M.A.H.S.A
08-26-2011, 07:55 PM
چكیده
یکی از بزرگترین چالشهای کارآفرینان و شاید مهمترین مانع آنها برای راهاندازی کسبوکارشان، کمبود منابع مالی برای تامین نیازهای سرمایهای است. این مقاله با فهرست كردن روشهای گوناگون تامین مالی تلاش دارد به معرفی جامعی از این منابع پرداخته و توانمندیها و نارساییهای هر روش را تا حد امکان به طور مشروح معرفی كند. شایان ذکر است که گرچه برخی از منابع تامین مالی که در این مقاله معرفی خواهند شد، تاکنون در ایران رایج نبوده است، اما ذکر آنها میتواند چشمانداز روشنی را برای استفاده از این ابزارها فراهم سازد و فعالان عرصههای مختلف را از ماهیت آنها آگاه سازد.
مقدمه
به دست آوردن وجوه مورد نیاز برای راهاندازی کسبوکارها، همواره به عنوان یک چالش برای کارآفرینان مطرح بوده است. فرایند به دست آوردن وجوه مورد نیاز ممکن است ماهها به طول انجامد و کارآفرینان را از حرفه مدیریت کسبوکارها منصرف كند. از سوی دیگر، بدون تامین مالی کافی، کسبوکارهای نوپا هرگز به موفقیت نخواهند رسید. کمبود سرمایهگذاری عاملی موثر در شکست بسیاری از کسبوکارهاست، با این حال به دلیل نرخ بالای مرگ و میر کسبوکارهای کوچک جدید، موسسات مالی تمایل چندانی به قرض دادن وجوه یا سرمایهگذاری در آنها ندارند. فقدان سرمایه کافی، کسبوکار نوپا را با رها ساختن بر بنیان مالی ضعیف، مستعد شکست خواهد كرد.
سرمایهای که کارآفرینان برای راهاندازی کسبوکارهایشان نیاز دارند، کاملا همراه با ریسک است، چرا که سرمایهگذاران در این کسبوکارهای نوپا در قبال امکان دستیابی به پاداشهای چشمگیر (سودسرمایهای) باید برای احتمال از دست دادن کل سرمایه تزریق شده خود آماده باشند.
منابع تامین مالی کارآفرینان
طیف گستردهای از منابع تامین مالی (با امکانپذیری و هزینههای گوناگون)، در دسترس کارآفرینان قرار دارد و روشهای متفاوتی برای طبقهبندی آنها پیشنهاد شده است.در یک طبقهبندی از این منابع، دیکینز و فریل (2003) منابع مالی شرکتهای کارآفرینی را به دو دسته درونی و برونی بخشبندی كردهاند. [3] در گزارشی که توسط شرکت مالی «امکو» ارائه شده است، منابع مالی به سه دسته منابع سهام (حقوق صاحبان سهام)، منابع بدهی (استقراض) و دیگر منابع دستهبندی شده بودند.[8] در یک تقسیمبندی دیگر، کاردلو (1999) منابع مالی در دسترس کارآفرینان را به دو دسته تقسیم كرده است: منابع غیررسمی و منابع رسمی. [2] در این مقاله با تلفیق تقسیمبندیهای فوق، منابع به چهار دسته تقسیم شده است. این چهار دسته عبارتند از:
- منابع خصوصی تامین مالی؛
- منابع تامین مالی از طریق بدهی (استقراض)؛
- منابع تامین مالی از طریق سرمایه (حقوق صاحبان سهام)؛
- منابع داخلی تامین مالی.
در ادامه هر یک از این منابع به گونهای تفصیلی مورد بحث قرار خواهد گرفت.
1- منابع خصوصی تامین مالی:
اولین منبعی که کارآفرینان جهت تامین وجوه موردنیاز برای راهاندازی کسبوکارهایشان، به آن رجوع میکنند، منابع خصوصی است. برای این گروه محاسبات ریسک و بازده، به مانند دیگر گروههادارای اولویت نخست نیست.
- منابع شخصی (پس اندازهای شخصی):
نخستین جایی که یک کارآفرین در جستجوی پول به سراغ آن میرود، منابع مالی شخصی اوست. این منبع ارزانترین منبع مالی در دسترس است. ظاهرا کارآفرینان منافع خودکفایی را مشاهده نمودهاند، بهطوریکه رایجترین منبع تامین وجوه سرمایهای که برای کسبوکارهای کوچک به کار میرود، از محل صندوق شخصی کارآفرینان تامین میشود.
- دوستان و بستگان:
پس از صرف وجوه شخصی، کارآفرین به دوستان و بستگانی روی میآورد که ممکن است تمایل داشته باشند تا در کسبوکار او سرمایهگذاری کنند. به دلیل روابط آنها با کارآفرین، احتمال زیادی وجود دارد که این افراد سرمایهگذاری كنند. آنها اغلب صبورتر از دیگر سرمایهگذاران هستند. با وجود این انتظارات غیرواقعگرایانه یا ریسکهای درست درکنشده، از خطرهای این سرمایهگذاریهای خانوادگی است. برای پرهیز از چنین مسائلی کارآفرینان باید صادقانه فرصت سرمایهگذاری و ریسکهای آن را معرفی کنند تا در صورت شکست، دوستان و بستگان را با خود بیگانه نسازند. [10]
2 - منابع تامین مالی از طریق بدهی (استقراض)
تامین مالی از طریق بدهی شامل وجوهی است که مالکان کسبوکارهای کوچک استقراض كردهاند و باید به همراه بهره آن را بازپرداخت کنند. بسیاری ازکارآفرینان به نوعی از سرمایه ناشی از بدهی (استقراض) برای راهاندازی شرکتهای خود بهره میبرند. اگرچه وجوه قرض گرفته شده به کارآفرین این اجازه را میدهد که مالکیت کامل شرکت را در اختیار داشته باشد، با این حال او باید بدهی ایجاد شده در ترازنامه را تعهد كند و به همین ترتیب آن را به همراه بهره متعلق به آن، در آینده بازپرداخت كند. افزون بر این، به دلیل ریسک بیشتر کسبوکارهای کوچک، آنها باید نرخ بهره بیشتری را نیز پرداخت كنند. با وجود این، هزینههای تامین مالی از طریق استقراض اغلب پایینتر از تامین مالی از طریق سهام بوده و برخلاف تامین مالی از طریق سهام متضمن رقیق شدن مالکیت کارآفرینان در شرکت نیست.
کارآفرین که بر جستجوی تامین مالی از طریق استقراض است، به سرعت با دامنه گستردهای از گزینههای اعتباری روبرو میشود. در ادامه منابع تامین مالی از طریق بدهی (استقراض) مرور خواهد شد.
- بانکهای تجاری
بانکهای تجاری بیشترین تعداد و بیشترین تنوع وامهای کسبوکارهای کوچک را ارائه میکنند. مالکان کسبوکارها، بانکها را به عنوان اولین قرضدهندگان مدنظر قرار میدهند. بانکها غالبا در فعالیتهای اعطای وام خود محافظهکارانه عمل میکنند و ترجیح میدهند تا در هنگام تخصیص وامهای خود به کسبوکارهای کوچک، آنها را به شرکتهای درحال فعالیت اعطا كنند تا به یک شرکت نوپای با ریسک بالا. چنانچه بانکی در اعطای وام خود به یک شرکت دچار اشتباه شود، ترجیح میدهد که جریان وجوه نقد کافی برای بازپرداخت وام موجود باشد. نخستین پرسشی که هنگام ارزیابی طرح کسبوکار کارآفرینان در ذهن بیشتر بانکداران نقش میبندد این است که «آیا این کسبوکار قادر به ایجاد وجوه نقد کافی برای بازپرداخت وامی هست که دریافت كرده است ؟» گرچه بانکها برای تضمین وامهایشان بر وثیقه متکی هستند ولی آنچه بازپرداخت وام را در موعد مقرر تضمین میکند جریان نقد کافی شرکت است. از سوی دیگر، تهیه وثایق و راکد گذاردن آن نیز برای شرکتها هزینههایی را در بردارد. [01]
- وام های کوتاهمدت:
وامهای کوتاهمدت که برای کمتر از یکسال در نظر گرفته شدهاند، رایجترین نوع وامهای تجاری اعطاء شده به بنگاههای کوچک است. این وجوه نوعا برای پرکردن حساب سرمایه در گردش برای تامین مالی خرید موجودی بیشتر، بالا بردن برونداد (محصول)، تامین مالی فروش اعتباری و یا بهرهگیری از تنزیل نقدی به کار میرود. این وام هنگامی بازپرداخت میشود که موجودی به وجوه نقد تبدیل شود.
