توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مجموعه مقالات تخصصی گیاهان دارویی
shirin71
08-02-2011, 09:41 PM
بررسي رفتارهاي جوانه زني و تاريخ کاشت مطلوب گياه دارويي باريجه (Ferula gummosa)
ملتي فريدون,كوچكي عليرضا,نصيري محلاتي مهدي
به منظور بررسي ويژگي هاي جوانه زني روش هاي شکستن خواب و نيز تاريخ کاشت مناسب گياه دارويي باريجه آزمايشي در سال هاي 1382 تا 1383 در دانشگاه فردوسي مشهد صورت گرفت. در اين آزمايش اثر دو تيمار شستشو و عدم شستشوي بذور با درجه حرارت هاي 2، 5، 8 و 11 درجه سانتيگراد بر روي درصد و سرعت جوانه زني و نيز اثر سه تاريخ کاشت بهاره، پاييزه و زمستانه، بر روي درصد سبز کردن بذور باريچه، مورد بررسي قرار گرفت. نتايج بررسي شکستن خواب در بذور باريجه نشان داد که بيشترين درصد (97.5) و سرعت جوانه زني (1.5 بذر در روز)، در تيمار شستشوي روزانه بذور در دماي هشت درجه سانتيگراد بود. اعمال تيمار شستشوي روزانه بذور موجب افزايش معني دار درصد جوانه زني (72-33 درصد) در تمامي هشت درجه سانتيگراد بود. افزايش درجه حرارت از هشت درجه سانتيگراد به بعد باعث کاهش شديد درصد و سرعت جوانه زني در هر دو تيمار شستشو و عدم شستشو شد. نتايج حاصله از اين تحقيق نشان داد که بيشترين درصد بوته هاي سبز شده در دو تاريخ کاشت پاييزه و زمستانه بوده و هيچ گونه بذري در تاريخ کاشت بهاره سبز نگرديد.
__________________
shirin71
08-02-2011, 09:41 PM
مطالعه نيازهاي اکولوژيکي و پراکنش گونه
Eremurus spectabilis در استان خراسان
مجيد دشتي1 ، حامد ظريف کتابي 1، حسين توکلي1 و اصغرپارياب2
1- اعضاي هيأت علمي 2- کارشناس پژوهشي مرکز تحقيقات کشاورزي و منابع طبيعي خراسان
مشهد- بزرگراه شهيد کلانتري، حد فاصل ميدان جمهوري اسلامي و جهاد، مرکز تحقيقات کشاورزي و منابع طبيعي خراسان
ص پ:1148-91735
خلاصه
سريش تماشايي با نام علمي Eremurus spectabilis گياهي چند ساله از خانواده Liliaceae است. ريشههاي اين گياه پس از خشك شدن به سادگي پودر شده و در مجاورت با آب چسبناك ميشود. در اين تحقيق خصوصيات رويشگاههاي گونه در استان به منظور تعيين نيازهاي اکولوژيکي و نيز مناطق پراکنش آن در سطح استان خراسان مورد مطالعه قرار گرفت. نتايج نشان دادند كه دامنه ارتفاعي رويشگاههاي اين گونه از حداقل 900 تا 3000 متر مشاهده ميشود. اين گياه در اراضي كم عمق و سنگلاخي در تمام جهات جغرافيايي و شيب 12 تا 68 درصد ديده ميشود. ميزان نوسانهاي بارندگي در رويشگاهها، از حداقل 200 تا 600 ميلي متر و متوسط درجه حرارت سالانه بين 5 تا 15 درجه سانتيگراد متغير است. بر اساس روش طبقهبندي اقليمي دومارتن توسعه يافته ، حدود 50 درصد رويشگاههادر اقليم نيمه خشك سرد قرار دارد.گونه فوق ،خاكهاي كم عمق و سنگلاخي با بافت لومي شني تا لومي سيلتي بدون گچ با اسيديته حدود خنثي كه به خوبي زهكشي شده اند را ترجيح ميدهد. پايين بودن هدايت الكتريكي (EC) خاك بيانگر مقاومت كمتر اين گونه به شوري است.
واژههاي كليدي: سريش، نيازهاي اكولوژيكي، خراسان.
مقدمه
استفاده از گياهان فرعي مراتع به منظور دارو و يا صنعت از دير زمان مورد توجه بشر بوده است. با وجود اين برداشت غير اصولي از اين منابع ارزشمند باعث شده تا در مناطقي كه امكان حضور آنها قطعي به نظر ميرسد، اين گونهها حذف و يا در حد تك بوتههايي بر جاي نمانند. سريش تماشايي ( Eremurus spectabilis) گياهي پايا، تك لپه و متعلق به خانواده لاله ميباشد كه در ايران و برخي ديگر ازکشورها برگهاي جوان آن دراوايل فصل بهار بهعنوان سبزي خوراكي استفاده مي شود (هدريك، 1972وآباك ودوزنلي،1989). ريشه هاي اين گونه چسبناک بوده واين چسب با نام محلي سريش ويا تغييراتي در نام آن خوانده ميشود( رشينگر، 1982) علاوه بر اين مصرف دارويي آن در تركيب با ساير گياهان دارويي ارزش آن را مضاعف ساخته است. متأسفانه در طي سالهاي اخير به دليل عدم نظارت دقيق و اعمال روشهاي غيرعلمي در بهره برداري اين محصول، رويشگاههاي منطقه آسيب ديده وعلاوه برافت محصول، تخريب مراتع را بدنبال داشته است. اين تحقيق با هدف بررسي نيازهاي اکولوژيکي گونه ونيز شناسايي رويشگاههاي آن در استان خراسان انجام گرديد.
مواد و روشها
براي اين منظور بااستفاده از منابع موجود (مبين، 1358 و رشينگر،1982) ونيز گزارشهاي طرحهاي شناخت مناطق اكولوژيكي مناطق احتمالي رويش اين گونه تعيين وپس از كنترل وتطبيق آن رويشگاهها با انجام مشاهدات صحرايي، نقشه مقدماتي رويشگاههاي گياه تهيه گرديد. در تكميل مطالعه فوق با استفاده از نقشههاي 50000/1 و250000/1 توپوگرافي سازمان جغرافيائي كشور مناطق ديگري از رويشگاههاي گونه فوق درطي سالهاي مختلف اجراي طرح تعيين وبرروي نقشه ثبت گرديد. به منظور مطالعه مؤلفههاي هواشناسي از آمار طويل المدت نزديكترين ايستگاههاي موجوددرمنطقه طرح استفاده گرديد. همچنين لايههاي اطلاعاتي رقومي شده جاماب (خليلي، 1370) برروي نقشه رويشگاههاي گونه در سطح استان ترسيم گرديد ، نمونههاي خاك از مناطق مختلف استان جهت تجزيه وتحليل خصوصيات خاکشناختي جمع آوري گرديد. خصوصيات سازندهاي زمين شناسي بستر رويشگاهها ، با استفاده از نقشههاي سازمان زمين شناسي (مقياس250000/1) و نيز نقشههاي ارزيابي منابع و قابليت اراضي استان مطالعه گرديد
نتايج و بحث
گونه فوق از پراکنش قابل ملاحظه اي در ارتفاعات شمالي و جنوبي بينالود، ارتفاعات تربت حيدريه، تربت جام ، فريمان و نيز ارتفاعات هزار مسجد و پارک ملي گلستان برخور دار است.
دامنه ارتفاعي رويشگاههاي اين گونه از حداقل 900 تا حداكثر 3000 متر در استان خراسان مشاهده گرديد. چنين بهنظر ميرسد كه در ارتفاعات بالاتر از 3000 متر نيز ديده شود. رشينگر (1982) نيز دامنه ارتفاعي اين گونه را از حداقل 900 متر در شمال ايران (غرب چالوس) تا 3600 متر در استان چهارمحال بختياري،دماورگزارش نموده است.
گياه عمدتا، داراي بافت لومي شني تا لومي سيلتي سنگريزهاي بدون گچ ميباشد. پايين بودن مقدار سديم و به تبع آن EC خاک رويشگاهها بيانگر مقاومت كمتر اين گونه به شوري ميباشد. بررسيهاي زمين شناسي نشان دادند که پراکنش اين گونه ارتباط تنگاتنگي با مناطق صخرهاي وبويژه سنگريزهاي دارد. سازندهاي شيلي، آهكي، ماسه سنگي و سنگهاي آذرين حدواسط در قسمتهاي مختلف استان خراسان بويژه شمال استان بستر اصلي استقرار گياه به شمار ميروند.
اين گياه در اراضي كم عمق و سنگلاخي با شيب حداقل 12 تا 68 درصد و در تمام جهات جغرافيايي حضور دارد، ولي بهنظر ميرسد كه بيشترين تراكم را در جهات شرق و شمال شرق داشته باشد. براساس اطلاعات حاصل از خطوط همباران، هم تبخير و هم اقليم جاماب ، دامنه تغييرات بارندگي در مناطق پراكنش از حداقل 200 تا 600 ميليمتر نوسان دارد. بر همين اساس متوسط درجه حرارت سالانه نيز از حداقل 5 تا 15 درجه سانتيگراد متفاوت است. نتايج نشان دادند كه حدود 50 درصد از رويشگاههاي اين گياه در اقليم نيمه خشك فرا سرد قرار گرفته اند. گونه فوق بهطور عمده در زمينهاي سنگلاخي و سنگريزهدار با عمق كم و بافت متوسط تا سبك مشاهده ميشود.
