PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بعد از طلاق خود را به زمان نسپارید



mozhgan
10-04-2011, 03:26 AM
واژه ای به اسم «زمان» در دنیای درمان وجود ندارد بنابراین باید با قاطعیت به جنگ استرس‌های بعد از طلاق رفت.


امروزه یکی از استرس‌های حاکم بر زندگی زناشویی پدیده طلاق است.بعضی از پژوهشگران طلاق را آسیب اجتماعی و برخی هم راه‌حل می‌دادند.

کارشناسان می‌گویند انسان‌ها وقتی با فردی زمان طولانی و یا حتی دقایقی را سپری می‌کنند از بعد اجتماعی و روحی تعاملاتی ایجاد می‌شود که در ذهن فرد رسوباتی تشکیل می‌دهد و نهایتاً یک عادت رفتاری و روانی در ذهن فرد شکل می‌گیرد.

حتی اگر خاطرات خوش و یا ناخوشایند هم بین این افراد باشد از بین رفتنی نیست و نمی‌توان گفت افراد به راحتی از هم جدا شده اند و دیگر هیچ خاطره مشترکی با هم ندارند. چرا که پدیده طلاق و زندگی بعد از آن تاثیرات خاص روانی و اجتماعی دارد که فرد را واقعا در مضیغه قرار می‌دهد.

«رسوبات عاطفی» که ما از دوران کودکی نسبت به دیگران مثل مادر و پدر داشته‌ایم در زندگی زناشویی نیز با آن روبرو هستیم و بطور کاملا طبیعی زن و مرد نسبت به هم وابسته می‌شوند و همدیگر را دوست می‌دارند.

وقتی زن و شوهر در زندگی از هم جدا و بریده می‌شوند این سلول های هیجانی با توجه به پژوهش‌های فیزیکی و روانشناسی، حافظه دارند و باعث می‌شوند حافظه سلول‌های مغزی تمام خاطرات زوج را در اتاق خود انبار کند و به تناسب به طوراتوماتیک در زندگی بعدی و یادآوری خاطرات و رنجهای گذشته، آسیب‌های زندگی قبلی، آسیب‌های روانی، آسیب‌های زیستی، آسیب‌های بدنی و آسیب‌های اجتماعی و... در موقعیت‌ها تداعی می‌شود و این تاثیر بسیار بزرگی را در سیستم روانی فرد به جا می‌گذارد.

با این حال نمی توان گفت که با گذشت زمان فرد می تواند تمام خاطرات خود را با زوج قبلی فراموش کند.

واژه ای به اسم «زمان» در دنیای درمان وجود ندارد و بنابراین باید با قاطعیت به جنگ استرس‌های بعد از طلاق رفت؛ زیرا اثرات راه حلی به نام «گذشت زمان» بسیار کوتاه است و بعد از مدتی این رسوباتی که از قبل در ذهن ایجاد شده، باقی خواهد ماند.


تمام خاطرات و آسیب های بعد ازطلاق زندگی زناشویی می‌ماند و در زندگی مشترک بعدی برمی‌گردد و افرادی که در زندگی اشان مجبور به طلاق می شوند، نیاز به جلسات متعدد «روان درمانی» فردی دارند تا بتوانند آن خاطرات را تخلیه و یا آن بینش‌ها و راه حل هایی که در خصوص تعارض هایی که به ارث بردند و در ذهن آنها تداعی می شود را پیدا کنند.

در نتیجه باید با مشاوره یک متخصص روانشناس تمام ذهن خود را متمرکز کنند و با سپردن تمام دغدغه هایشان به دست زمان خود را رها نکنند، شاید این راه حل در مقطعی از زمان مشکل را حل کند، ولی در زندگی مشترک مجددا آن رسوبات خود را نشان می دهند؛ زیرا زخم‌های دوران زندگی بعد از طلاق بدون شک نیاز به بخیه‌هایی دارد که نیازمند دست‌های روانشناسان و مشاوران است که به این دوستان کمک کنند مشکلات روانی را به حداقل برسانند تا در انتخابات بعدی با کشمکش و آسیب این مسیر را طی نکنند.

همچنین فشارهای غیر منطقی و باورهای اجتماعی و خانواده بسیار در این امر مهم بوده تا فرد مطلقه به سرعت اقدام به ازدواج دوباره کند و با مشاوره و متخصصین می‌توان دنیا و مسیر زندگی فرد آسیب دیده را به سمت امیدواری های بیشتر سوق داد.

در ضمن خود روانشناسان در لابه لای برنامه خود طبق روحیات فرد طلاق گرفته، می‌توانند با محوریت اوقات فراغت، شرکت در فعالیت های ورزشی، روابط اجتماعی، باهم بودن و از این قبیل برنامه‌ها به فرد بدهد که بتواند در فشار قرارنگیرد و در گروه‌های اجتماعی شرکت و از استعدادهای خود استفاده کنند.