- وامهای میانمدت و بلندمدت:
وامهای میانمدت و بلندمدت برای مدت یکسال یا بیشتر ارائه میگردد و معمولا در افزایش سرمایه ثابت به کار میرود. بانکها این وامها را برای راهاندازی و آغاز بهکار یک کسبوکار، ساخت یک کارخانه، خرید املاک و تجهیزات و تامین وجوه برای دیگر سرمایهگذاریهای بلندمدت اعطا میکنند. بازپرداخت این وام معمولا ماهیانه یا فصلی تعیین میشود.
- خطهای اعتباری و اعتبارات اسنادی:
یک خط اعتباری به منظور حفظ جریان نقدی مثبت، وجوه کوتاهمدتی را به شرکت ارائه میکند، سپس هنگامی که در مراحل بعد شرکت توانست مبالغ مورد نظر را به دست آورد، این وام بازپرداخت میگردد. یک مزیت خط اعتباری این است که تا زمانی که وجوه، بازپس گرفته نشود بهرهای به آن تعلق نمیگیرد، در حالی که در زمان نیاز جریان نقدی این خط فورا در دسترس واقع میگردد. [7] اعتبار اسنادی نیز میتواند در هنگام معامله با یک توزیعکننده جدید که ممکن است از نظر اعتباری شرکت دارای تضمین کافی نباشد، به کار گرفته شود. در چنین زمانی بانک میتواند با ارائه یک اعتبار اسنادی، پرداخت به شرکت را ضمانت كند. [7]
- وامدهندگان به پشتوانه دارایی (وام رهنی):
وامدهندگان به پشتوانه دارایی، این امکان را برای کسبوکارهای کوچک فراهم میسازند تا وجوهی را از طریق وثیقه گذاردن داراییهای بعضا بیکار خود (حسابهای دریافتنی، موجودیها، تجهیزات ثابت و...) قرض بگیرند. حتی شرکتهای غیرسودده که صورتهای مالی آنها نمیتواند متصدیان وام را برای پرداخت وامهای رایج متقاعد کند، میتوانند وامهای با پشتوانه دارایی را دریافت کنند. چنین شرکتهایی که جریان نقدی ضعیف دارند اما از لحاظ دارایی غنی هستند از این طریق میتوانند از داراییهای نابهرهور خود برای تامین مالی توسعه شرکت و یا عبور از بحرانهای مالی استفاده كنند.
- اعتبار تجاری:
فروشندگان و عرضهكنندگان معمولاً خرید مواد اولیه و قطعات شرکتها را به مدت 30 تا 90 روز یا بیشتر با نرخ بهره معین تامین مالی میكنند.
- عرضهكنندگان تجهیزات:
بیشتر فروشندگان تجهیزات از طریق ارائه تسهیلات خرید، مالكان کسبوکارها را تشویق میكنند تا تجهیزات مورد نیاز خود را از آنان خریداری كنند. این روش تامین مالی تا حدود زیادی مشابه اعتبار تجاری است. معمولاً فروشندگان تجهیزات، یك شرایط اعتباری منطقی با پرداخت منصفانه كه در طول عمر تجهیزات به طورمتعادل تقسیط شده باشد را پیشنهاد میكنند.
- شرکتهای تامین مالی تجاری:
شرکتهای تامین مالی تجاری انواع مشابهی از وامهای بانکی را در اختیار قرار میگذارند و معمولاً ریسك بیشتری را نیز نسبت به رقیبان محافظهكارشان، در پرتفوی وامهایشان تقبل میكنند. این شرکتها معمولاَ گزینههای اعتباری بسیاری را همانند بانکهای تجاری پیشنهاد میكنند، با وجود این به دلیل اینكه وامهای آنها دربردارنده ریسك بیشتری است، شرکتهای تامین مالی تجاری نرخ بهره بیشتری را نسبت به بانکهای تجاری درخواست میكنند.
- مؤسسات وام و پسانداز:(S&Ls)
تخصص موسسات وام و پسانداز در ارائه وامهایی برای داراییهای واقعی است. علاوه بر نقش سنتی آنها در ارائه وامهای رهنی برای مسکن، این موسسات منابع مالی را برای داراییهای تجاری و صنعتی نیز ارائه میكنند. در یك وام نوعی تجاری یا صنعتی، مؤسسات وام و پسانداز تا 80 درصد از ارزش دارایی را با برنامه زمانی بازپرداخت تا 30 سال قرض خواهند داد.
کارگزاریها:
در برخی کشورها کارگزاریها نیز در زمره شرکتهای وامدهنده جای میگیرند و بسیاری از آنها وامهایی را در نرخهای کمتر از نرخ بهره بانکی به مشتریانشان ارائه میدهند. این وامهای پوششی، نرخهای بهره کمتری دارند، چراکه از پشتیبانی وثیقههایی - سهام و اوراق قرضه موجود در پرتفولیوی مشتری- برخوردارند که باکیفیت و باتوان نقدشوندگی بالا هستند. نرخ بهره تعیین شده بستگی به نرخی دارد که کارگزار خود برای وام گرفتن آن مبالغ پرداخته است.
- شرکتهای بیمه:
در دیگر کشورها برای بسیاری از كارآفرینان، شرکتهای بیمه عمر میتوانند منبع مهم دستیابی به سرمایه کسبوکار تلقی شوند. شرکتهای بیمه دو نوع اساسی وام را ارائه میكنند. وامهای بیمهنامهای و وامهای رهنی. وامهای بیمهنامهای بر پایه مبالغی ایجاد شده است كه از طریق حق بیمه پرداخت میشود. این وامها توسط بهترین نوع وثیقهها تضمین میشوند (پول نقدی كه مالك کسبوکار قبلاً و از طریق حق بیمه پرداخته است). اساساً شركت بیمه پول شخص كارآفرین را به خود او قرض میدهد و به دلیل آنكه قاعدتا با هیچ ریسك نكولی مواجه نمیشود، این وامها در نرخ بهرههای مطلوب ارائه میشوند. شرکتهای بیمه همچنین وامهای رهنی بلندمدتی را برای خرید داراییهای واقعی ارائه كردهاند. این نوع وامها بر پایه ارزش دارایی واقعی خریداری شده، قرار گرفتهاند. شرکتهای بیمه تا 75 یا 80 درصد از ارزش املاك و مستغلات را پوشش میدهند و به شركت اجازه میدهند تا جدول زمانی بازپرداخت بیش از 25 یا 30 سال را بر عهده گیرد.
- اتحادیههای اعتباری :
اتحادیههای اعتباری كه تحت مالكیت اعضای خود قرار دارند، شناختهشدهترین مؤسسات برای ارائه وامهای مصرفی و خودرو به شمار میروند. با وجود این اكنون بسیاری از آنها خواهان آن هستند كه وجوهی را برای راهاندازی کسبوکارها به اعضای خود قرض دهند. اتحادیههای اعتباری وام خود را به هر شخصی ارائه نمیدهند، بلكه جهت واجدالشرایط شدن برای دریافت وام، یك كارآفرین میبایستی به عضویت یك اتحادیه اعتباری درآید.
- اوراق قرضه
اوراق قرضه غالباً به عنوان منبع شناخته شده تامین مالی برای شرکتهای بزرگ محسوب میشوند. گرچه کسبوکارهای كوچكتر كاندیدای مناسبی برای صدور اوراق قرضه نیستند، با وجود این برخی از شرکتهای كوچك هنگامی كه با پاسخ منفی دیگر قرضدهندگان مواجه میشوند، اوراق قرضه را منبعی مناسب برای تامین وجوه مورد نیاز خود مییابند.
