PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : امیل زولا



sorna
08-23-2011, 10:58 AM
امیل زولا

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

http://pic.azardl.com/images/42328890605833209510.jpg (http://pic.azardl.com/)
پرتره امیل زولا، به قلم‌موی ادوارد مانه


امیل زولا (۲ آوریل ۱۸۴۰- ۲۹ سپتامبر ۱۹۰۲) نویسندهٔ تأثیرگذار فرانسوی، شاخص‌ترین چهره مکتب ادبی ناتورئالیسم و چهره‌ای مهم در آزادی‌خواهی سیاسی فرانسه است. او در پاریس، فرانسه زاده شد. پدر او یک مهندس ایتالیایی بود. بیش از نیمی از رمان‌های زولا را مجموعه‌ای ۲۰ جلدی روگن-ماکار تشکیل می‌دهد.

آثار ترجمه‌شده به زبان فارسی

دارایی خانوادهٔ روگن/ ترجمهٔ محمدتقی غیاثی
آسوموار/ ترجمهٔ فرهاد غبرایی
زمین/ ترجمهٔ محمدتقی غیاثی/انتشارات نیلوفر/ چاپ نخست، تهران، بهار ۱۳۶۱
سهم سگان شکاری/ ترجمهٔ محمدتقی غیاثی/ انتشارات نیلوفر/ چاپ نخست، تهران، پاییز ۱۳۶۲
شکست/ ترجمهٔ فرهاد غبرایی
شاهکار/ ترجمهٔ علی‎اکبر معصوم‎بیگی/انتشارات نگاه/چاپ دوم، تهران، ۱۳۷۶
رویا./ ترجمهٔ مهران محبوبی/مرکز نشر ارغنون/چاپ نخست ۱۳۷۱
ژرمینال/ ترجمه سروش حبیبی
ژرمینال/ ترجمه نونا هجری/انتشارات فرزان/چاپ نخست، تهران، پاییز ۱۳۶۳
پول و زندگی/ ترجمهٔ علی‎اکبر معصوم‎بیگی/انتشارات نگاه/ چاپ نخست، تهران، ۱۳۷۶
دکتر پاسکال/ ترجمهٔ محمدعلی خندان/انتشارات اکباتان/چاپ نخست آبان ۱۳۶۲


نود و پنجمين سال‌مرگ «اميل زولا»
خبرگزاري فارس: امروز 29 سپتامبر، نود و پنجمين سال‌مرگ «اميل زولا»، شاخص‌ترين چهره ادبي مكتب ناتوراليسم است كه در 62 سالگي درگذشت.
به گزارش خبرنگار ادبي فارس، به نقل از منابع اينترنتي، اميل زولا چهره تأثيرگذار فرانسوي، شاخص‌ترين چهره مكتب ادبي ناتورئاليسم و چهره‌اي مهم در آزادي‌خواهي سياسي فرانسه است. او در 2 آوريل 1840 در پاريس، فرانسه زاده شد. پدر او يك مهندس ايتاليايي و مادرش فرانسوي بود.
در هفت سالگي پدر را از دست داد و تا دوازده سالگي در شبانه‌روزي و سپس دبيرستان شهر اكس به تحصيل پرداخت و در آنجا با «سزان» آشنا شد. خانواده زولا پس از مرگ پدر دچار تنگدستي شد و در 1858 شهر «اكس» را ترك كرد و در پاريس اقامت گزيد. اميل پس از به پايان رساندن تحصيلات دبيرستاني در مدرسه «سن‌لوئي»، خود را براي امتحان در رشته علوم آماده كرد و بر اثر چندبار شكست در امتحانات، دنباله تحصيل را رها كرد. ابتدا در اداره گمرك به كار پرداخت، پس از آن در فوريه 1862 در كانون انتشارات «هاشت» مسئوليت توزيع را برعهده گرفت. شغل جديد، زولا را با بزرگان ادب مانند «لامارتين» و «ميشله» و «سنت‌بوو» آشنا ساخت. زولا ابتدا طرفدار رمانتيسم بود و به آثار «هوگو» و «موسه» و «لامارتين» علاقه‌مند شد. آثار نخستين او نيز رنگ رمانتيسم داشت و از احساس شاعرانه برخوردار بود كه به هيچ وجه با شيوه نگارش دوره ميانسالي او مشابهت نداشت.
آثار او كه به فارسي برگردانده شده است، عبارتند از: «دارايي خانواده روگن»، «زمين»، «سهم سگان شكاري» ترجمه محمدتقي غياثي، «آسوموار» و «شكست» ترجمه فرهاد غبرايي، «شاهكار» ترجمه علي‎اكبر معصوم‎بيگي، «رؤيا» ترجمه مهران محبوبي، «ژرمينال» ترجمه سروش حبيبي و نونا هجري، «پول و زندگي» ترجمه علي‎اكبر معصوم‎بيگي، «دكتر پاسكال» ترجمه محمدعلي خندان.
او توجه زيادي به مقولات اجتماعي داشت و طرفدار بزرگ آزادي و عدالت و مدافع آشتي ناپذير طبقه زحمتكش اجتماع بود. افرادي چون زولا سبب شدند، رمانتيسم كه به جنبه‌هاي دروني و خيال گونه هنرمند توجه مي‌كند، رنگ ببازد و رئاليست و واقعيت‌هاي زندگي جاي آن را بگيرد.
زولا در بيستم سپتامبر 1902 در پاريس مستقر گشت و در آپارتمان سردش بر اثر مسدود شدن لوله بخاري، به اختناق دچار شد كه هيچگونه درماني سودمند نيفتاد. او در 29 سپتامبر همان سال درگذشت. مراسم تشييع وي در ميان گروه عظيمي از مردم انجام گرفت و شش سال بعد جسدش به «پانتئون» انتقال يافت.
__________________

