shirin71
10-05-2011, 06:13 PM
http://www.persianv.com/entekhabat/khabar/zahra-saeidi-269x300.jpg
زهرا سعيدي، بازيگر نام آشنايي است كه فعاليت هنري خود را در عرصه بازيگري با تئاتر آغاز كرده، مادر مهربان سريال پرطرفدار ستايش... ظهر يكي از آخرين روزهاي تابستان او به همراه دو پسر و عروسخانمهاي مهربانش پذيراي ما شدند تا ما بتوانيم شما را با اين خانوادهسبز ايراني بيشتر آشنا كنيم.
متولد آبادان
در سال 1332 در شهر آبادان متولد شدم و از همان دوران كودكي و دبستان با حضور در تئاترهاي مدرسه با هنر بازيگري آشنا شدم. خانوادهام تا زماني كه در مدرسه تئاتر كار ميكردم با فعاليت هنريام مشكلي نداشتند اما از وقتي قرار شد به صورت حرفهاي اين كار را ادامه بدهم مادرم مخالفت كرد. من هم براي آنكه مطابق با ميل مادرم رفتار كرده باشم براي ادامه تحصيل در دانشگاه رشته ادبيات انگليسي را انتخاب كردم.
اولين سريال
اولين سريال من «مهر و ماه» بود، البته قبل از آن تله تئاتري با نام «شاهد پنهان» به كارگرداني همسرم در شيراز انجام داده بودم كه حميد لبخنده پس از ديدن عكسهايم در آن تله فيلم، مرا براي بازي در سريال «مهر و ماه» انتخاب كرد. در كل سريال «مهر و ماه» كاري خوب و سرشار از خاطره برايم بود.
ازدواج هنري
در سال 1352 با مجيد افشاريان كه از پايهگذاران تئاتر در شيراز بود ازدواج كردم. همسرم مشوق خوبي براي من بود به طوري كه همفكريهاي ايشان در زمينه هنر موجب شد من در مسير درستي در كارم قرار بگيرم. ماحصل اين ازدواج چهار فرزند است. فرزند بزرگم «ايمان» با تحصيل در رشته تئاتر در حال حاضر مشغول به كار در زمينه كارگرداني، بازيگري و تدريس فيلمنامهنويسي است، پسر دومم «احسان» نيز پس از تحصيل در رشته مديريت صنعتي با آموختن صدابرداري نزد استاد دلپاك در اين شاخه از هنر فعاليت ميكند. دو دختر ديگرم «الهام» و «الناز» نيز به ترتيب در رشتههاي گرافيك و موسيقي فعاليت ميكنند.
دماغتان را عمل نكنيد
بعضيها من را در كوچه و خيابان ميبينند و ميپرسند، چگونه ميشود بازيگر شد؟ من هم در جوابشان معمولا ميگويم اول دماغتان را عمل نكنيد(باخنده) و از آن مهمتر علم و دانش خود را بالا ببريد انشاءا... موفق ميشويد.
هنوز با دانشآموزانم در ارتباطم
مدرسه را هميشه دوست داشتم. بهترين خاطرات دوران كودكي من در مدرسه گذشت. از همين رو نسبت به مدرسه تعلق خاطر خاصي دارم و هرگاه صداي بچهها را در مدرسه ميشنوم آرزو ميكنم كه پيش آنها بودم. در سالهاي گذشته ادبيات انگليسي تدريس ميكردم هنوز هم با تعدادي از دانشآموزانم در ارتباطم و آنها به ديدنم ميآيند.(گفتني است زهرا سعيدي سالها در آموزش و پرورش تدريس ميكرد.)
مهمترين وظيفه يك مادر
به نظر من مهمترين وظيفه يك مادر قرار دادن خانواده به عنوان اولويت اول زندگياش است. مادرها بايد بدانند كه مهربان بودن شرطي لازم، اما كافي نيست! بلكه بايد با درايت و عاقل باشند. هر زن و مردي بايد براي خانواده خود ارزش قايل باشد و تنها اينگونه است كه ميتوان تمام سختيها را با آرامش پشت سر گذاشت.
جاده هنر
جاده هنر انتهايي ندارد، بنابراين نميتوانم بگويم نقطه پايان كار يك هنرمند كجاست! هنرمند بايد براي تاثيرگذاري بيشتر كارش، با مردم صادق باشد زيرا مردم باهوشند و تفاوت ميان ريا و صداقت را به خوبي متوجه ميشوند.
