توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مطالب کوتاه روان شناسی (جالبه یه سر بزنید)
shirin71
08-31-2011, 07:18 AM
تنه درخت:
رام کنندگان حیوانات سیرک برای مطیع کردن فیل ها از ترفند ساده ای استفاده می کنند. زمانی که حیوان هنوز بچه است، یکی از پاهای او را به تنه درختی می بندد. حیوان جوان هر چه تلاش می کند نمی واند خود را از بند خلاص کند. اندک اندک این عقیده که تنه درخت خیلی قوی تر از اوست در فکرش شکل می گیرد. وقتی حیوان بالغ و نیرومند شد، کافی است شخصی نخی را به دور پای فیل ببندد و سر دیگرش را به شاخه ای گره بزند. فیل برای رها کردن خود تلاشی نخواهد کرد.
پای ما نیز، همچون فیل ها، اغلب با رشته های ضعیف و شکننده اغی بسته شده است، اما از آنجا کع از بچگی قدرت تنه درخت را باور کرده ایم، به خود جرات تلاش کردن نمی دهیم؛ غافل از اینکه برای بدست آوردن آزادی، یک عمل جسورانه کافی است.
shirin71
08-31-2011, 07:18 AM
محدوده ی اختیار
چشمانت را ببند. یا حتی با چشمان باز، دسته ای پرنده را در حال پرواز در ذهنت مجسم کن. حالا بگو چند پرنده می بینی؟ پنج؟ یازده؟ شانزده؟ جواب هرچه باشد _البته این سوال مشکلی است_ نکته ای در این تجربه کوچک به روشنی رخ می نماید. می توانی در خیالت دسته ای پرنده ببینی، اما تعداد این پرندگان خارج از اختیار توست. با وجود این، صحنه هنوز هم واضح و دقیق است. باید پاسخی برای این سوال وجود داشته باشد: آن که تعداد پرندگان این صحنه را تعیین می کند کیست؟ مسلماً خودت نیستی!
shirin71
08-31-2011, 07:18 AM
کی به مفصد می رسم؟!
روزی پیری جلوی کاروانسرایی نشسته بود. جوانی رهگذر به او رسید و مقصدش را به پیر گفت و از او سوال کرد که کی به مقصد خواهد رسید. پیر آرام سرش را بالا آورد وگفت: "راه برو جوان، راه برو." جوان گفت:" من پرسیدم کی به مقصد می رسم." پیر دوباره گفت:" راه برو، راه برو."
جوان کمی رنجیده بود، بارها سوال کرد ولی همان جواب را شنید. بالاخره پیر از جایش بلند شد، دستش را بر پیشانی حایل آفتاب کرد و به جوان گفت:" قبل از هر چیز باید بیاموزی که بر خود مسلط شوی و جلوی عصبانیتت را بگیری. اما در مورد سوالت، تا تو راه نروی و من نبینم که با چه سرعتی گام بر می داری چگونه می توانم به تو بگویم که کی به مقصد می رسی. قبل از هر چیز باید رو به مقصد گام بر داری. نوع گام برداشتنت هم مهم است. بعضی ها آنقدر آرام گام بر می دارند که شاید هیچ وقت به مقصد نرسند و بعضی دیگر آنقدر گام ها سریع بر می دارند که قبل از رسیدن به مقصد از نفس می افتند و هرگز رنگ مقصد را نمی بینند. پس یادت باشد اعتدال را در طول مسیر رعایت کنی.
بعضی ها آنقدر شل و وارفته قدم بر می دارند که مقصد، خودش را از آنها پنهان می کند اما بعضی دیگر قدم ها را محکم و استوار بر می دارند، گویی زمین در زیر پایشان می لرزد. پس قدم ها را باید محکم و استوار برداشت، مقصد به خودی خود نزدیک تر و نزدیک تر خواهد شد. در طول مسیر به موانع سختی برخورد می کنی . خیلی ها به محض برخورد به اولین مانع از ادامه مسیر منصرف شده و روی بر می گردانند، اما تو اگر مرد سفری، این موانع نه تنها نباید مانع از ادامه راهت شود، بلکه باید عزمت را جزم تر و اراده ات را راسخ تر نماید تا به مقصد برسی. همیشه موفقیت با کسانی است که مصمم و با اراده در راه رسیدن به مقصد گام بر می دارند.