منابع
1- خليلي ، الف. 1370. طرح جامع آب ايران. شناسايي اقليم. جاماب(1-4). وزارت نيرو.
2- مبين، صادق. 1358. رستنيهاي ايران. فلور گياهان آوندي. جلد 2. انتشارات دانشگاه تهران
3- Abak ,k. and A. Duzenli. 1989. Utilization of some wild plants as vegetables in Turkey. Acta-Horticulture No. 242. Department of Hurticalture, University of Cukurova , Adana, Turkey.
4-Hedrick, U.P. 1972. Sturtevant-s Edible plants of the world. Dover publication ISBN 0-486-20459-6
5-Rechineer, K.H. 1982. Flora Iranica. Liliaceae. No. 151. page. 1-31
Echological characteristics and distribution of Eremurus spectabilis in Khorasan province
Abstract
Foxtail lilly (Eremurus spectabilis) is a perennial plant, Liliaceae family. Its dried roots are sticky when powdered and exposed to water. This research was conducted to study echological characteristics and distribution in Khorasan. Results showed that, These species exist in rocky foothills in all geographical orientations and slops of 12% to 68%. Precipitation varies from 200 to 600 mm and annual mean temperature is between 5-15 degree centigrade.50 percent of locations are located in cold semi arid climate. These species prefersandy loam, silty loam and well drainaged soil with pH=7. Low EC indicates less salt-tolerance of this species.
Keywords: Eremurus spectabilis, Echological characteristics, Khorasan
shirin71
08-02-2011, 09:41 PM
قابليتها و محدوديتها در توسعه كيفي رويشگاههاي بنه و خنجوك
(p.kinjuk , p.atlantica) در استان يزد
محمد هادي راد
عضو هيأت علمي مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان يزد
يزد ـ بلوار آزادگان ـ مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان يزد ـ صندوق پستي 571ـ89165
خلاصه
بنه و خنجوك از جمله گياهان چوبي مناطق خشك و نيمه خشك كشور ميباشند كه جدا از ارزشهاي زيست محيطي بي شماري كه دارند مصارف دارويي و صنعتي گستردهاي نيز به همراه دارند . جنبههاي دارويي و صنعتي اين دو گياه و بويژه بنه كاملاً روشن است . صمغ بنه مصارف دارويي و صنعتي زيادي داشته و از ميوه آن به عنوان گياه دارويي در رفع سردرد استفاده ميشود. صمغ خنجوك نيز مصارف دارويي زيادي داشته و شاخ وبرگ و ميوه گياه نيز در طب سنتي جايگاه خاصي دارد. گال خنجوك نيز قابض و تسكين دهنده درد معده و سرفه و نرم كننده سينه ميباشد. در اين تحقيق با هدف معرفي قابليتها به عوامل مؤثر بر پراكنش بنه و خنجوك در استان يزد پرداخته و فاكتورهاي اكولوژيكي موثر بر اين امر مورد ارزيابي قرار ميگيرد . درختان بنه و خنجوك در استان يزد در شرايط اكولوژيكي بسيار گسترده پراكنش يافته بگونهاي كه سطحي حدود 570000 هكتار را به عنوان رويشگاه به خود اختصاص داده اند.
واژه هاي کليدي : رويشگاه، بنه، خنجوک .
مقدمه
اندامهاي مختلف درختان بنه و خنجوك مصارف دارويي و صنعتي گستردهاي دارد . بهره برداري از درختان بنه با هدف توليد صمغ و استفاده از آن در امور دارويي و صنعتي موضوعي است كه اقتصاد بخشي از جنگل نشينان در ناحيه رويشي زاگرس را تشكيل ميدهد. اگر چه بهره برداري از درختان بنه و خنجوك ميتواند اثرات سوء فيزيولوژيكي و ضعف درخت را در برداشته باشد. ليكن دقت در بهره برداري و به كارگيري روشهاي صحيح ميتواند خسارت را به حداقل ممكن برساند. بهره گيري از ميوه، برگ، صمغ ترشح يافته بصورت طبيعي و گالهاي اين دو گياه نيز كاربردهاي زياد دارويي دارد (1). شناخت دقيق رويشگاههاي طبيعي گياهان دارويي ضمن روشن شدن پتانسيلهاي موجود،امكان توسعه و بهره برداري صحيح را به خوبي فراهم ميسازد. ضمن اينكه قابليتها و محدوديتهاي هر منطقه را نيز براي توسعه و بهره برداري اقتصادي روشن مينمايد. منابع مختلف به وجود پايههاي از بنه و خنجوك در جوامع گياهي مختلف از جمله جامعه بنه- بادام در مناطق مختلف استان اشاره داشته اند(4، 3، 2).
مواد و روشها
پس از شناسايي رويشگاههاي مختلف بنه و خنجوك در استان نسبت به انتقال آنها بر روي نقشههاي 1:50000 و 1:250000 توپوگرافي اقدام و نقشه پراكنش تهيه گرديد. با انتقال نقشه پراكنش بر روي نقشههاي زمين شناسي،قابليت اراضي، اقليم، هم دما و هم باران و ساير شرايط اكولوژيكي حاكم، همچنين كيفيت رويشگاههاي مختلف مورد مطالعه قرار گرفت .
نتايج و بحث
بنه وخنجوك در استان يزد در دو ناحيه رويشي زاگرس و ايران و توراني پراكنش داشته و جوامع منفرد يا مخلوط از هر دو گونه را تشكيل ميدهند . ناحيه رويشي زاگرس كه در قسمت جنوبي استان قرار دارد سطح كوچكي را در حدود 62000 هكتار به خود اختصاص داده كه متراكم ترين جنگلهاي بنه را درخود جاي داده است. اقليم حاكم برجنگلهاي اين منطقه از خشك بياباني معتدل تا نيمه خشك معتدل متغيير است. ميزان بارندگي نيز متغيير بوده بگونهاي كه بيشترين مقدارباران دركرخنگان با 359 ميليمتر ميباشد. بهره برداري از صمغ بنه در اين منطقه محدود و تنها از صمغهاي ترشح يافته بصورت طبيعي استفادههاي دارويي ميشود. كاربرد ميوه بنه به عنوان دارو و همچنين بخشي از آجيل و تنقلات درمنطقه به خوبي رواج دارد. ميزان تراكم درختان بنه در اين منطقه بطور متوسط 32 اصله در هكتار ميباشد كه عمدتاً بر روي كوهها، تپهها و فلاتها و تراسهاي فوقاني قرار دارند كه از نظر زمين شناسي داراي تراسهاي آهكي، شيست، مرمر و دولوميت ميباشند. ارتفاع اين ناحيه رويشي از 1700 متر آغاز و تا 2500 متر ادامه دارد. عدم بهره برداري از صمغ آنها و قرق بودن منطقه براي بهرهبرداري از عوامل ديگر شادابي درختان ميباشد، ناحيه رويشي ايران و توراني كه بخش عمدهاي از سطح استان را در بر گرفته است داراي 512000 هكتار رويشگاه بنه و خنجوك ميباشد. درختان بنه و خنجوك به صورت جوامعي منفرد و يا با يكديگر در اين ناحيه رويشي به چشم ميخورند بگونهاي كه 7 درصد به بنه،54/46 درصد به خنجوك و 46/46 درصد به بنه و خنجوك با يكديگر اختصاص دارد، به عبارتي در 93 درصد از رويشگاههاي مورد مطالعه خنجوك و 53 درصد بنه قابل روئيت است . آمار فوق دامنه سازگاري و بردباري خنجوك نسبت به بنه را نشان ميدهد . در مناطقي كه بنه پراكنش دارد ارتفاع از سطح دريا حداقل 1800 و حداكثر 2500 متر و درمناطقي كه خنجوك پراكنش دارد حداقل 1300 متر ( در سياه كوه) و حداكثر 2100 متر ميباشد. عمده مناطق پراكنش بنه و خنجوك بر روي اراضي كوهستاني بوده كه شامل آهك همراه با كنگلومرا، ماسه سنگ و گرانيت و آهك تودهاي و دولوميت، شيل، مرمر و شيست ميباشد . تحمل خنجوك به تنوع بستر رويش بيشتر از بنه بوده و امكان استقرار آن در شرايط متنوع تر زمينشناسي وجود دارد. اقليم حاكم بر رويشگاههاي بنه و خنجوك در اين ناحيه رويشي عمدتاً فرا خشك سرد تا خشك بياباني معتدل ميباشد. تحمل خنجوك نسبت به بنه به شرايط نامساعد اقليمي نيز كاملاًمشهود است. در پايان اين بخش ميتوان به اين نكته اشاره نمود كه به جز ناحيه رويشي زاگرس،در ناحيه رويشي ايران وتوراني به علت پراكنش گسترده خنجوك نسبت به بنه و شرايط نامساعد اكولوژيكي حاكم بر استان، اين گونه از مقاومت بالاتري برخوردار ميباشد. ميزان دير زيستي خنجوك نسبت به بنه به مراتب كمتر است به همين دليل پايه كهنسالي از خنجوك در سطح استان مشاهده نگرديد . نقش مناطق حفاظت شده، مناطقي كه به دليل مهاجرت روستائيان خالي از سكنه مانده و مناطق صعبالعبور را در زادآوري و تجديد حيات اين دو گونه نبايد ناديده گرفت. مناطق متعددي را ميتوان گزارش كرد كه به دليل دو امر فوق زاد آوري بسيار مطلوب اتفاق افتاده وشرايط مساعد را براي توسعه كيفي رويشگاههاي بنه و خنجوك نويد ميدهد.
