PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ذن در هنرهاي رزمي



sorna
08-25-2011, 12:16 PM
شما به جای گرفتن جلوی حرکت حریفتان ، جلوی ضربه او را بگیرید و خود ضربه ای وارد کنید. شما باید درتمرینات شش دانگ حواستان به تمرین باشد و به هیچ دیگری جز آن فکر نکنید بخصوص که ورزش ذن به تمرکز حواس زیادی نیازمند است . شما در اثر نداشتن تمرکز حواس ، بسیاری از انرژیتان را از دست می دهید و هیچ کاری را صورت نمی دهید .
شما باید تمام انرژی ذهن و جسمتان را در آن واحد ، روی یک هدف متمرکز سازید رمز "کیمه" ( انسجام افکار ) حذف تمام افکار زائد است افکاری که در رسیدن به هدف فعلی شما نقشی ندارند.
یک هنر رزمی ماهر فکرش را در یک مقطع زمانی مشخص بر یک موضوع متمرکز می سازد او هر مشکلی را دقیقا در موقعی که واقع می شود میپذیرد و با پایان یافتن آن موضوع فکرش را نیز از آن برگرفته بر موضوع بعدی متمرکزمی سازد. مانند یک استاد ذن او نگران گذشته و یا آینده نیست و فکرش فقط مشغول چیزی است که در حال جریان دارد زیرا فکرش منسجم و متمرکز است وآرامش در او حاکم است و قادر است نیرویش راذخیره کند.
بنابراین در ذهنش جای خالی برای یک فکر دارد . این فکر می تواند تمامی وجود او را اشغال کند مانند آبی که تمامی کوزه را پر می کند. شما مقدار بسیار زیادی از انرژی بدنتان را به هدر می دهیدزیرا افکارتان را در یک نقطه متمرکز نمی سازید همیشه به خاطر داشته باشید در زندگی همچنین در تشک افکار غیر منسجم یا غیر متمرکز موجب هدر رفتن انرژیتان می شوند.
و حال اگر شماقادر به خالی کردن ذهنتان از افکار پراکنده نباشید چه اتفاقی رخ خواهد داد ؟خوب در آن صورت فکرتان منسجم نخواهد بود .
وقت زیادی را صرف کنید تا به کیمه (انسجام افکار) تسلط یابید و هنوز راهی بس طولانی در پیش دارید ولی به خوبی دریابید که هر وقت افکارتان منسجم است تمامی نیروهای ذهنی و جسمی خود به هم پیوسته و متمرکز می شوند در طی روزهایی که با تمرکز حواس کامل ، مشغول تمرین هستید کار بیشتری انجام دهید و در پایان کار ، خستگی کمتری نسبت به روزهایی که به آسانی افکارتان پریشان می شود احساس می کنید.

sorna
08-25-2011, 12:16 PM
پیروزی در باخت

زمانی که اولین بار یادگیری هنرهای رزمی را آغاز می کنید صحنه های خیالی مدام در ذهنتان نقش میبندد .
تنها دلیل آدم ها برای جنگیدن احساس عدم امینت واطمینان درونی آنهاست یعنی کسی که می خواهد با جنگیدن برتری خود را نسبت به دیگری ثابت کند فردی که از خودش مطمئن است و احساس امنیت می کند نیازی به اثبات چیزی ازطریق زور به دیگری ندارد در نتیجه او با سرافرازی و سربلندی خود را از معرکه دور مینماید یک هنرمندواقعی رزمی است.
فردی که در باطن آنقدر قوی است که هیچ احتیاجی به نمایش ظاهری قدرتش ندارد.
نکته اساسی کسب مهارت در تمامی هنرهای رزمی این است که فرد بیش از آنکه به فکر پیروزی در مبارزه ایباشد قادر باشد با سرافرازی از معرکه دور شود.
در این صورت شما با سربلندی قدم بر می دارید در حالی که از تحمل و صبر به خود می بالید و از این که از نتیجه مبارزه آگاهی دارید و مایل به جلوگیری از آن بوده اید خشنود و راضی هستید و این اعتماد به نفس به حریفتان منتقل می شود و او درک می کند که از یک شکست مسلم جان سالم به دربرده است.
اصطلاح چینی برای یک چنین اعتمادی کلمهسایاست که همچنین میتواند نیرو نیز معنی شود و محصول فرعی اعتماد به نفس است و در هر موقعیتی قابلت شخیص و شناسایی است هنرمندان رزمی که از قابلیتها و استعدادهای خود در رویارویی باوضعیتهای معین اطمینان خاطر دارند دقیقا مانند کسی هستند که در حوزه عملیاتی خودمهارت دارد.
به هر تقدیر داشتن اطمینان از خود و قابلیتهای شخصی به معنای بی پروایی و انجام دادن اعمال بی حساب و کتاب نیست.
گاهی لازم است که شما بجنگید وتن به مبارزه دهید و زمانی هم مجبورید مصالحه کنید.

