sorna
07-23-2010, 12:58 AM
دانستنی های استان گلستان :
استان زیبا و باصفای گلستان در شمال خاوری ایران واقع شده و محل سکونت یکی از بزرگ ترین و با سابقه ترین عشایر منطقه شمال خاوری ایران (ایل ترکمن) است. استان گلستان یکی از قطب های اقتصادی مهم کشور در زمینه کشاورزی، دام داری و صنایع وابسته به آن ها بوده و از معادن و صنایع با ارزشی نیز برخوردار است. پارک ملی گلستان که بزرگ ترین و با ارزش ترین پارک ایران است، درمحدوده این استان واقع شده و جنگل های خزری درمحدوده این استان به پایان می رسد. استان گلستان با دریای خزر ساحل دارد و از مواهب طبیعی چون سواحل دریا، جنگل های زیبا، کشتزارهای پررونق و باصفا و باغ های مطلوب برخوردار است. انواع جاذبه های طبیعی چون کوه، دریا، جنگل، آبشار، رودخانه، چشمه وانواع گونه های جانوری دراین استان قابل دسترسی و مشاهده است. به لحاظ این که این استان محل زندگی عشایر ترکمن ایران بوده، از جاذبه های متعدد اجتماعی چون جلوه های عشایر کوچ رو و آداب و رسوم حاکم بر آن ها، موسیقی سنتی و خاص منطقه به همراه انواع جشن ها و آیین ها برخوردار است. این استان هم چنین در مسیر عبوری زایرین بارگاه مقدس حضرت امام رضا(ع) قرارگرفته و موقعیت ترانزیتی این استان در کنار جاذبه های اکوتوریستی، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی آن؛ استان گلستان را در ردیف یکی از پر توان ترین مناطق ایران در زمینه جهانگردی قرار داده است. به روایت تاریخ ، دین اسلام در اوایل قرن دوم هجری جایگزین دین مزدیسنا در طبرستان شده است . اکنون بیشتر ساکنان منطقه شیعه مذهب اند ؛ ولی در ناحیة ترکمن نشین گنبد و گرگان که در مجاورت با نواحی ترکمن نشین آسیای میانه قرار دارد اکثر اهالی سنی حنفی هستند . در استان گلستان ، اغلب گرگانی ها به زبان فارسی روان سخن می گویند . هر چند که در گذشته آنان زبان مخصوص به خود داشتند ، امابه مرور زمان ، این زبان به فراموشی سپرده شد . البته در قدیم دشت گرگان سرزمین مستقلی به شمار می رفته ولی چون در بین دو منطقة مازندران و خراسان واقع شده بود فرهنگ و زبانش از آن ها تاثیراتی هم گرفته است . در ترکمانان نیز زبان ترکمنی رایج است .
مکان های دیدنی و تاریخی
جاذبه های طبیعی استان گلستان عبارتند از: پارک ملی گلستان، تالاب گمیشان، پناه گاه حیات وحش میان کاله، آبشارلو، آبشار شیرآباد، آبشارباران کوه، آبشار زیارت، آبشار کبودوال، پارک جنگلی دلند، پارک جنگلی قرق، جزیره آشوراده، منطقه جنگلی نهارخوران و منطقه حفاظت شده جهان نما.
بناهای تاریخی و دیدنی این استان نیز عبارتند از: مسجد جامع، آرامگاه مختوم قلی فراغلی، امام زاده روشن، پل آقا قلا، امام زاده نور (اسحاق)، امام زاده هندیجان، بازار قدیمی، برج رادکان باختری، پنج شنبه بازار قلا، تورنگ تپه، جمعه بازارگرگان، جمعه بازار گنبد، دوشنبه بازارترکمن، سد اسکندری (دیوار دفاعی)، قلعه ماران، کاخ اختصاصی، کاخ شاهین، کاخ آغا محمد خان، مدرسه سردار، مدرسه دارالشفاء، مسجد گلشن، مسجد امام حسن عسگری (ع)، مسجد و مدرسه کریم آبشار، موزه گرگان و میل گنبد قابوس.
جاذبه های طبیعی و تاریخی بالا به همراه جلوه های زندگی مردم و عشایر منطقه که دیدنی های جذاب استان گلستان هستند در مجموع این منطقه را از توان بالای گردشگری برخوردار کرده است.
وجه تسمیه و پیشینه تاریخی
استان گلستان نام خود را از گرگان به گلستان تغییر داده و به نظر می رسد به علت آبادانی و صفای طبیعی این منطقه؛ نام گلستان به آن داده شده است. استان گلستان محل سکونت اقوام ترکمن است که بخش دیگری از این ایل بزرگ نیز در جمهوری ترکمنستان زندگی می کنند.
نام ترکمن نخستین بار در دایره المعارف چینی قرن هشتم میلادی آمده است. هم چنین ترکمن را نام قومی از اقوام زرد پوست ترک زبان دانسته اند که از چندین هزار سال پیش در شمال دریاچه «ایسیک گول» (بالخاش) در شمال مغولستان زندگی می کرده اند. نویسندگان ایران برای نخستین بار در قرن پنجم هجری قمری به قومی ترک نژاد به نام ترک یا ترکمانان که در آسیای مرکزی ساکن بوده اند، اشاره می کنند.
