن اضافه می¬کنند تا مقاومت سطحی آن افزایش یابد.
• محفظه شیشه ای:
این محفظه از جنس پیرکس می باشد که درون آن خلاء و شامل دو الکترود آند و کاتد است. به صورتی که الکترونهای تولید شده در کاتد (فیلمان) با سرعت زیاد به سمت آند حرکت می کنند که با ایجاد یک اختلاف پتانسیل بالا اتفاق می افتد. چون در هوا تعداد زیادی الکترون وجود دارد، سرعت بخشیدن به یک الکترون دراین فضا عملی نیست و به همین خاطر داخل محفظه را از هوا و هر گاز دیگر خارج می کنند تا الکترونها به راحتی با سرعت بالا حرکت کنند. این مقدار خلاء در حدود 01/0 میلی متر جیوه می باشد. دلیل دیگر ایجاد خلاء در فضای داخل محفظه عایق کردن محیط بین آند و کاتد است. هدف از ایجاد خلاء در لامپهای مدرن اشعه ایکس، کنترل مستقل تعداد و سرعت الکترونها شتاب گرفته شده است.
مزیت استفاده از شیشه در بدنه محفظه حذب کم اشعه ایکس، عایق الکتریکی بسیار خوب شیشه و انتشار حرارتی مناسب آن است. اما به دلیل رسوب بخارات تنگستن در سطح شیشه از سیمهای فلزی در درون دیواره لامپ استفاده می شود تا از رسوب جلوگیری کند. اما به دلیل اختلاف ضریب انبساط داخلی شیشه و فلز و ایجاد شکستگی در بدنه لامپ، عموماً از آلیاژهای خاصی مثل شیشه بروسیلیکات که ضریب انبساط خطی تقریباً مشابه فلز دارد در ساخت محفظه لامپها استفاده می شود.•
حفاظ لامپ و کابلهای فشار قوی:
به دلیل ساطع شدن اشعه ایکس در تمام جهات از لامپ مولد با شدت تقریباً یکسان و اینکه بسیاری از این تشعشعات اکسپوژر غیر ضروری برای بیماران و پرسنل ایجاد می کند، و کیفیت فیلم را نیز کاهش می دهد، حفاظ فلزی لامپ این قسمت از اشعه اضافی و اشعه های پراکنده شده را جذب می کند.
طبق چهل و نهمین گزارش صادره از انجمن بین المللی حفاظت و اندازه گیری اشعه، تشعشع های نشتی که از فاصله یک متری منبع اندازه گیری میشوند، نباید وقتی که لامپ در حداکثر جریان مداوم نامی برای استفاده از حداکثر توانایی آن کار می کند، از 100 میلی رونتگن در یک ساعت تجاوز نماید.
وظیفه دیگر این حفاظ، ایجاد امنیت برای ولتاژ بالایی است که بین آند و کاتد در تیوب اعمال می شود در فاصله بین تیوب و محفظه فلزی روغن غلیظی ریخته میشود که درمقابل ولتاژ الکتریکی عایق بسیار خوبی است و از هر جرقه الکتریکی میان کابلهای ولتاژ بالا جلوگیری می کند. علاوه بر این روغن مورد استفاده خاصیت خنک کنندگی و جلوگیری از شکستن جداره شیشه ای را دارا می باشد.
• لامپ های اشعه ایکس فلزی/ سرامیک:
این نوع لامپ به جای محفظه شیشه ای معمولی یک محفظه فلزی و سه قسمت عایق سرامیکی دارد. که دو عایق برای کابلهای ولتاژ بالای منفی و مثبت که آنها را از محفظه فلزی لامپ جدا می کند و یکی برای تکیه گاه محود آند به کار می رود. جنس این سرامیک معمولاً اکسید آلومینیوم است.
از مزایای استفاده از این نوع لامپ می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- تشعشع کمترخارج از میزان 2- عمر بیشتر تیوب
3- تحمل بار بیشتر تیوب 4- اندازه کوچکتر تیوب
afsanah82
10-27-2011, 11:36 AM
وظیفه تولید ولتاژ بالای لازم برای ایجاد اشعه ایکس را درتیوب ژنراتورهای ولتاژ بالا بر عهده دارند. تغذیه این ژنراتورها از برق v 220 شهر به گونه تکفاز و یا سه فاز می باشد که خروجی ای تاحد kv 150 در مدت زمان کوتاهی تولید می کند. این بخش از سیستم رادیولوژی از یک جعبه فلزی متصل به زمین و پر از روغن و ترانسفورماتور ولتاژ پائین برای تغذیه فیلمان ها، همچنین یک ترانسفورماتور ولتاژ بالا و مجموعه ای از دیودهای یکسوکننده ولتاژ بالا و تعدادی کنتاکتور تشکیل شده است. وجود روغن درون جعبه ژنراتور به دلیل عدم بروز جرقه الکتریکی ناشی از ولتاژ بسیار بالا می باشد.
• ژنراتورهای اشعه ایکس(X – ray Generator):
انرژی فوتون های اشعه ایکس تولید شده تابع 1- انرژی جنبشی الکترون ها، 2- اختلاف پتانسیل دو سر تیوپ است. ابتدا ولتاژی حدود kv 150 – 40 به دو قطب تیوپ اشعه ایکس اعمال می شود. الکترون هایی که توسط فیلامان تولید شده اند دراین اختلاف پتانسیل به سمت قطب آند شتاب می گیرند و پس از برخورد به هدف به فوتون هایx – ray تبدیل می شوند. اختلاف پتانسیل در سر تیوپ، موجب افزایش انرژی جنبشی الکترون ها و تولید فوتون های پر انرژی تر می گردد. هر چه ضخامت عضو بیشتر باشد، فوتون های پر انرژی تری لازم است. برای به راه اندازی تیوپ و در تولید اشعه ایکس، از ژنراتور استفاده می شود.
- وظایف ژنراتور:
1- تأمین اختلاف پتانسیل دو سر تیوپ اشعه ایکس.
2- ملتهب کردن فیلامان برای تولید الکترون.
3- کنترل اختلاف پتانسیل دو سر تیوپ.
ولتاژ مورد استفاده در ژنراتورهای اشعه ایکس از نوع ولتاژ متناوب است.
دو نوع ولتاژ متناوب داریم: 1- تکفاز و 2- سه فاز.
- نحوة تولید برق تکفاز:
مبنای کار، قانون القای الکترومغناطیسی است. در نتیجه گردش یک سیم پیچ درون میدان مغناطیسی ثابت با القای ولتاژ در سیم پیچ لازم است.
- نحوه تولید برق سه فاز:
در مولدهای سه فاز، سه سیم پیچ به طور همزمان درون میدان مغناطیسی می چرخند. هر سیم پیچ با اختلاف زاویه ˚120 نسبت به بقیه قرارگرفته است. به علت متفاوت بودن موقعیت سیم پیچ ها، مقدار ولتاژ تولیدی در هر سیم پیچ در یک زمان مشخص متفاوت است.
• ترانسفورماتورها:
وسیله افزایش یا کاهش ولتاژ نسبت به مقدار مبنا هستند و بر دو نوعند:
- ترانسفورماتور افزاینده (step up Transformer).
- ترانسفورماتور کاهنده (step down Transformer).
- اجزای ترانسفورماتور:
1- هسته فلزی.
2- دو سری سیم پیچ که بر روی هسته فلزی پیچیده می شوند.
سیم پیچ متصل به ولتاژ ورودی سیم پیچ اولیه و سیم پیچی که ولتاژ تغییریافته از آن خارج شده سیم پیچ ثانویه نام دارد. سیم پیچ ها نسبت به هم عایق بندی شده است. تشکیل میدان مغناطیسی موجب القای مجدد جریان در سیم پیچ های ثانویه و هسته فلزی می شود. برای آنکه در سیم پیچ ثانویه جریانی القا شود، بایستی ولتاژ ورودی متناوب(AC) باشد. ولتاژ متناوب، میدان مغناطیسی متناوبی را در هسته ایجادکرده و شار در واحد زمان تغییرمی کند. بر مبنای قانون القای فارادی، تغییر در شار مغناطیسی موجب القاء جریان جدید در سیم پیچ ثانویه می گردد.
- انواع ترانسفورماتورها (بر حسب شکل هسته و نحوه پیچیده شدن سیم پیچها)
1- ترانسفورماتور با هستةclose – core: این هسته ها به صورت یک مربع بسته ساخته شده اند که هر سیم پیچ جداگانه بر روی یک طرف هسته پیچیده می شود.
2- اتوترانسفورماتور: هستة آنها به صورت میله ای بوده و معمولاً یک سیم پیچ برروی آنها پیچیده می شود. از این ترانسفورماتورها در مدار اشعه ایکس استفاده می شود.
3- ترانسفورماتور با هستة shell – type: هسته این ترانسفورماتور به صورت دو حلقه چسبیده به هم می باشد و سیم پیچ های اولیه و ثانویه بر روی هم روی ستون وسط پیچیده می شوند. از این نوع نیز در مدارهای اشعه ایکس استفاده می شود.
- مدار ژنراتور اشعه ایکس از دو قسمت تشکیل شده است:
1- مدار ژنراتور اشعه ایکس.
2- تیوپ اشعه ایکس.
- مدار ژنراتور اشعه ایکس بر حسب مقدار ولتاژ عبوری دارای دو قسمت است:
1- مدار اولیه(Control console): ولتاژ عبوری از مداراولیه در محدوده ولتاژهای معمولی یا فشار ضعیف است. پانل کنترل به عنوان قسمتی از مدار اولیه است.
2- مدار ثانویه(فشار قویHigh – Voltage): ولتاژ در محدوده ولتاژهای فشار قوی می باشد.• مدار سادة ژنراتور اشعه ایکس:
o مدار اولیه: فشار ضعیف است و دارای ولتاژ حدود V240 تا 415 می باشد.
- اجزای مدار اولیه:
فیوزها، کلید اصلی، قطع کننده های مدار، اتوترانسفورماتور، جبران کنندة ولتاژ اصلی، کنترل kv، کلید کنتاکتور اولیه، اندازه گیر kv، سیم پیچ اولیه ترانسفورماتور فشارقوی، مدار زمان سنج، مدار گرم کنندة فیلامنت، مدارات جبران کننده.
o مدار ثانویه: فشار قوی است و ولتاژ بیشتر از kvp 75 دارد.
- اجزای مدار ثانویه:
سیم پیچ ثانویه ترانسفورماتور فشار قوی، یکسوکننده های فشارقوی، تیوپ اشعة ایکس، سیم پیچ ثانویه، ترانسفورماتور گرم کننده فیلامنت.
• اتو ترانسفورماتور:
از سیم ضخیمی که به صورت یک سیم پیچ به دور هستة آهنی پیچیده شده تشکیل شده است. تغییرات جریان متناوب در سیم پیچ 100 بار در ثانیه است و میدان مغناطیسی نیز به صورت انبساط و تراکم 100 بار در ثانیه تغییر می کند. در نتیجه ولتاژی به حلقة سیم پیچ و هستة آهنی القا می شود. با لایه لایه کردن هسته می توان از ایجاد جریان های گردابی جلوگیری کرد. با تراکم میدان، ولتاژی به هر حلقة سیم پیچ و در جهت عکس القا می شود.
= ولتاژ اعمالی (ورودی)/ ولتاژ به دست آمده (خروجی)
تعداد حلقه ها که در ولتاژ اعمالی وجود دارند/ تعداد حلقه هایی که ولتاژ خروجی از آنها گرفته ایم
• جبران کننده ولتاژ:
با ثابت نگه داشتن ولتاژ القایی به هر حلقة سیم پیچ اتوترانسفورماتور اثر تغییرات ولتاژ ورودی را جبران می کند. این عمل با تغییر تعداد حلقه هایی که به آنها ولتاژ اصلی القا شده، صورت می پذیرد. در جبران سازی اتوماتیک تغییرات ولتاژ باعث گردش چرخ دنده ای توسط یک میله محوری می شود تا حلقه های بیشتر یا کمتری از سیم پیچ به منبع برق وصل شود.
• کنترل kv:
با اعمال ولتاژ مناسب به سیم پیچ اولیه، از سیم پیچ ثانویه ترانسفورماتور فشار قوی، می توان هر kv دلخواهی را به دست آورد. این کار برای انتخاب ولتاژ مناسبِ حرکت کنترل چرخان که تعداد مناسبی از حلقه های اتوترانسفورماتور را در سیم پیچ اولیه انتخاب می کند، لازم است. مقدار kv مورد نظر بوسیله عقربه روی صفحه مدرج (scale) یا صفحة دیجیتالی نشان داده می شود.
• ترانسفورماتور فشار قوی:
از یک سیم پیچ اولیه و یک سیم پیچ ثانویه تشکیل شده است و وظیفة آن تأمین ولتاژهای بالا (تا kvp 150) برای تولید اشعة ایکس در تیوپ است. در اینجا میدان مغناطیسی از برقراری جریان در سیم پیچ اولیه به وجودآمده و توسط هستة فلزی متمرکز می شود.
o تنظیم ترانسفورماتور:
افت ولتاژی در ترانسفورماتور به وجود می آید که ناشی از تولید گرما در سیم پیچ ها و کاهش ولتاژ خروجی از سیم پیچ ثانویه یا ولتاژ دو سر تیوپ اشعه ایکس می باشد. اگر سیم پیچ ثانویه مدار باز و یا بی بار باشد افت ولتاژ نداریم. اما در حالت بار کامل افت ولتاژ حداکثر خواهد بود. تفاوت ولتاژ پیک ثانویه در شرایط بی باری و بار کامل تنظیم ذاتی ولتاژ نامیده می شود. وقتی جریان ولتاژ افزایش یابد باید ولتاژ اعمال شده به دو سر تیوپ اشعة ایکس کاهش یابد.
o ظرفیت ترانسفورماتور:
در واقع ظرفیت حداکثر، کیلوولت-آمپری (KVA) است که به طور ایمن از سیم پیچ ثانویه می توان گرفت. مثلاً در فلوروسکوپی از جریان کم با ولتاژ بالا استفاده می شود، ولی در پرتونگاری تشخیصی در مدت بسیار کوتاه از جریان زیاد با ولتاژ بالا استفاده می شود.
- مواردی که ظرفیت ترانسفورماتور فشار قوی در دستگاه های رادیوگرافی تشخیصی دربر می گیرد:
1. حداکثر ولتاژی (kvp) که ترانسفورماتور می تواند با ایمنی کامل در شرایط بی بار تحویل دهد.
2. حداکثر جریانی که بیش از یک ثانیه در زمان سرد بودن می تواند عبور دهد که به نام بار لحظه ای یا منقطع نامیده می شود و در اکسپوژرهای تشخیصی به کار می رود.
3. حداکثر جریان ایمنی که بی وقفه می تواند جریان یابد و به نام بار پیوسته موسوم است که در فلوروسکوپی یا رادیوتراپی استفاده می شود.
4. تنظیم ذاتی ولتاژ وقتی حداکثر جریان با بار(loading) ناپیوسته برقرار می شود. این حد نباید از 15% حداکثر kvp در شرایط بی بار بیشتر باشد.
5. تنظیم ذاتی ولتاژ در حداکثر بار پیوسته که مقدار آن نباید از 5% حداکثر kvp در شرایط بی بار بیشتر باشد.
6. درصد مجاز بار اضافی(over load).
7. اطلاعات تکنیکی بیشتر در خصوص علایق بندی، حداکثر افزایش مجاز درجه حرارت در شرایط معین و غیره.
o جبران افت ولتاژ در کابل تغذیه کننده:
بدیهی است تمام انرژیی که در مدار ثانویه استفاده می¬شود، بایستی توسط مدار اولیه تأمین شود. در مدار ایده¬آل که افت انرژی وجود ندارد، توان ثانویه درست برابر توان اولیه است نه بیش از آن. زمانی که توان ثانویه با افزودن kv و یا mA افزایش می یابد، می بایست جریان مدار اولیه نیز افزایش یابد. این کار موجب افزایش افت توان (به صورت گرما) در کابل های تغذیه کننده می شود. مقاومت کابل تأمین کننده نباید از مقدار مشخصی بیشتر باشد. افت ولتاژ در کابل برابر حاصل ضرب شدت جریان در مقاومت R) × (I می باشد. زمانی که لازم است توان ثانویه افزایش یابد، بایستی مقدار جریان اولیه نیز افزایش یابد. مقدار مقاومت Z و نسبت سیم پیچ های x و y عواملی هستند که به طور اتوماتیک اتلاف توان در کابل ها را جبران کرده و توان صحیح در اولیه و در نتیجه ثانویه ثابت نگه داشته می شوند.
• مدارات فشار قوی تشخیصی:
- مدار خود یکسوکننده (یک پالسی):
یکی از اجزاء مدار ثانویه است. چنین مداری اغلب با تیوب اشعه ایکس با آند ثابت استفاده می شود که این تیوپ به عنوان یکسوکننده نیز عمل می کند.
- تیوپ اشعه ایکس با آند ساکن:
در بعضی دستگاه های متحرک، اغلب دستگاه های دندانی و دستگاه های پرتابل استفاده می شود. این تیوپ از حباب شیشه ای که محتوی کاتد و آند است و محفظه ای فلزی مملو از روغن که تیوپ در آن است تشکیل شده.
تیوپ شیشه ای:
حباب خلاء شیشه ای است که از شیشة مخصوص و محکم ساخته شده است و شامل: 1- فیلامنت سیمی (از جنس تنگستن)، 2- متمرکزکننده از جنس مولیبدنیوم یا فولاد، 3- آند مسی که روی آن هدفی از جنس تنگستن است، می باشد.
محفظة تیوپ:
از جنس فولاد بوده که مملو از روغن است و حباب شیشه ای را دربرمی گیرد. این محفظه محلی برای اتصال کابل های فشار قوی داشته و دارای پایه ای است که تیوپ را نگه می دارد.
تمام پرتوهایی که از هدف منتشر می شوند به جز پرتوی که از طریق پنجره رادیولوسنت خارج می شود، توسط لایه سربی که به صورت آستری محفظة تیوپ را پوشانیده، به شدت جذب می شوند. روغن داخل محفظه گرم و منبسط می شود. داخل محفظه وسیله ای بادکنکی است که فضای اضافی بوجود می آورد تا در زمان انبساط فضای لازم را ایجاد کند. وظیفة روغن ایجاد عایق الکتریکی و نیز انتقال گرما از آند به محفظه است. برای انتقال جریان از ترانسفورماتور فشار قوی به تیوپ اشعه ایکس از کابل های فشار قوی استفاده می شود. در این دستگاه تیوپ اشعه ایکس ضمن تولید اشعه ایکس به عنوان یکسوکننده نیز عمل می کند. مزیت این دستگاه نسبت به دستگاه های مجهز به یکسو کننده تمام موج عبارت است از سادگی، کوچکی، قابلیت مانور، ارزان بودن و... و عیب آن محدودیت در درجة حرارت است.
گرمای ایجاد شده در هدف تیوپ اشعه ایکس بر حسب واحد گرمایی ( H.V) به این صورت محاسبه می شود:
(زمان بر حسب ثانیه) T × (میانگین) mA × KVp = واحد گرمایی در ثانیه
در استفاده از دستگاه خود یکسوکننده، زمان اکسپوژر طولانی تر و مقدار mA کمتر خواهد بود. عیب دیگر این دستگاه پائین بودن کارآیی تیوپ و ضرورت افزایش عایق بندی است که این مشکلات توسط کاهنده ولتاژ معکوس کاهش می یابد.
- کاهنده ولتاژ معکوس:
بوسیله کاهنده ولتاژ معکوس، ولتاژ معکوس ثانویه را تقریباً به اندازه ولتاژ مثبت می توان کاهش داد. اجزای این وسیله عبارتند از لامپ دیود گازی (یا دیود خشک) و یک مقاومت درست شده که به طور سری به مدار اولیه وصل می شود.
- یکسوکننده تمام موج(دو پالس):
با استفاده مناسب از یکسوکننده ها در مدار ثانویه، جریان طی نیم سیکل در همان جهت نیم سیکل مثبت، از تیوپ اشعه ایکس می گذرد. بدین خاطر می توان گفت همیشه هدف تیوپ اشعه ایکس مثبت و فیلامنت همیشه منفی خواهد بود. در هر لحظه فقط دو یکسوکننده در مدار قرار می¬گیرد و در هر نیم سیکل جریان نقطه دریک جهت از تیوپ اشعه ایکس عبور می کند.
- مدار پتانسیل ثابت تک فاز جهت switching ثانویه:
اجزای این مدار علاوه بر مدار قرارداری چهار لامپی(valve)، شامل دو خازن و دو لامپ خلاء تریود فشار قوی می باشد. لامپ تریود همان طوری که از نامش پیداست حباب شیشه ای خلاء است که شامل سه الکترود یعنی یک آند، یک کاتد و یک شبکه (grid) می باشد.
آماده سازی اکسپوژر:
با فشار دکمة آماده سازی اکسپوژر فیلامنت های تیوپ اشعه ایکس و لامپ ها (valve) گرم شوند. آند شروع به چرخش می کند و کنتاکتور مدار اولیه برای بر قراری انرژی به ترانسفورماتور فشار قوی بسته می شود.
تولید اکسپوژر:
با فشار کامل دکمه، اکسپوژر آغاز می شود. ولتاژ مثبت به گرید لامپ های تریود اعمال شده و بار منفی گرید خنثی میگردد. سپس جریان از لامپ ها و تیوپ اشعه ایکس عبور می کند. اعمال ولتاژ مثبت پس از زمان مشخص شده با تایمر متوقف گشته و با دادن ولتاژ منفی به گریدها، عبور جریان متوقف می شود.
طرز کار مدار ثانویه:
در لحظه شروع اکسپوژر مقدار ولتاژ یکسوشده ترانسفورماتور صفر است. زیرا خازنها هنوز تخلیه نشده اند. درنتیجه تخلیه آنها توسط لامپهای تریود و تیوپ شروع می شود و ضمن تخلیه، ولتاژ آنها کاسته شده و کم کم با ولتاژ یکسوشده ترانسفورماتور فشار قوی برابر می گردد. ولتاژ ترانسفورماتور فشار قوی تا مقدار پیک افزایش یافته سپس خازنها مجدداً شارژ می شوند. ولتاژ خروجی ترانسفورماتور که شروع به کاهش می کند خازنها تخلیه شان شروع می شود و باز ولتاژها برابر می شوند سپس ولتاژ ترانسفورماتور خود به حداکثر رسیده و خازنها تخلیه می شوند و سپس با اعمال مجدد بار منفی به گرید لامپها، اکسپوژر خاتمه می یابد. در پایان ولتاژ خروجی ترانسفورماتور صفر است و خازنها تا حدی تخلیه شده اند.
کنترل kv (با استفاده از تریودهای فشارقوی):
اختلاف پتانسیل (kv) دو سر تیوپ اشعه ایکس را با تغییر ولتاژ اعمالی به گرید لامپهای تریودی می توان تنظیم کرد. لامپ تریودی را که دارای امپدانس است درنظر می گیریم که مقدارش با بار گرید تغییر می کند. در عمل از اتوترانسفورماتوری استفاده می شود که بتواند کیلوولتاژی بیشتر از حد لازم تولیدکند. پس برای کاهش ولتاژ از لامپ تریودی استفاده می شود.
- مدار سه فاز شش پالس (با شش یکسوکننده):
ژنراتورهای تک فاز به سیم فاز خنثی کننده یا دو سیم فاز برق شهر وصل می شوند ولی ژنراتور سه فاز به سه سیم فاز وصل می شود.
مدار اولیه شامل سه اتوترانسفورماتور، سه سر متصل کننده (کنتاکتور) اولیه، سه سیم پیچ اولیه ترنسفورماتور فشار قوی و... می باشد. طرز کار مدار به صورت زیر است:
جریان فقط در یک جهت از تیوپ اشعه ایکس عبور می کند. جریان از یک یکسوکننده عبورکرده و از یک یکسوکننده دیگر باز می گردد و همیشه جهت جریان در تیوپ از فیلامنت به آند است. نحوه کار مشابه مدار پتانسیل چهار لامپی است، اما منبع برق قوی تری دارد. از تیوپ اشعه ایکس مجهز به کنترل گرید هم به عنوان مولد اشعه ایکس و هم به عنوان سوئیچ ثانویه مدار استفاده می شود که این نوع تیوپ تکرار اکسپوژرهای سریع را که برای سینه فلورگرافی ضروری است تأمین می کند.
• مزایای مدار سه فاز نسبت به مدار تک فاز در زمان اکسپوژر معین:
1- اشعه ایکس بیشتر
2- اشعه ایکس با متوسط طول موج کوتاه تر
• مزایای رادیوگرافیکِ ژنراتورهای اشعه ایکس سه فاز نسبت به تک فاز:
1- تولید پرتو نرم کمتر و کاهش دوز پوست بیمار.
2- تولید اشعه ایکس بیشتردر mA و kvp مشابه.
3- کاهش زمان اکسپوژر.
4- به¬دست آمدن ظرفیت تیوب (tube rating) در زمان اکسپوژر کوتاه.
5- افزایش عمر تیوپ اشعه ایکس به دلیل تحمل حرارتی آن.
- مدار 12 پالس (با 12 یکسوکننده):
با وجود آنکه ولتاژ موجی شکل حاصل از مدار سه فاز در مقایسه با تک فاز نوسان کمتری دارد، در مدار 12 پالس نوسان کمتر است و ولتاژ همواره مقدار ثابتی دارد.
- مدار گرم کننده فیلامنت تیوب اشعه ایکس:
ولتاژ این مدار با انتخاب تعداد مناسب حلقه های اتوترانسفورماتور به دست می آید. نوسان های طولانی مدت توسط جبران کننده، جبران می شود. ولی برای جبران نوسان های لحظه ای از ثابت کننده های استاتیک یا ثابت کننده الکترونیک استفاده می شود.
ثابت کننده استاتیک:
فاقد قسمت متحرک است. از یک ترانسفورماتور و یک خازن تشکیل شده که اتصال آنها به گونه ای است که اثرات القایی و خازنی در یک فرکانس معین، ولتاژ خروجی ثابتی خواهد بود.
ثابت کننده الکترونیکی:
از ترانسداکتور استفاده می شود. (ترانسداکتور، القاکننده ای است که امپدانس آن توسط سیم پیچ جداگانه d.c تغییر پیدا می کند)
- جبران کننده بار الکتریکی فضایی: اثرات بار الکتریکی فضایی را جبران می کند.
* بار الکتریکی فضایی: تجمع الکترون ها در اطراف فیلامنت و مقدار آن زمانی که به دو سرتیوب کیلوولتی اعمال نشود حداکثر است. درصورتی که ولتاژ آند بسیار کمتر از آن باشد که جریان اشباع تولیدکند، الکترون ها در اطراف فیلامنت باقی می ماند.
برای بازگرداندن جریان به مقدار اولیه اش (که توسط بار فضایی کاهش یافته) می توان جریان گرمایی فیلامنت را افزایش داد. تغییر جریان فیلامنت بوسیله جبران کننده بار فضایی بوجود می آید.
- کنترل میلی آمپر:
از تعدادی مقاومت تشکیل شده که به دلخواه می توان به هر کدام ولتاژ فیلامنت تیوپ را اعمال و mA مورد نظر را تولید کرد.
- مقاومت متغیر یا تریمر (Trimmer resistance): مقاومت متغیری است که برای تغییر مقادیر mA به کار می رود. هرگاه تمام مقادیر میلی آمپر از مقدار مورد نظر کمتر باشد، می توان مقاومت تریمر را کاهش داد تا مقادیر mAs به مقدار اولیه شان بازگردد.
- ترانسفورماتور کاهنده فیلامنت:
شامل دو سیم پیچ اولیه و دو ثانویه می باشد یکی برای فوکوس بزرگ و یکی برای فوکوس کوچک می باشد. ولتاژ تغذیه کننده فیلامنت را می توان به هر دو سیم پیچ اولیه اعمال کرد. تنظیم سوئیچینگ مدار به نحوی است که در یک زمان فقط می توان به یک سیم پیچ اولیه انرژی داد.
- سوئیچینگ اکسپوژر (مدار اولیه):
با فشار دکمه اکسپوژر، مدار تایمر فعال می شود که سیم پیچ آهنربایی را فعال کرده و موجب بسته شدن کلید مدار اولیه می شود. جریانی که در این حال از مدارات اولیه و ثانویه می گذرد در هدف تیوپ، اشعه ایکس تولید می کند. در انتهای مدت زمانی که توسط مدار تایمر تعیین می گردد انرژی سولنویید آهن ربا قطع شده و کلید مدار اولیه باز می شود و اکسپوژر خاتمه می یابد. سوئیچ مدار اولیه ممکن است مکانیکی (الکترومغناطیسی) و یا الکترونیکی باشد.
سوئیچ کنتاکتور مکانیکی (الکترومغناطیسی)
1- اجزای ثابت شامل:
الف– سولنوئید که سیم پیچی آن با مدار تایمر به صورت موازی است.
ب– هسته که هنگام عبور جریان از سولنویید مغناطیسی می شود.
ج– تعدادی اتصالات مسی.
2- اجزای متحرک شامل:
الف– اتصالات مسی.
ب– قطعه مغزی بزرگ که در هنگام عبور جریان از سولنویید به سمت هسته آن کشیده می شود.
• ترانسفورماتورهای سه فاز:
برای اینکه بتوانیم ولتاژ تقریباً c 1 در تیوب اشعه ایکس تولید کنیم از ژنراتورهای ولتاژ بالای سه فاز استفاده می کنیم که سه سیم پیچ در طرف اولیه و سه سیم پیچ در طرف ثانویه خود به صورت ستاره یا مثلث دارند، که با توجه به نحوه سیم بندی به سه نوع زیر تقسیم بندی می شود:
الف) شش پالس، شش یکسوکننده.
ب) شش پالس، دوازده یکسوکننده.
ج) دوازده پالس.
afsanah82
10-27-2011, 11:37 AM
انتشار اشعه ایکس
یک الکترون می تواند در لایه های اتمی جابه جا شود و یک لایه به لایه ای که هنوز پر نشده نقل مکان پیدا می کند. اگر این انتقال به لایه پائین تر باشد با آزاد شدن انرژی همراه بوده که میزان این تابش انرژی با اختلاف سطح انرژی دو لایه برابر خواهد بود. اگر این تابش انرژی شکل فوتون به خود گرفته و دارای کمیت انرژی کافی باشد. اصطلاحاً اشعه ایکس نامیده می شود. بالعکس اگر حرکت الکترون به لایه بالاتر باشد، این انتقال مستلزم جذب مقداری انرژی توسط الکترون است که مثلاً می توان با تابش اشعه ایکس به آن، این انرژی را تأمین کرد. در تولید اشعه ایکس از سه خاصیت اتمهای تنگستن در هدف لامپ مولد اشعه ایکس استفاده می شود:
1- میدان الکتریکی
2- انرژی همبستگی مدارات الکترونی
احتیاج اتم به قرارگرفتن در پائین ترین وضعیت انرژی.