sorna
08-25-2011, 12:17 PM
حس ششم


بعضی از هنرمندان رزمی به درجه ای از آگاهی می رسند که حاکی از حس ششم است در این مرحله هنرمند به طور کامل با محیط در هم می آمیزد این مرحله آرمان هر شخص تمرین کننده

است این حس در فرد آرامش و بی قیدی نسبت به محیط ایجاد می کند و حتی این حالات در موقعیتهای تهدید کننده وقتی که واکنش هایی از قبیل ترس و یا خشم پاسخ های طبیعی به نظر می آیند نیز کاملا مشهود است.
یک هنرمند ماهر رزمی به علت آموخته های خود به روش شخصی خود در برابر عوامل مختلف عکس العملقانون طبیعت عمل می کند به دنبال رعد و برق و بر اثر وزش باد خم می شوند همچنین به دنبال حمله عکس العمل صورت می گیرد و آن اتفاق می*افتد.

در فیلم کلاسیک ژاپنی به نام هفت سامورایی چند سامورایی بیکار در یک آزمایششمشیر بازی شرکت می کند در داخل راهرو یک ساختمان جایی که وارد شونده بناچار بایستی از آنجا بگذرد کدخدای یک ده ، مرد جانی را پنهان کرده است و قبل از اینکه هر سامورایی بخواهد قدم بر آستانه در بگذارد مرد جوان بایستی ضربه ای غیره منتظره به وسیله چماق بر سر او وارد آورد و پاسخ جنگجو را مد نظر قرار دهد.

اولین شمشیر زن وارد می شود ضربه ای به سرش می خورد و تحمل بقیه ضربه ها را ندارد. دومین نفر از زیر ضربه جا خالی می دهد و خود ضربه ای بر ضارب وارد می سازد ولی به علت نشان دادن واکنش از روی خشم بی صلاحیت شناخته می شود. سومین سامورایی حضور دشمن را در داخل ساختمان احساس می کند آهسته قدم به آستانه در می نهد و به شخصی که در داخل راهرو پنهان شده است هشدار می دهد که سعی نکند به او حقه بزند او با این عمل خود ثابت می کند که از حس ششم برخوردار است یعنی همان چیزی که کدای ده به دنبال آن بود.