طوایف ترکمن «گوگلان»، «یمرلی» و «آل علی» در جلگه های «کوپت داغ» و بعدا «ساریق» ها، «ارساری» ها و «سالر» ها در اطراف قوچان و بجنورد از شهرهای خراسان سکنی گزیدند و «یموت» ها به سمت شمال خراسان و رود اترک روی آورده و در قرن شانزدهم میلادی، طوایف ترکمن تمام ساحل خاوری خزر تا گرگان را تصرف کردند. در سال های بعد که از اقتدار شاهان ایران و خوانین کاسته شد، ترکمن ها به تردیج سلطه خود را به طرف خاور تا مرو گسترش دادند. بدین گونه این سرزمین در طی چند قرن پهنه تاخت و تاز طوایف غز شده و توده های وسیع آن ها همراه مغول ها به ایران آمدند. با لشکرکشی تیمور به ایران و دیگر کشورهای مجاور، به همراه دیگر ایلات جا به جا شدند و با گذشتن از این سرزمین، بار دیگر همراه صفویه به ایران بازگشتند. پس از تیمور، سلسله های ترکمانان «قراقویونلو» وسپس «آق قویونلو» به عنوان نیرومند ترین گروه ها به ترتیب در باختر و شمال ایران و سپس در ایران مرکزی و جنوبی ظهور کردند.
در زمان صفویه، شاه عباس صفوی برای حفظ ایالات خاوری از تاخت و تاز ترکمن ها و ازبکان، کردهای جنگ جو را از ولایات باختری به این سامان کوچ داد و پنج ولایت کرد نشین در امتداد کلیه مرزها از استرآباد تا چناران به وجود آورد. اما کوچ کرد ها مانع تاخت و تاز ترکمنان نشد چرا که آن ها حریفانی هم زور بودند و هیچ یک از طرفین نمی توانستند به فتح نهایی دست یابند و این خطه هم چنان درگیر هرج و مرج باقی ماند. با وقوع جنگ های بین قبیله ای از یک سو و یورش خان های بخارا و خیوه از سوی دیگر، آشوب مناطق ترکمن نشین را فرا گرفت. این منازعات همراه با فشارهای امپراطوری روسیه به ویژه در مرزهای جنوب باختری، سبب افزایش سیل مهاجرت ترکمن ها به نواحی رود گرگان شد و این مهاجرت منجر به جنگ هایی بین ساکنان قبلی این نواحی با مهاجمان شد. براثر فشار طوایف یموت که به تازگی به این نواحی آمده بودند، طوایف گوگلان به سمت کوه های گلی داغ رانده شدند. باوجود مخالفت و نزاع بین ترکمن ها و همسایه های آن ها، ترکمن ها به تدریج تا قره سو و شمال خراسان را به تصرف خویش درآوردند. این طوایف که دربیش تر اوقات نقش مهمی در تعیین و تغییر حکومت های وقت ایفا می کردند، به سبب شیوه معیشت عشایری (دام داری و کوچ )، دراندک زمانی به مهاجمینی تبدیل می شدند که هر حاکمیتی ناگزیراز مقابله با آن ها می شد. ماموران سلسله قاجار که خود به کمک عشایر، به ویژه ترکمنان به حاکمیت رسیده بودند، با دست آویز قرار دادن شکایت مردم، بر ترکمن های یک جا نشین ظلم و ستم روا می داشتند. جنگ مرو بزرگ ترین حادثه سیاسی در تاریخ ترکمن ها در عصر قاجار به سال 1276 هجری قمری است. تمایل دولت روس به تصرف خانات خیوه، بخارا و نیز تحریکات انگلیس در افغانستان و لشکرکشی دولت ایران به منظور گرفتن مالیات و خراج از ترکمن ها را می توان از جمله دلایل شروع این جنگ دانست. ترکمن ها که قادر به پرداخت خراج نبودند به کمک خان خیوه ارتش قاجار را شکست دادند. در نتیجه از نفوذ دولت ایران بیش از پیش کاسته شد و این نواحی تحت تسلط ترکمن ها باقی ماند و تا مدت ها بعد از این واقعه، خان نشین های خیوه به همراهی ترکمن ها تا ناحیه خراسان می تاختند و پس از غارت شهرهای این نواحی، مردم زیادی را به اسارت می گرفتند. این تهاجمات را عباس میرزا قاجار با آزاد کردن تعداد زیادی اسیر ایرانی از چنگ ترکمن ها و به اسیری بردن عده زیادی از آن ها پاسخ داد.
این لشگرکشی دولت مرکزی که با خون ریزی توام بود به آرامش نسبی در منطقه منجر شد. پیش از آن که قرن نوزدهم پایان یابد، آخرین تزارهای روس با فتح تاشکند، بخارا، خان نشین خیوه و فرغانه، خان نشین های آسیای میانه را خراج گزار روسیه کردند و تنها بخشی از سرزمین ترکمن ها در کنار مرز ایران باقی ماند. در این زمان دولت روسیه طوایف یموت را که عمده ترین نیروی ترکمن ها محسوب می شد، با دست آویز تامین امنیت راه های تجاری سرکوب کرد. با شکست بزرگ ترکمن در سال 1300 هـ . ق، آخرین نقطه ترکمنستان و بقیه نواحی شمال خراسان (از دریای خزر تا رود تجن) به امپراطوری روسیه اضافه شد. امضا قرارداد تحدید مرز آخال (1301 هـ . ق) بین دولتین ایران و روس، مرز میان دو کشور را از روی نشانه های جغرافیایی تعیین کرد و زندگی ترکمن ها را که در آن هنگام در دو طرف مرز به امر کوچ مشغول بودند، مختل نمود.
