M.A.H.S.A
09-17-2011, 11:22 AM
چه شیوه هایی به کار بریم تا فرزندمان احساس تنهایی ٬ تبعیض ٬ حسادت نکند .
والدینی که دارای نوزاد جدیدی می شوند پس از مدتی می بینند که فرزند اول آنها به نوزاد حسادت می کند و گاهی سعی در آزار دادن او دارد . برای جلوگیری یا رفع این حسادت و سازگار کردن فرزندان با هم اقدامات زیر توصیه می شود :
- بازگشت مادر به همراه نوزاد جدید از بیمارستان برای بچه اول لحظه ای تکان دهنده است. پدر ٬ مادر بزرگ ٬ پدربزرگ و سایر اطرافیان خسته و مضطرب مشغول انجام کارهای ضروری میشود . نوزاد کانون توجه است و فرزند بزرگتر تنها و سرگردان بر جای می ماند و این لحظات را همواره به یاد خواهد داشت . در این موقع بهتر است کودک نزد یکی از اقوام بماند و وقتی همه چیز مرتب شد به خانه بازگردد تا مادر بتواند از او صمیمانه استقبال کند و تا خودش خبری در مورد نوزاد نپرسد مادر چیزی در مورد نوزاد نگوید .
- عدم استفاده از تنبیه بدنی : تنبیه بدنی در اکثر موارد نتیجه عکس دارد و حتی اگر نتیجه دهد باز هم خاطره بدی را در ذهن فرزندان ایجاد می کند و باعث تنفر از والدین و حتی در مواردی سعی در انتقام گرفتن می شود . مخصوصاً وقتی فرزند اول ما قبلاً اصلاً تنبیه نمی شده و یا موارد آن بسیار کم بوده و حالا با تولد نوزاد ٬ او بیشتر مور تنبیه قرار می گیرد . باید به او حق بدهیم که حسادتی تنفرآمیز نسبت به نوزاد پیدا کند و حتی قصد در صدمه زدن به نوزاد داشته باشد . به جای تنبیه بدنی می توان از تشویق کردن و یا محروم کردن استفاده کرد که کارآیی بسیار بیشتری دارد .
- دادن مسئولیت به فرزند اول و بزرگ داشتن او : اشتباهی که اکثر والدین مرتکب می شوند این است که به فرزند خردسال خود به دلیل بچه بودن او هیچ مسئولیتی نمی دهند و وقتی او بزرگ شد تازه به فکر می افتند که چرا فرزند آنها مسئولیت پذیر نیست . باید از حدود ۲ تا ۳ سالگی به کودک مسئولیت در حد سن او بدهیم حتی اگر خیلی جزیی باشد ٬ تا از همان کودکی با مسئولیت مانوس شود . اگر برای انجام آن مسئولیت ٬ اشتباه کرد اولاً نباید از او ایراد بگیرید ٬ دوماً نباید آن کار را دوباره خودتان انجام دهید ٬ بلکه فقط از او تشکر کنید و این را بدانید که کودک شما خودش در پی جبران کردن اشتباه خود بر می آید و بدین صورت اعتماد به نفس او را کاهش نداده اید . با ورود نوزاد به کودک بزرگتر خود مسئولیت فرزند کوچکتر را بدهید . البته در حد معقول مثلاً اینکه در یک مهمانی چه لباسی را تن نوزاد کنید و یا کمک در تهیه شیرخشک ٬ خوابانیدن ٬ بازی کردن و سرگرم کردن نوزاد و در مورادی که خود صلاح می دانید با فرزند بزرگتر خود مشورت کنید البته به این معنی نیست که فرزند بزرگتر روی کودک کوچکتر تسلط پیدا کند بلکه اگر او اشتباهاً پیشنهادی داد باید او را راهنمایی کنید . مثلاً به فرزند بزرگتر خود می گوییم : « برادر کوچکتر تو مدتی است که ناخن خود را میجود من راه حل آنرا می دانم اما توهم باید با هم همکاری کنی »
- اگر کودک بزرگتر اشتباه جزیی کرد چشم پوشی کنید و اگر عمداً یا غیر عمد به نوزاد ضرر زد ٬ مناسب و معقولانه رفتار کنید و خاطر داشته باشید که دعوا کردن او فقط باعث ازدیاد حسادت او می شود مثلاً فرض کنید کودک ۴ ساله شما به طور عمدی دستش به چشم نوزاد خورد و او گریه می کند . شما می توانید در حال بغل کردن نوزاد با کودک ۴ ساله خود بگویید : حتماً حواست پرت شده بود که مواظبش نبودی درسته . حالا بیا کمک کن ببینم به چشم او آسیبی خورده یا نه . وقتی کودک ببنید که شما او را از خود نمی رانید و با منطق با او صحبت می کنید می فهمد که دلیلی برای حسادت وجود ندارد .
