mozhgan
10-05-2011, 01:19 AM
داروهاي اعصاب، اعتيادآورند؟ كلي عارضه دارند؟ آدم را چاق مي كنند؟ و هزار و يك عارضه ديگر؟! واقعا اين داروهايي كه روان پزشكان به ما مي دهند، چقدر مفيدند و چقدر مضر؟ دكتر محمدرضا خدايي، روان پزشك و عضو هيات علمي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي در هفته نامه سلامت، به اين سوال ها پاسخ مي دهد...
اولين انتقادي كه خيلي ها به داروهاي روان پزشكي دارند، خواب آور بودن اين داروهاست. واقعا اين ادعا درست است؟
ببينيد؛ درمان مثل يك ترازواست كه بايد بين منافع داروها و عوارض آن ها حالت توازن ايجاد شود. بايد منافع و مضرات را بسنجيم. داروهاي روان پزشكي فوايد بسياري دارند و در كنارش عوارضي هم دارند. هر چه يك بيماري ناشناخته تر باشد شايعات درباره اش بيشتر مي شود؛ مثلا آن قدر كه آنفلوآنزا شناخته شده، افسردگي شناخته نشده. ما انواع و اقسام داروهاي روان پزشكي داريم؛ داروهاي ضداضطراب، ضدترس، ضدجنون، اشتهاآور، خواب آور و... نمي توان گفت همه اين ها خواب آورند. برخي داروها توهم بيمار را كنترل مي كنند يا بدبيني هاي خطرناك او را كاهش مي دهند اما ممكن است در كنارش عوارضي مثل خشكي دهان، افزايش اشتها يا خواب آلودگي داشته باشند. گاهي اوقات نيز عوارض دارو نشان دهنده بهبودي بيمار است. داروهايي مانند ديازپام، آلپرازولام و كلرديازپوكسايد خواب آورند اما نمي توان همه داروهاي اعصاب را خواب آور ناميد. ضمن اين كه اصلا خاصيت برخي از داروها همان خواب آور بودن آن ها است و البته هيچ دارويي نبايد بدون تجويز پزشك و خودسرانه مصرف شود.
تصور ديگري كه درباره داروهاي روان پزشكي وجود دارد، اعتيادآور بودن آن هاست و دليلي كه باعث مي شود بعضي ها از خوردن اين داروها امتناع كنند، وابستگي به دارو است. اين تصورها درست هستند؟
برخي از داروهاي روان پزشكي اگر به صورت مداوم مصرف شوند، مي توانند ايجاد وابستگي و تحمل كنند و قطع مصرف آن ها اگر به سرعت انجام شود، بي قراري ايجاد مي كند. ما به اين حالت، وابستگي دارويي مي گوييم كه بيشتر در مواقعي رخ مي دهد كه دارو خودسرانه مصرف مي شود. به عنوان نمونه، در مورد بيماري اسكيزوفرنيا درمان آن زمان بر است و دليل بر اين نيست كه فرد به اين دارو اعتياد پيدا كرده است؛ مثل بيماري فشارخون است كه بيمار بايد براي كنترل بيماري اش تا مدت هاي طولاني دارو مصرف كند. برخي از افسردگي ها با افكار خودكشي همراه است. لازم است مبتلايان حدود 2 سال دارو مصرف كنند و نبايد داروي شان را قطع كنند و نمي توان گفت به دارو وابسته شده اند چون در برخي از بيماري ها روند بيماري طولاني است. اما بايد توجه داشته باشيد داروها را زير نظر پزشك مصرف كنيد و با توصيه اطرافيان تان هر دارويي را استفاده نكنيد. اگر داروهاي ضداضطراب و مسكن هايي مثل ترامادول بدون تجويز پزشك و خودسرانه مصرف شوند، مي توانند ايجاد وابستگي كنند.
تصور ديگر اين است كه داروهاي اعصاب روي هوشياري تاثير مي گذارند. اين باور تا چه ميزاني صحت دارد؟
بيشتر داروهاي روان پزشكي اين عارضه را ندارند، اما ممكن است برخي از داروها روي تمركز افراد تاثير بگذارند كه به مرور زمان برطرف مي شود. داروهاي ضدافسردگي و ضداضطراب اوايل درمان روي هوشياري تاثير مي گذارد ولي اين تاثير در ادامه درمان از بين مي رود. تاكيد مي كنم كه نبايد هيچ دارويي را خودسرانه مصرف كنيد چون ممكن است از عوارض آن آگاهي نداشته باشيد و چنين كاري خطرناك است. ممكن است دچار تاري ديد شويد يا روي تمركزتان تاثير بگذارد و نبايد در آن زمان رانندگي كنيد، اما اگر پيش پزشك برويد پزشك به شما اطلاعات لازم را مي دهد يا مي تواند داروهايي را در كنار آن براي تان تجويز كند.
برخي از بيماراني كه داروهاي اعصاب مصرف مي كنند از چاقي و اضافه وزن شكايت دارند و مي گويند مصرف داروها سبب چاقي آن ها مي شود.