اثر متقابل اشعه ایکس و ماده
فوتون های اشعة ایکس ممکن است با الکترون های مداری یا هستة اتم ها برخورد نمایند که البته در محدودة انرژی اشعة ایکس تشخیص برخوردها غالباً با الکترون های مداری می باشد. 5 راه اصلی برای برخورد یک فوتون اشعة ایکس با ماده وجود دارد:
1. پراکندگی همدوس Coherent Scattering
2. اثر فتو الکتریک Photoelectric effect
3. پراکندگی کمپتون Compton Scattering
4. تولید جفت Pair Production
5. تجزیه توسط فوتون Photodisintegration
1- پراکندگی همدوس
برخوردی است که بدون ایجاد هرگونه تغییری در طول موج پرتو، فقط جهت آن را تغییر می¬دهد. این برخورد به 2 صورت پراکندگی تامسون و ریلی وجود دارد.
در پراکندگی تامسون یک الکترون منفرد در برخورد شرکت می نماید و لیکن پراکندگی ریلی از برخورد مشترک با تمام الکترون های یک اتم نتیجه می گردد. در محدودة انرژی ایکس تشخیص تعداد کمی پراکندگی همدوس رخ می دهد که گرچه موجب مه آلودگی فیلم می شود ولیکن اهمیت چندانی ندارد.
2- اثر فتوالکتریک
در این برخورد یک فوتون تابشی با انرژی کمی بیشتر از انرژی همبستگی یک الکترون لایة k به یکی از الکترون های این مدار برخورد کرده و آن را از مدارش خارج می کند. تمام انرژی فوتون به الکترون انتقال می یابد. این الکترون به صورت فوتوالکترون در فضا رها می شود. جای خالی الکترون در لایة k توسط الکترون از لایة مجاور پر می گردد. این الکترون مداری انرژی به شکل اشعة ایکس از دست می دهد که اشعة ایکس اختصاصی گفته می شود و جزء خصوصیات هر عنصر می باشد. برخورد فتوالکتریک به دو عامل انرژی اشعه و عدد اتمی مادة جاذب بستگی دارد و از نقطه نظر کیفیت تصویر مطلوب می باشد؛ چرا که عالی ترین کنتراست را بدون تولید میزان قابل توجهی از تشعشعات اسکتر تولید می نماید ولی متاسفانه اکسپوژر بیمار در مقایسه با سایر برخوردها بیشتر است.
3- پراکندگی کمپتون
در این برخورد یک فوتون تابشی با انرژی نسبتاً بالا با یک الکترون آزاد از لایة خارجی اتم برخورد کرده و آن را از مدارش خارج می نماید. فوتون مذبور منحرف شده و در جهت جدیدی به عنوان اشعة اسکتر حرکت می نماید. تقریباً تمام اسکترها از این برخورد ناشی می شوند. احتمال وقوع یک برخورد کمپتون به میزان کل الکترون هایی که در یک جسم کاذب وجود دارد متکی می باشد. این برخورد به عدد اتمی مادة جاذب بستگی ندارد؛ ولی به هرحال تحت تأثیر انرژی پرتو و دانسیتة مادة جاذب می باشد.
این دو نوع برخورد در محدودة انرژی پرتوهای ایکس تشخیصی رخ می دهند.
در تولید جفت یک فوتون با انرژی زیاد تحت تأثیر نیروی هستة اتم، انرژی اش به دو ذره تبدیل شده و خود ناپدید می شود. دو ذره، یکی الکترون معمولی و دیگری پوزیترون می باشد. این برخورد با فوتون هایی که انرژیشان کمتر ازmev 02/1 می باشد رخ نمی دهد.
در تجزیه توسط فوتون، هستة یک اتم توسط یک فوتون پرا نرژی تجزیه می شود. قسمت خارج شده از هستة اتم ممکن است یک نوترون یا پروتون، ذرة آلفا و یا یک دسته از ذرات باشد. فوتون می بایست انرژی کافی برای غلبه بر انرژی همبستگی هسته به میزان mev7 تا 15 را داشته باشد.
به طور کلی در انرژی های پائین برخورد فتوالکتریک متداول تر می باشد؛ در حالی که در انرژی های بالا برخورد کمپتون غالب است.
1.4. تولید اشعه ایکس
هنگامی که یک جریان الکترونی با سرعت زیاد به هدف برخورد کند، شتاب خود را از دست داده و با تبدیل انرژی ایجاد اشعه ایکس می کند.
به طور کلی اشعه در اثر دو فرایند تولید میشوند:
1- پدیده ترمزی در این پدیده الکترونها به دلیل انرژی جنبشی که دارند به داخل اتمهای آند وارد میشوند و تحت تاثیر میدان اتمهای سنگین هدف از مسیر اولیه منحرف شده و دارای تغییر سرعت و کاهش انرژی میشوند. این انرژی به صورت پرتو تابیده میشود. در این فرایند راندمان تولید اشعه بسیار کم و در حدود کمتر از انرژی میباشد. در این طیف ماکزیمم انرژی مربوط به الکترونی است که بیشترین انحراف را توسط هسته داشته و هیچگونه اتلافی در انرژی آن صورت نپذیرفته است. مینیمم انرژی نیز مربوط به مواد جاذب سرراه فوتون ها است که چه کسری از انرژی آنها را جذب کرده اند. قله انرژی نیز مربوط به بالاترین انرژی اعمالی به تیوب است.
2- پدیده تابش اختصاصی: در این پدیده الکترون های تابیده شده از فیلامان به الکترون های مدارهای داخلی اتم های هدف نظیر لایه های و برخورد می کنند و باعث کنده شدن این الکترون ها از مدار مربوطه می شوند و لذا در این لایه یک حفره به وجود می آید. با پُرشدن این حفره توسط الکترون های لایه های بالاتر، اختلاف انرژی دو لایه به صورت فوتون از ماده هدف خارج می شود. طیف اختصاصی برای تنگستن که عنصر سازنده آند در لامپ های اشعه است و می باشد.
اگر شدت باریکه الکترونی را در نظر بگیریم، تولید نور و گرما خواهیم داشت. یعنی در سطح آند از انرژی اولیه باریکه الکترونی تشعشع خواهیم داشت. بعد از فیلتراسیون ذاتی که در اثر پنجره خروج تشعشع صورت می گیرد این شدت به می رسد و در صورت استفاده از فیلتراسیون افزوده این شدت، تا کاهش می یابد. اما همین در صد کم حاوی تعداد زیادی فوتون است مثلاً در یک رادیوگرافی سینه با شرایط معمول در حدود عدد فوتون وجود دارد.
تاثیر انرژی باریکه پرتو بر کیفیت تصویر نهایی: میزان معرف قدرت نفوذ پرتو در بیمار و کیفیت تصویر نهایی است. پائین باعث ایجاد کنتراست زیاد و تمایز بهتر بافتهای نرم میشود. به همین دلیل در ماموگرافی از های پائین استفاده میشود.
بالا باعث افزایش انرژی سیم و افزایش میزان نفوذ تشعشع در بافت و کاهش کنتراست میشود.
به طور کمی مقدار اشعه دریافتی در گیرنده تصویر با توان دوم رابطه دارد.
در مورد رابطه با دانسیته تصویر یک رابطه تجربی وجود دارد. این رابطه بیان میکند که در زیر به ازای هر تغییر، اکسپوژر ما نصف یا دو برابر میشود. در مقادیر بالای این تغییر به ازای هر تغییر رخ میدهد.
تشکیل تصویر اشعه ایکس
عامل تشکیل تصویر، تضعیف متفاوت اشعه ایکس به هنگام عبور از نواحی مختلف بدن (به دلیل اختلاف چگالی و ضریب جرمی در بافتهای مختلف) است.
قانون لامبرت- بیر تضعیف اشعه ایکس را این گونه بیان می کند:
I (z) = I0exp (-µpz) I (z) = شدت
I0 = ایکس شدت اولیه اشعه
µ = ضریب تضعیف خطی
P = چگالی
Z = فاصله بین صفحه منبع و صفحه اندازه گیری
در این رابطه مولد میدان اشعه ایکس یک منبع تک انرژی اشعه ایکس است.
ضریب تضعیف وابسته به انرژی فوتون منبع و عدد اتمی عناصر بافت است.
در محدوده تشخیص (زیر kev 200) سه روش برای تضعیف اشعه ایکس مورد استفاده قرار می گیرد:
1- پراکندگی همدوس، 2- جذب فوتوالکتریک و 3-کامپتون.
• پراکندگی رایلی (همدوس):
به دلیل انحراف باریکه های اشعه ایکس است که از تحریک اتمها (به خاطر پرتو تابنده) و گسیل مجدد امواج نتیجه می شود و در انرژی های کم (زیر kev 50) رخ می دهد.
• جذب فوتوالکتریک:
فوتون اشعه ایکس با جداشدن یک الکترون با پیوند محکم جذب می شود. انرژی جنبشی الکترون به صورت گرما پراکنده می شود و الکترونی از لایه مجاور به جای خالی ایجاد شده می آید. حرکت الکترون با تشعشع فلوئورسنت همراه است. ضریب تضعیف جرمی در این جا متناسب با توان سوم Z است و در انرژی های فوتونی بین 20 تا 50 kev رخ می دهد.
• پراکندگی ناشی از اثر کامپتون:
به علت برخورد بین فوتون اشعه ایکس با یک الکترون آزاد یا با الکترون یک لایه خارجی که پیوند ضعیف تری دارد ایجاد می شود و این برخورد باعث تغییر جهت و کم شدن افت انرژی اشعه ایکس و پراکندگی الکترون است. این پراکندگی اثر مهم در تخریب تصویر دارد و در انرژی های بین kev 50 تا kev 200 رخ می دهد.
اثر فوتوالکتریک در موادی با عدد اتمی پائین و انرژی کم غالب است.
پراکندگی کامپتون در انرژیهای بالا غالب است.
تفاوت در ضریب تضعیف جرمی کنترل کننده تشکیل تصویر در رادیولوژی است.
برای یافتن یک استخوان شکسته در انرژی های فوتونی متوسط (50 تا kev 70) کار می شود تا اختلاف ضریب تضعیف استخوان و بافت نرم قابل مشاهده باشد. با توجه به قانون لامبرت- بیر استخوان بسیار بیشتر از بافت نرم اشعه ایکس را جذب می کند.
این تفاوتها را با محیط کنتراستی می توان افزایش داد. دو محیط کنتراست مثبت و منفی داریم. محیط کنتراست منفی چگالی و تضعیف جرمی بیشتری دارد. مثل دی اکسیدکربن و هوا (بطن نگاری). در محیط کنتراست مثبت عدد اتمی بالا داریم مثل باریم و ید(آنژیوگرافی).
afsanah82
10-27-2011, 11:37 AM
فیلتر نمودن:
روشی است که در آن انرژی متوسط یک دسته اشعة ناهمگن با عبور از یک ماده جاذب افزایش می یابد.
با جذب نمودن فوتون های کم انرژی از دسته اشعه، قبل از رسیدن به بیمار می توان بافت ها را محافظت نمود. تنها عمل فیلترها در رادیولوژی تشخیصی کاهشِ دوز دریافتیِ بیمار است. فیلترها معمولاً یک صفحة فلزی می باشند که بین بیمار و لامپ اشعة ایکس قرار می گیرند.
دسته اشعة ایکس بوسیله مواد جاذب در سه سطح مختلف فیلتر می شوند که شروع آن از منبع اشعه می باشد:
1- لامپ اشعة ایکس و حفاظ آن( فیلتراسیون ذاتی)
2- صفحات فلزی که در مسیر دسته اشعة ایکس قرارگرفته است.( فیلتراسیون اضافی)
3- بیمار
این فیلتراسیون در نتیجة اشعة ایکس در حین عبور آن از لامپ و حفاظ آن رخ می دهد. فیلتراسیون ذاتی از 5/0 تا 0/1 میلیمتر معادل آلومینیوم متغیر می باشد.
معادل آلومینیوم: ضخامتی از آلومینیوم است که تضعیفی مشابه ضخامت ماده مورد نظر در اشعه ایجاد می کند. محفظة شیشه ای بیشترین سهم را در این فیلتراسیون دارا می باشد.
این فیلتراسیون از قراردادن مادة جاذب در مسیر دسته اشعة ایکس نتیجه می گردد. آلومینیوم و مس دو ماده ای هستند که معمولاً به عنوان مادة صافی انتخاب می شوند. مس با عدد اتمی 29 فیلتر خوبتری برای تشعشعات با انرژی بالا می باشد و آلومینیوم با عدد اتمی 13 یک صافی عالی جهت تشعشعات کم انرژی و یک صافی خوب برای منظورهای عمومی می باشد.
پس از انتخاب ماده، گام بعدی ضخامت مطلوب فیلتر می باشد. درصد تضعیف اشعة ایکس در ضخامت های مختلف متفاوت است.
آلومینیومی به ضخامت2 میلیمتر تمام فوتون های با انرژی کمتر از20 را حقیقتاً جذب می کند، لذا حداکثر بازده فیلتراسیون با بکارگیری این ضخامت بدست می آید.
این نوع فیلترها برای بدست آوردن دانسیته یکنواخت بر روی فیلم در مواقعی که ضخامت قسمت مورد آزمایش یکسان نیست استفاده می شود.
این نوع فیلترها به طور گسترده ای در درمان بوسیله اشعة ایکس استفاده می شوند.
فیلترهای فلز سنگین( فیلترهای لبة k):
در این فیلترها از لبة جذب k عناصر با عدد اتمی بیشتر از60 استفاده می نمایند که هنگام تصویربرداری با باریم و یا ید مزایای خود را آشکار می سازند. فیلتر فلز سنگین با کاهش در فوتون های کم انرژی دوز جذبی بیمار را کاهش می دهد و با کاهش فوتون های پر انرژی کیفیت تصویر بهبود می یابد. در واقع تعداد زیادی از فوتون ها که در محدودة خاصی از انرژی که بیشترین استفاده را در تصویرگیری تشخیصی دارند تولید می شوند.
از این فیلترها در لامپ های با هدف مولیبدنیوم جهت استفاده در ماموگرافی استفاده می شود. اثر فیلترها بر روی اکسپوژر بیمار و فاکتورهای اکسپوژر فیلترها باعث کاهش اکسپوژر بیمار می شوند به طوری که یک فیلتر 3 تا80% باعث کاهش اکسپوژر بیمار می شود. عمده ترین عدم مزیت فیلترها کاهش شدت اشعه ایکس می باشد. لذا برای جبران کاهش شدت می بایست فاکتورهای تابش (معمولاً زمان) را افزایش دهیم.
کولیماتور
وسیله ای است برای محدود کردن اشعه ایکس به کار می رود. به خروجی تیوب اشعه ایکس در محفظه تیوب وصل می شود تا اندازه و شکل شعاع اشعه ایکس را تنظیم کند.
کلیماتور دارای دو دریچه است می تواند با بازو بسته شدن و محدوده و تابش اشعه ایکس را تغییر دهد. هر دریچه شامل چهار صفحه سربی است که به صورت زوجهابی مستقل حرکت می کنند.
وقتی هردو زوج صفحات صفحات کاملا بسته شوند صفحه هایشان در مرکز میدان اشعه تلاقی می کنند.
میدان اشعه ایکس با شعاع نوری از یک چراغ نوری در کلیماتور روشن می شود. شعاع نوری به وسیله آینه ایی با زوایه 45 منحرف می شود کانون اشعه ایکس چراغ باید از مرکز اشعه ایکس فاصله یکسان داشته باشند یک کلیماتور می تواند مرکز میدان اشعه ایکس را نیز معین کند.
afsanah82
10-27-2011, 11:38 AM
گرید:http://www.prin.ir/cache/multithumb_thumbs/b_300_400_16777215_0_http___www.radiology-museum.be_objects_O-133.jpg
در رادیوگرافی، شبکه یا گرید شامل یک سری از تیغه های سربی است که به وسیلة مواد شفاف نسبت به اشعه از یکدیگر جدا شده اند. این وسیله مؤثرترین راه جهت حذف پرتوهای ثانویه ناشی از میدان های بزرگ است. گریدها با جذب پرتوهای ثانویه قبل از آنکه به فیلم برسند، کنتراست را بهبود می بخشند.
3 روش جهت ارزیابی عملکرد گرید:
1- عبور پرتوهای اولیه (TP ( Primary Transmission
2- ضریب بوکی (B ( Bucky Factor
3- ضریب بهبود کنتراست (K (Contrast improvement factor
اندازه گیری درصد عبور پرتوهای اولیه از یک گرید می باشد که به صورت ایده آل یک گرید می بایست پرتوهای اولیه را به میزان صددرصد از خود عبور دهد.
TP= درصد پرتوهای عبوری اولیه 100 × P I / TP = IP
IP= شدت پرتوها با گرید P Iَ = شدت پرتوها بدون گرید
اندازه گیری های مختلف نشان می دهد که هنگام استفاده از گرید، کاهش قابل توجه ای در میزان پرتوهای عبوری ایجاد می گردد.
پرتوهای عبوری/ پرتوهای تابشی=B (ضریب بوکی)
هرچه ضریب بوکی بیشتر باشد، شرایط اکسپوژر و پرتو دریافتی بیمار بیشتر خواهدشد.
ضریب بهبود کنتراست نسبت کنتراست با گرید به کنتراست بدون گرید میباشد.
کنتراست بدون گرید/ کنتراست با گرید=K=
این معیار توانایی گرید در بهبود کنتراست که وظیفه اصلی آن می باشد را نشان میدهد.
این ضریب به kVp ، اندازه میدان تابش ضخامت فانتوم بستگی دارد. زیرا این سه عامل میزان پرتوهای ثانویه را تعیین می کند. همچنین افزایش کمیت پرتوهای ثانویه موجب ضعیف تر شدن کنتراست و کاهش این ضریب می گردد.
گریدی که در انرژی های پائین خوب تر عمل می نماید. در برابر پرتوهای انرژی بالا نیز خوب تر عمل می کند.
عبارتست از کاهش پرتوهای اولیه به سبب بازتاب تصویر تیغه های سربی به صوت عریض تر از بزرگنمایی معمولی شان این مسأله در نتیجة رابطه هندسی ضعیف بین دسته اشعة اولیه و تیغه های سربی گرید حاصل می گردد.
میزان قطع گرید در گریدهای با نسبت بالا و فاصله کانونی کوتاه تر بیشتر است.
1- معکوس قرارگرفتن گریدهای کانونی:
به صورت قطع گرید شدیدی در محیط اطراف همراه با یک باند سیاه اکسپوژر در مرکز فیلم و عدم اکسپوژر در دورتادور فیلم مشاهده می شود. هر چه نسبت گرید بالاتر باشد ناحیه اکسپوژر شده، باریک تر می باشد.
2- جابجایی عرضی گرید _ زاویه داربودن گرید:
دراین حالت در سرتاسر سطح گرید کاهش یکنواختی در پرتوهای اولیه ایجاد می گردد و کلیشه رادیوگرافی حاصله به طور یکنواخت روشن می باشد. میزان قطع گرید در این حالت با افزایش نسبت گرید، فاصله از خط کانونی، افزایش و همراه با افزایش فاصله کانونی کاهش می¬یابد. این اثر را با استفاده از گریدهای با نسبت پائین و فاصلة کانونی زیاد می توان تاحدی اصلاح کرد.
3- خارج از کانون بودن گرید:
در این حالت قطع گرید به تدریج با دورشدن از مرکز فیلم ازدیاد می یابد قسمت مرزی فیلم تحت تأثیر فرارنگرفته ولیکن قسمت های محیطی روشن می باشند.
کاهش پرتوهای اولیه مستقیماً با نسبت گرید و فاصله از خط مرکزی متناسب می باشد.
4- ترکیبی از حالات2 و3:
این حالت متداول ترین نوع شناخته شده قطع گرید می باشد. که منجر به تابش غیریکنواخت فیلم شده و در نتیجه فیلم در یک طرف سفید و در سمت دیگر تیره خواهدشد.
میزان قطع گرید به طور مستقیم با نسبت گرید و فاصله از خط کانونی و به طور معکوس با فاصلة کانونی گرید رابطه دارد.
گرید متحرک بوسیلة دکتر پوتر در سال 1920 اختراع گردید. گرید متحرک جهت محونمودن سایة تیغه های سربی از روی تصویر استفاده می شود. جهت اجتناب از ایجاد تصاویر خطوط بر روی فیلم در یک گرید متحرک دو نکته باید توجه شود: 1- گرید بایستی به اندازة کافی سریع حرکت کند. 2- حرکت عرضی گرید نمی بایست با پالس های مولد اشعة ایکس همزمان باشد.
این نوع گریدها گران قیمت بوده و در معرض نقص می باشند و ممکن است موجب لرزش تخت شوند. مهم تر اینکه موجب افزایش دوز تابشی بیمار می شوند.
براساس یک مصلحت گرایی بین کیفیت فیلم و اکسپوژر بیمار صورت می گیرد. گریدهای با نسبت بالا، فیلم هایی با کنتراست بهتر عرضه می نمایند؛ ولیکن در عوض اکسپوژر بیمار را افزایش می دهند. عموماً گریدهای با نسبت پائین برای پرتوهای با انرژی کم کافی می باشند. گریدهای 8:1 می بایست با انرژی های تابشی کمتر از kV90 و گریدهای 12:1 برای انرژی های بالاتر به کار برده شوند.
تکنیکی دیگر برای حذف پرتوهای ثانویه در میدان های وسیع رادیوگرافی می باشد. در این تکنیک فیلم در فاصله دورتری از بدن بیمار قرار می گیرد و پرتوهای ثانویه به سادگی در مسیر برخورد به فیلم قرار نمی گیرند.
در اثر ازدیاد فاصله عوامل اکسپوژر در این تکنیک در مقایسه با گرید بیشتر می باشد. ولی اکسپوژر بیمار عموماً در روش فضای خالی کمتر است؛ چرا که گرید مقداری از پرتوهای اولیه را جذب می نماید.
بوکی یا گرید شامل تعداد زیادی تیغه سربی است که توسط فضاهای شفاف نسبت به اشعه از هم جدا شده اند
اشعه ایکس اولیه در همان محورها که تیغه های سربی قرار دارند می باشد و از بین آنها می گذرد و به فیلم رادیولوژی می رسد بدون اینکه بر آن اثر گذارد اشعه پخش شده از نقاط مختلف در بدن بیمار ایجاد شده و در جهات مختلف حرکت می کند لذا بیشتر آنها بوسیله تیغه های سربی جذب می شوند
نسبت بوکی عبارت است از نسبت ارتفاع تیغه های سربی به فاصله آنها
سه معیار برای ارزیابی کار گرید وجود دارد:
1- ضریب بهبود عملکرد
2- ضریب انتقال اولیه (میزان اشعه رسیده به فیلم با وجود گرید نسبت به اشعه رسیده به فیلم بدون گرید)
3- ضریب بوکی
حرکت گرید:
اگر بوکی ثابت باشد تصویر تیغه های سربی روی فیلم ظاهر می شود. حرکت بوکی این تصویر را از فیلم محو می کند. حرکت بوکی همزمان با شروع چرخش آند تیوب یا همزمان با شروع تابش آغاز می شود.
شرایط تابش با گرید متحرک به دلیل خطای انحراف جانبی و به سبب گسترش تابش روی تمام سطح فیلم کمی از گرید ثابت بیشتر است.
در دستگاههای رادیولوژی دونوع بوکی وجود دارد:
1- بوکی تخت:روی تخت وزیر صفحه رویی تخت قرار می گیرد. برای عکسبرداری از بیمار دو حالت خوابیده استفاده می شود.
2- بوکی ایستاده(بوکی استند): به صورت یک دستگاه جداگانه است وبرای عکسبرداری در وضعیت ایستاده و به کار می رود.
afsanah82
10-27-2011, 11:40 AM
فیلم
امروزه دو گروه فیلم در بخش های رادیولوژی استفاده می شوند:
1- فیلم های تابش مستقیم یا فیلم های دارای صفحة تقویت کننده که به صورت ترکیبی از اشعة ایکس و نور مرئی تحت تابش قرار می گیرند. به طور کلی به این گروه فیلم های اشعة ایکس می گویند.
2- فیلم هایی که فقط با نور تحت تابش قرار می گیرند. مانند فیلم های کپی برداری دانسیته و فلووگراف تمام فیلم های گروه دوم یک طرفه می باشند. ولی فیلم های گروه اول می توانند یک طرفه یا دو طرفه باشند.
ساختمان فیلم(Film construction):
هر فیلم شامل قسمت های زیر می باشد:
1- پایة فیلم:
امروزه از پلی استر استفاده می شود. پایة فیلم عامل برای نگهداری لایة امولسیون فیلم و برای عبور نور است که بوسیلة آن تصویر می تواند مشاهده شود. ضخامت پایة فیلم بستگی به نوع فیلم و موارد استفادة آن دارد. ضخامت پایة فیلم های رادیوگرافی معمولی 18/0 میلیمتر است.
2- قسمت زیر لایه: Subbing Layer
این قسمت به منظور اطمینان بیشتر از چسبیدن لایة امولسیون به صورت صاف به پایة فیلم درحین پوشش امولسیون بر روی پایه و جلوگیری از جداشدن امولسیون از پایة فیلم در حین ظهور و ثبوت است. این ماده در واقع ترکیبی از ژلاتین محلول و حلال پایه فیلم میباشد.
3- لایة امولسیون the emulsion layer
این لایه از کریستال های هالید نقرة معلق در ژلاتین تشکیل شده است. امروزه کریستال های پهن جایگزین کریستال های گرد شده اند که در این حالت حساسیت و سرعت فیلم افزایش زیادی پیدامی کند. همچنین مقادیر زیادی از نور تابشی را جذب کرده و نور کمتری به امولسیون طرف دیگر فیلم می رسد و موجب کاهش ناواضحی ناشی از اثر متقاطع می شود.
4- لایة محافظ the super coat layer
این لایه، لایة نازکی از ژلاتین خالص می باشد که بر روی امولسیون کشیده می شود. کار آن محافظت از لایة امولسیون در برابر سائیدگی و ایجاد الکتریسیتة ساکن در حین استفاده از فیلم می باشد و همچنین ایجاد سطحی صاف و صیقلی بر روی فیلم برای جلوگیری از تجمع گردوغبار.
لایة ضد پیچیدن فیلم Non – curl backing:
این لایه فقط در فیلمهای یک طرفه استفاده میشود. به منظور از بین بردن یا کاهش تمایل به پیچیدن در فیلمهای یک طرفه ، لایه هایی را در طرف دیگر پایه فیلم اضافه میکنند.این لایه ها از یک لایه « زیر لایه » و یک لایه ژلاتین تشکیل شده است.
لایه ضد هاله Anti halation layer:
برخی از نورهای تابشی از لایة امولسیون عبورکرده، به پایة فیلم می رسند. در این حالت یا از پایه عبور می کنند و یا به طور کامل به سمت امولسیون منعکس می شوند و هاله هایی را در تصویر اصلی ایجاد می کنند. به این پدیده هاله سازی گفته شده و موجب ناواضحی تصویر می شود.
با افزودن یک رنگیزه به لایة ضد پیچیدن فیلم این اثر خنثی می شود که در اصطلاح به آن لایة ضدهاله گفته می شود. این رنگیزه در طول عمل ظهور از طرح فیلم برداشته می شود.
فیلم هایی که در تصویربرداری پزشکی استفاده می شوند:
A- فیلم های دوطرفه: این فیلم ها در دو سمت خود لایة امولسیون را دارا هستند.
به دو صورت:1- بدون صفحات تشدید کننده؛ مانند فیلم های داخل دهانی و فیلم های جراحی کلیه و فیلم های دوزیمتری. 2- فیلم های دارای صفحات تشدیدکننده.
B- فیلم های یک طرفه: فقط در یک سمت خود لایة امولسیون را دارا هستند.
شامل: 1- فیلم های دارای یک صفحة تشدیدکننده مانند فیلم های ماموگرافی.
2- فیلم های متوفلوروگرافیک مانند فیلم های سینمایی و فیلم های حلقه ای 105 و 70 میلیمتر و فیلم های صفحه ای 100 میلیمتر.
3- فیلم های مخصوص متوگرافی با لامپ پرتو کاتدی (CRT) مانند فیلم های پلوراید.
4- فیلم های کپی برداری.
5- فیلم های تفریق دانسیته.
6- فیلم های مخصوص استفاده در تصویرسازی لیزری
اطلاعات کامل در قسمت "اصول تاریکخانه" موجود میباشد.
کاست :
محفظه ای برای نگهداری فیلمهای حساس به نور می باشد. در این بخش علاوه بر بررسی کاستهای امروزی که صفحات تشدید کننده را در تماس کامل و یکنواخت با فیلم قرار می دهند، کاستهای دیگری که برای اهداف ویژه استفاده می شوند نیز مورد بررسی قرار می گیرند.
کاستهای x-ray با صفحه تشدید کننده،
وظیفه کاست
1) نگهداری از صفحات تشدید کننده و محافظت آنها در برابر آسیب.
2) جلوگیری از ورود نور به کاست و مه آلوده کردن ( fog ) فیلم.
3) ایجاد تماس کامل و یکنواخت بین فیلم و صفحات تشدید کننده.
4) جلوگیری از آلوده شدن و نشستن گرد و غبار برروی صفحات تشدید کننده.
خصوصیات یک کاست مرغوب
1) محکم و مقاوم در برابر کارهای روزانه.
2) وزن سبک برای آسان بودن حمل و نقل آن.
3) باز و بسته شدن آن راحت باشد، به طوری که به راحتی بتوان آن را در نور ایمنی باز کرد.
4) فاقد هر نوع لبه تیز یا گوشه ای که موجب آسیب به بیمار یا کارکنان شود، باشد.
5) قسمت جلویی کاست می بایست حداقل جذب اشعه را داشته باشد و ضخامت آن یکنواخت باشد و فاقد هر نوع ناصافی باشد، زیرا تصویر ناصافی برروی فیلم می افتد.
