PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : گزارشی از یادگارهای ایران در بنگلادش؛ باستانی و ناصرخان



mehraboOon
08-17-2011, 04:27 PM
گزارشی از یادگارهای ایران در بنگلادش؛ باستانی و ناصرخان

بنگلادشی ها برای حجازی عزاداری كردند

چهره هاى سوخته و بدنهاى نحیف مردم بنگلادش دل آدمى را به درد مى آورد. اما وقتى وارد همین مردم مى شوى، مى بینى كه تصورشان این است كه دنیا متعلق به آنهاست. آنها همواره مى خندند و از رنگهاى شاد استفاده مى كنند. / در رستوران، در اتوبوس، در سالن برگزارى مسابقات، در ورزشگاه ملى شهر داكا، در كوچه و پس كوچه هاى شهر فقر و... همه جاى دیگر وقتى متوجه مى شوند كه ایرانى هستى، بلافاصله با نام ناصر حجازى درصدد ارتباط كلامى با مخاطب خود برمى آیند. بنگلادشى ها وقتى متوجه مرگ ناصر حجازى شدند، مانند افراد داغدیده خود را در آن غم بزرگ سهیم دانسته و براى بزرگداشت او مراسم ماتم و عزا برپا كردند. / در شرایطى كه بسیارى از كشورهاى آسیایى بنا به دلایلى از زیر بار میزبانى شانه خالى مى كردند، اعلام آمادگى بنگلادشى ها براى میزبانى آنها یك موفقیت بزرگ به حساب مى آمد.
محمدرضا نصرالله زاده در سایت فدراسیون بین المللی وزرشهای زورخانه ای نوشت: شاید دیگر الان مهم نباشد كه چه كس یا كسانى بانى این كار خیر بوده اند، تا ورزش زورخانه اى و كشتى پهلوانى، جهانى شود. اما آنچه كه در شرایط كنونى مهم به نظر مى رسد این است كه بر خلاف همیشه كه عادت كرده بودیم تا از ورزشهاى وارداتى به گرمى استقبال كنیم، حالا ورزشى را به جهان صادر كرده ایم كه به نام نامى امیر المومنین على(ع) و ذكر خداوند متعال مزین است.

شاید همه آنهایى كه این هدف بزرگ را در سر داشتند، هرگز باور نمى كردند روزى چنین استقبالى را از جهانیان شاهد باشند. حالا دیگر بدون اغراق در بسیارى از كشورهاى جهان مى توان صداى ضرب و زنگ مرشد را شنید. آنجا كه مرشد خوش سخن ندا در مى دهد.

على اى هماى رحمت تو چه آیتى خدا را
و با این نواى دلنشین عده اى جوان علاقمند و كنجكاو به ورزش مى پردازند. اگر تا دیروز فقط نشانه هایى از تخته شنا، میل، كباده، سنگ و... را تنها مى توانستیم در كشور خودمان پیدا كنیم، اما حالا مى شود در خیلى از كشورهاى دنیا این وسایل تمام ایرانى را به خوبى دید. ورزشكاران زورخانه و باستانى امروز چنان علاقه اى را به این ورزش ایرانى و اسلامى نشان داده اند كه حد و حصرى ندارد. آسیا امروز به تسخیر ورزشهاى زورخانه اى درآمده است، همانطور كه در اروپا و آفریقا جاى جاى جهان هم مى شود نشانه هایى از این رشته ایرانى، اسلامى را بخوبى دید.

انگیزه پرداختن به ورزش زورخانه اى حالا چنان گستره اى پیدا كرده است كه مى تواند پیش از پیش خوشحالمان كند.مسئولان كشور بنگلادش كه درگیر مسائل جانبى بسیارى بوده و هستند حالا به این نتیجه رسیده بودند كه باید در راه پیشبرد این ورزش تلاش بیشترى را مبذول نمایند. بنگلادشى ها حضور خود را در این رشته با میزبانى رقابتهاى آسیایى جشن گرفتند، جشنى باشكوه كه یك پشتوانه مردمى را با خود به همراه داشت.

