emad176
08-04-2010, 05:16 PM
دعا یگانه راه ارتباط بندگان با مبدا بوده و تنها وسیله ای است که خدای متعال برای ارتباط با خود مقرر فرموده است. اگر این ارتباط و توجه به مبدا نباشد خدای منان عنایت خاصهء خود را قطع خواهد فرمود. در اینصورت , بندگان استعداد پذیرش این عنایت را ازدست خواهند داد.
از آنجایی که هر یک از عبادات , آداب و اسرار و احکامی دارند , دعا نیز به منزله برجسته ترین عبادت احکام خاص خود را دارد. امام صادق ( ع ) فرموده اند : (( احفظ آداب الدعاء و انظر من تدعو و کیف تدعو )) یعنی بر آداب دعا محافظت کن و ببین چه کسی را می خوانی و چگونه میخوانی .
قرآن کریم در بیان نیایش انبیا , آداب دعا و احکام آنرا مطرح کرده است که به ذکر آنها می پردازیم:
1- ربوبیّت الهی در دعای پیامبران
انبیا قبل از هر چیز در دعا از اسم شریف (( ربّ , ربنّا , ربّی )) استفاده می کردند زیرا ربوبیّت واسطه ارتباط بنده با خدا می باشد و از آنجایی که به هنگام دعا مقام بنده مقام اظهار نیاز و طلب حاجت است باید از اسمی بهره گرفت که مناسب آن مقام باشد . از این رو (( ربّ )) به معنای مالک و تربیت کننده برای دعا مناسب تر است . چنانچه در دعای حضرت آدم و حوا آمده است : ربّنا ظلمنا أنفسنا ( سوره اعراف , 7/23 ) . پروردگارا ما بر خویشتن ستم کردیم . این نیایش راز و نیازی است که آن دو بزرگوار بعد از خوردن میوه ممنوعه با خداوند داشته اند.
حضرت عیسی ( ع ) که خود یکی از مظاهر کامل بندگی , ادب , خضوع و خشوع است اینچنین دعا کرد : ( عیسی پسر مریم گفت : بارالها , پروردگارا , از آسمان خوانی برما فروفرست تا عیدی برای اول و آخر ما باشد و نشانه ای از جانب تو و ما را روزی ده که تو بهترین روزی دهندگانی . )
2- ذکر اوصاف الهی در آغاز دعا
ادب دیگر اینکه انبیا بعد از ذکر نام ربّ , شروع به ذکر اوصاف پروردگار می کنند . از آنجایی که انسان برای تقرب به خدا آفریده شده است . باید از تمام امکانات برای رسیدن به این مقصود بهره بگیرد و حقیقت دعا هم توجه به بارگاه معبود و حرکت روحی و معنوی به سمت خداوند است و میزان توجه انسان به خداوند به میزان معرفت و محبت انسان به ذات ربوبی اش بستگی دارد . از اینرو توجه به صفات و اسماء خداوند متعال در هنگام دعا سفارش شده است . محمد بن مسلم از امام صادق ( ع ) نقل کرده است که فرموده اند در کتاب امیرالمومنین ( ع ) آمده است که ستایش خداوند می بایست قبل از سوال و درخواست باشد . ( وسائل الشیعه , 4/3 )
دعایی که قرآن کریم از حضرت یونس ( ع ) در ایامی که در شکم ماهی به سر می بردند , حکایت می کند : ... تا در تاریکی ها ندا در داد که معبودی جز تو نیست , منزهی تو , راستی که من از ستمکاران بودم .( سوره انبیا آیه 87 )
در سوره آل عمران آیه 26 : خداوند به پیامبر ( ع ) چنین دستور می دهد . بگو بارخدایا , تویی که فرمانروایی , هرکس را که بخواهی فرمانروایی بخشی و از هرکه بخواهی فرمانروایی را باز ستانی . هرکه را بخواهی عزت بخشی و هرکه را خواهی خوار گردانی . همه خوبیها به دست توست و بر هر چیز توانایی .
