M.A.H.S.A
08-10-2011, 12:44 PM
تاریخ مهریه در ادیان
«ازدواج، در ابتدای پیدایش، نوعی از مالکیت و قسمتی از نظام اجتماعی بوده که سازمان بندگی و غلامی بر طبق آن جریان پیدا می کرده است.» ازدواج قانونمند و اخلاقی، محصول حاکمیت دوران مرد/پدرسالاری است؛...
http://www.akairan.com/images/a-ma/ma1/j50.jpg (http://www.akairan.com/maghalat-khaneh-khanavadeh-ravanshenasi/talagh1/)
دورانی که (http://www.akairan.com/maghalat-khaneh-khanavadeh-ravanshenasi/talagh1/) مالکیت، از سوی مرد شناخته می شود.
چه، پیش از این دوران، زیستن زن و مرد با یکدیگر درون گروهی یا پولی گامی و بدون آگاهی از نقش مرد در به وجود آمدن فرزند بود. از زمان ازدواج فردی در جامعه مرد/پدرسالار، که معلول تابوی ازدواج با محارم بود، مرد را برای همسرگزینی ناگزیر به رفتن به قبیله دیگری غیر از قبیله خود می کرد. مرد در آنجا ناچار بود برای پدر همسر آینده خود کار کند.
برای فرار از این خدمت اجباری، مرد سعی می کند که زن خود را به زور به دست آورد. پس از تثبیت نظام کشاورزی که حاکمیت مرد/پدرسالارانه و ثروت را به دنبال آورد مرد دریافت می تواند در ازای گرفتن همسر، هدیه یا پولی را به پدر او بدهد و زن را از آن خود کند. از آن جا که در این حاکمیت زن و فرزند مایملک مطلق مرد محسوب می شدند، لذا، مرد ناگزیر از انجام نوعی معامله می شود.
این پدیده ، کم کم در جامعه به صورت سنتی بسیار معمولی درمی آید. این سنت، بعدها چنان درون رفتارهای اجتماعی شد که علاوه بر گستردگی وسیع تاریخی، جغرافیایی، اجتماعی سنتی، ارزش خود را نیز به دست آورد؛ به گونه یی که پدر عروس هم هدیه هایی به داماد می داد تا داماد را غیرمستقیم وادار سازد که رقم خرید دخترش را بالاتر ببرد و از این رهگذر وجه بالاتری در جامعه برای خود به دست بیاورد.
آنچه اینک در بسیاری از جوامع جهان سوم ، تحت نام مهریه و شیربها و جهیزیه وجود دارد، بی شک بازمانده معامله خرید و فروش دختر از پدر یا برادر در هزاره های دور بوده است که متاسفانه هنوز هم، در هزاره سوم و قرن بیست ویکم ، کیفیت سنتی آن در برخی فرهنگ ها با کیفیت دینی هم گره خورده است. در کتاب های مقدس ادیان سامی به «مهریه یا صداق» یک دستورالعمل الزامی و اجباری اشاره یی نشده است.
در کتاب مقدس، با توجه به وجود عملی در تملک بودن دختر توسط پدر، نشانه های فروش دختر به مرد آشکارا ذکر شده است. این مثال ها نشان دهنده وجود اجتناب ناپذیر پدیده «مهریه یا صداق» به عنوان معامله و خرید زن از سوی مرد و فروش زن از سوی پدر بوده است. بنابراین می توانیم ادعا کنیم که «مهریه یا صداق» بدعتی بوده که از روزگاران آغاز دوران مرد/پدرسالاری در جهان رخ داده است.
این وضعیت تاریخی زن، در برهه هایی مورد حمایت و دفاع قرار می گرفته است. از ویژگی های مترقی اسلام، زمانمند کردن رسوم و آداب دوران پیش از اسلام به احکامی توحیدی و انسانی بوده و هست.
به نظر می رسد پیش از هرچیز نخست باید در قوانین مدنی، به ویژه در حوزه ازدواج جوانان، بازنگری جدی صورت بگیرد؛ به ویژه آنکه همین مشکلات ناشی از فشار اقتصادی موجب بازده عاطفی خشن و نیز ناسازگاری در روند ادامه زندگی زوجین می شود. بسیاری از خیانت ها و خودفروشی های همسران یا زنان یا جنایت ها و کشت و کشتارهای همسران به دست یکدیگر، ریشه در قوانین پیچیده و دست وپاگیری مانند «مهریه» و عدم امکان پرداخت آن پس از جدایی یا حتی مطالبه آن از سوی زن در طول زندگی به عنوان حربه تهدیدآمیز علیه مرد و نیز عدم توانایی مرد در پرداخت آن و در نهایت به زندان افتادن مرد خانواده و پاشیده شدن اساس خانواده در غیاب یکی از ارکان اساسی خانواده، یعنی پدر زندانی شده و تاثیرات مخرب آن بر روی فرزندان از مواردی است که به طور جدی باید توسط نهادهای دولتی و نیز قانونگذاران پیگیری شود. بی شک جامعه «بد فرهنگ» بدتر از جامعه بی فرهنگ است.
