M.A.H.S.A
09-08-2011, 11:48 AM
سقط جنين عارضه اي است كه دام ماده قادر به نگهداري جنين نبوده و ان را از بدن دفع مي نمايد و در اين ارتباط عوامل عفوني و غير عفوني مي توانند مننجر به سقط جنين گردند . از جمله عوامل عفوني ايجاد كننده سقط جنين, كامپيلوباكترفتوس (ويبريو فتوس) كلاميديا پستيس (عامل سقط جنين آنزئوتيك , لپتوسپيروز, بروسلوز ( گونه بروسلا اوويس , عامل ايجاد كننده تورم اپيديديم در قوچها ) تب كيو, بوردر ديزيزوبلو تانگ و از عوامل غير عفوني مي توان ضربه و ضغطه كمبودهاي تغذيه اي و مسموميت حاصله از گياهان سمي را نام برد.
شيوع سقط جنين هايي كه تا 3 هفته اول آبستني رخ مي دهند اغلب به دليل كمبودهاي مواد غذايي و يا ناشي از استرس است كه معمولاًتا ميزان 25 درصد مي رسد سقط جنين هايي كه بيش از ميزان 5/1 الي 2 و حتي 5 درصد عادي بوده و چنانچه اين ميزان به حدود 20 الي 30 درصد برسد و اقدام بهداشتي لازم در مورد آن صورت نگيرد مي تواند تا ميزان 80درصد پيشرفت نمايد كه از اين نظر باعث خسارات اقتصادي و بهداشتي در دامداري مي گردد.
كمپيلوباكتريوزيس CAMPILOBACTERIOSIS
عامل بيماري باكتري ويرگولي شكلي است به نام كامپيلوباكترفتوس كه قبلا ويبريوفتوس ناميده مي شد و علت ويبريوني سقط جنين گوسفند با گاو فرق مي كند .
انتقال بيماري از طريق خوردن مواد آلوده به ترشحات جنين سقط شده مي باشد.
نشانه هاي بيماري : عارضه سقط جنين در 6 الي 8 هفتگي دوره ابستني و نيز تلف شدن بره هاي تازه متولد شده از نشانه هاي بارز اين بيماري باكتريايي مي باشد . بيماري در دامداري شديدا مسري بوده و دام مبتلا پس از بهبودي ممكن است براي هميشه ناقل بماند .
تشخيص آزمايشگاهي
تهيه لام از محتويات شيردان جنين و كشت از محتويات شيردان جنين
كنترل و درمان:
دامهايي كه سقط نمودند بايستي سريعاًاز ساير دامها جدا شده و سپس حذف شوند زيرا امكان دارد ناقل باقي بمانند.
بره هاي زنده متولد شده بايد حذف شوند.
درمان ساير دامهاي گله توسط تتراسيكلين انجام گيرد.
توكسو پلاسموزيس TOXOPLASMOSIS
عامل بيماري,انگلي پروتوزوايي است به نام توكسوپلاسما گنده اي كه در سلولهاي اپي تليال روده دام آلوده زندگي مي كند . بيماري توكسو پلاسموز قابل سرايت به انسان مي باشد.
راه انتقال
از طريق خوردن مواد غذايي و آب آلوده به اووسيت انگل كه از طريق مدفوع گربه دفع شده است.
تماس مستقيم دام با مواد آلوده به ترشحات جنين سقط شده
نشانه هاي بيماري
عارضه سقط جنين در هر مرحله اي از دوران آبستني مي تواند رخ دهد و ميزان شيوع آن ممكن است تا 80درصد برسد اگر آلودگي در ابتداي دوره آبستني باشد موجب جذب و مرگ جنين مي شود و اگر آلودگي در اواخر آبستني باشد باعث سقط جنين مرده زايي و يا تولد بره هاي ضعيف مي گردد.