sorna
08-23-2011, 10:58 AM
اميل زولا، رمان نويس و مقاله نويس تاثيرگذار فرانسوي شاخص ترين چهره مکتب ناتوراليسم و چهره اي مهم در آزاديخواهي سياسي فرانسه است.
وي دوم آوريل سال 1840 از پدري ايتاليايي و مادري فرانسوي در پاريس زاده شد و کودکي را در شهر آکس در جنوب فرانسه گذراند.
در 7 سالگي پدر را از دست داد و تا 12 سالگي در شبانه روزي و سپس دبيرستان شهر آکس به تحصيل پرداخت و در آنجا با سزان آشنا شد. خانواده زولا پس از مرگ پدر دچار تنگدستي شدند و در سال 1858 شهر آکس را ترک کردند و در پاريس اقامت گزيدند.


http://www.gigapars.com/images/stories/characters/27-03-07-zola.jpg
اميل پس از پايان رساندن تحصيلات دبيرستاني در مدرسه سن لويي خود را براي امتحان در رشته علوم آماده کرد، اما بر اثر چند بار شکست در امتحانات، ادامه تحصيل را رها کرد. ابتدا در اداره گمرک به کار پرداخت پس از آن در فوريه 1862 در کانون انتشارات هاشت مسووليت توزيع را به عهده گرفت.

شغل جديد ، زولا را با بزرگان ادب مانند لامارتين و ميشله آشنا کرد. زولا ابتدا طرفدار رمانتيسم بود و علاقه فراواني به آثار هوگو و موسه و لامارتين داشت. آثار نخستين او نيز رنگ رمانتيسم داشت و از احساس شاعرانه برخوردار بود که به هيچ وجه به شيوه نگارش دوره ميانسالي او مشابهت نداشت. در سال 1864 اولين کتاب زولا به نام قصه هايي براي نينون منتشر شد. اين اثر که گوشه هايي از زندگي او را در دوره جواني نشان مي دهد و با عشق شديد به طبيعت همراه است، توجه عده اي از منتقدان را به خود جلب کرد.

سال بعد کتاب اعتراف کلود انتشار يافت. در اين هنگام زولا از رمانتيسم دست برداشت و به استادان جديدي چون بالزاک و فلوبر و استاندال روي آورد، اما نوشتن رمانهاي مختلف که با هم ارتباط معنوي نداشتند ، زولا را قانع نمي کرد و انتشار کتاب ديباچه اي بر مطالعه علم پزشکي تجربي اثر کلود برنار وي را به راهي کشاند که پيوسته در انتظارش بود و آن نوشتن رمان تجربي بود. زولا با اين تجربه به سبک رئاليسم عمق و شفافيت خاصي بخشيد و اساس مکتب ناتوراليسم را بنا نهاد.

ترز راکن (1867) اولين رمانش در شيوه رمانهاي تجربي، نقطه عطفي در تاريخ مکتب ناتوراليسم به شمار مي آمد. زولا در سال 1873 خود از اين رمان نمايشنامه اي اقتباس کرد که محبوبيت بسيار يافت.