6) باید دارای یک روزنه مخصوص یا نوار سربی جهت ثبت مشخصات بیمار باشد.
7) در سطح پشتی آن باید یک ورقه نازک سربی برای کاهش اشعه های عبوری از کاست و در نتیجه کاهش خطر اشعه های برگشتی (back scatter ) داشته باشد.
8) در طراحی و ساخت کاست می بایست از موادی استفاده شود که موجب ایجاد حداکثر تماس بین فیلم و صفحات تشدید کننده شوند ( مانند اسفنج و غیره ).
9) در ساخت بدنه کاست از موادی مانند وینیل ( vinyl ) یا مواد دیگر استفاده شود تا گرفتن کاست راحت تر باشد.
10) در اندازه تمام فیلمهای موجود باید کاست وجود داشته باشد.
11) باید مجهز به گارانتی کیفیت در حین خرید باشد.
ساختمان کاست
کاست از یک قسمت قدامی ( front ) و یک قسمت خلفی ( Back ) تشکیل شده است و این دو قسمت توسط یک لولا به همدیگر متصل شده اند. برروی سطح پشتی کاست یک ورقه نازک از سرب قرار گرفته است و بر روی آن یک اسفنج پلاستیکی فشرده می چسبد و بر روی آن یک صفحه تشدید کننده روی اسفنج متصل می شود.
قسمت داخلی سطح قدامی کاست که بعضی مواقع به اسم کاست ( cassette well ) شناخته می شود، دارای یک صفحه تشدید کننده و یک قطعه کوچک سربی که برای ایجاد ناحیه بدون تابش بر روی فیلم استفاده می شود، می باشند. این ناحیه برای ثبت مشخصات بیمار به کار برده می شود.
در برخی از کاستها، زیر صفحه تشدید قدامی کاست نیز یک لایه اسفنج متراکم می گذارند. شرکتهای مختلف از قفلهای گوناگونی برای کاستها استفاده می کنند. مثلاً عده ای از آنها قفلهای فنری و عده ای دیگر از قفلهای میله ای لغزشی استفاده می کنند، اما در تمام آنها هدف اصلی چیزی نیست جز اینکه در حالت بسته از ورود نور به داخل کاست جلوگیری کند و با فشار اسفنج متراکم تماس کامل و یکنواختی بین فیلم و صفحات تشدید کننده به وجود آورد.
تمامی قسمتهای فلزی یا پلاستیک درون کاست باید با رنگ مشکی پوشیده شوند تا از انعکاس نور در کاست جلوگیری شود، باید خاطر نشان ساخت که کاستهایی برای آینده طراحی شده اند که در آنها قسمت پشت کاست خمیده ساخته می شود. این کار باعث ایجاد تماس کامل بین فیلم و صفحه تشدید کننده می شود.
موادی که در ساختمان کاست به کار برده میشود.
از زمانی که تصمیم به ساخت کاستهای سبک وزن گرفته شود، مواد سنتزی زیادی مورد استفاده قرار گرفت.
قسمت قدامی کاست Cassette Front
قسمت قدامی کاست باید دارای ضخامت و چگالی یکنواخت و فاقد هر نوع ناصافی باشد زیرا این ناصافی ها روی فیلم تصویر میشوند. همچنین به منظور به حداقل رساندن جذب اشعه توسط جدار قدامی کاست بهتر است جدار قدامی کاست را مطابق با استاندارد انگلستان ( British standard ) ساخت. بر اساس این استاندارد در صورتی که جدار قدامی کاست از فلز ساخته شده است، ضخامت معادل آلومینیوم آن نباید بیش از 6/1 میلی متر در kvp 60 باشد. در صورتی که از پلاستیک استفاده شود ضخامت معادل آلومینیوم آن نباید بیش از 2 میلی متر باشد.
امروزه برای ساخت قسمت قدامی کاست از فلزات ( مثلاً آلومینیوم ) ، ورقه های پلاستیکی یا فیبرکربنی استفاده می شود. زیرا این مواد از مزایای زیر برخوردارند:
1) مقاوم و محکم هستند.
2) وزن سبکی دارند.
3) اشعه را به مقدار کم جذب می کنند.
استفاده از کاستهای فیبرکربنی موجب کاهش در بیمار به مقدار زیاد می شود زیرا اشعه را به مقدار کمتری جذب می کند به خصوص در کلیوولتاژهای پائین.
قسمت پشت کاست Cassette Back
قسمت پشتی کاست را معمولاً از پلاستیک یا فلزات تهیه می کنند و بر روی آن یک ورقه نازک سربی قرار می دهند. این ورقه سربی باعث محافظت از فیلم در برابر اشعه های پراکنده و برگشتی از سینی بوکی و سایر قسمتها می شود. براساس استاندارد انگلستان ( B-S ) باید ضخامت سرب در kvp 150 به اندازه mm12/0 سرب باشد.
قفلها و سایر قسمتها
قفلها یا نگهدارنده ها را معمولاً از استیل ( Stainless-steel ) می سازند.
لولاها را اصولاً از فلز یا پلاستیک تهیه می کنند.
از اسفنج متراکم مصنوعی نیز برای ایجاد حداکثر تماس بین صفحات استفاده می شوند.
انواع کاستهای موجود
کاستهای دارای 1 صفحه تشدید کننده Single Screen Cassette
برخی از کاستها دارای یک صفحه تشدید کننده می باشند و برای استفاده کردن از فیلمهای یک طرفه طراحی شده اند. از این کاستها معمولاً در ماموگرافی استفاده می شود.
کاستهای خمیده Curved Cassette
امروزه 2 نوع کاست خمیده وجود دارد :
نوع اول :این کاستها در مواردی به کار برده می شوند که کاستهای معمولی نمی تواند حداکثر تماس بین فیلم و عضو مورد نظر را به وجود آورد مانند تصویربرداری از مفصل زانوی خمیده در نمای Intercondylar .
نوع دوم: از این کاستها برای به دست آوردن تصاویر کامل در استخوانهای مندیبل و ماکزیلا در آزمون orthopantomography ) OPG ) استفاده می شود.
کاستهای گریددار Gridded Cassette
این کاستها دارای گریدی از نوع ثابت هستند که در قسمت جلویی کاست قرار گرفته است، محل گرید بین جدار قدامی کاست وصفحه تشدید کننده جلوی کاست می باشد. از این کاستها در مواردی که سیستم بوکی های معمولی موجود نباشد استفاده می شود ( مثلاً در مواردی که مشغول کار با دستگاه موبایل یا پرتابل هستید).
جزئیات مربوط به گرید مانند نسبت گرید و غیره، می بایست در قسمت خارجی کاست نوشته شده باشد. کاستهای گریددار در اندازه های مشابه با کاستهای معمولی موجود هستند.
کاستهای چند مقطعی Multisection Cassette
بیشترین استفاده این کاستها در توموگرافی می باشد. در مواردی از این کاستها استفاده می شود که بخواهیم با تابش، یک سری از تصاویر مربوط به لایه های مختلف بدن داشته باشیم. این کاستها به گونه ای طراحی شده اند که می توانند بین 3 تا 7 فیلم را به همراه صفحات تشدید کننده و ماده پرکننده فضای بین دو فیلم را در خود جای دهد. ماده پرکننده فضای بین دو فیلم باید از اسفنج شفاف به اشعه (radiolucent) با ضخامت بین mm 10-5 ساخته شده باشد. فیلمهایی که با فاصله های 5 میلی متر نسبت به هم قرار گرفته اند تصاویری را تولید می کنند که فاصله متقاطع آنها در بدن mm5 بوده است و مانند آن، فیلمهایی که با فاصله mm10 نسبت به هم قرار گرفته اند تصویر لایه هایی از بدن را با فاصله mm10 تولید می کنند (
در بخش قبل در مورد صفحات تشدید کننده ای که در بین کاستها استفاده می شوند توضیحاتی داده شد.
از کاستهای چند مقطعی در تکنیکی به نام رادیوگرافی متعدد ( multiple radiography ) هم استفاده می شود. در این روش، کاست را با یک سری از فیلمهای مشابه و صفحات تشدید کننده با سرعت متفاوت پر می کنند و در بین آنها از هیچ ماده پر کننده ای استفاده نمی شود. پس از آن با یک بار تابش تصاویری با دانسیته ها و کنتراستهای مختلف تولید می شوند، زیرا سرعت صفحات تشدید کننده با هم تفاوت زیادی داشته اند. پس از آن می توان سیستم فیلم/صفحه مورد نظر را برای ایجاد دانسیته های دلخواه انتخاب کرد ( یعنی از استخوان تا بافت نرم ).
کاست و وسایل مخصوص سیستم تابش اتوماتیک
در مواردی که از این تکنیک استفاده می شود سیستم فوتوتایمر می بایست در پشت کاست نصب شود به همین دلیل دیواره پشتی کاست باید فاقد لایه سربی باشد و همانند دیواره جلویی ( Front ) اشعه را به مقدار کمی جذب کند. البته باید خاطر نشان ساخت که اگر از اتاقک یونیزاسیون برای سیستم تابش اتوماتیک استفاده شود، این اتاقک باید حد فاصل فیلم و منبع تابش اشعه قرار بگیرد و به همین دلیل در این سیستم ها می توان از کاستهای قبلی هم استفاده کرد.
مراقبت از کاست ها Care of X-ray Cassette
در صورتی که از کاستها به خوبی مراقبت شود می توان از آنها تا مدت زیادی استفاده کرد. بی توجهی در انتقال و جابجایی کاست دیر یا زود می تواند منجر به آسیب رسیدن به کاست وایجاد مشکلات دیگر از قبیل تمامس ضعیف فیلم و صفحه و یا نشت نور شود. برای جلوگیری از این آسیب ها بهتر است که به موارد زیر توجه شود:
1) در هنگام استفاده کاست ها را به آرامی انتقال دهید.
2) تعداد کاستهایی را که در یک لحظه انتقال می دهید باید به حدی باشند که بتوان به راحتی آنها را بین بازو و بدن نگه داشت و انگشتان بتوانند زیر آنها را نگه دارند.
3) اگر کاستها را بر روی لبه های آنها نگهداری می کنید بهتر است که اطمینان پیدا کنید که کاستها کاملاً عمودی قرار گرفته اند. زیرا اگر کاستها به صورت مایل باشند و به کاستهای دیگر تکیه داده شده باشد امکان آسیب دیدگی وجود دارد زیرا وزن کاستهای دیگر هم بر روی آن فشار می آورد.
4) در مواردی که کاست می بایست به طور مستقیم زیر بدن مریض گذاشته شود ( بدون استفاده از بوکی )، می بایست از تونل کاست ( cassette tunnel ) استفاده شود تا بدین وسیله از فشار بدن مریض به کاست جلوگیری شود.
5) باید از تماس کاست با مایعات جلوگیری شود و در مواردی که احتمال آغشته شدن مایعات به کاست وجود دارد باید از پوشش های پلاستیک ضد آب استفاده شود.
نگهداری از کاستها Cassette Maintainance
به منظور داشتن کاستهای سالم و یادگیری روشهای نگهداری کاست می بایست از موارد زیر پیروی کرد:
1) تاریخ شروع استفاده از کاست در بخش رادیولوژی، ثبت شود.
2) برای شناسایی بهتر کاست باید یک شماره یا کلمه را برروی یکی از صفحات تشدید کننده و قسمت خارجی کاست نوشت، در این حالت به راحتی می توان از روی تصویر یا تصویرهای تهیه شده به کاست مورد نظر دسترسی پیدا کرد.
3) بهتر است تاریخ و نوع هر گونه مواظبت از کاستها را از قبیل: بررسی کاستها، تمیز کردن کاستها و آزمون نشت نور و غیره را روی بدنه آن ثبت کرد.
کاست و صفحات تشدید کننده را باید به طور منظم مورد بررسی قرار داد تا در صورتی که هر گونه آسیب دیدگی یا سرویس نیاز باشد به سرعت رسیدگی شود.
همچنین اگر تماس بین فیلم و صفحه تشدید کننده کم باشد و باعث مه آلوده شدن (Fog) می شود بهتر است که از آزمون اختصاصی آن که در بخشهای بعدی توضیح داده می شود برای تشخیص آن استفاده شود.
پرکردن و خالی کردن کاستها
عمر مفید صفحات تشدید کننده بستگی به نحوه پر و خالی کردن کاستها دارد، زیرا در این لحظه است که سطح حساس صفحات تشدید کننده در معرض آلودگی با گرد و غبار و خطر آسیب دیدگی است.
خالی کردن کاستها Unloading
در زیر نور ایمنی سطح جلویی کاست را رو به پائین در تماس با میز تاریکخانه قرار داده و پس از آن قفلهای آن را باز کنید و پس از آن فیلم را با دست برداشته و کاست را ببندید.
پرکردن کاستها Loading
زیر نور ایمنی، قسمت جلویی کاست را در تماس با میز تاریکخانه قرار داده و پس از آن درب کاست را باز کرده و فیلمی را که لبه آن را گرفته اید به آرامی درون محفظه کاست قرار دهید. پس از آن با بستن درب کاست و قفل کردن آن می توان از آن استفاده کرد.
انواع دیگر کاست
کاستهای خلاء Vacuum Cassette
این کاستها ( که به همراه یک پمپ خلاء می باشند ) از ماده وینیل ( vinyl ) انعطاف پذیر ساخته شده اند و در یک لبه آنها یک والو ( شیر یک طرفه هوا ) نصب شده است و در داخل آن یک پوشه پلاستیکی قابل تعویض حاوی یک صفحه تشدید کننده قرار گرفته است.
برای آماده سازی کاست جهت استفاده از آن، باید یک فیلم یک طرفه را به نحوی بین پوشه قرار داد که رویه امولسیون دار آن در تماس با صفحه تشدید کننده قرار بگیرد. پس از آن پوشه را به طور کامل درون کاست قرار داده و دو لبه درب کاست را روی هم گذاشته و با استفاده از یک گیره مخصوص درب کاست را به طور کامل ببندید.
در ادامه پمپ خلاء را به شیر یکطرفه ( والو ) متصل کرده و هوای درون کاست را تخلیه کنید. با این عمل صفحه تشدید کننده در تماس کامل با فیلم قرار می گیرد. در این حالت تماس بین آن دو با استفاده از فشار هوا ثابت و یکنواخت باقی می ماند.
در ابتدا از این کاستها در ماموگرافی استفاده می شد ولی به علت انعطاف پذیری آنها، از آنها برای راحتی در وضعیت دهی به بیمار نیز استفاده می شود (مانند عکسبرداری از زیر مفاصل خم شونده ).
این کاستها در اندازه های 24×18 و 30×24 موجود هستند.
کاست های مخصوص ضبط تصاویر متعدد
از این کاستها در تصویربرداری از لامپ پرتو کاتدی (LRT) و مونیتور TV در سونوگرافی، پزشکی هسته ای (NM)، آنژیوگرافی دیجیتالی (DSA) و ام آرای (MRI) استفاده می شود. این کاستها باید به همراه دستگاه مولتی فورمتر ( دستگاه ایجاد کننده چند تصویر همزمان ) (multi formatter ) یا تصویر ساز ویدئویی ( video-image ) باشد.
این کاستها از لبه هایی تشکیل شده اند که کار آنها نگهداری لبه های فیلم یک طرفه می باشد. همچنین دارای 2 پوشش کشویی می باشد و در مواردی که از فیلم استفاده نمی شود از آن در برابر نور محافظت می کند این کاستها فاقد صفحه تشدید کننده می باشد.
برای پرکردن کاست می بایست، زیر نور ایمنی دو پوشش کشویی آن را برداشته و فیلم را به طور کشویی در جای آن به نحوی قرار دهید که امولسیون آن به سمت خارج قرار بگیرد و از طرفین درون لبه های کاست به طور محکم قرار داشته باشند).
باید توجه داشت که هنگامی که کشو برداشته شود فیلم قابل تابش می شود و در انتها فیلم زیر کشو به حالت اول باز می گردد.
در هنگام استفاده کاست باید درون دستگاه مخصوص ثبت تصاویر متعدد (مولتی فورمتر ) قرار بگیرد و کشو سمت مورد تابش برداشته شود و فیلم آماده تابش خواهد شد. پس از آنکه سری تصویرگیری تمام شد کشو روی آن قرار گرفته و کاست بیرون آمده و آن را وارونه کرده و کشوی دوم برداشته می شود و دوباره در دستگاه قرار می گیرد. در این حالت فیلم دوم برای عکسبرداری آماده می شود.
این کاستها در اندازه های 8×10 اینچ و 11×13 اینچ موجود هستند . همچنین بعضی از کارخانه کاستهایی را منطبق با اندازه های سیستم های day light میسازند.
کاستهای آنژیوگرافی
سیستم Siemens Elema Aot
در این کاستها حدود 30 عدد فیلم 35×35 به نحوی قرار می گیرد که بین آنها مواد فلز قرار گیرد. ( تصویر 6-7 ) پس از آنکه این کاست را از زیر نور ایمنی پر کردند باید دو درب کشویی کاست را بسته و سپس کاست را به دستگاه آنژیوگرافی Aot متصل می کنند. پس از قرارگرفتن کاست در محل مربوط درب کشویی آن باز شده و فیلم ها را در اختیار دستگاه قرار می دهد).
هنگامی که عمل تصویربرداری به طور کامل انجام شد فیلمها پس از عبور از ناحیه مربوط به تصویربرداری به داخل کاستی که در طرف دیگر دستگاه قرار گرفته است ( کاست دریافت فیلم ) انتقال می یابند. پس از آن با فشار دکمه ای که در قسمت جلویی کاست قرار گرفته است، درب کشویی کاست دریافت فیلم بسته می شود پس از آن این کاست ( کاست دوم حاوی فیلمهای تابش شده ) از محل مخصوص جدا شده و به تاریکخانه منتقل می شود. در آنجا فیلمهای تابش شده را خارج ساخته و ظاهر می کنند.
سیستم Puck
این سیستم از نظر جزئیات ساختمانی تفاوت زیادی با سیستم AOT دارد. ولی از نظر اصول پایه ای تقریباً مشابه هستند ( یعنی در هر دو دستگاه در طول آنژیوگرافی فیلمهای cm 35×36 به سرعت از ناحیه مورد نظر عبور کرده و در کاست دوم قرار می گیرد) .
کاستهای فتوفلوروگرافی
فتوفلوروگرافی، یا ضبط تصاویر از فسفر خروجی یک تیوب تشدید تصویر، معمولاً با استفاده از حلقه های فیلم 70 تا 105 میلی متری یا ورقه های فیلم 100 میلی متری انجام می شود و برای هر کدام از این فیلمها کاستهای مخصوص طراحی شده است.
http://www.prin.ir/cache/multithumb_thumbs/b_150_100_16777215_0_http___www.radiology-museum.be_objects_o-590.jpg
http://www.prin.ir/cache/multithumb_thumbs/b_150_100_16777215_0_http___www.medproducts.com_pi ctures_50104-x-ray-spec-cassettes3.jpg
http://www.prin.ir/cache/multithumb_thumbs/b_150_100_16777215_0_http___homepages.cae.wisc.edu _~bme402_time_stamp_images_CR_casette_2.jpg
afsanah82
10-27-2011, 11:40 AM
تختهای رادیوگرافی درطرح های مختلف ساخته می شوند که می توانند بدون بوکی یا با بوکی باشند . تمام تختهای با بوکی رادیولوژی در زیر سطح رویی یک قسمت برای تعبیه شدن بوکی دارند . هر بوکی شامل یک محل برای قرارگرفتن کاست و یک محل درروی کاست برای قرار گرفتن گرید هستند . این وسیله توسط دکتر بوکی
(Gustave Bucky ) در سال 1913 اختراع گردید و هنوز موثرترین راه جهت حذف پرتوهای ثانویه ناشی از میدانهای بزرگ رادیوگرافی محسوب می گردد .
پس هر بوکی شامل گرید و کاست است . این بوکی می تواند به بالا و پائین تخت حرکت نماید . طرح دیگری که در تختهای رادیوگرافی وجود دارد ، تختهایی با رویه شناور است . بعضی از تختها می توانند از وضعیت افقی تغییر حالت داده بیمار به وضعیت ایستاده قرار می گیرد و یا سر بیمار پائین تر قرار بگیرد تا تکنیک خاصی ( ترندلنبورگ ) اجرا شود . چنین تختهایی در اطاق فلورسکوپی نیز به کار می روند .
بعضی از تختها ، تحت نام تختهای بالا و پائین نامیده می شوند که ضمن بالا یا پائین رفتن به بیمار کمک می کنند که بیمار روی تخت قرار گرفته و به بالا و پائین حرکت داده شود .
تختهای شناور می توانند چهارپایه باشند ویا اینکه ستون یک پایه داشته باشند .
سطح روی تخت ، مهمترین قسمت تخت است ، به علت اینکه کاست در زیر آن قرار می گیرد . تخت باید از جنس رادیولوسنت و نازک بوده تا اشعه براحتی از آن عبور کند ، همچنین باید سخت و مقاوم باشد و بعد از گذشت زمان بر اثر فشار وزن بیمار ، فرورفتگی در سطح آن پیش نیاید . سطح تخت باید صاف بوده تا مایعات بدن و یا مایع کنتراست در قسمتی از آن تجمع نیابد . هم چنین می تواند در حرکت ، قابلیت های مختلفی از خود نشان دهد . ضخامت تخت در تمام مساحت آن باید یکنواخت و هموژن باشد .
تختهایی با رویه ثابت نمی توانند به همه طرف حرکت کنند و برای سانتر کردن مناسب اشعه در روی منطقه تشریحی مورد نظر ، بیمار باید در طول تخت به بالا و پائین حرکت کند . بعضی از تختهای شناور در طول تخت به بالا و پائین حرکت می کنند و بعضی به طور عرضی قابلیت حرکت دارند . تختهایی با رویه شناور می توانند در تمام جهات حرکت کنند و چرخش ˚360 داشته باشند و در نتیجه برای وضعیت دادن به بیمار ، راحت تر هستند و نیازی به حرکت بیمار برای سانتر کردن اشعه نمی باشد .
در ضمن حاشیه رویه تخت از جنس AL می باشد تا اشعه را جذب نکند . این حاشیه باید ریلی باشد تا برای نصب پایه سوم و کمپرس مشکلی پیش نیاید . تختهای بوکی شناور بعلت توانایی حرکت باید ترمز داشته باشند .
تخت رادیولوژی دو دسته هستند:
1- تخت ساده با رویه شناور
در واقع یک میز ساده است رویه آن قابل حرکت است در حالت عادی رویه تخت توسط فقلهای الکترومکانیکی ثابت است با فشار دادن یک کلید قفلها رها شده و اپراتور می تواند رویه تخت را در جهات مختلف حرکت دهد
با رها کردن کلید قفلها دوباره فعال می شوند و رویه تخت در حالت مورد نظر ثابت می شود و مجهز به بوکی نیز می باشند.
تختR/F:
هم امکان انجام رادیوگرافی و هم فلوروسکوپی را فراهم میکند.
عمل فلوروسکوپی توسط تیوپی که در زیر تخت است انجام می شود. هم محور باتیوب سریوگراف در روی تخت قرار دارد.
برای رادیوگرافی تیوب دیگری که بر روی ستون نگهدارنده است از بالا تخت را پوشش می دهد. در برخی از انواع آنها رادیوگرافی و فلوروسکوپی توسط یک تیوب انجام پذیر است.
ویژگیهای عمومی تخت R/F عبارتند از:
1- قابلیت حرکت چرخش تخت
2- قابلیت حرکت رویه تخت
3- مجهز بودن به سریوگراف
4- مجهز بودن به بوکی
5- مجهز بودن تیوب زیر تخت به کلیماتور نوع اتوماتیک
6- رویه تخت دارا ی ضریب جذب اشعه خیلی کم باشد.
تخت های کنترل از راه دور:
تختهایی طراحی ساخته شده اند می تواند کلیه امور مربوط به انجام فلوروسکوپی واسپات فیلم را از اتاق کنترل انجام می دهند حرکات موردنیاز رادیولوژیست توسط میز فرمان مخصوص معمولا در اتاق کنترل کنار میز فرمان است قابل اجرای می باشد.
http://www.thepetcenter.com/gen/arth_table_1.jpg
afsanah82
10-27-2011, 11:43 AM
http://www.trimedic.com/images/VR1020_PORTABLE_XRAY_PICTURE.gif
- دستگاه پرتابل ( قابل حمل ) : که در کیف و یا صندوقی قرار می گیرد و در آمبولانس ها حمل می گردد . حجم و وزن این دستگاه خیلی کم است و در نتیجه توان الکتریکی دستگاه پائین می آید یعنی mA ( میلی آمپر ) آن کاهش می یابد و شدت جریان در حدود 30-20 میلی آمپر می باشد .
دستگاههای متحرک رادیوگرافی محدودیتهایی نیز دارند که عبارتند از :
1- هیچ محافظتی در برابر اشعه برای پرتونگار و اطرافیان بیمار وجود ندارد .
2- ممکن است در مناطقی برق وجود نداشته باشد .
اگر از دستگاه پرتابل برای گرفتن عکس کمر و یا شکم استفاده کنند که نیاز به شرایط بالایی دارد از تکنیک Multi Expouse استفاده می کنند یعنی چندین بار ، پشت سر هم از بیمار عکس می گیرند و در طول مدت عکسبرداری ، بیمار اصلاً نباید حرکت کند .
2- دستگاه موبایل ( متحرک ) : این دستگاه بزرگتر و سنگین تر از دستگاه پرتابل است و توسط یکسری چرخ ، براحتی بر روی زمین حرکت می کند . این دستگاه توان و شدت جریان بیشتری نسبت به دستگاه پرتابل دارد ( حدود mA 100 ، شدت جریان دارد ) .
ژنراتورهای ذخیره نیرو
هنگامیکه دستگاههای متحرک رادیوگرافی به اتاق بیمار برده می شوند ، منبع تغذیه در دسترس ،اغلب ناکافی است . ژنراتورهای ذخیره نیرو ، بدون نیاز به یک منبع تغذیه خارجی ، نیروی لازم برای لامپ اشعه x را فراهم می سازند . این دستگاهها به سه دسته تقسیم می شوند :
1- ژنراتورهای باتری دار
2- ژنراتورهای تخلیه خازنی
3- ژنراتور با ترکیبی از مورد 1 و 2
1 - ژنراتور باتری دار :
در بعضی از دستگاههای پرتابل اشعه x از یکسری باطری جهت تولید ولتاژ بالا و همچنین جریان فیلامان ، استفاده می گردد . این دستگاه انرژی AC برق شهر را گرفته و بصورت DC تبدیل کرده تا در باطری شارژ و ذخیره گردد . سپس دوباره به جریان AC تبدیل می شود تا از ژنراتور بتواند عبور کند . هر پیل ( باطری ) در مجموعه باتری ها ، اختلاف پتانسیلی تقریباً برابر با 5/1 ولت ( مشابه یک باطری استاندارد چراغ قوه ) ایجاد می نماید. بنابراین هزاران پیل جهت ایجاد ولتاژ قوی که در رادیولوژی تشخیصی مورد استفاده است ، لازم می باشد .
سیستم کنترل در یک ژنراتور باتری دار مشابه ژنراتورهای معمولی است . سلکتور KV در موارد ولتاژ قوی بوسیله اضافه و کم نمودن پیلها ، اختلاف پتانسیل دو سر لامپ را تنظیم نماید .
توجه نمائید که باطری ها یک پتانسیل ثابت ایجاد می نمایند لذا سلکتور ولتاژ قوی ، یک سلکتور KV می باشد و نه یک سلکتور KVP . جریان فیلامان بوسیله یک مقاومت متغییر که در مدار فیلامان قرار داده شده است ( سلکتور میلی آمپر ) تنظیم می گردد . یک آمپر متر در طرف ولتاژ پائین لامپ اشعه ایکس ( نزدیک پتانسیل زمین ) میزان جریان را در مدار اندازه می گیرد . باتری ها میبایست متناوباً شارژ شوند ولیکن در عین حال انرژی کافی برای اکسپوژرهای متعدد را در خود دارند .
2- ژنراتورهای تخلیه خازنی :
نوع دیگری از ژنراتورها که امروزه در رادیولوژی کلینیکی مورد استفاده قرار می گیرند ، ژنراتورهای مجهز به سیستم تخلیه خازنی است . یک خازن وسیله الکتریکی برای ذخیره نمودن بار یا الکترونها می باشد . این وسیله شامل دو صفحه فلزی جدا از یکدیگر می باشد . و فضای دی الکتریک از هوا پر می شود . هنگامیکه تعدادی الکترون به عنوان نمونه از یک باتری برروی یکی از صفحات ، نیرو وارد می آورند ، تعداد مشابهی از الکترونها از صفحه دیگر دور می شوند و هیچ جریانی از خازن عبور نمی کند . در این نوع ژنراتورها ، خازنها بار خود را در داخل لامپ اشعه x تخلیه می نمایند .
خازنها بوسیله مداری شامل یک مبدل افزاینده و یکسوکننده تا ولتاژ بالایی شارژ می گردند . این مدار دقیقاً مشابه مدارهای یکسو ساز می باشد ولیکن یک خازن جایگزین لامپ مولد اشعه x شده است . یکسو کننده ها جریان متناوب خروجی از ترانسفور را بصورت جریان مستقیم درآورده و از قسمت خازنی مدار عبور می دهند . از آنجا که بار الکتریکی درون خازن بتدریج و درطول زمان تشکیل می گردد لذا در مدار شارژ خازن می توان از یک مجموعه نسبتاً کوچک مبدل و یکسوکننده استفاده نمود .
در یک ژنراتور معمولی اشعه x ، ترانسفورمر و یکسوکننده ها میبایست به نحوی ساخته شوند که در کمتر از چند میلی ثانیه ( هزارم یک ثانیه ) حداکثر توان ( ولتاژ* جریان ) را به دست آورند و سپس این توان را در طول اکسپوژر حفظ نمایند . یک مدار تخلیه خازنی ممکن است جهت شارژ کامل به چندین دقیقه زمان احتیاج داشته باشد و سپس در مدت نسبتاً کوتاهی تخلیه شود .