- عرضههای خصوصی:
فرایندی است که طی آن شرکت برای استقراض و صدور اسناد تعهدآور تنها به معدودی از وامدهندگان ـ معمولاً شرکتهای بیمه یا صندوقهای بازنشستگی ـ روی میآورد و استقراض از طریق انتشار عام اوراق انجام نمیگیرد. بدهی عرضه خصوصی پیوندی است میان یك وام معمولی و اوراق قرضه، چرا که به صورت بالذات یك اوراق قرضه محسوب میشود اما شرایط آن به مانند وام به نیازهای فردی قرض گیرنده بستگی دارد. اوراق بهاداری که به عرضه خصوصی تبدیل شده است، چندین مزیت را نسبت به وامهای عادی بانكی داراست که از جمله آنها میتوان به نرخ بهره ثابت، سررسید بلندمدتتر، محدودیتهای كمتر و نهایتا ریسكپذیری بیشتر سرمایهگذاران خصوصی اشاره كرد. [10]
- كمكهای دولتی:
در بسیاری از كشورها، دولتها برای كمك به كارآفرینان در راهاندازی کسبوکارهای نوپا و یا در حال رشدشان، تسهیلاتی را با نرخ بهره پائین یا بازپرداخت بلندمدت اعطا میكنند. بنا به مقتضیات مکانی، در این بخش به سازمانها و نهادهای گوناگونی که در ایران، گزینههایی از این نوع منابع مالی را در اختیار کارآفرینان میگذارند، اشاره میشود. [4]
1 -صندوق حمایت از فرصتهای شغلی؛
2 -صندوق تعاون كشور؛
3 -دفتر همكاریهای ریاست جمهوری؛
4 -بانك كشاورزی؛
5-سازمان همیاری اشتغال جهاد دانشگاهی؛
6 -سازمان صنایع كوچك؛
7-سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران؛
8 -شركت شهركهای صنعتی ایران؛
9 -سازمان ملی جوانان؛
01- وزارت صنایع؛
11- سازمان مدیریت و برنامه ریزی.
3 - منابع تامین مالی از طریق سرمایه (حقوق صاحبان سهام )
اتکاء صرف بر بدهی و استقراض برای تامین مالی راهاندازی و یا رشد و توسعه شرکت، ممکن است مشکلات بیشماری را به وجود آورد. سرمایه به دست آمده از استقراض، سرمایه صبوری نیست. مدت زمان وامهای آن به ندرت از 3 تا 5 سال فراتر میرود. از سوی دیگر سرمایه ناشی از بدهی (استقراض)، سرمایه متعهدی نیست. بدهی بازپرداختهای دورهای بهره (فرع وام) و پرداخت نهایی اصل وام را ایجاب میكند. این عامل باعث میشود که در هنگام افت فروش یا دیگر فشارهایی که بر روی سودآوری و به ویژه بر روی جریان نقدی وارد میشود، شرکت در معرض تهدید قرار بگیرد. در چنین مواقعی که شرکت از بازپرداختهای بدهیاش ناتوان میشود، بانکها ممکن است به عنوان آخرین راهچاره داراییها را به مالکیت خود درآورند و یا شرکت را مجبور به انحلال سازند. به همین دلیل صاحب نظران توصیه میکنند که برای شرکتها یا دستکم شرکتهای با پتانسیل رشد بالا، سرمایههای ریسکی متعهد و صبور که بازدهی آن پس از موفقیت قریبالوقوع شرکت پرداخت میگردد، مناسبترین انتخاب خواهند بود. اینگونه منابع مالی برای کسبوکارهای جدید مطلوب محسوب میشوند، چراکه این منابع عمدتا بر چشمانداز آتی شرکت تمرکز میکنند، در حالی که بانکها اغلب عملکرد گذشته شرکت را به عنوان معیار اصلی مدنظر قرار میدهند.
در تامین مالی از طریق سرمایه (سهام)، سرمایهگذار مالک شرکت میشود. در این روش ضمن اینکه ریسک تقسیم میشود، عایدات بالقوه آن نیز تقسیم میگردد. برخی از منابع رایج تامین سرمایه از طریق سهام را در این بخش مرور میکنیم.
- فرشتگان کسبوکار:
این اصطلاح برای توصیف سرمایهگذارانی بهکار میرود که سرمایه اولیه شرکتهای پرریسک که در مرحله آغازین قرار دارند را فراهم میسازند. فرشتگان کسبوکار، افراد ثروتمندی هستند که سرمایهگذاری مستقیمی را در شرکتهایی که در ابتدای راه هستند و هنوز قیمتی برای آنها تعیین نشده است، انجام میدهند. این در حالی است که هیچگونه ارتباط خویشاوندی نیز با کارآفرین ندارند. در اغلب موارد فرشتگان کسبوکار در جستجوی فعالیتهایی هستند که درباره آن تاحدودی چیزهایی را بدانند و بیشتر انتظار دارند تا دانش، تجربه و انرژیشان را همانند پولشان، در یک شرکت سرمایهگذاری کنند. [10] فرشتگان کسبوکار شکاف تامین مالی موجود میان سرمایههای به دست آمده از منابع خصوصی و مرحلهای که سرمایهگذاران مخاطرهپذیر نهادی تمایل به سرمایهگذاری خواهند داشت را پر میکنند. [6]
- شرکا:
یک کارآفرین میتواند برای گسترش سرمایه کسبوکار پیشنهادی، شریکی را انتخاب کند. دو نوع اصلی از شرکا وجود دارد: 1) شرکای کلی (عمومی)1، که شخصا مسئول کل بدهیهای کسبوکار هستند و 2) شرکای محدود،که مسئولیت محدود آنها، داراییهایشان را از ادعای اعتباردهندگان و بستانکاران شرکت محفوظ نگه میدارد.
- شرکتهای سهامی بزرگ:
بسیاری از شرکتهای بزرگ در سراسر دنیا (مانند Intel )، صندوقهای سرمایهگذاری مخاطرهپذیرشان را برای تامین مالی پروژههایی همراه با کسبوکارهای کوچک ایجاد كردهاند. هدف از این سرمایهگذاریها، بیشتر پیگیری اهداف استراتژیك شركت است (همانند دستیابی به فناوری نوین)، تا اینکه صرفا دستیابی به منافع مالی حاصل از آن مدنظر باشد. [01]
- شرکتهای سرمایهگذاری مخاطرهپذیر:
شرکتهای سرمایهگذاری مخاطرهپذیر، شرکتهای خصوصی و سودطلبی هستند كه سرمایه خود را در فعالیتهای پرریسک یا نوپا سرمایهگذاری میكنند. سرمایهگذاری مخاطرهپذیر میتواند سرمایهگذاری در شرکتهایی تعریف شود كه هنوز قیمتی برای آنها تعیین نشده است و دارای پتانسیل رشد چشمگیری هستند. [3] در تعریفی دیگر سرمایهگذاری مخاطرهپذیر نوعی سرمایهگذاری بلندمدت با ریسك ارزشگذاری نشده در سهام شرکتهای جدید معرفی شده است كه پاداش آن عبارت است از سود سرمایهای (افزایش قیمت سهام) محتمل به علاوه بازده نقدی حاصل از سود تقسیمی سهام [9] بازده ناشی از سودسرمایه آن با ریسک مازاد و غیرنقدینه بودن (توان نقدشوندگی پایین) سرمایهگذاری همراه است که نمیتواند در طول مدت تعهد به کسبوکار آزادانه مورد مبادله قرار گیرد. [3]
بیش از یك سوم از سرمایهگذاریهای سرمایهگذاران مخاطرهپذیر منتج به شكست و زیان میشود. سرمایهگذاران مخاطرهپذیر غالباًدر شرکتهایی سرمایهگذاری میكنند كه هنوز هیچگونه درآمدی را ایجاد نكردهاند و محصولی را در جریان تولید ندارند و از یك تیم كامل مدیریتی و با تجربه نیز بهرهمند نیستند. [1]
میسون و هریسون (1999) معتقدند «هدف سرمایهگذاران مخاطرهپذیر به جای آنكه معطوف به بهره و یا درآمد حاصل از سود تقسیمی باشد، به دست آوردن بازده بالای سرمایهگذاری در قالب سودسرمایهای است كه از طریق خروج از سرمایهگذاری حاصل میشود و این خروج عموماً از مسیر عرضه عمومی اولیه (IPO) انجام میگیرد.» [5]
- عرضه عمومی سهام (عمومی شدن):
در مراحل پسین تامین مالی، کارآفرینان میتوانند از طریق فروش سهام شرکتهایشان به عموم سرمایهگذاران، به یک شرکت عمومی (سهامی عام) تبدیل شوند. این روش یک روش کارا برای دستیابی به سرمایه موردنیاز است، اما مستلزم فرایندی هزینهزا و زمانبر است. عمومی شدن برای هر کسبوکار کوچکی امکانپذیر نیست، و در واقع تنها تعداد کمی از کارآفرینان قادرند تا شرکتهای نوپای خود را عمومی کنند. [01]
- نامنویسی عرضه شرکتهای کوچک : (SCOR)
از آنجایی که در برخی از کشورها مقررات حاکم بر فروش اوراق بهادار شخصی تا حد زیادی محدود شده است، این شیوه تامین مالی، ابزاری را برای فروش سهام عادی به عموم فراهم میكند. شرکتها میتوانند به جای آنکه با مشکلات عرضه عمومی اولیه (IPO) روبرو شوند، سهام عادی خود را در بازار خارج از بورس رسمی (OTC) مورد معامله قرار دهند. [7]
4 - منابع داخلی تامین مالی
یك کسبوکار به نوبه خود ظرفیت ایجاد سرمایه توسط خودش را داراست. این نوع تامین مالی برای هر شرکت كوچكی در دسترس است.