تشخيص :
آزمايش فلورسنت انتي بادي مواد كوتيلدونها
آزمايش مايعات جنيني با استفاده از تست اگلوتيناسيون لاتكس
آزمايش هيستوپاتولوژيكي بافتهاي جنين مانند: مغز,شش , كبد , قلب , كليه , طحال
كنترل :
جلوگيري از ورود گربه ها به انبار غلات , آبشخوار و انبار علوفه
انهدام فوري مواد آلوده به ترشحات جنين سقط شده
كنترل جوندگان و پرندگان از نظر كاستن مخازن عفوني
اجتناب از نوشيدن شير دامهاي آلوده به ويژه توسط زنان آبستن و اطفال.
كلاميديوز CHLAMYDIOSE
پسيتاكوزيس لنفوگرائولوم PSITTACOSIS LYM PHOGRANULOMA VENEREUM
مياگاوانلار MIYAGAWANELLA و بدسوني BEDSONIA
باكتريهايي هستند كه فقط در سلولهاي زنده مي توانند رشد و تكثير كنند و از اين جهت از ساير باكتريها متمايزاند .
تاكنون 2 گ ونه از كلاميدياها را شناسايي كرده اند كلاميدياتراكو ماتيس (CH. Trachomatis) كه انسان را نيز آلوده مي سازد و ديگري كلاميدياپسيتاسي (CH.Psittaci) كه فقط دامها را آلوده مي سازد . گونه اخير مي تواند با ساير بيماريها از قبيل كراتوكونژنكتيويت (kratoconjunctivitis), ارتريت (arthritis) و پنوموني (pneumonia) همراه بوده ولي به ندرت در يك گله تواما ديده مي شود .در سال 1950 براي اولين بار سقط جنين حاصل از كلاميد يا به نام سقط انزوئوتيك (abortion enzootic) در اسكاتلند معرفي شد و سپس در سال 1958 در ايالات متحده و آنگاه در سال 1976 در آلبرتا و بالاخره در سال 1977 در اونتاريو گزارش شد. ميزان آلودگي كلاميديايي در بز و گوسفند تقريبا يكسان گزارش مي شود .
نشانه هاي درمانگاهي
از علايم اين بيماري سقط جنين بوده است كه معمولاً در اواخر دوران آبستني رخ مي دهد و نيز تولد بره ها و بزغاله هاي ضعيف از ديگر نشانه هاي اين بيماري مي باشد. باكتري اغلب جفت را گرفتار ساخته و پس از اينكه عارضه سقط رخ داد. در رحم باقي مي ماند .پرده هاي جفت شفاف نبوده , كدر و قرمز رنگ مي شوند و قوامي سفت و چرمي شكل پيدا مي كنند . كوتيلدونها سفت و سخت و ضخيم شده و قابليت انعطاف پذيري را از دست مي دهد و فتوس ها به علت بزرگ شدن كبد و پر شدن محوطه داخل شكم از مايع , بادكرده به نظر مي رسند تحقيقات نشان داده است كه ميزان شيوع سقط جنين ميشها در گله آلوده 30 درصد و در بزها بيشتر است ولي قائدتاً ميزان 5 الي 10 درصد را معمولي تلقي مي نمايند .
راه انتقال
انتقال اوليه باكتري از قوچ به ميش است ولي با اينحال منابع آلودگي جنينهاي سقط شده جفت , ترشحات واژن و فضولات آلوده مي باشد . باكتري از راه هاي استنشاق هواي آلوده و يا مصرف مواد الوده نظير اب غذا, وارد بدن دام شده و دام را الوده مي سازد . ميش سقط كرده ممكن است مادام العمر حامل باقي بماند و باكتري در روده و در بعضي از بافتهاي لنفوئيدي نگهداري و حمل گرددد آلودگي با كلاميديا به خصوص درهواس سرد مي تواند بسيار شديد باشد.