از آن پس زولا روش رمان نويسي را با هدفي کاملا علمي دنبال کرد. در نظر او همچنان که جراح جسم بيمار را مي شکافد تا بر آن تغييرات لازم را انجام دهد. رمان نويس نيز تغييرات عميق جسمي قهرمانان کتاب خود را بايد مورد بررسي دقيق علمي قرار دهد، بر اين اساس، زولا به فکر خلق يک سلسله طولاني رمان تجربي با عنوان تاريخ طبيعي و اجتماعي خانواده اي در زمان امپراتوري دوم افتاد که شامل 20 رمان بود که بتدريج منتشر شد و از برجسته ترين آثار مکتب ناتوراليسم به شمار مي آيد مجموعه اي که بيش از نيمي از رمانهاي زولا را دربر مي گيرد. زولا در نسب نامه 2 خانواده که در پلاسان شهر کوچکي در جنوب فرانسه زندگي مي کنند و ميان اعضاي آنها وصلتهايي صورت مي گيرد، تعمق مي کند و مساله وراثت را در ميان افراد اين دو خانواده بررسي مي کند و نشان مي دهد چگونه اعتياد به الکل يا ابتلا به بيماري سل در ميان فرزندان اين دو خانواده رايج مي شود چنان که در نسل سوم خانواده که داراي 11 عضو است ، 4 بيمار و 2 رنجور به وجود مي آيد.

زولا چنين نتيجه مي گيرد که مساله وراثت که خارج از اختيار بشر و نوعي جبر علمي است، چگونه به فعل و انفعالاتي منجر مي شود که افراد جامعه اي را دچار انحرافات بيشمار روحي مي کند. رشته اصلي اي که قهرمانان 1200 داستان زولا را به هم پيوند مي دهد، همين عامل وراثت است.

داستان غذاي پس مانده که در سال 1887 به صورت نمايشنامه و با عنوان رنه به صحنه آمد با موفقيت بسيار همراه شد. در اين اثر زولا غارت اموال ملت در زمان ناپلئون سوم را به تصوير مي کشد.

داستان شکم پاريس (1873) زندگي فقيرانه و پر از رنج کاسبهاي کم سرمايه را با واقع بيني شديد و صادقانه شرح مي دهد. هنگامي که زولا 36 سال داشت، به ناشرش خبر داد که طرح رمان تازه اي را ريخته که هنوز نامي برايش در نظر نگرفته است ؛ اما مي تواند اهميت آن را پيش بيني کند و همين گونه شد. به گونه اي که رمان دکه مي فروش در 1877 از چنان شهرتي برخوردار شد که زولا را نامدارترين نويسنده عصر خود کرد و نخستين بار پس از نيم قرن ويکتور هوگو را در درجه دوم شهرت قرار داد و بر کتاب بينوايان او تفوق يافت.

زولا با اين اثر بر بالزاک نيز برتري يافت و پس از او کمتر نويسنده اي موفق شد چيزي بر ضخامت ظلمت هاي اين کتاب بيفزايد. زولا در اين دوره خانه اي در مدان در حومه پاريس خريد که گروهي از نويسندگان جوان در آن گرد مي آمدند، از جمله موپاسان که همه خود را پيرو مکتب ناتوراليسم مي خواندند. همين گروه در 1880 مجموعه داستان هاي شبهاي مدال را منتشر کردند که شامل 6 داستان کوتاه از اين 6 نويسنده بود. از جمله داستان گلوله پيهي اثر موپاسان که موجب شهرت او شد. زولا در 1879 نهمين داستان از سلسله رمان روگون ماکار را به نام نانا انتشار داد که به محض انتشار موفقيت عظيمي به دست آورد. داستان نانا بيشتر تصوير جامعه اي تباه شده است تا وصف عشق و دلدادگي.

زولا به قهرمانان کتاب برجستگي و واقعيت پرجاذبه اي مي بخشد. چنان که خواننده در پشت چهره هاي داستاني اشخاص واقعي را بخوبي مي بيند و همين امر در توفيق کتاب موثر بوده است که با وجود پيروزي جاودانگي و برجستگي خاص مورد حمله سختي نيز قرار گرفت.


http://www.gigapars.com/images/stories/characters/27-03-07-zola2.jpg
زولا با انتشار کتاب ژرمينال يکي از جنبه هاي نظريه خود را درباره سوسياليسم عرضه مي کند. ژرمينال سيزدهمين کتاب از سلسله رمان له روگون ماکار و يکي از معروف ترين آثار زولاست. در ژرمينال زندگي نکبت بار کارگران معدن پيش چشم گذارده شده است، کارگراني که در زير بار استخراج معدن خرد شده اند و با مزد ناچيز و گرسنگي در وضع پريشاني به سر مي برند، فساد برسراسر زندگيشان حکمفرما مي شود و از شدت تيره روزي به الکل پناه مي برند و به سبب آن که ارباب ها قصد دارند از مزدشان کسر کنند، به اعتصاب روي مي آورند. چندين ماه از کار دست مي کشند و سر انجام بر اثر سرما و گرسنگي اعتصابشان به شکست منتهي مي شود و به دوزخ معدن بازمي گردند.

ژرمينال انعکاس عظيمي در جامعه آن زمان فرانسه داشت و از چنان قدرتي برخوردار بود که منتقدان جز در ستايش آن لب نگشودند. در حقيقت ژرمينال زولا را از بزرگترين نويسندگان همه عصرها کرد.

