PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : این جوان در برزخ است



mozhgan
10-26-2011, 05:35 AM
مقابله با ناامیدی های زندگی در دوران جوانی
تنهایی

مدت سه سال است که از زندگی ناامید شده‏ام و حتی روزی چند بار از خداوند طلب مرگ می کنم و در برزخی قرار گرفته‏ام که نمی‏دانم چه کار کنم. من بیکار هستم و شغلی ندارم. وقتی تصمیم گرفتم که برای خود همدمی اختیار کنم، همه خانواده‏ها گفتند که جوان شما بیکار است و رشته او موقعیت شغلی ندارد؛ در صورتی که من رشته خود را دوست دارم. جالب این جاست که من تمام مستحبات و واجبات را به موقع انجام می‏دهم و جوان چشم چران، معتاد یا بی اخلاقی نیز نیستم؛ ولی با این وضعیت، نمی‏دانم چه کار کنم؛ چون برای من دیگر این زندگی ارزشی ندارد و هیچ لذتی در آن نمی‏بینم. بارها از خدا درخواست کردم و گفتم: ای خدا! کاش در زمان جنگ، سنم کفاف می‏داد تا بروم به جبهه و شهید بشوم؛ ولی افسوس! شرمنده شهدا شدیم و باید این دنیای نامهربان را تحمل کنم. ای کاش کسی می توانست به من یار رساند و مرا از شر این همه افکار ناراحت کننده رهایی دهد.....

این چند سطر درد دل های یک جوان نا امید از زندگی است. البته ما امیدواریم و هم اطمینان داریم که تعداد این دسته از جوانان بسیار کم هستند و علی رغم مشاهده مشکلات و انواع ناکامی ها به این زودی از زندگی نا امید نشده و برای بهبود اوضاع زندگی خود تلاش می کنند اما در هر حال بخشی از جوانان ما با مشکلات بیکاری و بی پولی و به تبع آن فقدان امکانات برای ازدواج مواجه هستند. در ادامه توصیه های کلی به این دسته از جوانان ارایه می شود تا بهتر و راحت تر بتوانند با این مشکل خود کنار بیایند:

اراده جدی و محکم و تکیه بر ایمان قوی و انجام عبادات و عمل به مستحبات، خود راه نجات از افکار و اندیشه‏های باطل، است

در همین ابتدا لازم است به این نکته بسیار کلیدی اشاره کنیم که اراده جدی و محکم و تکیه بر ایمان قوی و انجام عبادات و عمل به مستحبات، خود راه نجات از افکار و اندیشه‏های باطل است. مطمئناً همین پای‏بندی و تعهد نسبت به احکام و قوانین شرع و اسلام، عامل اصلی حفظ جوانان از خطرات آشکار و نهان بوده است. بنابراین، در اولین گام حفظ ایمان و تعهد به این دسته از جوانان بسیار توصیه و تاکید می گردد. اکنون برای پاسخ به مشکل این دسته از جوانان، توجه‏تان را به مطالب زیر جلب می‏کنیم:

- این مشکل، کم و بیش در برخی از جوانان وجود دارد. جوانانی که در پی اهداف و آرمان‏های بلند و ارزشمندی هستند، با مشکل مضاعفی روبه‏رو می‏شوند؛ زیرا علاوه بر مشکلات روحی ناشی از دوران جوانی و محرومیت‏ها و فشارهای دوران تحصیل، از این که بین وضع موجود و آرمان مطلوبشان فاصله زیادی احساس می‏کنند، رنج جانکاهی آنان را می‏آزارد. در عین حال، باید دانست که زندگی، مجموعه‏ای از شادی و رنج، کام‏روایی و ناکامی، تلخی و شیرینی و خلاصه میدان جنگی است که هرکس در آن سهمی از پیروزی و شکست دارد. همه اینها به شکل‏های گوناگون در زندگی هر فرد وجود دارند و در ایام جوانی و تحصیل، این فشارها شدیدتر است؛ اما چه باید کرد؟

نکته مهم و اساسی، نحوه برخورد انسان با این مسائل است. در این رابطه، دو گونه برخورد می‏توان داشت:

- واکنش انفعالی؛ در برخورد انفعالی، انسان همواره مشکلات را بزرگ می‏بیند و در اکثر صحنه‏ها، خود را شکست خورده می‏پندارد. با وجود این که از خود انتظاراتی بیش از حد دارد، در گشودن راه و گام نهادن به سوی هدف، خود را ناتوان می‏بیند. امکانات، توانمندی‏ها و موفقیت‏های خویش را فراموش می‏کند و کم‏کم احساس یأس، ضعف و سستی در او فزونی یافته، خود را بیمار می‏پندارد.
تنهایی

- واکنش فعال؛ در برخورد فعال، انسان به مقایسه معقول و منطقی بین خواسته‏ها، توانمندی‏ها، شکست‏ها و پیروزی‌ها می‏پردازد. توقع از خویش را با واقعیات و توانایی‏های فردی و شرایط محیطی و اجتماعی تنظیم می‏کند و با جدیت، نشاط و روحیه بالا، به فعالیت و تلاش می‏پردازد.

بهتر است این مقاله را با روایتی منسوب به حضرت علی علیه‏السلام ادامه دهیم: «گذشته، گذشت و از آینده هم هنوز خبری نیست؛ پس فرصت را بین دو امری که موجود نیستند، مغتنم شمار». شما از آینده خبر ندارید تا درباره آن نگران و مأیوس باشید و از طرفی نیز، آینده ریشه در زمان حال دارد؛ پس اگر در صدد اصلاح امور آینده خود هستید، باید آن چه را امروز وظیفه شماست، با دقت و به خوبی انجام دهید و این، تنها راهی است که آینده شما را تأمین خواهد کرد. در یک کلام، وقت خود را صرف امری کنید که در دسترس شماست و آن، زمان حال است. هر روز از زندگی انسان، فرصتی است که باید از آن استفاده کنید. چرا خوشی و آسایشی را که امروز در اختیار داریم، به خاطر آینده‏ای که خبری از آن نداریم، مکدّر می‏سازیم؟
گذشته، گذشت و از آینده هم هنوز خبری نیست؛ پس فرصت را بین دو امری که موجود نیستند، مغتنم شمار

حضرت علی علیه‏السلام می‏فرماید: «نگرانی‏های سال را بر نگرانی امروزت اضافه مکن؛ زیرا برای امروز، مشکلات خودش کافی است»

شما جوانان ناامید، اگر به زندگی گذشته خود توجه کنید، همه جا و در همه مراحل، لطف و رحمت خداوند را آشکارا می‏بینید. توجه به نعمت‏های بی‏پایان خداوند، انسان را شکرگزار خدا می‏کند؛ مثلاً یکی از نعمت‏های خدا، امکان تحصیل در مراکز آموزش عالی است. در سال، هزاران نفر در کنکور شرکت می‏کنند و عده زیادی از آنان به هر دلیل، در این آزمایش، ناموفق هستند. استعداد و امکاناتی که خداوند به شما عطا کرده است، دلیل موفقیت شما بوده است و یا هزاران بلکه میلیون‏ها نعمت خدادادی؛ از این رو، عقل سلیم حکم می‏کند که انسانی چون شما شکرگزار خدا باشد.

مجموعه‏ای از شادی و رنج، کام‏روایی و ناکامی، تلخی و شیرینی و خلاصه میدان جنگی است که هرکس در آن سهمی از پیروزی و شکست دارد

قطعاً در وجود شما جوانان نیز، نقاط مثبت و خوبی‏هایی وجود دارد که اگر به آنها توجه داشته باشید و به شکوفایی آنها بپردازید، از بدی‏ها و نقاط منفی خود گریزان خواهید شد و سعی خواهید کرد که آنها را از وجود خود، ریشه‏کن سازید. به نظر می‏رسد افکار منفی برخی از جوانان را به احساس بن‌بست رسانده است و لذا باید آنها را از بین برد، لذا توصیه می‏شود به نکات زیر توجه فرمایید:

- آینده‌نگر باشید و برای چند سال آینده، برنامه‏ریزی کنید.

- با افراد شاد، خوشبین و امیدوار، معاشرت داشته باشید و از روحیه آنان الهام بگیرید.

- به شدت، از منفی‏گرایی بر حذر باشید و افکار منفی را از خود دور کنید.

- با هسته‏های مشاوره، در این زمینه ارتباط داشته باشید و راهکارهای بیشتری را به طور مرتب برای مقابله با افکار منفی‏تان از آنها بگیرید.

- منزوی نباشید و با افراد باتجربه و متعهد، ارتباط صمیمانه برقرار کنید.