شاید امروز مسئولان فدراسیون بین المللى ورزشهاى زورخانه اى دیگر نگران این رشته نباشند، چرا كه آنها در انجام هدف خود تا همین جاى كار هم بسیار موفق بوده اند. البته فراموش نكنیم كه صدور یك رشته ورزشى در جهان امروز كه همه چیز را از نگاه سیاست مى نگرد، مى تواند یك موفقیت بسیار بزرگ براى ایران اسلامى باشند. باز هم مى گوییم، دیگر مهم نیست كه چه كس بانى این كار بزرگ بوده است، بلكه مهم حركت بزرگى است كه امروز جهان را متوجه خود ساخته است.

امیدوارى در عین فقر
بزرگى مى گفت: هرگز نباید در یك كشور سیاه همه چیز را سیاه دید،همانطور كه در یك كشور سفید هم نمى توان همه چیز را روشن و سفید فرض كرد.در بنگلادش كشورى كه با مشكلات و مصائب عدیده اى دست و پنجه نرم مى كند وقتى قرار باشد اتفاقى بیفتد همه مردم خود را در آن سهیم مى دانند و برایشان هم فرقى نمى كند كه از كنار این رویداد و یا اتفاق سهم آنها چیست؟ براى مردم بنگلادش مهم نیست كه تیم ملى فوتبال آنها در لبنان و در دیدار رفت مقدماتى جام جهانى ۲۰۱۴ برزیل ۴ بر صفر به تیم میزبان مى بازد.

بلكه آنها براى دیدار برگشت وظیفه اى بس دشوار را پیش روى خود مى بیند و احساس مى كنند كه باید دین خودشان را به تیم ملى كشورشان ادا كنند. كارى كه باعث شد تا در ورزشگاه مملو از جمعیت تیم درجه سومى بنگلادش در دیدار برگشت در ورزشگاه ملى این كشور ۲ بر صفر پیروز شود.بنگلادشى ها خیلى دیر متوجه میزبانى خود در رقابتهاى آسیایى ورزشهاى زورخانه اى و كشتى پهلوانى شدند، اما در همان مدت زمان كم نشان دادند كه علیرغم شرایط موجود در كشورشان، توانایى انجام كارهاى بزرگ را دارند.مهم نیست كه فقیر باشى یا غنى.

دارا باشى یا ندار. سفید باشى یا سیاه، بلكه مهم این است كه زنده هستى و باید زندگى كنى. در بنگلادش باید با خیلى چیزها كنارآمد. باید چشمانت را عادت بدهى كه فقر را ببیند و دم برنیاورد. باید گوشهایت را برروى هر نوع صداى گوشخراشى عادت دهى. باید بوق هاى ممتد اتومبیل ها را بشنوى و از كنار آن براحتى بگذرى. باید مردمى سوخته را ببینى كه چگونه براى درآوردن یك لقمه نان بخورد غیر از بام تا شام چگونه به كار و تلاش مشغولند.بنگلادشى ها كلاً قانون و بهداشت را از زندگى روزمره خود حذف كرده اند و این را مى شود در كوچه و خیابانهاى این كشور به خوبى دید.

چهره هاى سوخته و بدنهاى نحیف مردم بنگلادش دل آدمى را به درد مى آورد. اما وقتى وارد همین مردم مى شوى، مى بینى كه تصورشان این است كه دنیا متعلق به آنهاست. آنها همواره مى خندند و از رنگهاى شاد استفاده مى كنند. آنها با تقدیر كنار آمده اند مى دانند كه توانایى تغییر شرایط موجود را ندارند. پس باید بمانند و زندگى كنند.باید با حداقل ها كنار بیایند. اما همین مردم اراده اى پولادین دارند. پاهاى اكثر مردان بنگلادشى بخاطر اینكه از صبح تا شب «ریشكا» پا مى زنند. قوى و ورزیده شده است. در بنگلادش اتومبیل هاى عهد عتیق هنوز در خیابانها جولان مى دهند.

