M.A.H.S.A
08-21-2011, 07:04 PM
چراناسازگار؟
(فرزندان ناسازگار(2
( مقاله ی قبل(وروجک
علل و انگیزههای ناسازگاری فرزندان:
1- علل ارثی: گروهی معتقدند بسیاری از ناسازگاریهای کودکان ریشه در سرشت و طینت آنها دارد که به همراه ژن از طریق والدین به آنها منتقل میشود.
http://www.akairan.com/images/MRiraj/kudak/127-M-KOODAK.jpg
2- علل زیستی: مانند نقص عضو، اختلال در بینایی و شنوایی و اختلال در مغز و دستگاههای عصبی در قبل یا حین یا بعد از تولد میتواند از دیگر عوامل باشد.
3- علل روانی: مانند وجود فشارهای درونی، میل به استقلال، وجود تعارض و کشمکش در زندگی روزمره خصوصاً زمانی که کودک خود را بیپناه و بدون پشتوانه احساس کند، عادات عصبی مانند ناخن جویدن و انگشت مکیدن و ... در او مشاهده میشود.
4- علل عاطفی: مانند احساس محرومیت از محبّت والدین، ناکامی از دستیابی به اهداف مورد علاقه، ولادت کودک جدید در خانواده، عدم امنیت عاطفی به هر دلیل ممکن.
5- علل اجتماعی: مانند نابسامانی و اختلاف و درگیری بین اعضای خانواده، متارکهی والدین، بدآموزی از الگوهای خانه و مدرسه و جامعه، عدم مقبولیت در بین دیگران، یادگیری رفتارهای نامطلوب از گروه همسالان، عدم نظارت کافی والدین، عدم وجود قانون منصفانه و قاطع در خانه و مدرسه، مشکلات اقتصادی و ... .
6- علل تربیتی: مانند عدم یا افراط محبت، ناهماهنگی بین عاملان تربیتی در خانه و مدرسه و جامعه، برآورده کردن تمام خواستههای کودک بدون چون و چرا و یا بالعکس، تنبیه بدنی و آزارهای روانی، مقایسه و تحقیر و سرزنش کودک و ...
چگونه با رفتارهای ناسازگارانهی فرزندان برخورد کنیم؟
1- اگر خود تحت فشارهای روانی ناشی از زندگی و کار قرار داریم و نمیتوانیم رفتار و گفتار خود را کنترل کنیم، بهتر است قبل از انجام هر کاری در مورد فرزند به فکر روشی برای کنترل فشارهای خود باشیم که تحقیقات نشان داده است اگر والدین بتوانند برخی رفتارهای خود را تغییر دهند فرمانبری کودک بیشتر خواهد شد.
2- افکار غلط و انحرافی در بارهی فرزند خود نداشته باشیم. مثلاً «فرزندم این کار را میکند تا حرص مرا در بیاورد. »یا« او باعث تمام مشکلات در خانه است.» چنین افکاری زمینهی به وجود آمدن احساس بسیار بد را نسبت به فرزند مهیا میکند و یقیناً بر رفتار ما و او اثر منفی میگذارد.
3- از ارائه ی دستورات مبهم، کلّی و تکراری اجتناب کنیم. مثلاً به جای این که بگوییم :«خودت را جمع و جور کن» شفّاف و مشخص بگوییم که از او چه میخواهیم مثلاً «دوست دارم تا پنج دقیقه دیگر دفتر و کتابهایت را از وسط اتاق جمع کنی».
4- به جای سخنرانی و بحث و جدل، کوتاه و موثر با لحنی محکم ولی در کمال آرامش به او گوشزد کنیم که رفتارش در ما چه تأثیری گذاشته و اگر از این رفتار خود دست برندارد چه عاقبتی در انتظار اوست.
5- به یاد داشته باشیم عاقبتی را برای او مشخص کنیم که شدنی و کوتاه مدت باشد. مثلاً نگوییم «برای همیشه از این خانه خواهم رفت» یا «حق نداری از این به بعد تلویزیون تماشا کنی» بهتر است بگوییم امروز از دیدن این برنامه محروم هستی و یا این هفته تو را به پارک نمیبرم.
6- انجام دادن خواستههایمان را وظیفه ی او ندانیم بلکه بعد از انجام دادن دستوراتمان او را با کلام و هدایای مورد علاقه تشویق نماییم.