منابع
1 ـ زارع زاده، عباس (1379) جمع آوري، شناسايي و اهلي كردن گياهان دارويي استان يزد،مركز تحقيقات منابع طبيعي و امور دام يزد.
2 ـ گروه مطالعات هامون (1365) مطالعه جامع توسعه اقتصادي و اجتماعي استان يزد- جلد اول و سوم . وزارت برنامه وبودجه.
3 ـ مظفريان،ولي ا- (1379) فلور استان يزد . انتشارات يزد، تهران، 56صفحه.
4 ـ ميرجليلي،سيد عباس (1376) مطالعه فلورستيك و بررسي جوامع گياهي منطقه هرات و مروست استان يزد. پايان نامه كارشناسي ارشد رشته علوم گياهي . دانشگاه تهران . 121 صفحه .
Potential and limitation of developing of
P.khinjur and P.atlantica vegetation
Mohmmad hadi rad
Yazd Agricultural and Natural Resources Research Center
Email:Mohmmad hadi rad@yahoo.com
Abstract
P.khinjuk and P.atlantica are one of the important of weedy plant species of arid and semiarid region of Iran. These plants have medicinal and industrial values. In this research, the effect of ecological factors on distribution have been studied. These trees distribute with high low density and medium density , on 57000 hectas in yazd province.
Keywords : Pistacia atlantica, P. khijuk, habitate
shirin71
08-02-2011, 09:41 PM
بررسي و مطالعه مقاومت بذرها 17 گونه دارويي به شرايط پيري زودرس
محمد علي عليزاده
عضو هيأت علمي موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كرج- حسين آباد، ايستگاه تحقيقاتي البرز- بخش بانك ژن-ص-پ، 343- 31585
Email: Alizadeh@rifr-ac.irThis email address is being protected from spam bots, you need Javascript enabled to view it
خلاصه
در اين آزمايش بذرها 17 گونه دارويي، در قالب طرح كاملا تصادفي سه تكرار و چهار تيمار در شرايط آزمايشگاه مورد آزمون جوانهزني به روش پيري زودرس در مقايسه با شرايط استاندارد قرار گرفتند. با توجه به معنيدار بودن صفات جوانهزني و سرعت جوانهزني بذرها بعضي از گونههاي فوق در شرايط پيريزودرس در مقايسه با شرايط نرمال، ميتوان نتيجه گرفت كه بذرها بعضي از گونهها نسبت به شرايط پيري زودرس مقاوم بوده و بنابراين از خاصيت انبارداري بالاتر برخودار بودند. همچنين به دليل بالا بودن درصد جوانهزني و سرعت جوانهزني در شرايط پيري زودرس دليل بر شكسته شدن خواب بذرها در شرايط پيري زودرس ميباشد.
واژههاي كليدي: جوانهزني، شاخص بنيه بذر، پيري زودرس
مقدمه
جوانهزني به روش استاندارد، تحت تاثير شرايط مطلوب محيطي(رطوبت، درجه حرارت، اكسيژن و نور) قرار گرفته و درصد جوانهزني، سرعت تجمعي جـوانهزني و شــاخص بنيه بذر محـاسبه ميگردد. نكته مهمي كه در اين آزمون قابل ذكر ميباشد اين است كه بعضي از بذرها داراي سازوكار خواب هستند و لازم است كه مورد توجه قرار گيرد. جهت شكستن خواب بذرها از روشهاي مختلف فيزيكي, شيميايي و پيش سرمادهي استفاده ميشود. آزمون پيري زودرس بذر يعني قرار دادن بذرها در شرايط مصنوعي درجه حرارت -C40 و رطوبت نسبي 100% كه باعث تسريع در متابوليسم بذر و در نتيجه سبب زوال پذيري سريع آن ميگردد. در اين شرايط، درصد و سرعت جوانهزني و بنيه بذر كاهش مييابد و همچنين در اثر اين فرايند گياهچههاي غيرعادي توليد شده و طول ريشه وساقه گياهچهها و ميزان كلروفيل آنها كاهش پيدا ميكند(1). شرايط پيري زودرس باعث خسارت به غشاهاي بذر شده و اسيدهاي نوكلوئتيك، سيستم سنتز پروتيين با فعاليت آنزيمهاي پروتئاز و نوكلئوتئاز افزايش مييابد(2).
مواد و روشها
نمونههاي بذر 17 گونه دارويي (فهرست جدول شمارة 1) جهت تعيين خلوص فيزيكي، و آزمونهاي اوليه بذر (تعيين رطوبت و وزن هزاردانه) در آزمايشگاه تكنولوژي بذر بانك ژن، مورد آزمون اوليه قرار گرفتند. آزمايش در قالب طرح كاملاً تصادفي با سه تكرار و 4 تيمار به صورت آزمايشگاهي انجام شد. تيمارها عبارت بودند از بذرها شاهد (بدون قرار گرفتن در شرايط پيري زودرس)، قرار دادن بذرها به مدت 24، 48 و 72 ساعت در معرض شرايط پيري زودرس. تعداد150 عدد بذر از هر تيمار پس از استريل شدن با الكل اتيليك70% (به مدت پنج ثانيه) با آب مقطر شسته شده و در سه تكرار50 تايي در پتريديشهايي با قطر cm10 بر روي دو لايه كاغذ صافي واتمن قرار داده شدند. نمونههاي مورد كشت به شرايط ژرميناتور با دماي -C3- 20 و نور هزار لوكس منتقل شدند. درصد و سرعت جوانهزني و شاخص بنيه مورد محاسبه قرارگرفتند.
نتايج و بحث
طبق نتايج حاصل از جدول شمارة 1، اكثر بذرها گونهها براي درصد و سرعت جوانهزني در شرايط پيري زودرس در مقايسه شاهد تفاوت معنيداري را نشان دادهاند. بذرها دو گونه رازيانه و توتروباهي از نظر درصد جوانهزني و سرعت جوانهزني معنيدار نشده كه دليل بر مقاومت بذرها اين دو گونه در شرايط پيري زودرس بود. همچنين درصد جوانهزني بذر گونه وارنگبو حاصل از شرايط پيري زودرس در مقايسه با شاهد تفاوت معنيدار نداشته، ولي از نظر سرعت جوانهزني گونه فوق تفاوت معنيدار با شاهدش داشت. درصد جوانهزني و سرعت جوانهزني بذرها بعضي از گونهها، نظير كاكوتي، قدومه، خارمريم و بومادران ايراني در دورههاي پيري زودرس، به خصوص در تيمارهاي 48 و72 ساعت در مقايسه با شاهد داراي كاهش بوده كه اين موضوع بيان كننده اثر نمودن شرايط پيري زودرس بر كيفيت فيزيولوژيكي بذر ميباشد. به طور مثال، درصد جوانهزني و سرعت جوانهزني بذر گياه قدومه كه در شرايط پيري زودرس 72 ساعت كاهش داشته و ميزان صفرتنزل پيدا كرد، ولي در شرايط نرمال آن به ميزان 91% بود. درصد جوانهزني و سرعت جوانهزني بذرها بعضي از گونهها در شرايط پيري زودرس داراي افزايش و يا در حد شرايط نرمال (شاهد) بودهاند. علت اين پديده بر طرف شدن خواب فيزيكي بذرها در شرايط پيري زودرس بوده، زيرا گرماي مرطوب حاصل از شرايط پيري زودرس موجب نفوذپذير شدن پوسته سخت آنها به آب و هوا شده وشرايط براي جوانه زني مساعد ميگردد(3). دليل فيزيولوژيكي شكستن خواب بذر از بين رفتن مواد بازدارنده جوانهزني و فعال شدن آنزيمها جهت جوانهزني ميباشد. شاخص بنيه بذر، تابعي از رشد طولي گياهچه (طول ريشه و ساقه) و درصد جوانهزني بود. با توجه به اينكه درصد جوانهزني بذرها بعضي گونهها، در شرايط پيري زودرس در مقايسه با شرايط نرمال يعني شاهد كاهش داشته و در بعضي از موارد نظير بذرها قدومه به صفر رسيده بود، بنابراين شاخص بنيه هم تابعي از درصد جوانهزني و سرعت تجمعي جوانهزني بوده است (نمودار شمارة 1). از گياهان مورد ذكر ميتوان بارهنگ، گلگاوزبان، مريمگلي و ديگر گونهها را ذكر كرد.