شاید بسیاری افراد باشند ه در طول مسیر بخواهند بنا به هر دلیلی تو را از ادامه راه منصرف سازند، تو اگر سست عنصر و ضعیف باشی، تاب نخواهی آورد و بر می گردی. اما اگر اراده ات پولادین و ایمانت چون صخره نفوذناپذیر باشد، هرچه بر تعداد این افراد افزوده شود، انگیزه ات برای ادامه راه دو چندان خواهد شد.
آفتاب کم کم داشت غروب می کرد اما گویی طلوع تازه ای برای جوان بود. گستره نگاه او به جهان قدری وسیع تر و حالات درونی اش دچار تحول شده بود.
پیرمرد به سمت کاروانسرا حرکت کرد و جوان با نگاهش او را بدرقه می کرد. پیر برگشت و رو به جوان گفت:" یادم رفت مهمترین چیز را به تو بگویم، و آن خواستن است. این که بخواهی به مقصد برسی. آنگاه درحالی که تبسم رضایت بخشی بر لبان چروکیده اش جاری بود با جوان خداحافظی کرده و به کاروانسرا داخل شد.
جوان حالا می دانست چگونه باید گام بردارد و کی به مقصد خواهد رسید.
shirin71
08-31-2011, 07:19 AM
در یک گزارش ادعا شده است که مردان بیشتر از زنان از به هم خوردن یک رابطه عاطفی ضربه میخورند!
دانشمندان معتقدند دلتنگیها و ناراحتیها بعد از جدایی به طور واقعی احساس میشوند.
تحقیقاتی که در دانشگاه ویک فارست انجام شده است نشان میدهد که بر خلاف باور عمومی، مردان بیشتر از زنان پس از پایان یافتن یک رابطه عاشقانه ضربه میخورند.
دانشمندان معتقدند از آنجایی که زنان رابطه نزدیکتر و صمیمیتری با دوستان و اعضای خانواده خود دارند بهتر می توانند با ناراحتی ها و اضطراب های بعد از پایان یافتن رابطه کنار بیایند. صحبت کردن با دیگران و گذراندن وقت با آن ها می تواند کمک موثری به فراموشی این گونه نگرانی ها و ناراحتی ها کند و زنان به دلیل ارتباط عاطفی تر و صمیمی تری که با دوستان و اعضای خانواده خود دارند بهتر می توانند از آن بهره ببرند.
اما در مورد مردان معمولا نزدیکترین و مهمترین منبع صمیمیت همسرشان هستند و زمانی که آن ها این فرد را از دست می دهند ممکن است دچار مشکلات زیادی شوند. تحقیقات نشان میدهد زمانی که یک مرد در رابطه خود دچار مشکل میشوند تاثیر زیادی روی هویت او دارد و ممکن است او را به سختی در مورد خودش دچار تردید کند.
پروفسور رابین سیمون که این تحقیقات را انجام داده است در این باره گفت: در کمال تعجب ما متوجه شدیم که مردان بیشتر نسبت به وضعیت رابطه احساسی خود با شریکشان واکنش نشان میدهند.
پروفسور سیمون در ادامه گفت: شیوه ای که مردان و زنان نسبت به جدایی و تطبیق دادن خود با آن در پیش میگیرند تفاوت زیادی دارد. زنان معمولا اختلالات احساسی خود را با افسردگی نشان میدهند، در حالی که مردان ممکن است با مصرف مواد مخدر یا مشروبات الکلی با این موضوع کنار بیایند که به این ترتیب آسیب های بیش تری خواهند خورد.
shirin71
08-31-2011, 07:19 AM
چشم آبیها باهوش تر هستند!
ضریب هوشی افرادی که چشمان آبی دارند از چشم تیرهها بالاتر است.
به گزارش دیلی، محققان دریافتهاند که رنگ چشم میتواند اطلاعاتی درباره قابلیتهای فردی بدهد و در این میان چشم آبیها بیشترین قابلیتها را دارند.