- عاملیت حسابهای دریافتنی :
به جای نگهداری و ثبت فروش اعتباری در دفاتر شركت (كه برخی از این حسابها هیچگاه وصول نمیشود)، یك کسبوکار كوچك میتواند یكجا حسابهای دریافتنی خود را به یك عامل بفروشد. تحت دادوستدی كه به صورت «با رجوع» تنظیم شده باشد، مالك شركت مسئولیت مشتریانی را كه از پرداخت حسابها خودداری كنند، خود بر عهده میگیرد. در دادوستدی كه به صورت «بدون رجوع» تنظیم شده باشد، مالك از مسئولیت جمعآوری آنها فارغ خواهد شد و چنانچه برخی حسابها وصول نشود، عامل دچار زیان خواهد شد. عاملها معمولاً از 06 تا 95 درصد از ارزش اسمی حسابهای دریافتنی یك کسبوکار كوچك را پرداخت میكنند كه این دامنه به موارد مختلفی بستگی دارد.
- اجاره به شرط تملیك یا اجاره (لیزینگ):
امروزه کسبوکارها میتوانند ذاتاً هر نوع داراییای را ـ از فضای اداری گرفته تا تلفن و رایانه و تجهیزات سنگین ـ اجاره كنند. از طریق اجاره داراییهای گرانقیمت، مالك کسبوکار كوچك قادر خواهد بود تا بدون راکد گذاردن سرمایه ارزشمند خود، برای یك دوره زمانی طولانیتر از آنها استفاده كند. به عبارت دیگر مدیر میتواند نیازمندیهای سرمایهای ثابت و بلندمدت کسبوکار را با اجاره تجهیزات و ماشینآلات كاهش دهد، تا حدی كه هیچگونه سرمایهگذاری در داراییهای مستهلك شونده انجام نپذیرد. همچنین شرکت میتواند با اجاره به شرط تملیک داراییهایی همچون زمین نیازهای سرمایهای اولیه خود را کاهش دهد.
- كارتهای اعتباری:
برخی كارآفرینان در صورتی كه از یافتن منابع مالی از محلهای دیگر ناامید باشند، شرکتهایشان را با استفاده از بیدردسرترین منبع تهیه سرمایه راهاندازی میكنند كه این منبع همان كارتهای اعتباری شخصی آنهاست. با قرار دادن هزینههای آغاز به كار و راهاندازی شركت بر روی کارتهای اعتباری، کارآفرینان باید بیش از هر منبع دیگری پرداخت بهره سالیانه را در نظر بگیرند كه این منبع را گران و پرریسک میكند، با وجود این، برخی كارآفرینان گزینه دیگری را پیشرو نخواهند داشت.
- سود انباشته:
در مراحل پسین تامین مالی نظیر مرحله جوانی، رشد یا بلوغ، شرکتها میتوانند از منبع داخلی سود انباشته نیز برای تامین مالی نیازمندیهای مالی خود استفاده كنند. این منبع را میتوان یکی از کمهزینهترین منابع تامین مالی دانست که برای تامین نیازهای بلندمدت و توسعهای شرکت به کار میرود.
افزون بر همه این موارد، یك کسبوکار كوچك میتواند نیازمندیهای سرمایهای خود را با صرفهجویی در هزینههای ممكن به کمترین حد برساند. كارآفرین بایستی شیوههای صرفهجویی در خرج پول را مورد توجه قرار دهد، مواردی نظیر خرید تجهیزات استفاده شده (مستعمل) یا بازیابی شده، تبدیل دارایی شخصی به داراییهای تجاری، تبدیل دارائیهای غیربهرهور به دارائیهای بهرهور و كاهش هزینه در هر جا كه ممكن است. [10]
نتیجهگیری
گرچه برخی از منابع مالی ذکر شده هم اکنون در کشور ما رایج نیستند، با وجود این، با توسعه بازار مالی و ترویج ابزارهای موجود در این بازارها میتوان منابع مالی گوناگونی را برای کارآفرینان و مالکان کسبوکارهای کوچک فراهم آورد. هر چه گستردگی منابع و حق انتخاب کارآفرینان افزایش یابد، آنان قادر خواهند بود راهکارهای اجرایی بیشتری را برای رفع نیازهای مالی و رویارویی با بحرانهای مالی در اختیار داشته باشند. این امر ضمن کاهش ریسکهای مرتبط، امکان گزینش منبعی با کمترین هزینه را مهیا میسازد. همانگونه که در این نوشتار اشاره شد هر یک از این منابع توانمندیها و نارساییهای خاص خود را دارا هستند که کارآفرینان باید با بررسی شرایط، هزینهها و همچنین تحلیل امکانپذیری هر یک از آنها، گزینه بهینه را انتخاب كنند. برای مثال، مشخص شد که گرچه تامین مالی ناشی از بدهی (استقراض) هزینههای کمتری را نسبت به تامین مالی از طریق سرمایه به شرکت تحمیل میکند، اما نمیتواند به عنوان منابع متعهد مورد توجه قرار گیرد. از سوی دیگر، اگرچه منابع مالی ناشی از سرمایه مستلزم پرداخت بهره نیست، ولی میتواند با رقیق كردن مالکیت کارآفرین، توان کنترل وی را در فرایند تصمیمگیریها کاهش دهد.
در پایان یادآوری میگردد که از یک سو منابع مذکور غالبا در چارچوب مراحل اولیه آمادهسازی و رشد شرکتهای نوپا قرار دارند و در مراحل بعدی و هنگامی که شرکت عمومی میشود، ابزارهای متنوع دیگری نیز همانند اختیارهای خرید و فروش، قراردادهای آتی، اوراق قرضه قابل تبدیل به سهم، گواهی خرید و... به کار گرفته میشود. از سوی دیگر، با روند رو به پیشرفت علم مدیریت مالی و افزایش نوآوریها و گسترش روزافزون ابزارهای مالی، بسیاری از منابع و ابزارهای مالی دیگر نیز در حال پیدایش است که این امر گزینههای پیش روی کارآفرینان را بیش از پیش متنوع ساخته و راههای بسیاری را پیش روی آنها میگشاید.
منابع :
1)Barry, C. (1994), “New directions in research on venture capital finance”, Financial Management. Vol.23, no.3
2)Cardullo M.W. (1999), “Technological Entrepreneurship: Enterprise Formation, Financing and Growth”, Research Studies Press.
3)Deakins, David and Freel, Mark (2003), “Entrepreneurship and small firm” McGraw-Hill Publications
4)Job Iran website. Employments Supportive Loans. Accessed on 1 July 2004.
http://www.jobiran.com/job_support/default.htm#6
5)Mason, C. and Harrison, R. (1999) “Venture Capital: rationale, aims and scope”. editorial, Venture Capital, vol. 1, no. 1, pp. 1-46
6)Mason, C. and Harrison, R. (2000), “The size of the informal venture capital market in the United Kingdom” Small Business Economics, vol.15, pp. 137-148
7)Morebusiness.com. “Overview of financing options”. Accessed on 3 July 2004. http://www.morebusiness.com/running_your_business/financing/overview.brc
8)Owens, Thomas. (1990), “Getting Financing in 1990,” EMCO Financial Ltd. Los Angeles; Small Business Report, June 1990, P. 71
9)Wright, M. and Robbie, K. (1998) “Venture capital and private equity: a review and synthesis”, Journal of Business Finance & accounting. Oxford. Vol. 25 no. 5
10)Zimmerer, Thomas W. and Scarborough, Norman M. (1996), “Entrepreneurship and the new venture formation”, Prentice Hall International edition
11)بیگدلو، مهدی، (1383)، ”بررسی منابع گوناگون تامین مالی کارآفرینان”، تهران، مجموعه مقالات اولین همایش ملی صنعت سرمایهگذاری مخاطرهپذیر- دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، مردادماه 1383
مهدی بیگدلو- كارشناس ارشد مدیریت مالی از دانشگاه تهران
مهدی بیگدلو
یکی از بزرگترین چالشهای کارآفرینان و شاید مهمترین مانع آنها برای راهاندازی کسبوکارشان، کمبود منابع مالی برای تامین نیازهای سرمایهای است. این مقاله با فهرست كردن روشهای گوناگون تامین مالی تلاش دارد به معرفی جامعی از این منابع پرداخته و توانمندیها و نارساییهای هر روش را تا حد امکان به طور مشروح معرفی كند. شایان ذکر است که گرچه برخی از منابع تامین مالی که در این مقاله معرفی خواهند شد، تاکنون در ایران رایج نبوده است، اما ذکر آنها میتواند چشمانداز روشنی را برای استفاده از این ابزارها فراهم سازد و فعالان عرصههای مختلف را از ماهیت آنها آگاه سازد.