ولتاژ دوسر لامپ اشعه ایکس ، در لحظه اکسپوژر حداکثر مقدار خود را داراست . در این زمان خازنها کاملاً شارژ می باشند و یک جریان زیاد از لامپ اشعه x عبور می نماید . همزمان با عبور جریان ، میزان بار در روی خازن کاهش یافته و ولتاژ افت می نماید . ژنراتورهای تخلیه الکتریکی و تک فاز هر دو ایجاد یک ولتاژ پالسدار می نمایند و در نتیجه انرژی اشعه نسبت به ژنراتورهای سه فاز و باتری دار که هر دو یک ولتاژ تقریباً ثابت را تولید می کنند ، پائین تر خواهد بود .
3- ژنراتور فرکانس متوسط : Medium-Frequencey
این ژنراتور یک پتانسیل تقریباً ثابت را از طریق یک مبدل کوچک و با استفاده از اصول جریانهای پرفرکانس برای لامپ مولد اشعه ایکس فراهم می سازد . اصل اساسی مورد استفاده این می باشد : در یک مبدل ، ولتاژ القا شده در سیم پیچ ثانویه متناسب با سرعت تغییر در جریان سیم پیچ اولیه است .
یک مولد فرکانس متوسط ، جریان 60 هرتز موجود در سیستم برق شهری را قبل از تغذیه سیم پیچ اولیه مبدل تا 6500 هرتز افزایش می دهد . روند بدین گونه است که : در ابتدا جریان 60 هرتزی یکسو و صاف می گردد . این جریان مستقیم بدستگاه برشگر chopper داده می شود که آن را به یک جریان برشی DC با فرکانس 6500 هرتز تبدیل می نماید و این جریان به مدار اولیه یک مبدل ولتاژ قوی داده می شود . ولتاژ قوی خروجی از مبدل با فرکانس 6500 هرتز ، پس از یکسو سازی 13000 پالس ولتاژ قوی در ثانیه تولید می نماید که قبل از ارسال به لامپ اشعه x بوسیله فیلتر صاف می گردد . فرایند فوق ولتاژ تقریباً بدون دیپل برای لامپ اشعه x فراهم می آورد .
یکی از مزایای این ژنراتور ، فراهم آوردن یک ولتاژ ثابت و تقریباً عاری از نوسان برای لامپ اشعه x ، صرفنظر از جریان ورودی است و به هیچ منبع تغذیه خاص و یا تنظیم کننده ولتاژ احتیاج نمی باشد .
http://www.prin.ir/cache/multithumb_thumbs/b_300_400_16777215_0_http___www.ncdmedical.com_ima ges_c-arms_oec9400_with_cart.jpg
afsanah82
10-27-2011, 11:44 AM
رادیولوژی دندان:
ازدستگاه رادیوگرافی دندان برای رادیوگرافی داخلی دهان و دندان ها استفاده می شود. اساس آن را تیوب خود یکسو کننده تشکیل می دهد. تیوب به نحوی نصب می شود که بیشترین قابلیت مانور را داشته باشد. اندازه نقطه کانونی تیوب کوچک است. تایمر دستگاه به طریق ساعتی یا الکترونیکی کار می کند.
یونیتهای رادیوگرافی دندان ، سیستمهای دیجیتال رادیوگرافی دندان
یونیتهای رادیوگرافی دندان برای تصویربرداری از دندانها ، آناتومی یک دندان منفرد ( یعنی تاج ، گردن و ریشه ) و مشکلات دندانی ( مثل پوسیدگی ) در بیماران بالغ و اطفال و نیز جهت برنامه ریزی و ارزیابی مربوط به ارتودنسی به کار می روند.
سه نوع تصویربرداری قابل انجام است : رادیوگرافی داخل دهانی ، پانورامیک و سفالومتریک .
در رادیوگرافی داخل دهانی جهت تصویربرداری بایت وینگر ، پری اپیکال و اکلوزال ، فیلم داخل دهان بیمار قرار می گیرد و تصاویر رادیوگرافی بایت وینگر ، تاج و یک سوم فوقانی ریشه دندانهای فوقانی و تحتانی را نشان می دهد . در رادیوگرافی پری اپیکال ، کل ساختار دندان شامل ریشه برروی یک فیلم و آرواره های ماندیبولار و ماگزیلاری برروی فیلم های جداگانه ای تصویر می شود .
تصاویر رادیوگرافی الکوزال ، سطح دندانهای آلیمای کوچک و بزرگ را نشان می دهد .
در رادیوگرافی پانورامیک ، تصاویر ناحیه ماگزیلوفاسیال با استفاده از یک پرتوگردان و یک کاست فیلم خارجی به دست می آید . سپس قوس دندانی در یک تصویر منفرد ، به صورت یک شکل بیضوی نمایش داده می شود . یونیتهای پانورامیک ، علاوه بر تهیه تصاویر رادیوگرافی لوکالیزه از ساختار دندانی ، جهت تصویربرداری از مفصل ( Tmj ) سینوسهای آگزیلاری و استخوان بندی صورت برای کمک به تشخیص بیماری Tmj مترومای صورت و پاتولوژی سینوسی به کار می رود . رادیوگرافی سفالومتریک یا نمای جمجمه ، جهت به دست آوردن تصاویری از کل جمجه یا یک ناحیه مورد نظر به کار می رود . مطالعات سفالومتریک جهت ارزیابی رشد و تعیین پلانهای درمانی ارتودنتیک یا پروتزها به کار می رود .بعضی از یونیتهای پانورامیک و سفالومتریک می توانند توموگرافی متقاطع ، جهت تهیه تصاویر عرضی چند لایه از آرواره های ماگزیلاری و ماندیبولار را انجام دهند . این تکنیک که سابقاً تنها کاربرد توموگرافی ، کامپیوتری یا تومورگرافی خطی امکان پذیر بود ( مقایسه محصولات تحت عنوان اسکنرها ، توموگرافی کامپیوتری ، سیستمهای مجهز به تخت رادیوگرافی ( رتوگرافی )) جهت برنامه ریزی پیوند و نیز ارزیابی بیماران قبل و بعد از عمل جراحی مفید است.
سیستمهای دیجیتال رادیوگرافی که سیستمهای دیجیتال تصویربرداری دندان هم خوانده می شوند ، برای تهیه تصاویر کامپیوتری جهت رادیوگرافی داخل دهانی به عنوان جایگزینی برای فیلمهای اشعه x دندان پزشکی معمولی به کار می روند . تصویربرداری دیجیتالی مستقیم و پردازش تصویر امکان نمایش تصاویر متعدد ، کاهش دفعات اکسپوز و حذف زمان لازم جهت ظهور و ثبوت فیلم را فراهم می کند ، تصویربرداری دیجیتال می تواند برای اعمال اندودنتیک برنامه ریزی و ارزیابی انجام ایمپلانت و دیگر اعمال روی دندان که نیاز به تصاویر متعدد دارند ، به کار رود .
- اصول عملکرد یونیتهای رادیوگرافی دندان :
یونیتهای رادیوگرافی داخل دهانی ، پانورامیک و سفالومتریک از یک ژنراتور اشعه x ، تیوب مولد اشعه x ، یک لوکالیزاتور ، یک تالیمرویک پانل کنترل تشکیل می گردد . ترکیب این اجزاء بستگی به نوع رادیوگرافی و نوع ژنراتور اشعه x متفاوت است . بر حسب مدل ، گستره کیلووات ( kv ) در یونیتهای اشعه x دندانپزشکی بین 50 و 100- شدت جریان ( MA ) از 5 تا 20 میلی آمپر می تواند تغییر کند . بعضی یونیت ها یک حالت را ارائه می کنند . ( به عنوان مثال MA10 و KV70 )
و برخی دیگر گستره ای از حالات قبل انتخاب KV و MA را تامین می نمایند . ژنراتورهای اشعه x بر حسب شکل موج kv طبقه بندی می شوند . ژنراتورهای اشعه x دندانپزشکی ، معمولاً ژنراتورهایی نیم موج ، با برق AC و خود یکسو شونده هستند اما امروزه بعضی تولید کنندگان ژنراتورهای فرکانس بالا یا مولتی پلاس و ژنراتورهایی با ولتاژ ثابت ( DC ) ارائه می نمایند . در یونیت هایی که ژنراتورهای ولتاژ ثابت و فرکانس بالا دارند ، معمولاً ژنراتور اشعه x به اندازه ای کوچک است که بتواند با تیوپ مولد اشعه انجام شود . بسیاری از یونیت های رادیوگرافی دندان دارای ژنراتورهای اشعه x کنترل شونده توسط ریزپردازنده ها می باشند که عملکردهای ویژه ای را به صورت خودکار کنترل می کند . به عنوان مثال ، نوسانات ولتاژ خط قابل جبران بوده و به طور خودکار توسط کامپیوتر جبران می شوند ، به علاوه ژنراتورهای قسمت کنترل ریزپردازنده ها ، اغلب دارای خطا یا بهای داخلی می باشند که سبب می گردند در صورت بد عمل کردن هر قسمت به نشانه خطا برروی کنسول ظاهر شود . اکثر تیوبهای اشعه x بکاررفته در یونیتهای رادیوگرافی دارای آندهای با ظرفیت گرمایی از 7000 تا 50000 واحد گرمایی (Hu) می باشند . یک یونیت که برای توموگرافی فکی – صورتی( دنتوماگزیلوفاسیال ) طراحی شده است از یک تیوب آند دوار با ظرفیت گرمایی 300000 Hu استفاده می کند . اندازه نقطه کانونی از mm 3/0 از یونیتهایی با آند دوار تا mm1 در یونیتهای دارای آند ایستا گسترده است . در یونیتهای داخل دهانی ، SID تقریباً 200 تا 400 میلی متر ، قابل تنظیم است . در یونیتهای پانورامیک معمولاً یک SID ارائه می شود . در انواع با قابلیتهای دوگانه پانورامیک و سفالومتریک SID حدود mm 1600 قابل تنظیم است . در یونیتهای داخل دهانی تیوب مواد اشعه x دارای کولالیزاتور استوانه ای و یا مخروطی جهت محدود کردن و شکل دادن به پرتو x و کاهش تشعشع پرکنده است . در بعضی نمونه ها ، مخروط بلند دیگری جهت محدودسازی پرتو، برای افزایش SID و کاهش یبشتر دوز اشعه دریافتی بیمار وجود دارد . تیوب معمولاً ، برروی بازوی تاشونده ای که با زوایای مختلف حالت می گیرد سوار می شود . این بازو می تواند برروی دیوار یا سقف نصب شود یا به یک ستونی محکم شده به زمین اتصال یابد و یا برروی پایه چرخ دار حرکت کند . در یونیتهای پانورامیک و سفالومتریک ، کاست مسطح بیرونی فیلم و تیوب اشعه x همراه با یک دیافراگم شکافدار ، به صورت بازویی C شکل طراحی می شوند و سر بیمار در فاصله کاست و تیوب اشعه x قرار می گیرد .
در رادیوگرافی پانورامیک ، کاست بیرونی تیوب مولد اشعه x ، پیرامون سر بیمار که توسط یک نگهدارنده متصل به یونیت ، ثابت نگهداشته شده حرکت می کنند . در رادیوگرافی سفالومتریک ، SID افزایش یافته و سر بیمار و بازوی C شکل به هنگام تابش اشعه x ، در وضعیت ویژه ای حفظ می گردند . در رادیوگرافی بایت وینگ داخل دهانی ، ضمائم پلاستیکی تعیین کننده موقعیت که از یک نگهدارنده فیلم ، biteplate و نشانگر های میله ای یا حلقه ای تشکیل شده اند ، می تواند جهت کمک به اپراتور برای هم راستا ساختن مناسب پرتو اشعه x و فیلم به کار روند . دررادیوگرافی پانورامیک ، کیفیت تصویر به استقرار دقیق بیمار بستگی دارد. لذا بسیاری از یونیتهای پانورامیک ، دارای سیستم های تمام موتوری یا تمام خودکار ، با همراستایی دوگانه یا سه گانه پرتو می باشد . نگهدارنده سر ، تکیه گاه چانه ، بلوک های گاززدنی و یا پشتیبانی های بینی ، جهت ثابت ساختن سر بیمار به کار می روند . به علاوه ، بعضی سیستم های وضعیت دهنده به سیستم نمایش دیجیتالی نقطه کانونی و نیز حرکتهای خودکار از پیش برنامه ریزی شده جهت بهینه سازی وضعیت مناسب تصویربرداری ، مجهز می باشند . زمانهای اکسپوز معمول ، 01/0 تا 4 ثانیه برای رادیوگرافی داخل دهانی ، 1/0 تا 5 ثانیه برای رادیورگافی سفالومتریک و 5 تا 20 ثانیه برای رادیوگرافی پانورامیک متغیر می باشد . بعضی انواع آن ، دارای کنترل خودکار ( AEC ) می باشند . جهت رادیوگرافی داخل دهانی ، از فیلم دو لایه با پشتوانه ای از فویل مسی ( جهت کاهش دوز جذبی بیمار ) استفاده می شود . اندازه های فیلم داخل دهانی mm41*31 برای دندانهای آسیای کوچک و بزرگ و mm35*22 برای دندانهای پیشین و نیش می باشند . برای تصویربرداری کامل دندانها ، ممکنست بین 14 تا 22 تصویر رادیوگرافی مورد نیاز باشد . رادیوگرافی های پانورامیک و سفالومتریک صفحات فیلم تک لایه در اندازه های cm30*5/12 ، cm30*15، cm18*13 و cm 30*24 را به تناسب نماهای انتخابی به کار می برند ، بعضی تولید کنندگان ، سیستم های کامپیوتری علامتگذاری فیلم را جهت چاپ پارامترهای اکسپوز ، برنامه های انتخاب شده ، تعیین هویت بیمار و دیگر اطلاعات برروی فیلم های پانورامیک و سفالومتریک ارائه می کنند .
پانل کنترل می تواند برروی خود یونیت ، یک کنسول کنترل یا بر یک جعبه دوازده دستگاه قرار بگیرد . در بعضی یونیت ها ، جعبه کنترل بدون یونیت نصب می شود و قابل جدا شدن است . نشانگرهای پانل کنترل شامل نمایش آنالوگ یا دیجیتال پارامترهای اکسپوز پیامهای راهنما و کدهای بیانگر خطا ، APC خطا یا بها و برنامه ریزی پیشاپیش می باشد .
یونیتهایی که توسط ریزپردازنده ها کنترل می شوند قادر به تصویربرداری پانورامیک و سفالومتریک می باشند . هنگامی که تکنیک سفالومتریک برروی پانل کنترل انتخاب می شود ، کامپیوتر ، بازوی C شکل را به سوی موقعیت حرکت داده شکاف مناسب دیافراگم را انتخاب می کند . بعضی یونیتها ، همچنین دارای حرکت عمودی موتوری ، جهت تطبیق ارتفاع نیز می باشند . کیفیتهای ویژه ای که در بعضی انواع موجود است ، شامل بزرگنمایی ، انتخاب اندازه فیلم ، برنامه هایی جهت تصویربرداری از محلهای خاص ( مثل سینوسها ) توموگرافی مقطعی ، کنترل از راه دور و برنامه های تضمین کیفیت است .
-
سیستم های دیجیتال تصویربرداری از دندان :
سیستم های دیجیتال که ا مکان مشاهده فوری تصاویر را بدون به کاربردن فیلم فراهم می کنند از یک سنسور داخل دهانی یا صفحه تصویربرداری ، یک سیستم اشعه x ، سخت افزار و نرم افزار کامپیوتری جهت پردازش تصویر و یک چاپگر تهیه کننده نسخه چاپی ، تشکیل شده است . در سیستم هایی که از یک سنسور داخل دهانی استفاده می کنند ، ( CCD ) ، در هنگام تصویربرداری سنسور در داخل دهان بیمار قرار می گیرد و به صورت الکترونیک به سیستم کامپیوتر متصل می گردد .
این سنسور اشعه های x را شناسایی کرده آنها را مستقیماً به سیگنالهای الکتریکی تبدیل می کند . سپس داده های تصویری دیجیتال جهت پردازش به سیستم کامپیوتری فرستاده می شوند . در دیگر نمونه ها ، سنسور در برگیرنده یک صفحه تشدیدگر rate-earth می باشد که توسط فیبر نوری به یک آرایه CCD کوپل شده است . این آرایه سیگنال آنالوگی را به واحد پردازش نمایشگر می فرستد . جایی که این سیگنال پیکسل به پیکسل به یک تصویر تبدیل می شود سنسور داخل دهانی درون مواد مقاومی قرار داده شده است تا لوازم الکتریکی CCD در مقابل رطوبت محافظت شوند . جهت کنترل بهداشت و جلوگیری از عفونت در هنگام انجام بررسیها ،پوششهای پلی اتیلن یکبار مصرف تعبیه شده اند .
- نوع دیگری از سیستم دیجیتال تصویربرداری دندان ، به جای سنسور داخل دهانی، از صفحات تصویربردرای استفاده می کند . صفحات تصویربردرای نازک و بدون سیم ، همانند فیلمهای داخل دهانی معمولی ، در دهان بیمار ثابت می شوند و همان منطقه تشخیصی فیلم ها را تحت پوشش قرار می دهند .
پس از اینکه اکسپوز انجام گرفت ، صفحه تصویربرداری در یک اسکنر لیزری قرار می گیرد که تصویر را جهت اعمال تغییرات بر صفحه کامپیوتری ، دیجیتالیزه می کنند . صفحات تصویربرداری به طور مکرر قابل استفاده می باشند و گیره های پلاستیکی یکبار مصرفی که در هنگام رادیوگرافی صفحات را می پوشانند جهت جلوگیری از انتقال آلودگی میان بیماران به کاربرده می شوند . سیستم تصویربرداری دیجیتال می تواند همراه با یونیت رادیوگرافی داخل دهانی معمولی به کار رود .
یک PC ( کامپیوتر شخصی ) سازگار با نرم افزار مناسب ، جهت اعمال تغییرات بر روی تصاویر به کار می رود . جلوه های پردازش تصویر شامل زوم ، گرداندن تصویر ، واضح سازی لبه ها ، رنگ با کیفیت بالا ، نماسازی چند تصویری ، تطابقات روشنایی و کنتراست و اندازه گیری فواصل و زوایا می باشد . همچنین بعضی سیستم ها امکان مدیریت مجموعه داده ها را فراهم می کنند . تصاویر قابل ذخیره سازی و بازیافت در قالب فایل استاندارد بوده و یک نسخه چاپی از آن می تواند به وسیله یک چاپگر ویدیویی تهیه شود .
- مشکلات گزارش شده :
خطا ها در وضعیت دادن به بیمار هنگام استفاده از دستگاههای وضعیت دهنده مفصل در طول رادیوگرافی بابت وینگ ممکن است به خطاهای اکسپوز منجر شود که تصویربرداری تکراری را ایجاب کرده و از این طریق دوز جذبی بیمار افزایش می یابد . خطا در همراستا سازی دستگاه می تواند تشخیص پوسیدگی های پروگزیمال و اندازه گیری میزان آسیب دیدگی استخوان آلوئولار را در رادیوگرافی های بایت وینگ تحت تاثیر قرار دهد . اجزایی از یونیت رادیوگرافی دندان که در تماس با بیمار و اپراتور می باشند ، باید با به کارگیری یک محلول ضد عفونی کننده ( مثل هیپوکلریت سدیم ) میکروب زدایی گردند و یا با نوار پلاستیکی یکبار مصرف پوشیده شوند زمانی که رادیوگرافی با اجزای پیچیده در لفاف پلاستیکی انجام گرفته ، خطاهای تشخیصی در بعضی ژنراتورهای اشعه x گزارش شده است . در بعضی یونیت ها عقربه ولت سنج ژنراتور اشعه x ممکن است تحت تاثیر میدان الکتریسیته ساکن ایجاد شده توسط نوار پلاستیکی که یونیت را می پوشاند قرار بگیرد . بنابراین اپراتور ناچار می شود که از طریق کاهش یا افزایش kvp حقیقی ، قرائت نادرست را جبران نماید و در نتیجه فیلم در معرض اشعه کمتر یا بیشتر قرار می گیرد . اپراتورها باید از چنین وقایعی آگاه باشند و پیش از بکاربردن نوار پلاستیکی ، kvp مناسب را انتخاب کنند . میزان تشعشع در یونیتهای رادیوگرافی دندان بسیار اندک می باشد . اگر چه اشعه x استفاده شده در دندان پزشکی تقریباً 25 درصد تمام بررسی های تشخیصی اشعه x را در سطح جهانی تشکیل می دهند ، رادیوگرافی دندان عامل تنها 1 تا 2 درصد از معادل دوز موثر تجمعی جهانی می باشد .
معادل دوز موثر در هر اکسپوز متناسب با نوع یونیت رادیوگرافیک و تکنیک تصویربرداری به کاررفته متفاوت است . معادل دوز مثر معمول از µsv 5/3 برای رادیوگرافی داخل دهانی و 7 تا 20 µsv برای رادیوگرافی پانورامیک متفاوت است . دوز جذبی بیمار در رادیوگرافی پانورامیک ، اغلب به برنامه های انتخاب شده بستگی دارد . در هنگام بررسی رادیوگرافیک دندانپزشکی از اکسپوزهای غیرضروری باید جلوگیری به عمل آید . به علاوه تکنیکهای تصویربرداری که دوز جذبی بیمار را کاهش می دهند ( SID های بلندتر ، اندازه های کوچک میدان ) در هر زمان ممکن باید مورد استفاده قرار بگیرند . سیستم های دیجیتال تصویربرداری دندان می توانند دوز دریافتی را تا حد زیادی کاهش دهند زیرا شناسنده CCD نسبت به فیلم به تشعشع کمتری نیاز دارد . اگر چه تشعشع پراکنده در اطراف یونیت های رادیوگرافی دندان حداقل است ، دندان پزشک و تکنیکهای دندانپزشکی با رعایت توصیه های تولید کننده جهت محافظت از اشعه در هنگام کار با یونیت رادیوگرافی دندان می بایستی از تماس غیر ضروری با اشعه x پرهیز کنند .
- سیر تکاملی :
پیشرفت دررادیوگرافی دندان بر کاهش دوز با به کاربردن SID های بزرگتر و کیلوولتهای بالاتر به همراه فیلم های سریعتر ، به کاربردن فیلترهای اضافی و مواد فیلتری جدید ( مثل نیوبیوم ) و ژنراتورهای اشعه x با پتانسیل ثابت و فرکانس بالا ، تندتر گشته اند .
اولین سیستم دیجیتال تصویربرداری دندان در اواخر دهه 80 معرفی شد . از آن زمان ، تحقیقات نشان داده که به کاربردن سیستم تصویربردرای دیجیتالی دندان می تواند دوز جذبی بیمار را کاهش دهد ، امکان آنالیز زنده ، همراه با تصویربرداری را فراهم کرده ، ذخیره سازی کامپیوتری ، بازیابی و انتقال تصویر را ممکن می سازد ، عملکرد سنسورها تقریباً هر ساله بهبود یافته است .
کاربردهای بالینی در تصویربرداری روی کانال ، ارتودنسی ، درمان پرتودنتال ، ارزیابی TMJ و بزرگنمایی لبه های تاج ، پلها و پرکردگیها ، هنوز در حال تکامل هستند . دیگر فن آوری های دیجیتالی که در حال حاضر تحت مطالعه می باشند رادیوگرافی دیجیتالی تفریقی و توموگرافی کامپیوتری می باشد .
یک یونیت که در این گزارش تحت پوشش قرار گرفت یک اسکنر ویژه توموگرافی کامپیوتری دندانپزشکی است که در اروپا موجود است .
http://www.prin.ir/cache/multithumb_thumbs/b_300_400_16777215_0_http___www1.istockphoto.com_f ile_thumbview_approve_830889_2_istockphoto_830889_ dental_radiology_machine.jpg
http://www.middle---cc.edu/library/images/X-rayTeeth.gif
afsanah82
10-27-2011, 11:45 AM
Ortho pantomo gram OPG
OPG مخفف کلمه Ortho Pantomo Gram می باشد. ریشه Ortho به عنوان ارتودنتیک به دندان باز می گردد. ریشه Pan به سیستم نمایش پانورامیک باز می گردد که با اجرای تکنیک ایجاد می شود. توموگرام یک تصویر اشعه x است که توسط فوکوس روی یک صفحه منفرد از بدن بیمار ایجاد می شود. دستگاه OPG به صورت خاصی طراحی شده است که تصویر x-ray توموگرافیک- پانورامیک از دندان ها و فک و مفصل TMJ در اختیار قرار می دهد. اساس فیزیکی کار مشابه توموگرامهای معمولی است. با این تفاوت که صفحه فوکوس OPG دارای انحنایی مطابق با انحناهای فک ها است. تصاویر حاصله یک نمای کلی از موقعیت دندانها و اطلاعاتی از استخوانهای فک در اختیار قرار می دهد ( مندیبل و ماگزیلا ) همینطور اطلاعاتی از سینوسهای فک فوقانی و مفاصل بین فک ها و جمجمه ( مفصل تمپور و مندیبل ) قرار می دهد. علاوه بر این دستگاه OPG قادر است یک سفالوگرام لترال تهیه کند که نمای نیمرخ استاندارد جمجمه است. اطلاعات حاصله، دندانپزشکان و متخصصان پزشکی را در تشخیص ناهنجاریها و تهیه نقشه درمان برای مشکلات دندان کمک می نماید. در QDI تصاویر توسط گزارش متخصص به ریاست دکتر منصور بررسی می گردند. یک گزارش دقیق برای معاینات پزشکی تهیه می گردد. در شعبه Holyspirir یک یونیت OPG تخصصی به عنوان Concoct نصب شده است. این ماشین به جهت تهیه تصاویر در مقاطع cross از مندیبل و ماگزیلا و تهیه یک نمای اختصاصی برای بیمارانی که کاندید ایمپلنت دندان هستند به کار می رود. اطلاعات مشابه توسط Dent scan بدست می آید که یک تکنیک CT تخصصی برای نمایش فک ها در ایمپلنت بیماران است. نمای نتایج حاصله توسط تیم گزارش دندان بررسی شده و گزارش می گردد ( تصویر سمت راست یونیت concot در بیمارستان Holyspirir است.
اتاق OPG :
اتاق OPG اتاقی است که دستگاه OPG و لترال سفالوگرام در آن قرار دارد.
ژنراتور ، تیوب اشعه x کنترل نیل ممکن است در اتاق عکسبرداری قرار بگیرند و یا اینکه ممکن است در اتاق مخصوص قرار داده شود.
در یک انتهای تیوب اشعه x و انتهای مقابل آن نگهدارنده کاست مستقر می گردد.
پروسه عملی :
چانه بیماران روی یک استراحتگاه ثابت شده ، چانه در مرکز C آرم، بین تیوب اشعه x و نگهدارنده کاست فیلم قرار می گیرد. آرواره ها روی یک راهنمای پلاستیکی کوچک قرار داده می شود و ثابت می گردد. بیشتر OPG در وضعیت ایستاده بیماران شکل می گیرد.
در طول اکسپوز تیوب اشعه x و کاست فیلم طول آرواره ها می چرخد. یک اکسپوز برای چند ثانیه صورت می گیرد در حالیکه بیمار در وضعیت ثابت باقی مانده است. کاست فیلم به صورت عرضی در طول اکسپوز حرکت می کند. اگر یک نیمرخ سفالومتری درخواست شده باشد، سر در یک محافظ مخصوص قرار می گیرد که مخصوص نیمرخ سفالوگرام می باشد. دز اشعه x کم می باشد. شیلد سربی و شیلد تیروئید در زمان درخواست یک اکسپوز به یک بافت می بایستی استفاده شود. این پروسه عملیاتی بدون درد می باشد.
- برای یک OPG چه آمادگی درخواست می شود ؟
هیچ نوع آمادگی برای یک OPG ، لترال سفالوگرام ، اسکن دندان و concot لازم نمی باشد.
http://www.prin.ir/cache/multithumb_thumbs/b_300_400_16777215_0_http___www.uib.no_odfa_fakadm _fotoavd_GenerellB_image_rtg_opg.jpg
afsanah82
10-27-2011, 11:46 AM
تاریخچه
اولین سیستمهای فلوروسکوپی که به عنوان آشکارساز بود یک پرده فلوروسکوپی بود که پزشک مستقیماً آن را می¬دیده است. در این سیستمها فوتونهای اشعه ایکس که به پرده می رسند تبدیل به فوتونهای نور مرئی میشود که توسط مشاهده کننده قابل رؤیت بود. جنس پرده ها سولفید کادمیم روی بودند و نورسبز متمایل به زرد متشعشع می کردند. یک شیشه سربی از پرتودهی زیاد اشعه ایکس محافظت می کرد و درجه تفکیک را می کاست. ولی عیب آن این بود که چون پرده، نور ضعیفی را تابش میکرد،پزشکان باید در اتاق تاریک کارمی کردند و قدرت تشخیص کنتراست آنها کم بود. در سیستمهای مدرن ، یک لوله تشدید کننده تقش آشکارساز را دارد. لوله تشدید کننده دارای یک پرده فلورسنت، کاتد نوری (فوتوکاتد) و پرده فسفوری است. فوتونهای اشعه ایکس پس از برخورد به پرده فلورسنت به فوتونهای نوری تبدیل می شوند.
الکترونهای نوری را با پتانسیل kV 25 شتاب می دهند و توسط یک لنز الکترواستاتیکی روی یک پرده فسفوری کوچک متمرکز می کنند. سپس تصویر با یک دوربین تلویزیونی و یک سیستم بزرگ کننده قابل مشاهده است. گاهی به جای دوربین تلویزیونی از دوربین سینمایی mm 16 استفاده میشود که درجه تفکیک بهتری دارد ولی برای مشاهده در طول آزمایش دوربین تلویزیونی بهتر است.
فلوروسکوپی
تجهیزات فلوروسکوپی:
ساده ترین شکل دستگاه فلوروسکوپی شامل میز رادیوگرافی، تیوب زیرین تخت و صفحه تشدید کننده در بالای میز می باشد. صفحه حاوی ماده ای نظیر سولفید کادمیم است که بر روی ورقه نازک پوشش داده شده و پایین صفحه محافظ پلاستیکی در وسط بیمار و صفحه شیشه ای سرب دارد در طرف بیننده قرار گرفته است این مجموعه داخل قاب فلزی که از صفحه محافظت می کند و حرکت تیوب زیرین را با صفحه هماهنگ می کند،قرار می گیرد.
روشنایی صفحه فلورسنت را می توان با افزایش جریان تیوب اضافه کرد
چه تصویر مستقیم روی صفحه فلورسنت و چه توسط تقویت کننده و سیستم تلوزیونی مدار بسته دیده شود مسلما باید تیوب اشعه ایکس و سیستم ثبات بهم متصل باشند و همزمان حرکت کنند.