***، * و ns اختلاف معنيدار را در سطح يك درصد، پنج درصد وعدم اختلاف معنيدار را نشان ميدهد. 0= تيمار بذرها بدون پيري زودرس (شاهد)، 24، 48 و 72 ساعت= تيمارهاي پيري زودرس نمونههاي بذر ميباشند.
منابع:
1- Chhetri, D. R., Rai, A. S. and Bhattacharjee, A. (1993): Chemical manipulation of seed longevity of four crop species in an unfavourable storage environment. Seed Sci. Technol. 21: 31-44
2- Dell, Aquila (1994): Wheat seed ageing and embryo protein degradation, Seed Science Research (1994) 4, 293-298
3- Baskin, C.C., Baskin, J.M.(1988): Germination Ecology of seeds with Physical Dormancy, Seeds, in School of Biological Sciences, University of Kentucky, 101-133.
Evaluation of percentage of germination, total speed of germination and vigour index of 17 medicinal plants species to ageing test
Alizadeh, M.A.
Scientific Board member of Research Institute of Forest and Rangeland, P.O. Box 13185-116
Abstract
The objective of this research experiment is determination and evaluation of percent of germination, total speed of germination and vigor index of the seed of 17 species of medicinal plants. According to the International Seed Testing Association, different tests including standard germination test and accelerated ageing test were used. Among those species, some species were resist and some species were not, nevertheless the percent and speed of germination, of those seed samples which is resist to accelerated ageing, are meaningful, comparing with non-aged seeds.
Key word: Germination, vigour index, accelerated ageing test
shirin71
08-02-2011, 09:42 PM
تأثير شوري خاك بر گياه دارويي و صنعتي روناس
Rubia tinctorum L.
كاظم دشتكيان1و محمد جعفر بحراني2
1ـ عضو هيأت علمي مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان يزد 2 ـ عضو هيأت علمي دانشگاه شيراز
يزد ـ مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان يزد، ص پ 571 ـ 89165
خلاصه
روناس در زمره گياهان رنگدار صنعتي و دارويي بشمار ميآيد. ريشه روناس حاوي گليكوزيدهايي به نام اسيد روبرتيك، آليزارين، پورپورين، روبيارين، مواد پكتيكي، رزين و كلسيم است. ريشه روناس داراي خاصيت مدر، صفرا بر، ملين و تا حدودي اوره خون را كاهش ميدهد. يكي از خواص آن خاصيت انحلال سنگهاي مثانه و كليه است. اين تحقيق در سال 1379 به منظور بررسي اثر شوري خاك بر اين گياه انجام شد. آزمايش به صورت فاكتوريل و در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي با سه تكرار اجرا گرديد. نتيجه نهايي حاصل اين است كه روناس گياهي است فوق العاده مقاوم به شوري و مقاومت در آن از نوع بردباري است و شوري خاك تا 3/. درصد را به خوبي تحمل ميكند.
واژههاي كليدي: روناس، شوري، دارويي.
مقدمه
به منظور دستيابي به توسعه پايدار در بخش آب، خاك و گياهان دارويي توجه به منابع با كيفيت پايين امري اجتناب ناپذير است. وفور منابع آب و خاك شور از يك طرف و استعداد گياه روناس در مقاومت به شوري و همچنين كاربري دارويي، صنعتي و علوفهاي اين گياه، انگيزه پژوهش حاضر گرديد. مهمترين مواد موجود در ريشه روناس شامل آليزارين (3)، گليكوزيد (2)، لوسيدين ـ3ـ اكسيژن ـ پرايموروسايد (7)، آسپرولوزوئيد و كلسيم (6) و غيره است. به همين علت هم در رنگرزي و هم به عنوان گياه دارويي مورد توجه است. يكي از خواص آن خاصيت انحلال سنگهاي مثانه و كليه است بدين ترتيب كه نمكهاي منيزيم، سديم و آمونيوم را حل كرده و به خارج ميفرستد (8). ريشه اين گياه باز كننده انسداد كبد، طحال، كليه، رحم و تحريك كننده ادرار است (6)، پودر ريشه روناس از رشد تعدادي قارچ در حالت آزمايشي جلوگيري كرده و همچنين مقداري خاصيت ضد باكتريايي از خود نشان داده است (4). در برزيل استفاده از آن در مبارزه عليه نوعي تريپانوزوم نيز گزارش شده است (5). ريشه اين گياه قادر است ازت هوا را نيز تثببيت نمايد (2). حدود شش ماه بعد از كاشت قسمت سبزينهاي آن جهت تعليف دام چيده ميشود. ميزان علوفه خشك در اين چين حدود 2/5 تن در هكتار است (1).
مواد و روشها
در يك آزمايش گلخانهاي تأثير مقدار و نوع شوري خاك بر رشد و تركيب شيميايي روناس مورد ارزيابي قرار گرفت. آزمايش به صورت فاكتوريل و در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي با سه تكرار و 18 تيمار انجام شد. تيمارها شامل حاصل ضرب شش ميزان شوري (0، 3/.، 6/.، 9/.، 2/1 و 5/1 در صد نمك در خاك) در سه تركيب نمكي (كلرور سديم، سولفات سديم و كلرور سديم + سولفا سديم) بودند. اجزاء اندازهگيري شده عبارت بودند از تعداد بوتههاي زنده پس از 45 روز، غلظت پرولين آزاد موجود در برگ، تعرق، وزن تر و خشك ساقه، وزن ترو خشك ريشه، وزن برگ، غلظت سديم، پتاسيم و كلسيم در اندامهاي هوايي گياهان. با توجه به اينكه تعدادي از گياهان بر اثر شوري زياد از بين رفتند بنابراين طرح آزمايشي از حالت متعادل خارج شد و نيز از مدل GLM نرمافزار SAS جهت تجزيه آماري طرح استفاده شد.
نتايج و بحث
بررسي تمامي عوامل نشان داد كه خسارت ناشي از نمكهاي مختلف عبارت است از: سولفات سديم > كلرور سديم + سولفات سديم > كلرور سديم (شكل شماره 1). حد نهايي زنده ماندن گياه در كلرور سديم كمتر ازسولفات سديم و درصد خسارت وارده به افزايش هر واحد شوري در كلرور سديم به مراتب بيشتر بوده است. افزايش شوري باعث كاهش تعداد بوته و از بين رفتن گياه گرديد. با افزايش ميزان شوري غلظت پرولين آزاد در برگ افزايش يافت، ولي در سطوح بالاتر اين مقدار دوباره كاهش يافت. افزايش شوري باعث افزايش غلظت سديم در اندامهاي هوايي و كاهش غلظت پتاسيم و كلسيم، طول ريشه و ساقه (شكل شماره 2)، سطح برگ، ميزان آب مصرفي، وزن ريشه و ساقه و برگ و رشد نسبي گرديد. نتيجه بررسي همه صفات در رابطه با شوري حاكي از اين است كه اختلاف بين شاهد و سطح شوري 3/0 درصد معنيدار نيست و در سطوح بالاتر نمك رشد گياه كاهش مييابد و اين كاهش معنيدار نيز هست (شكل شماره 3). نتيجه كلي اينكه روناس گياهي است بسيار مقاوم به شوري و مقاومت آن از نوع بردباري است. معادله مس و هافمن در رابطه با شوري براي روناس را ميتوان به شرح زير بيان نمود.
y = 100 -b ( ECe - a ) : معادله خام
y : درصد عملكرد نسبي
ECe: شوريعصارهاشباعخاكبر حسبدسيزيمنسبرمتر
a : شوري آستانه تحمل = 14 دسي زيمنس بر متر
b : كاهش درصد عملكرد در واحد افزايش شوري = 1/2
معادله نهايي: (ECe- 1/2-100 y=)
شكل شماره 1- تاثير نمكهاي مختلف (از چپ به راست كلرور، سولفات و كلرور+سولفات سديم) با غلظت 6/0% برگياهروناس
شكل شماره 2- تاثير غلظتهاي مختلف نمك كلرور + سولفاتسديم (از چپ به راست: شاهد،3/0، 6/0، 9/0، 2/1 و 5/1درصد درخاك) برگياهروناس
شكل شماره3- تاثيرمقاديرمختلفشوري خاك بر وزن ماده خشك ريشه روناس
ميانگينهاي داراي حروف يكسان در سطح 5% باهم اختلافي ندارند.