مقدمه
به دست آوردن وجوه مورد نیاز برای راهاندازی کسبوکارها، همواره به عنوان یک چالش برای کارآفرینان مطرح بوده است. فرایند به دست آوردن وجوه مورد نیاز ممکن است ماهها به طول انجامد و کارآفرینان را از حرفه مدیریت کسبوکارها منصرف كند. از سوی دیگر، بدون تامین مالی کافی، کسبوکارهای نوپا هرگز به موفقیت نخواهند رسید. کمبود سرمایهگذاری عاملی موثر در شکست بسیاری از کسبوکارهاست، با این حال به دلیل نرخ بالای مرگ و میر کسبوکارهای کوچک جدید، موسسات مالی تمایل چندانی به قرض دادن وجوه یا سرمایهگذاری در آنها ندارند. فقدان سرمایه کافی، کسبوکار نوپا را با رها ساختن بر بنیان مالی ضعیف، مستعد شکست خواهد كرد.
سرمایهای که کارآفرینان برای راهاندازی کسبوکارهایشان نیاز دارند، کاملا همراه با ریسک است، چرا که سرمایهگذاران در این کسبوکارهای نوپا در قبال امکان دستیابی به پاداشهای چشمگیر (سودسرمایهای) باید برای احتمال از دست دادن کل سرمایه تزریق شده خود آماده باشند.
منابع تامین مالی کارآفرینان
طیف گستردهای از منابع تامین مالی (با امکانپذیری و هزینههای گوناگون)، در دسترس کارآفرینان قرار دارد و روشهای متفاوتی برای طبقهبندی آنها پیشنهاد شده است.در یک طبقهبندی از این منابع، دیکینز و فریل (2003) منابع مالی شرکتهای کارآفرینی را به دو دسته درونی و برونی بخشبندی كردهاند. [3] در گزارشی که توسط شرکت مالی «امکو» ارائه شده است، منابع مالی به سه دسته منابع سهام (حقوق صاحبان سهام)، منابع بدهی (استقراض) و دیگر منابع دستهبندی شده بودند.[8] در یک تقسیمبندی دیگر، کاردلو (1999) منابع مالی در دسترس کارآفرینان را به دو دسته تقسیم كرده است: منابع غیررسمی و منابع رسمی. [2] در این مقاله با تلفیق تقسیمبندیهای فوق، منابع به چهار دسته تقسیم شده است. این چهار دسته عبارتند از:
- منابع خصوصی تامین مالی؛
- منابع تامین مالی از طریق بدهی (استقراض)؛
- منابع تامین مالی از طریق سرمایه (حقوق صاحبان سهام)؛
- منابع داخلی تامین مالی.
در ادامه هر یک از این منابع به گونهای تفصیلی مورد بحث قرار خواهد گرفت.
1- منابع خصوصی تامین مالی:
اولین منبعی که کارآفرینان جهت تامین وجوه موردنیاز برای راهاندازی کسبوکارهایشان، به آن رجوع میکنند، منابع خصوصی است. برای این گروه محاسبات ریسک و بازده، به مانند دیگر گروههادارای اولویت نخست نیست.
- منابع شخصی (پس اندازهای شخصی):
نخستین جایی که یک کارآفرین در جستجوی پول به سراغ آن میرود، منابع مالی شخصی اوست. این منبع ارزانترین منبع مالی در دسترس است. ظاهرا کارآفرینان منافع خودکفایی را مشاهده نمودهاند، بهطوریکه رایجترین منبع تامین وجوه سرمایهای که برای کسبوکارهای کوچک به کار میرود، از محل صندوق شخصی کارآفرینان تامین میشود.
- دوستان و بستگان:
پس از صرف وجوه شخصی، کارآفرین به دوستان و بستگانی روی میآورد که ممکن است تمایل داشته باشند تا در کسبوکار او سرمایهگذاری کنند. به دلیل روابط آنها با کارآفرین، احتمال زیادی وجود دارد که این افراد سرمایهگذاری كنند. آنها اغلب صبورتر از دیگر سرمایهگذاران هستند. با وجود این انتظارات غیرواقعگرایانه یا ریسکهای درست درکنشده، از خطرهای این سرمایهگذاریهای خانوادگی است. برای پرهیز از چنین مسائلی کارآفرینان باید صادقانه فرصت سرمایهگذاری و ریسکهای آن را معرفی کنند تا در صورت شکست، دوستان و بستگان را با خود بیگانه نسازند. [10]
2 - منابع تامین مالی از طریق بدهی (استقراض)
تامین مالی از طریق بدهی شامل وجوهی است که مالکان کسبوکارهای کوچک استقراض كردهاند و باید به همراه بهره آن را بازپرداخت کنند. بسیاری ازکارآفرینان به نوعی از سرمایه ناشی از بدهی (استقراض) برای راهاندازی شرکتهای خود بهره میبرند. اگرچه وجوه قرض گرفته شده به کارآفرین این اجازه را میدهد که مالکیت کامل شرکت را در اختیار داشته باشد، با این حال او باید بدهی ایجاد شده در ترازنامه را تعهد كند و به همین ترتیب آن را به همراه بهره متعلق به آن، در آینده بازپرداخت كند. افزون بر این، به دلیل ریسک بیشتر کسبوکارهای کوچک، آنها باید نرخ بهره بیشتری را نیز پرداخت كنند. با وجود این، هزینههای تامین مالی از طریق استقراض اغلب پایینتر از تامین مالی از طریق سهام بوده و برخلاف تامین مالی از طریق سهام متضمن رقیق شدن مالکیت کارآفرینان در شرکت نیست.
کارآفرین که بر جستجوی تامین مالی از طریق استقراض است، به سرعت با دامنه گستردهای از گزینههای اعتباری روبرو میشود. در ادامه منابع تامین مالی از طریق بدهی (استقراض) مرور خواهد شد.
- بانکهای تجاری
بانکهای تجاری بیشترین تعداد و بیشترین تنوع وامهای کسبوکارهای کوچک را ارائه میکنند. مالکان کسبوکارها، بانکها را به عنوان اولین قرضدهندگان مدنظر قرار میدهند. بانکها غالبا در فعالیتهای اعطای وام خود محافظهکارانه عمل میکنند و ترجیح میدهند تا در هنگام تخصیص وامهای خود به کسبوکارهای کوچک، آنها را به شرکتهای درحال فعالیت اعطا كنند تا به یک شرکت نوپای با ریسک بالا. چنانچه بانکی در اعطای وام خود به یک شرکت دچار اشتباه شود، ترجیح میدهد که جریان وجوه نقد کافی برای بازپرداخت وام موجود باشد. نخستین پرسشی که هنگام ارزیابی طرح کسبوکار کارآفرینان در ذهن بیشتر بانکداران نقش میبندد این است که «آیا این کسبوکار قادر به ایجاد وجوه نقد کافی برای بازپرداخت وامی هست که دریافت كرده است ؟» گرچه بانکها برای تضمین وامهایشان بر وثیقه متکی هستند ولی آنچه بازپرداخت وام را در موعد مقرر تضمین میکند جریان نقد کافی شرکت است. از سوی دیگر، تهیه وثایق و راکد گذاردن آن نیز برای شرکتها هزینههایی را در بردارد. [01]
- وام های کوتاهمدت:
وامهای کوتاهمدت که برای کمتر از یکسال در نظر گرفته شدهاند، رایجترین نوع وامهای تجاری اعطاء شده به بنگاههای کوچک است. این وجوه نوعا برای پرکردن حساب سرمایه در گردش برای تامین مالی خرید موجودی بیشتر، بالا بردن برونداد (محصول)، تامین مالی فروش اعتباری و یا بهرهگیری از تنزیل نقدی به کار میرود. این وام هنگامی بازپرداخت میشود که موجودی به وجوه نقد تبدیل شود.