تحقیقات نشان میدهد که افرادی که چشمان آبی دارند مغزی سیستماتیک دارند و ضریب هوشی آنها از افرادی که رنگ چشمانشان تیره و یا قهوهای است بیشتر است.
استفان هاوکینگ آنها به خاطر حافظه زیاد و هوششان امتحانات را با موفقیت بیشتری پشت سر میگذرانند و اطلاعات بسیاری به مغزشان میسپارند و در برنامهریزیها کاملا موفقند و ورزشهایی که احتیاج به تمرکز دارد مانند گلف را به خوبی انجام میدهند.
از این دسته افراد میتوان از استفان هاوکینگ که فیزیکدان بزرگ دنیا نام برد که ضریب هوشی بسیار بالایی دارد و رنگ چشمانش آبی است.
تحقیقات روی افراد چشم قهویای نشان میدهد که آنها در ورزشهای پر تحرک همانند فوتبال و هاکی روی یخ موفقترند و بیشتر اهل عمل هستند تا فکر کردن
shirin71
08-31-2011, 07:19 AM
کشف بزرگ
از آنجایی که قدرت ذهن شما در تعیین کیفیت زندگی شما نقش اساسی ایفا می کند، یکی از بزرگترین کشفیات تاریخ این است که به آنچه در اغلب مواقع بیندیشید،همان می شوید.
اشخاص شاد، اندیشه های شاد دارند. موفقها،اندیشه موفق دارند.عاشقان به عشق و محبت می اندیشند.ثروتمندان به ثروت فکر می کنند.
علاوه بر این، به آنچه اغلب به خودتان بگویید تبدیل می شوید.موفقها گفت و گوی درون خود را کنترل می کنند.آنها با خود مثبت حرف می زنند.شاید قدرتمندترین حرفهایی که برای ایجاد عزت نفس می توانید بزنید این عبارت است:«من خودم را دوست دارم».
هر بار بگویید:«خودم را دوست دارم!»، عزت نفس بیشتری پیدا می کنید.وقتی «خودم را دوست دارم!» را به تکرار می گویید،تغییری شیمیایی در مغز خود ایجاد می کنید.اندروفین را در مغزتان آزاد می کنید و این گونه به احساسی خوش دست پیدا می کنید. هر چه بیشتر «خودم را دوست دارم!» را تکرار کنید، احساس اعتماد و اطمینان بیشتری می کنید و عملکردتان به همان اندازه بهتر می شود.
برایان تریسی
shirin71
08-31-2011, 07:19 AM
دیوار شیشه ای خود را بشکنید!
یک آکواریوم را در نظر بگیرید و آن را به وسیله یک دیوار شیشه ای به دو قسمت تقسیم کنید. در یک طرف، ماهی گوشت خوار و در طرف دیگر ماهی طعمه را قرار دهید. ماهی گوشت خوار هر وقت برای صید ماهی طعمه به سمت او می رود به دیوار برخورد می کند و احساس درد می کند. در نتیجه صید ماهی طعمه را برابر با درد می داند. بعد از چند ماه دیوار شیشه ای بین ماهی ها را بردارید. چه حدس می زنید! ماهی گوشت خوار باقی عمرش را در گوشه آکواریوم می ماند در حالی که ماهی طعمه در چند سانتی متری او شنا می کند. ماهی گوشت خوار محدوده خودش را می شناسد و فراتر از آن نمی رود.
این داستان شبیه به داستان همه ی ما انسان هاست. شما با دیوار شیشه ای روبه رو نمی شوید در عوض با معلم، والدین و دوستان خود برخورد می کنید که به شما می گویند برای چه کاری ساخته شده اید و چه کاری می توانید بکنید و بدتر از همه با باورهایتان روبه رو می شوید. باورها و اعتقادات شما تعیین کننده ***** شماست. این خودتان هستید که دیوار شیشه ای را در زندگی تان خلق می کنید.
مجله موفقیت
shirin71
08-31-2011, 07:19 AM
یک پسر کوچولوی بسیار بامزه و شیرین زبون
دو روز بود که به خاطر برخی مسائل ناراحت شده بودم، خودم را به آرامی می خوردم، کم کم بدون اختیار داشتم افسرده میشدم (مثل گذشته های نه چندان دور که شاید به مدت یک الی دو سال دچار افسردگی شده بودم، درست یادم نمی یاد).