تعویض کننده سریال (وسیله برای اسپات فیلم):
این قسمت کاست را به محلی که آماده پرتودهی است می آورد. سیستم اینترلاک اطمینان می دهد تا زمانی که تیوب زیر تخت از حالت اسکی به رادیوگرافی تبدیل نشد و نتوان پرتو تولید کرد،اندازه و میدان پرتو بسته به فاصله معین تا کانون به طور اتوماتیک محدود می شود.
به کمک سلکتور قالب هر اندازه دلخواه از فیلم را میتوان تحت تابش قرارداد یا توسط پوشش های سربی می توان در قسمتهای مختلف یک فیلم پرتودهی های متعدد داشت یعنی یک فیلم را می توان به دو چهار شش یا هشت قسمت کوچک تقسیم کرد.
تغییر از وضعیت فلوروسکوپی به رادیوگرافی:
هنگام این تغییر وضعیت زیر اتفاق می افتد:
1- ابتدا با فشار دادن کلید اکسپوژر مدارها برای اکسپوژرها آماده می شوند.
2- مدارات فلوروسکوپی از مدار خارج می شوند.
3- مدارات رادیوگرافی مورد نظر در مدار قرامی گیرند.
4- کاست به محل اکسپوژر کشیده می شود.
5- با ادامه فشار کلید اکسپوژر با فشار مجدد کلید، اکسپوژر انجام می شود.
تایمر فلوروسکوپی:
در اغلب بخش ها به مدار فلوروسکوپی تایمری وصل است که زمان فلوروسکوپی هر بیمار را نشان می دهد. کاربر مدت هر آزمایش را روی تایمر انتخاب می کند.
اندازه گیری دوز بیمار:
وسیله ای که دوز پرتو بیمار را طی آزمایشات تشخیص اندازه گیری می کند Diamentor است. این وسیله شامل اتاقک یونیزاسیون مسطح، پیش آمپلی فایر، وسیله اندازه گیری و نمایشگر است. با هر شمارش علایم صوتی از میکروفون پخش می شود. زمانی که شمارنده دوز آزمایشی را در یک آزمایش نشان داد، با فشار یک دکمه می توان آن را صفر کرد. هم چنین دوز بیمار را می توان با استفاده از دیسک های ترمولومینسانت اندازه گیری کرد.
بزرگ نمایی:
با اعمال انرژی به الکترود متمرکز کننده ثانویه می توان سطح کوچکی از فسفر ورودی را تاحد زیادی برای آنکه تمام سطح فسفر خروجی را بپوشاند بزرگ نمود.
به علت کاهش اندازه میدان ورودی، تعداد الکترون کمتر برای پوشش فسفر خروجی موجود خواهد بود.
رویت تصویر خروجی:
به چند طریق میتوان تصویر کوچک خروجی را مشاهده یا ثبت کرد:
1- رویت مستقیم با چشم(امروزه کمتر صورت می گیرد)
2- روی مانیتور تلوزیونی با استفاده از سیستم مدار بسته تلوزیونی
3- فوتوگرافی تصویر روی فیلم های بریده و یا فیلم نواری
4- ثبت تصویر روی سینه فیلم
5-دوربین های تلوزیونی
در تصویر برداری پزشکی معمولا از دونوع دوربین تلویزیون استفاده میشود:
1- دوربین ویدیکون
2- دوربین پلابیکون
کینسکوپی:
با استفاده از سینه دوربین میتوان تصویر کوچک روی مانیتور تلویزیون را ضبط کرد. شاتر دوربین باید با باریکه الکترونی که صفحه مانیتور را جاروب می کند هماهنگ باشد.
مزیت روش ضبط سینمایی آن است که لازم نیست بیمار پرتوی بیش از آنچه برای ضبط تلوزیونی لازم است دریافت کند.
معایب این روش عبارتند از:
1- از دست رفتن اطلاعات،زیرا شاتر دوربین سینمایی تا وقتی که قسمت جدید از فیلم کشیده شود بسته می ماند.
2- احتمالا روی تصویر لکه ظاهر می شود،زیرا در هر فریم فیلم سینمایی از دوز کمتر استفاده می شود.
3- اگر دوربین و سیستم تلوزیونی کاملا هماهنگ نباشد ممکن است خطوط افقی روی سینه فیلم ظاهر شود
ساختار تیوپ تشدید کننده تصویر:
کار این تیوپ:
تبدیل تصویر اشعه ایکس به یک تصویر نوری قابل دیدن که شدت روشنایی آن به حد کافی بوده و بتوان آنرا به راحتی مشاهده کرد.
اجزاء تیوپ:
یک آند یک کاتد و یک یا دو الکترود متمرکز کننده که همگی درون یک محفظه شیشه ای ناقوسی شکل قرار دارند.
کاتد همان صفحه بزرگ فسفر ورودی (input phosphor)، آند همان صفحه فسفر کوچک خروجی (output phosphor) و الکترود های همان لنزهای الکترو استاتیکی هستند که بین آند و کاتد درون محفظه شیشه ای قرار دارند.
تمام سطوح تیوپ باید دارای کمی انحنا باشند تا در برابر اختلاف فشار بین درون (خلاء) و بیرون محفظه (هوا)مقاومت می کنند.
صفحه فسفر ورودی از یک ماده فلور سانس که بصورت ذرات بخار در آمده و روی یک صفحه نازک آلومینیومی رسوب داده شده تشکیل شده و قطر آن بین 15تا20 سانتیمتر است.
ماده فلور سانس در واقع یدور سزیم (csi) است. در دستگاههای قدیمی تر سولفور کادمیم و روی تقویت شده استفاده می شد. جهت گیری عمودی بلورهای csi،تراکم بیشتر و عدد اتمی بالاتر از خواص خوب csi می باشد. همچنین این ماده دارای بهره بالاتر بوده و رزولوشن یا دقت تصویر ایجاد شده توسط آن بیشتر است. تبدیل تعداد بیشتر فوتون های اشعه ی ایکس به فوتون های نوری باعث کاهش نویز تصویر می شود. کار صفحه فسفر تولید نور متناسب با نورون اشعه تابیده شده است.
فوتوکاتد یکی دیگر از اجزاء تیوپ است و از مجموعه ای از ترکیبات آنتیموان و سزیم تشکیل شده است تا تصویر فوتونی ایجاد شده توسط صفحه فسفر ورودی را به یک تصویر الکترونی تبدیل کند، یعنی با برخورد نور، از خود الکترون ساطع نماید.
این الکترونها با اختلا ف پتانسیل 25 تا 35 کیلو وات (که بین آند و کاتد است) به طرف آند شتاب می گیرند. در طول مسیر توسط لنرهای الکتروستاتیکی روی صفحه فسفر خروجی متمرکز می شوند. قطر صفحه فسفر خروجی 15 تا 25 میلیمتر است. این صفحه از بخارات رسوب سولفات کادمیم فعال شده با نقره، روی یک صفحه آلومینیومی نازک تشکیل شده است. تصویر تشکیل شده روی صفحه خروجی شدت روشنایی بسیار زیادتری نسبت به تصویر صفحه ورودی دارد.
محفظه شیشه ای تیوپ 2 تا 4 میلیمتر ضخامت دارد ودر یک محفظه فلزی پوشش سرب قرار گرفته است.
دو روش برای دیدن تصویر خروجی وجود دارد:
1- استفاده از از سیستم نمایش آینه ای
2- استفاده از دوربین فیلمبرداری و صفحه نمایش تلویزیونی
درسیستم آینه ای تصویر خروجی تیوب توسط تعداد عدسی و آینه به چشم فرد می رسد. مزیت این روش سادگی و هزینه پائین آن نسبت به سیستم نمایش تلویزیونی است.عیب آن این است که در هر لحظه یک یا دو نفر می تواند تصویر را ملاحظه کنند.
در سیستم نمایش تلویزیونی تصویر خروجی تیوب توسط یک دوربین فیلمبرداری می باشد و توسط یک صفحه نمایشگر تلویزیونی به صورت بلادرنگ نمایش داده می شود. مزیت این روش مشاهده همزمان چند تصویر است. مزایای دیگر امکان بهبود کنتراست تصویر و امکان ذخیره سازی و انتقال تصاویر به محل دیگر می باشد.
عیب آن پیچیده بودن و هزینه بالای تجهیزات آن است.
اولین مسئله در مورد این سیستم کوپل کردن تصویر خروجی صفحه فسفر خروجی به دوربین تصویر برداری است.
این عمل به دوروش قابل انجام است:
1-سیستم فیبر نوری
2- سیستم عدسی
در سیستم فیبر نوری یک صفحه فیبر نوری نازک یک ارتباط خوب بین فسفر خروجی و تیوب تشدید کننده و دوربین تلوزیونی برقرار می کند.
در سیستم عدسی دو عدسی و یک آینه نیمه شفاف به کار می رود.عدسی اول به آن عدسی شیئی میگویند، نور ساطع شده توسط صفحه فسفر خروجی را می گیرد وبه یک دسته نور موازی تبدیل می کند. آینه نیمه شفاف در مسیراین نور باعث می شود تا دسته نور به دو دسته تقسیم شود. یک دسته به عدسی دوربین رفته و بعد از همگرایی به ورودی دوربین تصویر برداری می رسد. دسته دوم نیز می تواند به وردی یک سیستم تصویر برداری دیگر مثل دوربین اسپات فیلم یا دوربین سینمایی تحویل داده شود. با تعیین محل عدسی های چشمی با توجه به اندازه صفحه فسفر خروجی، ورودی دوربین می تواند کوپلینگ مناسب را بین این دو ایجاد کند.
تشدید کننده های تصویر مسطح:
در این حالت یک تصویر با اندازه واقعی و غیر معکوس ایجاد می کند. به جای تصویر برداری الکترونی – نوری از روشی به نام تمرکز نزدیک فوتو الکترونی استفاده می شود. دراین روش فوتوکاتدها و صفحات فولورسانس در مقابل هم و به صورت موازی قرار میگیرند و اختلاف ولتاژ 15 کیلو وات بین آنها برقرار است.آنگاه یک میدان الکتریکی یکنواخت ایجاد می شود ویک تصویر یک به یک با لبه های تیز ایجاد می شود.
اشعه ایکس تابیده شده به صفحه ورودی تبدیل به فوتونهای نوری می شود. از برخوردهای فوتونهای نوری با فوتوکاتد اول الکترون تولید می شود. الکترونها تحت اثر میدان انرژی جذب می کنند و به صفحه فلورسانس اول برخورد کرده و تصویری روشن تر از تصویر قبلی ایجاد می کنند. این تصویر صفحه فلورسانس دوم را تحریک می کند. صفحه دوم همان صفحه خروجی است که نوری در محدوده سبزایجاد می کند.
دروبین های تلوزیونی:
دونوع دوربین تصویر برداری وجود دارد:
1- دوربین ویدیکون (vidicon) که متداولتر است.
2- دوربین ارتیکون (orthicom).
اجزا اصلی یک دوربین ویدیکون: یک محفظه شیشه ای تخلیه شده از هوا شامل یک صفحه سیگنال (signal plode) یک هادی نور (photo condoctor) و یک تفنگ الکترونی (electon gon) می باشد.
با تابش نور به صفحه هادی،مقاومت الکتریکی قسمتهای مختلف صفحه متناسب با نور تابیده شده تغییر می کند. تغییر در مقاومت باعث شارژ بار بین صفحه سیگنال و لایه هادی نور می شود. یک تفنگ الکترونی یک شعاع الکترونی ایجاد می کند که لایه هادی نوری راجاروب می کند. شعاع الکترونی هر نقطه از لایه هادی نور را دوباره تا مقدار اولیه شارژ می کند. مقدار جریان لازم برای شارژ اندازه گیری شده و پس از تقویت به مونیتور ارسال می شود، سپس دامنه سیگنال ویدئویی حاصل در هر لحظه متناسب با جریان لازم برای شارژ مجدد یک نقطه از لایه هادی نور و در نتیجه متناسب باشدت نور تابیده شده به آن نقطه می باشد.
تیوب دوربین یک منبع جریان با مقاومت بالاست و مقاومت داخلی آن چند مگا اهم است.
برای داشتن تطبیق امپدانس خوب مقاومت ورودیRi بالا لازم است. صفحه سیگنال و لایه هادی نور تیوب مشابه یک خازن موازی با این مقاومت عمل می کنند(Ci). با افزایش فرکانس، ولتاژ در ورودی تقویت کننده کاهش می یابد. اگر پاسخ فرکانسی تقویت کننده عکس پاسخ فرکانسی ورودی باشد، در خروجی یک پاسخ فرکانسی مسطح داریم. بهره متناسب با حاصلضرب Ri*Ci افزایش می یابد.
مونیتور:
مونیتور یک سیستم نمایش تلویزیونی است که در واقع سیگنال ویدئویی مرکب (که عبارت است از سیگنال ویدوئی تقویت شده که پالسهای همزمان افقی و عمودی روی آن سوار شده اند) را از طریق یک کابل کواکسیال با امپدانس 75 اهم دریافت می کند. دو نوع مونیتور در سیستم نمایش تلوزیونی اشعه ایکس بکار می¬رود:
1- نمونه استاندارد
2- نمونه با رزولوشن بالا یا 1249 خط
در نمونه استاندارد نسبت عرض به ارتفاع مونیتور 4:3 و در نمونه با رزولوشن بالا 1:1 است. کنتراست و شدت روشنایی مونیتور باید قابل کنترل باشد. کنتراست با بهره تقویت کننده و شدت روشنایی با ایجاد کنتراست و شدت روشنایی مونیتور باید قابل کنترل باشد. کنتراست با بهره تقویت کننده و شدت روشنایی با ایجاد بایاس منفی روی گرید ابتدایی مونیتور نسبت به ولتاژ کاتد تأمین می شود.
سیستم کنترل روشنایی اتوماتیک:
شدت روشنایی یک تصویر فلوروسکوپی بسته به اینکه از کدام ناحیه بدن تصویر برداری کنیم و ضخامت و چگالی آن ناحیه، تغییر می کند. برای ثابت نگه داشتن میزان روشنایی دو راه وجود دارد:
1- کنترل بهره سیستم تقویت کننده تلویزیونی (کنترل اتومکاتیک بهره یا AGC)
2- کنترل میزان اشعه تابیده به شخص (کنترل اتوماتیک روشناییABC)
کنترل بهره سیستم تقویت کننده:
به راحتی و باهزینه کم قابل اجراست. اشکال این روش این است که افزایش بهره بدون افزایش میزان اشعه ورودی نسبت سیگنال به نویز را کاهش می دهد. در این روش بهره سیستم تقویت کننده تصویر و پارامترهای قابل تنظیم دوربین تصویر برداری به طور اتوماتیک و با گرفتن فیدبک از مقدار شدت روشنایی تصویر خروجی کنترل می شوند، به طوری که شدت روشنایی تصویر ثابت بماند.
در روش کنترل میزان اشعه ورودیABC : با افزایش یاکاهش میزان اشعه ورودی به تیوب تشدید کننده تصویر روشنایی تصویر را تغییر میدهیم. برای انجام این روش سه راه وجود دارد:
1- سیستم کنترل اتوماتیک کیلو وات
در این روش ولتاژ اولین ژنراتور ولتاژ بالا توسط سیگنالی که متناسب با میزان روشنایی تصویر است تغییر داده می شود. روشنایی کمتر باعث افزایش میزان kv و روشنایی بیشتر باعث کاهش میزان kvمی شود. تغییر kv با ثابت نگه داشتن میزان mA صورت می گیرد.
مزیت اصلی روش: دامنه وسیع دینامیکی حدود 20:1 یا بیشتر و ازدست نرفتن کنتراست در تصویر برداری از قسمتهای ضخیم و چگالتر بدن است.
2-سیستم کنترل اتومکانیک میلی آمپر
در این روش میزان kv دو سر تیوب اشعه ایکس ثابت است و باتغییر جریان فیلمان،کنترل روشنایی تصویر صورت میگیرد. گرم وسرد شدن فیلمان طول می کشد ودر نتیجه زمان واکنش کند است.
مزیت این روش:پیاده سازی آسان و کم خرج آن است.
تنظیم همزمان kV , mA:
امروزه بعضی از دستگاهها از ترکیب دو سیستم فوق بهر ه می گیرند، مثلا mA در حداکثر مقدار خود و kV از مقدار کم به زیاد افرایش می یابند تا به روشنایی دلخواه برسیم.
ضبط تصاویر فلوروسکوپی:
تطابق تصاویر مانیتور با چشم مشاهده کننده وروشنایی اتاق کمتر است و شدت روشنایی (brightness) مانیتور باید قابل کنترل باشد. مانیاز به ضبط تصاویر به عنوان مدرک در پرونده پزشکی بیمارداریم.
روشهای مختلفی برای ضبط تصاویر فلوروسکوپی وجود دارد:
1- ضبط کننده اسپات فیلم (spot film recorders)
تجهیزات اسپات فیلم بین بیمار و تشدید کننده و تصویر قرار می گیرند و یک یا چند لحظه ازتصویر زنده فلوروسکوپی را روی فیلم رادیولوژی ضبط می کنند. دارای محلی برای قرار دادن کاست فیلم است. در موقع فلوروسکوپی رادیو لوژیست ممکن است هر زمانی بخواهد کاست را از محل استقرار خود به محل آماده تابش حرکت دهد.
حرکت کاست از محل استقرار اولیه تا محلی که کاست به طور کامل بین بیمار و تشدید کننده تصایر قرار گیرد حدود یک ثانیه طول می کشد. زمانی که کاست به محل تابش برسد بابسته شدن یک کلید فرمان تابش صادرمی گردد. در طول این یک ثانیه چندین عمل می بایست انجام گیرد.
1- مدارات کنترل kV,mA و زمان از حالت کنترل فلوروسکوپی به حالت کنترل رادیوگرافی تغییر وضعیت دهند.
2- جریان فیلمان متناسب با kV وmA در خواستی رادیولوژی تغییر کرده و گرمای فیلمان به حد نهایی خود برسد.
3- آند دوار تیوب شروع به چرخش نموده و به سرعت نهایی خود برسد.
به دلیل نیاز به زمانی جهت انجام آماده سازی ها رادیوگرافی ها دارای دو نقطه ضعف اساسی است.
1- زمان تابش و گرفتن عکس رادیو گرافی حدود یک ثانیه از زمانیکه رادیولوژیست تصمیم به ضبط تصایر روی فیلم می کند عقب تر است وممکن است دراین یک ثانیه تصویر تغییر کرده باشد.
2- حرکت مکانیکی کاست از حالت اولیه به حالت تابش باعث ایجاد لرزش خفیفی در سریوگراف شده و این امر باعث تارشدگی در تصویر می شود.
3- دوربین فوتو اسپات:(photospot camera)
دوربین فوتواسپات تصویر خروجی تشدید کننده تصویر را روی فیلم ضبط می کند.
تیوب های تشدید کننده تصویر با قطر فسفر گیرنده تا 16 اینچ اجازه می دهند نوار بزرگ بدون حرکت تیوب تشدید کننده و تصویر ازیک نقطه به نقطه دیگر در یک تصویر به نمایش در آیند.
یک مزیت دوربین فوتواسپات کاهش قابل ملاحظه میزان اشعه تابیده شونده در یک یا چند عمل تابش رادیوگرافی صورت گرفته است و نمی گذارد اشعه زیادی به بیمار تابانده شود.
یک عیب این روش وزن زیاد تجهیزات فیلمبرداری است و باید تعادل مجموعه دوربین و تشدید کننده را به صورتی به وجود آورد.
3-روشهای دیگر ضبط تصاویر فلوروسکوپی عبارتند از:
ضبط تصاویر بر روی فیلم سینمایی یا سینه فلوروروگرافی
ضبط تصاویر بر روی نوارهای مغناطیسی و دیسک های نوری
afsanah82
10-27-2011, 11:47 AM
Digital Radiology
تفسیر در دنیای جدید برای پزشکان
دوران دیجیتالی شدن در رادیولوژی، دربین بخشهای کاملاً دیجیتالی، یک مرحله تازه شروع شده است. در حالیکه تمرکز دیجیتالی شدن روی موارد مربوط به تکنولوژیست هاست، فضای تفسیری رادیولوژیست ها هم تحت تاثیر این تغییر اساسی قرار گرفته است. این تغییر بوسیله PACS هدایت شده است، و به رادیولوژیست ها قول داده اند که تکنولوژی لازم برای دریافت سریع تصاویر رادیولوژی را برای آنها فراهم کنند.
توانایی ارائه الکترونیکی یکسری از تصاویر دیجیتال به پزشکان مفسر، فرصتهای جدیدی برای رادیولوژیستها فراهم کرده است ،سوالات جدیدی را برای این پزشکان و بخشهایی که کار می کردند به همراه داشت. اعتراضات در زمینه جسمانی بودند و بیان می کرد که خستگی ذهنی باعث توقف خودبخودی و کوتاه شدن کار پزشکان می شود. این موضوع که چطور دیجیتالی شدن روی دوره کاری پزشکان اثر میگذارد، خطرات ذاتی درالگوی کاری جدید و اینکه چگونه فضای تفسیر را برای بهینه سازی و تربیت پزشکان مفسر فراهم می سازد مورد بحث قرارگرفت.
در شیوه استفاده از فیلم، پزشکان یک محدوده متنوعی از جعبه های نوری و سیستمهای نمایشگر استفاده می کنند و نمایشگرهای موتوری پیچیده ای برای ایجاد صفحه نمایش لازم در پشت تصویر به منظور بررسی تصاویر x – ray و دیگر تصاویر را بکار می برند. این سیستمها همواره در ارتباط با پزشکان مفسر بدون تغییر وجود دارند و پزشکان یک سری ابزار ( لنزهای بزرگ نما، ماده حفاظتی و 000 ) برای راحتی کار تفسیر استفاده می کنند.
با تصاویر فیلمی لازم است که پزشک، تکنولوژیست یا تکنسین ، دائما فیلمهایی که مورد بررسی قرار گرفته اند را برداشته و فیلم جدیدی برای تفسیر قرار دهد. در بخشهای شلوغ بطور معمول رادیولوژیستها باید تصاویر مورد بررسی را از یک board بر board دیگر انتقال دهند. البته اگر فضای بخش اجازه دهد وجود بخشهای خاص مثل MRI و CT که تصاویرشان بررسی های خاصی را لازم دارد این وضعیت را تشدید می کند.
یکی از بزرگترین فواید توسعه نرم افزاری و سخت افزاری که بوسیله حامیان PACS ذکر شده است، حذف حرکات اضافی و وقفه ای است که در پاراگراف قبل بیان شد. یک PACS خوب کاملاً بطور قطعی، به رادیولوژیست اجازه میدهد تا تصاویر پی درپی را با کمترین حرکت و جنبش نسبت به حالتی که باید در ملاء عام نمونه های دقیق را مورد بررسی قرار دهد، بوسیله ابزارهای دیجیتالی که ازطریق صفحه کلید هدایت می شود و با انگشتان به اجرا در می آید تفسیر کند. عامل بالقوه و انتظاری که به سرعت بالا می رود، کاهش noise در روند تفسیر بود که بوسیله وقفه کاری ایجاد میشود.
متاسفانه با آنکه ما محیط تفسیری را طراحی کرده ایم افزایش پتانسیل بهره وری نمی تواند بجز با پرداخت بهای سنگین انسانی فراهم شود. در ساده ترین شرایط، رادیولوژیست یک انسان است نه یک ربات، و محیط تفسیر که انتظار می رود برای او وجود داشته باشد باید در شرایط انسانی تعریف شده باشد. انسان نمی تواند تمام روز را دریک محل نشسته و کار تفسیر انجام دهد بدون اینکه خسته شود. خستگی فیزیکی منجر به خستگی ذهنی می شود و خستگی ذهنی امکان اشتباه در تفسیر را زیاد میکند.
خوشبختانه مطالعات مهم کامپیوتری برای فراهم کردن رفاه هر چه بیشتر رادیولوژیست ها انجام شده است. مدت زمانی که رادیولوژیست درطول روز می تواند با کامپیوتر کار کند بدون اینکه صدمه خاصی به او وارد شود مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
بعد از سالها تحقیق چندین رکن اساسی برای بالا بردن فعالیت مغزی و تفسیری مفسران را درحین کار با کامپیوتر به اطلاع شما می رسانیم.
- اصلاح زاویه بین سرو گردن و تصویر
- تکیه گاه مناسب برای ساعد و مچ
- فراهم کردن زاویه 90 درجه بین ساعد و بازو
- وجود صندلی قابل تنظیمی که ستون فقرات را کاملاً پوشانده و شامل جایگاهی برای گردن و سر بوده ، بدون اینکه نقطه فشاری روی هیچ عضوی داشته باشد.
- حذف صداهای نا مربوط
- استفاده از نور مناسب
با این ملاکها می توانیم یک اتاق تفسیر مخصوص با نور و صندلی و فضای مناسب فراهم کنیم. متاسفانه همه رادیولوژیستها یک جور نیستند و برای مثال نمی تواند یک نوع صندلی خاص برای همه تولید کرد.
- کاربر می تواند برای کاهش خستگی خود هر 20 دقیقه پوزیشن خود را تغییر دهد.
این کار ثابت می کند که چرا استفاده از سیستم فیلم برای رادیولوژیستها بهتر بود چون آنها در حین قرائت فیلم جنبش و حرکت داشتند و در حین تفسیر یک سری تصویر پیچیده سروگردن خود را به فیلم نزدیک می کردند تا تمرکز دقیقی داشته باشند و ضمناً بطور مداوم برای اینکه فیلم را به گیره خود آویزان کنند حرکت داشتند که همه این کارها از آسیب به اندام آنها جلوگیری می کرد.
در حالیکه سیستم PACS هیچ نیازی به حرکت وجود ندارد و ما باید با دقت تمام حواس خود را برای بررسی وضعیت بیماری متمرکز کنیم، چون احتیاجات قبلی که ذکر شد بطور مکانیکی و الکترونیکی تامین می شود و ایجاد حرکات منظم درطی کار تفسیر خیلی راحت نیست و به این خاطر بر اساس مطالعات، استراحت تقریباً 2 دقیقه ای هر 20 دقیقه یکبار برای تغییر موقعیت و تغییر فوکوس چشم مشکلات اسکلتی – ماهیچه ای را بدون اثر نامطلوب در کار کاهش میدهد.
میزهای کار در حال حاضر طوری طراحی شده که بطور الکتریکی قابل تغییر است و هر دو صدا و نور را میتوان کنترل کرد و این امکان را به رادیولوژیست میدهد که در حین کار مدتی بایستد و یا گاهی به حالت لم داده کار تفسیر را انجام دهد.
البته این میزها بسیار گران هستند و یک میز تقریباً شش میلیون قیمت دارد و با سرمایه کنونی کشورها چگونه می توان این امکانات را برای مراکز فراهم کرد؟
البته برای یک پیشرو رادیولوژی این توجیه مالی باید آسان باشد. اگر یک رادیولوژیست صدمه ببیند در حدود چند میلیون در هر روز در آمد خود را از دست می دهد. هر صدمه به Carpul tunnel حداقل6 – 3 هفته استراحت نیاز دارد که پی آمد مالیآن برای یک رئیس رادیولوژی خیلی قابل انتظار نیست.
با همه مسائل مطرح شده استفاده از یک سیستم تفسیری دیجیتال و سرمایه گذاری در PACS بسیار با اهمیت است و این کار روی هم رفته در آمد پزشکی بخش را بالا می برد .البته این افزایش بازدهی مالی بطور مستقیم قابل مشاهده نیست ولی با مقایسه قسمت پرداخت شده برای تجهیزات و روشهای انجام شده در بخش می توان به این نتیجه رسید.
بازارهای اروپایی برای سیستم دیجیتال رادیولوژی دندان از سال 2000 بیش از 2 برابر شده است و به 6/51 میلیون دلار در سال 2003 رسیده است.
Digital Radiology
امروزه تقریباً 3/2 تمام محصولات تصویری در یک بیمارستان بر پایه اشعه ایکس است و اکثریت بر پایه سیستم فیلم کار می کنند. این سیستم ها نسبتاً ارزان هستند ،اما قیمتهای پنهانی که وجود دارد قابل توجه می باشد، در شرایط کاری ( شامل زمان کار درمان ) بیماران کمی پذیرش می شوند.
در عین حال سیستم دیجیتالی که اکنون تولید شده است خیلی گرانتر است اما پس انداز عملی آن هزینه اولیه خرید سیستم را جبران می کند. DR همچنین مزایای پزشکی زیادی دارد. برای مثال درصد بالای شباهت با فیلم و قدرت تشخیص بالای سیستم DR می تواند بهترین تصاویر را در حین کاهش پرتوگیری بیمار تهیه کند. تصاویر DR بصورت دیجیتالی روشنتر می شوند و با دستکاری نرم افزاری می توان اطلاعات بیشتری را از تصویر گرفت که به تشخیص و درمان خیلی کمک می کند. این تصاویر می تواند بایگانی شده و بدون درنگ مورد استفاده قرار بگیرند و بررسی مجدد تصاویر و ارجاع آنها به پزشک مشاور هم امکان پذیر است.
5 سال قبل تکنولوژی اختصاصی سلنیوم برای پیشرفت مستقیم صفحات دتکتور دیجیتال رادیولوژی بدست آمده ودر شرکت ANRAD برای گسترش و تولید پانلهای با کیفیت بالا و یکدست دتکتورهای x – ray مستقرشد. در Direct Digital Radiography ، ( DDR ) که فوتونهای اشعه ایکس مستقیماً به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میشود، تصاویر و اطلاعات بیشتری نسبت به تکینک غیر مستقیم بدست می آید.
در سال 2004تعداد وسیعی واحدهای Chest که می توانست آزمونهای ایستاده را برای بیماران انجام دهد و یک ابتکار جدید برای ایجاد سیستم DR چند منظوره برای آزمونهای رادیولوژی معمولی و آزمونهای ایستاده انجام شده بود وارد بازار شد . تقاضاهایی برای بخشهای اورژانس، مراکز تروما و کلینیک اورتوپدی وجود دارد.
اکنون سیستم فلوروسکوپی دیجیتال نیز ساخته شده که معتقدیم مزایای این سیستم هزینه بالای آن را تحت پوشش قرار می دهد.
Direct Digital Technology
این وسیله معمولاً از یک سنسور در تماس مستقیم با کامپیوتر تشکیل شده است.