3 - اقرار به گناه
از دیگر آداب دعای انبیا بعد از ستایش جمیل خداوند , اقرار به بدی ها و گناهان می باشد , اقرار به بدی ها روح انسان را برای اتصال به رحمت خداوند آماده می کند . اقرار به گناه موجب روحانیت و معنویت دعا می شود و زمینه و توفیق توبه را فراهم می آورد .
حضرت نوح ( ع ) پیامبری که نه قرن و نیم , ستم بدترین و سرکش ترین قوم و طاغی ترین امت را تحمل کرده و صبورانه به هدایت آنها اندیشید . خود را در محضر الهی بدهکار می داند و از خدای سبحان طلب مغفرت می کند و اینگونه در اواخر زندگی خویش ادب دعا را به ما می آموزد : پروردگارا بر من و پدرو مادرم و هر مومنی که در سرایم درآید و بر مردان و زنان با ایمان ببخشای و جز بر هلاک ستمکاران میافزای . ( سوره نوح آیه 28 )
حضرت موسی ( ع ) نیز زمانی که از کوه طور باز می گردد , چنین می گوید : پروردگارا من و برادرم را بیامرز و مارا در رحمت خود درآور و تو مهربان ترین مهربانانی ( سوره اعراف آیه 151 ) این تقاضای بخشش برای خود و هارون ( ع ) نه بخاطر آنست که گناهی از آنها سرزده است بلکه یک نوع خضوع به درگاه پروردگار و بازگشت به سوی او و ابراز تنفر اعمال زشت بت پرستان همچنین سرمشقی است برای همگان تا فکر کنند جایی که حضرت موسی و هارون ( ع ) که انخرافی پیدا نکرده بودند چنین تقاضایی از پیشگاه خدا می کنند , دیگران باید حساب کار خود را برسند و سرمشق بگیرند.
4 - یا کردن نعمت ها
حضرت یوسف ( ع ) وقتی والدین و برادرانش , بعد از دیدن عظمت او به خاک افتادند , پس از یادآوری خاطرات گذشته اینگونه دعا کرد : پروردگارا , تو به من دولت دادی و از تعبیر خواب ها به من آموختی . ای پدیدآورنده آسمانها و زمین , تنها تو در دنیا و آخرت مولای منی , مرا مسلمان بمیران و به شایستگان ملحق بفرما . ( سوره یوسف آیه 101 )
5 - یا کردن خواست ها
بعد از ذکر نعمتهای الهی نوبت به بیان کردن حوائج و درخواست هاست , طوریکه انبیا حوائج معنوی را به طور صریح و آشکار بیان می کردند اما درخواستهای مادی را به طور غیر مستقیم .