ولی من چندین ماهه که با خودم عهد بسته بودم که من انسان دیگری شده ام! پریشب موقع خواب یکم خودم را آرام کردم (حالت مراقبه) گذاشتم ذهنم پر بکشه، به دنبال یک راه حل می گشتم! از خدا می خواستم که یه جوری کمکم کنه، یه جوری من را از این افسردگی نجات بده! آخه من چندین ماه بود که به این شدت افسرده نشده بودم! من به کمکهای غیبی یا همون اتفاقات ناهمسان ولی همزمان اعتقاد شدید دارم! (چه ها که ندیدم !).
صبح شد، با تمام وجود حس می کردم که یک اتفاق خوب برای شاد کردنم در راهه! یه اتفاق ساده باعث شد که سر کار نروم!باز یک اتفاق ساده ی دیگر باعث شد که به آرایشگری زنگ بزنم و نوبت برای بعد از ظهر بگیرم! به آرایشگری رفتم ، مو و صورت را اصلاح کردم یک نگاه در آینه به خودم کردم و از چهره ی زیبا شده ی خودم -که چند روز زشت و ژولیده بود- لذت بردم و در دل به خودم گفتم که چقدر خوشگل شدی! بعد در چند خیابان پیاده روی کردم و از دیدن مردم و همچنین نگاههای آنها به خودم لذت بیشتری بردم! چقدر انرژی داشتم.
موبایلم زنگ خورد، به من گفتند که امشب برو خونه ی خواهرت که مبلمان جدید خریدن و می خوان یکی بیاد کمکشون کنه! به خودم گفتم این کار فوقش یک ساعت وقت میگیره.
ساعت پنج بعد از ظهر رسیدم اونجا، قرار بود فروشنده مبلها را ساعت پنج بیاره، ولی ساعت شد شش،هفت … بهش زنگ زدن و گفت که الان میاد… ولی نیومد! چه بهتر! آخه من داشتم از ته دل می خندیدم! خواهرم یک پسر کوچولوی بسیار بامزه و شیرین زبونی داشت که من در بازی کردن با اون غرق شده بودم! (چقدر بچه ها انرژی دارن! میدونین چرا انرژیشون هیچ وقت تموم نمیشه! چون اونها انرژی مصرف می کنند و بازی می کنند و خودشون را شاد می کنند و همین شادی به اونها انرژی دوباره میده و این سیکل چندین بار تکرار میشه!) و چقدر در دادن انرژیشون به دیگران دست و دلباز هستند!
خدایا شکر.
shirin71
08-31-2011, 07:19 AM
دیگران با شما «هم احساس»می شوند
اگر شما افسرده و بی حوصله باشید افراد دیگری که با شما در یک جا کار می کنند از این حالت شما متاثر می شوند و حتی اگر شما سعی کنید از دفتر کار خود بیرون نروید،باز هم انرژی شعور شما-یا هر نام دیگری که به آن می دهید-از پس دیوارها فراتر رفته و با طی فواصلی به دیگران خواهد رسید.
از طرف دیگر، اگر شما پر انرژی و پرشوق باشید در این حالت نیز افراد پیرامونتان را از خود متاثر خواهید ساخت زیرا با گوش دادن به شما و دیدن شما تحت تاثیر قرار می گیرند و حتی بدون دخالت حواس نیز روحیات آنها از روحیات شما متاثر می شود. به این ترتیب می توان گفت که شما از جهات دیگری غیر از آنچه احتمالاً خودتان می دانید، یک «مدیر» هستید.
بنابراین، برای یک مدیر بسیار مهم است که بتواند از سطح آلفا به منظور جبران کاستیهایی که در زمینه ی رفتار،میزان انرژی و تندرستی خود دارد، نه فقط به دلایل شخصی بلکه برای تامین منافع شرکت و کارکنان آن، سود جوید، چون که هر چه بیشتر دیگران به موقعیت شما احترام بگذارند و هر چه بیشتر شما با آنها حسن تفاهم داشته باشید، آنها از خود واکنشهای مثبت بیشتری به شما نشان خواهند داد.