سپاسگزاري
در اينجا لازم است تا از كليه كسانيكه در اجراي اين پژوهش مرا ياري نمودند به ويژه دوستان و همكاران در دانشكده كشاورزي دانشگاه شيراز (دكتر علي ابطحي، دكتر محمدتقي آساد و دكتر ابوالقاسم متين) مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع ( دكتر عادل جليلي، مهندس اسماعيل رهبر و دكتر حيدري)، مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان يزد ( مهندس محمد رضا دانشور، محمد هادي راد، عباس زارع زاده،دكتر ناصر باغستاني و خانم مهندس علائي) و مركز آموزش عالي جهاد يزد (آقاي مهندس محمد علي دهقانيتفتي، مهندس مهدوي و خانم مهندس نگارش) نهايت تشكر و قدرداني را بنمايم.
منابع 1 - طباطبايي، س. ه.، كمالي، ك. و س. م. ميروكيلي، 1372. گزارش نهايي طرح جامع روناس، سازمان پژوهشهاي علمي و صنعتي ايران ـ دفتر يزد.
2 - ميراب زاده، اردكاني، م. 1370، روناس، سازمان ترويج كشاورزي، 18 صفحه.
3 - Angelini, L. G, Pistelli, P. Belloni, A. Bertoli. & S. Panconeri, 1997 , Rubia tinctorum a source of natural dyes: Agronomic evaluation, quantitative analysis of alizarin and industrial assays. Ind. crops prod., 6: 303-311.
4 - CAB Abstracts, 1976-1978, The antibiotic effect of Madder root, Rubia tinctorum, Accession number: 750336128
5- Castrol, SL. and A.,V., Pinto, 1994,Screening of natural and synthetic drugs against Trypanosoma cruzi. Microbios. 78:315, 83-90.
6- Chevallier, A., M., 1996, The encyclopedia of medicinal plants. Dorling Kindersley, London.
7- Chulasiri, M.,T., Mastsushima and K., Yoshihira, 1995,Activation of lucidin-3-O-Primoroside mutagenicity by hesperidinase. Phytoch. Res. 9:6, 421-424.
8- Rajkai,G., F., Hollosy, M., Laszlo and G., Kovacs,1995, Dynamics of pH changes in Rubia tinctorum cell suspension., Hort. Sci., 27: 3, 19-21.
Effect of soil salinity on Madder (Rubia tinctorum L.)
Kazem Dashtekian & Mohammad jafar Bahrani
Yazd agricultural and natural resources research center
Email: dashtekian@yahoo.comThis email address is being protected from spam bots, you need Javascript enabled to view it
Abstract
Mader is one of the medicinal, industrial and forage plant. In the root of plant there are Ruberythic acid, Alizarin, Purpurin, Rubiarin, Pektic material, Resin and Calcium that cause diuretic, antibilious and softened properties. One of the functions is dissolution of Blader and Kidney stones. This study was carried out for examination the effect of salinity on Madder in 2000. experiment was done as factorial in the base of complete randomized block design with 3 replications. Results showed that madder is very salt resistant plant by tolerance method and it can tolerate soil salinity up to 0.3%.
Key words: Mader, Medicinal, Salinity.
shirin71
08-02-2011, 09:54 PM
بررسي اكولوژي گياه نوروزك Salvia leriifolia در منطقه سبزوار
اسماعيل فيله كش,عباس علي آبادي , حسين فرزانه , مهدي برزويي, ابولقاسم دادرسي
كارشناسان پژوهشي ايستگاه تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي سبزوار
سبزوار - ص پ 103 - تلفن 2647006 فاكس 2647491
خلاصه
نوروزك گياهي از خانواده نعناعيان است كه تاكنون در ايران از خراسان و سمنان گزارش گرديده است . شاخ وبرگ اين گياه داراي اسانس وخاصيت آنتي بيوتيكي و پوست خارجي آن حاوي موسيلاژ است(1) . مغز دانه آن حاوي 56-50 % چربي و 30 % پروتئين دارد كه براي طباخي و خام خواري مطلوب است(2). مناطق رويشگاهي و گياهان همراه ، نوع خاك و نيز ارتفاع رويشگاهي آن در منطقه مورد بررسي قرار كرفت . نتايج حاصله نشان ميدهد:
سازگاري اين گياه با انواع خاكها بالاخص خاكهاي سبك در شيبهاي جنوبي بسيار بالاست. اين گونه با گياهاني از قبيل درمنه , افدرا , پرند تشكيل تيپ ميدهد. ميزان زادآوري در سالهاي با بارندگي مناسب خوب بوده و در صورت حمايت در سال اول, سالهاي بعد مي تواند به خوبي در برابر عوامل اقليمي و نيز شرايط چراي دام مقاومت كند .با توجه به سازگاري و دامنه پراكنش وسيع آن ، به عنوان يك گياه چند منظوره مورد حمايت قرار گيرد برنامه ريزي يراي جمع آوري بذر نوروزك ، ضمن ايجاد اشتغال در مناطق پراكنش اين گونه با ترويج و معرفي خواص داروئي آن و بازاريابي براي فروش به زراعي كردن اين گونه كمك مي نمايد .
واژه هاي کليدي : نوروزک , مناطق خشک , سبزوار, Salvia leriifolia
مقدمه
عرصه هاي منابع طبيعي با توجه به گوناگوني اقليمي در آنها در ايران داراي توانمنديهاي بسيار در عرصه رويشگاهي مي باشند . شناخت اين توانمنديها در راستاي بهره وري مناسب از آنها مي تواند راه را براي گسترش گونه هاي مناسب هر منطقه هموار سازد. جنس Salvia چند ساله و غالبا نيز بسيار معطرند. جنس Salvia 500 گونه دارد كه در ايران از اين جنس56 گونه گزارش گرديده است گياه دارويي علوفه اي و صنعتيSalvia leriifolia با نام فارسي نوروزك در ايران از خراسان و سمنان گزارش گرديده است .(3 و4)
مواد و روشها
با بررسي منابع داخلي و گزارشات ارائه شده و نيز پيمايشهاي صحرايي مكانهاي رويشگاهي اين گياه مورد بازديد قرار گرفت . تيپ هاي رويشي ، ارتفاع رويشگاهي ، ميزان بارندگي و ساير پارامترهاي اقليمي ،
كمتر از 50 % بذور سالم بوده و بسته به شرايط اقليمي و نيز حمله آفات از جمله ملخ ممكن است اين ميزان كاهش و يا افزايش پيدا كند . تاج پوشش گياه به صورت مدور متشكل از تعداد زيادي بوته به قطر 150-50 و ارتفاع 40-30 سانتيمتر مي باشد . وزن هزار دانه اين گياه با توجه به شرايط اقليمي منطقه از 50 تا 88 گرم متغير است .شروع رسيدن بذر و نيز تشكيل گل از از پايين ساقه به بالابوده ودريك ساقه همه مراحل رشد زايشي امكان دارد ديده شود..تكثير بوسيله بذر و زادآوري آن با توجه به شرايط منطقه و فصل چراي دام مناسب است .
پيشنهاد ميگردد با توجه به ارزش بسيار خوبي كه اين گياه از نظر داروئي و صنعتي دارد مطالعاتي در خصوص بازاريابي و تكثير اين گونه انجام تا ضمن ايجاد اشتغال زمينه ورود اين گونه گياهي به جرگه دانه هاي روغني فراهم گردد.
سازند هاي زمين شناسي ، نوع خاك ، گياهان همراه ، جهت شيب از جمله موارد مورد بررسي بود . فنولوژي گياه از نظر تيپ رويشي ، فرم گياه ، زمان شروع رشد ، ساقه دهي ، گلدهي و بذر دهي و دورانهاي ركود و نيز سيستم زادآوري گونه مطالعه گرديد.
نتايج و بحث
نتايج حاصل از اين بررسي نشان مي دهد كه ، گياه نوروزك با فرم بوته اي از ارتفاع 900 تا 1600 متر از سطح دريا ديده مي شود . پراكنش اين گياه در اقليم فراخشك بياباني سرد ، با متوسط 150 تا 200 ميليمتر بارندگي سالانه , در ارتفاعات سنگلاخي ، ارتفاعات كنگلومرايي سازندهاي مارني و واريزه هاي سنگي است بررسي پروفيل خاك در مناطق گسترش ريشه اين گونه نشان مي دهد كه بيش از 64% خاك شن مي باشد وبه عبارتي گسترش اين گونه بيشتر در روي خاكهاي سبك است .گسترش ريشه تا عمق 90 و پراكندگي آن تا 160 سانتيمتر اندازه گيري شد اين گونه معمولا در روي شيبهاي جنوبي حضور دارد . نوروزك بيشتر به همراه تيپ هاي گياهي Pteropyrum- - Launea Artemisia - Salsola-ديده مي شود .
مراحل فنولوژيكي گياه نشان ميدهد كه اين گياه پس از كاهش سرماي زمستانه از نيمه اسفند رشد رويشي خود را آغاز و در اوايل فروردين (بسته به شرايط محيطي ) رشد ساقه هاي گلدهنده آن شروع مي شود . ارتفاع ساقه اين گياه پس از رسيده بذور به مرحله خميري به شدت مورد چراي وحوش و دام هاي اهلي قرار ميگيرد. روستائيان قبل از خشك شدن بذور را جمع آوري به مصرف خوراكي خود مي رسانند. هاي گلدهنده آن شروع مي شود . ارتفاع ساقه گلدهنده بين 23.5-12 سانتيمتر ، تعداد رديف گلدهنده بين 9-4 رديف و تعداد بذر در هر شاخه 36-16 عدد مي باشد .