7- با مشارکت فرزندمان لیستی از مهمترین قوانین در خانه به ترتیب اهمیت و همراه با روش انجام دقیق آنها تهیه کرده و پس از مشخص کردن نوع محرومیت برای انجام ندادنشان، با قاطعیت اجرا کنیم.
8- عوامل مشکلساز را شناسایی و در جهت رفع آنها اقدام نماییم.
9- به نیازهای جسمی، عاطفی، روانی، اجتماعی، اقتصادی و ... فرزندان بیشتر توجّه کنیم.
10- سعی کنیم فرصتی را ایجاد کنیم تا کودکان بتوانند نسبت به رفتارهای نامناسب خود فکر کنند.
11- ارتباط خود را با مدرسه و مسئولان بیش از پیش تقویت کنیم.
12- از تنبیه بدنی اکیداً خودداری نموده و در صورت نیاز از محروم سازیهای کوتاه مدّت استفاده کنیم.
13- برای شنیدن مسائل و مشکلات فرزندان وقت بگذاریم.
14- از سرزنش و تحقیر کردن و مقایسهی فرزندان جداً خودداری کنیم.
15- ضمن تقویت ابعاد معنوی در فرزندان، روشهای آرامشدهی دینی رابه آنها آموزش دهیم از جمله:
ذکر و یاد خدا (الا به ذکرالله تطمئن القلوب)
توکل به خدا، جهت خاموش کردن خشم
صلوات بلند
نماز خواندن
16- علایم هشداردهنده ی خشم را به فرزندان آموزش دهیم تا بتوانند خشم خود را بهتر کنترل کنند از جمله علایم:
علایم جسمی مثل (افزایش ضربان قلب، سریع شدن تنفّس، عرق کردن، سفت شدن عضلات، داغ شدن بدن و ...)
علایم فکری مثل (ازش متنفّرم، میخوام بزنمش، داره به من زور میگه و ...)
علایم رفتاری مثل (داد زدن، تهدید کردن، لرزیدن، لگد و کتکزدن، گریه کردن و ...)
17- روشهای «آرامشدهی» را به آنها آموزش دهیم از جمله:
الف- تنفس عمیق: یعنی دم عمیق با یک شماره و نگهداری هوا در ششها تا چهار شماره و بعد بازدم آهسته با دو شماره.
ب- تجسم: یک تصویر آرامش بخش مثلا خود را شناور داخل یک قایق که به آرامی همراه امواج تکان میخورد ، تجسم کنید یا تصوّر یک ساعت شنی که عصبانیت مثل دانههای شن به آرامی از بدنش خارج میشود.
ج- روش آدم آهنی و عروسک پارچهای: از او میخواهیم مثل یک آدم آهنی عضلات خود را سفت کند و بعد از پانزده ثانیه عضلات خود را مثل یک عروسک پارچهای شل کند.
د- حرف زدنهای مثبت با خود: ولش کن، بیخیال، خونسرد باش، نمیگذارم مرا عصبانی کند و ...
18- یکی از دلایل عصبانیت و ناراحتی فرزندان این است که نمیتوانند احساسات خود را به درستی بیان کنند، با کمک عکس و فیلم و نقّاشی یا صورتکهای کارتونی انواع احساسات مثل (خشم، ترس، شادی، غم و ...) را به آنها آموزش دهیم.
19- چون بسیاری از ناسازگاریهای کودکان به دلیل عدم آشنایی والدین با مهارتهای زندگی است توصیه میشود. مهارتهای ارتباطی مثل :گوش دادن، ابراز وجود، حلّ مساله و تصمیمگیری و دیگر مهارتهای زندگی را خود بیاموزیم و به فرزندانمان نیز آموزش دهیم.
20- در مورد کودکان بیش فعّال علاوه بر موارد فوق رعایت موارد زیر تأکید میشود:
الف- دارو درمانی مستمر زیرنظر روانپزشک که ممکن است تا چند سال طول بکشد، چرا که با تشخیص و مراقبت درست اکثریت قریب به اتّفاق آنان تا پایان دورهی نوجوانی درمان میشوند.
ب- تأمین خواب مناسب شبانه به هر طریق ممکن، حتّی با اعلام خاموشی برای تمامی اعضای خانواده، مثلاً ساعت 9شب.
ج- پرهیز از خوردن قند و شکر، نوشانهی گازدار، کاکائو، چیپس، پفک و ... .
د- آموزش والدین در زمینه شیوهی برخورد با آنها و نحوی کمک کردن به فرزند بیش فعّالشان در انجام کارهای روزانه.