شما وظیفه دارید که از نظر جسمانی و روانی خودتان را در سطح بالاتری از افراد کم نفوذ و تاثیر نگه دارید. برای اینکار کافی است که سطح آلفا را در کنترل خود بگیرید، سطحی که در آن امواج مغزی با فرکانس ده سیکل در ثانیه دارای طبیعی ترین، هماهنگترین و سالم ترین حالات هستند
shirin71
08-31-2011, 07:20 AM
همیشه در جیب خود پول داشته باشید
بخش عمده ای از اعتماد به نفس شما، احساس شایستگی کردن و با بیانی ساده تر، احساس بودن است. اما بخشی از آن هم، نه احساس بودن، که احساس داشتن است.
یعنی به هر حال، احساس توانایی و شایستگی شما باید به شکلی تجلی پیدا کند و خود را نشان دهد. شاید هم باید احساس توانایی مالی کنید و هم اینکه واقعاً چیزی داشته باشید.
جیب شما احساس داشتن اسکناس را دوست ندارد و اصلاً آن را درک نمی کند؛ او فقط حضور اسکناس را می فهمد و آن را دوست دارد. شما باید ذهنیتی توانگر داشته باشید؛ اما به شاهد هم نیاز دارید، گواه ذهنیت توانگر شما کیف پول شماست.
هیچ وقت از خانه با جیب خالی بیرون نیایید.
البته اعتماد به نفس خود را مشروط و وابسته به وضع کیف پول خود نکنید.
دروغ بزرگ:
من می توانم، اما نمی خواهم!
این دروغ بزرگ را فقط و جدان درک و کشف می کند و فقط خود شخص گوینده، مبتلا به احساس گناه می شود و اعتماد به نفس خود را به شدت کاهش می دهد. این دروغ بزرگ، در مواقع مختلفی به کار برده می شود که شایع ترین آن در مورد پول است. وقتی می گویید من می توانم داشته باشم و کیفم هم دلیل مدعاست؛ وجدان، درستی اش را می پسندد و احساس خودباوری از درون شخص می جوشد.
برداشت غلط:
در همه مکاتب الهی، استفاده نادرست از مواهب خداوندی از جمله ثروت، سخت نکوهش شده است.
برداشت بسیار نادرستی از این نکوهش، باعث شده که خیلی ها فکر کنند و باور کنند که پول، چیز بدی است و داشتن، فعل نکوهیده ای است. این افراد، ضرب المثلهایی مثل «پول چرک دست است» «پول، پلید و پست است»، «پول، علت همه جنایتهاست!» و … را به وجود می آورند و آن را تبلیغ می کنند. اما مگر پول به تنهایی و به خودی خود می تواند چنین اعمالی را انجام دهد و چنین باشد. مسلماً این ماییم که تعیین می کنیم پولمان چه کار کند و چه طور باشد.
ثروت از مواهب الهی است و چنین اهانتهایی به یک موهبت الهی، ناسپاسی آشکار و گناهی بزرگ است.
مقدار پولی که شما در کیف خود دارید؛ به هیچ وجه قابل سرزنش نیست؛ آنچه ممکن است قابل سرزنش باشد، شیوه استفاده شما از آن است. پس به استدلال اینکه از پول، می شود استفاده نادرستی کرد و خیلی ها چنین کرده اند؛ جیب خود را خالی نگذارید. خالی بودن جیب شما در شما نداشتن و محرومیت را القا می کند که احساس عدم شایستگی و کاهش اعتماد به نفس را به دنبال دارد.
جیب توانگر، اعتماد به نفس را افزایش می دهد و در عین حال شما را به تکاپو و فعالیت بیشتری وا می دارد. نگویید اگر پول در جیبم باشد، خرج می کنم؛ وقتی به خود اطمینان ندارید؛ نمی توانید چیزی داشته باشید. همراه داشتن پول به شما احساس داشتن، عادت به همراه داشتن پول ، اعتماد به نفس می بخشد که نتیجه آن تحرک و فعالیت است. یادتان باشد. شما هرگز نمی توانید هم اعتماد به نفس داشته باشید و هم بیکار باشید.
حتی الامکان خودتان جیب خود را توانگر سازید.
