PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : کمدی سیاه كيومرث پوراحمد



mehraboOon
08-31-2011, 01:18 AM
در حاشیه نمایش خرده خانم

کمدی سیاه كيومرث پوراحمد
http://www.bartarinha.ir/client/themes/fa/main/img/r_t_kh.gif http://www.bartarinha.ir/client/themes/fa/main/img/l_t_kh.gif
اين روزها نمايش «خرده خانم» در تئاتر ايرانشهر در حال اجراست؛ نمايشي كه كيومرث پوراحمد، كارگردان نام‌آشناي سينما و تلويزيون روي صحنه برده است. اين اولين كارگرداني تئاتر در كارنامه كارگرداني است كه مجموعه‌هاي مشهوري مثل «قصه‌هاي مجيد» ، «سرنخ» و فيلم‌هايي چون «گذرگاه»، «نوك برج»، «شب يلدا» و «گل يخ» را در كارنامه‌اش دارد.
http://www.bartarinha.ir/client/themes/fa/main/img/r_b_kh.gif http://www.bartarinha.ir/client/themes/fa/main/img/l_b_kh.gif



http://www.bartarinha.ir/files/fa/news/1390/5/23/24621_919.jpg


اين روزها نمايش «خرده خانم» در تئاتر ايرانشهر در حال اجراست؛ نمايشي كه كيومرث پوراحمد، كارگردان نام‌آشناي سينما و تلويزيون روي صحنه برده است. اين اولين كارگرداني تئاتر در كارنامه كارگرداني است كه مجموعه‌هاي مشهوري مثل «قصه‌هاي مجيد» ، «سرنخ» و فيلم‌هايي چون «گذرگاه»، «نوك برج»، «شب يلدا» و «گل يخ» را در كارنامه‌اش دارد. نمايش «خرده خانم» نمايش طنزي است كه سازندگانش مي‌گويند، مايه‌هاي موزيكال دارد.



سال‌ها دنبال اين نمايش بودم


اجراي تئاتر، نيازمند انرژي است كه اين انرژي در من انرژي متراكم شده‌‌اي بود كه از كودكي و نوجواني همراهم بود؛ از همان وقتي كه همراه برادرم (منوچهر) كه در اصفهان تئاتر بازي مي‌كرد مي‌رفتم پشت صحنه و در پشت صحنه تئاتر وول مي‌خوردم. بعدها كه پايم به سينما باز شد و جاي پايي پيدا كردم، هميشه دوست داشتم براي يك‌بار هم شده تئاتر را تجربه كنم اما هيچ‌وقت اين موقعيت پيش نيامد تا وقتي كه نمايش «خرده خانم» را خواندم. براي كار تئاتر دنبال متن خاصي نبودم فقط مي‌‌خواستم متن، من را درگير كند و انرژي ساخت را به من بدهد تا اين‌كه خرده خانم اصغر عبدالهي را خواندم. من با اصغر فيلمنامه‌هاي زيادي كار كرده‌ايم و دوستي ديرينه اي داريم، اصغر عبدالهي متن را براي دل خودش نوشته بود و قصد داشت آن را چاپ كند. اين متن، من را درگير كرد و احساس كردم همان نمايشنامه‌اي است كه سال‌ها به دنبالش بودم و مي‌توانست جايي باشد براي تخليه تمام انرژي‌هاي متراكم شده اين سال‌ها.



آرزوي ديرينه


هيچ كاري را با تصميم قبلي انجام نداده‌ام بلكه خودش به وجود مي‌آيد، مثل فيلم «اتوبوس شب». ما داشتيم با خانم فرشچي يك فيلمنامه ديگر كار مي‌كرديم بعد به‌طور اتفاقي يك قصه كوتاه خواندم و چنان توجهم را جلب كرد كه آن فيلمنامه را رها كردم و به ساخت اتوبوس شب مشغول شدم يا همين تئاتر خرده خانم، من باز هم در حال انجام كار ديگري بودم كه اين نمايشنامه را خواندم و خيلي به دلم نشست. اين آرزوي ديرينه را در 16سالگي به انجام برسانم .



