M.A.H.S.A
08-10-2011, 12:47 PM
بیشتر مدارا کنیم
آیا آمار جدید را شنیده اید؟ می گویند اگر ده زوج را در یک اتاق قرار دهید خواهید دید که نیمی از آنها خواهان طلاق می شوند. می بینید که آمار چندان خوشایند نیست...
http://www.akairan.com/images/a-ma/ma1/j46.jpg (http://www.akairan.com/maghalat-khaneh-khanavadeh-ravanshenasi/talagh1/)
به (http://www.akairan.com/maghalat-khaneh-khanavadeh-ravanshenasi/talagh1/) نظر می رسد این روزها جدایی ها به صورت یک شغل پردرآمد هم برای برخی از به ظاهر زوجین و هم وکلایی که در طلاق گرفتن به افراد کمک می کنند درآمده است و بازار آن نیز حسابی داغ است.
در اینجا حقیقت دیگری هم وجود دارد: مردها کمتر از زن ها به طلاق می اندیشند. یک تحقیق نشان می دهد که حدود ۶۶ تا ۷۵ درصد از کل درخواست های طلاق از سوی خانم ها تقدیم دادگاه ها می شود! شاید آقایون اساسا کمتر از زنان به جدایی فکر می کنند. به هر حال بهتر است که اصلا به جدایی نیندیشیم و بکوشیم هر طور که شده به همزیستی مسالمت آمیزمان ادامه دهیم مبادا اتفاق ناگواری بیفتد و آسیب گاه جبران ناپذیری بر پیکر این کانون خدادادی وارد شود، چنانچه نخواهیم در این جدا شدن ها بچه هایمان را به حساب بیاوریم!
● نوشته های زیر را نوعی احضاریه دادگاه خانواده تلقی کنید
رابطه زناشویی یک شبه ویران نمی شود. این امر به تدریج و به صورت نامحسوس روی می دهد، درست مثل شکاف هایی که در عمق زمین ایجاد می شوند. پیش از آن که متوجه این مطلب شوید، شکاف عمیقی میان شما و همسرتان به وجود می آید و دلیل آن هم این است که بسیاری از زوجین به جای حل مشکلات ترجیح می دهند چشم پوشی کرده و نسبت به آنها از خود بی توجهی نشان دهند. منشا این مشکلات هر چیزی می تواند باشد؛ اما اساسا به دلیل تغییر در رفتار یکی از زوجین است.
▪ دور هم جمع نمی شوید: هر سال عید مبل کناری خود را برای خانمتان رزرو می کردید، اما امسال آن مبل خالی است. صندلی ای که همیشه برای سالیان پی درپی جای او بوده است. آیا تا به حال به دلیل آن فکر کرده اید؟
▪ به تدریج خونسرد می شوید: تمام کوششی که برای حفظ رابطه می کردید کم کم از بین می رود و به صورت فردی از خود راضی درمی آیید. از یکدیگر نمی پرسید که روز خود را چگونه گذرانده و چه کارهایی انجام داده اید.
او دیگر عکس شما را در کیف پولش قرار نمی دهد و شما هم همین طور. می توانید به راحتی بدون او به زندگی خود ادامه دهید، به همین دلیل زمانی که هر دو در خانه هستید، ترجیح می دهید با هم در یک اتاق نباشید.
▪ سفر نمی روید و اوقات فراغت با هم نیستید: اگر نمی توانید آخرین باری که با هم مسافرت رفتید را به یاد آورید، به دلیل کمبود بودجه و یا نبود وقت کافی نیست. در چنین شرایطی هر دوی شما به این فکر هستید که به نحوی از مصاحبت دیگری فرار کنید. به عنوان مثال بیشتر ترجیح می دهید با دوستانتان بیرون روید و یا خودتان را راحت می کنید.
▪ همسرتان با دقت دخل و خرج را محاسبه می کند: آیا متوجه شده اید که همسرتان از پرداخت بعضی قبوضی که سابقا خودش مسوولیت پرداخت آنها را به عهده گرفته بود، شانه خالی می کند؟ آیا نسبت به درآمد، بدهی، پس انداز و سرمایه گذاری های شما علاقه بیشتری نشان می دهد و می خواهد بیش از پیش از آنها سر دربیاورد؟ او می خواهد از این طریق محاسبه کند که بعد از طلاق چه مبلغی دست او را می گیرد.