sorna
08-25-2011, 12:17 PM
فکر نکردن به درد در ذن
هنرمندان رزمییاکاراتهکاها به کرات در حینتمرینزخمی می شوند و صدمه می*بینند. بههمین منظور آنها بایستی روشهای موثری برای تحمل درد در خود پرورش دهند از انجا کهاکثر هنرمندانرزمیاستاد نیستند ولی اشخاصی هستند که بهاصول ذن عمل می کنند به ندرت در مورد ماهیت چیزی که آموخته اند بحثمی کنند گر چه آنها کرارا تجربیاتشانرا در اختیار دیگران قرار می دهند.
ماکی وارا عبارت است از : یک تخته چوبی قطورکه بر دیوار نصب می شود و با حصیر ساقه های برنج که به صورت نوارهای باریکی نصب میشود و باحصیر های که به صورتنوارهای باریکی درآمده است پوشانیده می شود.
یکی از برترین های این رشته درجهان ، حقیقت جالبی از تاثیر تمرکز حواس استاد خود بیان فرمود که با هم می خوانیم :
استاد من در کشورکرهدر هشتاد و هشت سالگی دچار عفونت شدیدبینی و سینوسها گردید به گفتهدکتراو به یک عمل جراحی فوری احتیاج داشت. هنگامی که قبل از عمل جراحی پزشکان خواستند او رابیهوشکنند او شدیدا با این کار مخالفتورزید پزشکان می ترسیدند که عمل را بدون استفاده از داروی بیهوشی انجام دهند ولیاستادم در گفته اش مصمم بود.

سرانجام پزشکان موافقت کردند ولی از من خواهش کردند که دم دست آنها باشم استاد چشمانش را بست و در مدتی که پزشک جراح از چاقویجراحی خود استفاده می کرد او کاملا آرامش خود را حفظ کرد عمل جراحی به مدت دو ساعتبه طول انجامید و استاد به هیچ وجه حرکتی که حاکی از احساس درد باشد انجام نداد. خطوط چهره او برای یک لحظه هم تغییری نکرد.
وقتیعمل جراحیبه پایان رسید او چشمانش را بازکرد و از جایش بلند شد علت اینکه استاد عملی مبنی بر حس درد نشان نداد این است کهاو فکرش را به جایی دیگر متمرکز ساخته بود.
اما چطور ممکن است؟به اینترتیب که نفسهایتان را منظم کنید چشمها و فکرتان را بر چیز دیگری متمرکز سازید. مثلا بر یک صخره یا یک نقطه یا لکه ای بر روی سقف یا کف اتاق و غیره بر روی آن شییا موضوعی که در نظر گرفته اید کاملا متمرکز شوید در تصور خود آن را مزمزه کنیدبچشید به آن رنگ دهید و از هر طرف آن را ببویید بگذارید که تمامی فکر و حواستان رابه خود مشغول کند آن زمان که شما تخته ماکی وارا را تحت ضربات خود قرار داده بدهیدتمرکزتان به هیچ چیز جز ماکی وارا پرت نمی شود .
همان طور که می بینید ذهن وفکر شما در جای دیگری بود اگر ذهن به درد نیندیشد دردی نیز حس نمی شود وقتیتوانستید بر درد غلبه کنید شما می توانید بر سایر چیزهایی که از درد کوچکترند نیزغلبه کنید.
این عمل را هم شما می توانید تمرین کنید . با یک مثال برای شما ،مطلب را بسط می دهیم :
فرض کنید بهدندانپزشکیمراجعه کرده ایددندانپزشکاظهار اعلام می کند که در صددتزریقداروینووکائیندر موضع برای جلوگیری از درد میباشد شما تصمیم می گیرید مانند عمل استاد ، این کار را بدون داروی بیهوشی به انجامبرسانید.
چند دقیقه ای برای آماده سازی خود ار پزشک معالج مهلت می خواهید و طبقتوضیحات گفته شده ، نفسهایتان را منظم کرده ، چشمهانتان را بر روی نقطه ای بر رویسقف ثابت کنید و ذهنتان را نیز بر آن متمرکز سازید . پس از چند دقیقه دندانپزشککارش را به پایان می رساند و شما تازه متوجه می شوید که اصلا ملتفت کار دکتر نگشته اید.
زمانی که یک هنرمند رزمی نحوه استفاده از فن ذن مبنی بر:*« حاکمیت ذهن برتمامی اشیاء » را می*آموزد قدرت تمرکز فکر قویتر از قدرت درد می شود و فکر بر دردغلبه می یابد.