دعای حضرت ابراهیم ( ع ) زمانی که هاجر و اسماعیل ( ع ) را در مکه و در بیابان به امر خداوند گذاشت چنین است : و هنگامی را که ابراهیم گفت پروردگارا این شهر را ایمن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بتان دور بدار . پروردگارا آنها بسیاری از مردم را گمراه کرده اند . پس هرکه از من پیروی کند بی گمان از من است و هرکه مرا نافرمانی کند به یقین تو آمرزنده و مهربانی . پروردگارا من ( یکی از ) فرزندانم را در دره ای بی کشت نزد خانه تو سکونت دادم . پروردگارا تا نماز را به پا دارند پس دلهای برخی از مردم را بسوی آنان گرایش ده و آنان را از محصولات روزی ده باشد که سپاسگزاری کنند . ( سوره ابراهیم آیات 35 تا 37 )
ادبی که ابراهیم ( ع ) در این دعا بکار برد این است که هر درخواستی از خواستهای خویش را که ذکر کرده چون ممکن بود به غرض مشروع درخواست شود و هم نا مشروع , ایشان غرض مشروع و صحیح خود را در کلام خود ذکر کرد و به بیانی آنرا ادا نمود که هر کس می تواند از آن پی ببر که وی تا چه اندازه امید به رحمت پروردگار در دلش فوران داشته مثلا بعد از اینکه درخواست کرد مرا و فرزندانم را از اینکه پرستش بتها کنند دور بدار , غرض خود را اینگونه بیان نمود : پروردگارا به درستی که آنها گمراه کردند بسیاری از مردم را و اگر مجدداً ندای ربّ را تکرار کرده خواسته است نیاز به رحمت الهی را در درخواست متذکر گردد . همچنین بعد ار اینکه درخواست کرد پروردگارا اینک که من ذریه خود را در بیابان لم یزرع در کنار خانه تو سکونت دادم دلیل آنرا اینطور بیان کرد : پروردگارا باشد که نماز به پا دارند و نیز بعد از آنکه درخواست کرد : دلهایی از مردم را به سوع آنان معطوف بدار و روزیشان فرما به دنبال آن علت درخواست خود را چنین شرح داد : باشد که آنان شکر گزار تو باشند . ( تفسیر المیزان 6/ 296 ) . این دعا نمونه کامل برای انسان ذاکر و شاکر می باشد و در بیان آن ذلت و بیچارگی یک بنده نسبت به خالقش موج می زند.
حضرت ایوب ( ع ) سرگذشتی غم انگیز و در عین حال پر شکوه دارد . صبر و شکیبایی ایشان مخصوصا در برابر حوادث ناگوار عجیب و مثال زدنی است به گونه ای که (( صبر ایوب )) یک ضرب المثل می باشد . زمانی که حضرت ایوب گرفتار مشکلات می شود . اینچنین دست به دعا برمی دارد : و ایوب را ( یادکن ) هنگامی که پروردگارش را ندا می داد که به من آسیب رسیده است و تویی مهربان ترین مهربانان ( سوره انبیا آیه 84 )
علامه طباطبایی در این باره می گوید : ایوب همانند سایر پیامبران به هنگام دعا برای رفع مشکلات طاقت فرسا نهایت ادب را در پیشگاه خدا بکار می برد . حتی تعبیری که بوی شکایت بدهد نمی کند . هرگز ناله نکرد و جز به خدا به احدی متوسل نشد و بدون اذن خدا چیزی هم ازاو نخواست . او تنها می گوید من گرفتار مشکلاتی شده ام و تو ارحم الراحمینی و پروردگارش را در نهایت رحمت می خواند حتی نمی گوید مشکلم را برطرف بفرما زیرا می داند او بزرک است و رسم بزرگی می داند . ایوب حتی حاجت خود را که عبارت بود از بهبودی از مرض صریحاً ذکر نکرد چراکه میخواست خواسته اش از روی هوای نفس نباشد و حاجت خود را کوچکتر از آن می دانست تا از پروردگارش درخواست کند. ( تفسیر المیزان 6/320 )
6 - گستردگی خواست ها
از دیگر آداب دعای انبیا , فراخواهی و دعا برای برادران , دوستان مومن مخصوصا افراد لایق می باشد . انسان مومن باید بر اساس اصل کلی ( برای دیگران دوست بدار هر آنچه برای خود می خواهی ) برادران و خواهران مومن خود را از دعای خیر خویش محروم نسازد . از امام صادق ( ع ) نقل شده است : هرکس در هنگام دعا چهل نفر از مومنین را جلو بیاندازد و برای آنان دعا کند قبل از اینکه برای خود دعا کند . دعایش هم برایآانان و هم برای خود مستجاب می شود .( وسائل الشیعه , 4/3 , ح 4 )
حضرت شعیب ( ع ) چنین دعا می کند : .... بار پروردگارا میان ما و قوم ما به حق داوری کن که تو بهترین داورانی ( سوره اعراف آیه 89 ) حضرت شعیب گفت ( بین ما ) نگفت ( بین من ) و منظورش به مومنین به توحید بود زیرا کفار قومش در تهدید او مومنین را هم تهدید کرده و به آنها گفته بودند : ای شعیب یا تو و کسانی که با تو ایمان آوردند از شهر خودمان بیرون خواهیم کرد یا به کیش ما برگردید .