تشخيص
با توجه به اينكه نشانه ها در گله مشخص مي باشد ولي اغلب با نشانه هاي سقط جنين هاي حاصله از تب كيو (كوكسيلا) و ويبريوز مشابه بوده لذا براي تشخيص افتراقي بايستي به انجام تستهاي آزمايشگاهي پرداخت براي اين موضوع 3 نوع آزمايش بكار مي رود :
1- آزمايش محتويات معده جنين و جفت و مشاهده ميكروسكوپي باكتري
2- آزمايش بافتي جفت در محيط تخم مرغ جنين دار
3- آزمايش خون كه در 2 مرحله انجام مي شود ( در اوايل سقط و 2 الي 3 هفته بعد از مرحله اول ) در اين آزمايش ميزان آنتي بادي اندازه گيري مي گيرند كه تيتر آن در مرحله اول كمتر از مرحله دوم است. متذكر مي گردد كه اگر سقط جنين در سالهاي متوالي رخ دهد. لازم است تشخيص افتراقي بين عوامل ايجاد كننده سقط از قبيل توكسوپلاسما ويبريو , كلاميديا و كوكسيلا انجام گردد.
كنترل و پيشگيري :
اصولاً براي كنترل و پيشگيري بايستي نكات ذيل را مد نظر قرار داد.
جداسازي ميشهاي سقط كرده از ساير دامها.
جمع آوري و سوزاندن و يا دفن كردن جنين هاي سقط شدن و جفت هاي آلوده
ضد عفوني و يا شعله دادن آغل و جايگاه دامهاي مبتلا
ميشهاي سقط كرده نبايستي تا زمانكيه علل مولد سقط از محيط حذف نشده است به بره هاي ماده متولد شده را شير بدهند .
ميشهاي آبستن در روي زمين تغذيه نشوند
قوچ نبايد از گله با سابقه سقط جنين خريداري گردد.
استفاده فوري از آنتي بيوتيكها هنگام رخداد سقط جنين صورت گيرد ( شروع درمان با استفاده آنتي بيوتيك تزريقي ( تتراسيكلين ها) و ادامه آن با آنتي بيوتيك خوراك به همراه مواد غذايي).
مراقبتهاي بهداشتي ويژه از نظر انتقال عوامل سقط به انسان مانند استفاده از پوششهاي محافظ در موقع ارتباط با دام يا دامداري و مواد آلوده اجتناب ورزيدن از خوردن شير غير پاستوريزه و يا پنير دوري جستن زنان آبستن از گربه ها و يا دام هاي الوده , جنين هاي سقط شده و مواد آلوده بايد مد نظر قرار گيرد.
درمان
از آنجاييكه كلاميديا ها به كلرتتراسيكلين بسيار حساس اند لذا از اين دارو به عنوان داروي پيشگيري كننده و درماني استفاده مي شود. مقدار مصرف به عنوان مقدار پيشگيري كننده در دوران ابستني 80 ميلي گرم براي هر راس ميش در هر روز بمدت 3 هفته و مقدار درماني در دام سقط كرده 2500 ميلي گرم براي هر راس ميش در هر روز براي مدت 3 هفته .
دستور العمل اجرايي پيرامون سقط جنين در گوسفندان
چنانچه در گله اي سقط جنين اتفاق افتاد لازم است به نكات ذيل توجه شود:
1- ميشهايي كه سقط جنين نموده اند از بقيه دامهاي موجود در گله جدا شوند.
2- جنين هاي سقط شده و بره هايي كه مرده متولد شده اند جمع آوري و براي ارسال به مركز تشخيص آزمايشگاهي دامپزشكي سوزاندن و يا دفن كردن آنان آماده گردند به طوريكه در اين مرحله مراقبت هاي بهداشتي از نظر دست كاري به مواد آلوده انجام گيرد و حتما از دستكش استفاده شده و شستشوي دستها هرگز فراموش نشود و همچنين زنان آبستن نبايد در تماس با بره اندازي ميشها قرار گيرند.
3- در مورد تشخيص احتمالي و راههاي كنترلي لازم است با دامپزشك معالج مشورت كرده و در صورت لزوم نسبت به ارسال جنين و بره مرده زاييده شده و نيز دام سقط كرده به مركز تشخيص آزمايشگاهي,اقدام شود.