منبع:بسته های آمزشی خانواده اشاره
(فرزندان ناسازگار(2
( مقاله ی قبل(وروجک
علل و انگیزههای ناسازگاری فرزندان:
1- علل ارثی: گروهی معتقدند بسیاری از ناسازگاریهای کودکان ریشه در سرشت و طینت آنها دارد که به همراه ژن از طریق والدین به آنها منتقل میشود.
http://www.akairan.com/images/MRiraj/kudak/127-M-KOODAK.jpg
2- علل زیستی: مانند نقص عضو، اختلال در بینایی و شنوایی و اختلال در مغز و دستگاههای عصبی در قبل یا حین یا بعد از تولد میتواند از دیگر عوامل باشد.
3- علل روانی: مانند وجود فشارهای درونی، میل به استقلال، وجود تعارض و کشمکش در زندگی روزمره خصوصاً زمانی که کودک خود را بیپناه و بدون پشتوانه احساس کند، عادات عصبی مانند ناخن جویدن و انگشت مکیدن و ... در او مشاهده میشود.
4- علل عاطفی: مانند احساس محرومیت از محبّت والدین، ناکامی از دستیابی به اهداف مورد علاقه، ولادت کودک جدید در خانواده، عدم امنیت عاطفی به هر دلیل ممکن.
5- علل اجتماعی: مانند نابسامانی و اختلاف و درگیری بین اعضای خانواده، متارکهی والدین، بدآموزی از الگوهای خانه و مدرسه و جامعه، عدم مقبولیت در بین دیگران، یادگیری رفتارهای نامطلوب از گروه همسالان، عدم نظارت کافی والدین، عدم وجود قانون منصفانه و قاطع در خانه و مدرسه، مشکلات اقتصادی و ... .
6- علل تربیتی: مانند عدم یا افراط محبت، ناهماهنگی بین عاملان تربیتی در خانه و مدرسه و جامعه، برآورده کردن تمام خواستههای کودک بدون چون و چرا و یا بالعکس، تنبیه بدنی و آزارهای روانی، مقایسه و تحقیر و سرزنش کودک و ...
چگونه با رفتارهای ناسازگارانهی فرزندان برخورد کنیم؟
1- اگر خود تحت فشارهای روانی ناشی از زندگی و کار قرار داریم و نمیتوانیم رفتار و گفتار خود را کنترل کنیم، بهتر است قبل از انجام هر کاری در مورد فرزند به فکر روشی برای کنترل فشارهای خود باشیم که تحقیقات نشان داده است اگر والدین بتوانند برخی رفتارهای خود را تغییر دهند فرمانبری کودک بیشتر خواهد شد.
2- افکار غلط و انحرافی در بارهی فرزند خود نداشته باشیم. مثلاً «فرزندم این کار را میکند تا حرص مرا در بیاورد. »یا« او باعث تمام مشکلات در خانه است.» چنین افکاری زمینهی به وجود آمدن احساس بسیار بد را نسبت به فرزند مهیا میکند و یقیناً بر رفتار ما و او اثر منفی میگذارد.
3- از ارائه ی دستورات مبهم، کلّی و تکراری اجتناب کنیم. مثلاً به جای این که بگوییم :«خودت را جمع و جور کن» شفّاف و مشخص بگوییم که از او چه میخواهیم مثلاً «دوست دارم تا پنج دقیقه دیگر دفتر و کتابهایت را از وسط اتاق جمع کنی».
4- به جای سخنرانی و بحث و جدل، کوتاه و موثر با لحنی محکم ولی در کمال آرامش به او گوشزد کنیم که رفتارش در ما چه تأثیری گذاشته و اگر از این رفتار خود دست برندارد چه عاقبتی در انتظار اوست.
5- به یاد داشته باشیم عاقبتی را برای او مشخص کنیم که شدنی و کوتاه مدت باشد. مثلاً نگوییم «برای همیشه از این خانه خواهم رفت» یا «حق نداری از این به بعد تلویزیون تماشا کنی» بهتر است بگوییم امروز از دیدن این برنامه محروم هستی و یا این هفته تو را به پارک نمیبرم.
6- انجام دادن خواستههایمان را وظیفه ی او ندانیم بلکه بعد از انجام دادن دستوراتمان او را با کلام و هدایای مورد علاقه تشویق نماییم.
7- با مشارکت فرزندمان لیستی از مهمترین قوانین در خانه به ترتیب اهمیت و همراه با روش انجام دقیق آنها تهیه کرده و پس از مشخص کردن نوع محرومیت برای انجام ندادنشان، با قاطعیت اجرا کنیم.