sorna
08-25-2011, 12:18 PM
فکر نکردن به نتیجه در اموزش ذن

وقتی که شروع به آموختنه اپ کی دو (یکی از ورزش های رزمی در ذن) می کنید از ابتدا ، فرایند یادگیری به کندیصورت می گیرد زیرا هاپ کی دو به بدنی بسیار نرم وانعطافپذیر نیاز داردهرگز موفق بهیادگیری نمی شوید مگر آنکه به خودتان فرصت دهید. شما عادت کرده اید هر چیزی را بهآسانی برای خودتان به دست آورید. ولی این روش زندگی کردن یا حداقل روشهنرهای رزمینیست.
سعی کنید صبور باشید :
صبور بودن، به معنی داشتن قابلیت تحمل بدون ابراز شکوه و ناله در برابرمشکلات و سختیهاست. ولی فرصت دادن به خود یعنی تلاش فعالانه برای رسیدن به یک هدف،بدون اینکه حدی برای مدت زمانی که بر روی یک رشته کار می کنیید، قائل شویید.

شما برای کسب مهارت معقول در شیوه ذن فرصت معینی را به خود بدهید و در واقع ازاینکه به سرعت در این راه موفق نمی شوید از خود ناامید نباشید . وقتی که محدودیتزمانی را که برای خود قائل شده بودید از ذهنتان پاک کنید مثل این است که بار سنگینیرا از دوشتان برداشته اید. در عرض چند ماه قادر به انجام دادن حرکات ، همگام بابقیه ورزشکاران می شوید .
در کنار آن ضمن استفاده از نصیحت استاد خود ، مشکلات دیگر را نیز رفع کنید.

کاری کنید که با هاپ کی دو انجام می دهید . زیرا به جای اینکه بیشتر متوجه پردازشکار باشید ، صرفا در فکر تکمیل وتولید آن بودید . سرانجام، وقتی محدوده زمانی مشخص برای اتمام کار را از ذهنتان خارج نمودید و بدون قائل شدن یک حد زمانی مطلق به کار پرداخته اید ، توانسته ای دبدون کوچکترین اضطراب و تشویشی تمرینتان را به پایان برسانید

sorna
08-25-2011, 12:18 PM
آمادگی برای آموختن هنر ذن

ذهن شما همانند یک فنجانپر از عقاید و محفوظات فکری خودتان است پس چگونه می توان ذن را بدون اینکه شما درابتدا فنجان ذهنتان را خالی می کنید برایتان تشریح کرد؟شما باید ذهنتان را ازدانسته ها و عادات قدیمی پاک نمایید و برای کسب اطلاعات جدید جا داشته باشید و ایناولین درس شما می باشد.
شما شیوه های مختلفی ازهنرهای رزمیرا فرا گیرید و از بین تمامیآنها ، حرکاتی را که به نظرتان مفیدتر می نمایند ، گلچین کنید . مثلابروس لی : اگر چه جزو بهترین هنرمندان رزمیعصر خود به شمار می رفت، با این حال او همیشه در حال فراگیری بود و به طور مدام درمسیر تحولات و حصول پیشرفت های لاینقطعی قرار داشت. او واقعا فنجان خود را تا حدکمال توسعه بخشیده بود بلکه ذهن خود را نیز از طریق ذن صیقل داده بود.
بعضی ازاساتید هنرهای رزمی با داشتن تجربه ، با این حال بعضی مواقع در برابر یکایدهو فن جدید از خود بی تابی و شوق نشانمی دهند ولی وقتی احساس بی صبری در مقابل یک فن و یا عملی دارند و با اطمینان ازخود برخوردی جزمی ارائه می دهند اولین درس هنرهای رزمی را به خاطر می‌آورند و در آنلحظه سعی در خالی نمودن فنجان (ذهن) خود و باز کردن جایی برای جذب روشها و ایده هایجدید می نمایند.
این اولین درس واقعی شما از ذن در زندگی و هنرهای رزمی و اینمفهوم واقعی ذن است.