7 - ذکراسما حسنه خداوند در آخر دعا
در انتهای دعا و در ردیف هر حاجت اسمی از اسماء حسنه خداوند مناسب است با حاجت ذکر شود . این حقیقت در قرآن کریم بسیار جلوه گر است .
یکی از دعاهای حضرت ابراهیم دعایی است که آن حضرت و فرزندش اسماعیل ( ع ) به طور مشترک در هنگام ساختن بنای کعبه کرده اند و چنین گفته اند : ای پروردگار ما, از ما بپذیر که در حقیقت تو شنوای دانایی .... و آداب دینی ما را به ما نشان ده و بر ما ببخشای که تو توبه پذیر مهربان هستی . پروردگارا در میان آنان فرستاده ای از خودشان برانگیز تا آیات تو را بر آنان بخواند و کتاب و حکمت به آنان بیاموز و پاکیزه شان کن زیرا تو خود شکست ناپزیر حکیمی . ( سوره بقره آیات 127 تا 129 )
حضرت ابراهیم در این درخواست در ردیف هر حاجتی که خواسته اسمی از اسماء حسنه خداوند را مانند (( السّمیع العلیم )) , (( التّواب الرحیم )) , (( العزیزالحکیم )) در تمامی حاجات خود تکرار کرده است .
موارد بیان شده و مثالهای قرآنی آن نمونه هایی بودند از تعداد متعدد آنها . امیدوارم این نوشته برای همه ما موثر بوده و مارا برای استجابت دعا رهنمون سازد . امیدوارم عزیزان دعای خیرشان را از دوستان این گروه و دیگر مومنان محروم نسازند.
( بر گرفته شده از , قرآن از نگاهی دیگر - آداب دعا در نیایش انبیا نوشته خانم دکتر عاطفه زرسازان دکترای علوم قرآن و حدیث - بینات شماره 55 )
از آنجایی که هر یک از عبادات , آداب و اسرار و احکامی دارند , دعا نیز به منزله برجسته ترین عبادت احکام خاص خود را دارد. امام صادق ( ع ) فرموده اند : (( احفظ آداب الدعاء و انظر من تدعو و کیف تدعو )) یعنی بر آداب دعا محافظت کن و ببین چه کسی را می خوانی و چگونه میخوانی .
قرآن کریم در بیان نیایش انبیا , آداب دعا و احکام آنرا مطرح کرده است که به ذکر آنها می پردازیم:
1- ربوبیّت الهی در دعای پیامبران
انبیا قبل از هر چیز در دعا از اسم شریف (( ربّ , ربنّا , ربّی )) استفاده می کردند زیرا ربوبیّت واسطه ارتباط بنده با خدا می باشد و از آنجایی که به هنگام دعا مقام بنده مقام اظهار نیاز و طلب حاجت است باید از اسمی بهره گرفت که مناسب آن مقام باشد . از این رو (( ربّ )) به معنای مالک و تربیت کننده برای دعا مناسب تر است . چنانچه در دعای حضرت آدم و حوا آمده است : ربّنا ظلمنا أنفسنا ( سوره اعراف , 7/23 ) . پروردگارا ما بر خویشتن ستم کردیم . این نیایش راز و نیازی است که آن دو بزرگوار بعد از خوردن میوه ممنوعه با خداوند داشته اند.
