PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : زندگينامه هنري وادزورث لانگ‌فلو



tina
10-17-2011, 08:58 PM
هنری وادزورث لانگ‌فلو
چكامه‌سراي آمريكايي ( 1807-1882 )
گردآوري و ويرايش : مريم فودازي

"هنری وادزورث لانگ‌فلو" در 25 آوريل سال ۱۸۰۷ ميلادي در "پورتلند" امريكا به دنيا آمد. وي از كودكي، ذوق ادبي خود را نشان داد و نخستين سروده‌‌اش را در سن چهارده سالگي منتشر كرد. لانگ‏فلو با پايان دوران متوسطه، راهي اروپا شد و پس از آشنايى با فرهنگ آن سامان، به گسترش آن در آمريكا پرداخت. او به مدت پنج سال و نیم به تدریس زبانهای مدرن در "بودوان" و نيز هفده سال تدریس همین رشته در دانشگاه "هاروارد" پرداخت و همزمان، برخي سروده‌هايش را منتشر كرد.
لانگ فلو، طي سالهاي آينده، سروده‌هاي بسياري چاپ نمود و از اين رو، يكي از پركارترين سرايندگان آمريكا شناخته شد. سروده‌هاي لانگ فلو، افزون بر تفكر، تغزُّل و نكته‏هاي ارشادي، آميخته با مفاهيم احساسي، فلسفي، خيال‏انگيز و گرايش‌هاي اخلاقي بود. داستانهاي او نيز نشانگر آگاهي لانگ فلو از فرهنگ و ادبيات اروپا بود. وي در زمان زيست خود از محبوبيت، نام‌آوري و سرافرازي فراواني در آمريكا و اروپا برخوردار شد. استادي وي در هنر بيان و سادگي مفاهيم، تركيب و ساختمان شعر، لطافت تغزل و برخورداري از گستردگي فرهنگ و آگاهي از ادبيات اروپا و امريكا، او را به عنوان سراينده‌اي كه كمال مطلوب همگان مي‏باشد، شناسانده است. شماري از آثار لانگ فلو بر اين پايه‌اند :
"آواهاي شب"، "سفر به آن سوي دريا" و "داستانهاي مهمانخانه‌ي كنار جاده."
او دو بار ازدواج كرد و به هر دو همسرش نیز عشق می‌ورزید و هر دو بار، تنها مرگ بود كه سبب جدایی‌شان شد. او در خانواده‌ای خوشبخت به دنيا آمد و خود نیز زاينده‌ي خانواده‌ای خوشبخت گشت؛ فرزندی شايسته بود كه به پدری مهربان بدل گشت.
مرگ همسر نخست او در سال 1835، در شهر "رتردام" رخ داد. زمانی كه لانگ فلو برای تقویت زبان آلمانی‌اش به شمال اروپا سفر كرده بود تا كرسی عالی‌تری را در "هاروارد" به دست آورد، "مری لانگ فلو"، سقط جنین كرد و چند هفته پس از آن، در اثر عفونتِ ناشی از آن درگذشت. در آن هنگام چهار سال از ازدواج آن دو می‌گذشت. مری لانگ فلو زنی بسیار زیبا بود. لانگ فلو پس از مرگ همسرش، همه‌ي یادداشت‌های روزانه‌ی مربوط به زندگی مشترك‌شان را، به همراه نامه‌هایی كه در دوران عشق ورزی، رد و بدل كرده بودند؛ سوزاند.
با این حال، این اندوه او را از پا نینداخت و سفر خود را به آلمان و سوییس ادامه داد. در سوییس، تنها هشت ماه پس از مرگ مری، طی دیداری كه با "فنی اپلتون" داشت، به او دل باخت و با او ازدواج كرد.
مرگ همسر دوم لانگ فلو، داستاني دیگر داشت. در نهم جولای سال ١۸٦١، "فنی لانگ فلو" با دو دختر كوچك‌ش (یكی پنج و دیگری هفت ساله)، در كتابخانه نشسته بود و موهای تازه كوتاه شده‌ي آنها را مرتب می‌كرد. كبریتی روی لباس راحتی تابستانی "فنی" افتاد و شعله‌اش دامن گیر شد. فنی فریاد زنان به اتاق مطالعه دوید، جایی كه همسرش نشسته بود. لانگ فلو كوشید تا قالیچه‌ی اتاق را به دور بدن "فنی" بپیچد و با كمك آن و بدن خودش شعله‌ها را خاموش كند، ولي زماني توانست اين كار را بكند كه خودش هم به سختی سوخت.