م.حورایی
shirin71
08-31-2011, 07:20 AM
عشق به خود!
اگر ما به خودمان عشق بورزیم،خود را همانطور که هستیم، بپذیریم و به خود احترام بگذاریم، آنگاه همه مشکلات حل می شوند.
در این صورت است که ما دست به هر کاری بزنیم، با موفقیت و شادمانی روبرو خواهیم شد، تو گویی در جای جای زندگی مان، معجزات کوچکی یکی پس از دیگری اتفاق می افتند. سلامتی مان را دوباره به بهترین شکل ممکن به دست آورده، پول بیشتری از آن خود خواهیم کرد، رضایت مندی بیشتری در روابط با دیگران به دست خواهیم آورد. عمل کردی خلاقانه و موفقیت آمیز خواهیم داشت و همه این معجزه ها یکی پس از دیگری بی آن که خودمان کار زیادی انجام دهیم، به وقوع خواهند پیوست.
عشق و به رسمیت شناختن خود، به شما احساس امنیت، اعتماد و احترام داده و دنیای فکرتان را به بهترین وجه ممکن، شکل می دهد. روابط تان با دیگران سرشار از عشق و محبت خواهد شد، کاری پیدا می کنید که مطابق میل و خواسته شما باشد، مکان بهتری برای زندگی کردن پیدا خواهید کرد و در آن سکنی خواهید گزید، وزن بدنتان رو به تعادل خواهد گذاشت و در مجموع تغییرات شگرف و مثبتی در زندگی تان به وجود خواهید آورد.
عشق به خود را هیچ گاه فراموش نکنید و هیچ گاه به خاطر هیچ چیز از خود انتقاد نکنید و خود را به باد ملامت و سرزنش نگیرید. انتقاد راه پیشرفت را بر شما سد می کند.
shirin71
08-31-2011, 07:21 AM
خوشبختی یا بدبختی؟انتخاب با توست!
مهم ترین عامل تعیین کننده وضعیت شما،روحیه شماست که در هر لحظه چه احساسی دارید.روحیه مهم ترین عامل خلق پدیده هاست.
انسانی که روحیه ای عالی دارد،زیبا می اندیشد و هنگامیکه زیبا بیندیشد به دستاوردهای عالی می رسد و در نتیجه روحیه ای عالیتر کسب می کند.مجدداً روحیه ی بهتر او منجر به اندیشه زیباتر او می شود و این اندیشه زیباتر،او را به دستاوردی زیباتر می رساند و آن دستاورد زیباتر مجدداً او را به روحیه ای بسیار بهتر و عالی تر می برد و این چرخه و سیکل مثبت آن چنان ادامه می یابد که انسان احساس می کند چقدر خوشبخت است و چقدر زندگی زیباست.چقدر همه چیز بر وفق مراد اوست و از آنجایی که چنین باوری پیدا می کند اندیشه های حاصل از داشتن چنین باوری،اندیشه هایی زیباست که شادی،نشاط و خوشبختی و سعادت انسان را تضمین می کند و از آنجایی که هر اندیشه می تواند به عملی و اقدامی و دستاوردی منتهی شود لذا معلوم است که چنین اندیشه های مثبت ناشی از یک روحیه خوب، به دستاوردهای زیبای یک زندگی منجر می شود.
انسانیکه روحیه ای افسرده و مضطرب دارد،اندیشه های منفی می کند و این اندیشه های منفی و بد برای او پیامدهای ناگواری خواهد داشت و اصولاً از یک انسان افسرده چه انتظاری می رود،بجز اینکه اندیشه های منفی و مخرب در ذهنش تولید کند و آن اندیشه های منفی و مخرب او را به نتایج منفی می رساند و نتایج منفی در او روحیه ای افسرده تر،ایجاد می کند و روحیه افسرده تر،فکری منفی تر و مخرب تر تولید می کند و فکر منفی تر و مخرب تر به نتایج بدتری می رسد و مجدداً روحیه ای افسرده تر تولید می کند و خلاصه انسان در چرخه و سیکلی می افتد که ذلت و ناتوانی کامل انسان است و پایان این داستان،روحیه ای بسیار خراب و افسردگی کامل و حتی گاهی خودکشی است.
vBulletin v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.