PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : زوج سينمايي در آخرين سكانس زندگي مشترك



shirin71
10-19-2011, 12:18 AM
زوج سينمايي در آخرين سكانس زندگي مشترك
سال‌ها به عنوان هنرپيشه در نقش‌هاي مختلف خانوادگي بازي كردم و جلوه‌هاي مختلفي را به تصوير كشيدم اما افسوس كه در زندگي خانوادگي از سال‌ها قبل به بن‌بست رسيده بوديم. حالا هم طلاق آخرين راه باقيمانده است.
ایران: بازيگر زن سرشناس پس از سال‌ها زندگي مشترك با بخشش مهريه از همسر كارگردانش طلاق گرفت.
بازيگر ميانسال در آخرين جلسه دادگاه به قاضي محسن خدايي – رئيس شعبه 264 دادگاه خانواده - گفت: حدود 30 سال قبل به عنوان حسابدار در شركت عمويم مشغول كار بودم كه روزي يك گروه فيلمساز به همراه چند هنرپيشه براي فيلمبرداري به محل كارم آمدند.
من كه علاقه زيادي به بازيگري در سينما داشتم همراه عمويم به ديدن صحنه‌هاي فيلم مشغول بودم. همان موقع نيز با همسرم هوشنگ كه آن زمان دستيار كارگردان بود آشنا شدم. او وقتي متوجه علاقه شديدم به سينما و بازيگري شد با توصيه عمويم مرا به چند تهيه‌كننده و كارگردان معرفي كرد و سرانجام پس از 17 ماه در نخستين فيلم سينمايي و در نقش خواهر يك زنداني بازي كردم كه مورد توجه دست‌اندركاران سينما و تلويزيون قرار گرفت.
طي 6 سال در چند سريال و فيلم سينمايي بازي كرده و موفقيت‌هاي خوبي هم در بازيگري به دست آوردم. تا اين‌كه هوشنگ به من پيشنهاد ازدواج داد. من هم به رغم مخالفت‌هاي جدي خانواده‌ام با مهريه 250 سكه طلا با او پاي سفره عقد نشستم. حدود دو سال زندگي خوبي داشتيم. تا اين‌كه متوجه غيبت‌هاي طولاني همسرم شدم. هر بار كه از او توضيح مي‌خواستم ساخت فيلم و همراهي گروه فيلمبرداري را بهانه مي‌كرد. البته به دليل اين‌كه خودم نيز مجبور بودم هر از گاهي براي فيلمبرداري به شهرهاي مختلف سفر كنم چاره‌اي جز تحمل اين وضعيت نداشتم. تا اين‌كه پسرمان به دنيا آمد.
آن موقع فكر مي‌كردم تولد بچه زندگي ما را شيرين و گرم خواهد كرد اما افسوس كه اين گونه نشد. بلكه هر روز مشكلات ما بيشتر شد. در نتيجه پس از 23 سال زندگي مشترك با داشتن يك پسر تصميم گرفتيم به طور توافقي از هم جدا شويم. ضمن اينكه همه حق و حقوقم از جمله مهريه 250 سكه طلا و نفقه چند سال زندگي مشترك را مي‌بخشم!
بازيگر زن در حالي كه بشدت گريه مي‌كرد با صداي بغض‌آلود گفت: سال‌ها به عنوان هنرپيشه در نقش‌هاي مختلف خانوادگي بازي كردم و جلوه‌هاي مختلفي را به تصوير كشيدم اما افسوس كه در زندگي خانوادگي از سال‌ها قبل به بن‌بست رسيده بوديم. حالا هم طلاق آخرين راه باقيمانده است.
مرد كارگردان نيز پس از شنيدن اظهارات همسرش در حالي كه چشمانش را به زمين دوخته بود به قاضي گفت: حرفي براي گفتن ندارم. چراكه متأسفانه ما نتوانستيم مانند خيلي از مردم خوشبخت و كم‌ دغدغه در كنار هم زندگي كنيم. ضمن اينكه شرمنده پسرمان هم هستم. چرا كه با سرنوشت و آينده او هم بازي كرديم.
قاضي دادگاه پس از شنيدن اظهارات زن و شوهر سينمايي با استناد به دلايل و مستندات پرونده و پافشاري آنها براي جدايي توافقي، حكم طلاق آنها را صادر كرد.