- در جمع آشنایان و مهمانی ها او را نادیده نگیرید و سعی کنید طوری نباشد که همه در اطراف نوزاد جمع شوند و از او تعریف کنند . بلکه به فرزند بزرگتر خود هم توجه کنید و مخصوصاً در جمع از او شکایت نکنید .
- او را از خود دور نکنید : والدینی که برای سهولت کار خود ٬ فرزند بزرگتر خود را برای مدت طولانی پیش پدربزرگ و مادربزرگ و یا پیش هر آشنای دیگری می فرستند تاثیر مخربی بر روی رفتار خود بر جای می گذارد . البته خیلی خوب است که والدین از کمک نزدیکان هم بهره بگیرند اما تمام کودکان حق دارند نزد والدین خود زندگی کنند و نباید او را از حقش دور کنید .
-مواظب باشید تا نشانه های اضطراب را در کودکان به موقع تشخیص دهید . نشانه های مثل ناخن جویدن ٬ مکیدن انگشت ٬ شب ادراری ٬ لکنت زبان ٬ بی قراری و پرخاشگری ٬ ترس ٬ کابوس و …. اگر در او دیده شوند باید دید از چه موقع و به چه مدت در او بوجود آمده که در بیشتر موارد ٬ این نشانه ها با ورود نوزاد شروع شد و یا شدت یافته اند که این نشان می دهد والدین نتوانسته از کودک خود را با ورود نوزاد سازگار کنند . پس باید رفتار خود را تعدیل کنند و در صورت لزوم با یک مشاور ٬ صحبت کنند .
-اوقاتی را به او اختصاص دهید که بدون حضور شخص دیگری ، فقط به فرزند بزرگتر خود توجه کنید : مثلاً خوب است مدتی دیگر افراد خانواده از نوزاد نگهداری کنند تا مادر بتواند با کودک بزرگتر خود تنها باشد و یا حتی مدت کمی برای تفریح بیرون بروند . تا کودک ببیند که شما به فکر او هم هستید و در لحظاتی هم پدر می تواند با فرزند بزرگتر به گردش بروند که او متوجه شود هنوز هم مورد توجه والدین خود است و حتی اگر فرصتی برای این کار ندارید می توانید قبل از خوابیدن فرزند اولتان حتی اگر ده دقیقه هم شد کنار تخت او بنشیند و با او حرف بزنید یا برای او قصه بگویید و فرصتی را ایجاد کنید که بتواند با شما درد کند .
-عدالت را بین آنها اجرا کنید و همیشه حق را به بچه کوچکتر ندهید . در دعواهایی که بین کودکان می شود بهترین کار اجرای عدالت . نباید به خاطر ضعیف بودن بچه کوچکتر و یا به خاطر کوچکتر بودن او حق را به او بدهید . این اینکه می گوییم : « تو بزرگتری از تو بعید است » و یا « تو کوچکتری باید تو کوتاه بیابی » این درست نیست ٬ بلکه باید واقعیت را فهمید و منصفانه رفتار کرد . بچه ها معنی کوتاه آمدن و بزرگتر یا کوچکتر بودن را نمی دانند اما می توانند معنی به عدالت رفتار کردن را بفهمند . با این روش نه کودک بزرگتر دچار حسادت می شود و نه کودک کوچکتر لوس و پر رو می شود .
-به فرزند بزرگتر خود در مراحل رشد کلامی و حرکتی توضیح دهید : این که برای رشد مناسب ٬ باید محیطی مساعد داشته باشیم مثلاً برای رشد کلامی باید با کودک مرتب صحبت کرد تا محیطی متنوع بوجود آید و یا رشد حرکتی باید کسی مدام مراقب نوزاد باشد تا آسیبی به او نرسد .
البته نباید آنقدر از مضرات آسیب دیدن و مشکلاتی که ممکن است برای نوزاد پیش بیاید صحبت کنیم که اضطرابی شدید در کودک بزرگتر ایجاد شود .
- پدر خانواده هنگامی که وارد خانه میشود بلافاصله سراغ نوزاد نرود بلکه ابتدا به سوی فرزند بزرگتر رفته و پس از کمی بازی و صحبت با او نزد نوزاد برود و در بدو ورود هرگز از فرزند اول سوال نکنید حال نوزاد چطور است ؟
-در صورت لزوم حتماً از یک مشاور کمک بگیرید : متاسفانه برخی از خانواده ها وقتی به مشاور و یا روانشناس مراجعه می کنند که مشکل آنها بسیار شدید شده و یا حتی در همان موقع هم مراجعه نمی کنند . اما خوب است در هر مشکلی حداقل از مشاوره تلفنی استفاده کرد . البته در صورتی که به مشاوره حضوری دسترسی نداشته باشیم .