با تحدید مرزها، ترکمنان حالت مردمی را یافتند که به دو دولت مالیات می دادند و در یک سو بخشی از خانواده و در سوی دیگر احشام و چوپانان ترکمنی زندگی می کردند. ترکمن ها که نمی خواستند مالیاتی به دولت روسیه بپردازند به ایران مهاجرت نمودند، اما دراین جا نیز با حکومت ایران که مایل به جمع آوری مالیات و محدود کردن قدرت نظامی و پایان دادن به اغتشاشات ترکمن ها بود، مواجه شدند. با این همه، گرچه پس از تحدید مرزها، ترکمن های اترک و گرگان رسما ایرانی محسوب می شدند، اما چنین می گفتند که هیچ ایرانی از مرز قلمرو آنان نمی گذرد، مگر این که ریسمانی به گردن داشته باشد.
درعرصه نبرد مشروطه خواهان و مستبدان، ترکمانان در صف مستبدان و مخالفین مشروطه قرار گرفتند و به غارت شهرها و روستاهای طرف دار انقلاب پرداختند. محمد علی میرزا- پادشاه قاجار- که بر ضد مجلس و مشروطه دست به کودتا زده بود، پس از برکناری، در میان ترکمن ها هم دستانی یافت و آن ها نیز به امید غارت و گسترش نفوذ خود به ولایات هم جوار، با او همراه شدند که با شکست ترکمن ها و پیروزی قوای مجاهدین مشروطه خواه، ترکمن ها به سرزمین های محل سکنای خود عقب نشینی کردند.
در دسامبر 1916 میلادی، سپاهیان روس با آتش و شمشیر در ادامه تعقیب ترکمن های ساکن آسیای میانه که دست به شورش زده بودند، از ولایت استر آباد گذشته و بی رحمانه یموت ها و زنان و کودکانشان را سرکوب کردند. حکومت ایران که قادر به برخورد با این مداخله نظامی روسیه نبود، درمقابل تصرف این نواحی و نیز برخوردهای نظامی عکس العمل نشان نداد و این نواحی عملا به دست روس ها افتاد.
پس از انقلاب اکتبر(1917. م) در روسیه، حکومت شوروی در سال (1918. م) سپاهیان روس را از ایران خارج کرد و مناطق اشغالی را به دولت ایران باز گرداند. ترکمن ها را در درازای تاریخ سراسر جنگ و ستیز، از آن هنگام که در متن های تاریخی برای نخستین بار نام آن ها ذکر شده، همه حکومت ها (حتی آن ها که خود ترکمن بودند) پس از به قدرت رسیدن سرکوب کرده اند. آن ها سال ها بین دو مرز ایران و شوروی سابق در حال رفت و آمد بودند و عملا در تابعیت هیچ کدام قرار نداشتند، گاه خراج گذار این دولت ها بودند و گاه مردم ساکن آن نواحی را غارت کرده و آنان را به عنوان برده خرید و فروش می کردند. ترکمن ها در میان خود نیز با دشمنی، جنگ و ستیز پایان ناپذیری بر سر چراگاه روبرو بودند. چنان که دشمنی بین آتابای ها و گوگلان ها، آتابای ها و جعفربای ها، تکه ها با گوگلان ها و …. پایان ناپذیر به نظر می رسید. این منازعات تا زمانی که اقدامات حکومت ایران یعنی گسیل ارتش به سوی ترکمن های یموت و گوکلان در سال 1303 هـ . ش به آخرین شورش ترکمن ها انجامید، ادامه داشت.
در این شورش، ترکمن ها در پی کسب استقلال سرزمین های ترکمن نشین بودند، که این امر به اتحاد تمامی قبایل ترکمن (یموت و گوکلان) منجر شده بود. از آن رو قبایل ترکمن که قرن ها بر سر آب و مرتع دام با یک دیگر درگیر بودند، دشمنی را کنار نهادند و به منظور ایجاد خود مختاری در نواحی ترکمن نشین، به نفاق بین ایل ها و طوایف پایان دادند. با این همه، با وجود قدرت نظامی قابل توجه ترکمن ها، دولت مرکزی ایران در سال 1304 هـ . ش با روش های مختلف و حمله نظامی و استفاده از سلاح های مدرن و تحریم اقتصادی، آن ها را سرکوب کرد. عده ای ازسران شورشی اعدام شدند و گروهی به آن سوی مرزها گریختند. حکومت مرکزی سرکوب خود را با سوزاندن آلاچیق ها و تخته قاپو کردن ترکمن ها تسریع کرد. گرچه با آغاز جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفقین و تضعیف دولت مرکزی، فرصتی کوتاه به دست آمد و گروهی از ترکمن ها نیز به زندگی کوچ نشینی روی آوردند، اما دوران آن کوتاه بود و با قدرت گیری مجدد دولت پایان گرفت. سرانجام فشارهای حکومت بر ترکمنان تعدیل یافت و به سبب جاذبه های اقتصادی و کشاورزی بعد از اصلاحات ارضی (سال 1341 هـ . ش)، گروهی از ترکمن ها به کشت و زرع و عده ای به شهرها روی آوردند. این قوم هم اکنون در صلح و صفا در محدوده استان گلستان زندگی می کنند و بیش تر آن ها یک جا نشین شده اند.