"فنی"، پس از یك شب مقاومت در برابر درد، درگذشت. لانگ فلوی پنجاه و چهار ساله، چنان دچار اندوه شد كه تا پایان زندگي هم نتوانست از افسردگی رهايي یابد. ماهها طول كشید تا بتواند در مورد آن رويداد سخن بگويد. در طول این مدت او پناه خود را در كار كردن می‌جست و برگردان "كمدی الهی" دانته را آغاز كرد؛ كاری كه چندین سال پیش از آن آغاز، ولي نیمه كاره رهایش كرده بود.
لانگ فلو نسبت به سیاست، دلبستگي چندانی نشان نمی‌داد و هرگز به استخدام هیچ اداره‌ای درنیامد. به بيان ديگر، "هنری وادزورث لانگ فلو"، هرگز قانون‌شكنی نكرد، مشروب ننوشید، اسلحه‌ای به دست نگرفت و در اثر خشم، با كسی درگیر نشد، هیچ گاه ورق بازی نكرد، هرگز به بازار سهام دلبستگي نشان نداد و هيچ‌گاه به دوستي خیانت نكرد.
لانگ فلو از زمان ِ انتشار كتابِ "آواهای شب" در ١٨٣٩؛ وارد زبان ما شد.
رفتار ِ لانگ فلو به شدت در تضاد با جریان روشنفكری‌ است. به نظر می‌رسد چنین توصیفی برای مردی كه "هفده سال" به عنوان استاد در "هاروارد" سرگرم تدریس بوده و به چندین زبان زنده‌ی دنیا به خوبي وارد بوده است، در برخورد نخست، قدری عجیب می‌نماید. ولي حقیقتِ امر چیزی جز این نیست. برای كسانی كه در مورد فرهنگ و ادبیات معاصر پژوهش می‌كنند، این همه بی‌علاقگی لانگ فلو به نقد- و از آن كمتر به "نظریه‌ی نقد"!- شگفت‌‌آور است.
"سودمندي نوشتن درباره‌ی كتابها چیست؟" این پرسشي ا‌ست كه لانگ فلو در سال ١٨٥٠ بيان می‌كند و چنین ادامه می‌دهد:
"آیا جز این است كه دانستني‌هايي را بیان كنی كه هر كسی با خواندن كتاب می‌تواند به آنها دست یابد؟"
او درباره‌ي مسایل سیاسی و مذهبی نیز روشی مشابه را برمی‌گزیند. به گونه‌اي كه با وجود اباورهاي شدید مذهبی، در برابر "دكترین دانش الهی"، هیچ گونه انعطافی از خود نشان نمی‌دهد و چه بسا از درك آن نیز ناتوان است.
او به عنوان سراینده‌ی "سروده‌هايي در بندگی"، بنا به نوشته‌های واگنتش، مخالف بردگی بوده، ولي ضد برده‌داری (abolitionist) نبوده است.
لانگ فلو مردی بسيار با هوش بود؛ او در بیست و دو سالگی مدرك "پروفسوری زبانهای مدرن" را از "بودوین" دریافت كرد. چكامه به گونه‌اي دور از چشم داشت در وجودش می‌جوشید. او نتوانست چگونگي این جوشش را بيان كند و هیچ تئوری روشنی از فرآیند سرایش چكامه نداشت. "پیكان و آواز" را در صبح روز یكشنبه، پیش از رفتن به كلیسا و با شتاب فراوان سرود. "كشتی شكستگی ونوس" را در یك نشست سرود. او نمی‌توانست "چكامه‌ي سفارشی" بسراید و درخواست چنین سروده‌هايي را رد می‌كرد. تنها استثنای كارنامه‌اش "موریتوری سالوتاموس" است.
سرگذشت زندگی او مانند یك سروده، درنگ‌هايي شگفت‌آور دارد و رازهایی ناگشوده، و گویی بین سنین نوزده تا سی، كه معمولاًً سال‌های ابتدایی سرايندگي یك سراينده محسوب به شمار مي‌رود؛ به ظاهر او هیچ چكامه‌اي نسروده است.
هنري وادزورث لانگ فلو، سرانجام در هشتم ماه مه 1882م و در سن هفتاد و پنج سالگی به دليل بیماری "پریتونیت" درگذشت و تنها در پنج روز پایان زندگي بود كه بیماری او را از پا انداخت.


برگرفته از :
http://fa.wikipedia.org
http://www.vazna.com/article.aspx?id=1280
http://www.rasekhoon.net