نكته مورد توجه : هنگامي كه جنين سقط شده به همراه برده مرده زا به آزمايشگاه تشخيص ارسال مي گردد. ميزان دقت تشخيص 4 برابر زماني خواهد بود كه فقط , فتوس سقط شده فرستاده مي شود.
در اينجا در مورد 3 عامل عفوني ايجاد كننده سقط جنين كه از معمولي ترين عوامل مي باشند دستورهاي اجرايي ارائه مي گردد.
سقط جنين انزئوتيك (كلاميديايي)
ميشهاي سقط داده شده را بايد از ساير دامها براي مدت يك الي دو ماه جدا نگه داشت و چنانچه رخداد سقط جنين هنوز در گله وجود دارد اين جداسازي را بايد ادامه داد.
يك برنامه اجرايي واكسيناسيون در گله براي آينده تدوين نمود و در عين حال بايستي توجه داشت كه ميشهاي سقط داده شده بر عليه اين بيماري ايمن خواهند بود ولي اندسته از ميشهايي كه توسط ميشهاي سقط داده شده الوده شده اند, عليرغم واكسيناسيون انجام شده, در سال اينده مبتلا خواهند شد.
دامهاي مبتلا را پس از مشورت با دامپزشك معالج, تحت درمان قرار داد.
توكسو پلاسموزيس
ميشهاي سقط داده شده به فوريت از ميشهاي آبستن جدا شوند.
مراقبت بهداشتي از نظر كنترل رفت و آمد گربه ها و آلودگيهاي مواد غذايي دام با فضولات گربه ها شديداً انجام پذيرد .
يك برنامه واكسيناسيون براي سال آينده تدوين گردد.
كامپيلو باكترفتوس
ميشهاي سقط داده شده از ساير دامها جدا شوند و بايد توجه داشت كه :
ميشهاي سقط داده شده براي سال اينده از سطح ايمني بالايي برخوردارند .
تاكنون هيچ واكسن قابل مصرفي عرضه نشده است.
قابل توجه :هر چه تعداد نمونه هاي ارسالي به آزمايشگاه تشخيص بيشتر باشد, از نظر نزديك شدن به نتيجه ارزشمند است ولي قبل از اين كار لازم است با دامپزشك معالج راجع به سيستم مديريت و تغذيه دام مشورت گردد زيرا علل مولد سقط, ممكن است از عوامل عفوني نبوده بلكه در اين صورت به ازمايشگاه نياز ندارد.
منبع: دانشكده دامپزشكي فردوسی مشهد
شيوع سقط جنين هايي كه تا 3 هفته اول آبستني رخ مي دهند اغلب به دليل كمبودهاي مواد غذايي و يا ناشي از استرس است كه معمولاًتا ميزان 25 درصد مي رسد سقط جنين هايي كه بيش از ميزان 5/1 الي 2 و حتي 5 درصد عادي بوده و چنانچه اين ميزان به حدود 20 الي 30 درصد برسد و اقدام بهداشتي لازم در مورد آن صورت نگيرد مي تواند تا ميزان 80درصد پيشرفت نمايد كه از اين نظر باعث خسارات اقتصادي و بهداشتي در دامداري مي گردد.
كمپيلوباكتريوزيس CAMPILOBACTERIOSIS
عامل بيماري باكتري ويرگولي شكلي است به نام كامپيلوباكترفتوس كه قبلا ويبريوفتوس ناميده مي شد و علت ويبريوني سقط جنين گوسفند با گاو فرق مي كند .
انتقال بيماري از طريق خوردن مواد آلوده به ترشحات جنين سقط شده مي باشد.
نشانه هاي بيماري : عارضه سقط جنين در 6 الي 8 هفتگي دوره ابستني و نيز تلف شدن بره هاي تازه متولد شده از نشانه هاي بارز اين بيماري باكتريايي مي باشد . بيماري در دامداري شديدا مسري بوده و دام مبتلا پس از بهبودي ممكن است براي هميشه ناقل بماند .