آداب و رسوم
استان گلستان با داشتن تاریخ کهن پنج هزار ساله و سکونت اقوام مختلفی چون فارس ، ترکمن ، ارامنه ، کرد ، بلوچ ، عرب و ... از تنوع قومی و فرهنگی خاصی برخوردار است به گونه ای که می شود چنین پنداشت استان گلستان خود ایرانی کوچک است این اقوام با این که هر یک ، فرهنگی ویژه به خود را دارا هستند ، سالیان سال است که به آداب و رسومی که برخی از آن ها مشترک بین این اقوام و برخی و برخی هم ویژة گروهی از آنان است .عید باستانی نوروز : این عید یکی از اعیاد باستانی و برجستة ایرانیان است که از گذشته ای دور تا به اکنون با مراسمی خاص برگزار شده است . در استان گلستان نیز از اوایل اسفند در برخی از نواحی گروه دو نفرة نوروزخوانان اشعاری را که به مناسبت فرارسیدن عید نوروز سروده شده میخوانند و از صاحبان منازل مژدگانی میگیرند . مردم مژدگانی دادن را شگون دانسته و مقدم آن ها را به عنوان پیام آوران بهار گرامی میدارند . در آخرین چهارشنبه هر سال هم با شادی به استقبال نوروز رفته و با روشن کردن آتش در چند نقطه و پریدن از روی آن را جشن میگیرند . همة گلستانی ها با هر قومیتی که دارند با پوشیدن لباس های نو و پهن کردن سفرة هفت سین در تعطیلات نوروز به دیدار یکدیگر میروند در روز سیزدهم نیز آن ها به دامن طبیعت رفته و نحسی سیزده باسیر در طبیعت از بین می برند .
عید قربان
این عید ، عیدی بزرگ برای مسلمانان است . در این عید ، ترکمن ها خانه های خود را آراسته و تزیین می نمایند . بهترین لباس های خود را پوشیده و شیرینی های گوناگون را فراهم می نمایند و چشم به راه مهمان می نشینند . این رسم ، به مانند عید نوروز باستانی ایرانیان است . در گذشته ، ترکمن ها تنها خوراک های گوناگونی را از گوشت پخته و آن ها را برای همسایگانشان میفرستادند و سال خوب و پربرکتی برای آنان آرزو می کردند . هم چنین در عید قربان پسران و دختران بیشتر از معمول به بازی میپردازند . از جمله این که تعدادی پسر و دختر در جایی گرد هم می ایند و با چند چوب و ریسمان ، تابی را که در اصطلاح محلی به آن سنجق میگویند . درست کرده و تاب میخورند و به دید و بازدید یکدیگر میروند . مردم توانگر فارس زبان استان گلستان هم قربانی کرده و این روز را جشن میگیرند .
ماه مبارک رمضان و عید فطر
ترکمن ها چند روز پیش از فرارسیدن این ماه گوسفند می کشند و همسایگان و خویشاوندان را برای تناول فرا میخوانند .
جشن شصت و سه سالگی
در بین مردم ترکمن مرسوم است که هر یک از مردان که به سن شصت و سه سالگی می رسد به پاس بزرگداشت شصت و سه سال زندگی حضرت محمد (ص) جشنی را به پا میدارد . این جشن که به زبان ترکمنی بدان آق قویون ( گوسفند سفید ) میگویند . با توجه به وضع مالی شخص برگزار کننده ممکن است مفضل یا مختصر باشد . حداقل این که باید با غذای مختصری آب گوشت از مدعوین پذیرایی شود و اگر هم صاحب جشن توانایی مالی داشت یک یا دو بره و گوسفند سفید یا بز را ذبح کرده و در میان خانواده ها تقسیم میکند . و گاه ممکن است مراسم کشتی و مسابقه اسب سواری هم ترتیب دهند . در مراسم کشتی گیری ، روستائیان دور دست نیز شرکت می کنند . به برندگان این مسابقات ، از طرف صاحب جشن یا خویشاوندان نزدیک او ، پول نقد یا پارچه و پیراهن به عنوان جایزه می دهند . ناگفته نماند که ترکمن ها در سفید بودن بز و یا گوسفندانی که برای این جشن قربانی میشود ، اصرار نمی ورزند .
رقص خنجر
در این رقص که با حرکات متهورانه ای هم همراه است ، ابتدا جوانان ترکمن لباس های سنتی خود را پوشیده به دور هم حلقه زده و دست به گردن یکدیگر می اندازند . بعد شمشیر دار در میان قرار گرفته و ذکر خوانده میشود . تعداد خاصی در عدد ذکرخوانان مطرح نبوده و گاه شش و گاه هشت نفر یابیشتر در میان میآیند و به ذکرخوانی میپردازند . این رقص زیبا که سراسر هیجان ، حرکات و فریاد است آن قدر ادامه پیدا میکند تا یکی از افراد از شدت التهاب غش کند و بیفتد . سپس شمشیردار به گوش او غزلیاتی میخواند تا به هوش آید .