8- عوامل مشکلساز را شناسایی و در جهت رفع آنها اقدام نماییم.
9- به نیازهای جسمی، عاطفی، روانی، اجتماعی، اقتصادی و ... فرزندان بیشتر توجّه کنیم.
10- سعی کنیم فرصتی را ایجاد کنیم تا کودکان بتوانند نسبت به رفتارهای نامناسب خود فکر کنند.
11- ارتباط خود را با مدرسه و مسئولان بیش از پیش تقویت کنیم.
12- از تنبیه بدنی اکیداً خودداری نموده و در صورت نیاز از محروم سازیهای کوتاه مدّت استفاده کنیم.
13- برای شنیدن مسائل و مشکلات فرزندان وقت بگذاریم.
14- از سرزنش و تحقیر کردن و مقایسهی فرزندان جداً خودداری کنیم.
15- ضمن تقویت ابعاد معنوی در فرزندان، روشهای آرامشدهی دینی رابه آنها آموزش دهیم از جمله:
ذکر و یاد خدا (الا به ذکرالله تطمئن القلوب)
توکل به خدا، جهت خاموش کردن خشم
صلوات بلند
نماز خواندن
16- علایم هشداردهنده ی خشم را به فرزندان آموزش دهیم تا بتوانند خشم خود را بهتر کنترل کنند از جمله علایم:
علایم جسمی مثل (افزایش ضربان قلب، سریع شدن تنفّس، عرق کردن، سفت شدن عضلات، داغ شدن بدن و ...)
علایم فکری مثل (ازش متنفّرم، میخوام بزنمش، داره به من زور میگه و ...)
علایم رفتاری مثل (داد زدن، تهدید کردن، لرزیدن، لگد و کتکزدن، گریه کردن و ...)
17- روشهای «آرامشدهی» را به آنها آموزش دهیم از جمله:
الف- تنفس عمیق: یعنی دم عمیق با یک شماره و نگهداری هوا در ششها تا چهار شماره و بعد بازدم آهسته با دو شماره.
ب- تجسم: یک تصویر آرامش بخش مثلا خود را شناور داخل یک قایق که به آرامی همراه امواج تکان میخورد ، تجسم کنید یا تصوّر یک ساعت شنی که عصبانیت مثل دانههای شن به آرامی از بدنش خارج میشود.
ج- روش آدم آهنی و عروسک پارچهای: از او میخواهیم مثل یک آدم آهنی عضلات خود را سفت کند و بعد از پانزده ثانیه عضلات خود را مثل یک عروسک پارچهای شل کند.
د- حرف زدنهای مثبت با خود: ولش کن، بیخیال، خونسرد باش، نمیگذارم مرا عصبانی کند و ...
18- یکی از دلایل عصبانیت و ناراحتی فرزندان این است که نمیتوانند احساسات خود را به درستی بیان کنند، با کمک عکس و فیلم و نقّاشی یا صورتکهای کارتونی انواع احساسات مثل (خشم، ترس، شادی، غم و ...) را به آنها آموزش دهیم.
19- چون بسیاری از ناسازگاریهای کودکان به دلیل عدم آشنایی والدین با مهارتهای زندگی است توصیه میشود. مهارتهای ارتباطی مثل :گوش دادن، ابراز وجود، حلّ مساله و تصمیمگیری و دیگر مهارتهای زندگی را خود بیاموزیم و به فرزندانمان نیز آموزش دهیم.
20- در مورد کودکان بیش فعّال علاوه بر موارد فوق رعایت موارد زیر تأکید میشود:
الف- دارو درمانی مستمر زیرنظر روانپزشک که ممکن است تا چند سال طول بکشد، چرا که با تشخیص و مراقبت درست اکثریت قریب به اتّفاق آنان تا پایان دورهی نوجوانی درمان میشوند.
ب- تأمین خواب مناسب شبانه به هر طریق ممکن، حتّی با اعلام خاموشی برای تمامی اعضای خانواده، مثلاً ساعت 9شب.
ج- پرهیز از خوردن قند و شکر، نوشانهی گازدار، کاکائو، چیپس، پفک و ... .
د- آموزش والدین در زمینه شیوهی برخورد با آنها و نحوی کمک کردن به فرزند بیش فعّالشان در انجام کارهای روزانه.
منبع:بسته های آمزشی خانواده اشاره