تشخيص آزمايشگاهي
تهيه لام از محتويات شيردان جنين و كشت از محتويات شيردان جنين
كنترل و درمان:
دامهايي كه سقط نمودند بايستي سريعاًاز ساير دامها جدا شده و سپس حذف شوند زيرا امكان دارد ناقل باقي بمانند.
بره هاي زنده متولد شده بايد حذف شوند.
درمان ساير دامهاي گله توسط تتراسيكلين انجام گيرد.
توكسو پلاسموزيس TOXOPLASMOSIS
عامل بيماري,انگلي پروتوزوايي است به نام توكسوپلاسما گنده اي كه در سلولهاي اپي تليال روده دام آلوده زندگي مي كند . بيماري توكسو پلاسموز قابل سرايت به انسان مي باشد.
راه انتقال
از طريق خوردن مواد غذايي و آب آلوده به اووسيت انگل كه از طريق مدفوع گربه دفع شده است.
تماس مستقيم دام با مواد آلوده به ترشحات جنين سقط شده
نشانه هاي بيماري
عارضه سقط جنين در هر مرحله اي از دوران آبستني مي تواند رخ دهد و ميزان شيوع آن ممكن است تا 80درصد برسد اگر آلودگي در ابتداي دوره آبستني باشد موجب جذب و مرگ جنين مي شود و اگر آلودگي در اواخر آبستني باشد باعث سقط جنين مرده زايي و يا تولد بره هاي ضعيف مي گردد.
تشخيص :
آزمايش فلورسنت انتي بادي مواد كوتيلدونها
آزمايش مايعات جنيني با استفاده از تست اگلوتيناسيون لاتكس
آزمايش هيستوپاتولوژيكي بافتهاي جنين مانند: مغز,شش , كبد , قلب , كليه , طحال
كنترل :
جلوگيري از ورود گربه ها به انبار غلات , آبشخوار و انبار علوفه
انهدام فوري مواد آلوده به ترشحات جنين سقط شده
كنترل جوندگان و پرندگان از نظر كاستن مخازن عفوني
اجتناب از نوشيدن شير دامهاي آلوده به ويژه توسط زنان آبستن و اطفال.
كلاميديوز CHLAMYDIOSE
پسيتاكوزيس لنفوگرائولوم PSITTACOSIS LYM PHOGRANULOMA VENEREUM
مياگاوانلار MIYAGAWANELLA و بدسوني BEDSONIA
باكتريهايي هستند كه فقط در سلولهاي زنده مي توانند رشد و تكثير كنند و از اين جهت از ساير باكتريها متمايزاند .
تاكنون 2 گ ونه از كلاميدياها را شناسايي كرده اند كلاميدياتراكو ماتيس (CH. Trachomatis) كه انسان را نيز آلوده مي سازد و ديگري كلاميدياپسيتاسي (CH.Psittaci) كه فقط دامها را آلوده مي سازد . گونه اخير مي تواند با ساير بيماريها از قبيل كراتوكونژنكتيويت (kratoconjunctivitis), ارتريت (arthritis) و پنوموني (pneumonia) همراه بوده ولي به ندرت در يك گله تواما ديده مي شود .در سال 1950 براي اولين بار سقط جنين حاصل از كلاميد يا به نام سقط انزوئوتيك (abortion enzootic) در اسكاتلند معرفي شد و سپس در سال 1958 در ايالات متحده و آنگاه در سال 1976 در آلبرتا و بالاخره در سال 1977 در اونتاريو گزارش شد. ميزان آلودگي كلاميديايي در بز و گوسفند تقريبا يكسان گزارش مي شود .