حضرت عیسی ( ع ) که خود یکی از مظاهر کامل بندگی , ادب , خضوع و خشوع است اینچنین دعا کرد : ( عیسی پسر مریم گفت : بارالها , پروردگارا , از آسمان خوانی برما فروفرست تا عیدی برای اول و آخر ما باشد و نشانه ای از جانب تو و ما را روزی ده که تو بهترین روزی دهندگانی . )
2- ذکر اوصاف الهی در آغاز دعا
ادب دیگر اینکه انبیا بعد از ذکر نام ربّ , شروع به ذکر اوصاف پروردگار می کنند . از آنجایی که انسان برای تقرب به خدا آفریده شده است . باید از تمام امکانات برای رسیدن به این مقصود بهره بگیرد و حقیقت دعا هم توجه به بارگاه معبود و حرکت روحی و معنوی به سمت خداوند است و میزان توجه انسان به خداوند به میزان معرفت و محبت انسان به ذات ربوبی اش بستگی دارد . از اینرو توجه به صفات و اسماء خداوند متعال در هنگام دعا سفارش شده است . محمد بن مسلم از امام صادق ( ع ) نقل کرده است که فرموده اند در کتاب امیرالمومنین ( ع ) آمده است که ستایش خداوند می بایست قبل از سوال و درخواست باشد . ( وسائل الشیعه , 4/3 )
دعایی که قرآن کریم از حضرت یونس ( ع ) در ایامی که در شکم ماهی به سر می بردند , حکایت می کند : ... تا در تاریکی ها ندا در داد که معبودی جز تو نیست , منزهی تو , راستی که من از ستمکاران بودم .( سوره انبیا آیه 87 )
در سوره آل عمران آیه 26 : خداوند به پیامبر ( ع ) چنین دستور می دهد . بگو بارخدایا , تویی که فرمانروایی , هرکس را که بخواهی فرمانروایی بخشی و از هرکه بخواهی فرمانروایی را باز ستانی . هرکه را بخواهی عزت بخشی و هرکه را خواهی خوار گردانی . همه خوبیها به دست توست و بر هر چیز توانایی .
3 - اقرار به گناه
از دیگر آداب دعای انبیا بعد از ستایش جمیل خداوند , اقرار به بدی ها و گناهان می باشد , اقرار به بدی ها روح انسان را برای اتصال به رحمت خداوند آماده می کند . اقرار به گناه موجب روحانیت و معنویت دعا می شود و زمینه و توفیق توبه را فراهم می آورد .
حضرت نوح ( ع ) پیامبری که نه قرن و نیم , ستم بدترین و سرکش ترین قوم و طاغی ترین امت را تحمل کرده و صبورانه به هدایت آنها اندیشید . خود را در محضر الهی بدهکار می داند و از خدای سبحان طلب مغفرت می کند و اینگونه در اواخر زندگی خویش ادب دعا را به ما می آموزد : پروردگارا بر من و پدرو مادرم و هر مومنی که در سرایم درآید و بر مردان و زنان با ایمان ببخشای و جز بر هلاک ستمکاران میافزای . ( سوره نوح آیه 28 )
حضرت موسی ( ع ) نیز زمانی که از کوه طور باز می گردد , چنین می گوید : پروردگارا من و برادرم را بیامرز و مارا در رحمت خود درآور و تو مهربان ترین مهربانانی ( سوره اعراف آیه 151 ) این تقاضای بخشش برای خود و هارون ( ع ) نه بخاطر آنست که گناهی از آنها سرزده است بلکه یک نوع خضوع به درگاه پروردگار و بازگشت به سوی او و ابراز تنفر اعمال زشت بت پرستان همچنین سرمشقی است برای همگان تا فکر کنند جایی که حضرت موسی و هارون ( ع ) که انخرافی پیدا نکرده بودند چنین تقاضایی از پیشگاه خدا می کنند , دیگران باید حساب کار خود را برسند و سرمشق بگیرند.
