shirin71
08-27-2011, 05:32 PM
از معماری ایرانی تا معماری روکوکو
«درونگرایی» یکی از باورهای مردم ایران زندگی شخصی و حرمت آن بوده که این امر به گونهای معماری ایران را درونگرا ساخته است. معماران ایرانی با ساماندهی اندامهای ساختمان در گرداگرد یک یا چند میانسرا، ساختمان را از جهان بیرون جدا میکردند و تنها یک هشتی این دو را به هم پیوند میداد. ، «پرهیز از بیهودگی» در معماری ایران تلاش میشده کار بیهوده انجام نشود و از اسراف پرهیز میکردند. ، «مردممحوری» مردممحوری به معنای رعایت تناسب میان اندامهای ساختمانی با اندامهای انسان و توجه به نیازهای او در کار ساختمانسازی است. در ایران هم مثل مکانهای دیگر، معماری هنری وابسته به زندگی است. معمار ایرانی بلندای درگاه را به اندازه بالای مردم میگرفته و روزن و روشندان را چنان میآراسته که فروغ خورشید و پرتو ماه را به اندازه دلخواه به درون سرا میآورد. پهنای اتاق خواب به اندازه یک بستر است و افراز طاقچه به اندازهای است که نشسته و ایستاده به آسانی در دسترس باشد و از طرفی تالار که مخصوص مهمان است به اندازهای پهناور و باشکوه بوده که شایسته پذیرایی باشد. ، «خودبسندگی» معماران ایرانی تلاش میکردند مصالح مورد نیاز خود را از نزدیکترین نقاط ممکن بهدست آورند و ساختمانها را چنان میساختند که نیازمند به مصالح جاهای دیگر نباشد و تنها به خود اکتفا کنند. به این ترتیب کار ساختوساز با شتاب بیشتری انجام میشد و ساختمان با طبیعت پیرامون خود سازگارتر بود و هنگام بازسازی و نوسازی نیز همیشه مصالح در دسترس است. و «نیارش» نیارش به دانش ایستایی، فن ساختمان و مصالحشناسی گفته میشود. معماران به نیارش ساختمان بسیار توجه میکردند و آن را از زیبایی جدا نمیدانستند. آنها به تجربه به اندازههایی برای پوششها و دهانهها و جرزها دست یافته بودند که همه بر پایه نیارش به دست آمده بود. می باشه استفاده شده.
«درونگرایی» یکی از باورهای مردم ایران زندگی شخصی و حرمت آن بوده که این امر به گونهای معماری ایران را درونگرا ساخته است. معماران ایرانی با ساماندهی اندامهای ساختمان در گرداگرد یک یا چند میانسرا، ساختمان را از جهان بیرون جدا میکردند و تنها یک هشتی این دو را به هم پیوند میداد. ، «پرهیز از بیهودگی» در معماری ایران تلاش میشده کار بیهوده انجام نشود و از اسراف پرهیز میکردند. ، «مردممحوری» مردممحوری به معنای رعایت تناسب میان اندامهای ساختمانی با اندامهای انسان و توجه به نیازهای او در کار ساختمانسازی است. در ایران هم مثل مکانهای دیگر، معماری هنری وابسته به زندگی است. معمار ایرانی بلندای درگاه را به اندازه بالای مردم میگرفته و روزن و روشندان را چنان میآراسته که فروغ خورشید و پرتو ماه را به اندازه دلخواه به درون سرا میآورد. پهنای اتاق خواب به اندازه یک بستر است و افراز طاقچه به اندازهای است که نشسته و ایستاده به آسانی در دسترس باشد و از طرفی تالار که مخصوص مهمان است به اندازهای پهناور و باشکوه بوده که شایسته پذیرایی باشد. ، «خودبسندگی» معماران ایرانی تلاش میکردند مصالح مورد نیاز خود را از نزدیکترین نقاط ممکن بهدست آورند و ساختمانها را چنان میساختند که نیازمند به مصالح جاهای دیگر نباشد و تنها به خود اکتفا کنند. به این ترتیب کار ساختوساز با شتاب بیشتری انجام میشد و ساختمان با طبیعت پیرامون خود سازگارتر بود و هنگام بازسازی و نوسازی نیز همیشه مصالح در دسترس است. و «نیارش» نیارش به دانش ایستایی، فن ساختمان و مصالحشناسی گفته میشود. معماران به نیارش ساختمان بسیار توجه میکردند و آن را از زیبایی جدا نمیدانستند. آنها به تجربه به اندازههایی برای پوششها و دهانهها و جرزها دست یافته بودند که همه بر پایه نیارش به دست آمده بود. می باشه استفاده شده.