کساني که دکه مي فروش را به سبب نشان دادن معايب و فساد اخلاق محيطهاي کارگري ستوده بودند نانا را که ضعف و انحطاط طبقه بالاي جامعه را نشان مي داد، مورد اعتراض قرار دادند. زولا به همه غوغاها و ايرادها پاسخ داد. در سال 1882 کتاب ديزي انتشار يافت. مقصود از ديزي ديگ ثروتمندان است. زولا براي هجو کردن آداب و رسوم کاسبهاي پولدار خانه ظاهرا مجللي را در يکي از کوچه ها برگزيده و درون آن را در معرض تماشا گذارده است. ديوارها را شفاف کرده و رازها را از پشت آن بيرون کشيده و هياهوي خانواده ها و پخت و پز روزانه و آمد و رفتهاي فريبکارانه را نشان داده است.

زولا به کساني که در اين کانون ها ادعاي نيکبختي دارند، خطاب مي کند و مي گويد: «شما دروغ محض هستيد و در ديگ شما چيزي جز بدي و فساد پخته نمي شود.» زولا در 1887 در زمين با لحني خشونت بار از دهقاناني که براي علاقه به زمين از کشتار و خيانت روگردان نيستند، سخن گفته است. وصف صحنه هاي ننگين و قبيح طوفاني از مخالفت به پا کرد حتي از جانب طرفداران زولا بيانيه اي انتشار يافت که او را از استادي و پيشوايي خود خلع کردند. زولا در همين سال به جبران خشونت گذشته به لطف و نرمي گراييد و کتاب رويا را انتشار داد. زولا کم کم از سلسله رمان له روگون ماکار احساس خستگي کرد و 3 رمان ديگر در اين سلسله انتشار داد و به آن پايان بخشيد.

زولا علاوه بر سلسله رمان له روگون ماکار ، 2 سلسله ديگر انتشار داد که يکي از آنها مجموعه سه شهر است درباره لندن، رم و پاريس. پنجم اکتبر 1894 بود که آلفرد دريفوس افسر فرانسوي يهودي به اتهام خيانت توقيف و تبعيد شد و فرانسويان گروهي به موافقت و دسته ديگر به مخالفت با او برخاستند. موضوع رنگ سياسي گرفت و به اختلاف ميان سلطنت طلبان و طرفداران کليسا و جمهوري خواهان کشيده شد. از اين پس، او در برخي از مهمترين رويدادهاي سياسي فرانسه نقشي فعال و برجسته بازي کرد تا اين که 20 سپتامبر 1902 در پاريس و در آپارتمان سردش بر اثر مسدود شدن لوله بخاري به اختناق دچار شد که هيچ گونه درماني سودمند نيفتاد و سرانجام در 29 سپتامبر 1902 بدرود حيات گفت. مراسم تشييع وي در ميان گروه عظيمي از مردم انجام گرفت و 6 سال بعد جسدش به پانتئون انتقال يافت.

مکتب ناتوراليسم در اواخر زندگي زولا قدرت خود را از دست داد. اما سرنوشت آثار زولا به اين مکتب بستگي کامل ندارد زيرا وي در هنر رمان نويسي ابتکارهاي جالب توجهي به کار برده و در تصوير اجتماع استعدادي بي نظير و استثنايي نشان داده است. آثار زولا با آن که بر جنبه هاي علمي زيست شناسي و مساله توارث و جبر علمي متکي است، از جنبه هاي شاعرانه و تغزلي و صور ذهني خارق العاده نيز سرشار است. نفوذ زولا و مکتب ناتوراليسم او در نويسندگان ملل مختلف قرن بيستم انکارناپذير است. درحقيقت اميل زولا به عنوان بزرگترين نماينده ناتوراليسم فرانسه مي کوشد به هنر و ادبيات جنبه علمي بدهد. به عقيده او نويسنده بايد تخيل را کنار بگذارد و داراي حس واقع بيني باشد و مانند يک شيميدان يا فيزيکدان يا زيست شناس نويسنده هم بايد راجع به صفات و مشخصات و رفتار و عادات افراد و اجتماعات بشري به همان طريق عمل کند.

از نکات مهمي که در ناتوراليسم مشهود است يکي توجه نويسنده به زبان است و ديگر توجه به توصيف زشتي ها. از کساني که با زولا دوست و همکار هستند و تاحدي شيوه او را مي پسندند يکي گوستاو فلوبر است و ديگري موپاسان. با اين همه فلوبر در بسياري موارد با زولا موافق نيست و به او معترض است و موپاسان نيز که در واقع نخستين بار داستان کوتاه را در ادبيات فرانسوي وارد کرد، هرچند با زولا دوست و هم عقيده است؛ اما ناتوراليسم او نوعي رئاليسم اغراق آميز است و با آنچه زولا مي گويد تفاوت دارد.