Behzad AZ
07-19-2010, 08:00 AM
فوتون بسته انرژي در حال دوران است. همچنين ميدانهاي الكتريكي و مغناطيسي (الكترومغناطيسي) اطراف يك پرتو نوري ازنوع ميدانهاي الكترومغناطيسي استاتيك نست. ميدان الكترومغناطيسي كه توسط يك فوتون ايجاد مي شود، بسيار قوي تر از ميدان گرانشي آميخته با آن است. افزون بر آن تا كنون مشخص نشده كه انرژي ميدان گرانشي فوتون استاتيك است يا نوساني مي باشد. همچنين هنوز شناخته نشده كه اين دو ميداني ميدان الكترومغناطيسي و گرانشي چگونه توسط فوتون توليد مي شود و چرا تا اين اندازه اختلاف دارند. اين يك معماي حل نشده فيزيك است.
اجازه دهيد يك نگاه جديد به رفتار امواج الكترومغناطيسي در ميدان گرانشي بيندازيم، اين نگرش مي تواند در حل اين معما مفيد واقع شود. همچنانكه مي دانيم يك موج الترومغناطيسي از دو ميدان الكتريكي و مغناطيسي عمود بر هم تشكيل شده است. شكل 1
همچنانكه نسبيت عام پيشگويي كرده و شواهد تجربي نشان مي دهد، فركانس فوتون در ميدان گرانشي تغيير مي كند.
هنگاميكه يك فوتون در ميدان گرانشي سقوط مي كند، فركانس آن افزايش مي يابد.
در اين حالت چه اتفاقي مي افتد؟
در مجموع مي توان گفت نيروي گرانش روي فوتون كار انجام مي دهد. با توجه به رابطه
W = DE
يك قسمت از كار انجام شده توسط فوتون به انرژي التريكي و قسمت ديگر آن به انرژي مغناطيسي تبديل مي شود. شكل 2
همچنانكه در بالاي صفحه بيان شد، براي اين پديده در فيزيك نظري تا بحال توضيحي ارائه نشده است. بنابراين در اينجا مي خواهم اين پديده را با توجه به نظريه. سي. پي. اچ. توضيح دهم:
Principle of CPH
CPH يك ذره بنيادي با جرم ثابت است كه با سرعت ثابت حركت مي كند. اين ذره داراي لختي دوراني است. در هر واكنش بين اين ذره با ساير ذرات يا نيروها در مقدار سرعت آن تغييري داده نمي شود، بطوريكه
gradVc=0 in all inertial frames and any space
اين ذره داراي اندازه حركت است :
P=mVc
همچنين داراي لختي دورانيI است.
هنگاميكه نيروي خارجي بر آن اعمال شود، قسمتي از سرعت انتقالي آن به سرعت دوراني (يا بالعكس ) تبديل مي شود، بطوريكه در مقدار Vc تغييري داده نمي شود. يعني اندازه حركت خطي آن به اندازه حركت دوراني و بالعكس تبديل مي شود. بنابراين مجموع انرژي انتقالي و انرژي دوراني آن نيز همواره ثابت است. تنها انرژي انتقالي آن به انرژي دوراني و بالعكس تبديل مي شود. هنگاميكه سي. پي. اچ. داراي حركت دوراني Spin است، گراويتون ناميده مي شود. شكل 3
بار - رنگ و مغناطيس - رنگ
هنگاميكه يك سي. پي. اچ. وجود سي. پي. اچ. ديگري را احساس مي كند، آنها داراي اسپين مي شوند كه گراويتون ناميده مي شود. يك گراويتون نظير نيروي الكتريكي رفتار مي كند و گراويتون ديگر نظير نيروي مغناطيسي رفتار مي كند، بهمين دليل ميدانهاي الكتريكي و مغناطيسي ظاهر مي شود. شكل 4
شكل 4 نشان مي دهد كه دو گراويتون با جرم m و اندازه حركت p=mVC در فاصله ي r , يكديگر را حس كرده و يكديگر را جذب مي كنند. اما چون مقدار سرعت آنها ثابت است، حركت انتقالي آنها به حركت دوراني Spin تبديل مي شود. هنگاميكه سي. پي. اچ. داراي اسپين، بصورت بار-رنگ يا مغناطيس-رنگ ظاهر مي شود. در واقع گراويتون به دليل آنكه داراي اسپين است به يكي از دو صورت بار-رنگ يا مغناطيس-رنگ وجود دارد.