نشانه هاي درمانگاهي
از علايم اين بيماري سقط جنين بوده است كه معمولاً در اواخر دوران آبستني رخ مي دهد و نيز تولد بره ها و بزغاله هاي ضعيف از ديگر نشانه هاي اين بيماري مي باشد. باكتري اغلب جفت را گرفتار ساخته و پس از اينكه عارضه سقط رخ داد. در رحم باقي مي ماند .پرده هاي جفت شفاف نبوده , كدر و قرمز رنگ مي شوند و قوامي سفت و چرمي شكل پيدا مي كنند . كوتيلدونها سفت و سخت و ضخيم شده و قابليت انعطاف پذيري را از دست مي دهد و فتوس ها به علت بزرگ شدن كبد و پر شدن محوطه داخل شكم از مايع , بادكرده به نظر مي رسند تحقيقات نشان داده است كه ميزان شيوع سقط جنين ميشها در گله آلوده 30 درصد و در بزها بيشتر است ولي قائدتاً ميزان 5 الي 10 درصد را معمولي تلقي مي نمايند .
راه انتقال
انتقال اوليه باكتري از قوچ به ميش است ولي با اينحال منابع آلودگي جنينهاي سقط شده جفت , ترشحات واژن و فضولات آلوده مي باشد . باكتري از راه هاي استنشاق هواي آلوده و يا مصرف مواد الوده نظير اب غذا, وارد بدن دام شده و دام را الوده مي سازد . ميش سقط كرده ممكن است مادام العمر حامل باقي بماند و باكتري در روده و در بعضي از بافتهاي لنفوئيدي نگهداري و حمل گرددد آلودگي با كلاميديا به خصوص درهواس سرد مي تواند بسيار شديد باشد.
تشخيص
با توجه به اينكه نشانه ها در گله مشخص مي باشد ولي اغلب با نشانه هاي سقط جنين هاي حاصله از تب كيو (كوكسيلا) و ويبريوز مشابه بوده لذا براي تشخيص افتراقي بايستي به انجام تستهاي آزمايشگاهي پرداخت براي اين موضوع 3 نوع آزمايش بكار مي رود :
1- آزمايش محتويات معده جنين و جفت و مشاهده ميكروسكوپي باكتري
2- آزمايش بافتي جفت در محيط تخم مرغ جنين دار
3- آزمايش خون كه در 2 مرحله انجام مي شود ( در اوايل سقط و 2 الي 3 هفته بعد از مرحله اول ) در اين آزمايش ميزان آنتي بادي اندازه گيري مي گيرند كه تيتر آن در مرحله اول كمتر از مرحله دوم است. متذكر مي گردد كه اگر سقط جنين در سالهاي متوالي رخ دهد. لازم است تشخيص افتراقي بين عوامل ايجاد كننده سقط از قبيل توكسوپلاسما ويبريو , كلاميديا و كوكسيلا انجام گردد.
كنترل و پيشگيري :
اصولاً براي كنترل و پيشگيري بايستي نكات ذيل را مد نظر قرار داد.
جداسازي ميشهاي سقط كرده از ساير دامها.
جمع آوري و سوزاندن و يا دفن كردن جنين هاي سقط شدن و جفت هاي آلوده
ضد عفوني و يا شعله دادن آغل و جايگاه دامهاي مبتلا
ميشهاي سقط كرده نبايستي تا زمانكيه علل مولد سقط از محيط حذف نشده است به بره هاي ماده متولد شده را شير بدهند .
ميشهاي آبستن در روي زمين تغذيه نشوند
قوچ نبايد از گله با سابقه سقط جنين خريداري گردد.
استفاده فوري از آنتي بيوتيكها هنگام رخداد سقط جنين صورت گيرد ( شروع درمان با استفاده آنتي بيوتيك تزريقي ( تتراسيكلين ها) و ادامه آن با آنتي بيوتيك خوراك به همراه مواد غذايي).
مراقبتهاي بهداشتي ويژه از نظر انتقال عوامل سقط به انسان مانند استفاده از پوششهاي محافظ در موقع ارتباط با دام يا دامداري و مواد آلوده اجتناب ورزيدن از خوردن شير غير پاستوريزه و يا پنير دوري جستن زنان آبستن از گربه ها و يا دام هاي الوده , جنين هاي سقط شده و مواد آلوده بايد مد نظر قرار گيرد.