- وامهای میانمدت و بلندمدت:
وامهای میانمدت و بلندمدت برای مدت یکسال یا بیشتر ارائه میگردد و معمولا در افزایش سرمایه ثابت به کار میرود. بانکها این وامها را برای راهاندازی و آغاز بهکار یک کسبوکار، ساخت یک کارخانه، خرید املاک و تجهیزات و تامین وجوه برای دیگر سرمایهگذاریهای بلندمدت اعطا میکنند. بازپرداخت این وام معمولا ماهیانه یا فصلی تعیین میشود.
- خطهای اعتباری و اعتبارات اسنادی:
یک خط اعتباری به منظور حفظ جریان نقدی مثبت، وجوه کوتاهمدتی را به شرکت ارائه میکند، سپس هنگامی که در مراحل بعد شرکت توانست مبالغ مورد نظر را به دست آورد، این وام بازپرداخت میگردد. یک مزیت خط اعتباری این است که تا زمانی که وجوه، بازپس گرفته نشود بهرهای به آن تعلق نمیگیرد، در حالی که در زمان نیاز جریان نقدی این خط فورا در دسترس واقع میگردد. [7] اعتبار اسنادی نیز میتواند در هنگام معامله با یک توزیعکننده جدید که ممکن است از نظر اعتباری شرکت دارای تضمین کافی نباشد، به کار گرفته شود. در چنین زمانی بانک میتواند با ارائه یک اعتبار اسنادی، پرداخت به شرکت را ضمانت كند. [7]
- وامدهندگان به پشتوانه دارایی (وام رهنی):
وامدهندگان به پشتوانه دارایی، این امکان را برای کسبوکارهای کوچک فراهم میسازند تا وجوهی را از طریق وثیقه گذاردن داراییهای بعضا بیکار خود (حسابهای دریافتنی، موجودیها، تجهیزات ثابت و...) قرض بگیرند. حتی شرکتهای غیرسودده که صورتهای مالی آنها نمیتواند متصدیان وام را برای پرداخت وامهای رایج متقاعد کند، میتوانند وامهای با پشتوانه دارایی را دریافت کنند. چنین شرکتهایی که جریان نقدی ضعیف دارند اما از لحاظ دارایی غنی هستند از این طریق میتوانند از داراییهای نابهرهور خود برای تامین مالی توسعه شرکت و یا عبور از بحرانهای مالی استفاده كنند.
- اعتبار تجاری:
فروشندگان و عرضهكنندگان معمولاً خرید مواد اولیه و قطعات شرکتها را به مدت 30 تا 90 روز یا بیشتر با نرخ بهره معین تامین مالی میكنند.
- عرضهكنندگان تجهیزات:
بیشتر فروشندگان تجهیزات از طریق ارائه تسهیلات خرید، مالكان کسبوکارها را تشویق میكنند تا تجهیزات مورد نیاز خود را از آنان خریداری كنند. این روش تامین مالی تا حدود زیادی مشابه اعتبار تجاری است. معمولاً فروشندگان تجهیزات، یك شرایط اعتباری منطقی با پرداخت منصفانه كه در طول عمر تجهیزات به طورمتعادل تقسیط شده باشد را پیشنهاد میكنند.
- شرکتهای تامین مالی تجاری:
شرکتهای تامین مالی تجاری انواع مشابهی از وامهای بانکی را در اختیار قرار میگذارند و معمولاً ریسك بیشتری را نیز نسبت به رقیبان محافظهكارشان، در پرتفوی وامهایشان تقبل میكنند. این شرکتها معمولاَ گزینههای اعتباری بسیاری را همانند بانکهای تجاری پیشنهاد میكنند، با وجود این به دلیل اینكه وامهای آنها دربردارنده ریسك بیشتری است، شرکتهای تامین مالی تجاری نرخ بهره بیشتری را نسبت به بانکهای تجاری درخواست میكنند.
- مؤسسات وام و پسانداز:(S&Ls)
تخصص موسسات وام و پسانداز در ارائه وامهایی برای داراییهای واقعی است. علاوه بر نقش سنتی آنها در ارائه وامهای رهنی برای مسکن، این موسسات منابع مالی را برای داراییهای تجاری و صنعتی نیز ارائه میكنند. در یك وام نوعی تجاری یا صنعتی، مؤسسات وام و پسانداز تا 80 درصد از ارزش دارایی را با برنامه زمانی بازپرداخت تا 30 سال قرض خواهند داد.
کارگزاریها:
در برخی کشورها کارگزاریها نیز در زمره شرکتهای وامدهنده جای میگیرند و بسیاری از آنها وامهایی را در نرخهای کمتر از نرخ بهره بانکی به مشتریانشان ارائه میدهند. این وامهای پوششی، نرخهای بهره کمتری دارند، چراکه از پشتیبانی وثیقههایی - سهام و اوراق قرضه موجود در پرتفولیوی مشتری- برخوردارند که باکیفیت و باتوان نقدشوندگی بالا هستند. نرخ بهره تعیین شده بستگی به نرخی دارد که کارگزار خود برای وام گرفتن آن مبالغ پرداخته است.
- شرکتهای بیمه:
در دیگر کشورها برای بسیاری از كارآفرینان، شرکتهای بیمه عمر میتوانند منبع مهم دستیابی به سرمایه کسبوکار تلقی شوند. شرکتهای بیمه دو نوع اساسی وام را ارائه میكنند. وامهای بیمهنامهای و وامهای رهنی. وامهای بیمهنامهای بر پایه مبالغی ایجاد شده است كه از طریق حق بیمه پرداخت میشود. این وامها توسط بهترین نوع وثیقهها تضمین میشوند (پول نقدی كه مالك کسبوکار قبلاً و از طریق حق بیمه پرداخته است). اساساً شركت بیمه پول شخص كارآفرین را به خود او قرض میدهد و به دلیل آنكه قاعدتا با هیچ ریسك نكولی مواجه نمیشود، این وامها در نرخ بهرههای مطلوب ارائه میشوند. شرکتهای بیمه همچنین وامهای رهنی بلندمدتی را برای خرید داراییهای واقعی ارائه كردهاند. این نوع وامها بر پایه ارزش دارایی واقعی خریداری شده، قرار گرفتهاند. شرکتهای بیمه تا 75 یا 80 درصد از ارزش املاك و مستغلات را پوشش میدهند و به شركت اجازه میدهند تا جدول زمانی بازپرداخت بیش از 25 یا 30 سال را بر عهده گیرد.
- اتحادیههای اعتباری :
اتحادیههای اعتباری كه تحت مالكیت اعضای خود قرار دارند، شناختهشدهترین مؤسسات برای ارائه وامهای مصرفی و خودرو به شمار میروند. با وجود این اكنون بسیاری از آنها خواهان آن هستند كه وجوهی را برای راهاندازی کسبوکارها به اعضای خود قرض دهند. اتحادیههای اعتباری وام خود را به هر شخصی ارائه نمیدهند، بلكه جهت واجدالشرایط شدن برای دریافت وام، یك كارآفرین میبایستی به عضویت یك اتحادیه اعتباری درآید.
- اوراق قرضه
اوراق قرضه غالباً به عنوان منبع شناخته شده تامین مالی برای شرکتهای بزرگ محسوب میشوند. گرچه کسبوکارهای كوچكتر كاندیدای مناسبی برای صدور اوراق قرضه نیستند، با وجود این برخی از شرکتهای كوچك هنگامی كه با پاسخ منفی دیگر قرضدهندگان مواجه میشوند، اوراق قرضه را منبعی مناسب برای تامین وجوه مورد نیاز خود مییابند.
