PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : خاطرات پزشك كانادايي از دوران دفاع‌مقدس



shirin71
09-25-2011, 04:07 PM
اين پزشك اظهار كرد: چون در آن سال‌ها در ايران تازه انقلاب اسلامي به پيروزي رسيده بود و جنگ تحميلي نيز شروع شده بود شرايط کشور حساس بود و به پزشک نياز داشت؛ بنابراين با همسرم تصميم گرفتيم ادامه تحصيل در مقطع بالاتر را رها کنيم و بلافاصله به ايران و شهرستان نهاوند آمديم.
يک پزشک کانادايي دوران دفاع‌مقدس خدمت خود را به مردم ايران باعث افتخارش عنوان کرد.

اين پزشك مسيحي كه «اروينا الاس» نام داشته و بعد از تشرف به دين اسلام و مذهب شيعه، نام «فاطمه» را بر خود نهاده است در گفت‌وگو با ايسنا بيان کرد: من از اينکه يک پزشک زن مسلمان هستم و به مردم ايران خدمت کرده‌ام خوشحالم و به اين خدمت افتخار مي‌کنم.

وي افزود: من پزشک عمومي هستم که قبلا دين من مسيحيت بود و پس از آشنايي با همسرم دکتر "غلامرضا مسعودي" در سال 1360 در دانشگاه فيليپين به دين مبين اسلام و آيين تشيع مشرف شدم.

او ادامه داد: نام خود را پس از مطالعه قرآن كريم و نهج‌البلاغه، صحيفه سجاديه و دهها منبع ديگر «فاطمه» گذاشتم. من در اصل متولد کشور کانادا هستم و براي ادامه تحصيل به کشور فيليپين رفته بودم و در سر کلاس درس رفتار، آداب اسلامي و اصول اخلاقي دکتر مسعودي تبعه ايراني مرا شيفته خود کرد و همين امر باعث علاقه من به ايشان و دين اسلام شد.

وي ادامه داد: دکتر مسعودي شرط ازدواج با من را پذيرش دين اسلام و آيين شيعه عنوان کرد من نيز قبول کردم. پس از ازدواج و پس از پايان تحصيلات، هر دو با مدرک پزشکي عمومي به ايران آمديم.

اين پزشك اظهار كرد: چون در آن سال‌ها در ايران تازه انقلاب اسلامي به پيروزي رسيده بود و جنگ تحميلي نيز شروع شده بود شرايط کشور حساس بود و به پزشک نياز داشت؛ بنابراين با همسرم تصميم گرفتيم ادامه تحصيل در مقطع بالاتر را رها کنيم و بلافاصله به ايران و شهرستان نهاوند آمديم.

الاس خاطرنشان کرد: در شهرستان نهاوند و در مطب به مداواي مردم پرداختيم. من اولين پزشک زن در نهاوند بودم و اين باعث خوشحالي مردم بود اما بعد از مدتي دکتر مسعودي همسرم مرا تنها گذاشت و براي کمک به جبهه‌هاي غرب و جنوب رفت.

وي يادآور شد: واقعا سال‌هاي سختي بود. همراه با دلهره، در کشوري غريب و تنها بودم. اگر مسلمان نبودم و رشادت‌هاي مردم ايران و به خصوص مردم نهاوند را با چشم خودم نمي‌ديدم يک لحظه در آن تنهايي در ايران نمي‌ماندم اما فداکاري مردان و زنان ايراني ايمانم را قوي‌تر کرد و تا به امروز در کنار آنها هستم و به همه آنها افتخار مي‌کنم و خودم را يک ايراني و نهاوندي مي‌دانم.

وي گفت: در دوراني که همسرم در کنارم نبود و زبان ايراني را بلد نبودم با اشاره درد بيمارانم را تشخيص مي‌دادم. من در پشت جبهه هم خدمت مي‌کردم. يعني تا ظهر در مطب بودم و بعد از ظهرها در خدمت درمانگاه سپاه، بهزيستي و کميته امداد حضرت امام خميني (ره) مردم را به صورت رايگان در مان مي‌کردم.

الاس ادامه داد: هم اکنون نزديک 30 سال از حضور من و همسرم در نهاوند مي‌گذرد و همچنان در خدمت مردم و افراد بي‌بضاعت هستيم. نيازمندان بهزيستي، کميته امداد و افراد کم درآمد و معتاد را رايگان ويزيت مي‌کنيم. همچنين در محل و منزل کلاس قرآن و نهج‌البلاغه داريم و از افتخاراتمان اين است که بعد از خودمان پسرمان حامد در رشته دندانپزشکي و دخترم مژگان در رشته پزشکي به مردم نهاوند خدمت خواهند کرد. آنها فارغ التحصيل دانشگاه کشور فيليپين هستند. شوهرم نيز بازرس سازمان نظام پزشکي کشور و عضو انجمن خيرين مدرسه‌ساز نهاوند است.