منابع و مآخذ :
حداد خداپرست و همكاران .1381. بررسي امكان استفاده از برگ نوروزك و عصاره آن بر .... .فرآورش شماره 3و4 دانشگاه آزاد اسلامي سبزوار
حداد خداپرست .1372. روزنامه قدس شماره 2054
راشد محصل و همكاران.؟. رستني هاي خراسان نشريه شماره 3 .هرباريوم دانشگاه فردوسي مشهد
-Jalili.A,Jamzad.z 1999.Red data book of Iran-Research Institute of Forest and Rangeland No -215-
A study of Autecology Salvia leriifolia in Sabzevar region
Ismaeal Filehkesh ,A.Aliabadi,H.Farzane,M.Borzoee,A.Dadrasi
Sabzevar Agriculture and Naturaral Resoursces Reserch Station
filehkesh@yahoo.com Email :
Abstract :
Salvia leriifolia is a member of Labiateae family that has been observed and reported in Khorasan and Semnan provinces of Iran. Researches showed that shoots of this plant have essence and antibiotic effects. After ripening of seeds in mid-may that spring forage of desert ranges will deplete, seeds of this plant are suitable source of food for light animals and wildlife.
Results of this investigation showed that: shrub form of salvia was observed in the range of 900 to 1600 meter height from sea level. The distribution of this plant was in the extremely arid cold deserts with average annual precipitation of 150-200 millimeters at stony mountains, conglomerate mountains marls and stony colluvials. The amount of propagation in the years with proper precipitation was good and if be protected will tolerate the hard conditions of climate and animal grazing at other years. Studies on marketing and propagation of this plant can introduce new jobs and opportunity of entrance of this plant to the list of oil seeds..
Key words: Salvia lerifolia, Novroozak, Arid area, Sabzevar
_______________
shirin71
08-02-2011, 09:55 PM
بررسي نيازهاي بوم شناختي و تعيين بهترين روش تيغ زني گونه كندل در منطقه جنوب غربي سبزوار
عليرضا قاسمي آريان
عضو هيأت علمي مجتمع آموزش جهاد كشاورزي خراسان
مشهد - بزرگراه شهيد كلانتري، حد فاصل ميدان جمهوري و ميدان جهاد، مجتمع آموزش جهاد كشاورزي خراسان ص پ 5887-91375
Email:Agha572@yahoo.co.uk
خلاصه
در اين تحقيق ضمن بررسي نيازهاي بوم شناختي گونه كندل بهترين روش استحصال صمغ از طريق ريشه گياه مورد آزمون قرار گرفت. نتايج حاصل نشان ميدهد اين گياه در ارتفاع 1300 تا 1600 متر از سطح دريا كه داراي بارندگي 150 تا 170 ميليمتر ميباشد به خوبي رشد كرده و خاكهاي پتروكلسيك را ميپسندد. مقدار تبخير پتانسيل بيشتر از مقدار بارندگي ساليانه بوده و گياهان همراه آن را ورك، زنبق، كوزينيا و- تشكيل ميدهد. صمغ حاصل از اين گياه به دو صورت اشكي (از طريق ساقه) و همچنين از طريق ريشه به روش تيغ زني در سال سوم رشد گياه ميسر ميباشد. اين صمغ كه به گم آمونياك معروف ميباشد، در ساخت داروهاي معدي و در صنعت كابرد فراوان دارد. در اين مطالعه معلوم گرديد بهينه ترين روش استحصال صمغ از طريق ريشه، يك بار تيغ زني به روش مقعر و برداشت صمغ هشت روز بعد از تيغ زني ميباشد.
واژههاي كليدي: كندل، آت اكولوژي، تيغ زني، صمغ
مقدمه
امروزه نظر به اهميت اقتصادي و درماني گياهان دارويي و صنعتي و توسعه نگرش گياه درماني در جهان، بوم شناسي و برآورد مقدار محصول مؤثره اين گياهان از اهميت خاص برخوردار ميباشد. در حال حاضر عرصههاي زيستي بسياري از گياهان مهم صنعتي-علوفهاي ايران دستخوش تخريب قرار گرفته، كه بازسازي اين عرصه ها، لزوم مطالعات اكولوژيكي را دوچندان ميكند.-در همين راستا گياه كندل Dorema ammoniacum ( شكل 1 ) به عنوان يك گونه صنعتي، دارويي و علوفهاي با گسترش 140 هزار هكتار در ايران از اهميت والايي برخوردار ميباشد(5).در اين مقاله، ضمن معرفي نيازهاي اكولوژيكي گونه كندل به خصوصيات علوفه اي، استفادههاي صنعتي دارويي حاصل. طريق ريشه گياه خواهيم پرداخت.
مواد و روشها
جهت انجام اين پژوهش پس از رسم حوزه آبخيز، ابتدا مطالعات فيزيوگرافي، توپوگرافي، زمين شناسي، هواشناسي و پوشش گياهي در سطح حوزه انجام گرفت و زيستگاه گونه كندل و اكوتونهاي آن شناسايي گرديد.سپس فنولوژي گياه كندل مورد بررسي قرارگرفته و ضمن معرفي آن به عنوان يك گونه منوكارپيك نيازهاي زيستي آن، از نظر آب و هوا، اقليم، ارتفاع از سطح دريا، خصوصيات فيزيكي و شيميايي رويشگاه آن به دست آمد. همچنين با تجزيه برگ آن، ارزش غذايي قسمتهاي سبز گياه با يونجه مقايسه گرديد و در آخر با اجراي آزمون آماري split plot بهترين روش تيغ زني(مقعر يا مسطح)، تعداد تيغ زني (از يك تا چهار مرتبه) و برداشت صمغ، از دو تا ده روز بعد از تيغ زني، جهت استحصال بيشترين مقدار گم آمونياك از طريق ريشه مورد آزمون قرار گرفت.
نتايج و بحث
نتايج اين پژوهش نشان داد، گونه كندل از تيره چتريان(6)، در مناطق خشك و نيمه خشك با بارندگي 150 تا 170 ميلي متر(4) به خوبي رشد ميكند. رويشگاه اين گياه در منطقه مورد بررسي، از ارتفاع 1400 تا 1600 متر از سطح دريا گسترش دارد و خاكهاي پتروكلسيك و آبرفتي را ترجيح ميدهد(2). مقدار تبخير پتانسيل بيشتر از مقدار بارندگي سالانه بوده(4) و فلور همراه آن را اغلب گياهان سمي و خاردار مانند ورك، زنبق، كوزينيا و-. تشكيل ميدهد.صمغ حاصل از اين گياه به دو صورت قطرات اشكي و يا از طريق تيغ زني در سال سوم زيست گياه، قابل بهره برداري ميباشد. اين صمغ كه به گم آمونياك معروف ميباشد(3)، حاوي انواع هيدروكربن ها، متوتروپينهاي مختلف، فرولن، استات لينالين، الكل دوره ميل، كومارين و مواد ناشناخته بسيار ميباشد(3)، كه در داروسازي، براي ساخت داروهاي معده(1)،(7) و در صنعت براي چسب سازي، ادكلن سازي، صابون سازي(8) و - مورد استفاده قرار ميگيرد.نتيجه حاصل از تجزيه برگ گياه حاكي از آن است كه برگ آن در حالت سبز، حاوي 30 % پروتئين بود كه برابر يونجه ميباشد. البته به دليل انرژي فوق العاده زياد صمغ درون رگبرگها ( 6982 كيلوكالري بر كيلوگرم ) و وجود ساير املاح معدني ديگر توصيه ميشود، گياه فوق در حالت سبز كمتر مورد چراي دام قرار گيرد و بهتر است در آخر تابستان چرا شود، تا از مسموميت دامها جلوگيري گردد. همچنين براي برداشت صمغ در زمانهاي قبل از گل دهي گياه، گونههاي با سن سه سال به روش برش مقعر، يك بار تيغ زني و سپس هشت روز بعد برداشت محصول، بيشترين مقدار صمغ را به ما ميدهد بدون آنكه زادآوري گـياه به خطـر افتد. البـته با تـوجـه به وضعيـت نا بسامان گياهان منطقه، بهتر است از روش يك بار تيغ زني به روش مقعر و هشت روز بعد، برداشت محصول، استفاده كرد.
سپاسگزاري
بر خود لازم ميدانم از زحمات و همكارييهاي بي شائبه كارشناسان محترم ايستگاه تحقيقات منابع طبيعي و امور دام سبزوار خصوصاً آقاي مهندس فيله كش كه در تمامي مراحل تهيه طرح مساعدتهاي لازم را مبذول فرمودند تشكر و قدرداني نمايم.
منابع
1- امين، غلام رضا. 1370 . گياهان دارويي سنتي ايران. معاونت پژوهشي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي.جلد اول.