علاقه فرزندان به هنر
من هيچ گاه از ورود فرزندانم به عرصه هنر جلوگيري نكردم زيرا آنها در فضايي رشد كردند كه تمام دغدغه اهالي آن در حول تئاتر، فيلم و هنر ميچرخيده است. بنابراين انتخاب هنر به عنوان شغل، برعهده خود فرزندانم بوده است. يادم ميآيد كه ايمان از دو سالگي تمام ديالوگها به همراه ميزانسنهاي هنر نمايشي كه روي صحنه و به كارگرداني پدرش اجرا ميشد را از حفظ بود و براي ما، در خانه اجرا ميكرد.
بازي در ستايش
متن قوي و گروه خوب و حرفهاي از مسايلي بود كه مرا براي بازي در سريال ستايش ترغيب كرد. همچنين «مرگ زيباي» نرگس مادر ستايش از مهمترين دلايل من براي بازي در اين سريال بود. بهترين خاطره من از كار در سريال ستايش حل جدول در زمانهاي بيكاري بود! سعيد سلطاني نيز در اين كار با ما شريك بود به اين صورت كه اول صبر ميكرد و زماني كه ديگر هيچ كس نميتوانست جواب سوالها را بدهد، خودش پاسخ آنها را ميداد.(باخنده)
از لابهلاي حرفهاي زهرا سعيدي
î طعم هنر ملس است.
î مهمترين دغدغه من خوشبختي جوانهاست.
î در مواقع بيكاري كار خوشنويسي انجام ميدهم.
î بزرگترين آرزويم صلح و امنيت در جهان است.
î به خواندن كتابهاي روانشناسي علاقهمندم.
î نرگس محمدي دختري مهربان وكار با او تجربه خوبي بود.
î ميخواستم بازيگري را كنار بگذارم ولي فرزندانم نگذاشتند.
گفتگو با فرزندان خانم معلم
ايمان افشاريان پسر بزرگ زهرا سعيدي متولد سال 1353 است و تاكنون كارگرداني پنج تله فيلم به نامهاي «قشلاق آخر»، «آيينهاي در غبار»، «بيتابي»، «دزد شب» و «اينجا پرنده بود» و بازي در چندين تئاتر را در كارنامه كاري خود دارد. احسان افشاريان فرزند دوم زهرا سعيدي نيز متولد سال 59 است او صداگذاري تله فيلم «بيتابي» و «شايد براي شما اتفاق بيفتد» را برعهده داشته است، گفتگوي ما با اين دو برادر هنرمند را حتما بخوانيد:
ايمان، مادرم دوست صميمي من است
زهرا سعيدي جدا از اينكه مادرم است، بهترين مشاور در كارهايم و صميميترين دوست در زندگيام ميباشد و من هيچگاه از اينكه مادرم بازيگر است احساس ناراحتي نكردم چرا كه او هميشه در كنارمان بوده و مواقعي كه به خاطر بازي در سريالي از ما دور ميشد، حضور مادربزرگمان در كنارمان جاي خالي او را پر ميكرد. ايمان در ادامه ميگويد: «مادرم همچنين بهترين آشپز دنياست» هيچ دستپختي، دستپخت مادر آدم نميشه!
احسان؛ مادرم هيچ وقت مرا تنبيه نكرد!
بچه شيطاني نبودم اما به قول معروف آب زيركاه بودم! يادم است يك بار به خاطر دست زدن به پريز برق، نصف سيمكشي ساختمان سوخت اما مادرم نه آن روز و نه هيچ وقت ديگر مرا تنبيه نكرد. در مورد رابطهام با برادرم ايمان نيز بايد بگويم كه او براي من تنها يك برادر نيست بلكه حامي و پشتيبان من در تمامي عرصههاي زندگيام ميباشد. احسان در ادامه ميگويد: «مادرم اميد من براي زندگي كردنم است، هميشه در كارهايم از نظرات او استفاده ميكنم و در مقابل نيز منتقد سرسختي براي كارهاي مادرم هستم، مادرم تاكنون در كارهاي بسيار خوبي بازي كرده و انتخاب يكي از آنها به عنوان بهترين كارش سخت است اما در سريال نردبام آسمان نقش خيلي خوب و به يادماندني داشتند كه من خيلي آن را دوست داشتم.»