sorna
08-25-2011, 12:18 PM
راههای موفقیت در ذن

در جهت توسعه بخشیدن بهتمرکز حواستان (تصور کنید) زیر یک آبشار به سردی آبیخبنشینید و غرق در معماهای ذن (سوالاتی که از طریق منطقی قابل حل نیستند) بشوید تا قوه ،انبساطفکری و عقلانی ایجاد کند و به روشن بینی دست یابید.
بعضی ها قادر اند لبه دستشان را مانند هیزم شکنی که با تبر تنهدرخت را به دو نیم می کند یک دو جین سفال را که در فرش کردن بام منازل به کار میروند به راحتی خرد کنند.
وقتی از یک استاد هنرهای رزمی در مورد سرچشمه آرامش وآسایش خاطر او پرسیده می شود می گوید: کاراته یک مسابقه نیست کاراته یک هم نیست حتی روشی برای دفاع شخصی هم نمی باشد کاراته مرکب از نیمی تمرینهای جسمی و نیمی روحی و معنویاست فرد کاراته کایی که سالهایی را باتمرینو تعمق و تفکر سپری می کند فردی آراماست او بی باک است و قادر است حتی در درون ساختمان در حال سوختن نیز آرامش خود را حفظ نماید.

پس از گذرانیدن سالیان متمادی با هنرمندان رزمی تصور می شود مفهوم اصلیگفته های بالا را درک می کنید چنین آرامش و آسودگی را فرد فقط می تواند از طریق بسطدادن کامل خود در کار مورد نظر به دست آورد با به اینکه آنچه فرد قادربه انجام دادن است انجام داده است.
وقتی یک استاد هنرهای رزمی مشغول انجام دادن عملیات (تمربنات) است به فرد بیننده این احساس دست می دهد که او در پیله ای نفوذناپذیر از تجربیات شخصی فضیلت و برتری

ومعرفت خود پیچیده ومحصورشده است. او هرگز در مورد نمایش خود ،نگرانی ندارد زیرا که او کاملا بر کار خود مسلط است.
استاد ذن ، در ذهن او جدااز استاد هنرهای رزمی نیست به علت آرامش ویژه درونی او می تواند از میان راههای مختلف در برخورد با خطرهای تهدید کننده زندگی راهی منطقی و عقلانی برگزیند.
بسیاری از استادانی که زندگیشان را وقف هنرهای رزمی کرده اند آموخته است که برای دفع حمله ، راههای متعددی وجود دارد همان طور که در نزدگی عادی راههای مختلف وجود دارد.
به علت اینکه استادان آرام و مسلط به خود هستند در کمال آرامش ازنیروی خود استفاده می کنند و به دفع حملات می پردازند.
تجربیات رویتشک مسابقهبه شما می آموزد که در مواردخاصی می توانید اقداماتی به عمل آورید و مواردی وجود دارد که کاری نمی توانیدبکنید. شما می اموزید که راههای مختلف را با بی طرفی مدنظر قرار داده و تصمیم منطقیاتخاذ و بدان عمل کنید.

هنرمند رزمی حتی در مواجهه با زمین لرزه نیز قادر بهحفظ آرامش خویش است در اولین لحظات زمین لرزه و با احساس اولین علامت خطر او با خودمی گوید که در حال وقوع است بهترین کاری که می توانم بکنم چیست؟ آیا بایستی زیر راهپله ای پناه بگیرم؟ بایستی به بیرون از خانه فرار کنم؟ یا بایستی همانجا که هستمبمانم؟ او در حالی که بایستی تصمیم به حرکت بگیرد باید آن را نیز با آرامش کاملانجام دهد زیرا تصمیم او مبنی تفکر معقول منطقی است تصمیم او هر چه باشد به هر حالبایستی او بر اساس واقعیت حاکم بر آن موقعیت واکنش نشان دهد نه بر اساس وحشت.

استاد امریکایی کاراته آقای "اد پارکر" این مرحله از آسایش وخونسردی را به داشتن ذهنی همانند آب ساکنت شبیه می کند که در اصطلاح کاراته میستونوکوروگفته می شود.