در داكا هنوز برده دارى بنوعى رایج است وو زنان بنوعى قربانى تفكرات مردان به حساب مى آیند. كمتر زنى را مى توان در طول روز در خیابانهاى داكادید. شب در بنگلادش به معناى واقعى كلمه شب است. همین كه هوا تاریك مى شود، به تعبیرى پایان كار و تلاش روزانه هم اعلام مى شود، اما این به معناى پایان زندگى نیست.در بنگلادش از هر چیزى بشكل صحیح آن استفاده مى شود وقتى قرار بر این باشد كه آنها میزبان رقابتهاى آسیایى ورزشهاى زورخانه اى باشند.

عزم خود را جزم كردند تا بهترین شكل ممكن از عهده این كار برآیند. حداقل ها در كنار هم چیده شدند یا یك مراسم افتتاحیه و اختتامیه آبرومند بگراز شود، همانطور كه مسابقات هم در آن كشور به نحو مطلوبى برگزار شد.از بنگلادش باید به اندازه بنگلادش انتظار داشت. نه بیشتر و نه كمتر. اما مهمتر از میزبانى آنها، اعتماد به نفس بالاى آنها بود كه همه را غافلگیر كرد. در شرایطى كه بسیارى از كشورهاى آسیایى بنا به دلایلى از زیر بار میزبانى شانه خالى مى كردند، اعلام آمادگى بنگلادشى ها براى میزبانى آنها یك موفقیت بزرگ به حساب مى آمد. موفقیتى كه شاید دیگر براى این كشور نه در رشته ورزشهاى زورخانه اى بلكه در هیچ رشته اى حالا حالاها رقم نخورد.
http://www.ayandenews.com/UserUpload/Image/n00074363-r-b-013.jpg

به یاد حجازى
وقتى در بنگلادش حرف از ناصر حجازى به میان مى آید، مردم با احترام از او یاد مى كنند. آنها مى گویند: ناصر حجازى الگوى كاملى از صداقت و اخلاق و جوانمردى بود. مردى كه با كمترین امكانات در بنگلادش و در تیم محمدان كارهاى بزرگى را انجام داد و با آن تیم به نتایج بسیار خوبى هم دست یافت.مردم علاقه مند به فوتبال در بنگلادش حتى در برخى از موارد پارا فراتر از اینها گذاشته و اعتقاد دارند كه فوتبال آن كشور به نوعى مرهون و مدیون خدمات ناصر حجازى است.

در رستوران، در اتوبوس، در سالن برگزارى مسابقات، در ورزشگاه ملى شهر داكا، در كوچه و پس كوچه هاى شهر فقر و... همه جاى دیگر وقتى متوجه مى شوند كه ایرانى هستى، بلافاصله با نام ناصر حجازى درصدد ارتباط كلامى با مخاطب خود برمى آیند. بنگلادشى ها وقتى متوجه مرگ ناصر حجازى شدند، مانند افراد داغدیده خود را در آن غم بزرگ سهیم دانسته و براى بزرگداشت او مراسم ماتم و عزا برپا كردند.

بنگلادشى ها هنوز هم از ناصر حجازى و از خاطرات زمان حضور او در آن كشور خاطرات بسیار خوبى دارند از اینكه ناصرحجازى با دست خالى اما با عشق و علاقه مندى بسیار با جوانان بنگال كارى كرد تا حالا آنها هم تحت تاثیر شخصیت بالاى انسانى او قرار گرفته و به عنوان یك الگوى همیشگى در اذهان خود به یادگار داشته باشند.

نگاهى به حاشیه ها
فرودگاه شاه جلال
فرودگاه بین المللى پایتخت كشور بنگلادش یعنى داكا، حضرت شاه جلال نام داشت. فرودگاهى بسیار كوچك و حقیر كه روزانه طى چند پرواز میزبان مسافران خاص خود است.

