shirin71
08-31-2011, 06:29 AM
انسان برای کاستن از درد و رنج خود به هنگام بروز مشکلات آن را نتیجۀ قسمت و تقدیر خود می داند در صورتی که این خود انسان است که سکان دار تقدیر و سرنوشت است و ........
http://www.visuallee.com/weblog/images/galaxy_merge.jpg
در دنیای امروز که تفاوت طبقاتی بیشتر از گذشته بوده و همچنین مسیر رسیدن به آمال دنیوی نیز ناهموارتر گشته به گونه ای که بسیاری از خواسته های مشروع و اولیه نیز برای عده ای بصورت محال و آرزو درآمده است در صورتیکه هستند عده ای که هیچگونه نشانی از استحقاق داشتن در اعمال و کردارشان نبوده و صاحب نعمات دنیوی بیشماری هستند که هر روز بیشتر از دیروز نیز می گردد که این خود باعث بوجود آمدن سؤالاتی در خصوص چگونگی عدالت خداوندی در جهان مادی می گردد و از طرفی نیازهای به دست نیامدۀ انسان او را به سمت خالق خود که توانای مطلق است می کشاند و زمانی که درخواست ها نیز اجابت نگردد خود عاملی گشته تا از یاری خالق ناامید شده و به دلیل عدم درک چگونگی دخالت خداوند در امور دنیوی و حکمت داده ها و نداده هایش ، اعتقادات و باورها به چالش کشیده می شوند که این خود عامل بزرگی در تخریب حیات روحی انسان خواهد بود و چنانچه انسان امورات دنیوی خود را منتسب به تقدیر و قسمت بداند و آن را نیز خواست و ارادۀ الهی تصور کند اشتباه بزرگی است زیرا خداوند هیچ دخالتی در حیات بشر نداشته و سکان سرنوشت را به دست انسان سپرده است و البته در مواقعی که انسان ها طلب کنند و یا لازم باشد به آنها کمک کرده و یا گاهی تلنگری کوچک می زند اما در کل همۀ امور در اختیار انسان است .
از آنجایی که انسان به دلیل دوری از حقیقت حیات خوشبختی خود را در داشتن زندگی مرفه مادی می بیند همواره در جستجو و کسب ثروت است و برای این منظور نیز از خالق خود استمداد می طلبد ، بسیار دیده می شود انسان خوب و درستکاری که از مال دنیا هیچ ندارد و یا انسان ستمگر و فاسدی را که ثروت بسیاری دارد و این ثروت انسان پاک را فاسد کند و یا آن ستمگر با ثروتش دنیای آخرتش را تخریب کند و یا شخصی با وجود ثروت در دستانش دنیا و آخرتش را بسازد فقط خداوند به آن آگاه است و دیگر اینکه همانگونه که اعمال انسان در این جهان در ساختار حیات روحی او مؤثر است تا حدودی نیز حیات مادی انسان متأثر از حیات روحی قبل می باشد که این تأثیرات از نگرش و عملکرد همیشه در تمام مراحل حیات همراه انسان خواهد بود و از آنجایی که انسان به هنگام ورود به جهان مادی به دلیل ناسازگاری خاطرات جهان روحی با ساختار جهان مادی آنها را فراموش کرده و به یاد ندارد و به جهت کاهش درد و رنج حاصل از کمبودها در زندگی مادی آنها را به سرنوشت و قسمت نسبت داده و آن را خواست خداوند می داند در صورتی که این تصوری باطل است
http://www.visuallee.com/weblog/images/galaxy_merge.jpg
در دنیای امروز که تفاوت طبقاتی بیشتر از گذشته بوده و همچنین مسیر رسیدن به آمال دنیوی نیز ناهموارتر گشته به گونه ای که بسیاری از خواسته های مشروع و اولیه نیز برای عده ای بصورت محال و آرزو درآمده است در صورتیکه هستند عده ای که هیچگونه نشانی از استحقاق داشتن در اعمال و کردارشان نبوده و صاحب نعمات دنیوی بیشماری هستند که هر روز بیشتر از دیروز نیز می گردد که این خود باعث بوجود آمدن سؤالاتی در خصوص چگونگی عدالت خداوندی در جهان مادی می گردد و از طرفی نیازهای به دست نیامدۀ انسان او را به سمت خالق خود که توانای مطلق است می کشاند و زمانی که درخواست ها نیز اجابت نگردد خود عاملی گشته تا از یاری خالق ناامید شده و به دلیل عدم درک چگونگی دخالت خداوند در امور دنیوی و حکمت داده ها و نداده هایش ، اعتقادات و باورها به چالش کشیده می شوند که این خود عامل بزرگی در تخریب حیات روحی انسان خواهد بود و چنانچه انسان امورات دنیوی خود را منتسب به تقدیر و قسمت بداند و آن را نیز خواست و ارادۀ الهی تصور کند اشتباه بزرگی است زیرا خداوند هیچ دخالتی در حیات بشر نداشته و سکان سرنوشت را به دست انسان سپرده است و البته در مواقعی که انسان ها طلب کنند و یا لازم باشد به آنها کمک کرده و یا گاهی تلنگری کوچک می زند اما در کل همۀ امور در اختیار انسان است .
از آنجایی که انسان به دلیل دوری از حقیقت حیات خوشبختی خود را در داشتن زندگی مرفه مادی می بیند همواره در جستجو و کسب ثروت است و برای این منظور نیز از خالق خود استمداد می طلبد ، بسیار دیده می شود انسان خوب و درستکاری که از مال دنیا هیچ ندارد و یا انسان ستمگر و فاسدی را که ثروت بسیاری دارد و این ثروت انسان پاک را فاسد کند و یا آن ستمگر با ثروتش دنیای آخرتش را تخریب کند و یا شخصی با وجود ثروت در دستانش دنیا و آخرتش را بسازد فقط خداوند به آن آگاه است و دیگر اینکه همانگونه که اعمال انسان در این جهان در ساختار حیات روحی او مؤثر است تا حدودی نیز حیات مادی انسان متأثر از حیات روحی قبل می باشد که این تأثیرات از نگرش و عملکرد همیشه در تمام مراحل حیات همراه انسان خواهد بود و از آنجایی که انسان به هنگام ورود به جهان مادی به دلیل ناسازگاری خاطرات جهان روحی با ساختار جهان مادی آنها را فراموش کرده و به یاد ندارد و به جهت کاهش درد و رنج حاصل از کمبودها در زندگی مادی آنها را به سرنوشت و قسمت نسبت داده و آن را خواست خداوند می داند در صورتی که این تصوری باطل است