خب، بله. برخي از داروهاي روان پزشكي افزايش اشتها و وزن مي دهند. اما اين موضوع هم به دليل تاثير دارو و هم به علت آرامشي است كه به فرد دست مي دهد. گاهي اوقات برخي از بيماران تحرك كمتري دارند و با خوردن قرص ها آرامش پيدا مي كنند و ممكن است چاق شوند. بنابراين توصيه مي شود تحرك بدني داشته باشند و فعاليت هاي گروهي و كاردرماني هايي را كه پزشك تجويز مي كند، انجام دهند. در برخي از بيماري ها، تمايل فرد به خوردن مواد قندي و شيريني جات است و اين ها به او آرامش مي دهد يا ممكن است به چيپس و پفك و... روي بياورد كه چاق كننده هستند. بنابراين فرد بايد براي كنترل وزن اقداماتي را انجام دهد. يك گروه داروها اين گونه هستند و برخي از داروها براي كنترل اشتها است. پس نمي توان قانون كلي صادر كرد.
بعضي ها مي گويند اين داروها تا زماني كه مصرف مي شوند، احساس بهبودي به بيمار مي دهند اما زماني كه خوردن آن ها متوقف مي شود، علايم بهبودي افول مي كند. آيا اين همان اعتياد به دارو نيست؟
البته داروهايي مثل آلپرازولام مي توانند اعتيادآور باشند. براي نمونه، اگر يك نفر مشغله ذهني دارد يا كم خواب است، شايد به داروخانه برود و يك دارو مثل آلپرازولام بگيرد و مصرف كند و بعد از يك مدت مصرف آن را قطع كند. او در اين حالت ممكن است احساس بي قراري كند و عصبي شود. بنابراين چنين داروهايي نبايد خودسرانه مصرف شوند؛ چون اولين نكته اين است كه بايد نوع بيماري فرد تشخيص داده شود و بر مبناي آن دارو تجويز شود. اگر آلپرازولام بدون تجويز پزشك و خودسرانه براي مدت طولاني مصرف شود، ممكن است فرد به اين دارو وابستگي پيدا كند و بعد از آن كه اين دارو را ترك كرد، احساس خوبي نداشته باشد.
حرف آخر؟
به نظر من، مهم ترين مساله در مورد داروهاي روان پزشكي، پرهيز از مصرف خودسرانه آن ها است؛ چون اگر فردي بدون تشخيص بيماري، دارويي را مصرف كند؛ از عوارض و فوايد آن بي اطلاع است و ممكن است سلامت او به خطر بيفتد. بنابراين توصيه مي كنم حتما تحت نظر روان پزشك و به تجويز او داروهاي روان پزشكي را مصرف كنيد.
اولين انتقادي كه خيلي ها به داروهاي روان پزشكي دارند، خواب آور بودن اين داروهاست. واقعا اين ادعا درست است؟
ببينيد؛ درمان مثل يك ترازواست كه بايد بين منافع داروها و عوارض آن ها حالت توازن ايجاد شود. بايد منافع و مضرات را بسنجيم. داروهاي روان پزشكي فوايد بسياري دارند و در كنارش عوارضي هم دارند. هر چه يك بيماري ناشناخته تر باشد شايعات درباره اش بيشتر مي شود؛ مثلا آن قدر كه آنفلوآنزا شناخته شده، افسردگي شناخته نشده. ما انواع و اقسام داروهاي روان پزشكي داريم؛ داروهاي ضداضطراب، ضدترس، ضدجنون، اشتهاآور، خواب آور و... نمي توان گفت همه اين ها خواب آورند. برخي داروها توهم بيمار را كنترل مي كنند يا بدبيني هاي خطرناك او را كاهش مي دهند اما ممكن است در كنارش عوارضي مثل خشكي دهان، افزايش اشتها يا خواب آلودگي داشته باشند. گاهي اوقات نيز عوارض دارو نشان دهنده بهبودي بيمار است. داروهايي مانند ديازپام، آلپرازولام و كلرديازپوكسايد خواب آورند اما نمي توان همه داروهاي اعصاب را خواب آور ناميد. ضمن اين كه اصلا خاصيت برخي از داروها همان خواب آور بودن آن ها است و البته هيچ دارويي نبايد بدون تجويز پزشك و خودسرانه مصرف شود.