- عرضههای خصوصی:
فرایندی است که طی آن شرکت برای استقراض و صدور اسناد تعهدآور تنها به معدودی از وامدهندگان ـ معمولاً شرکتهای بیمه یا صندوقهای بازنشستگی ـ روی میآورد و استقراض از طریق انتشار عام اوراق انجام نمیگیرد. بدهی عرضه خصوصی پیوندی است میان یك وام معمولی و اوراق قرضه، چرا که به صورت بالذات یك اوراق قرضه محسوب میشود اما شرایط آن به مانند وام به نیازهای فردی قرض گیرنده بستگی دارد. اوراق بهاداری که به عرضه خصوصی تبدیل شده است، چندین مزیت را نسبت به وامهای عادی بانكی داراست که از جمله آنها میتوان به نرخ بهره ثابت، سررسید بلندمدتتر، محدودیتهای كمتر و نهایتا ریسكپذیری بیشتر سرمایهگذاران خصوصی اشاره كرد. [10]
- كمكهای دولتی:
در بسیاری از كشورها، دولتها برای كمك به كارآفرینان در راهاندازی کسبوکارهای نوپا و یا در حال رشدشان، تسهیلاتی را با نرخ بهره پائین یا بازپرداخت بلندمدت اعطا میكنند. بنا به مقتضیات مکانی، در این بخش به سازمانها و نهادهای گوناگونی که در ایران، گزینههایی از این نوع منابع مالی را در اختیار کارآفرینان میگذارند، اشاره میشود. [4]
1 -صندوق حمایت از فرصتهای شغلی؛
2 -صندوق تعاون كشور؛
3 -دفتر همكاریهای ریاست جمهوری؛
4 -بانك كشاورزی؛
5-سازمان همیاری اشتغال جهاد دانشگاهی؛
6 -سازمان صنایع كوچك؛
7-سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران؛
8 -شركت شهركهای صنعتی ایران؛
9 -سازمان ملی جوانان؛
01- وزارت صنایع؛
11- سازمان مدیریت و برنامه ریزی.
3 - منابع تامین مالی از طریق سرمایه (حقوق صاحبان سهام )
اتکاء صرف بر بدهی و استقراض برای تامین مالی راهاندازی و یا رشد و توسعه شرکت، ممکن است مشکلات بیشماری را به وجود آورد. سرمایه به دست آمده از استقراض، سرمایه صبوری نیست. مدت زمان وامهای آن به ندرت از 3 تا 5 سال فراتر میرود. از سوی دیگر سرمایه ناشی از بدهی (استقراض)، سرمایه متعهدی نیست. بدهی بازپرداختهای دورهای بهره (فرع وام) و پرداخت نهایی اصل وام را ایجاب میكند. این عامل باعث میشود که در هنگام افت فروش یا دیگر فشارهایی که بر روی سودآوری و به ویژه بر روی جریان نقدی وارد میشود، شرکت در معرض تهدید قرار بگیرد. در چنین مواقعی که شرکت از بازپرداختهای بدهیاش ناتوان میشود، بانکها ممکن است به عنوان آخرین راهچاره داراییها را به مالکیت خود درآورند و یا شرکت را مجبور به انحلال سازند. به همین دلیل صاحب نظران توصیه میکنند که برای شرکتها یا دستکم شرکتهای با پتانسیل رشد بالا، سرمایههای ریسکی متعهد و صبور که بازدهی آن پس از موفقیت قریبالوقوع شرکت پرداخت میگردد، مناسبترین انتخاب خواهند بود. اینگونه منابع مالی برای کسبوکارهای جدید مطلوب محسوب میشوند، چراکه این منابع عمدتا بر چشمانداز آتی شرکت تمرکز میکنند، در حالی که بانکها اغلب عملکرد گذشته شرکت را به عنوان معیار اصلی مدنظر قرار میدهند.
در تامین مالی از طریق سرمایه (سهام)، سرمایهگذار مالک شرکت میشود. در این روش ضمن اینکه ریسک تقسیم میشود، عایدات بالقوه آن نیز تقسیم میگردد. برخی از منابع رایج تامین سرمایه از طریق سهام را در این بخش مرور میکنیم.
- فرشتگان کسبوکار:
این اصطلاح برای توصیف سرمایهگذارانی بهکار میرود که سرمایه اولیه شرکتهای پرریسک که در مرحله آغازین قرار دارند را فراهم میسازند. فرشتگان کسبوکار، افراد ثروتمندی هستند که سرمایهگذاری مستقیمی را در شرکتهایی که در ابتدای راه هستند و هنوز قیمتی برای آنها تعیین نشده است، انجام میدهند. این در حالی است که هیچگونه ارتباط خویشاوندی نیز با کارآفرین ندارند. در اغلب موارد فرشتگان کسبوکار در جستجوی فعالیتهایی هستند که درباره آن تاحدودی چیزهایی را بدانند و بیشتر انتظار دارند تا دانش، تجربه و انرژیشان را همانند پولشان، در یک شرکت سرمایهگذاری کنند. [10] فرشتگان کسبوکار شکاف تامین مالی موجود میان سرمایههای به دست آمده از منابع خصوصی و مرحلهای که سرمایهگذاران مخاطرهپذیر نهادی تمایل به سرمایهگذاری خواهند داشت را پر میکنند. [6]
- شرکا:
یک کارآفرین میتواند برای گسترش سرمایه کسبوکار پیشنهادی، شریکی را انتخاب کند. دو نوع اصلی از شرکا وجود دارد: 1) شرکای کلی (عمومی)1، که شخصا مسئول کل بدهیهای کسبوکار هستند و 2) شرکای محدود،که مسئولیت محدود آنها، داراییهایشان را از ادعای اعتباردهندگان و بستانکاران شرکت محفوظ نگه میدارد.
- شرکتهای سهامی بزرگ:
بسیاری از شرکتهای بزرگ در سراسر دنیا (مانند Intel )، صندوقهای سرمایهگذاری مخاطرهپذیرشان را برای تامین مالی پروژههایی همراه با کسبوکارهای کوچک ایجاد كردهاند. هدف از این سرمایهگذاریها، بیشتر پیگیری اهداف استراتژیك شركت است (همانند دستیابی به فناوری نوین)، تا اینکه صرفا دستیابی به منافع مالی حاصل از آن مدنظر باشد. [01]
- شرکتهای سرمایهگذاری مخاطرهپذیر:
شرکتهای سرمایهگذاری مخاطرهپذیر، شرکتهای خصوصی و سودطلبی هستند كه سرمایه خود را در فعالیتهای پرریسک یا نوپا سرمایهگذاری میكنند. سرمایهگذاری مخاطرهپذیر میتواند سرمایهگذاری در شرکتهایی تعریف شود كه هنوز قیمتی برای آنها تعیین نشده است و دارای پتانسیل رشد چشمگیری هستند. [3] در تعریفی دیگر سرمایهگذاری مخاطرهپذیر نوعی سرمایهگذاری بلندمدت با ریسك ارزشگذاری نشده در سهام شرکتهای جدید معرفی شده است كه پاداش آن عبارت است از سود سرمایهای (افزایش قیمت سهام) محتمل به علاوه بازده نقدی حاصل از سود تقسیمی سهام [9] بازده ناشی از سودسرمایه آن با ریسک مازاد و غیرنقدینه بودن (توان نقدشوندگی پایین) سرمایهگذاری همراه است که نمیتواند در طول مدت تعهد به کسبوکار آزادانه مورد مبادله قرار گیرد. [3]
بیش از یك سوم از سرمایهگذاریهای سرمایهگذاران مخاطرهپذیر منتج به شكست و زیان میشود. سرمایهگذاران مخاطرهپذیر غالباًدر شرکتهایی سرمایهگذاری میكنند كه هنوز هیچگونه درآمدی را ایجاد نكردهاند و محصولی را در جریان تولید ندارند و از یك تیم كامل مدیریتی و با تجربه نیز بهرهمند نیستند. [1]
میسون و هریسون (1999) معتقدند «هدف سرمایهگذاران مخاطرهپذیر به جای آنكه معطوف به بهره و یا درآمد حاصل از سود تقسیمی باشد، به دست آوردن بازده بالای سرمایهگذاری در قالب سودسرمایهای است كه از طریق خروج از سرمایهگذاری حاصل میشود و این خروج عموماً از مسیر عرضه عمومی اولیه (IPO) انجام میگیرد.» [5]
- عرضه عمومی سهام (عمومی شدن):
در مراحل پسین تامین مالی، کارآفرینان میتوانند از طریق فروش سهام شرکتهایشان به عموم سرمایهگذاران، به یک شرکت عمومی (سهامی عام) تبدیل شوند. این روش یک روش کارا برای دستیابی به سرمایه موردنیاز است، اما مستلزم فرایندی هزینهزا و زمانبر است. عمومی شدن برای هر کسبوکار کوچکی امکانپذیر نیست، و در واقع تنها تعداد کمی از کارآفرینان قادرند تا شرکتهای نوپای خود را عمومی کنند. [01]
- نامنویسی عرضه شرکتهای کوچک : (SCOR)
از آنجایی که در برخی از کشورها مقررات حاکم بر فروش اوراق بهادار شخصی تا حد زیادی محدود شده است، این شیوه تامین مالی، ابزاری را برای فروش سهام عادی به عموم فراهم میكند. شرکتها میتوانند به جای آنکه با مشکلات عرضه عمومی اولیه (IPO) روبرو شوند، سهام عادی خود را در بازار خارج از بورس رسمی (OTC) مورد معامله قرار دهند. [7]
4 - منابع داخلی تامین مالی
یك کسبوکار به نوبه خود ظرفیت ایجاد سرمایه توسط خودش را داراست. این نوع تامین مالی برای هر شرکت كوچكی در دسترس است.