چگونه شخصی به یک چنین ذهنی همانند آب ساکن دست می یابد؟فرد می آموزد که با مسیر زندگی همراه شود و با جریان هستی پیش رود زمانی که یک حادثه ناگوار در زندگیتان اتفاق می افتددر برابر آن اتفاق بدون داشتن کوچکترین عجله و یا هیجان عکس العمل نشان دهید اینموضوع را همیشه مدنظر داشته باشید که در اغلب مواردی که برایتان پش می‌آید.

بیشتر از آنچه که خود فکر می کنید راه چاره و راه حل وجود دارد آرامش و خونسردی خود را برای حتی یک دقیقه قبل از آنکه عمل و یا عکس العمل از خود نشان دهید حفظ نمایید و راه های چاره را مدنظر قرار دهید. سپس با گرفتن یک تصمیم عاقلانه باخونسردی در ان راه قدم بردارید.

sorna
08-25-2011, 12:18 PM
خشم بدون عمل در ذن
وقتی به شما ضربه ای میخورد شما بسیار جدی و سخت دل می شوید و در شما کاملا عصبانیت و خشم مشاهده می شود واینکه چقدر مشتاق اید ضربه طرف مقابل را تلافی کنید .این حس در اکثر ورزشکارانوجود دارد که یک نقص محسوب می شود .
این چیز بدی نیست که افکار تهاجمی واحساسات خصومت آمیز نسبت به دیگران داشته باشید وقتی این احساسات را تصدیق کردیددیگر آنچه که نیستید تظاهر نخواهید کرد. شما می توانید بیاموزید که این حالات رابپذیرید . نکته اینجاست که نگذارید این حالات به طبیعت شما رسوخ کنند و رفتار شمارا تحت کنترل گیرند.
وقتی شما عصبانیت یاخصومت خود را بر سر کسی خالی می کنید اینکار موجب می شود که در پاسخ نیز خشونت وتهاجم دریافت کنید و نتیجه آن کشمکش خواهدبود چیزی که تمامی هنرمندان رزمی واقعی از آن اجتناب می ورزند.
نیازی نیست که پس از خشم ، عملی صورت گیرد. وقتی شما عملی از روی عصبانیت انجاممی دهیدکنترل خود را از دست می دهید.
چگونه میتوانید انتظار داشته باشید که دیگران را کنترل کنید در حالی که توانایی کنترل خودرا ندارید؟ این مطلب را همچون ویژگی اساسی و قاعد کلی هنرهای رزمی تلقی کنید.
با یک مثال ،موضوع را کاملا مشخص می کنیم :
فرض کنید تعطیلات آخر هفته را به منظور حضور درجلسه ای مربوط به کارهای شغلی تان به شهر دیگر یا استان دیگری مراجعه می کنید پس ازیک شب پرواز باهواپیمادر ساعت هفت صبح بههتلمورد نظر می رسید و در می یابید که اتاقشما چهار ساعت بعد آماده خواهد شد. بسیار خسته اید و می خواهید که قبل از حضور درمحل قرار ملاقات ، کمی ستراحت کنید.
شما درخواست می کنید که مسئول هتل راببینید در حالی که بسیار غضبناک هستید مطالبی را در ذهنتان آماده می کنید تا چنانچه آقا یا خانم متصدی هتل نتوانست اطاقتان را به موقع حاضر نماید به او ادا کنید.
در حالی که بر اثر عصبانیت بلند بلند با خود حرف می زدید متصدی هتل که خانم همهست سر می رسد. اعتراضات شما خشم او را بر می انگیخت و به زودی بحث داغی بین شما بهوجود می آید . در آن لحظه کنترل خود را از دست می دهید و حسابی شاخ به شاخ می شوید.
اندکی بعد وقتی کمی آرام شدید از او معذرت خواهی کرده او در جواب می گوید : شماواقعا مرا متعجب کردید من بر آن بودم که کاری برایتان انجام دهم ولی آنچنان شما باخشونت برخورد کردید که من حسن نیت خودم را نیز فراموش کردم و تصمیم گرفتم که به شماکمک نکنم.