این تکنولوژی دو تا از بیشترین اندازه های رایج داخل دهانی، OPG و تصاویر Ceph را دیجیتالی می کند.
سنسورهای داخل دهانی جایگزین فیلمهای x – ray می شوند و به کمک یک وسیله پوزیشن دهنده مثل Rinn system در داخل دهان بیمار قرار می گیرد. سپس اشعه ایکس به روش معمول تولید می شود و در عرض چند ثانیه تصویر روی صفحه کامپیوتر آماده بایگانی و تشخیص می شود. OPG اختصاصی و دستگاههای Ceph به روش مشابه سیستم فیلم عمل می کنند و بعضی از فیلم های جدید دستگاههای OPG می توانند برای استفاده دیجیتالی در تکنیکهای مشابه استفاده شوند.
با روش جدید می توان اکثر کارهای مربوط به دندان بخصوص endidintics( رشته ای از دندان پزشکی که مربوط به علت پیشگیری و تشخیص و درمان بیماریها و صدمات پولیپ دندان و بافتهای اطراف آن می باشد.) و implantology ( کاشت دندان ) که ممکن است برگشت سریع تصاویر لازم باشدانجام داد.
Inderect Digital Technology . Image Plate Scanners
در نوع دیگر سیستم دیجیتالی اشعه ایکس صفحات تصویری از فیلم مانند و قابل انحنایی که با روش مشابه فیلم معمولی مورد تابش قرار می گیرند استفاده می شود.
بجای پروسس فیلم در یک پروسسور شیمیایی این صفحات بوسیله یک اسکنر دیجیتال اسکن می شوند اطلاعات به دام افتاده به تصویر رادیوگرافیک روی صفحه نمایش تغییر شکل می دهند. پیشرفت اخیر در صفحات تصویر و تکنولوژی اسکنر به این معنی است که کیفیت و سرعت قابل مقایسه با بهترین سیستمهای دیجیتال مستقیم است. با هر دو نوع تکنولوژی اکنون کیفیت تصویر بسیار بهتر از فیلم معمولی است.
تصویر برداری دیجیتالی موقعیت خارق العاده ای داشته و بر بسیاری از موانع اولیه مثل کارهای صنعتی ناکافی، تنگنای تولید، قیمت فوق العاده و میل کم مشتریان غلبه کرده است. افزایش تصاویر بایگانی و سیستمهای ارتباطی ( PACS ) محرکی برای پذیرش تکنولوژی دیجیتالی تکمیلی که در نصف کردن قیمتها و افزایش کیفیت تصاویر موثر خواهد بود می باشد وبه راحتی می تواند جایگزین فیلم در تصویربرداری شود. DR همین طور تاخیر زمانی و ناکارآمدی ذاتی در تولید فیلم را حذف کرده و بیماران را افزایش داده و به بیمارستان اجازه می دهد تا در فضا و کارکنان رادیولوژی صرفه جویی کند.
استفاده از تشعشع دهی کم برای تولید کیفیت بالای تصاویر اشعه ایکس یک موفقیت بزرگی است که سیستم DR را بسیار جلوتر از سیستم رادیوگرافی قرار می دهد. تعداد زیادی از مدلهای DR به اندازه نصف اشعه ای که آزمونهای روتین رادیوگرافی لازم دارند بکار می برند. با توجه به ریسکی که در استفاده از اشعه وجود دارد دز بسیار کم اشعه در سیستم DR همراه با کیفیت تصاویر بالا عامل اصلی افزایش فروش این سیستم هاست.
تکنولوژی ابتکاری جدید که شامل چندین مشخصه برای پیشرفت تشخیص بالینی است در سیستم DR اجرا می شود. برای مثال شبیه سازی و برابر سازی بافت اجازه می دهد که یک سیگنال با کیفیت بالا دانسیته بافتی بالا و دانسیته پایین را بخوبی نمایش دهد. کاهش دو برابر انرژی، یک تکنیک تصویری است که اجازه میدهد خصوصیات تضعیفی متفاوت بافت نرم و استخوان بطور جداگانه پردازش شود. تکنولوژی جدید ساختارهای قبلی را با تصاویر با وضوح بیشتر برای تشخیص پاتولوژیهای مبهم جایگزین می کند.
afsanah82
10-27-2011, 11:48 AM
تراکم سنجی استخوان جهت اندازهگیری محتویات معدنی استخوان استفاده میشود و این اندازهگیری کاهش توده استخوانی را بخوبی نشان میدهد.
تراکم سنجی استخوان جهت تشخیص پوکی استخوان و تعیین ریسک شکستگی استخوان بسیار مفید است. اغلب روشهای اندازهگیری مواد معدنی استخوان bone mineral density (BMD) بسیار سریع و بدون درد میباشد.
روشهای در دسترس BMD شامل DEXA و استفاده از x،CT-Scan ستون فقرات، مچ دست، بازو و یا ساق پا (Quantity CT or (QCT ، Osteo CT، و یا Ultrasoundمیباشند.
برای mass screening purposes (اهداف غربالگری عمومی) یک نوع روش رسپتومتری قابل حمل و پرتابل وجود دارد. در این روش از یک وسیلهDexa x-ray یا واحدquantitative ultrasound استفاده میشود. هر دو نوع این آزمایشات موبایل، مچ دست انگشتان یا پاشنه پا را مورد آزمایش قرار میدهد.
روشهای موبایل دانسیتومتری دقت تکنیکهای ثابت و غیر موبایل را ندارند چون تنها یک استخوان را مورد آزمایش قرار میدهند.
استخوانی که مواد معدنی خود را از دست داده ضعیف میشود و احتمال شکستگی بالایی دارد وbone densitometry قبل از شکستگی و احساس ضعف در استخوان این کاهش را نشان میدهد.
DEXA رایجترین روش دنسیتومتری است. این روش بیدرد بوده و احتیاج به هیچ تزریق، روش تهاجمی، مسکن یا رژیم خاص و مراقبتهای ویژه ندارد.
در طی این آزمون بیمار روی تخت دراز کشیده و سیستم قسمتهای مورد نظر بدن را اسکن میکند (به طور معمول مهرههای پایینی ستون فقرات و لگن) مدت زمان اسکن تنها چند دقیقه است. اشعه x مورد استفاده در DEXAکمتر ازChest x-ray است. دانسیته استخوانی هر بیمار با نمودار افراد سالم مقایسه میشود و نتیجه اعلام میشود.
روش جدید اندازهگیری استئوپروز استفاده از اولتراسوند است. سیستم اولتراسوند اندازهگیری مواد معدنی استخوان، بسیار کوچکتر و ارزانتر ازDexa است و زمان انجام این کار حدود 1 دقیقه میباشد.
مزایای استفاده از اولتراسوند دنسیتومتری
1- هیچ اشعه یونسازی وجود ندارد
2- امکان تکرار تصاویر ناحیه مورد نظر
3- مشخص شدن میزان مواد معدنی ناحیه مورد نظر(Region of interest (ROI به همراه حدود هندسی آن
4- دقت 5/0%
5- کنترل اتوماتیک درجه حرارت برای معتبرترین اندازهگیری
6- کالیبراسیون دقیق و کنترل داخلی
7- سرعت بالای آزمون 3ms
8- نمایش رنگی تصاویر برای ارزیابی بهتر دانسیته
9- قیمت کم نسبت به تجهیزات DEXA
10- ذخیرهسازی تصاویر بیماران برای مدت طولانی به منظور پیگیری
11- دسترسی آسان به تصاویر برای اپراتور
12- ضبط تصاویر پاشنه
13- مقایسه بین چندین تصویر
DEXA equipment
دو نوع سیستمDEXA وجود دارد:
وسیله مرکزیCentral device و فرعیPeripheral device.
Central DEXAدانسیته استخوانی را در استخوانهایhip (لگن) و مهرهها اندازه میگیرد در حالیکهPeripheral device دانسیته را در مچ دست و پاشنه و انگشتان اندازهگیری میکند.
سیستم مرکزی در بیمارستان و مراکز پزشکی استفاده میشود در حالیکه پریفرال در داروخانهها و مراکز موبایل پزشکی قابل استفاده است.
Central یک میز تخت و بزرگ و یک بازو آویزان دارد که بازو به جلو و عقب قابل حرکت است و بنابراین تخت میتواند به عنوان تخت درمان یا صندلی آزمایش برای بیماران ویژه استفاده شود.
Peripheral device فقط 30 کیلوگرم وزن دارد و شامل یک جعبه متحرک است که فضایی برای قرارگیری با جهت تصویربرداری دارد.
سیستمDEXA یک بیم اشعه باریک و غیر قابل رؤیت اشعهx با دز کم دارد و انرژی را به سمت استخوان میفرستد. اشعهx در دو انرژی با دو پیک مجزا وجود دارد یک پیک به طور عمده بوسیله بافت نرم جذب میشود و دیگری بوسیله استخوان. میزان جذب شده بوسیله بافت نرم در نهایتSubtract (تفریق) شده و آنچه باقی میماند دانسیته بافت استخوانی است اشعه استفاده شده در این روش 1/0 اشعه استانداردChest x-ray است.
آزمونDEXA بین 10 تا 30 دقیقه طول میکشد که البته به نوع تجهیزات و قسمتی از بدن که مورد آزمایش قرار میگیرد بستگی دارد.
در طی آزمون دتکتورها به آرامی روی ناحیه مورد نظر حرکت کرده و تصاویر را روی مونیتور ثبت میکنند.
نتایج آزمون
آزمون تراکم استخوان با دو حد مطلوب یا معیار مقایسه میشود: افراد بالغ و جوان سالم(T-
Score) و افراد همسن (Z-Score)
نتیجهBMD شما با نتایجBMD افراد بالغ 25 تا 35 ساله هم جنس و هم اقلیم شما مقایسه میشود. میزانStandard deviation (SD)(انحراف از وضعیت استاندارد) تفاوت بین BMDشما و آن گروه افراد سالم است. این نتیجهT-Score شماست.
T-Scoreمثبت نشان میدهد که استخوان شما قویتر از وضعیت نرمال است وT-Score منفی بیانگر ضعیف بودن استخوان شما نسبت به حالت نرمال است.
YN=young normal
طبق بیان سازمان بهداشت جهانی استئوپروز طبق جدول زیر تعریف میشود:
معیاری برای پوکی استخوان در زنانT-Score:
نرمال 1/0کاهش کم تراکم استخوانBMD بینSD 5/2- تا 0/1- زیر رنج افراد جوان بالغ است
پوکی استخوان >BMD5/2- پایینتر از رنج افراد سالم جوان
پوکی استخوان شدید>BMD 5/2- پایینتر از رنج افراد سالم جوان است و بیماران دو یا چند شکستگی دارند.
به طور معمول احتمال شکستگی استخوان با هرSD زیر نرمال دو برابر میشود بنابراین شخصی با یکBMD ،1SD زیر نرمال یعنیT-Score=-1 نسبت به یک شخص باBMD نرمال، دو برابر احتمال شکستگی استخوان دارد و یک شخص با 2-T-Score= 4 برابر فرد سالم احتمال شکستگی دارد وقتی این اطلاعات بدست میآید، فرد با احتمال بالای شکستگی میتواند به هدف جلوگیری از شکستگیهای آینده درمان شود.
از جهت دیگرBMD شما با یک معیار سنی مقایسه میشود. این موردZ-Score نام دارد که در این مرحله نتیجهBMD شما با فرد همسن، هم جنس، هم وزن و هم قد شما مقایسه میشود.
استئوپروز شایعترین بیماری متابولیک استخوان است. این بیماری با کاهش ضخامت قشر استخوان، کاهش تعداد و اندازه ترابکولهای استخوان اسفنجی (یعنی اختلالهایی که در آنها تمام اسکلت درگیر میشود) مشخص میشود. هر تغییری در سرعت تشکیل و جذب که جذب را از تشکیل استخوان بیشتر کند میتواند از توده استخوانی بکاهد.
این واقعیت که در بعضی از زنان با پیدایش یائسگی از بین رفتن استخوان سرعت میگیرد و هر گاه قبل از سن یائسگی طبیعی، تخمدانهای زنی برداشته شود ولی دچار پوکی استخوان پیشرس میشود حاکی از آن است که استروژنها نقش مهم در جلوگیری از، از بین رفتن استخوان دارند.
سیگار هم یا به طور مستقیم بر استخوان سازی اثر میکند یا به طور غیرمستقیم بر کار تخمدانها اثر مینماید کاهش سطح هورمون پاراتیروئید هم در کاهش استخوانسازی مؤثر است.
احتمالاً خوردن اسید زیاد، خصوصاً به صورت غذای پرپروتئین، به خاطر خنثی کردن همین اسید اضافی منجر به حل شدن استخوان میشود. خود اسید ممکن است استدوکلاستها را فعا کند. زندگی بیتحرک در افرادی که عضلات کمی دارند، نیروهای مکانیکی وارده بر استخوانهایش را کم میکند و میل به از بین رفتن استخوان را افزایش میدهد.
یک نوع استئوپروز در کودکان و نوجوانان و دختر و پسر، با کار طبیعی کنار دیده میشود. این دسته را استئوپروز آیدیوپاتیک مینامند.
بسیاری از افراد استئوپروتیک از پیکر عضلانی برخوردار نبوده و وزن متوسط کمتری دارند. مصرف سیگار و الکل میتواند استخوانسازی را کاهش دهد.
در استئوپروز بیتحرکی موجب افزایش اختلاف بین تشکیل و جذب استخوان و تشدید ضایعه میشود. بین زندگی بیتحرک، در فرد غیرعضلانی، نیروهای مکانیکی وارد بر اسکلت را کاهش میدهد و تمایل به کاهش توده استخوانی بال میرود چون تشکیل و جذب استخوان در پاسخ به نیروهای گوناگون مکانیکی تحریک میشود.
در برخی موارد استئوپروز یکی از چهرههای بیماری دیگری همچون سندرم کوشینگ میباشد.
استئوپروز موسوم به نوع 1 در گروهی از خانمها بعد از یائسگی بین 51 تا 75 سالگی رخ میدهد و با کاهش شدید و نامتناسب استخوان تومرکولر نسبت به استخوان کورتیکال مشخص میشود.
شکستگی اجسام مهرهای و بخش دیستال ساعد شایعترین عوارض میباشد و کاهش فعالیت عمده پاراسیتروئید ممکن است در جهت جبران جذب استخوانی باشد. استئوپروز نوع 2 در جمع کثیری از خانمها و مردان بالای 70 سال یافت میشود. شکستگیهای گردن ران، بخش پروگزیمال بازو بخش پروگزیمال درشت نی و لگن شایعترین شکستگیهای این گروه است.
علایم: شکستگی مهره، مچ، (لگن) بازو و درشت نی و ...
علامت شکستگی جسم مهره عبارت است از درد پشت و تغییر شکل ستون مهرهها و درد بویژه بعد از خم شدن و بلند کردن جسم سنگین.
معمولاً استراحت در بستر میتواند موقتاً درد را متوقف کند. انتشار رو به پایین درد به طرف یک پا شایع بوده و حملات درد بعد از چند روز تا یک هفته فروکش میکند و بعد از 4 تا 6 هفته بیمار میتواند فعالیتهای عادی خود را از سرگیرد.
علایم رادیولوژیک: پیش از شکستگی و کلاپس در اجسام مهرهای استئوپروز، کاهش تراکم مواد معدنی افزایش وضوح خطوط عمودی (به خاطر اتلاف شدیدتر ترابکولهای افقی) و واضح شدن صفحات انتهایی را میبینیم. در نتیجه ضعف صفحات ساب کوندرال و اتساع دیسکهای مهرهای تقعر مهرهها از هر دو طرف به طور مداوم افزایش یافته و با اصلاح مهرهcodfish ایجاد میکند.
با بروز کلاپس معمولاً ارتفاع قدامی جسم مهره کاهش مییابد و کورتکس قدامی نامنظم میشود. شکستگیهای فشاری قدیمیتر ممکن است تغییرات واکنشی و استئوفیتهایی در حوالی لبههای قدامی بوجود آورند. بدون شکستگی استخوانی، رادیوگرافیهای استاندارد شاخصهای حساسی برای مشاهده کاهش توده استخوانی به شمار میروند زیرا تا 30% توده استخوانی فرد برای ایجاد خطر شکستگی کافی است.
اقدامات تشخیصی:
با استفاده از روشهایی همچون سنجش جذب فوتون منفرد و دوگانه، توموگرافی کامپیوتری کمی، بررسی فعالسازی نوترونهای کلسیم و استفاده از اولتراسوند میتوان اتلاف مواد معدنی استخوان را نشان داد.
اقدامات درمانی: استراحت و گرمای موضعی.Corset مناسب اکسایش بیمار را به همراه میآورد. هورمون استروژن سرعت جذب استخوان را زیاد میکند. اما تشکیل استخوان بالا نمیرود. استروژن مانع دفع کلسیم میشود و اتلاف استخوان را به تعویق میاندازد.
تجویز 1500 میلیگرم کلسیم در روز وقتی بیمار نمیتواند استروژن بگیرد بسیار مناسب است. مصرف کلسیم اثر خوبی بر حفظ استخوان کورتیکال دارد ولی اثری روی استخوان ترابکولار ندارد. البته دریافت کلسیم گاهی قبل از 25 یا 30 سالگی ممکن است اثرات سودمندی بر نگهداری حداکثر توده استخوانی داشته باشد.
afsanah82
10-27-2011, 11:49 AM
مقدمه:
وقتی که ما از اشعه x برای تصویربرداری از اندامهای بدن استفاده می کنیم ، پس از عبور از بدن ، بایستی اطلاعات آنها بصورتی که برای انسان قابل فهم باشد در آوریم . این تبدیل توسط گیرنده های تصویر یا Image Receptors انجام می گیرد . گیرنده های تصویر در رادیولوژی انواع مختلفی دارد . مانند فیلم رادیوگرافی ، صفحات فلوروسکوپی ، تقویت کننده های تصویر ،دوربین و غیره . در این میان فیلمهای رادیوگرافی بیشترین مصرف را دارند و معمولترین نوع گیرنده های تصویری می باشند . نیز اولین نوع گیرنده های تصویر است که توسط رونتگن استفاده شد .
تاریخچه:
در اوایل تاریخ رادیوگرافی ، فیلمها بصورت صفحات شیشه ای بودند و امولسیون روی آنها کشیده می شد . پس از اکسپوز شدن توسط اشعهx ظهور و ثبوت می شود و سپس تفسیر می شد . در آن زمان از اسکرین استفاده نمی شد . همزمان با شروع جنگ اول جهانی در سال 1914 م . منبع صفحات شیشه ای که بیشتر از کشور بلژیک تولید می شد رو به کاستی گذاشت و این در صورتی بود که تقاضا برای رادیوگرافی ازسربازان روبه افزایش گذاشته بود .
سپس به ماده جدیدی به نام نیترات سلولز روی آورده شد . در آن زمان از نیترات سلولز به عنوان پایه فیلمهای یکطرفه با یک صفحه تقویت کننده استفاده می شد . نیترات سلولز بسیار آتش گیر بود و موجب آتش سوزی می گردید . به همین دلیل در دهه های 20 و 30 موجب چندین آتش سوزی شدید در چند بیمارستان گردید. در اواخر دهه 1920 تری استات سلولز به عنوان پایه فیلمهای یکطرفه با یک صفحه تقویت کننده جایگزین آن شد که کمتر آتش گیر بود . سپس در دهه 1960 پایه ای از جنس پلی اتیلن تر فنالات رزین توسط Du Pont معرفی شد و به عنوان پایه استاندارد فیلمهای رادیوگرافی استفاده شد . از پلی استر به علت استحکام زیاد می توان پایه هایی با ضخامتهای کمتر تولید کرد که هنگام پروسس نیز آسیبی به آن نمی رسد و با گذشت زمان پایداری بیشتری دارد .
مشخصات فیلم :
قسمتهای تشکیل دهنده یک فیلم رادیوگرافی عبارتند از : 1- پایه Base 2- زیر لایهlayer Adhesive یاlayer subbing 3- امولسیون Emulsion 4- محافظ .super coat
1- پایه یا Base : که پایه و اساس فیلم رادیوگرافی است و قسمتی است که امولسیون روی آن قرار می گیرد .
دو عمل اساسی دارد : 1- به عنوان پایه ای محکم برای قرار گرفتن امولسیون روی آن عمل می کند . 2- نگهداری خصوصیات و اندازه فیلم در هنگام پروسس را بر عهده دارد .
خصوصیات پایه : Base بایستی انعطاف پذیر باشد . درضمن سخت باشد . محکم باشد تا پاره نشود و قابل انعطاف باشد تا هنگام پروسس اتوماتیک از غلطکها عبور کند . بایستی نسبت به نور شفاف باشد تا از عبور نور هنگام مشاهده فیلم جلوگیری نکند . بایستی پایدار باشد و در اثر گذشت زمان ، اثر داروهای شیمیایی ، و گرما ابعادش تغییر نکند . بایستی شفافیت یکسان داشته باشد تا هنگام عبور نور ایجاد آرتیفکت نکند.
هنگام ساخت فیلم یک رنگریزه آبی رنگ به پایه فیلم اضافه می شود . این رنگ از خستگی چشم هنگام مشاهده تصویر جلوگیری می کند .
2- زیر لایه یا لایه چسباننده یا subbing layer : یک لایه نازکی است که روی پایه قرار می گیرد و باعث چسبیدن امولسیون به پایه می شود . جنس آن از ژلاتین محلول بعلاوه حلال پایه فیلم می باشد .
دو عمل انجام می دهد : 1- چسباندن امولسیون به پایه فیلم 2- جلوگیری از جداشدن امولسیون از پایه هنگام پروسس که امولسیون گرم و مرطوب شده است .
3- امولسیون یا Emulsion : در حقیقت قلب فیلم است . چون تصویر رادیوگرافی در این قسمت تشکیل ، ذخیره و قابل دیدن می شود .
ترکیب امولسیون : امولسیون یک مخلوط هموژن و همگن از ژلاتین باکیفیت بالا و کریستالهای هالید نقره است . نوع ژلاتینی آن مانند ژلاتین خوراکی در غذاست . ولی با کیفیت بسیار عالی و بدون نقص است . و این بدان علت است که نور به راحتی از آن عبور کند و مشکلی در تصویر ایجاد نکند .
عمل ژلاتین نگهداری کریستالها بصورت همگن و جدااز هم است تا با یکدیگر واکنش شیمیایی ندهند و یا اینکه یک منطقه فیلم به علت تجمع بیشتر کریستالها ، حساس تر از مناطق دیگر نشود .
قست اصلی امولسیون را کریستالهای هالید نقره تشکیل می دهد . حدود 95 تا 98 درصد از برمید نقره و مقداری هم از یدید نقره استفاده می شود . یدید نقره حساسیت فیلم را افزایش می دهد . از کلرید نقره که فرایند ظهور و ثبوت را سریعتر می سازد، بیسشتر در فیلمهای فتوگرافی استفاده می شود .
شکل کریستالهای نقره می تواند به گونه های مختلفی باشد . می تواند مسطح یا Tabular ، مکعبی یا cubic ، 8 وجهی یا octahedral ، چند وجهی یا polyhedral و یا بی شکل Irregular باشد . ولی امروزه بیشتر از نوع مسطح یا Tabular Grain استفاده می شود .
دانه های TG یک کریستال مسطح است و معمولاً mm1/0 ضخامت و mm1 قطر دارد و معمولاً مثلثی شکل یا 6 وجهی است . اتمها درون کریستال به صورت مکعبی با هم پیوند دارند .
استفاده از کریستالهای مسطح به این علت است که : 1- سطح زیادی از آن به سمت منبع اشعه قرار گیرد و در نتیجه سرعت و حساسیت فیلم بالا می رود . 2- شکل کریستالها موجب می شود که به راحتی در کنار یکدیگر قرار گیرند و در نتیجه مقدار زیادی از نور را جذب کنند . این جذب زیاد نور باعث کاهش اثر متفاطع یا cross over effect نیز می شود .
در بعضی از امولسیون ها هم رنگدانه هایی اضافه می کنند که باعث افزایش حساسیت و جذب نور بیشتر توسط آن می شود . با این کار بدون افزایش ضخامت امولسیون حساسیت آن افزایش می یابد .
طرز تشکیل کریستالها : ابتدا نقره فلزی را در اسید نیتریک حل کرده و نیترات نقره بدست می آورند :
Ag + HNO3 AgNO3 + ½ H2
سپس AgNO3 و برمید پتاسیم KBr را با هم مخلوط کرده تا برمید نقره که حساس به نور است تولید شود . محصول جانبی این فرایند KNO3 یا نیترات پتاسیم است که بعداً طی مراحلی از مخلوط شسته می شود .
AgNO3 + KBr AgBr + KNO3
تمام این مراحل در حضور ژلاتین و تاریکی مطلق انجام می گیرد . از ژلاتین به عنوان عاملی که از اکسیداسیون و به هم چسبیدن کریستالها جلوگیری می کند ، استفاده می شود . درجه حرارت ، فشار و مقدار عناصر بطور بسیار دقیق در این فرایند کنترل می شوند .
کریستالهای هالید نقره به طور کامل ، خالص و بی نقص نیستند . چون در این صورت کریستالها حساسیتی ندارند . این نقاط از جنس سولفید نقره _ طلا می باشند که به عنوان نقاط حساس کننده در سطح یا نزدیکی سطح کریستال قرار دارند هنگام اکسپوز ، فوتوالکترونها و یونهای نقره به این نقاط جذب شده و بصورت نقره فلزی سیاه رنگ قابل رویت می شوند .
4- لایه محافظ یا super coat : که خارجی ترین لایه فیلم می باشد و از جنس ژلاتین خالص است . این لایه وظایف زیر را به عهده دارد : 1- یک لایه مقاوم و بادوام است که از آسیب رسیدن به فیلم جلوگیری می کند . 2- یک لایه ضد الکتریسیته ساکن است . 3- سطح صافی است که از تجمع گرد و غبار روی فیلم جلوگیری می کند . البته اگر خیلی صیقلی باشد، باعث کاهش اصطکاک فیلم با غلطکها هنگام پروسس شده و ایجاد مشکل می کند . هنگام پروسس فیلم ، داروهای ظهور و ثبوت از این لایه عبور می کنند و به امولسیون و کریستالها می رسند .
در برخی انواع فیلمها لایه های دیگری نیز ممکن است وجود داشته باشد که کارهای خاصی را انجام می دهند:
- لایه ضد پیچیدن فیلم یا Non curl Backing : این لایه فقط در فیلمهای یکطرفه استفاده می شود . امولسیون فیلم هنگام ظهور و ثبوت متورم شده و باعث خم شدن و پیچیدن فیلم می شود . برای جلوگیری از این اتفاق در طرف دیگر فیلم یک لایه زیر لایه و یک لایه ژلاتین روی پایه کشیده می شود تا عمل پیچیدن اتفاق نیفتد .
- لایه ضد هاله یا anti halation layer : هنگامی که نور از امولسیون فیلم رد شده و به پایه می رسد ، از سطح پایه منعکس می شود و بسته به زاویه انعکاسش ، روی امولسیون اثر گذاشته که باعث ناواضحی تصویر می شود . این اثر در فیلمهای یکطرفه بیشتر است ولی ممکن است در فیلمهای دو طرفه هم اتفاق بیفتد . که برای جلوگیری از این اتفاق ،کارخانه های سازنده معمولاً 2 کار انجام می دهند : 1- افزودن یک رنگریزه بر پایه فیلم. به علت اینکه به Base اضافه می شوند ، در پروسس شسته نمی شوند و همیشه در فیلم باقی می مانند این کار بیشتر در فیلمهای 35 میلی متری و فیلمهای سینمایی وجود دارند . 2- افزودن یک رنگریزه به لایه ضد پیچیدن فیلم که این رنگریزه ها هنگام پروسس شسته و از فیلم برداشته می شوند این کار بیشتر در فیلمهای یک طرفه استفاده می شود .
ضخامت لایه ها :
اندازه و ضخامت هر یک از لایه های موجود در فیلم ، با توجه به نوع فیلم و کارخانه سازنده آن فرق می کند . نیز در مراجع مختلف علمی عددهای متفاوتی برای آنها ذکر شده است . ولی بطور کلی می توان اعداد زیر را برای این منظور در نظر گرفت :
Base : 150-300 μ m
Emulsion : 3-10 μ m
Adhesive : 1-2 μ m
super coat : 2-5 μ m
سایز فیلمها :
فیلمهای مصرفی در رادیولوژی دارای سایزهای مختلفی می باشند و بسته به عضو مورد نظر و اندازه آن برای تصویربرداری انتخاب می شوند . سایزهای معمول مصرفی در بخشها در سایزهای زیر می باشند :
24 * 18 ، 30 * 24 ، 40 * 30 ، 35 * 35 ، 43 * 35
ولی سایزهای مختلف دیگری هم وجود دارند که در موارد خاص استفاده می شوند :
18*13 ، 30 * 15 ، 40*15 ، 43*18 ، 25*20 ، 40*20 ، 24*24 ، 30*25 ، 35*28 ، 35*30 ، 40*40 ، 91*35
( واحد اعداد سانتی متر می باشد )
اثر متقاطع یا cross over effect:
که هنگام استفاده از صفحات تشدید کننده اتفاق می افتد . در این حالت نور از یک امولسیون عبور کرده و از پایه رد شده وبه امولسیون طرف دیگر می رسد و باعث ناواضحی می شود . برای جلوگیری از این عمل چندکار می توان انجام داد :
1- رنگریزه هایی به پایه فیلم اضافه می کنند تا از عبور نور جلوگیری به عمل آید .
2- از صفحات تقویت کننده با تابش UV استفاده می شود . چون کریستالها این نور را بیشتر جذب می کنند و نیز پایه UV را از خود عبور نمی دهند .
3- استفاده از T.G، چون به علت ساختار مسطح جلوی عبور نور را می گیرند و نور را جذب می کنند .
4- اضافه کردن رنگریزه هایی به سطح کریستالها که باعث افزایش حساسیت کریستالها و نیز موجب کاهش پراکندگی نور و جلوگیری از اثر متقاطع می شود . این عمل توسط شرکت Kodak انجام شده است که این رنگریزه ها مکمل رنگ سبز تابشی از صفحات لانکس می باشد.