درمان
از آنجاييكه كلاميديا ها به كلرتتراسيكلين بسيار حساس اند لذا از اين دارو به عنوان داروي پيشگيري كننده و درماني استفاده مي شود. مقدار مصرف به عنوان مقدار پيشگيري كننده در دوران ابستني 80 ميلي گرم براي هر راس ميش در هر روز بمدت 3 هفته و مقدار درماني در دام سقط كرده 2500 ميلي گرم براي هر راس ميش در هر روز براي مدت 3 هفته .
دستور العمل اجرايي پيرامون سقط جنين در گوسفندان
چنانچه در گله اي سقط جنين اتفاق افتاد لازم است به نكات ذيل توجه شود:
1- ميشهايي كه سقط جنين نموده اند از بقيه دامهاي موجود در گله جدا شوند.
2- جنين هاي سقط شده و بره هايي كه مرده متولد شده اند جمع آوري و براي ارسال به مركز تشخيص آزمايشگاهي دامپزشكي سوزاندن و يا دفن كردن آنان آماده گردند به طوريكه در اين مرحله مراقبت هاي بهداشتي از نظر دست كاري به مواد آلوده انجام گيرد و حتما از دستكش استفاده شده و شستشوي دستها هرگز فراموش نشود و همچنين زنان آبستن نبايد در تماس با بره اندازي ميشها قرار گيرند.
3- در مورد تشخيص احتمالي و راههاي كنترلي لازم است با دامپزشك معالج مشورت كرده و در صورت لزوم نسبت به ارسال جنين و بره مرده زاييده شده و نيز دام سقط كرده به مركز تشخيص آزمايشگاهي,اقدام شود.
نكته مورد توجه : هنگامي كه جنين سقط شده به همراه برده مرده زا به آزمايشگاه تشخيص ارسال مي گردد. ميزان دقت تشخيص 4 برابر زماني خواهد بود كه فقط , فتوس سقط شده فرستاده مي شود.
در اينجا در مورد 3 عامل عفوني ايجاد كننده سقط جنين كه از معمولي ترين عوامل مي باشند دستورهاي اجرايي ارائه مي گردد.
سقط جنين انزئوتيك (كلاميديايي)
ميشهاي سقط داده شده را بايد از ساير دامها براي مدت يك الي دو ماه جدا نگه داشت و چنانچه رخداد سقط جنين هنوز در گله وجود دارد اين جداسازي را بايد ادامه داد.
يك برنامه اجرايي واكسيناسيون در گله براي آينده تدوين نمود و در عين حال بايستي توجه داشت كه ميشهاي سقط داده شده بر عليه اين بيماري ايمن خواهند بود ولي اندسته از ميشهايي كه توسط ميشهاي سقط داده شده الوده شده اند, عليرغم واكسيناسيون انجام شده, در سال اينده مبتلا خواهند شد.
دامهاي مبتلا را پس از مشورت با دامپزشك معالج, تحت درمان قرار داد.
توكسو پلاسموزيس
ميشهاي سقط داده شده به فوريت از ميشهاي آبستن جدا شوند.
مراقبت بهداشتي از نظر كنترل رفت و آمد گربه ها و آلودگيهاي مواد غذايي دام با فضولات گربه ها شديداً انجام پذيرد .
يك برنامه واكسيناسيون براي سال آينده تدوين گردد.
كامپيلو باكترفتوس
ميشهاي سقط داده شده از ساير دامها جدا شوند و بايد توجه داشت كه :
ميشهاي سقط داده شده براي سال اينده از سطح ايمني بالايي برخوردارند .
تاكنون هيچ واكسن قابل مصرفي عرضه نشده است.
قابل توجه :هر چه تعداد نمونه هاي ارسالي به آزمايشگاه تشخيص بيشتر باشد, از نظر نزديك شدن به نتيجه ارزشمند است ولي قبل از اين كار لازم است با دامپزشك معالج راجع به سيستم مديريت و تغذيه دام مشورت گردد زيرا علل مولد سقط, ممكن است از عوامل عفوني نبوده بلكه در اين صورت به ازمايشگاه نياز ندارد.
منبع: دانشكده دامپزشكي فردوسی مشهد