يك فوتون از تعدادي گراويتون تشكيل مي شود كه داراي Spin هستند . شكل 5.
همچنين فوتون داراي اسپين است. بنابراين هنگاميكه فوتون با سرعت نور حركت مي كند، گرايتون هايي كه فوتون را تشكيل داده اند داراي حركتهاي زير مي باشند.
حركت انتقالي برابر سرعت نور، زيرا فوتون با سرعت نور منتقل مي شود و اجزاي تشكيل دهنده آن نيز الزاماً با همين سرعت منتقل مي شوند.
حركت دوراني (اسپين)، زيرا طبق اصل سي. پي. اچ. مقدار سرعت سي. پي. اچ. بيشتر از سرعت نور است و هنگاميه سي. پي. اچ. ها با يكديگر ادغام مي شوند و ساير ذرات را تشكيل مي دهند، مقداري از سرعت انتقالي آنها به اسپين تبديل مي شود.
و حركت ناشي از اسپين فوتون، زيرا گراويتون ها در ساختمان فوتون هستند و از حركت اسپيني فوتون سهم مي برند. شكل 5
در يك ميدان گرانشي، هنگاميكه فوتون بسمت آبي جابجا مي شود، گراويتون ها تبديل به انرژي مي شوند و زمانيكه فوتون بسمت قرمز جابجا مي شود، انرژي فوتون به گراويتون تبديل مي شود و سرانجام با تباه شدن انرژي ، ماده و پادماده پديد مي آيد. شكل 5
در حقيقت CPH يك زير كوانتوم هستي در طبيعت است.
Sub Quantum of existence in Nature
اين زير كوانتوم داراي جرم است، پس جلوه ي ماده است، داراي اندازه حركت است كه بيان كننده ي انرژي است. همچنين داراي يك زير كوانتوم بار-رنگ يا مغناطيس-رنگ در اطراف خود است. هنگاميكه دو سي. پي. اچ. در زير كوانتوم بار-رنگ يا مغناطيس-رنگ يكديگر قرار گيرند، وجود يكديگر را حس كرده و همديگر را جذب مي كنند. شكل 6
يك كوانتوم انرژي از تعدادي سي. پي. اچ. تشكيل مي شود. همچنين سي. پي. اچ. ها روي سي. پي. اچ. هاي ديگر كار انجام مي دهند و توليد انرژي مي كنند. در واقع يك كوانتوم انرژي از تعدادي سي. پي. اچ. تشيل مي شود يك موج الكترومغناطيسي است.
سي. پي. اچ. ها هنگامي يكديگر را حس مي كنند كه با يكديگر تماس بگيرند (برخورد كنند كه در اينصورت به دليل اسپين يكديگر را مي رانند) يا در فاصله بسيار كمي از يكديگر باشند نظير فاصله اي به اندازه ي طول پلانك كه تقريباً برابر است با ( Plank Length that is equal 1.6x10-35 m) در چنين حالتي بار-رنگ/مغناطيس رنگ آنها روي يكديگر اثر كرده و يكديگر را جذب مي كنند. شكل 6
گرانش Gravity
در نظريه سي. پي. اچ. ، گرانش يك جريان است. اين جريان دائمي بين تمام ذرات و اجسام وجود دارد. به عنوان مثال به زمين و ماه توجه كنيد.