تقسیم بندی فیلمهای رادیوگرافی :
در یک تقسیم بندی فیلمهای رادیولوژی به 2 گروه کلی تقسیم بندی می شوند :
1- فیلمهای بدون صفحه تقویت کننده یا non screen و یا Direct Exp
2- فیلمهای با صفحه تقویت کننده یا screen film
1- مهمترین استفاده از فیلمهای بدون صفحات تقویت کننده وقتی است که به جزئیات زیاد در تصویر نیاز باشد، مانند: رادیوگرافی از دندان ، عمل جراحی بازسازی و ترمیم دست ( جراحی میکروسکوپی ) . نشان دادن بیماریهای دژنراتیو استخوانی ، مثالهای از این نیاز هستند . فیلمهای بدون صفحات تقویت کننده ، فیلمهایی با یک امولسیون ( یکطرفه ) و دانه های زیاد وبسیار ریز از هالید نقره می باشند و اندازه لایه امولسیون در آنها 2 تا 3 برابر فیلمهای با صفحه تقویت کننده است و این بدان خاطر است که حساسیت کافی برای تشکیل تصویر را داشته باشند . به علت اندازه و ضخامت زیاد امولسیون آنها نمی توان آنها را در پروسسورهای اتوماتیک ظاهر کرد و معمولاً بطور دستی ظهور و ثبوت می شوند .
فیلمهای مستقیم در رادیوگرافی دندان ، ماموگرافی ، کپی برداری ،تفریق دانسیته ، سینه رادیوگرافی و غیره کاربرد دارند .
2- فیلمهای با صفحه تقویت کننده بیشترین استفاده را در رادیولوژی دارند . این فیلمها در تنوع گسترده ای از سرعت ، کنتراست ، دامنه و روزلوشن تولید میشوند که تفاوت در این فاکتورها بستگی به مقدار ، سایز و نوع کریستالهای هالید نقره دارد . مثلاً فیلم با کنتراست بالا ، دارای کریستالهای ریز و یک اندازه می باشد در صورتی که فیلم های با کنتراست پائین دارای کریستالهای بزرگتر و تفاوت در سایز کریستالها می باشند . فیلمهای سریعتر تعداد بیشتر کریستال و اندازه بزرگتر کریستال دارند درصورتی که فیلمهای کندتر کریستالهای کمتر و کوچکتر دارند .
در یک تقسیم بندی دیگر فیلمهای رادیولوژی را به 2 گروه فیلمهای دو طرفه و یک طرفه تقسیم می کنند :
الف ) فیلمهای دو طرفه: که خود به 2 دسته تقسیم می شوند : 1- فیلمهای بدون صفحات تقویت کننده : مثل فیلمهای داخل دهانی ، فیلمهای جراحی کلیه و فیلمهای دوزیمتری و غیره . 2- فیلمهای دارای صفحات تقویت کننده : که با دو صفحه تقویت کننده مصرف می شوند مانند فیلمهای معمولی رادیوگرافی .
ب ) فیلمهای یکطرفه: که به 6 دسته تقسیم می شوند :1- فیلمهای با یک صفحه تقویت کننده تصویر مثل ماموگرافی 2- فیلمهای فوتو فلوروگرافی یا سینمایی 105 و 75 میلی متری ، 3- فیلمهای مخصوص فتوگرافی از لامپ CRT مثل : پولارید ، سونوگرافی ، MRI ,CT Scan ، 4- فیلمهای کپی برداری Duplication ، 5- فیلمهای تفریق دانسیته Subtraction ، 6- فیلمهای لیزری .
الف ) فیلمهای دو طرفه Duplitized :
1- فیلمهای بدون صفحات تشدید کننده : که این فیلمها ، به فیلمهای پاکت پیچ شده یا envelop wraped نیز معروف اند و مستقیماً با اشعهx اکسپوز می شوند. کار پاکت بطور کلی افزایش مقاوت فیلم و جلوگیری از رطوبت است .
فیلمهای بدون صفحات تشدید کننده سرعت کمتری نسبت به فیلمهای دارای صفحات تقویت کننده دارند . برای حل این مشکل یا ضخامت امولسیون را افزایش می دهند و یا یک سری مواد حساس کننده ای به امولسیون اضافه می کنند . که امروزه بیشتر از روش دوم استفاده می شود .
1-1 : فیلمهای داخل دهانی که به سه دسته تقسیم می شوند :
1- 1-1 : پری اپیکال : معمولاً درسایز mm31* mm41 هستند و برای عکسبرداری از یک یا تعدادی دندان مورد استفاده قرار می گیرد .
1-1-2 : اکلوزال : که در ابعاد mm76 * mm57 هستند و برای عکسبرداری از فک فوقانی و تحتانی در سطح مقطع دهان هستند .
1-1-3 : بایت وینگ : که مانند فیلمهای پری اپیکال اند ، اما دروشان یک باله مقوایی قرار گرفته است ، که با گرفتن این باله توسط دندانها ، امکان تصویربردرای از دندانهای بالایی و پائینی با هم بوجود می آید و برای تصویربرداری از تاج دندان استفاده میشود .
قسمتهای یک فیلم دندانی :
الف ) پاکت بیرونی : که یک پاک ضد آب است ( پلاستیکی ) و فیلم را از رطوبت حفظ می کند .
ب ) نوار کاغذی دور فیلم : که فیلم را از فشار حفظ می کند و سیاهرنگ است که حفاظت از رسیدن نور به آن را به عهده دارد .
ج ) ورقه سربی : که 2 عمل انجام می دهد :1- از عبور اشعه به داخل دهان و رسیدن اشعه به بافتهای بدن جلوگیری می کند .2- از رسیدن اشعه برگشتی از بافتها به فیلم جلوگیری می کند .
2- فیلمهای جراحی کلیه : از نوع دو طرفه می باشند که هنگام عمل جراحی کلیه ، هنگام برداشتن سنگها استفاده می شوند . دارای 2 فیلم در هر پاکت می باشند . یکی با کنتراست بالا و یکی با کنتراست پائین ، برای ثبت دامنه گسترده ای از دانسیته . یعنی اگر یک سنگ در یک فیلم دیده نشد ، در دیگری مشاهده شود . تمام پاکت بایستی استریلیزه باشد .
3- فیلمهای دوزیمتری : مانند فیلمهای دندانی می باشند با این تفاوت که دارای 2 امولسیون با تفاوت در سرعت آنها هستند . یعنی یک طرف آن امولسیون خیلی سریع و طرف دیگر امولسیون کند وجود دارد ، تا قابلیت ثبت دامنه گسترده تری از تابش را فراهم کند . نیز اگر تابش زیاد موجب سیاه گشتن امولسیون سریع گردید ، با استفاده از امولسیون کند بتوان مقدار تشعشع را اندازه گرفت .
2- فیلمهای با صفحات تشدید کننده : یا همان فیلمهای معمولی رادیوگرافی که تشکیل تصویر در آنها توسط نور مرئی انجام می شود . این فیلمها از نظر حساسیت به طیف نوری انواع مختلفی دارد :
2-1 : فیلمهای monochromatic : فیلمهایی هستند که به اشعه x و طیف نور مرئی تا قسمت آبی آن حساس اند .
2-2 : فیلمهای orthochromatic : فیلمهایی هستند که به اشعه x و طیف نور مرئی آبی و سبز حساس اند .
2-3 : فیلمهای Panchromatic : فیلمهایی هستند که به اشعه x و تقریباً تمام طیف نور مرئی ( تا قرمز ) حساس اند .
هریک از این فیلم ها از نظر کنتراست ، سرعت ، دامنه تابش ، قدرت تفکیک انواع مختلفی دارند که این تغییرات وابسته به خصوصیات امولسیون و کریستالهایشان می باشد .
ب ) فیلمهای یک طرفه یا single side :
1- فیلمهای با یک صفحه تقویت کننده :که خاص ماموگرافی می باشد ، دارای کنتراست متوسط تا بالایی می باشد با قدرت تفکیک بالا و قدرت نمایش میکروکلیسفیکاسیون های بافت نرم .
2- فیلمهای فوتوفلوروگرافی : که برای ثبت تصاویر فسفر خروجی تیوپ تشدید کننده و صفحه فلورسانت سیستم دوربین بکار می رود .
3- فیلمهای مورد استفاده برای ثبت تصویر از لامپ CRT : مثل سونوگرافی ، CT ، MRI ، پزشکی هسته ای ، پولارید ، تزریق دانسیته دیجیتالی . که با انواع مختلفی از چاپگرها مثل چاپگرهای لیزری یا حرارتی مورد استفاده قرار می گیرند .
4- فیلمهای مورد استفاده در تزریق دانسیته
5- فیلمهای مورد استفاده در کپی برداری .
که دو مورد اخیر برای تفریق دانسیته و کپی برداری در دستگاههای مخصوص استفاده می شوند .
نگهداری و انبار کردن فیلمها :
طرز صحیح نگهدار و انبار کردن فیلمهای رادیولوژی بسیار مهم است . به چند دلیل:
1- تهیه فیلمهای رادیوگرافی هزینه زیادی را در بر می گیرد و گران است ، و در نتیجه بودجه زیادی برای این کار در نظر گرفته می شود که نباید هدر رود .
2- چون فیلم یک دتیکتور است ، هر گونه عاملی مثل نور ، اشعه و غیره روی آن تاثیر گذاشته و باعث ایجاد مه آلودگی ، آرتی فکت و در نتیجه اشکال در تصویر و تفسیر آن می شود .
مواردی که بایستی مورد انبار کردن و نگهداری فیلمها در نظر گرفت عبارتند از :
1- تاریخ مصرف : تمام فیلمهای رادیوگرافی دارای تاریخ مصرف روی جعبه خود هستند که بایستی به آن توجه کرد . زیرا مواد حساس به نور ، فوتونهای گرمایی (IR) و اشعه زمینه را جذب می کنند ، که این باعث ایجاد fog و کاهش کنتراست فیلم می شود . پس بایستی قبل از رسیدن به تاریخ مصرف فیلمها آنها را استفاده کرد .
2- گرما : فیلمها بایستی در دمای کمتر از ˚C20 و یا ˚F68 نگهداری می شوند . هر چه دمای نگهداری فیلمها کمتر باشد ، مدت بیشتری و با میزان مه آلودگی کمتری می توان فیلمها را نگهداری کرد و مورد استفاده قرار داد . حتی ایده آل است که فیلم ها را فریز کرد و به دمای حدود صفر درجه سانتیگراد رساند . ولی قبل از استفاده بایستی دمای آنها را به دمای اطاق رساند . چون در غیر اینصورت رطوبت هوا به صورت قطراتی روی سطح سرد فیلم می نشیند و باعث ایجاد آرتی فکت " قطر آب " یا water spot می شود .
3- رطوبت نسبی : رطوبت نسبی هوا برای نگهداری فیلم بایستی بین 40 تا 60 درصد باشد . رطوبت کمتر باعث ایجاد آرتی فکت تخلیه بار یا جرقه می شود و رطوبت بیشتر باعث میعان بخار آب و ایجاد قطرات آب روی فیلم می شود .
4- نور : تمامی مواد حساس به نور از جمله فیلم رادیوگرافی بایستی نسبت به نور حفظ شوند . فیلمها بایستی در تاریکی مطلق نگهداری شوند . به همین دلیل کارخانه های سازنده فیلم ، فیلمها را درون بسته های ضد نور و ضد رطوبت بسته بندی می کنند . بازکردن جعبه فیلمها بایستی در تاریکی تاریکخانه انجام شود و فقط از نور safe light برای دیدن در تاریکخانه استفاده شود . حتی هاپر نیز بایستی دارای سنسور اتوماتیکی باشند که هنگام روشن بودن چراغ تاریکخانه یا باز بودن در تاریکخانه باز نشود .
5- اشعه :مهمترین خاصیت فیلمها ، حساس بودن به اشعه است . پس بایستی نسبت به اشعه از آن محافظت کرد که با پوشش های سربی و محافظ می توان اینکار را کرد. به عنوان مثال اگر اتاق انبار فیلمها کنار اتاق رادیوگرافی است ، دیوارهایش سربکوبی و حفاظت شده باشند .
6- حمل و نقل و انبار کردن : یکی از مواردی است که بایستی به آن دقت کرد . جعبه ای فیلم را نبایستی با ضربه جابجا کرد و زمین گذاشت .فیلمها بایستی بصورت عموی انبار شوند و نه بصورت افقی و خوابیده . زیرا در این صورت فشار به فیلمها نمی آید . فیلمهای بزرگتر در طبقات پائینتر قرار گیرند تا خطر افتادنشان کمتر باشد.
7- گردش در انبار : نحوه انبار کردن و استفاده از فیلمها و یا گردش انبار بایستی به صورتی باشد که فیلمهای قدیمی تر ، زودتر استفاده شوند .
8- دودها و گازهای مضر : دودها و گازهای مضر اگر با فیلم تماس پیدا کنند ، فیلمها را دچار مه آلودگی می کنند سپس فیلمها بایستی به دور از مواد شیمیایی قوی مثل : فرمالدهید ، سولفید هیدروژن ، آمونیاک و بخارهای ناشی از رنگها ، حلالها و پاک کننده ها قرار گیرند .
-در پایان بایستی موارد زیر را رعایت کرد تا کلیشه های سالم و خوب و قابل تفسیر داشته باشیم .
1- فیلمها را نبایستی خم و تا کرد .
2- نبایستی به فیلمها و جعبه حاوی فیلم ضربه وارد کرد .
3- با دست چرب یا مرطوب نبایستی فیلم را برداشت و لمس کرد .
4- ، بایستی مراقب اثر ناخن و انگشت روی فیلمها بود، چون فیلمها به فشار حساسند.
5- بایستی از آلودگی های کاست ، صفحات تقویت کننده و حتی دستها جلوگیری کرد تا روی فیلمها ایجاد آرتی فکت نکنند .
تهیه و تنظیم : مازیار فیاض نجفی کارشناس رادیولوژی
منابع :
1- Radiographic Imaging.
by: DN and Mo chesney
2- Radiologic science for Technologists.
by: Stewart C. Bushong
3- Radiologic Imaging and Exposure.
by : Fauber
4- Principle of Rad. Imaging.
by : Carlto
afsanah82
10-27-2011, 11:50 AM
برای خرید دستگاه به این موارد توجه شود:
• دستگاه اشعه ایکس به چه منظور استفاده خواهد شد؟
• چه فضایی مورد نیاز برای بخش رادیولوژی می باشد؟
• مقدار ولتاژ و آمپراژ مورد نیاز از منبع تغذیه بررسی شود.
• مقاومت خط تغذیه نیز محاسبه گردد.
برق مورد نیاز معمولاَ 208 تا 220 ولت و یا 480 ولت است که بخش رادیولوژی باید یک ترانسفورماتور اختصاصی برای خود داشته باشد.
مشخصات پیشنهادی یعنی روشی که به وسیلة آن خریدار، جزئیات کامل دستگاه مورد نظر خود را بیان کند. مشخصات کارکردی بیان می کند که چه مقدار دقت در مورد مشخصات لازم است
مراحل نصب(Installation)
- مراحل نصب دستگاه اشعه ایکس:
• ایجاد وقفه در هنگام نصب باعث بروز مشکلاتی مثل گم شدن یا صدمه دیدن برخی قطعات می شود. پس می توان در قرارداد خرید بندهایی را گنجاند که اگر کار نصب در مدتی مشخص صورت نپذیرد، فروشنده متحمل پرداخت جریمه گردد.
• خریدار باید محل نصب دستگاه را مطابق آنچه ارائه داده، اجرا نماید.
• عملیات پوشش سربی باید استاندارد باشد.
• خریدار باید منبع تغذیه با ولتاژ مناسب را تهیه نماید.
پس از نصب و راه اندازی، تمام قسمت ها توسط شرکت نصب کننده تست می گردد.3. مراحل پس از نصب(Post-installation)
بازبینی
نظارت
کنترل کیفی
- گارانتی دستگاه
گارانتی یعنی سازندة دستگاه یا نمایندة او قطعه یا قطعاتی از دستگاه را در صورت بروز اشکال در مدت مشخص بعد از نصب بدون دریافت هزینه تعویض یا تعمیر نماید.
- قرارداد سرویس و نگهداری دستگاه
همة دستگاه های اشعه ایکس باید در دوره های زمانی مشخص از لحاظ عملکرد و کارایی تست شود. هر چقدر نحوة نگهداری و سرویس دستگاه بهتر باشد، احتمال ایجاد خرابی یا مشکل کمتر است.
قرار داد سرویس می تواند به یکی از صورت های زیر باشد:
• قرارداد سرویس و نگهداری بدون قطعه:
در این حالت اگر برای رفع اشکال به قطعة یدکی نیاز باشد شرکت سرویس دهنده موظف به تهیة آن است؛ ولی هزینة آن توسط بیمارستان یا مرکز درمانی باید پرداخت شود.
قرارداد سرویس و نگهداری قطعات یدکی: این روش در مراکز بزرگتر در طولانی مدت ارزان تر است؛ زیرا مراحل خرید به دلیل سیستم پیچیدة اداری طولانی تر، مستلزم صرف وقت و هزینة پرسنلی است.
گزارش سرویس ونگهداری
برای داشتن یک روند سرویس مناسب داشتن یک پرونده و سرویس و نگهداری که در آن نام، شماره سریال شرکت سازنده و زمان نصب دستگاه ذکر شده و هر بار که یک قسمت سرویس تعمیر شود جزئیات عیوب رفع شده قطعات یدکی مصرف شده و تاریخ دریافت سرویس لازم است.
حداقل کارهای لازم در یک سرویس کلی:
علاوه بر کارهای مثل روغن کاری تمیز کردن و زدوده کردن گرد و غبار موارد زیر نیز لازم می باشد:
1- تنظیم kV, mA و زمان
2- تست ولتاژ برق شهر و مقاومت خط
3- تست مدار حفاظت در برابر اضافه بار
4- تست صحت کار حرکت ستون و تیوپ
5- تنظیمات کلیماتور
. عیب یابی دستگاه های رادیولوژی
بروز نقص در تیوب مولد اشعه ایکس
عمده ترین اشکالات تیوپ اشعه ایکس:
1- گازی شدن تیوپ: تنگستن تبخیرشده از فیلمان یا از روی سطح آند به صورت یک پوشش بسیار نازک روی سطح داخلی تولید و شیشه ای تیوپ اشعه ایکس رسوب می کند.
اطمینان کیفی QA
اطمینان کیفیت برنامه همه جانبه ای برای اطمینان از نهایت بهینه سازی در سیستم بهداشتی است که از طریق جمع آوری و ارزیابی منظم اطلاعات صورت می گیرد. هدف اولیه یک برنامه تضمین کیفی، بهبود مراقبت از بیمار است که شامل پارامترهای انتخاب بیمار، مدیریت تکنیکی، قوانین مربوط به آزمونها و بخش تصویربرداری، اثر بخشی تکنیکها، آموزش حین خدمت و تغییر تصاویر می باشد.
تاکید اصلی این برنامه روی فاکتورهای انسانی است که می تواند باعث تغییراتی در مراقبت بهداشتی شود.
آموزش حین خدمت شرکت در همایشهای برگزار شده، انجام آزمونهای دوره ای و بهبود روشهای برقراری ارتباط با بیمار می توانند از عوامل موثر در رویکرد انسانی مدیریت کیفیت باشد.
کنترل کیفیت
کنترل کیفی بخشی از برنامه تضمین کیفی است که در ارتباط با تکنیکهای مورد استفاده در مراقبت از بیمار و تستهای تکنیکی یک سیستم که روی کیفیت تصویر ثأثیر دارد، بحث می کند.
به عبارت دیگر کنترل کیفی یبشتر در ارتباط با تجهیزات مورد استفاده در اطمینان کیفی کاربرد دارد. یک برنامه کنترل کیفی شامل 3 نوع کلی آزمایش است :
1- برنامه های ساده و غیر تهاجمی: این آزمونها می توانند توسط تمامی تکنولوژیست ها انجام شود. به عنوان مثال آزمایش تماس صفحات فولی با فیلم در کاست رادیولوژی و یا آزمون زمان سنجی دستگاه بوسیله Spinning Top
2- برنامه های غیر خطرناک و پیچیده : این برنامه ها توسط تکنولوژیست دوره دیده در امور کنترل کیفی انجام می شود. زیرا تجهیزات پیشرفته تر بوده و کار با آنها نیازمند دیدن دوره های خاص می باشد. بیشتر برنامه های آموزشی در این سطح کار می کنند. در نتیجه امروزه تکنسینهای دارای اینگونه قابلیتها، در حال افزایش می باشند.انجمن پرتونگاران آمریکا در برنامه های آموزشی خود برای تکنولوژیستهای پرتونگاری ، CT، MRI، پزشکی هسته ای سرفصلهایی در این ارتباط پیش بینی کرده و گنجانده است.
3- برنامه های خطرناک و پیچیده : این برنام ها توسط مهندسین و متخصصین دستگاه ها انجام می شود و نیاز به ابزارهای پیچیده دارد.
در سطوح سه گانه یاد شده بطور کلی 3 نوع برنامه کنترل کیفیت وجود دارد:
- آزمونهای پذیرفته شدن: آزمونهایی است که برای بررسی صحت ادعای کارخانه سازنده درارتباط با ویژگی های سیستم، روی یک دستگاه نو به عمل می آید.
- آزمونهای مرتب: آزمایشات اختصاصی برای دستگاه پس از گذشت مدت زمان خاص مثلاً روزانه یا هفتگی یا ماهیانه و یا سالیانه
- آزمونهای تصحیحی : اینگونه آزمایشات برای کنترل عملکرد درست و یا نادرست سیستم به کار می رود. مثلاً ؛ این که آیا خروجی سیستم اشعه x همان میزان نشان داده شده روی دستگاه است یا خیر.
مشخص کردن اشکال و تحلیل مسئله :
در بهبود مداوم روندی که موجب رضایت مصرف کننده شود، برای مشخص کردن اشکال و تجزیه و تحلیل آن، ابزارهای گوناگونی به کار می رود. سه گروه اصلی در این مورد معرفی می شوند.
1- نظریات کلی : در این بخش چند عامل نزدیکتر به موضوع که می توانند عامل اصلی باشند انتخاب شده و روی آن کار می شود.
2- تیم بهبود کیفیت : این تیم، افرادی هستند که از نظریات متمرکز و وابسته الهام گرفته و سعی در بهبود کیفی کار دارند. افراد این گروه می توانند جزو افراد گروه دوم نیز باشند.
تحلیل اطلاعات
برای تحلیل، اطلاعات کسب شده در مرحله قبل با روشهای نموداری مختلفی به نمایش در می آیند. این نمودارها باعث تمرکز بهتر روی موضوع و نیز انجام مرحله به مرحله بهبود کیفی می گردد. از انواع مختلف این نمودارها می توان به فلوچارت، دیاگرام عامل و اثر، هیستوگرام، نمودار پراکندگی اشاره کرد.
ابزارهای کنترل کیفی رادیوگرافیک، ژنراتور اشعه x
ابزارهای کنترل کیفیت ژنراتور اشعهx پارامترهای عملکردی ژنراتورهای اشعه x را مورد سنجش قرار می دهند و امکان انجام اندازه گیری های غیر خطرناک ( اندازه گیری هایی که نیازی به استفاده از مدار ولتاژ بالای ژنراتور توسط کاربر ندارند ) همانند پتانسیل لامپ، زمان تابش اشعه، میزان خروجی لامپ و پارامترهای مربوطه را فراهم می سازند و این توانایی را ایجاد می کنند که تکنیسین و رادیولوژیست، از تولید تصاویر تشخیصی با کیفیت بالا در شرایط کمترین مواجهه بیمار با دوز اشعه، اطمینان حاصل کنند.
ابزارهای کنترل کیفیت ژنراتور اشعه x به عنوان بخشی از برنامه کنترل کیفیت بخش رادیولوژی به منظور پایش عملکرد تجهیزات تصویربرداری، ارزیابی کیفیت تصویر و اندازه گیری مواجهه بیماران و پرسنل با اشعه، مورد استفاده قرار می گیرند. اندازه گیریهای کنترل کیفیت را می توان توسط تکنسین های شاغل، تکنسین های مورد استفاده قرار متخصص کنترل کیفیت یا متخصصین فیزیک پزشکی، به انجام رساند.
برنامه های کنترل کیفیت، موجب تشخیص سریع مشکلات شده و از استاندارد بودن تصاویر با کیفیت بالای مناسب جهت تشخیصی فوری یا مقایسه بعدی، اطمینان حاصل می نمایند و به هماهنگی آنها با قوانین، کمک می کنند. برنامه های کنترل کیفیت نیز می توانند باعث کاهش تعداد تصویربرداری شوند و بدین ترتیب، موجب کاهش هزینه و پرتوگیری بیمار شوند.
اصول عملکرد
ژنراتور اشعه x که جزء اصلی تمامی دستگاههای تصویربرداری تشخیصی اشعه x است، ولتاژ و شدت جریان ورودی را به منظور تأمین توان لازم جهت تولید پرتو x که دارای kVp و جریان (mA) مورد نظر است را تأمین می کنند و از زمان تابش مناسب در هر تابش، اطمینان حاصل می نمایند.
از آنجا که دقت برخی پارامترهای تکنیکی خاص، عملکرد ژنراتور اشعه x را مشخص می سازند، ابزار کنترل کیفیت به منظور پایش این پارامترها مورد استفاده قرار می گیرد. پارامترهای تکنیکی اصلی که پیش از انجام تابش اشعه x تنظیم می شوند عبارتند از kVp، که حداکثر انرژی فوتونهای اشعه x و قدرت نفوذ فوتونهای خارج شده از لامپ اشعه x را مشخص می سازد؛ mA که شامل جریان الکترون عبور کننده از لامپ اشعه x که بر حسب میلی آمپر اندازه گیری می شود و تعداد فوتونهای اشعه x را مشخص می کند و زمان تابش ( بر حسب ثانیه ) که عبارت است از مدت زمانی که kVp در داخل لامپ به کار می رود.
kVp انتخاب شده کیفیت تصویر و میزان مواجهه بیمار با اشعه را تحت تأثیر قرار می دهد، زیرا بر تفاوت کنتراست بین ساختمانهای نسج نرم، دانسیته کلی فیلم اشعه x و قدرت نفوذ پرتوی اشعه x تأثیر می گذارد. ابزارهای کنترل کیفیت به جای اندازه گیری mA ، میزان اکسپوژر که شاخص مستقیم برون ده لامپ اشعه x است و می تواند به صورت غیر تهاجمی، مورد پایش قرار گیرد را به طور روتین، اندازه گیری می کنند. اکسپوژر را می توان بر حسب رونتگن (R)، کولن بر کیلوگرم (C/kg) یا گری (Gy) ( میزان دوز اشعه )، مشخص نمود. ابزارهای کنترل کیفیت، تصاویر kV و mA در طول زمان _ که به صورت منحنی موج نشان داده میشود_ را نیز به صورت غیر تهاجمی مورد ارزیابی قرار می دهند. منحنی های موج به منظور تشخیص تغییرات موجود در دامنه آنها که ممکن است کیفیت متوسط پرتو را تحت تأثیر قرار دهند، بررسی شده و به تشخیص مشکلات ژنراتور اشعه x ( نظیر یکسو کننده کاهنده )، کمک می کنند.
در اغلب بررسی های رادیوگرافیک، mA به همراه زمان تابش، مورد استفاده قرار می گیرد و میزان mAs ( میلی آمپر ثانیه ) را نشان می دهد که با زمان تابش و بنابراین، با دوز اشعه بیمار و دانسیته فیلم نسبت مستقیم دارد. در صورتیکه kvp بر روی مقدار ثابتی تنظیم شود، مقدار تابش دهی با mAs متناسب خواهد بود. از آنجا که تکنسین به منظور به دست آوردن سطح دانسیته مطلوب برای تصویر نهایی، از کمیت mAs استفاده می کند، ابزارهای کنترل کیفیت به منظور ارزیابی خطی بودن، از اندازه گیری مقدار اکسپوژر در محدوده خاصی از mAs استفاده می کنند. آشکارسازهای تابش به منظور اندازه گیری اکسپوژر و خطی بودن mAs، مورد استفاده قرار می گیرند. برخی ابزارهای کنترل کیفیت، به منظور ارزیابی خطی بودن، از اتاقک یونیزاسیون استفاده نمی کنند؛ در مقابل، خروجی یکی از ردیاب های kvp به عنوان شاخص نسبی مواجهه، در نظر گرفته می شوند. در حال حاضر، ژنراتورهای اشعه x تولید شده توسط کارخانجات مختلف دارای توانایی خطی بودن در محدوده 10%± در تمامی محدوده های mAs، برخوردار هستند.
ابزارهای کنترل کیفیت اشعه x به صورت دستگاه هایی یکپارچه یا کیت های قطعه ای ، طراحی می شوند. ابزارهای کنترل کیفیت یکپارچه، شامل یونیت های مجهز به باتری می باشند که توانایی اندازه گیری های پارامترهای متعدد را دارند و داخل یک محفظه منفرد، قرار می گیرند. این اجزاء عبارتند از فیلترهای kVp، آشکارسازهای C&I/فتودیود و اتاقک های یونیزاسیون و صفحه کنترل می باشند. قرار دادن دستگاه در مسیر پرتو x و ایجاد یک اکسپوژر می تواند مقادیر kVp، اکسپوژر و زمان تابش دهی و نیز منحنی موج برخی از این پارامترها را نشان دهد. دستگاه های مستقل ، شامل انواع دارای توانایی اندازه گیری همزمان پارامترهای متعدد تا مواردی که تنها پارامترهای منفردی را اندازه گیری می کنند، می باشند.
کیت های قطعه ای، انواع مختلف سنجش گرهای منفرد نظیر آشکارساز مستقل یا مجموعه آشکارساز متشکل از C&I/فتودیودها ؛ اتاقک یونیزاسیون همراه با مدار مربوطه و لوازم جانبی نظیر فیلتر نیم جذبی (HVL) و کابل هایی که آشکارسازها را به سیستم نمایش دهنده، مرتبط می سازد را شامل می شوند. قسمت آشکارساز در مسیر پرتو x قرار می گیرد. صفحه کنترل و صفحه نمایش، به طور معمول به صورت قسمت جداگانه ای می باشند که می توانند با منبع پرتو، فاصله داشته باشند اما از طریق کابل ها، ارتباط می یابند. دستگاه های چند قطعه ای می توانند در صورت سوار شدن مناسب، زمان تابش گیری، میزان مواجهه و منحنی موج را به طور همزمان اندازه گیری کنند.