4 - یا کردن نعمت ها
حضرت یوسف ( ع ) وقتی والدین و برادرانش , بعد از دیدن عظمت او به خاک افتادند , پس از یادآوری خاطرات گذشته اینگونه دعا کرد : پروردگارا , تو به من دولت دادی و از تعبیر خواب ها به من آموختی . ای پدیدآورنده آسمانها و زمین , تنها تو در دنیا و آخرت مولای منی , مرا مسلمان بمیران و به شایستگان ملحق بفرما . ( سوره یوسف آیه 101 )
5 - یا کردن خواست ها
بعد از ذکر نعمتهای الهی نوبت به بیان کردن حوائج و درخواست هاست , طوریکه انبیا حوائج معنوی را به طور صریح و آشکار بیان می کردند اما درخواستهای مادی را به طور غیر مستقیم .
دعای حضرت ابراهیم ( ع ) زمانی که هاجر و اسماعیل ( ع ) را در مکه و در بیابان به امر خداوند گذاشت چنین است : و هنگامی را که ابراهیم گفت پروردگارا این شهر را ایمن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بتان دور بدار . پروردگارا آنها بسیاری از مردم را گمراه کرده اند . پس هرکه از من پیروی کند بی گمان از من است و هرکه مرا نافرمانی کند به یقین تو آمرزنده و مهربانی . پروردگارا من ( یکی از ) فرزندانم را در دره ای بی کشت نزد خانه تو سکونت دادم . پروردگارا تا نماز را به پا دارند پس دلهای برخی از مردم را بسوی آنان گرایش ده و آنان را از محصولات روزی ده باشد که سپاسگزاری کنند . ( سوره ابراهیم آیات 35 تا 37 )
ادبی که ابراهیم ( ع ) در این دعا بکار برد این است که هر درخواستی از خواستهای خویش را که ذکر کرده چون ممکن بود به غرض مشروع درخواست شود و هم نا مشروع , ایشان غرض مشروع و صحیح خود را در کلام خود ذکر کرد و به بیانی آنرا ادا نمود که هر کس می تواند از آن پی ببر که وی تا چه اندازه امید به رحمت پروردگار در دلش فوران داشته مثلا بعد از اینکه درخواست کرد مرا و فرزندانم را از اینکه پرستش بتها کنند دور بدار , غرض خود را اینگونه بیان نمود : پروردگارا به درستی که آنها گمراه کردند بسیاری از مردم را و اگر مجدداً ندای ربّ را تکرار کرده خواسته است نیاز به رحمت الهی را در درخواست متذکر گردد . همچنین بعد ار اینکه درخواست کرد پروردگارا اینک که من ذریه خود را در بیابان لم یزرع در کنار خانه تو سکونت دادم دلیل آنرا اینطور بیان کرد : پروردگارا باشد که نماز به پا دارند و نیز بعد از آنکه درخواست کرد : دلهایی از مردم را به سوع آنان معطوف بدار و روزیشان فرما به دنبال آن علت درخواست خود را چنین شرح داد : باشد که آنان شکر گزار تو باشند . ( تفسیر المیزان 6/ 296 ) . این دعا نمونه کامل برای انسان ذاکر و شاکر می باشد و در بیان آن ذلت و بیچارگی یک بنده نسبت به خالقش موج می زند.