زمين داراي ميدان گرانش است. يك ميدان گرانشي از تعداد متنابهي سي. پي. اچ. (گراويتون) تشكيل شده است. پس ميدان گرانشي زمين نيز از تعداد بيشماري سي. پي. اچ تشكيل شده است كه در اطراف زمين در حركت هستند.
فرض كنيم زمين منزوي است. يعني هيچ كنش و واكنشي بين زمين و ساير اجسام وجود ندارد. در اين صورت همه ي سي. پي. اچ. هايي كه به زمين مي رسند، جذب آن شده و از نيروهاي موجود در آنجا اطاعت مي كنند.
اما همچنان كه مي دانيم زمين منزوي نيست و با ساير احسام كنش متقابل دارد نگاهي به زمين و ماه بيندازيد. در اينجا دو ميدان وجود دارد، يكي ميدان گرانشي زمين و ديگري ميدان گرانشي ماه.
هنگاميكه يك گراويتون به زمين مي رسد، گراويتون ديگري زمين را ترك مي كند و به دليل آنكه داراي يك زير كوانتوم بار-رنگ/مغناطيس است، زمين را به دنبال خود مي كشد. تا جاييكه زمين از حوزه عمل اين زير كوانتوم ميدان خارج شود.
فرض كنيم دو سي. پي. اچ. با سرعت خطي Vc حركت مي كنند كه يكديگر ار احساس مي كنند. آنها يكديگر را جذب مي كنند و با توجه به gradVc=0 آنها داراي اسپين خواهند شد و مي توان نوشت:
gradVc=0 => axi+ayj+azk=0, that ax is accelerating on x axes, ay is accelerating on y axes, az is accelerating on z axes and i, j and k are unit vectors.
يعني مجموع شتاب ها روي سه محور برابر صفر است.
فرض كنيم كه سي پي. اچ. روي محور حركت انتقالي دارد. ما سرعت امواج الكترومغناطيسي برابر c نسبت به دستگاه لخت مي باشد. شكل 7
بنابراين مقدار سرعت آن تنها روي محور هاي y and z تغيير مي كند و شتاب روي محور x صفر است، يعني ax=0 تنها شتاب روي دو محور ديگر خواهد داشت بطوريكه ay+az=0 هنگاميكه :
ay=0 => az is maximum. And ay is maximum=> az=0
يكي از سي. پي. اچ. ها به بار-رنگ تبديل مي شود و و براي آن مي توان تابع بصورت زير نوشت :
Ec=EcmCosw(t-x/c),
كه در آن Ec مقدار بار-رنگ است و Ecm مقدار مازيمم بار-رنگ است .
براي سي. پي. اچ. ديگر كه به مغناطيس-رنگ تبديل مي شود مي توان نوشت :
Bc=BcmCosw(t-x/c)
كه در آن Bc مقدار مغناطيس-رنگ است و Bcm مقدار ماكزيمم مغناطيس رنگ است. شكل 8
و براي سي. پي. اچ. اختياري داريم :
E=nEcmCosw(t-x/c)
B=nBcmCosw(t-x/c)
هنگاميكه يك فوتون در حال سقوط در يك ميدان گرانشي است، تعداد n افزايش مي يابد. بنابراين شدت ميدانهاي الكتريكي و مغناطيسي يعني E and B افزايش مي يابد. و اين به معني آن است كه تعدادي سي. پي. اچ. وارد ساختمان فوتون مي شوند.