استان زیبا و باصفای گلستان در شمال خاوری ایران واقع شده و محل سکونت یکی از بزرگ ترین و با سابقه ترین عشایر منطقه شمال خاوری ایران (ایل ترکمن) است. استان گلستان یکی از قطب های اقتصادی مهم کشور در زمینه کشاورزی، دام داری و صنایع وابسته به آن ها بوده و از معادن و صنایع با ارزشی نیز برخوردار است. پارک ملی گلستان که بزرگ ترین و با ارزش ترین پارک ایران است، درمحدوده این استان واقع شده و جنگل های خزری درمحدوده این استان به پایان می رسد. استان گلستان با دریای خزر ساحل دارد و از مواهب طبیعی چون سواحل دریا، جنگل های زیبا، کشتزارهای پررونق و باصفا و باغ های مطلوب برخوردار است. انواع جاذبه های طبیعی چون کوه، دریا، جنگل، آبشار، رودخانه، چشمه وانواع گونه های جانوری دراین استان قابل دسترسی و مشاهده است. به لحاظ این که این استان محل زندگی عشایر ترکمن ایران بوده، از جاذبه های متعدد اجتماعی چون جلوه های عشایر کوچ رو و آداب و رسوم حاکم بر آن ها، موسیقی سنتی و خاص منطقه به همراه انواع جشن ها و آیین ها برخوردار است. این استان هم چنین در مسیر عبوری زایرین بارگاه مقدس حضرت امام رضا(ع) قرارگرفته و موقعیت ترانزیتی این استان در کنار جاذبه های اکوتوریستی، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی آن؛ استان گلستان را در ردیف یکی از پر توان ترین مناطق ایران در زمینه جهانگردی قرار داده است. به روایت تاریخ ، دین اسلام در اوایل قرن دوم هجری جایگزین دین مزدیسنا در طبرستان شده است . اکنون بیشتر ساکنان منطقه شیعه مذهب اند ؛ ولی در ناحیة ترکمن نشین گنبد و گرگان که در مجاورت با نواحی ترکمن نشین آسیای میانه قرار دارد اکثر اهالی سنی حنفی هستند . در استان گلستان ، اغلب گرگانی ها به زبان فارسی روان سخن می گویند . هر چند که در گذشته آنان زبان مخصوص به خود داشتند ، امابه مرور زمان ، این زبان به فراموشی سپرده شد . البته در قدیم دشت گرگان سرزمین مستقلی به شمار می رفته ولی چون در بین دو منطقة مازندران و خراسان واقع شده بود فرهنگ و زبانش از آن ها تاثیراتی هم گرفته است . در ترکمانان نیز زبان ترکمنی رایج است .
مکان های دیدنی و تاریخی
جاذبه های طبیعی استان گلستان عبارتند از: پارک ملی گلستان، تالاب گمیشان، پناه گاه حیات وحش میان کاله، آبشارلو، آبشار شیرآباد، آبشارباران کوه، آبشار زیارت، آبشار کبودوال، پارک جنگلی دلند، پارک جنگلی قرق، جزیره آشوراده، منطقه جنگلی نهارخوران و منطقه حفاظت شده جهان نما.
بناهای تاریخی و دیدنی این استان نیز عبارتند از: مسجد جامع، آرامگاه مختوم قلی فراغلی، امام زاده روشن، پل آقا قلا، امام زاده نور (اسحاق)، امام زاده هندیجان، بازار قدیمی، برج رادکان باختری، پنج شنبه بازار قلا، تورنگ تپه، جمعه بازارگرگان، جمعه بازار گنبد، دوشنبه بازارترکمن، سد اسکندری (دیوار دفاعی)، قلعه ماران، کاخ اختصاصی، کاخ شاهین، کاخ آغا محمد خان، مدرسه سردار، مدرسه دارالشفاء، مسجد گلشن، مسجد امام حسن عسگری (ع)، مسجد و مدرسه کریم آبشار، موزه گرگان و میل گنبد قابوس.
جاذبه های طبیعی و تاریخی بالا به همراه جلوه های زندگی مردم و عشایر منطقه که دیدنی های جذاب استان گلستان هستند در مجموع این منطقه را از توان بالای گردشگری برخوردار کرده است.
وجه تسمیه و پیشینه تاریخی
استان گلستان نام خود را از گرگان به گلستان تغییر داده و به نظر می رسد به علت آبادانی و صفای طبیعی این منطقه؛ نام گلستان به آن داده شده است. استان گلستان محل سکونت اقوام ترکمن است که بخش دیگری از این ایل بزرگ نیز در جمهوری ترکمنستان زندگی می کنند.
نام ترکمن نخستین بار در دایره المعارف چینی قرن هشتم میلادی آمده است. هم چنین ترکمن را نام قومی از اقوام زرد پوست ترک زبان دانسته اند که از چندین هزار سال پیش در شمال دریاچه «ایسیک گول» (بالخاش) در شمال مغولستان زندگی می کرده اند. نویسندگان ایران برای نخستین بار در قرن پنجم هجری قمری به قومی ترک نژاد به نام ترک یا ترکمانان که در آسیای مرکزی ساکن بوده اند، اشاره می کنند.