چرا از ستاره‌ها استفاده نكردم


اول تصميم داشتم از بازيگران چهره استفاده كنم، حتي‌ سراغ‌شان هم رفتم اما به دليل اين‌كه وقت نداشتند و هركدام درگير كارهاي ديگر بودند، نشد. با توجه به اين‌كه بازيگران جوان با استعداد زيادي هستند كه مي‌توانند بازي‌هاي خوب ارائه دهند، تنها از خانم‌ آدينه به عنوان چهره و البته نقش اصلي استفاده كرديم. سابقه خانم آدينه در تئاتر بيشتر از سابقه من در سينماست، در اين نقش سرتاسر اجرا روي صحنه هستند و نقش سياه نمايش را دارند كه خيلي نقش سنگيني است و فكر كردم تنها از عهده خانم‌ آدينه برمي‌آيد.



http://www.bartarinha.ir/files/fa/news/1390/5/23/24622_797.jpg


خسرو شكيبايي بي‌نظير بود


«غيرقابل رقابت بود و رقيب هيچ‌كس نبود»؛ به معناي واقعي غيرقابل رقابت بود و درعين حال خود را رقيب هيچ‌كس نمي‌دانست و همه را همكار خودش به‌شمار مي‌آورد. احساس مسئوليت بي‌نظيري داشت كه متاسفانه اين روحيه در بازيگرهاي جوان كمتر پيدا مي‌شود.



تفاوت‌هاي محمدرضا فروتن و مهدي باقربيگي


نبايد محمدرضا فروتن و مهدي باقربيگي را با هم مقايسه كرد. آقاي فروتن جواني بود كه هم تحصيل‌كرده بود و هم دوره بازيگري ديده بود و نبايد با مهدي باقربيگي كه نوجوان بود مقايسه شود. بچه‌ها غريزي بازي مي‌كنند و وقتي به سن بلوغ مي‌رسند و به آگاهي مي‌رسند، ممكن است اصلا نتوانند بازي كنند كما اين‌كه با مهدي بعد از گذشت يك سال از قصه‌هاي مجيد، فيلم «نان و شعر» را كار كرديم و اصلا موفق نبود. نه به دليل اين‌كه مهدي خوب نبود، بلكه به اين دليل كه شيريني كودكي را ديگر نداشت و برعكس گوشت تلخي بلوغ به سراغش آمده بود اما مهدي در دوره‌هاي بعد باز هم توانست خوب بازي كند و باز هم در سال‌هاي بعد در اپيزودي از پرانتزباز بازي كرد يا در فيلم ديگري كه من تهيه‌كننده بودم و برادرم (مهرداد)، كارگردان بود، توانست خيلي خوب بازي كند.



بدون گلاب آدينه اين تئاتر در نمي‌آمد


اين كار اولين تجربه كارگرداني تئاتر براي من است و البته بسياري از چيزها را نمي‌دانستم. در اين كار، 2شانس بزرگ داشتم. اولين شانس من دستيارم بهرام تشكر است كه كارگردان تئاتر است و كمك بزرگي براي من بود و شانس بزرگ‌ترم حضور گلاب آدينه است كه خود استاد تئاتر است و بسياري از مشكلات كار را براي من آسان كرد و درواقع حكم مشاور مرا داشت. بايد بگويم: «بدون گلاب آدينه،‌ اين تئاتر اين‌گونه كه الان هست به اجرا نمي‌رسيد.»



http://www.bartarinha.ir/files/fa/news/1390/5/23/24623_210.jpg


گلاب آدينه: براي اين نمايش بدوبدو آمدم


گلاب آدينه ديگر نيازي به معرفي ندارد اما جالب است، بازيگر مطرحي كه در سينما و تلويزيون به شهرت،‌ محبوبيت و جوايز بسياري دست يافته هنوز تاكيد دارد كه انتخاب اولش تئاتر است



انتخاب اول


من عاشق تئاتر هستم و از بين سينما و تلويزيون و تئاتر هميشه انتخاب اولم مشخص است: تئاتر، تئاتر، تئاتر اگر سرصحنه فيلمبرداري نباشم،‌ در هرحالي، به تماشاي تئاتر مي‌روم و تلاش مي‌كنم همه تئاترهاي خوب روي صحنه را ببينم. همين‌جا هم به جوانان مي‌گويم كه به دنبال آنچه كه دوست داريد عاشقانه برويد و از هيچ مانعي نترسيد.



