mehraboOon
08-08-2011, 03:21 PM
جالب بود در پی درج خبر بستنی روكش دار طلا با قیمت 250 دلاری در برج میلاد مسئولین این رستوران هیچ توضیحی مبنی بر صحت یا كذب این خبر ارائه نكردند.
جام جم آنلاین نوشت :
هنگامی كه گزارش را خواندم باورم نشد! اصلا غیر قابل باور بود.چرا باید اینچنین باشد؟ در گوشهای از این كشور پدری برای درمان دخترش كلیهاش را میفروشد و در گوشهای دیگر برخی بستنی روكش طلا میل میكنند و صاحب رستورانش میگوید كه این حق مردم است كه با پول خود هر چه كه دوست دارند بخرند!؟
برج میلاد در تهران را میگویم، رستورانی دارد گردون،بس مجلل و زیبا، ما كه خودمان نرفتهایم توصیفش را شنیدهایم.
گزارشگر روزنامهی واشنگتن پست ظاهرا به ایران تشریف آورده و گزارشی هم از آن تهیه كرده است.
در جایی از گزارش نوشته است؛از بالای ساختمان 1427 فوتی برج میلاد فقرای تهران نقطهای به نظر میرسند كه به صورت گروهی در خیابانها حركت میكنند!
جای حساس گزارش اینجاست كه مینویسد؛طبقه سرمایه دار جدید در ایران ماشین پورشه سوار میشود،برای پارتی آخر شب خاویار سرو میكند و در بلندترین رستوران چرخشی در جهان بستنی روكش طلا با قیمت 250 دلار میخورد!
همین بستنی كنجكاوی را بر انگیخت تا با مدیریت رستوران برج میلاد تماس بگیرم و جویای صحت و سقم آن شوم و به عنوان خبرنگار جام جم آنلاین برای صحت و سقم این خبر با مدیریت رستوران برج میلاد تماس گرفتم.
با خود گفتم وقتی یك روزنامه نگار آمریكایی به راحتی گزارشی تهیه میكند و به خورد خوانندگانش میدهد تا فضایی از ایران را برایش تصویر كند و بتواند باز هم ذهنیت مخاطبش را نسبت به ایران منفی جلوه دهد،میتوانم حقیقت این گزارش را از مسئولین رستوران جویا شوم.اما دریغ از ذرهای همراهی مسئولین رستوران با یك خبرنگار ایرانی!هر چند واقعیت هم داشته باشد، اما چه خوب میشد كه خودمان از دردهایمان مینوشتیم.
جالب بود در پی درج خبر بستنی روكش دار طلا با قیمت 250 دلاری در برج میلاد مسئولین این رستوران هیچ توضیحی مبنی بر صحت یا كذب این خبر ارائه نكردند.
خود را خانم نیكنام معرفی كرد و ضمن خودداری از بیان مسئولیت خود،درخصوص پیگیری این خبر به خبرنگار جام جم آنلاین گفت:«اینجانب اجازه ندارم تا درخصوص این خبر به شما توضیح دهم و از شما ممنون می شوم باید تلفن شما را قطع كنم!»
هنگامی كه از وی خواستم تا تلفن را به شخصی كه اجازه توضیح دادن دارد وصل كند، گفت: من چنین اجازه ای ندارم و باید تلفن شما را قطع كنم كه تلفن را قطع كرد.
شاید اگر باز هم همان گزارشگر آمریكایی بود پاسخی دریافت میكرد.اما چون ما خودی هستیم باید سنگ قلاب شویم.
اگر به برج میلاد رفتید و از آن بستنی روكش طلای 250 دلاری هم خوردید نوش جانتان!
جام جم آنلاین نوشت :
هنگامی كه گزارش را خواندم باورم نشد! اصلا غیر قابل باور بود.چرا باید اینچنین باشد؟ در گوشهای از این كشور پدری برای درمان دخترش كلیهاش را میفروشد و در گوشهای دیگر برخی بستنی روكش طلا میل میكنند و صاحب رستورانش میگوید كه این حق مردم است كه با پول خود هر چه كه دوست دارند بخرند!؟
برج میلاد در تهران را میگویم، رستورانی دارد گردون،بس مجلل و زیبا، ما كه خودمان نرفتهایم توصیفش را شنیدهایم.
گزارشگر روزنامهی واشنگتن پست ظاهرا به ایران تشریف آورده و گزارشی هم از آن تهیه كرده است.
در جایی از گزارش نوشته است؛از بالای ساختمان 1427 فوتی برج میلاد فقرای تهران نقطهای به نظر میرسند كه به صورت گروهی در خیابانها حركت میكنند!
جای حساس گزارش اینجاست كه مینویسد؛طبقه سرمایه دار جدید در ایران ماشین پورشه سوار میشود،برای پارتی آخر شب خاویار سرو میكند و در بلندترین رستوران چرخشی در جهان بستنی روكش طلا با قیمت 250 دلار میخورد!
همین بستنی كنجكاوی را بر انگیخت تا با مدیریت رستوران برج میلاد تماس بگیرم و جویای صحت و سقم آن شوم و به عنوان خبرنگار جام جم آنلاین برای صحت و سقم این خبر با مدیریت رستوران برج میلاد تماس گرفتم.
با خود گفتم وقتی یك روزنامه نگار آمریكایی به راحتی گزارشی تهیه میكند و به خورد خوانندگانش میدهد تا فضایی از ایران را برایش تصویر كند و بتواند باز هم ذهنیت مخاطبش را نسبت به ایران منفی جلوه دهد،میتوانم حقیقت این گزارش را از مسئولین رستوران جویا شوم.اما دریغ از ذرهای همراهی مسئولین رستوران با یك خبرنگار ایرانی!هر چند واقعیت هم داشته باشد، اما چه خوب میشد كه خودمان از دردهایمان مینوشتیم.
جالب بود در پی درج خبر بستنی روكش دار طلا با قیمت 250 دلاری در برج میلاد مسئولین این رستوران هیچ توضیحی مبنی بر صحت یا كذب این خبر ارائه نكردند.
خود را خانم نیكنام معرفی كرد و ضمن خودداری از بیان مسئولیت خود،درخصوص پیگیری این خبر به خبرنگار جام جم آنلاین گفت:«اینجانب اجازه ندارم تا درخصوص این خبر به شما توضیح دهم و از شما ممنون می شوم باید تلفن شما را قطع كنم!»
هنگامی كه از وی خواستم تا تلفن را به شخصی كه اجازه توضیح دادن دارد وصل كند، گفت: من چنین اجازه ای ندارم و باید تلفن شما را قطع كنم كه تلفن را قطع كرد.
شاید اگر باز هم همان گزارشگر آمریكایی بود پاسخی دریافت میكرد.اما چون ما خودی هستیم باید سنگ قلاب شویم.
اگر به برج میلاد رفتید و از آن بستنی روكش طلای 250 دلاری هم خوردید نوش جانتان!