▪ او به دنبال استقلال است: یک خانم ناراضی می کوشد تا آنجا که ممکن است فاصله خود را با همسرش دورتر کند و اتکا خود را به او کم کند، او در کلاس های متفاوتی ثبت نام می کند، به نام خودش حساب باز می کند، سرمایه گذاری انجام می دهد و حتی تا مرز تغییر نام هم پیش می رود. این امر نشان دهنده شکاف عمیقی است که در رابطه کنونی شما به وجود آمده است.
▪ دیر به خانه می روید: آیا قدم گذاشتن به خانه به جای این که مایه آرامش باشد، برای شما به صورت کار دشواری درآمده است؟ می کوشید برای خانه رفتن بهانه های مختلفی نظیر کار کردن تا دیروقت یا بیرون بودن با دوستان قدیمی را بتراشید؟
حتی در خانه هم به دنبال راه فراری می گردید تا از زیر حل مشکلات روابطتان فرار کنید. اگر برای ساعت های متمادی به تماشای تلویزیون می نشینید و خود را با سرگرمی های متفاوتی مشغول می کنید، باید از خود سوال کنید که این همه وقت اضافی را از کجا می آورید.
▪ بیشتر صحبت ها به دعوا ختم می شود: هر گاه با هم به گفتگو می نشینید، کار به جاهای باریک کشیده می شود. زندگی برای شما تکرار مکررات است، بحث و مشاجره هایی است که به نتیجه معقول ختم نمی شود. این کار شما را عصبانی می کند و سبب می شود تا نسبت به او بی میل شوید، علاوه بر این علاقه خود را نیز نسبت به او از دست می دهید. این امر زمانی به اوج خود می رسد که وقتی در مورد خانمتان خبری را از زبان سایر افراد می شنوید، احساس خوبی نمی کنید.
شاید خیلی عصبانی شوید که جر و بحث و دعوا بین شما خیلی عادی می شود. در نظر شما او نمی تواند هیچ کاری را به درستی انجام دهد و احساس می کنید که تمام کارهای شما را زیره ذربین قرار داده است. فقط کافی است تناقضی در گفته های هر یک از شما دو نفر دیده شود، آنگاه خونتان به جوش می آید و هر دو خشمگین می شوید.
▪ حرمت ها شکسته می شوند: ارزشی که در گذشته برای یکدیگر قائل بودید به تدریج از بین می رود و تنها چیزی که باقی می ماند رنجش و آزردگی است. به یکدیگر ناسزا می گویید و در بعضی موارد حاد، برخورد فیزیکی نیز پیدا می کنید. خشونت تنها وسیله ارتباطی شماست. بر روی زخم های گذشته نمک می پاشید تا بتوانید بیش از هر زمانی یکدیگر را آزرده خاطر سازید. در این حالت تنها منتظر جرقه ای هستید تا آتش خشم شما را شعله ور سازد.
▪ زندگی بازی نیست: جدایی مسئله ای کاملا جدی است، اوج نقطه ای است که به اشتباه بزرگی که در زندگی مرتکب آن شده اید، پی می برید. قسمت اعظمی از زندگی شما وقف سر و کله زدن با درد و رنج می شود. تازه ما مسائل اقتصادی را تقریبا همواره نادیده می گیریم. تسیلم شدن انتخاب مناسبی نیست. حتی اگر فکر می کنید جز طلاق راه دیگری برای شما نمانده است، تا آنجا که می توانید بر روی تفاوت هایتان کار کنید.
کارهای متعددی می توان برای نجات یک ازدواج از خطر نابودی انجام داد، مثل مشاوره های خانوادگی، حتی پیش از این که تصمیم به طلاق بگیرید، می توانید با توافق یکدیگر زمانی را جدا از هم زندگی کنید و مسائل ازدواج خود را دقیق تر بررسی کنید. در آخر هم باید به این مطلب فکر کنید که در گذشته چه چیز شما را عاشق او کرده بود که تن به ازدواج با او دادید. دوباره به یاد دلایل دوست داشتن یکدیگر بیفتید؛ توجه خود را به آن معطوف کنید تا بتوانید به موفقیت دست پیدا کنید.