والدینی که دارای نوزاد جدیدی می شوند پس از مدتی می بینند که فرزند اول آنها به نوزاد حسادت می کند و گاهی سعی در آزار دادن او دارد . برای جلوگیری یا رفع این حسادت و سازگار کردن فرزندان با هم اقدامات زیر توصیه می شود :
- بازگشت مادر به همراه نوزاد جدید از بیمارستان برای بچه اول لحظه ای تکان دهنده است. پدر ٬ مادر بزرگ ٬ پدربزرگ و سایر اطرافیان خسته و مضطرب مشغول انجام کارهای ضروری میشود . نوزاد کانون توجه است و فرزند بزرگتر تنها و سرگردان بر جای می ماند و این لحظات را همواره به یاد خواهد داشت . در این موقع بهتر است کودک نزد یکی از اقوام بماند و وقتی همه چیز مرتب شد به خانه بازگردد تا مادر بتواند از او صمیمانه استقبال کند و تا خودش خبری در مورد نوزاد نپرسد مادر چیزی در مورد نوزاد نگوید .
- عدم استفاده از تنبیه بدنی : تنبیه بدنی در اکثر موارد نتیجه عکس دارد و حتی اگر نتیجه دهد باز هم خاطره بدی را در ذهن فرزندان ایجاد می کند و باعث تنفر از والدین و حتی در مواردی سعی در انتقام گرفتن می شود . مخصوصاً وقتی فرزند اول ما قبلاً اصلاً تنبیه نمی شده و یا موارد آن بسیار کم بوده و حالا با تولد نوزاد ٬ او بیشتر مور تنبیه قرار می گیرد . باید به او حق بدهیم که حسادتی تنفرآمیز نسبت به نوزاد پیدا کند و حتی قصد در صدمه زدن به نوزاد داشته باشد . به جای تنبیه بدنی می توان از تشویق کردن و یا محروم کردن استفاده کرد که کارآیی بسیار بیشتری دارد .
- دادن مسئولیت به فرزند اول و بزرگ داشتن او : اشتباهی که اکثر والدین مرتکب می شوند این است که به فرزند خردسال خود به دلیل بچه بودن او هیچ مسئولیتی نمی دهند و وقتی او بزرگ شد تازه به فکر می افتند که چرا فرزند آنها مسئولیت پذیر نیست . باید از حدود ۲ تا ۳ سالگی به کودک مسئولیت در حد سن او بدهیم حتی اگر خیلی جزیی باشد ٬ تا از همان کودکی با مسئولیت مانوس شود . اگر برای انجام آن مسئولیت ٬ اشتباه کرد اولاً نباید از او ایراد بگیرید ٬ دوماً نباید آن کار را دوباره خودتان انجام دهید ٬ بلکه فقط از او تشکر کنید و این را بدانید که کودک شما خودش در پی جبران کردن اشتباه خود بر می آید و بدین صورت اعتماد به نفس او را کاهش نداده اید . با ورود نوزاد به کودک بزرگتر خود مسئولیت فرزند کوچکتر را بدهید . البته در حد معقول مثلاً اینکه در یک مهمانی چه لباسی را تن نوزاد کنید و یا کمک در تهیه شیرخشک ٬ خوابانیدن ٬ بازی کردن و سرگرم کردن نوزاد و در مورادی که خود صلاح می دانید با فرزند بزرگتر خود مشورت کنید البته به این معنی نیست که فرزند بزرگتر روی کودک کوچکتر تسلط پیدا کند بلکه اگر او اشتباهاً پیشنهادی داد باید او را راهنمایی کنید . مثلاً به فرزند بزرگتر خود می گوییم : « برادر کوچکتر تو مدتی است که ناخن خود را میجود من راه حل آنرا می دانم اما توهم باید با هم همکاری کنی »
- اگر کودک بزرگتر اشتباه جزیی کرد چشم پوشی کنید و اگر عمداً یا غیر عمد به نوزاد ضرر زد ٬ مناسب و معقولانه رفتار کنید و خاطر داشته باشید که دعوا کردن او فقط باعث ازدیاد حسادت او می شود مثلاً فرض کنید کودک ۴ ساله شما به طور عمدی دستش به چشم نوزاد خورد و او گریه می کند . شما می توانید در حال بغل کردن نوزاد با کودک ۴ ساله خود بگویید : حتماً حواست پرت شده بود که مواظبش نبودی درسته . حالا بیا کمک کن ببینم به چشم او آسیبی خورده یا نه . وقتی کودک ببنید که شما او را از خود نمی رانید و با منطق با او صحبت می کنید می فهمد که دلیلی برای حسادت وجود ندارد .