يك ذره ي باردار چگونه امواج الكترومغناطيسي منتشر مي كند؟
همچنانكه مي دانيم يك ذره باردار كه شتاب داشته باشد، امواج الكترومغناطيسي منتشر مي كند. هنگاميكه نيرويي روي ذره ي بار دار كار مثبت انجام دهد، يعني تعدادي سي. پي. اچ. وارد ساختمان الكترون مي شود. در حقيقت نيرو به انرژي تبديل مي شود و به عبارت ديگر بوزونها به انرژس تبديل مي شوند. شكل 9
اما يك ذره ي باردار مي خواهد خواص ذاتي خود را حفظ كند. يك ذره ي باردار از تعدادي بار-رنگ تشكيل مي شود، در حاليكه انرژي الكترومغناطيسي از دو شيئي متفاوت يعني بار-رنگ و مغناطيس-رنگ تشكيل مي شود. بهمين دليل ذره باردار انرژي منتشر مي کند
اجازه دهيد يك نگاه جديد به رفتار امواج الكترومغناطيسي در ميدان گرانشي بيندازيم، اين نگرش مي تواند در حل اين معما مفيد واقع شود. همچنانكه مي دانيم يك موج الترومغناطيسي از دو ميدان الكتريكي و مغناطيسي عمود بر هم تشكيل شده است. شكل 1
همچنانكه نسبيت عام پيشگويي كرده و شواهد تجربي نشان مي دهد، فركانس فوتون در ميدان گرانشي تغيير مي كند.
هنگاميكه يك فوتون در ميدان گرانشي سقوط مي كند، فركانس آن افزايش مي يابد.
در اين حالت چه اتفاقي مي افتد؟
در مجموع مي توان گفت نيروي گرانش روي فوتون كار انجام مي دهد. با توجه به رابطه
W = DE
يك قسمت از كار انجام شده توسط فوتون به انرژي التريكي و قسمت ديگر آن به انرژي مغناطيسي تبديل مي شود. شكل 2
همچنانكه در بالاي صفحه بيان شد، براي اين پديده در فيزيك نظري تا بحال توضيحي ارائه نشده است. بنابراين در اينجا مي خواهم اين پديده را با توجه به نظريه. سي. پي. اچ. توضيح دهم:
Principle of CPH
CPH يك ذره بنيادي با جرم ثابت است كه با سرعت ثابت حركت مي كند. اين ذره داراي لختي دوراني است. در هر واكنش بين اين ذره با ساير ذرات يا نيروها در مقدار سرعت آن تغييري داده نمي شود، بطوريكه
gradVc=0 in all inertial frames and any space
اين ذره داراي اندازه حركت است :
P=mVc
همچنين داراي لختي دورانيI است.
هنگاميكه نيروي خارجي بر آن اعمال شود، قسمتي از سرعت انتقالي آن به سرعت دوراني (يا بالعكس ) تبديل مي شود، بطوريكه در مقدار Vc تغييري داده نمي شود. يعني اندازه حركت خطي آن به اندازه حركت دوراني و بالعكس تبديل مي شود. بنابراين مجموع انرژي انتقالي و انرژي دوراني آن نيز همواره ثابت است. تنها انرژي انتقالي آن به انرژي دوراني و بالعكس تبديل مي شود. هنگاميكه سي. پي. اچ. داراي حركت دوراني Spin است، گراويتون ناميده مي شود. شكل 3
بار - رنگ و مغناطيس - رنگ
هنگاميكه يك سي. پي. اچ. وجود سي. پي. اچ. ديگري را احساس مي كند، آنها داراي اسپين مي شوند كه گراويتون ناميده مي شود. يك گراويتون نظير نيروي الكتريكي رفتار مي كند و گراويتون ديگر نظير نيروي مغناطيسي رفتار مي كند، بهمين دليل ميدانهاي الكتريكي و مغناطيسي ظاهر مي شود. شكل 4
شكل 4 نشان مي دهد كه دو گراويتون با جرم m و اندازه حركت p=mVC در فاصله ي r , يكديگر را حس كرده و يكديگر را جذب مي كنند. اما چون مقدار سرعت آنها ثابت است، حركت انتقالي آنها به حركت دوراني Spin تبديل مي شود. هنگاميكه سي. پي. اچ. داراي اسپين، بصورت بار-رنگ يا مغناطيس-رنگ ظاهر مي شود. در واقع گراويتون به دليل آنكه داراي اسپين است به يكي از دو صورت بار-رنگ يا مغناطيس-رنگ وجود دارد.