- کتاب‏هایی را که در زمینه شادکامی، رمز موفقیت، راز موفقیت افراد بزرگ و... نوشته شده، با دقت بخوانید و به دستورات آنها عمل کنید.
راهبرد مقابله

- ورزش کنید؛ زیرا ورزش، در شادی روح و سلامت جسم مؤثر است.

- در محیط‌های شاد و سالم، به استراحت و تفریح بپردازید.

- از افراد منفی‏گرا، بر حذر باشید.

- از بحث‏های رنج‏آور، اجتناب کنید.

- توجه داشته باشید که مشکلات و رنج‏ها، همیشگی نیست و روزگار در تحوّل و تغییر است و چه بسا حوادث پیش‏بینی نشده‏ای نیز در حل مشکلات، به یاری انسان خواهد شتافت.

- سفرهای شاد و سیر و سیاحت‏های علمی، برای شما لازم و مؤثر است.

- خاطرات تلخ را به دست فراموشی بسپارید و از بازگو کردن آن برای دیگران، پرهیز کنید.

- اگر ذوق هنری دارید، به کارهای هنری از قبیل کاریکاتور، گرافیک، نقاشی، خط، نویسندگی و... بپردازید؛ نیایش و دعا، مؤثر و نافذ است.

- از دعاها و مناجات‏های دل‏نشین، غافل نباشید. در این راستا، نیایش‏هایی مانند مناجات خمسةعشر، کمیل و نیز صحیفه سجادیه، به ویژه دعای مکارم الاخلاق را همواره بخوانید و باور داشته باشید که نیایش و دعا، سرنوشت‏ساز است؛ با خدا انس بیشتری داشته باشید و با او درددل کنید.

- پیشنهاد می‏شود که در اوقات فراغت، به تفصیل، نعمت‏ها و الطاف الهی، مانند اصل وجود، سلامتی، توفیق تحصیل و... همچنین بلایایی را که خدا از شما دور کرده است، یادآور شوید و ضمن سپاسگزاری از او، قلب خویش را مالامال از محبت و عشق الهی کنید.

- قرآن، کلام خداست؛ از تلاوت و تدبّر در آیه‏های آن، هر چند اندک، دریغ نکنید. این جهت، علاوه بر ارزش‏های گوناگون دیگر، شما را با خدا مأنوس‏تر می‏سازد.

در آخر، عمل به موارد زیر را برای کسانی که دچار این نوع افکار منفی و مخرب می شوند، توصیه می کنیم:

- هرگز در طول شبانه‏روز، بیکار و تنها نباشید.

- برای تمام شبانه‏روز، برنامه منظم داشته، هیچ زمانی بیکار نباشید و اوقات فراغت خود را با کارهای مختلف ورزشی، علمی، هنری، کمک به دیگران، دید و بازدیدها و... پر کنید.

- در فعالیت‏های دسته‏جمعی، اردوها، تجمع‏های دوستانه، ورزش‏های دسته‏جمعی و... شرکت فعال داشته باشید.

- هرگاه چنین افکاری به ذهنتان خطور کرد، با افکار جایگزین از آن رهایی یابید.

- همیشه موضوع یا موضوعاتی برای فکر کردن، آماده داشته باشید.

- توانایی‏ها، موفقیت‏ها و سایر نعمت‏های خدادادی را روی کاغذی یادداشت نموده، هر روز و هنگام هجوم افکار منفی، آنها را بخوانید.

شما جوانانی که تا به حال موفق نشده‏اید که با فرد مطلوب خود ازدواج کنید و یا خانواده‏های آنها، به دلایل غیرمنطقی، پاسخ منفی به شما داده‌اند، آن را به فال نیک بگیرید؛ چه بسا اگر با یکی از آنها ازدواج می‏کردید و تناسبی با وضعیت شما نداشت، موجب دردسرها و مشکلات زیادی می‏شد و زندگی آینده‏تان تلخ می‏شد. افراد و خانواده‏هایی که ملاکشان همان اموری است که در بالا ذکر شد، مسلماً با شما تناسب نداشته‏اند و بهتر همین بود که پاسخ رد داده‏اند و صلاح و مصلحت واقعی‏تان نیز در همین بوده است. مطمئن باشید که خانواده‏های دیگری هستند که پذیرای شما باشند؛ به خصوص اگر پای‏بند اخلاق و احکام شرع باشید.