طوایف ترکمن «گوگلان»، «یمرلی» و «آل علی» در جلگه های «کوپت داغ» و بعدا «ساریق» ها، «ارساری» ها و «سالر» ها در اطراف قوچان و بجنورد از شهرهای خراسان سکنی گزیدند و «یموت» ها به سمت شمال خراسان و رود اترک روی آورده و در قرن شانزدهم میلادی، طوایف ترکمن تمام ساحل خاوری خزر تا گرگان را تصرف کردند. در سال های بعد که از اقتدار شاهان ایران و خوانین کاسته شد، ترکمن ها به تردیج سلطه خود را به طرف خاور تا مرو گسترش دادند. بدین گونه این سرزمین در طی چند قرن پهنه تاخت و تاز طوایف غز شده و توده های وسیع آن ها همراه مغول ها به ایران آمدند. با لشکرکشی تیمور به ایران و دیگر کشورهای مجاور، به همراه دیگر ایلات جا به جا شدند و با گذشتن از این سرزمین، بار دیگر همراه صفویه به ایران بازگشتند. پس از تیمور، سلسله های ترکمانان «قراقویونلو» وسپس «آق قویونلو» به عنوان نیرومند ترین گروه ها به ترتیب در باختر و شمال ایران و سپس در ایران مرکزی و جنوبی ظهور کردند.
در زمان صفویه، شاه عباس صفوی برای حفظ ایالات خاوری از تاخت و تاز ترکمن ها و ازبکان، کردهای جنگ جو را از ولایات باختری به این سامان کوچ داد و پنج ولایت کرد نشین در امتداد کلیه مرزها از استرآباد تا چناران به وجود آورد. اما کوچ کرد ها مانع تاخت و تاز ترکمنان نشد چرا که آن ها حریفانی هم زور بودند و هیچ یک از طرفین نمی توانستند به فتح نهایی دست یابند و این خطه هم چنان درگیر هرج و مرج باقی ماند. با وقوع جنگ های بین قبیله ای از یک سو و یورش خان های بخارا و خیوه از سوی دیگر، آشوب مناطق ترکمن نشین را فرا گرفت. این منازعات همراه با فشارهای امپراطوری روسیه به ویژه در مرزهای جنوب باختری، سبب افزایش سیل مهاجرت ترکمن ها به نواحی رود گرگان شد و این مهاجرت منجر به جنگ هایی بین ساکنان قبلی این نواحی با مهاجمان شد. براثر فشار طوایف یموت که به تازگی به این نواحی آمده بودند، طوایف گوگلان به سمت کوه های گلی داغ رانده شدند. باوجود مخالفت و نزاع بین ترکمن ها و همسایه های آن ها، ترکمن ها به تدریج تا قره سو و شمال خراسان را به تصرف خویش درآوردند. این طوایف که دربیش تر اوقات نقش مهمی در تعیین و تغییر حکومت های وقت ایفا می کردند، به سبب شیوه معیشت عشایری (دام داری و کوچ )، دراندک زمانی به مهاجمینی تبدیل می شدند که هر حاکمیتی ناگزیراز مقابله با آن ها می شد. ماموران سلسله قاجار که خود به کمک عشایر، به ویژه ترکمنان به حاکمیت رسیده بودند، با دست آویز قرار دادن شکایت مردم، بر ترکمن های یک جا نشین ظلم و ستم روا می داشتند. جنگ مرو بزرگ ترین حادثه سیاسی در تاریخ ترکمن ها در عصر قاجار به سال 1276 هجری قمری است. تمایل دولت روس به تصرف خانات خیوه، بخارا و نیز تحریکات انگلیس در افغانستان و لشکرکشی دولت ایران به منظور گرفتن مالیات و خراج از ترکمن ها را می توان از جمله دلایل شروع این جنگ دانست. ترکمن ها که قادر به پرداخت خراج نبودند به کمک خان خیوه ارتش قاجار را شکست دادند. در نتیجه از نفوذ دولت ایران بیش از پیش کاسته شد و این نواحی تحت تسلط ترکمن ها باقی ماند و تا مدت ها بعد از این واقعه، خان نشین های خیوه به همراهی ترکمن ها تا ناحیه خراسان می تاختند و پس از غارت شهرهای این نواحی، مردم زیادی را به اسارت می گرفتند. این تهاجمات را عباس میرزا قاجار با آزاد کردن تعداد زیادی اسیر ایرانی از چنگ ترکمن ها و به اسیری بردن عده زیادی از آن ها پاسخ داد.
این لشگرکشی دولت مرکزی که با خون ریزی توام بود به آرامش نسبی در منطقه منجر شد. پیش از آن که قرن نوزدهم پایان یابد، آخرین تزارهای روس با فتح تاشکند، بخارا، خان نشین خیوه و فرغانه، خان نشین های آسیای میانه را خراج گزار روسیه کردند و تنها بخشی از سرزمین ترکمن ها در کنار مرز ایران باقی ماند. در این زمان دولت روسیه طوایف یموت را که عمده ترین نیروی ترکمن ها محسوب می شد، با دست آویز تامین امنیت راه های تجاری سرکوب کرد. با شکست بزرگ ترکمن در سال 1300 هـ . ق، آخرین نقطه ترکمنستان و بقیه نواحی شمال خراسان (از دریای خزر تا رود تجن) به امپراطوری روسیه اضافه شد. امضا قرارداد تحدید مرز آخال (1301 هـ . ق) بین دولتین ایران و روس، مرز میان دو کشور را از روی نشانه های جغرافیایی تعیین کرد و زندگی ترکمن ها را که در آن هنگام در دو طرف مرز به امر کوچ مشغول بودند، مختل نمود.