منبع:روزنامه جوان
ویرایش وتلخیص:آکاایران
آیا آمار جدید را شنیده اید؟ می گویند اگر ده زوج را در یک اتاق قرار دهید خواهید دید که نیمی از آنها خواهان طلاق می شوند. می بینید که آمار چندان خوشایند نیست...
http://www.akairan.com/images/a-ma/ma1/j46.jpg (http://www.akairan.com/maghalat-khaneh-khanavadeh-ravanshenasi/talagh1/)
به (http://www.akairan.com/maghalat-khaneh-khanavadeh-ravanshenasi/talagh1/) نظر می رسد این روزها جدایی ها به صورت یک شغل پردرآمد هم برای برخی از به ظاهر زوجین و هم وکلایی که در طلاق گرفتن به افراد کمک می کنند درآمده است و بازار آن نیز حسابی داغ است.
در اینجا حقیقت دیگری هم وجود دارد: مردها کمتر از زن ها به طلاق می اندیشند. یک تحقیق نشان می دهد که حدود ۶۶ تا ۷۵ درصد از کل درخواست های طلاق از سوی خانم ها تقدیم دادگاه ها می شود! شاید آقایون اساسا کمتر از زنان به جدایی فکر می کنند. به هر حال بهتر است که اصلا به جدایی نیندیشیم و بکوشیم هر طور که شده به همزیستی مسالمت آمیزمان ادامه دهیم مبادا اتفاق ناگواری بیفتد و آسیب گاه جبران ناپذیری بر پیکر این کانون خدادادی وارد شود، چنانچه نخواهیم در این جدا شدن ها بچه هایمان را به حساب بیاوریم!
● نوشته های زیر را نوعی احضاریه دادگاه خانواده تلقی کنید
رابطه زناشویی یک شبه ویران نمی شود. این امر به تدریج و به صورت نامحسوس روی می دهد، درست مثل شکاف هایی که در عمق زمین ایجاد می شوند. پیش از آن که متوجه این مطلب شوید، شکاف عمیقی میان شما و همسرتان به وجود می آید و دلیل آن هم این است که بسیاری از زوجین به جای حل مشکلات ترجیح می دهند چشم پوشی کرده و نسبت به آنها از خود بی توجهی نشان دهند. منشا این مشکلات هر چیزی می تواند باشد؛ اما اساسا به دلیل تغییر در رفتار یکی از زوجین است.
▪ دور هم جمع نمی شوید: هر سال عید مبل کناری خود را برای خانمتان رزرو می کردید، اما امسال آن مبل خالی است. صندلی ای که همیشه برای سالیان پی درپی جای او بوده است. آیا تا به حال به دلیل آن فکر کرده اید؟
▪ به تدریج خونسرد می شوید: تمام کوششی که برای حفظ رابطه می کردید کم کم از بین می رود و به صورت فردی از خود راضی درمی آیید. از یکدیگر نمی پرسید که روز خود را چگونه گذرانده و چه کارهایی انجام داده اید.
او دیگر عکس شما را در کیف پولش قرار نمی دهد و شما هم همین طور. می توانید به راحتی بدون او به زندگی خود ادامه دهید، به همین دلیل زمانی که هر دو در خانه هستید، ترجیح می دهید با هم در یک اتاق نباشید.
▪ سفر نمی روید و اوقات فراغت با هم نیستید: اگر نمی توانید آخرین باری که با هم مسافرت رفتید را به یاد آورید، به دلیل کمبود بودجه و یا نبود وقت کافی نیست. در چنین شرایطی هر دوی شما به این فکر هستید که به نحوی از مصاحبت دیگری فرار کنید. به عنوان مثال بیشتر ترجیح می دهید با دوستانتان بیرون روید و یا خودتان را راحت می کنید.
▪ همسرتان با دقت دخل و خرج را محاسبه می کند: آیا متوجه شده اید که همسرتان از پرداخت بعضی قبوضی که سابقا خودش مسوولیت پرداخت آنها را به عهده گرفته بود، شانه خالی می کند؟ آیا نسبت به درآمد، بدهی، پس انداز و سرمایه گذاری های شما علاقه بیشتری نشان می دهد و می خواهد بیش از پیش از آنها سر دربیاورد؟ او می خواهد از این طریق محاسبه کند که بعد از طلاق چه مبلغی دست او را می گیرد.