حضرت ایوب ( ع ) سرگذشتی غم انگیز و در عین حال پر شکوه دارد . صبر و شکیبایی ایشان مخصوصا در برابر حوادث ناگوار عجیب و مثال زدنی است به گونه ای که (( صبر ایوب )) یک ضرب المثل می باشد . زمانی که حضرت ایوب گرفتار مشکلات می شود . اینچنین دست به دعا برمی دارد : و ایوب را ( یادکن ) هنگامی که پروردگارش را ندا می داد که به من آسیب رسیده است و تویی مهربان ترین مهربانان ( سوره انبیا آیه 84 )
علامه طباطبایی در این باره می گوید : ایوب همانند سایر پیامبران به هنگام دعا برای رفع مشکلات طاقت فرسا نهایت ادب را در پیشگاه خدا بکار می برد . حتی تعبیری که بوی شکایت بدهد نمی کند . هرگز ناله نکرد و جز به خدا به احدی متوسل نشد و بدون اذن خدا چیزی هم ازاو نخواست . او تنها می گوید من گرفتار مشکلاتی شده ام و تو ارحم الراحمینی و پروردگارش را در نهایت رحمت می خواند حتی نمی گوید مشکلم را برطرف بفرما زیرا می داند او بزرک است و رسم بزرگی می داند . ایوب حتی حاجت خود را که عبارت بود از بهبودی از مرض صریحاً ذکر نکرد چراکه میخواست خواسته اش از روی هوای نفس نباشد و حاجت خود را کوچکتر از آن می دانست تا از پروردگارش درخواست کند. ( تفسیر المیزان 6/320 )
6 - گستردگی خواست ها
از دیگر آداب دعای انبیا , فراخواهی و دعا برای برادران , دوستان مومن مخصوصا افراد لایق می باشد . انسان مومن باید بر اساس اصل کلی ( برای دیگران دوست بدار هر آنچه برای خود می خواهی ) برادران و خواهران مومن خود را از دعای خیر خویش محروم نسازد . از امام صادق ( ع ) نقل شده است : هرکس در هنگام دعا چهل نفر از مومنین را جلو بیاندازد و برای آنان دعا کند قبل از اینکه برای خود دعا کند . دعایش هم برایآانان و هم برای خود مستجاب می شود .( وسائل الشیعه , 4/3 , ح 4 )
حضرت شعیب ( ع ) چنین دعا می کند : .... بار پروردگارا میان ما و قوم ما به حق داوری کن که تو بهترین داورانی ( سوره اعراف آیه 89 ) حضرت شعیب گفت ( بین ما ) نگفت ( بین من ) و منظورش به مومنین به توحید بود زیرا کفار قومش در تهدید او مومنین را هم تهدید کرده و به آنها گفته بودند : ای شعیب یا تو و کسانی که با تو ایمان آوردند از شهر خودمان بیرون خواهیم کرد یا به کیش ما برگردید .
7 - ذکراسما حسنه خداوند در آخر دعا
در انتهای دعا و در ردیف هر حاجت اسمی از اسماء حسنه خداوند مناسب است با حاجت ذکر شود . این حقیقت در قرآن کریم بسیار جلوه گر است .
یکی از دعاهای حضرت ابراهیم دعایی است که آن حضرت و فرزندش اسماعیل ( ع ) به طور مشترک در هنگام ساختن بنای کعبه کرده اند و چنین گفته اند : ای پروردگار ما, از ما بپذیر که در حقیقت تو شنوای دانایی .... و آداب دینی ما را به ما نشان ده و بر ما ببخشای که تو توبه پذیر مهربان هستی . پروردگارا در میان آنان فرستاده ای از خودشان برانگیز تا آیات تو را بر آنان بخواند و کتاب و حکمت به آنان بیاموز و پاکیزه شان کن زیرا تو خود شکست ناپزیر حکیمی . ( سوره بقره آیات 127 تا 129 )
حضرت ابراهیم در این درخواست در ردیف هر حاجتی که خواسته اسمی از اسماء حسنه خداوند را مانند (( السّمیع العلیم )) , (( التّواب الرحیم )) , (( العزیزالحکیم )) در تمامی حاجات خود تکرار کرده است .
موارد بیان شده و مثالهای قرآنی آن نمونه هایی بودند از تعداد متعدد آنها . امیدوارم این نوشته برای همه ما موثر بوده و مارا برای استجابت دعا رهنمون سازد . امیدوارم عزیزان دعای خیرشان را از دوستان این گروه و دیگر مومنان محروم نسازند.
( بر گرفته شده از , قرآن از نگاهی دیگر - آداب دعا در نیایش انبیا نوشته خانم دکتر عاطفه زرسازان دکترای علوم قرآن و حدیث - بینات شماره 55 )