با تحدید مرزها، ترکمنان حالت مردمی را یافتند که به دو دولت مالیات می دادند و در یک سو بخشی از خانواده و در سوی دیگر احشام و چوپانان ترکمنی زندگی می کردند. ترکمن ها که نمی خواستند مالیاتی به دولت روسیه بپردازند به ایران مهاجرت نمودند، اما دراین جا نیز با حکومت ایران که مایل به جمع آوری مالیات و محدود کردن قدرت نظامی و پایان دادن به اغتشاشات ترکمن ها بود، مواجه شدند. با این همه، گرچه پس از تحدید مرزها، ترکمن های اترک و گرگان رسما ایرانی محسوب می شدند، اما چنین می گفتند که هیچ ایرانی از مرز قلمرو آنان نمی گذرد، مگر این که ریسمانی به گردن داشته باشد.
درعرصه نبرد مشروطه خواهان و مستبدان، ترکمانان در صف مستبدان و مخالفین مشروطه قرار گرفتند و به غارت شهرها و روستاهای طرف دار انقلاب پرداختند. محمد علی میرزا- پادشاه قاجار- که بر ضد مجلس و مشروطه دست به کودتا زده بود، پس از برکناری، در میان ترکمن ها هم دستانی یافت و آن ها نیز به امید غارت و گسترش نفوذ خود به ولایات هم جوار، با او همراه شدند که با شکست ترکمن ها و پیروزی قوای مجاهدین مشروطه خواه، ترکمن ها به سرزمین های محل سکنای خود عقب نشینی کردند.
در دسامبر 1916 میلادی، سپاهیان روس با آتش و شمشیر در ادامه تعقیب ترکمن های ساکن آسیای میانه که دست به شورش زده بودند، از ولایت استر آباد گذشته و بی رحمانه یموت ها و زنان و کودکانشان را سرکوب کردند. حکومت ایران که قادر به برخورد با این مداخله نظامی روسیه نبود، درمقابل تصرف این نواحی و نیز برخوردهای نظامی عکس العمل نشان نداد و این نواحی عملا به دست روس ها افتاد.
پس از انقلاب اکتبر(1917. م) در روسیه، حکومت شوروی در سال (1918. م) سپاهیان روس را از ایران خارج کرد و مناطق اشغالی را به دولت ایران باز گرداند. ترکمن ها را در درازای تاریخ سراسر جنگ و ستیز، از آن هنگام که در متن های تاریخی برای نخستین بار نام آن ها ذکر شده، همه حکومت ها (حتی آن ها که خود ترکمن بودند) پس از به قدرت رسیدن سرکوب کرده اند. آن ها سال ها بین دو مرز ایران و شوروی سابق در حال رفت و آمد بودند و عملا در تابعیت هیچ کدام قرار نداشتند، گاه خراج گذار این دولت ها بودند و گاه مردم ساکن آن نواحی را غارت کرده و آنان را به عنوان برده خرید و فروش می کردند. ترکمن ها در میان خود نیز با دشمنی، جنگ و ستیز پایان ناپذیری بر سر چراگاه روبرو بودند. چنان که دشمنی بین آتابای ها و گوگلان ها، آتابای ها و جعفربای ها، تکه ها با گوگلان ها و …. پایان ناپذیر به نظر می رسید. این منازعات تا زمانی که اقدامات حکومت ایران یعنی گسیل ارتش به سوی ترکمن های یموت و گوکلان در سال 1303 هـ . ش به آخرین شورش ترکمن ها انجامید، ادامه داشت.
در این شورش، ترکمن ها در پی کسب استقلال سرزمین های ترکمن نشین بودند، که این امر به اتحاد تمامی قبایل ترکمن (یموت و گوکلان) منجر شده بود. از آن رو قبایل ترکمن که قرن ها بر سر آب و مرتع دام با یک دیگر درگیر بودند، دشمنی را کنار نهادند و به منظور ایجاد خود مختاری در نواحی ترکمن نشین، به نفاق بین ایل ها و طوایف پایان دادند. با این همه، با وجود قدرت نظامی قابل توجه ترکمن ها، دولت مرکزی ایران در سال 1304 هـ . ش با روش های مختلف و حمله نظامی و استفاده از سلاح های مدرن و تحریم اقتصادی، آن ها را سرکوب کرد. عده ای ازسران شورشی اعدام شدند و گروهی به آن سوی مرزها گریختند. حکومت مرکزی سرکوب خود را با سوزاندن آلاچیق ها و تخته قاپو کردن ترکمن ها تسریع کرد. گرچه با آغاز جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفقین و تضعیف دولت مرکزی، فرصتی کوتاه به دست آمد و گروهی از ترکمن ها نیز به زندگی کوچ نشینی روی آوردند، اما دوران آن کوتاه بود و با قدرت گیری مجدد دولت پایان گرفت. سرانجام فشارهای حکومت بر ترکمنان تعدیل یافت و به سبب جاذبه های اقتصادی و کشاورزی بعد از اصلاحات ارضی (سال 1341 هـ . ش)، گروهی از ترکمن ها به کشت و زرع و عده ای به شهرها روی آوردند. این قوم هم اکنون در صلح و صفا در محدوده استان گلستان زندگی می کنند و بیش تر آن ها یک جا نشین شده اند.