يك فوتون از تعدادي گراويتون تشكيل مي شود كه داراي Spin هستند . شكل 5.
همچنين فوتون داراي اسپين است. بنابراين هنگاميكه فوتون با سرعت نور حركت مي كند، گرايتون هايي كه فوتون را تشكيل داده اند داراي حركتهاي زير مي باشند.
حركت انتقالي برابر سرعت نور، زيرا فوتون با سرعت نور منتقل مي شود و اجزاي تشكيل دهنده آن نيز الزاماً با همين سرعت منتقل مي شوند.
حركت دوراني (اسپين)، زيرا طبق اصل سي. پي. اچ. مقدار سرعت سي. پي. اچ. بيشتر از سرعت نور است و هنگاميه سي. پي. اچ. ها با يكديگر ادغام مي شوند و ساير ذرات را تشكيل مي دهند، مقداري از سرعت انتقالي آنها به اسپين تبديل مي شود.
و حركت ناشي از اسپين فوتون، زيرا گراويتون ها در ساختمان فوتون هستند و از حركت اسپيني فوتون سهم مي برند. شكل 5
در يك ميدان گرانشي، هنگاميكه فوتون بسمت آبي جابجا مي شود، گراويتون ها تبديل به انرژي مي شوند و زمانيكه فوتون بسمت قرمز جابجا مي شود، انرژي فوتون به گراويتون تبديل مي شود و سرانجام با تباه شدن انرژي ، ماده و پادماده پديد مي آيد. شكل 5
در حقيقت CPH يك زير كوانتوم هستي در طبيعت است.
Sub Quantum of existence in Nature
اين زير كوانتوم داراي جرم است، پس جلوه ي ماده است، داراي اندازه حركت است كه بيان كننده ي انرژي است. همچنين داراي يك زير كوانتوم بار-رنگ يا مغناطيس-رنگ در اطراف خود است. هنگاميكه دو سي. پي. اچ. در زير كوانتوم بار-رنگ يا مغناطيس-رنگ يكديگر قرار گيرند، وجود يكديگر را حس كرده و همديگر را جذب مي كنند. شكل 6
يك كوانتوم انرژي از تعدادي سي. پي. اچ. تشكيل مي شود. همچنين سي. پي. اچ. ها روي سي. پي. اچ. هاي ديگر كار انجام مي دهند و توليد انرژي مي كنند. در واقع يك كوانتوم انرژي از تعدادي سي. پي. اچ. تشيل مي شود يك موج الكترومغناطيسي است.
سي. پي. اچ. ها هنگامي يكديگر را حس مي كنند كه با يكديگر تماس بگيرند (برخورد كنند كه در اينصورت به دليل اسپين يكديگر را مي رانند) يا در فاصله بسيار كمي از يكديگر باشند نظير فاصله اي به اندازه ي طول پلانك كه تقريباً برابر است با ( Plank Length that is equal 1.6x10-35 m) در چنين حالتي بار-رنگ/مغناطيس رنگ آنها روي يكديگر اثر كرده و يكديگر را جذب مي كنند. شكل 6
گرانش Gravity
در نظريه سي. پي. اچ. ، گرانش يك جريان است. اين جريان دائمي بين تمام ذرات و اجسام وجود دارد. به عنوان مثال به زمين و ماه توجه كنيد.
زمين داراي ميدان گرانش است. يك ميدان گرانشي از تعداد متنابهي سي. پي. اچ. (گراويتون) تشكيل شده است. پس ميدان گرانشي زمين نيز از تعداد بيشماري سي. پي. اچ تشكيل شده است كه در اطراف زمين در حركت هستند.
فرض كنيم زمين منزوي است. يعني هيچ كنش و واكنشي بين زمين و ساير اجسام وجود ندارد. در اين صورت همه ي سي. پي. اچ. هايي كه به زمين مي رسند، جذب آن شده و از نيروهاي موجود در آنجا اطاعت مي كنند.