یک بار دیگر توجهتان را به موارد استعمال هنرهای رزمی در زندگی معطوف کنید . این تجربه به شما درسی می آموزد که به این زودیها فراموش نخواهید کرد و خیلی کم اتفاق می افتد که خشم و غضب سودمند واقع شود. وقتی شما از کوره در می روید درواقع خود را نابود می کنید چه درزندگی و چه در صحنه

sorna
08-25-2011, 12:18 PM
غیرفعال فعال در ذن

در زندگی کنونی شما هرگزجایی برای بیکار و باطل گشتن نیست اما مفهوم عدم فعالیت در اینجا هیچ ربطی به باطل نشستن ندارد بلکه خود نوعی فعالیت و تمرین به حساب می‌آید.

عدم فعالیت را دراینجا با وقفه درموسیقی مقایسه کنید. وقفه، به معنای تمامشدن موسیقی نیست بلکه جزئی از موسیقی است اگرآهنگسازی در تمام طول موسیقی وقفه ای بهتمام معنا را در نظر نگیرند این امر به مانند ایجاد برش در یک جسم است بنا به گفته کلود باسی: « موسیقی از فضاهای خالی بین نت ها تشکیل می شود. » به عبارتی بهتراستادان سخن مانند هنرمندان رزمی کسانی هستند که به وقفه و آرامش (عدم فعالیت) بههمان اندازه فعالیت اهمیت می دهند.
مکث و خلاء در معنای واقعی به شخص مهلتبرآورد و سنجیدن موجودیت خود را در مرحله ای که در آن قرار دارد می دهد .
این مکث در خلال فعالیت یکی از اسرار کار شما هست بسیاری از هنرمندان رزمی بهمثل طوفان بر طرف مقابل حمله می کنند بدون اینکه نتیجه آن حمله را بر حریفشان مشاهده کنند.

هر وقت شما حمله می کنید همیشه سعیمی کنید بین حملات وقفه ای ایجاد کنید و قبل از اینکه حمله را مجددا ادامه دهیدحریف و عکس العملهایش را کاملا تحت مطالعه و بررسی قرار می دهید. شما وقفه و سکوت را با فعالیت همراه می کنید بنابراین به خود فرصت می دهید تاپردازشدرونی خود و حریف را بررسی کنید.
مثلا بروس لی هرگز خود را به طی یک مسیر یکنواخت محدود نمی سازد به عبارتی اوبه طور مداومضربه حاصله ازمحیط را سریعا به حرکات خودش منتقل می ساخت.به این معنی که برای ارزیابی موقعیت مکث می کرد و حرکاتش را مطابق با تقاضای آنشرایط و موقعیت خاص تعدیل می نمود او به حریفش اجازه نمی داد تا حرکاتش را به اوتحمیل کند بلکه حریفش را مجبور می ساخت تا نسبت به عمل اوعکس العمل نشان دهد. او غالبا در حملاتشوقفه ایجاد می کرد تا حرکاتش را در طی مبارزه دسته بندی و منظم سازد.

برای مطابقت دادن این عقیده انتزاعی ( توقف فعالیت ) با زندگیتان راهی بیابید .
علیرغم تمامی فشارها و تراکم برنامه هایتان تصمیم بگیرید روزی را در نظر بگیرید که درطی آن کاری نکنید و به مطالعه وضعیت و موقعیتتان بپردازید . این توقف برایتان بس شگفتی به بار خواهد آورد در این مدت وضعیت نابسامانتان را تحت بررسی قرار داده و آنرا بر یک رشته رفتارهای قابل وقوع در آینده بنا نمایید و مصمم گردید که خود درتعیین برنامه زندگی شخصی تان پیشقدم شوید بدین ترتیب پی خواهید برد که عدمفعالیتگاهی می تواند از فعالیت موثر ترواقع شود.