منبع:روزنامه اعتماد
ویرایش وتلخیص:آکاایران
«ازدواج، در ابتدای پیدایش، نوعی از مالکیت و قسمتی از نظام اجتماعی بوده که سازمان بندگی و غلامی بر طبق آن جریان پیدا می کرده است.» ازدواج قانونمند و اخلاقی، محصول حاکمیت دوران مرد/پدرسالاری است؛...
http://www.akairan.com/images/a-ma/ma1/j50.jpg (http://www.akairan.com/maghalat-khaneh-khanavadeh-ravanshenasi/talagh1/)
دورانی که (http://www.akairan.com/maghalat-khaneh-khanavadeh-ravanshenasi/talagh1/) مالکیت، از سوی مرد شناخته می شود.
چه، پیش از این دوران، زیستن زن و مرد با یکدیگر درون گروهی یا پولی گامی و بدون آگاهی از نقش مرد در به وجود آمدن فرزند بود. از زمان ازدواج فردی در جامعه مرد/پدرسالار، که معلول تابوی ازدواج با محارم بود، مرد را برای همسرگزینی ناگزیر به رفتن به قبیله دیگری غیر از قبیله خود می کرد. مرد در آنجا ناچار بود برای پدر همسر آینده خود کار کند.
برای فرار از این خدمت اجباری، مرد سعی می کند که زن خود را به زور به دست آورد. پس از تثبیت نظام کشاورزی که حاکمیت مرد/پدرسالارانه و ثروت را به دنبال آورد مرد دریافت می تواند در ازای گرفتن همسر، هدیه یا پولی را به پدر او بدهد و زن را از آن خود کند. از آن جا که در این حاکمیت زن و فرزند مایملک مطلق مرد محسوب می شدند، لذا، مرد ناگزیر از انجام نوعی معامله می شود.
این پدیده ، کم کم در جامعه به صورت سنتی بسیار معمولی درمی آید. این سنت، بعدها چنان درون رفتارهای اجتماعی شد که علاوه بر گستردگی وسیع تاریخی، جغرافیایی، اجتماعی سنتی، ارزش خود را نیز به دست آورد؛ به گونه یی که پدر عروس هم هدیه هایی به داماد می داد تا داماد را غیرمستقیم وادار سازد که رقم خرید دخترش را بالاتر ببرد و از این رهگذر وجه بالاتری در جامعه برای خود به دست بیاورد.
آنچه اینک در بسیاری از جوامع جهان سوم ، تحت نام مهریه و شیربها و جهیزیه وجود دارد، بی شک بازمانده معامله خرید و فروش دختر از پدر یا برادر در هزاره های دور بوده است که متاسفانه هنوز هم، در هزاره سوم و قرن بیست ویکم ، کیفیت سنتی آن در برخی فرهنگ ها با کیفیت دینی هم گره خورده است. در کتاب های مقدس ادیان سامی به «مهریه یا صداق» یک دستورالعمل الزامی و اجباری اشاره یی نشده است.
در کتاب مقدس، با توجه به وجود عملی در تملک بودن دختر توسط پدر، نشانه های فروش دختر به مرد آشکارا ذکر شده است. این مثال ها نشان دهنده وجود اجتناب ناپذیر پدیده «مهریه یا صداق» به عنوان معامله و خرید زن از سوی مرد و فروش زن از سوی پدر بوده است. بنابراین می توانیم ادعا کنیم که «مهریه یا صداق» بدعتی بوده که از روزگاران آغاز دوران مرد/پدرسالاری در جهان رخ داده است.
این وضعیت تاریخی زن، در برهه هایی مورد حمایت و دفاع قرار می گرفته است. از ویژگی های مترقی اسلام، زمانمند کردن رسوم و آداب دوران پیش از اسلام به احکامی توحیدی و انسانی بوده و هست.
به نظر می رسد پیش از هرچیز نخست باید در قوانین مدنی، به ویژه در حوزه ازدواج جوانان، بازنگری جدی صورت بگیرد؛ به ویژه آنکه همین مشکلات ناشی از فشار اقتصادی موجب بازده عاطفی خشن و نیز ناسازگاری در روند ادامه زندگی زوجین می شود. بسیاری از خیانت ها و خودفروشی های همسران یا زنان یا جنایت ها و کشت و کشتارهای همسران به دست یکدیگر، ریشه در قوانین پیچیده و دست وپاگیری مانند «مهریه» و عدم امکان پرداخت آن پس از جدایی یا حتی مطالبه آن از سوی زن در طول زندگی به عنوان حربه تهدیدآمیز علیه مرد و نیز عدم توانایی مرد در پرداخت آن و در نهایت به زندان افتادن مرد خانواده و پاشیده شدن اساس خانواده در غیاب یکی از ارکان اساسی خانواده، یعنی پدر زندانی شده و تاثیرات مخرب آن بر روی فرزندان از مواردی است که به طور جدی باید توسط نهادهای دولتی و نیز قانونگذاران پیگیری شود. بی شک جامعه «بد فرهنگ» بدتر از جامعه بی فرهنگ است.
منبع:روزنامه اعتماد
ویرایش وتلخیص:آکاایران