شیما عسگری
خانواده سبز
زهرا سعيدي، بازيگر نام آشنايي است كه فعاليت هنري خود را در عرصه بازيگري با تئاتر آغاز كرده، مادر مهربان سريال پرطرفدار ستايش... ظهر يكي از آخرين روزهاي تابستان او به همراه دو پسر و عروسخانمهاي مهربانش پذيراي ما شدند تا ما بتوانيم شما را با اين خانوادهسبز ايراني بيشتر آشنا كنيم.
متولد آبادان
در سال 1332 در شهر آبادان متولد شدم و از همان دوران كودكي و دبستان با حضور در تئاترهاي مدرسه با هنر بازيگري آشنا شدم. خانوادهام تا زماني كه در مدرسه تئاتر كار ميكردم با فعاليت هنريام مشكلي نداشتند اما از وقتي قرار شد به صورت حرفهاي اين كار را ادامه بدهم مادرم مخالفت كرد. من هم براي آنكه مطابق با ميل مادرم رفتار كرده باشم براي ادامه تحصيل در دانشگاه رشته ادبيات انگليسي را انتخاب كردم.
اولين سريال
اولين سريال من «مهر و ماه» بود، البته قبل از آن تله تئاتري با نام «شاهد پنهان» به كارگرداني همسرم در شيراز انجام داده بودم كه حميد لبخنده پس از ديدن عكسهايم در آن تله فيلم، مرا براي بازي در سريال «مهر و ماه» انتخاب كرد. در كل سريال «مهر و ماه» كاري خوب و سرشار از خاطره برايم بود.
ازدواج هنري
در سال 1352 با مجيد افشاريان كه از پايهگذاران تئاتر در شيراز بود ازدواج كردم. همسرم مشوق خوبي براي من بود به طوري كه همفكريهاي ايشان در زمينه هنر موجب شد من در مسير درستي در كارم قرار بگيرم. ماحصل اين ازدواج چهار فرزند است. فرزند بزرگم «ايمان» با تحصيل در رشته تئاتر در حال حاضر مشغول به كار در زمينه كارگرداني، بازيگري و تدريس فيلمنامهنويسي است، پسر دومم «احسان» نيز پس از تحصيل در رشته مديريت صنعتي با آموختن صدابرداري نزد استاد دلپاك در اين شاخه از هنر فعاليت ميكند. دو دختر ديگرم «الهام» و «الناز» نيز به ترتيب در رشتههاي گرافيك و موسيقي فعاليت ميكنند.
دماغتان را عمل نكنيد
بعضيها من را در كوچه و خيابان ميبينند و ميپرسند، چگونه ميشود بازيگر شد؟ من هم در جوابشان معمولا ميگويم اول دماغتان را عمل نكنيد(باخنده) و از آن مهمتر علم و دانش خود را بالا ببريد انشاءا... موفق ميشويد.
هنوز با دانشآموزانم در ارتباطم
مدرسه را هميشه دوست داشتم. بهترين خاطرات دوران كودكي من در مدرسه گذشت. از همين رو نسبت به مدرسه تعلق خاطر خاصي دارم و هرگاه صداي بچهها را در مدرسه ميشنوم آرزو ميكنم كه پيش آنها بودم. در سالهاي گذشته ادبيات انگليسي تدريس ميكردم هنوز هم با تعدادي از دانشآموزانم در ارتباطم و آنها به ديدنم ميآيند.(گفتني است زهرا سعيدي سالها در آموزش و پرورش تدريس ميكرد.)
مهمترين وظيفه يك مادر
به نظر من مهمترين وظيفه يك مادر قرار دادن خانواده به عنوان اولويت اول زندگياش است. مادرها بايد بدانند كه مهربان بودن شرطي لازم، اما كافي نيست! بلكه بايد با درايت و عاقل باشند. هر زن و مردي بايد براي خانواده خود ارزش قايل باشد و تنها اينگونه است كه ميتوان تمام سختيها را با آرامش پشت سر گذاشت.
جاده هنر
جاده هنر انتهايي ندارد، بنابراين نميتوانم بگويم نقطه پايان كار يك هنرمند كجاست! هنرمند بايد براي تاثيرگذاري بيشتر كارش، با مردم صادق باشد زيرا مردم باهوشند و تفاوت ميان ريا و صداقت را به خوبي متوجه ميشوند.