تصور ديگري كه درباره داروهاي روان پزشكي وجود دارد، اعتيادآور بودن آن هاست و دليلي كه باعث مي شود بعضي ها از خوردن اين داروها امتناع كنند، وابستگي به دارو است. اين تصورها درست هستند؟
برخي از داروهاي روان پزشكي اگر به صورت مداوم مصرف شوند، مي توانند ايجاد وابستگي و تحمل كنند و قطع مصرف آن ها اگر به سرعت انجام شود، بي قراري ايجاد مي كند. ما به اين حالت، وابستگي دارويي مي گوييم كه بيشتر در مواقعي رخ مي دهد كه دارو خودسرانه مصرف مي شود. به عنوان نمونه، در مورد بيماري اسكيزوفرنيا درمان آن زمان بر است و دليل بر اين نيست كه فرد به اين دارو اعتياد پيدا كرده است؛ مثل بيماري فشارخون است كه بيمار بايد براي كنترل بيماري اش تا مدت هاي طولاني دارو مصرف كند. برخي از افسردگي ها با افكار خودكشي همراه است. لازم است مبتلايان حدود 2 سال دارو مصرف كنند و نبايد داروي شان را قطع كنند و نمي توان گفت به دارو وابسته شده اند چون در برخي از بيماري ها روند بيماري طولاني است. اما بايد توجه داشته باشيد داروها را زير نظر پزشك مصرف كنيد و با توصيه اطرافيان تان هر دارويي را استفاده نكنيد. اگر داروهاي ضداضطراب و مسكن هايي مثل ترامادول بدون تجويز پزشك و خودسرانه مصرف شوند، مي توانند ايجاد وابستگي كنند.
تصور ديگر اين است كه داروهاي اعصاب روي هوشياري تاثير مي گذارند. اين باور تا چه ميزاني صحت دارد؟
بيشتر داروهاي روان پزشكي اين عارضه را ندارند، اما ممكن است برخي از داروها روي تمركز افراد تاثير بگذارند كه به مرور زمان برطرف مي شود. داروهاي ضدافسردگي و ضداضطراب اوايل درمان روي هوشياري تاثير مي گذارد ولي اين تاثير در ادامه درمان از بين مي رود. تاكيد مي كنم كه نبايد هيچ دارويي را خودسرانه مصرف كنيد چون ممكن است از عوارض آن آگاهي نداشته باشيد و چنين كاري خطرناك است. ممكن است دچار تاري ديد شويد يا روي تمركزتان تاثير بگذارد و نبايد در آن زمان رانندگي كنيد، اما اگر پيش پزشك برويد پزشك به شما اطلاعات لازم را مي دهد يا مي تواند داروهايي را در كنار آن براي تان تجويز كند.
برخي از بيماراني كه داروهاي اعصاب مصرف مي كنند از چاقي و اضافه وزن شكايت دارند و مي گويند مصرف داروها سبب چاقي آن ها مي شود.
خب، بله. برخي از داروهاي روان پزشكي افزايش اشتها و وزن مي دهند. اما اين موضوع هم به دليل تاثير دارو و هم به علت آرامشي است كه به فرد دست مي دهد. گاهي اوقات برخي از بيماران تحرك كمتري دارند و با خوردن قرص ها آرامش پيدا مي كنند و ممكن است چاق شوند. بنابراين توصيه مي شود تحرك بدني داشته باشند و فعاليت هاي گروهي و كاردرماني هايي را كه پزشك تجويز مي كند، انجام دهند. در برخي از بيماري ها، تمايل فرد به خوردن مواد قندي و شيريني جات است و اين ها به او آرامش مي دهد يا ممكن است به چيپس و پفك و... روي بياورد كه چاق كننده هستند. بنابراين فرد بايد براي كنترل وزن اقداماتي را انجام دهد. يك گروه داروها اين گونه هستند و برخي از داروها براي كنترل اشتها است. پس نمي توان قانون كلي صادر كرد.
بعضي ها مي گويند اين داروها تا زماني كه مصرف مي شوند، احساس بهبودي به بيمار مي دهند اما زماني كه خوردن آن ها متوقف مي شود، علايم بهبودي افول مي كند. آيا اين همان اعتياد به دارو نيست؟
البته داروهايي مثل آلپرازولام مي توانند اعتيادآور باشند. براي نمونه، اگر يك نفر مشغله ذهني دارد يا كم خواب است، شايد به داروخانه برود و يك دارو مثل آلپرازولام بگيرد و مصرف كند و بعد از يك مدت مصرف آن را قطع كند. او در اين حالت ممكن است احساس بي قراري كند و عصبي شود. بنابراين چنين داروهايي نبايد خودسرانه مصرف شوند؛ چون اولين نكته اين است كه بايد نوع بيماري فرد تشخيص داده شود و بر مبناي آن دارو تجويز شود. اگر آلپرازولام بدون تجويز پزشك و خودسرانه براي مدت طولاني مصرف شود، ممكن است فرد به اين دارو وابستگي پيدا كند و بعد از آن كه اين دارو را ترك كرد، احساس خوبي نداشته باشد.
حرف آخر؟
به نظر من، مهم ترين مساله در مورد داروهاي روان پزشكي، پرهيز از مصرف خودسرانه آن ها است؛ چون اگر فردي بدون تشخيص بيماري، دارويي را مصرف كند؛ از عوارض و فوايد آن بي اطلاع است و ممكن است سلامت او به خطر بيفتد. بنابراين توصيه مي كنم حتما تحت نظر روان پزشك و به تجويز او داروهاي روان پزشكي را مصرف كنيد.