- در جمع آشنایان و مهمانی ها او را نادیده نگیرید و سعی کنید طوری نباشد که همه در اطراف نوزاد جمع شوند و از او تعریف کنند . بلکه به فرزند بزرگتر خود هم توجه کنید و مخصوصاً در جمع از او شکایت نکنید .
- او را از خود دور نکنید : والدینی که برای سهولت کار خود ٬ فرزند بزرگتر خود را برای مدت طولانی پیش پدربزرگ و مادربزرگ و یا پیش هر آشنای دیگری می فرستند تاثیر مخربی بر روی رفتار خود بر جای می گذارد . البته خیلی خوب است که والدین از کمک نزدیکان هم بهره بگیرند اما تمام کودکان حق دارند نزد والدین خود زندگی کنند و نباید او را از حقش دور کنید .
-مواظب باشید تا نشانه های اضطراب را در کودکان به موقع تشخیص دهید . نشانه های مثل ناخن جویدن ٬ مکیدن انگشت ٬ شب ادراری ٬ لکنت زبان ٬ بی قراری و پرخاشگری ٬ ترس ٬ کابوس و …. اگر در او دیده شوند باید دید از چه موقع و به چه مدت در او بوجود آمده که در بیشتر موارد ٬ این نشانه ها با ورود نوزاد شروع شد و یا شدت یافته اند که این نشان می دهد والدین نتوانسته از کودک خود را با ورود نوزاد سازگار کنند . پس باید رفتار خود را تعدیل کنند و در صورت لزوم با یک مشاور ٬ صحبت کنند .
-اوقاتی را به او اختصاص دهید که بدون حضور شخص دیگری ، فقط به فرزند بزرگتر خود توجه کنید : مثلاً خوب است مدتی دیگر افراد خانواده از نوزاد نگهداری کنند تا مادر بتواند با کودک بزرگتر خود تنها باشد و یا حتی مدت کمی برای تفریح بیرون بروند . تا کودک ببیند که شما به فکر او هم هستید و در لحظاتی هم پدر می تواند با فرزند بزرگتر به گردش بروند که او متوجه شود هنوز هم مورد توجه والدین خود است و حتی اگر فرصتی برای این کار ندارید می توانید قبل از خوابیدن فرزند اولتان حتی اگر ده دقیقه هم شد کنار تخت او بنشیند و با او حرف بزنید یا برای او قصه بگویید و فرصتی را ایجاد کنید که بتواند با شما درد کند .
-عدالت را بین آنها اجرا کنید و همیشه حق را به بچه کوچکتر ندهید . در دعواهایی که بین کودکان می شود بهترین کار اجرای عدالت . نباید به خاطر ضعیف بودن بچه کوچکتر و یا به خاطر کوچکتر بودن او حق را به او بدهید . این اینکه می گوییم : « تو بزرگتری از تو بعید است » و یا « تو کوچکتری باید تو کوتاه بیابی » این درست نیست ٬ بلکه باید واقعیت را فهمید و منصفانه رفتار کرد . بچه ها معنی کوتاه آمدن و بزرگتر یا کوچکتر بودن را نمی دانند اما می توانند معنی به عدالت رفتار کردن را بفهمند . با این روش نه کودک بزرگتر دچار حسادت می شود و نه کودک کوچکتر لوس و پر رو می شود .
-به فرزند بزرگتر خود در مراحل رشد کلامی و حرکتی توضیح دهید : این که برای رشد مناسب ٬ باید محیطی مساعد داشته باشیم مثلاً برای رشد کلامی باید با کودک مرتب صحبت کرد تا محیطی متنوع بوجود آید و یا رشد حرکتی باید کسی مدام مراقب نوزاد باشد تا آسیبی به او نرسد .
البته نباید آنقدر از مضرات آسیب دیدن و مشکلاتی که ممکن است برای نوزاد پیش بیاید صحبت کنیم که اضطرابی شدید در کودک بزرگتر ایجاد شود .
- پدر خانواده هنگامی که وارد خانه میشود بلافاصله سراغ نوزاد نرود بلکه ابتدا به سوی فرزند بزرگتر رفته و پس از کمی بازی و صحبت با او نزد نوزاد برود و در بدو ورود هرگز از فرزند اول سوال نکنید حال نوزاد چطور است ؟
-در صورت لزوم حتماً از یک مشاور کمک بگیرید : متاسفانه برخی از خانواده ها وقتی به مشاور و یا روانشناس مراجعه می کنند که مشکل آنها بسیار شدید شده و یا حتی در همان موقع هم مراجعه نمی کنند . اما خوب است در هر مشکلی حداقل از مشاوره تلفنی استفاده کرد . البته در صورتی که به مشاوره حضوری دسترسی نداشته باشیم .