▪ او به دنبال استقلال است: یک خانم ناراضی می کوشد تا آنجا که ممکن است فاصله خود را با همسرش دورتر کند و اتکا خود را به او کم کند، او در کلاس های متفاوتی ثبت نام می کند، به نام خودش حساب باز می کند، سرمایه گذاری انجام می دهد و حتی تا مرز تغییر نام هم پیش می رود. این امر نشان دهنده شکاف عمیقی است که در رابطه کنونی شما به وجود آمده است.
▪ دیر به خانه می روید: آیا قدم گذاشتن به خانه به جای این که مایه آرامش باشد، برای شما به صورت کار دشواری درآمده است؟ می کوشید برای خانه رفتن بهانه های مختلفی نظیر کار کردن تا دیروقت یا بیرون بودن با دوستان قدیمی را بتراشید؟
حتی در خانه هم به دنبال راه فراری می گردید تا از زیر حل مشکلات روابطتان فرار کنید. اگر برای ساعت های متمادی به تماشای تلویزیون می نشینید و خود را با سرگرمی های متفاوتی مشغول می کنید، باید از خود سوال کنید که این همه وقت اضافی را از کجا می آورید.
▪ بیشتر صحبت ها به دعوا ختم می شود: هر گاه با هم به گفتگو می نشینید، کار به جاهای باریک کشیده می شود. زندگی برای شما تکرار مکررات است، بحث و مشاجره هایی است که به نتیجه معقول ختم نمی شود. این کار شما را عصبانی می کند و سبب می شود تا نسبت به او بی میل شوید، علاوه بر این علاقه خود را نیز نسبت به او از دست می دهید. این امر زمانی به اوج خود می رسد که وقتی در مورد خانمتان خبری را از زبان سایر افراد می شنوید، احساس خوبی نمی کنید.
شاید خیلی عصبانی شوید که جر و بحث و دعوا بین شما خیلی عادی می شود. در نظر شما او نمی تواند هیچ کاری را به درستی انجام دهد و احساس می کنید که تمام کارهای شما را زیره ذربین قرار داده است. فقط کافی است تناقضی در گفته های هر یک از شما دو نفر دیده شود، آنگاه خونتان به جوش می آید و هر دو خشمگین می شوید.
▪ حرمت ها شکسته می شوند: ارزشی که در گذشته برای یکدیگر قائل بودید به تدریج از بین می رود و تنها چیزی که باقی می ماند رنجش و آزردگی است. به یکدیگر ناسزا می گویید و در بعضی موارد حاد، برخورد فیزیکی نیز پیدا می کنید. خشونت تنها وسیله ارتباطی شماست. بر روی زخم های گذشته نمک می پاشید تا بتوانید بیش از هر زمانی یکدیگر را آزرده خاطر سازید. در این حالت تنها منتظر جرقه ای هستید تا آتش خشم شما را شعله ور سازد.
▪ زندگی بازی نیست: جدایی مسئله ای کاملا جدی است، اوج نقطه ای است که به اشتباه بزرگی که در زندگی مرتکب آن شده اید، پی می برید. قسمت اعظمی از زندگی شما وقف سر و کله زدن با درد و رنج می شود. تازه ما مسائل اقتصادی را تقریبا همواره نادیده می گیریم. تسیلم شدن انتخاب مناسبی نیست. حتی اگر فکر می کنید جز طلاق راه دیگری برای شما نمانده است، تا آنجا که می توانید بر روی تفاوت هایتان کار کنید.
کارهای متعددی می توان برای نجات یک ازدواج از خطر نابودی انجام داد، مثل مشاوره های خانوادگی، حتی پیش از این که تصمیم به طلاق بگیرید، می توانید با توافق یکدیگر زمانی را جدا از هم زندگی کنید و مسائل ازدواج خود را دقیق تر بررسی کنید. در آخر هم باید به این مطلب فکر کنید که در گذشته چه چیز شما را عاشق او کرده بود که تن به ازدواج با او دادید. دوباره به یاد دلایل دوست داشتن یکدیگر بیفتید؛ توجه خود را به آن معطوف کنید تا بتوانید به موفقیت دست پیدا کنید.
منبع:روزنامه جوان
ویرایش وتلخیص:آکاایران