وظیفه kVp سنج یا kVp، خواندن میزان kVp براساس اندازه گیری تضعیف پرتو x شدیداً فیلتره شده در هنگام عبور از فیلتر بوده و از این طریق، امکان محاسبه انرژی پرتو و در عین حال، kVp لامپ را فراهم می سازند. معمولاً ابزارهای اندازه گیری kVp، از تعدادی جفت فیلتر مختلف استفاده می کنند تا نتیجه خواندن kVp در محدوده kvp150-40 که در تصویربرداری تشخیصی شایع است را به حد مطلوب برسانند. دستگاه های کنترل کیفیت kvp دستگاههای ماموگرافی دارای فیلترهای ویژه ای هستند. اگر چه kvp به عنوان بیشترین کیلو ولتاژ به دست آمده از لوله اشعه x در طی اکسپوز مشخص می شود ولی ممکن است این مقدار، در موارد افزایش بیش از حد یا لرزش بسیار زیاد منحنی موج، از اهمیت بالینی خاصی برخوردار نباشد. تمامی kvp سنجها، برداشت استانداردی ( موسوم به kvp متوسط ) را نشان می دهند که بیانگر متوسط تمامی موارد پیک می باشد. تعدادی از kvp سنجها، بیشترین مقدار پیک ( موسوم به kvp ماکزیمم ) ثبت شده در طی اندازه گیری را نشان می دهند. برخی kvp سنج ها، شاخص kvp موثر را نشان می دهند . سایر kvp سنج ها از فاکتورهای تصحیح کننده مختص به نوع منحنی موج استفاده می کنند که به منظور محاسبه kvp موثر، به کار می روند.
Kvp سنج معمولی، می تواند در حدود 1000 نقطه داده ای را ثبت نماید. به عنوان مثال، در حد KHz10، می توان در حدود msec100 تابش دهی را ثبت کرد. این مقدار، به منظور اندازه گیری یک kvp کفایت می کند؛ با این حال اگر پهنای باند سیستم بافر محدود باشد شکل موجهای بلندتر را نشان نخواهد داد. برخی دستگاه ها، حدود نمونه گیری متغییر را امکان پذیر می سازند به نحوی که اندازه محدود بافر را می توان به منظورنشان دادن منحنی های موج طولانی تر ، مورد استفاده قرار داد حتی اگر قدرت تفکیک زمانی کمتر باشد. از سوی دیگر ، اندازه بافر را می توان به حدی بزرگ کرد که با داده های مربوط به چندین ثانیه، تطابق یابد.
دستگاه های سنجش تابش ( دوزیمترها )، میزان تابش اشعه x را اندازه گیری می کنند در این دستگاه ها اتاقک یونیزاسیون به صورت جدا و یا در داخل دستگاه جاسازی شده و بکارمی رود. از آنجا که بار الکتریکی و جریان ایجاد شده درطی تابش اشعه x بسیار کوچکند ( در محدوده نانوکولون یا نانوآمپر)، ابزارهای اندازه گیری حساسی موسوم به الکترومتر، به کار گرفته می شوند. تبدیل مقدار شدت جریان به میزان اکسپوژر و بار الکتریکی به اکسپوژر ، لزوم استفاده از فاکتور کالیبراسیون را ایجاد می نماید. به منظور حصول اطمینان از تبدیل این کمیت های الکتریکی به کمیتهای پرتو تابی، باید اتاقک و الکترومتر به طور دوره ای، کالیبره شوند از نظر ایده آل ، باید مقادیر اکسپوژر ، کاملاً مستقل از انرژی اشعه باشد، خصوصاً در موارد ارزیابی محدوده kvp.
امروزه دو نوع دوزیمتر رایج وجود دارد یکی اتاقکهای یونیزاسیون و نوع دیگر آشکارسازهای نیمه هادی.
معمولاً اتاقکهای یونیزاسیون، به صورت استوانه ای دراز و باریک و یا کوتاه و پهن می باشند. دیواره های اتاقک، معمولاً از پلاستیک رسانا یا پوشیده از گرافیت با عدد اتمی مؤثر نزدیک به اجزای هوای محبوس شده، تشکیل می شوند؛ از آنجا که اغلب اتاقک های یونیزاسیون، تهویه می شوند، نوسانات ناخواسته فشار و درجه حرارت، توده هوای داخل اتاقک را تحت تاثیر قرار خواهند داد. بنابراین، درصورت انجام آزمایش در درجه حرارت و فشاری مخالف با حد استاندارد ( به ترتیب ˚c 22 و mmHg 760 ) باید از فاکتور تصحیح کننده، به منظور اصلاح مقادیر اکسپوژر و میزان اکسپوژر، استفاده نمود. آشکارسازهای نیمه هادی نیازی به تصحیح فشار و دما نداشته و کوچکتر از اتاقکهای یونیزاسیون می باشند ولی نوسانات kvp در آنها بیشتر است.
کیفیت پرتو x با عبورکردن از طریق یک صفحه فیلتر فلزی نازک که در فاصله بین دیافراگم و لامپ قرار دارد، بهبود می یابد. معمولاً این فیلتر ، از آلومینیوم که اشعه x کم انرژی را جذب می کند، تهیه شده است. کیفیت پرتو، به صورت HVL توصیف می گردد که بر حسب میلی متر آلومینیوم لازم جهت کاهش مواجهه اشعه x تا یک دوم مقدار اصلی آن بیان می شود و می تواند kvp و mAs را ثابت نگه دارد. فیلترهای نیم جذبی یا تضعیف کننده ها، به منظور حصول اطمینان از به حداقل رساندن اکسپوژر بیمار از طریق سیستم فیلتراسیون در تجهیزات اشعه x مورد استفاده قرار می گیرند. فیلتر HVL در وضعیت تست و دربالای یک صفحه سربی قرار می گیرد و دوزیمتر، در فاصله بین فیلتر و صفحه قرار دارد. پرتو اشعه x از طریق فیلتر عبور می کند و مقداری را بر روی دوزیمتر نشان می دهد. به تدریج که ضخامت فیلتر افزایش می یابد، مقادیر دوزیمتر ثبت شده و بر روی کاغذ نمودار نیمه – لگاریتمی ترسم می گردد و HVL نهایی تجهیزات اشعه x، از روی نمودار خوانده می شود. در آمریکا بر اساس قوانین فدرال ، حداقل HLV مورد نیاز در مورد مقادیر kvp مختلف را مدنظر قرار می دهند. بررسی های HVL در هر بار سرویس دستگاه نیز اهمیت دارد و بدین منظور ، باید دیافراگم لامپ اشعه x برداشته شود.
برخی ابزارهای کنترل کیفیت، مجهز به انواع واحدهای مختلف روشهای اندازه گیری می باشند. ریزپردازنده های کار گذاشته شده، دارای خروجی های RS232 می باشند که امکان کار با کامپیوتر را فراهم می سازند دستگاه های سازگار با PC، ممکن است محتوی برنامه هایی جهت تضمین کیفی عملکرد باشند که شامل پردازش عبارات، بودجه بندی، اندکس زدن فیلم، فهرست موجودی، آنالیز فیلم پذیرفته نشده و کنترل نگهدارنده است. ممکن است پرینتر، به عنوان بخشی از دستگاه یا به عنوان قطعه ای جداگانه باشد که قالب بندی گزارش را فراهم می سازد.
مشکلات گزارش شده
هیچگونه مشکل قابل ملاحظه ای در مورد اختلال عملکرد ابزارهای کنترل کیفیت ژنراتورهای اشعه x ارائه نشده اند؛ با این حال، در صورتی که این ابزار به صورت متناسب با پارامتر یا نوع تجهیزات مورد پایش انتخاب نشود، ممکن است نتیجه مطلوبی حاصل نگردد.
تمامی KVP سنجها، دارای محدوده عملکردی مطلوب ویژه ای می باشند. نسبت پائین سیگنال به نویز در منحنی موج اشعه، می تواند دقت ابزار را در مواردی که شدت اشعه از حد پائین تعیین شده کمتر می شود، با اختلال مواجه سازد. برخی ابزارهای کنترل کیفیت ، به منظور ارزیابی عملکرد، سرویس دهی و کارهای تحقیقاتی طراحی شده اند در حالی که سایر موارد، بیشتر برای کاربردهای کنترل کیفیت مناسب می باشند. دستگاه های قطعه ای که معمولاً امکان انتخاب انواع اتاقکهای یونیزاسیون، منحنی موج KVP کالیبره شده، میزان نمونه گیری منحنی های موج مختلف و تأخیر آنها و احتمالاً برخی توانایی های سنجش تهاجمی را فراهم می سازند، بیشتر برای بخشهایی که دارای تخصص فیزیک یا مهندس رادیولوژی در آنها کار می کنند، مناسب می باشند. سیستم های قطعه ای را می توان به منظور کاربردهای معمول کنترل کیفیت نیز مورد استفاده قرار داد؛ با این حال، معمولاً از هزینه و پیچیدگی بیشتری نسبت به دستگاههای یکپارچه برخوردارند. ابزارهای اخیر، بیشتر برای کاربری های روتین کنترل کیفیت که توسط متخصص رادیولوژی انجام می شود و تجربه و زمان لازم جهت استفاده از این ویژگیهای پیشرفته در سیستم های قطعه ای را دارد، مناسب است.
نکات قابل توجه در خرید
مهمترین عاملی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که آیا سیستم کنترل کیفیت قابلیت اندازه گیری پارامترهای مورد لزوم را دارد یا خیر. تعداد و انواع دستگاه های پرتونگاری مختلفی که می تواند توسط یک دستگاه کنترل کیفیت مورد بررسی قرار گیرد شاخصهای اصلی بوده و می تواند روی قیمت، کاربری مفید و پیچیدگی یک دستگاه کنترل کیفیت قابلیت اندازه گیری یک نوع سیستم پرتو x را دارد و در نتیجه به راحتی قابل تنظیم و استفاده است. سیستم های پیچیده تر قابلیت کنترل بیشتر اشعه x را داشته و کاربرد مشکلتری داشته و گران هستند.
برخی از دستگاه های کنترل کیفیت برای قابلیت های نظیر ارزیابی، سرویس و کارهای تحقیقاتی طراحی شده اند. سیستم های چند قطعه ای معمولاً قابلیتهای دوزیمتری با اطاقک یونیزاسیون ، تعیین شکل موج و کالیبره کردن آن را دارند. این دستگاه ها برای بخش خیلی مناسب بوده و نیاز به استخدام مسئول فیزیک بهداشت در بخش نیست، در عوض این سیستم ها معمولاً گرانتر و پیچیده تر از دستگاه های ساده می باشد. دستگاه هایی که اخبراً به بازار عرضه شده اند، قابلیت آزمایشهای متداول کنترل کیفیت را داشته و یک تکنسین پرتونگاری به راحتی می تواند این سیستم ها را مورد استفاده قرار دهد.
خریداران باید از محدودیتهای ابزارهای فوق العاده تخصصی نظیر دوزیمترها، زمان سنج ها و سایر سنجش های عملکردی منفرد یا دو منظوره، آگاهی داشته باشند. برخی ابزارها نمی توانند طیف وسیعی از پارامترهای ضروری جهت برنامه ریزی معمول کنترل کیفیت را اندازه گیری کنند. به عنوان مثال، kVp سنج طراحی شده برای یونیت ماموگرافی نمی تواند در اغلب یونیتهای رادیوگرافی تشخیصی دیگر، مورد استفاده قرار گیرد. با این حال، استفاده از این ابزارها به طور معمول ، بسیار ساده بوده و ممکن است ضرورت یابد که نقایص موجود در توانایی اندازه گیری کنترل کیفیت را مرتفع سازد.
ملاحظات خرید
هنگام بررسی قیمت دستگاه های کنترل کیفیت، خریدار باید ارزش دستگاه را با قابلیتهای آن مقایسه نموده و دستگاهی تهیه کند که قابلیتهای مورد نیاز برای کنترل کیفیت را داشته باشد. گاهی اوقات لازم است که برای تکمیل تجهیزات کنترل کیفیت قسمتهای اضافی دیگری که توسط فروشندگان دیگر به فروش می رسند تهیه شود.
سیر تکاملی
برنامه های کنترل کیفیت از اوایل دهه 1970، وارد بخش های رادیولوژی تشخیصی شده اند. پیش از آن زمان، کیفیت تصویر اشعه x، تنها براساس بررسی های مشاهده ای به انجام می رسید. این امر، موجب می شد که تصاویر از نظرتشخیصی ، قابل پذیرش باشند اما پائینتر از سطح استانداردی بودند که در حال حاضر، در دسترس است.
در طی سالهای متمادی، کاستهای تست کننده خاصی که به طور معمول به همراه استپ وج و فیلترها مورد استفاده قرار داشت. به منظور اندازه گیری دقت kvp ، مورد استفاده قرار می گرفت . این تکنیک ،به صورت ایجاد اکسپوز متعدد و سنجش دقیق دانسیته تصویر در فیلم انجام می گرفت. پیش از ابداع زمان سنجهای الکترونیکی، اندازه گیری زمان تابش به صورت غیر تهاجمی، بدین شکل انجام می شد که فیلم ،در زیر صفحه حاجب ثابت یا دارای حرکت همزمان با فیلم قرار می گرفت که سوراخ کوچکی بر روی آن، وجود داشت. زمان تابش از طریق شمارش تعداد لکه های مجزای ایجاد شده بر روی فیلم یا اندازه گیری طول قوس، محاسبه می شد. اگر چه این روش هنوز هم مورد استفاده قرار می گیرد، اما تاریخ استفاده از چنین روشهایی گذشته است.
سنجش مواجهه در سالهای متعدد ، از طریق اتاقکهای یونیزاسیون و الکترومترها اندازه گیری می شود و پیشرفت های حاصل در این ابزارها، دقت و سهولت استفاده از آنها را بهبود بخشیده است. امروزه ابزارهای دارای آشکارساز اشعه x مستقل به منظور سنجش اکسپوژر تشخیصی، دردسترس می باشند. این ابزارها می توانند به صورت کوچک و مستحکمی ساخته شوند و در مقابل فشار و درجه حرارت مقاومند. ابزارهای مذکور ، نیاز به ولتاژ پایه ندارند و اثرات پخش کنندگی آنها ناچیز است. برخی از دستگاه های قابل دسترس در حال حاضر، از وابستگی انرژی کمتر از 5% در محدوده انرژی تشخصی برخوردارند در حالی که اگر چه در گذشته ، اندازه گیری تابش مستقیم پرتو در آشکارسازها ، نیازمند تصحیح انرژی قابل ملاحظه ای بود.
برخی سنجش گرهای کنترل کیفیت، دارای آشکارسازهایی می باشند که دقت kvp، میزان اکسپوژر و زمان سنج را در محدوده kvp مورد استفاده در روشهای رادیوگرافیک، فلوئوروسکوپیک و ماموگرافیک اندازه گیری می کنند. همچنین این ابزارها می توانند از ویژگیهایی نظیر محاسبه و انتخاب فیلتر اتوماتیک ( که در طی چند هزارم ثانیه اول تابش دهی، صورت می گیرد ) برخوردار باشند. لوازم جانبی خاصی را نیز می توان به منظور ذخیره منحنی موج kvp و اشعه، مورد استفاده قرار داد. برخی ابزارها ، دارای یک فیلتر با طیف گسترده – یک جفت فیلتر که به منظور محدوده بالای کیلو ولتاژ تشخیصی – مورد استفاده قرار می گیرد، می باشند.
امروزه PC ها یا کامپیوترهای سازگار و نرم افزارهای طراحی شده اختصاصی، جهت برنامه های تامین کیفیت رادیوگرافیک در بیمارستانها وجود دارند که به منظور استفاده در بسیاری از ابزارهای کنترل کیفیت به کار گرفته می شوند.
برگرفته از دایره المعارف رادیولوژی
afsanah82
10-27-2011, 11:51 AM
آیا اشعه ایکس مضر است ؟
پرتوهای x انرژی بالای یونیزاسیون دارند و باعث تغییر در ترکیبات شیمیایی می شود . در تصویربرداری تشخیصی مقدار دوز اشعه پائین است و فقط محدود به منطقه مورد نظر می شود . اما فوایدی که در تشخیص بیماری عاید شخص می شود بسیار بیشتر است از مضراتی که ممکن است پرتو x برای بدن داشته باشد .
- آیا در هنگام عکسبرداری با اشعه x می توانیم از جواهرآلات استفاده کنیم ؟
باید ساعت ، طلا و جواهراتی که در منطقه تصویربرداری از بدن هستند را خارج کرد .
- چرا بعد از تصویربرداری ابتدایی نیاز به کلیشه های تکمیلی و اضافی می باشد ؟
گاهی پزشک رادیولوژیست می خواهد جهت وضوح بیشتر نتیجه عکسبرداری ، از نماهای دیگر نیز کلیشه تهیه شود . گاهی نیز کلیشه های تکمیلی در اثر مشکلات تکمیلی ( مانند حرکت کردن بیمار ، مقدار پرتودهی و وضعیت بیمار ) نیاز می باشد . -
آیا افراد دیگر اجازه دارند در اطاق رادیولوژی باقی بمانند ؟
برای عکسبرداری از کودکان وجود همراه نیاز می باشد و پوشیدن روپوش سربی توسط همراه بیمار در چنین شرایطی پیشنهاد می شود . - چرا پوشیدن لباس مخصوص ( گان ) هنگام تصویربرداری نیاز است ؟
وسایل فلزی برروی لباس ( مانند زیب ، دگمه ، سگک کمربند ، گیره و ... ) باعث ایجاد آرتیفکت برروی کلیشه می شود و اطلاعات تصویر را مخدوش و مبهم می کند .
- چرا در برخی از عکسبرداریها نباید نفس کشید ؟
حرکات من جمله نفس کشیدن باعث تاری تصویر می شود . برای عکسبرداری از ریه ، تصویر با اطلاعات بیشتری بدست می آید اگر بیمار نفس عمیقی بکشد .
- کنتراست اشعه ایکس چیست و چگونه کنتراست تزریقی از بدن خارج می شود؟
کنتراست I.V به داخل جریان خون تزریق می شود ، در طول آزمون Intravenous pyelogram ) IVP ( جهت تصویربرداری از کلیه ها . این ماده کنتراست بی رنگ و شامل مواد یونی می باشد . چند ساعت بعد از تزریق ، ماده کنتراست بدون تغییر توسط کلیه ها تصفیه می شود و چند ساعت بعد از تزریق در مثانه دیده می شود .
- آیا شیر دادن به نوزاد بعد از تزریق ماده کنتراست بی خطر است ؟
تا کنون دیده نشده است که ماده کنتراست بر شیر سینه اثرات مضری داشته باشد ، اگر چه احتیاطاً ترجیح داده می شود تا 24 ساعت بعد از تزریق از شیر دادن خودداری شود .
فلورسکوپی Fluoroscopic Screening - آیا باریم مضر است ؟
باریم استفاده شده در رادیولوژی توسط روده جذب نمی شود و بدون ضرر است آلرژی به باریم بندرت دیده می شود . - چرا باریم مزه بدی دارد ؟ همه مردم طعم نامطلوبی در باریم نیافته اند . شرکتهای مختلف از طعم های مختلفی برای بهتر کردن مزه باریم استفاده کرده اند . - چرا باریم خیلی سنگین و غلیظ است ؟ سولفات باریم برای ایجاد کنتراست در تصویر استفاده می شود و بعلت غلظتی که دارد در کلیشه ها دیده می شود . چگالی باریم باعث سنگین شدن آن می شود و غلظت بالای آن باعث پوشاندن تمام سطوح دستگاه گوارشی می گردد . -
باریم چگونه از بدن خارج می شود ؟
باریمی که وارد بدن شده است ( به صورت خوراکی و یا بصورت تنقیه ) ، بدون جذب و تغییر از روده ها گذشته و دفع می شود .
- آیا می توان از یک تشک بر روی تخت رادیولوژی استفاده کرد ؟
نیاز هست که تخت رادیولوژی در برابر فشارهای قابل توجه و نسبتاً زیاد مقاومت کند بنابراین باید ساختار سختی داشته باشد . استفاده از تشک فوم نازک می تواند کارکردن را راحتتر کند .
سنجش تراکم استخوان Bone Densitometry - آیا این روش زیان آور است ؟ مقدار اشعه ایکس در این روش خیلی کم است و هیچ علامتی دیده نشده است . - آیا همراهان بیمار اجازه دارند داخل اطاق بمانند ؟ پرتوهای پراکنده در این روش بسیار جزئی و ناچیز است و همراهان می توانند در طول آزمون در داخل اطاق اسکن باقی بمانند .
- هر چند وقت یکبار باید این آزمون تکرار شود ؟
در اکثر موارد ، هر دو سال یکبار باید تکرار شود . در بعضی از بیماران نیاز هست سالانه اسکن شوند . این مدت زمان توسط پزشک معالج تشخیص و پیشنهاد داده می شود .
ماموگرافی Mammography -
آیا ماموگرافی دردناک است ؟
کمپرس و فشار در طول ماموگرافی برای پخش کردن بافت سینه بکارمی رود تا وضوح تصاویر تشخیصی را افزایش دهد . کمپرس کردن باعث ناراحتی می شود اما زمان آن بسیار کوتاه می باشد .
- آیا یک کلیشه ماموگرافی نرمال ، وجود سرطان سینه را رد می کند ؟
خیر ، همه انواع سرطانها در کلیشه دیده نمی شود . به سختی می توان با جزئیات مواجه شد اگر سینه شامل بافت بزرگی باشد . اگر کلیشه های ماموگرافی قبلی نیز در دسترس باشد ، دقت بالا می رود .
- آیا همه باید ماموگرافی انجام دهند ؟
ماموگرافی تشخیصی توسط پزشک بدنبال دیده شدن ابنورمالیهای بالینی و جهت تشخیص این ابنورمالیها پیشنهاد می شود و در کسانیکه سابقه خانوادگی ابتلا به سرطان سینه دارند ، بیشتر انجام می شود .
- چه وقت باید ماموگرافی انجام شود ؟
انجام ماموگرافی برای ارزیابی کردن ابنورمالیهای بالینی توسط پزشک درخواست داده می شود . ماموگرافی از حدود سن 40 سالگی در زنان انجام می شود و هر یک یا دو سال یکبار باید تکرار شود ( تا سن 50 سالگی ) و بعد از آن هر دوسال یکبار باید تکرار شود . زنانی که سابقه تومور سینه دارند باید سالانه چک آپ شوند . www.qdixray.com: مرجع
MR Imaging: برای تصویربرداری از بافتهای پستان و implant و برای چک کردن شرایط implant ، MR بسیار مفید است .
MR Imaging متد تصویربرداری برای چک کردن خود implant ( از نظر شکستگی و غیره) است در حالیکه ماموگرافی بهترین روش برای بررسی بافتهای پستان است . ماموگرافی باعث ایجاد نقص یا شکستگی در implant نمی شود .
اشعه X استفاده شده برای ماموگرافی نمی تواند به خوبی از سیلیکون و saline روی لایه ای یا زیر لایه ای بکار برده شده در پستان بگذرد . بنابراین قسمتی از بافتهای پستان در ماموگرام دیده نمی شوند ، چونکه با implant پوشانده شده اند . برای به تصویر کشیدن هر چه بهتر بافتهای پستان خانمها با پستانهای implant شده باید 4 نمای تکمیلی در ماموگرافی تشخیصی انجام شود.
این تصاویر تکمیلی با اشعه X : ماموگرافی displacement implant ( ID )خوانده می شود. قسمت implant به سمت عقب به طرف دیواره قفسه سینه هل داده می شود و بافت پستان به سمت جلو کشیده می شود . در این حالت بخش اعظم قسمت جلویی پستان تصویربرداری می شود . نمای displacement implantبرای خانمهایی که implant آنها شکسته یا یک Scare سخت اطراف implant خود دارند موفقیت آمیز نیست . نمای ID آسانترین روش برای خانمهایی است که implant آنها در زیر عضلات قفسه سینه کار گذاشته شده است .
آیا اشعه ماموگرافی می تواند باعث کانسر شود ؟
ماموگرافی های مدرن حداقل دز اشعه X را دارند . مطالعات علمی نشان می دهد که دزی که 1000 – 100 برابر بیشتر از دز ماموگرافی لازم است تا منجر به افزایش آماری کانسر پستان شود. ماموگرافی نقش مهمی در آسیب زدن به بافتهای پستان ندارد و اثرات منفی بالقوه در مقابل فواید ماموگرافی منظم بسیار ناچیزند .
( Mammography Quality standards Act ) MQSA توسط کالج رادیولوژی آمریکا ( ACR ) طرح ریزی شد و توسط کنگره نیز تصویب شد : که دقت و حفاظت (Safty) در طی ماموگرافی الزامی است . به بیماران باید اطمینان داد که سیستم ماموگرافی مدرن بکار برده شده بر طبق کیفیت و استاندارد ACR می باشد .
هر چند وقت یکبار باید ماموگرافی انجام داد ؟
انستیتو ملی کانسر برای خانمهای بالای 40 سال هر سال یا هر دوسال یکبار ماموگرافی معمولی را توصیه می کند . با شروع 50 سالگی ماموگرافی باید هر ساله انجام شود . زنان High risk و یا کسانی که آزمایش مثبت ژن BRCA1 یا BRCA2 دارند باید با پزشک خود صحبت کرده و ماموگرافی های سالانه را از سن 25 سالگی شروع کنند .
چرا سونوگرافی ، MRI یا دیگر آزمایشات برای تشخیص کانسر پستان به کار نمی رود ؟
اخیراً ، ماموگرافی تنها آزمایشی است که توسط سازمان FDA آمریکا برای کمک به تشخیص کانسر پستان در زنانی که هیچ علامتی ( مثل توده ) ندارند توصیه می شود . ماموگرافی به تشخیص حداکثر 85% از کانسرهای پستان کمک می کند و باعث کاهش 2% از مرگ و میرهای ناشی از سرطان پستان در 10 سال گذشته شده است . سونوگرافی ، MRI و دیگر آزمایشات وقتی مفیدند که ابتدا آبنرمالی توسط ماموگرافی یا معاینات فیزیکی تشخیص داده شود .
این آزمایشات بخاطر محدودیتهایی که در لیست زیر آورده شده است توسط FDA به عنوان اولین آزمایش توصیه نمی شود .
آزمایش نقاط مثبت نقاط منفی
سونوگرافی کنتراست خوب ، برای تشخیص کیستهای غیر کانسری و mass عالی است. فقدان رزولوشن کافی ، بستگی به فرد انجام دهنده دارد . نمی تواند کلسیفیکاسیونها را نشان دهد ( که ممکن است نشان دهنده کانسر باشد) .
MRI پستان برای به تصویر کشیدن پستانهای سفت dense ، implant ها یا زخمهای کوچک ، کمک بهstaging کانسر طولانی و پرهزینه ، به سختی بافت کانسری و غیر کانسری را متمایز می کند . کلسیفیکاسیونها را مشخص نمی کند .
چرا تشخیص ماموگرافی صددرصد نیست ؟
روی هم رفته ماموگرافی حداکثر 90- 85% از کل کانسرها را می تواند تشخیص دهد . در حالیکه اکثر قریب به اتفاق آبنرمالیها با ماموگرافی قابل تشخیص است ، قسمت کوچکی از آبنرمالیها قابل تشخیص نیستند . بعضی مواقع یک بافت غیر طیبعی قابل تشخیص نیست زیرا دانسیته آن با دانسیته بافت اطرافش یکی است .
هدف ماموگرافی سعی در تشخیص کانسر پستان در خانمها است، بدون توجه به علائم آن. اگر بیمار توده یا یک تغییر دیگری در پستان دارد و جواب ماموگرافی منفی است ( کانسر یا بافت مشکوک ندارد ) بیمار باید قانع شود که پیگیری های بیشتر باید توسط پزشکش انجام شود . در موارد شبیه به این که توده ( Lump ) مشکوک نیست ممکن است مسئله با معاینات بالینی پستان یا ماموگرافی مجدد بعد از 6 ماه درخواست شود .
گزارش ماموگرافی منفی ( Negative ) نباید این طور معنی شود که هیچ احتمالی برای کانسر وجود ندارد ، و همچنین به این معنی نیست که پستان نرمال است .
بیشتر ( ونه اکثر ) آبنرمالیها تغییراتی مثل کلسیفیکاسیون یا mass دارند . فقط وقتی که آن ناحیه تغییر مهمی نسبت به ماموگرافی بیماران دیگر داشته باشد آبنرمالی گزارش می شود و این دلیلی برای ضرورت ماموگرافی های منظم و مقایسه آنها با فیلمهای قبلی است .
سرطان پستان از چند سلول بدخیم شروع می شود و معمولاً سالها طول می کشد تا رشد کرده و قابل رویت شود .
اغلب ، رادیولوژیست ها ممکن است ناحیه تغییر یافته را برای سالها ببینند و برای تشخیص بهتر ناحیه مشکوک ، بیوپسی درخواست کنند . برای به یقین رسیدن و تشخیص قطعی هر ناحیه مشکوک و کانسری ، بیوپسی های بیشتری توصیه می شود . بیوپسی های متعدد باعث نگرانی ، استرس و اعتراض خانمهای فراوانی می شود که کانسر پستان ندارند ، در حالیکه فقط تعداد اندکی از آنان کانسر داشته اند .
اگر پستان توده ای ( Lumpy ) باشد ، هنوز باید آنها را معاینه کرد ؟
بله ، اگر چه انجام معاینات در پستانهای lumpy یا پستانهایی که تعداد زیادی mass یا کیست دارند خیلی دشوار است . معاینات ماهانه توسط خود فردBreast self examination (BSE) هنوز الزامی است .
حتی اگر خانمی تعداد زیادی توده ( Lump ) در پستان دارد او می تواند طرح و شکل lump های طبیعی را یاد گرفته و در مورد lump های غیر طبیعی و جدید پزشک خود را مطلع کند . در واقع ، بدون راهنمایی های علمی بیمار ، برای پزشک غیر ممکن است که lump های جدید را از قبلی تشخیص دهد .
چطور می توانم ریسک سرطان پستان را کاهش دهم ؟
ریسک فاکتورهای زیادی وجود دارند که قابل کنترل نیستند مثل ژنتیک ، سابقه فامیلی و یائسگی زودرس . بقیه فاکتورها مثل تغذیه ، زودبچه دار شدن و کنترل وزن می تواند به کاهش ریسک کانسر پستان کمک کنند .
Frequently asked questions about Mammography and breast cancer .
vBulletin v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.