علاقه فرزندان به هنر
من هيچ گاه از ورود فرزندانم به عرصه هنر جلوگيري نكردم زيرا آنها در فضايي رشد كردند كه تمام دغدغه اهالي آن در حول تئاتر، فيلم و هنر ميچرخيده است. بنابراين انتخاب هنر به عنوان شغل، برعهده خود فرزندانم بوده است. يادم ميآيد كه ايمان از دو سالگي تمام ديالوگها به همراه ميزانسنهاي هنر نمايشي كه روي صحنه و به كارگرداني پدرش اجرا ميشد را از حفظ بود و براي ما، در خانه اجرا ميكرد.
بازي در ستايش
متن قوي و گروه خوب و حرفهاي از مسايلي بود كه مرا براي بازي در سريال ستايش ترغيب كرد. همچنين «مرگ زيباي» نرگس مادر ستايش از مهمترين دلايل من براي بازي در اين سريال بود. بهترين خاطره من از كار در سريال ستايش حل جدول در زمانهاي بيكاري بود! سعيد سلطاني نيز در اين كار با ما شريك بود به اين صورت كه اول صبر ميكرد و زماني كه ديگر هيچ كس نميتوانست جواب سوالها را بدهد، خودش پاسخ آنها را ميداد.(باخنده)
از لابهلاي حرفهاي زهرا سعيدي
î طعم هنر ملس است.
î مهمترين دغدغه من خوشبختي جوانهاست.
î در مواقع بيكاري كار خوشنويسي انجام ميدهم.
î بزرگترين آرزويم صلح و امنيت در جهان است.
î به خواندن كتابهاي روانشناسي علاقهمندم.
î نرگس محمدي دختري مهربان وكار با او تجربه خوبي بود.
î ميخواستم بازيگري را كنار بگذارم ولي فرزندانم نگذاشتند.
گفتگو با فرزندان خانم معلم
ايمان افشاريان پسر بزرگ زهرا سعيدي متولد سال 1353 است و تاكنون كارگرداني پنج تله فيلم به نامهاي «قشلاق آخر»، «آيينهاي در غبار»، «بيتابي»، «دزد شب» و «اينجا پرنده بود» و بازي در چندين تئاتر را در كارنامه كاري خود دارد. احسان افشاريان فرزند دوم زهرا سعيدي نيز متولد سال 59 است او صداگذاري تله فيلم «بيتابي» و «شايد براي شما اتفاق بيفتد» را برعهده داشته است، گفتگوي ما با اين دو برادر هنرمند را حتما بخوانيد:
ايمان، مادرم دوست صميمي من است
زهرا سعيدي جدا از اينكه مادرم است، بهترين مشاور در كارهايم و صميميترين دوست در زندگيام ميباشد و من هيچگاه از اينكه مادرم بازيگر است احساس ناراحتي نكردم چرا كه او هميشه در كنارمان بوده و مواقعي كه به خاطر بازي در سريالي از ما دور ميشد، حضور مادربزرگمان در كنارمان جاي خالي او را پر ميكرد. ايمان در ادامه ميگويد: «مادرم همچنين بهترين آشپز دنياست» هيچ دستپختي، دستپخت مادر آدم نميشه!
احسان؛ مادرم هيچ وقت مرا تنبيه نكرد!
بچه شيطاني نبودم اما به قول معروف آب زيركاه بودم! يادم است يك بار به خاطر دست زدن به پريز برق، نصف سيمكشي ساختمان سوخت اما مادرم نه آن روز و نه هيچ وقت ديگر مرا تنبيه نكرد. در مورد رابطهام با برادرم ايمان نيز بايد بگويم كه او براي من تنها يك برادر نيست بلكه حامي و پشتيبان من در تمامي عرصههاي زندگيام ميباشد. احسان در ادامه ميگويد: «مادرم اميد من براي زندگي كردنم است، هميشه در كارهايم از نظرات او استفاده ميكنم و در مقابل نيز منتقد سرسختي براي كارهاي مادرم هستم، مادرم تاكنون در كارهاي بسيار خوبي بازي كرده و انتخاب يكي از آنها به عنوان بهترين كارش سخت است اما در سريال نردبام آسمان نقش خيلي خوب و به يادماندني داشتند كه من خيلي آن را دوست داشتم.»
شیما عسگری
خانواده سبز