آداب و رسوم
استان گلستان با داشتن تاریخ کهن پنج هزار ساله و سکونت اقوام مختلفی چون فارس ، ترکمن ، ارامنه ، کرد ، بلوچ ، عرب و ... از تنوع قومی و فرهنگی خاصی برخوردار است به گونه ای که می شود چنین پنداشت استان گلستان خود ایرانی کوچک است این اقوام با این که هر یک ، فرهنگی ویژه به خود را دارا هستند ، سالیان سال است که به آداب و رسومی که برخی از آن ها مشترک بین این اقوام و برخی و برخی هم ویژة گروهی از آنان است .عید باستانی نوروز : این عید یکی از اعیاد باستانی و برجستة ایرانیان است که از گذشته ای دور تا به اکنون با مراسمی خاص برگزار شده است . در استان گلستان نیز از اوایل اسفند در برخی از نواحی گروه دو نفرة نوروزخوانان اشعاری را که به مناسبت فرارسیدن عید نوروز سروده شده میخوانند و از صاحبان منازل مژدگانی میگیرند . مردم مژدگانی دادن را شگون دانسته و مقدم آن ها را به عنوان پیام آوران بهار گرامی میدارند . در آخرین چهارشنبه هر سال هم با شادی به استقبال نوروز رفته و با روشن کردن آتش در چند نقطه و پریدن از روی آن را جشن میگیرند . همة گلستانی ها با هر قومیتی که دارند با پوشیدن لباس های نو و پهن کردن سفرة هفت سین در تعطیلات نوروز به دیدار یکدیگر میروند در روز سیزدهم نیز آن ها به دامن طبیعت رفته و نحسی سیزده باسیر در طبیعت از بین می برند .
عید قربان
این عید ، عیدی بزرگ برای مسلمانان است . در این عید ، ترکمن ها خانه های خود را آراسته و تزیین می نمایند . بهترین لباس های خود را پوشیده و شیرینی های گوناگون را فراهم می نمایند و چشم به راه مهمان می نشینند . این رسم ، به مانند عید نوروز باستانی ایرانیان است . در گذشته ، ترکمن ها تنها خوراک های گوناگونی را از گوشت پخته و آن ها را برای همسایگانشان میفرستادند و سال خوب و پربرکتی برای آنان آرزو می کردند . هم چنین در عید قربان پسران و دختران بیشتر از معمول به بازی میپردازند . از جمله این که تعدادی پسر و دختر در جایی گرد هم می ایند و با چند چوب و ریسمان ، تابی را که در اصطلاح محلی به آن سنجق میگویند . درست کرده و تاب میخورند و به دید و بازدید یکدیگر میروند . مردم توانگر فارس زبان استان گلستان هم قربانی کرده و این روز را جشن میگیرند .
ماه مبارک رمضان و عید فطر
ترکمن ها چند روز پیش از فرارسیدن این ماه گوسفند می کشند و همسایگان و خویشاوندان را برای تناول فرا میخوانند .
جشن شصت و سه سالگی
در بین مردم ترکمن مرسوم است که هر یک از مردان که به سن شصت و سه سالگی می رسد به پاس بزرگداشت شصت و سه سال زندگی حضرت محمد (ص) جشنی را به پا میدارد . این جشن که به زبان ترکمنی بدان آق قویون ( گوسفند سفید ) میگویند . با توجه به وضع مالی شخص برگزار کننده ممکن است مفضل یا مختصر باشد . حداقل این که باید با غذای مختصری آب گوشت از مدعوین پذیرایی شود و اگر هم صاحب جشن توانایی مالی داشت یک یا دو بره و گوسفند سفید یا بز را ذبح کرده و در میان خانواده ها تقسیم میکند . و گاه ممکن است مراسم کشتی و مسابقه اسب سواری هم ترتیب دهند . در مراسم کشتی گیری ، روستائیان دور دست نیز شرکت می کنند . به برندگان این مسابقات ، از طرف صاحب جشن یا خویشاوندان نزدیک او ، پول نقد یا پارچه و پیراهن به عنوان جایزه می دهند . ناگفته نماند که ترکمن ها در سفید بودن بز و یا گوسفندانی که برای این جشن قربانی میشود ، اصرار نمی ورزند .
رقص خنجر
در این رقص که با حرکات متهورانه ای هم همراه است ، ابتدا جوانان ترکمن لباس های سنتی خود را پوشیده به دور هم حلقه زده و دست به گردن یکدیگر می اندازند . بعد شمشیر دار در میان قرار گرفته و ذکر خوانده میشود . تعداد خاصی در عدد ذکرخوانان مطرح نبوده و گاه شش و گاه هشت نفر یابیشتر در میان میآیند و به ذکرخوانی میپردازند . این رقص زیبا که سراسر هیجان ، حرکات و فریاد است آن قدر ادامه پیدا میکند تا یکی از افراد از شدت التهاب غش کند و بیفتد . سپس شمشیردار به گوش او غزلیاتی میخواند تا به هوش آید .