اما همچنان كه مي دانيم زمين منزوي نيست و با ساير احسام كنش متقابل دارد نگاهي به زمين و ماه بيندازيد. در اينجا دو ميدان وجود دارد، يكي ميدان گرانشي زمين و ديگري ميدان گرانشي ماه.
هنگاميكه يك گراويتون به زمين مي رسد، گراويتون ديگري زمين را ترك مي كند و به دليل آنكه داراي يك زير كوانتوم بار-رنگ/مغناطيس است، زمين را به دنبال خود مي كشد. تا جاييكه زمين از حوزه عمل اين زير كوانتوم ميدان خارج شود.
فرض كنيم دو سي. پي. اچ. با سرعت خطي Vc حركت مي كنند كه يكديگر ار احساس مي كنند. آنها يكديگر را جذب مي كنند و با توجه به gradVc=0 آنها داراي اسپين خواهند شد و مي توان نوشت:
gradVc=0 => axi+ayj+azk=0, that ax is accelerating on x axes, ay is accelerating on y axes, az is accelerating on z axes and i, j and k are unit vectors.
يعني مجموع شتاب ها روي سه محور برابر صفر است.
فرض كنيم كه سي پي. اچ. روي محور حركت انتقالي دارد. ما سرعت امواج الكترومغناطيسي برابر c نسبت به دستگاه لخت مي باشد. شكل 7
بنابراين مقدار سرعت آن تنها روي محور هاي y and z تغيير مي كند و شتاب روي محور x صفر است، يعني ax=0 تنها شتاب روي دو محور ديگر خواهد داشت بطوريكه ay+az=0 هنگاميكه :
ay=0 => az is maximum. And ay is maximum=> az=0
يكي از سي. پي. اچ. ها به بار-رنگ تبديل مي شود و و براي آن مي توان تابع بصورت زير نوشت :
Ec=EcmCosw(t-x/c),
كه در آن Ec مقدار بار-رنگ است و Ecm مقدار مازيمم بار-رنگ است .
براي سي. پي. اچ. ديگر كه به مغناطيس-رنگ تبديل مي شود مي توان نوشت :
Bc=BcmCosw(t-x/c)
كه در آن Bc مقدار مغناطيس-رنگ است و Bcm مقدار ماكزيمم مغناطيس رنگ است. شكل 8
و براي سي. پي. اچ. اختياري داريم :
E=nEcmCosw(t-x/c)
B=nBcmCosw(t-x/c)
هنگاميكه يك فوتون در حال سقوط در يك ميدان گرانشي است، تعداد n افزايش مي يابد. بنابراين شدت ميدانهاي الكتريكي و مغناطيسي يعني E and B افزايش مي يابد. و اين به معني آن است كه تعدادي سي. پي. اچ. وارد ساختمان فوتون مي شوند.
يك ذره ي باردار چگونه امواج الكترومغناطيسي منتشر مي كند؟
همچنانكه مي دانيم يك ذره باردار كه شتاب داشته باشد، امواج الكترومغناطيسي منتشر مي كند. هنگاميكه نيرويي روي ذره ي بار دار كار مثبت انجام دهد، يعني تعدادي سي. پي. اچ. وارد ساختمان الكترون مي شود. در حقيقت نيرو به انرژي تبديل مي شود و به عبارت ديگر بوزونها به انرژس تبديل مي شوند. شكل 9
اما يك ذره ي باردار مي خواهد خواص ذاتي خود را حفظ كند. يك ذره ي باردار از تعدادي بار-رنگ تشكيل مي شود، در حاليكه انرژي الكترومغناطيسي از دو شيئي متفاوت يعني بار-رنگ و مغناطيس-رنگ تشكيل مي شود. بهمين دليل ذره باردار انرژي منتشر مي کند