جنون سرعت
خبرنگاران اعزامى به داكا شانس آوردند كه فاصله فرودگاه داكا تا هتل پوربانى را صحیح و سالم طى كردند. راننده وسیله نقلیه حامل نمایندگان رسانه هاى گروهى چنان با سرعت رانندگى مى كرد كه همه بچه ها به نوعى ترسیده و شهادتین خود را بر زبان جارى ساخته بودند. جنون سرعت و بوق زدنهاى متوالى نخستین مساله اى است كه در داكا جلب توجه مى كند.

ورزش اول
تكواندو ورزش اول كشور بنگلادش است، به طورى كه آموختن آن براى هر كسى به نوعى اجبارى به نظر مى رسد. یكى از ایرانیان مقیم بنگلادش در این باره مى گفت: در این كشور متقاضیان رانندگى باید حتماً كمربند مشكى تكواندو داشته باشند، در غیر این صورت گواهینامه رانندگى براى آنها صادر نخواهد شد.

مسجد هفت طبقه
مسجد جامع شهر داكا یكى از بزرگترین مساجد جهان اسلام به حساب مى آید، مسجدى در ۷ طبقه كه ظرفیت پذیرش ۳۵ هزار نمازگزار را دارد.

استقبال خوب
استقبال خوب تماشاگران بنگلادش از سومین دوره رقابتهاى زورخانه اى و كشتى پهلوانى آسیا باعث امیدوارى هر چه بیشتر مسئولان فدراسیون بین المللى ورزشهاى زورخانه اى شد تا آنها از این به بعد حساب ویژه اى بر روى آنها بازكنند.

ورزشگاهى در دل شهر
ورزشگاه ملى داكا در دل شهر و در منطقه شلوغ آنها واقع شده است. ورزشگاه ملى داكا به گونه اى ساخته شده كه در كاربرى اقتصادى آن جاى هیچ سوالى باقى نمانده باشد.

اتومبیل هاى انگلیسى
فرمان اتومبیل هاى مورد استفاده در خیابانهاى داكا همگى سمت راست تعبیر شده اند و این یكى از سوغات انگلیسى ها براى مردم فقیر بنگلادش است.

خطر برق گرفتگى
در داكا یكى از اصلى ترین خطراتى كه جان مردم را تهدید مى كند. خطر برق گرفتگى است. چرا كه سیم هاى برق در داكا در كمترین فاصله به سطح زمین قرار دارند و هر لحظه بروز یك حادثه بزرگ مى رود.

تصادفات رانندگى
سرعت زیاد اتومبیل ها و تردد پرتعداد ریشكا و CNG در سطح شهر باعث شده است كه هر لحظه بیم یك تصادف خطرناك برود، اتفاقى كه متاسفانه همیشه در خیابانهاى داكا رخ مى دهد و همیشه هم عابرین پیاده، ریشكا سواران و راكبان CNG مقصران اصلى آن قلمداد مى شوند.

جو گرفتگى
مربى تیم كشتى پهلوانى بنگلادش یكى از افرادى بود كه به دفعات دچار جو زدگى شد و چیزى نمانده بود كه كار نیز دست خودش بدهد.مربى جو زده بنگلادش با هر پیروزى ورزشكارانش در حالیكه آنها را به دوش مى كشید، همراه آنها دور افتخار مى زد.

طلاى خوش رنگ
اشكان مردانى كشتى گیر سنگین وزن تیم ملى ایران در فینال این رقابتها سنگ تمام گذاشت و بر روى تمامى معادلات خط بطلان كشید. او در جدال با كشتى گیر خوب تاجیك، قبل از آنكه حریف به خود بیاید، كار را تمام و حریفش را ضربه كرد، تا یك مدال طلاى خوش رنگ را نصیب كاروان ایران كرده است.

استقبال رسانه ها
در جلسه رسانه اى پیش از شروع مسابقات كه با حضور رئیس و دبیر فدراسیون بین المللى ورزشهاى زورخانه اى در ورزشگاه ملى داكا انجام گرفت، استقبال نمایندگان رسانه هاى گروهى این كشور همه را غافلگیر كرد. چیزى حدود ۵۰ خبرنگار پوشش خبرى و تصویرى آن جلسه را بر عهده داشتند.