هرجا از من نظر خواستند گفتم


آقاي پوراحمد با دوستان ديگري تماس گرفته بودند و هركدام به دلايلي نتوانسته بودند كه در اين كار حضور داشته باشند و درنهايت قرعه به نام من افتاد. من هم چون سابقه همكاري و دوستي خانوادگي با آقاي پوراحمد داشتم با كمال ميل و اشتياق دوان دوان به اين تئاتر آمدم و در اين تئاتر هم هرجايي كه از من نظر خواستند، نظر خودم را بيان كرده و سعي كردم حضوري فعال داشته باشم.


كيومرث پوراحمد: سابقه خانم آدينه در تئاتر بيشتر از سابقه من در سينماست، در اين نقش سرتاسر اجرا روي صحنه هستند و نقش سياه نمايش را دارند كه خيلي نقش سنگيني است و فكر كردم تنها از عهده خانم‌ آدينه برمي‌آيد



http://www.bartarinha.ir/files/fa/news/1390/5/23/24624_767.jpg


فرزين محدث: آقاي پوراحمد هركاري به من پيشنهاد مي‌دادند قبول مي‌كردم


فرزين محدث در تئاتر، بازيگر شناخته شده‌‌اي است اما اكثر علاقه‌مندان او را با نقش‌هايش در مجموعه «پرانتز باز» در تلويزيون و «شاعر زباله‌ها» در سينما مي‌شناسند. اين بازيگر جوان يكي از بازيگران اصلي تئاتر «خرده خانم» است.

من در 2 نقش اسفندماه آقاي پوراحمد به من گفتند كه مي‌خواهند تئاتري كار كنند و نقش كوتاه مليجك را براي من دارند. خيلي خوشحال شدم چون به لحاظ وجه هنري هر بازيگري دوست دارد با آقاي پوراحمد كار كند اما دليل ديگر خوشحال شدنم خصوصيات اخلاقي ايشان است كه حتي اگر به من مي‌گفتند در پشت صحنه به من كمك كن اين كار را با جان و دل انجام مي‌دادم. از اواسط ارديبهشت‌ماه تمرين‌ها را شروع كرديم و بعد يك نقش ديگر هم به من داده شد كه نقش يك مطرب بود و من حالا 2 نقش را بازي مي‌كنم.

هردو بين تئاتر و سينما فرق نمي‌گذارم و هيچ‌كدام را برتر از آن يكي نمي‌دانم. هركدام زيبايي‌هاي خاص خودش را دارد. تئاتر فقط مخاطب خاص دارد و تلويزيون مخاطب عام، سينما در اين وسط قرار دارد اما براي من هر نقشي كه خوب باشد مهم است. يعني پيشنهاد خوب در هركدام باشد قبول مي‌كنم.



فريدون محرابي: تئاتر تداومي دارد كه سينما ندارد


فريدون محرابي كه او را با نقشش در مجموعه «مدار صفردرجه» مي‌شناسيد سابقه زيادي در تئاتر دارد. اين بازيگر خوش‌صدا در مجموعه‌هاي «خانه بي‌پرده» و «مرگ تدريجي» نيز بازي كرده است



شبي كه ناصرالدين شاه ترور مي‌شود


موضوع اين تئاتر برمي‌گردد به شبي كه در آن ناصرالدين شاه ترور مي‌شود. فرداي آن شب، اتفاقات خاصي در خانه سرتيپي مي‌افتد. من در اين نمايش، ميرزايي هستم كه تمام اختيارات اين خانه در دست اوست و بقيه ماجراها را هم لو نمي‌دهم. براي من بازي در نقشي كه دوست دارم مهم است و به عقيده من تئاتر و سينما از هم جدا نيستند. كما اين‌كه اين روزها بازيگرهايي كه در سينما هستند، در تئاتر هم ديده مي‌شوند و همين‌طور بالعكس كه از ديد من اين اتفاق، اتفاق خوبي است.



تفاوت سينما و تئاتر


براي من تداومي كه تئاتر دارد، جذاب است زيرا در سينما همين قطع شدن‌ها به نوعي روي حس بازيگر تاثير مي‌گذارد. اولين‌بار بود كه با آقاي پوراحمد كار مي‌كردم كه برايم فوق‌العاده خوشايند و تجربه بسيار عالي براي من بود. كار در يك گروه صميمي و پركار، اتفاق تئاتري خوبي براي من بود و از حضور در آن خوشحالم.

اختصاصی مجله اینترنتی برترین ها Bartarinha.ir