- عاملیت حسابهای دریافتنی :
به جای نگهداری و ثبت فروش اعتباری در دفاتر شركت (كه برخی از این حسابها هیچگاه وصول نمیشود)، یك کسبوکار كوچك میتواند یكجا حسابهای دریافتنی خود را به یك عامل بفروشد. تحت دادوستدی كه به صورت «با رجوع» تنظیم شده باشد، مالك شركت مسئولیت مشتریانی را كه از پرداخت حسابها خودداری كنند، خود بر عهده میگیرد. در دادوستدی كه به صورت «بدون رجوع» تنظیم شده باشد، مالك از مسئولیت جمعآوری آنها فارغ خواهد شد و چنانچه برخی حسابها وصول نشود، عامل دچار زیان خواهد شد. عاملها معمولاً از 06 تا 95 درصد از ارزش اسمی حسابهای دریافتنی یك کسبوکار كوچك را پرداخت میكنند كه این دامنه به موارد مختلفی بستگی دارد.
- اجاره به شرط تملیك یا اجاره (لیزینگ):
امروزه کسبوکارها میتوانند ذاتاً هر نوع داراییای را ـ از فضای اداری گرفته تا تلفن و رایانه و تجهیزات سنگین ـ اجاره كنند. از طریق اجاره داراییهای گرانقیمت، مالك کسبوکار كوچك قادر خواهد بود تا بدون راکد گذاردن سرمایه ارزشمند خود، برای یك دوره زمانی طولانیتر از آنها استفاده كند. به عبارت دیگر مدیر میتواند نیازمندیهای سرمایهای ثابت و بلندمدت کسبوکار را با اجاره تجهیزات و ماشینآلات كاهش دهد، تا حدی كه هیچگونه سرمایهگذاری در داراییهای مستهلك شونده انجام نپذیرد. همچنین شرکت میتواند با اجاره به شرط تملیک داراییهایی همچون زمین نیازهای سرمایهای اولیه خود را کاهش دهد.
- كارتهای اعتباری:
برخی كارآفرینان در صورتی كه از یافتن منابع مالی از محلهای دیگر ناامید باشند، شرکتهایشان را با استفاده از بیدردسرترین منبع تهیه سرمایه راهاندازی میكنند كه این منبع همان كارتهای اعتباری شخصی آنهاست. با قرار دادن هزینههای آغاز به كار و راهاندازی شركت بر روی کارتهای اعتباری، کارآفرینان باید بیش از هر منبع دیگری پرداخت بهره سالیانه را در نظر بگیرند كه این منبع را گران و پرریسک میكند، با وجود این، برخی كارآفرینان گزینه دیگری را پیشرو نخواهند داشت.
- سود انباشته:
در مراحل پسین تامین مالی نظیر مرحله جوانی، رشد یا بلوغ، شرکتها میتوانند از منبع داخلی سود انباشته نیز برای تامین مالی نیازمندیهای مالی خود استفاده كنند. این منبع را میتوان یکی از کمهزینهترین منابع تامین مالی دانست که برای تامین نیازهای بلندمدت و توسعهای شرکت به کار میرود.
افزون بر همه این موارد، یك کسبوکار كوچك میتواند نیازمندیهای سرمایهای خود را با صرفهجویی در هزینههای ممكن به کمترین حد برساند. كارآفرین بایستی شیوههای صرفهجویی در خرج پول را مورد توجه قرار دهد، مواردی نظیر خرید تجهیزات استفاده شده (مستعمل) یا بازیابی شده، تبدیل دارایی شخصی به داراییهای تجاری، تبدیل دارائیهای غیربهرهور به دارائیهای بهرهور و كاهش هزینه در هر جا كه ممكن است. [10]
نتیجهگیری
گرچه برخی از منابع مالی ذکر شده هم اکنون در کشور ما رایج نیستند، با وجود این، با توسعه بازار مالی و ترویج ابزارهای موجود در این بازارها میتوان منابع مالی گوناگونی را برای کارآفرینان و مالکان کسبوکارهای کوچک فراهم آورد. هر چه گستردگی منابع و حق انتخاب کارآفرینان افزایش یابد، آنان قادر خواهند بود راهکارهای اجرایی بیشتری را برای رفع نیازهای مالی و رویارویی با بحرانهای مالی در اختیار داشته باشند. این امر ضمن کاهش ریسکهای مرتبط، امکان گزینش منبعی با کمترین هزینه را مهیا میسازد. همانگونه که در این نوشتار اشاره شد هر یک از این منابع توانمندیها و نارساییهای خاص خود را دارا هستند که کارآفرینان باید با بررسی شرایط، هزینهها و همچنین تحلیل امکانپذیری هر یک از آنها، گزینه بهینه را انتخاب كنند. برای مثال، مشخص شد که گرچه تامین مالی ناشی از بدهی (استقراض) هزینههای کمتری را نسبت به تامین مالی از طریق سرمایه به شرکت تحمیل میکند، اما نمیتواند به عنوان منابع متعهد مورد توجه قرار گیرد. از سوی دیگر، اگرچه منابع مالی ناشی از سرمایه مستلزم پرداخت بهره نیست، ولی میتواند با رقیق كردن مالکیت کارآفرین، توان کنترل وی را در فرایند تصمیمگیریها کاهش دهد.
در پایان یادآوری میگردد که از یک سو منابع مذکور غالبا در چارچوب مراحل اولیه آمادهسازی و رشد شرکتهای نوپا قرار دارند و در مراحل بعدی و هنگامی که شرکت عمومی میشود، ابزارهای متنوع دیگری نیز همانند اختیارهای خرید و فروش، قراردادهای آتی، اوراق قرضه قابل تبدیل به سهم، گواهی خرید و... به کار گرفته میشود. از سوی دیگر، با روند رو به پیشرفت علم مدیریت مالی و افزایش نوآوریها و گسترش روزافزون ابزارهای مالی، بسیاری از منابع و ابزارهای مالی دیگر نیز در حال پیدایش است که این امر گزینههای پیش روی کارآفرینان را بیش از پیش متنوع ساخته و راههای بسیاری را پیش روی آنها میگشاید.
منابع :
1)Barry, C. (1994), “New directions in research on venture capital finance”, Financial Management. Vol.23, no.3
2)Cardullo M.W. (1999), “Technological Entrepreneurship: Enterprise Formation, Financing and Growth”, Research Studies Press.
3)Deakins, David and Freel, Mark (2003), “Entrepreneurship and small firm” McGraw-Hill Publications
4)Job Iran website. Employments Supportive Loans. Accessed on 1 July 2004.
http://www.jobiran.com/job_support/default.htm#6
5)Mason, C. and Harrison, R. (1999) “Venture Capital: rationale, aims and scope”. editorial, Venture Capital, vol. 1, no. 1, pp. 1-46
6)Mason, C. and Harrison, R. (2000), “The size of the informal venture capital market in the United Kingdom” Small Business Economics, vol.15, pp. 137-148
7)Morebusiness.com. “Overview of financing options”. Accessed on 3 July 2004. http://www.morebusiness.com/running_your_business/financing/overview.brc
8)Owens, Thomas. (1990), “Getting Financing in 1990,” EMCO Financial Ltd. Los Angeles; Small Business Report, June 1990, P. 71
9)Wright, M. and Robbie, K. (1998) “Venture capital and private equity: a review and synthesis”, Journal of Business Finance & accounting. Oxford. Vol. 25 no. 5
10)Zimmerer, Thomas W. and Scarborough, Norman M. (1996), “Entrepreneurship and the new venture formation”, Prentice Hall International edition
11)بیگدلو، مهدی، (1383)، ”بررسی منابع گوناگون تامین مالی کارآفرینان”، تهران، مجموعه مقالات اولین همایش ملی صنعت سرمایهگذاری مخاطرهپذیر- دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، مردادماه 1383
مهدی بیگدلو- كارشناس ارشد مدیریت مالی از دانشگاه تهران
مهدی بیگدلو