sorna
08-25-2011, 12:19 PM
شناخت ضعف ها در هنر ذن

تا زمانی که خودتان را باتمامی ضعفها نپذیرید، چیزی نخواهید آموخت. شما باید این حقیقت را قبول کنید که نقاط ضعف ونقاط قوت دارید و بایستی قابلیتها واستعدادهایتان را توسعه دهید.
مثلا بروس لی نابغه هنرهای رزمی در جهان نسبت بهخود این چنین می گوید : من علی رغم ضعفها و محدودیتهای جسمانی خود یک هنرمند رزمی گشتم.

می دانم که اغلب شما با شنیدن این موضوع به شدت یکه خوردید ، زیرا از نظرشما بروس لی از لحاظ فیزیکی کامل بود .همچنین افزود : بعضی هااحتمالا از آن آگاهی ندارند ولی پای راست من یکی دو سانتیمتر از پای چپم کوتاهتراست. البته این امر موجب شده است که من از بهتریم حالت استقرار بدن برخوردار شوم. با این وصف که ضربه های اولیه به عهده پای چپم است سپس دریافتم که به علت کوتاهتر بودن پای راستم بعضی از ضربه های پا را راحت تر اجرا میکردم و نامساوی بودن طول پاهها در نهایت به من نیروی جنبش بیشتری اعطا می کرد.


دوم آنکه من از نامرعی ( لنز چشم ) استفاده می کنم. از زمان کودکی من نزدیک بین بوده ام، به این معنا که وقتی من از عینک استفاده نمی کردم. حرکات حریفم را تا وقتی که کاملا نزدیک نمی‌شد به طور واضح نمی دیدم. به همین منظور در ابتدایکار، شروع به فراگیری وینگ چانکردم زیرا برای مبارزه تن به تنایده ال است.

بروس لی ضعف های خود را پذیرفت و روی آنها سرمایه گذاری کرد، واین همان چیزی است که شما باید بیاموزید. مثلا نمی توانید پایتان را تا بالای سربیاورید بدون آنکه مدت زمانی را برای گرم کردن پاهایتان صرف کنید. اما نکته این استکه آیا واقعا لازم است شما ضربه ای به آن بلندی بزنید؟حقیقت این است که تا ایناواخر هم هنرمندان رزمی به ندرت از ضربه های پای بالاتر از زانو استفاده می کردند. اکثر ضربه های بالاتر از سر نمایشی است بنابراین ضربه های پا را تا حد کمر بالابیاورید و مطمئن باشید که این ضربه ها بسیار قوی خواهد بود و شما هرگز به زدن ضربه‌هایی در حد بالاتر نیاز ندارید.

به جای اینکه هر کاری را به نحو احسن انجام دهید، سعی کنید آن کار را تا آنجا که در توان شماست به طور کامل انجام دهید. اگر چه بیشتر هنرمندان رزمی کارآزموده سالیان زیادی برای استادی در صدها فن و حرکتصرف کرده اند، ولی در یک مبارزه و یاکومیته ( مبارزه تن به تن درکاراته ) یک قهرمان ممکن است عملا فقط ازچهار یا پنج نوع فن ، چندین بار در طی استفاده نماید.

شما باید بیاموزید که در زمان حال زندگی می کنید و خودتان را آنگونه که حالا هستید پذیرا باشید. کاستی های خود را در انعطاف پذیری و چابکی با کسب دانش و تمرینهای مداوم تکمیل و برطرف کنید.
قابلیتها و استعدادهای بروس لی حقیقتا بر محدودیتهایش غالب بودند و تا قبل ازمرگ زودرسش او یکی از بزرگترین ستاره های سینما به شمار می رفت.
زندگی او تصویرروشنی از آموخته های اوست. با یافتن نقاط قوت خود و گسترش آنها، می توانیم برضعفهای خود غلبه کنیم.