2- باي بوردي، محمد-كوهستاني، ابراهيم. 1366 .خاك،تشكيل و طبقه بندي.انتشارات دانشگاه تهران.
3- زرگري، علي. 1367-1352 . گياهان دارويي. جلد دوم.انتشارات دانشگاه تهران.
4- كرمي، مختار. 1370 . مطالعات هوا و اقليم منطقه سبزوار. پايان نامه كارشناسي ارشد.
5- محمدي، غلام رضا-عليها،مسعود.مطالبي پيرامون باريجه.نشريه شماره 56 موسسه جنگلها و مراتع.
6- مظفريان، ولي الله. 1362. خانواده چتريان در ايران،كليد شناسائي وپراكنش.انتشارات موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع.
7-Arnone , Alberto et-al.1991. Studies on the essential oils doremon a new spiro - sesquitor penoidic chroman -2,4 - dione from ammoniac gum resin.
8- Asraf , Mohammad et-al.1997.Studies on the essencial oils of the Pakistani species of the family
umbellifereae . 1997 .
A survey of Dorema ammoniacum autecology and determination of best method for cutting the root (sought.west of Sabzevar)
Alireza ghasemi aryan
Abstract
Dorema ammoniacum is a plant that grows in arid and semi-arid zones and some characteristics of habitat of this plant are as follows:
1-The annual rate of precipitation is (150mm-170mm) (4).2- The altitude of it, its altitude is about (1400m-2000m) above sea level. 3-slope of habitat of the plant is about (0-12)% 4- soil texture is sandy-loam and its suborder is petrocalcic(2). 5-Floristic omposition is spiny and toxic plants like: Hulthemia persica, Iris songarica,cousiniaspp.and many plants.Dorema ammoniacum has a sap that is called Gum. The Gum is extracted from stem and root. However the green leaves of this plant have 30% protein. According to statistical method of split plot best method for Gum gathering from root plant is one concave cutting the root and the gathering Gum is 8 days later.
Keywords: autecology, Dorema ammoniacum, concave cutting, gum
shirin71
08-02-2011, 09:55 PM
بررسی تاثیر آلکالوئید لیکوپن گیاه زعفران (Crocus sativus) در درمان سرطان پروستات
مقاله از: ناصر حسینی1 جواد خلیلی محله 2 نواب حاجی حسنی اصل 3 حمید زمانلو4
1- دانشجوی کارشناسی زراعت دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوی و عضو باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه ازاد اسلامی واحد خوی
2- عضو هیئت علمی دانشگاه ازاد اسلامی واحد خوی
3- کارشناس ارشد زراعت و عضو باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوی
4- فرهیخته کشاورزی واحد خوی
چکیده:کاربرد گیاهان دارویی از دیر باز در ایران و دیگر کشورها بین مردم رایج بوده و در سال های اخیر رویکردی همه جانبه جهت استفاده از داروهای با منشا طبیعی و به ویژه گیاهی در بین مردم بوجود آمده است. زعفران با نام علمی (Crocus sativus) از تیره زنبقیان ،گیاهی پایا با ارتفاع تقریبا 30 سانی متر که دارای برگ های دراز و سبز است. گل های زعفران ارغوانی،منظم و شامل لوله ای دراز است که به 3 گلبرگ و کاسبرگ منتهی می شود. زعفران حاوی آلکالوئیدهای لیکوپن ،آلانین،کامفور و ... بوده که قسمت مورد استفاده آن کلاله می باشد. از نظر خواص درمانی ،گیاه زعفران برای دردهای عصبی ، کم خوابی ، تشنج،آسم ، روماتیسم و دردهای لثه مورد استفاده قرار می گیرد. مهمترین خواص دارویی گیاه زعفران در درمان سرطان پروستات است. این بیماری بر اثر تغییرات هورمونی حاصله نظیر کم شدن مقدار آندرسترون و یا افزایش مقادیر سرمی استروژن ،استرادیول و آندروژن بوجود می آید. آلکالوئید لیکوپن با کم کردن آندروژن ها منجر به آتروفی سلول های اپیتلیال آن شده و از تاثیر آندروژن بر روی بافت ها جلوگیری می کند و بدین ترتیب سرطان پروستات درمان می شود. هدف از این مقاله ، تحقیق و بررسی خواص دارویی گیاه زعفران در درمان سرطان پروستات است.
مقدمه:
طبیعت سرشار از زیبایی، اعجاز و سخاوت است. پروردگار طبیعت را به ما ارزانی داشت تا در آن زندگی کنیم و به بهترین وجه از آن بهره گیریم. تمام گیاهان موجود در طبیعت، از درختان سر به فلک کشده در جنگلها تا بوته های خار بیابان های تفتیده، از هر نظر مهم و با ارزش و آیت روشنی از دانش و عظمت خداوند هستند. انسان از بدو خلقت از گیاهان استفاده های متعددی می کرده و جهت بقای خود نیازمند به آنان بوده اند. آنان در تغذیه، تهیه پوشاک، ساخت مسکن و لوازم زندگی و بسیاری از موارد دیگر از گیاهان استفاده می کردند. یکی از موارد مهم استفاده از گیاهان از دیر باز تا کنون، درمعالجه و درمان بیماری ها بوده است. طی سالیان متمادی داروهای گیاهی اساس درمان بیماریهای گوناگون محسوب می شد. قدیمیترین اطلاعات ثبت شده در مورد استفاده از گیاهان درعصر ساختن اهرام مصر یعنی حدود چهار هزار سال قبل است. طبق اسناد به دست آمده، از سیر و پیاز در تغذیه کارگران سازنده اهرام استفاده می شده و برخی گیاهان هم درمداوای بیماریها به کارگرفته می شده است همچنین از گیاهان مختلف در حفظ اجساد و جلوگیری از فساد آنها، تهیه روغنهای طبی و مواد ضد سم، عطریات و لوازم آرایشی زنان استفاده می شده و استفاده از گیاهان دارویی در ایران قدمت بلند مدتی برخوردار است. در دوران هخامنشی طب گیاهی در ایران گسترش چشم گیری داشت و علاوه بر تجربیاتی که درکشور به دست آمده بود، از یافته های یونانیان هم استفاده می شد. پس از ظهور اسلام و افزایش شوق آموختن در ایرانیان، دانش طب گیاهی نیز پیشرفت چشمگیری یافت. به عنوان مثال درکتاب "قانون" ابن سینا پزشک عالی قدر اسلامی که درعالم پزشکی شهرت جهانی دارد، بسیاری از گیاهان دارویی و نسخه های طبیعی آورده شده است و این کتاب نزدیک به چهارصد سال در دانشکده های پزشکی اروپا تدریس می شد. در اوایل قرن بیستم پیشرفت علم شیمی منجر به توسعه صنعت داروسازی و تهیه داروهای شیمیایی گشت و از آن زمان به بعد هر روزه داروهای شیمیایی جدیدی به وسیله دانشمندان ساخته و به بازار عرضه می شود. اگرچه داروهای شیمیایی به نسبت داروهای گیاهی، بیماریها را سریعتر درمان کرده و اثر قویتری دارند اما پیامدهای سوء ناشی از مصرف آنان نیز بیشتر از داروهای گیاهی است. مصرف طولانی و برخی موارد مقطعی داروهای شیمیایی عوارض خاصی در بدن بر جای می گذارد که عوارض جانبی نامیده می شوند و ممکن است ناراحتیهای تازه ای برای بیمار ایجاد کند. به همین جهت امروزه بسیاری ازمتخصصان پزشکی و داروسازی معتقدند باید بیماران را به سوی مصرف گیاهان دارویی سوق داد و در راستای همین هدف دردهه اخیر، داروسازان از عصاره های گیاهی داروهای متنوعی را ساخته و به بازار عرضه کرده اند که اثرات مثبت آنها مورد تایید همه قرار گرفته است. گیاهان دارویی حاوی روغنهای عطری، آلکالوئیدها مواد پروتئینی، ملاونوئیدها و مواد لعابدار است. گیاه زعفران به عنوان یک گیاه مهم درصنایع دارویی و آرایشی و بهداشتی مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از زعفران در ایران در سده های اول تا چهارم هجری بر می گردد. در آن زمان عوام از این گیاه در جشنها و سرورها و مجالس بزم و نشاط مانند عروسیها و اعیاد یا استقبال از بزرگان و زائران نثار قدمها می کردند و همچنین در نوشتن بعضی از ادعیه ها مورد اعتقاد مردم بر روی پوستهای مختلف و یا پارچه ها از آن استفاده می کردند و در گذشته زعفران را در تقویت معده، درمان دردهای لثه و دردهای عصبی، سرماخوردگی و ... مصرف می کردند. به علت وجود آلکالوئیدهای ارزشمند در پیکره رویشی و ریشه زعفران در اکثر فارماکوپه ها به عنوان یک گیاه دارویی بسیار مهم معرفی وخواص آن نیز بیان شده است. این گیاه به علت دارا بودن آلکالوئید های مهم نظیر “لیکوپن” و “کروسین” که هر دو اثر آنتی نئوپلازی (ضد تومور) دارند، اهمیت خاصی در داروسازی داشته و حدود 30 سال است که دراین صنایع مورد استفاده قرار می گیرد. این مواد در شیمی درمانی برخی سرطانها نیز کاربرد دارند. لیکوپن جزء آن دسته از ترکیباتی است که با عنوان کاراتنوئیدها شناخته می شوند و در گیاهان به ایجاد رنگهای زرد، نارنجی و قرمز منجر می شوند. لیکوپن ترکیبی محلول در چربی بوده و دارای پیوند ضعیفی با فیبر موجود در سبزی است.
مشخصات گیاه زعفران:
زعفران با نام علمی (.Crocus Sativus L) از خانواده زنبقیان (Iridaceae) گیاهی علفی، چند ساله، بدون ساقه و پیازدار است. پیاز زعفران از نوع توپر و تقریبا كروی شكل با قطر 3 تا 5 سانتی متر و پوششی قهوه ای رنگ می باشد كه در زیر خاك قرار می گیرد. هر پیاز 6تا 9 برگ باریك، نظیر برگ علفهای چمنی تولید می نماید. ریشه های زعفران ازنوع افشان هستند كه از قــاعده پیازها و از روی دایــره محیطی آن می رویند. گل زعفران اولین اندامی است كه در اوایل پاییز ظاهر می شود. در سال اول كشت، به علت ضعف پیازها و عدم استقرار كامل آنها در خاك و كشت عمقی، جوانه های گل توان كافی برای رویش ندارند و حتی برگها در سال اول دیرتر از معمول ظاهر می شوند. پوشش گل از سه كاسبرگ و سه گلبرگ همرنگ بنفش تشكیل می شود، به طوریكه تشخیص كاسبرگها از گلبرگها مشكل می باشد. تعداد پرچمها سه و طول میله پرچم دو برابر بساك است. بساك زعفران زرد رنگ می باشد. مادگی در مركز گل قرار گرفته و دارای یك تخمدان است و از قسمت تخمدان خامه باریكی خارج می گردد. خامه طویل و كشیده بوده به رنگ زرد كمرنگ است كه به یك كلاله شفاف قرمز نارنجی سه شاخه ای به طول 3-2 سانتیمتر ختم می شود. سه كلاله همراه با خامه پس از خشك كردن، زعفران تجارتی را تشكیل می دهند. تکثیر زعفران از طریق ایجاد پیازهای جدید که از پیاز مادر تولید می شود صورت می گیرد. پیاز زعفران در ماه های تابستان به صورت غیرفعال و راکد در زمین باقی می ماند و در رشد دوباره خود را در پایان تابستان شروع می نماید.
سابقه درمانی زعفران:
ایرانیان زعفران را به بسیاری از نقاط جهان باستان، خواص آن را به یونانیها، رومیها، چینیها و اقوام سامی از جمله عربها معرفی كردند و شیوه زراعت آن را در سده های اول تا چهارم هجری به امم اسلامی پیرامون مدیترانه آموختند. به این ترتیب كه نخستین زعفران زارها به وسیله ایرانیان تبعید شده توسط معاویه در نواحی شام دایر شدند، سپس كاشت زعفران در شمال افریقا و اندلس (اسپانیای اسلامی) وصقلیه (سیسیل) رواج یافت و اقوام ایرانی همچون رستمیان و بنوطبری در انتقال فرهنگ زعفرانكاری مؤثر بودند. درآن زمان عوام ازاین گیاه برای جلوگیری از خون ریزی ها ، درمان زخم و درد لثه ها و به عنوان یک گیاه آرام بخش و ضد افسردگی استفاده می کردند. به علت وجود آلکالوئیدهای ارزشمند در پیکر رویشی و ریشه ی زعفران در اکثر فارماکوپه ها،این گیاه به عنوان یک گیاه دارویی بسیار مهم معرفی و خواص آن نیز بیان شده است. این گیاه به علت دارا بودن آلکالوئید های مهم نظیر “لیکوپن“ که اثر نئوپلازی (ضد تومور) دارند، اهمیت خاصی در داروسازی داشته و حدود 30 سال است که در این صنایع مورد استفاده قرار می گیرد.
معرفی بیماری سرطان پروستات و دلایل آن:سرطان پروستات نوعی بیماری است که در آن سلولهای بدخیم از بافتهای پروستات نشات می گیرد و به طور نامنظم و فزایندهای تکثیر و منجر به افزایش حجم در هر یک از اجزای سلولی غده پروستات میشود .سرطان پروستات دومین سرطان شایع بعد از سرطان ریه در میان مردان است. اطلاعات آماری و علائم بالینی میزان مرگ و میر ناشی از سرطان پروستات مبین سه طیف گسترده روند رشد این بیماری است. سرطان پروستات میتواند دارای رشد آهسته بوده و زمانی طولانی تا بروز علائم بالینی آن داشته باشد. در مواردی دیگر تومور به سرعت رشد کرده و تهاجم تومور به بافتهای دیگر امکانپذیر می شود. در چنین مواردی مدت فاصله زمانی بین شروع بیماری و گسترش دامنه آن بسیار کوتاه است. مابین این دو طیف رشد، تومورهایی وجود دارند که سرعت روند رشد آنها در حد متوسطی است .سرطان پروستات با نشانههای مرتبط با دفع ادرار و یا درد شکم تظاهر میکند. این نشانهها با علائم بیماریهای رایجی مانند عفونت و هیتروفی (بزرگی) خوش خیم پروستات (Benign Prostatic Hyperplasia) مشترک است. تحقیقات آماری و بالینی، روند بدخیمی بیماری سرطان پروستات را به سن، عوامل ژنتیکی، عوامل هورمونی و تغذیه ارتباط می دهند. این بیماری بر اثر تغییرات هورمونی حاصله نظیر کم شدن مقدار آندرسترون و یا افزایش مقادیر سرمی استروژن، استرادیول و آندروژن بوجود می آید. آلکالوئید لیکوپن با کم کردن آندروژنها منجر به آتروفی سلولهای اپیتلیال آن شده و از تاثیر آندروژن بر روی بافتها جلوگیری می کند و بدین ترتیب سرطان پروستات درمان می شود.
علایم سرطان پروستات و درمان گیاهی آن:
پروستات غدهای است كه در زیر مثانه قرار داشته و مجرای دفع ادرار را در بر گرفته است. این غده عضلانی به اندازه یك گردو بوده و از طریق ترشح مایعی به هنگام انزال، تغذیه اسپرم را بر عهده دارد. این غده فقط در آقایان مشاهده میگردد و عمدتاً آقایان تا قبل از بروز اختلالی در آن، از وجود این غده بیاطلاع هستند. از عوامل افزایش این بیماری میتوان به مصرف گوشتهای حاوی اسید آراشیدونیك و گوشتهای خام، رژیمهای غذایی حاوی اسید آلفالینولنیك و یا وجود سطح بالای این ماده در خون و مصرف زیاد گوشت قرمز اشاره کرد. افزایش ادرار پی در پی سخت، جاری شدن ضعیف ادرار، عدم توانایی در ادرار، سوزش و ناتوانی جنسی از مهمترین علایم این بیماری است. دارو درمانی مطالعات آندوکرینی نشان داده که کم کردن آندروژنها منجر به آتروفی سلولهای اپیتلیال آن میشود و آندروژن در بیضه و غدد فوق کلیوی تولید شده و درمانهای آندوکربنی به صورت زیر است:
حذف منبع تولید آندروژی، مهار گونادوترپین هیپوفیز، کاهش ساخت آندروژن، جلوگیری از تأثیر آندروژن بر روی بافتها، مصرف فلوتامید (اولکسین).
داروهای خوراکی مهار کننده آندروژن، جدیدترین درمان دارویی کانسر پروستات است. هورمون آزاد کننده گونادوتروپین (آنالوگهای لوپرولید، گاسرلین استات) نیز گاهی در درمان بکار میرود. این عوامل ترشح یا عملکرد آندروژنها را که سبب تحریک و رشد تومور است، مهار میکند. گاهی به بیمار استروژن میدهند (دی اتیل استیل بسترون) و با مهار آزاد سازی گونادوترپین هیپوفیز مقادیر سرمی تستوسترون را کاهش میدهند. از داروهای شیمی درمانی میتوان به سیلکوفسفامید (سیستوکسان)، 5 فلوئور و اوراسیل استراموستین فسفات، دوکسور و بی سین هیدروکلراید (آدریامایسین) و سیتومایسین c (موتامایسین) اشاره کرد.درمان جراحی شامل پروستاتکتومی ترانس یوترال و پروستاتکتومی رادیکال است. پروستاتکتومی ترانس یوترال برای تومورهای خوب دیفرانسیه با حجم کم یا به عنوان یک عمل تسکینی برای رفع انسداد انجام میشود و در واقع یک آدنکتومی است از بافت جدید و پروستات حقیقی و کپسول فیبروتیک آن را خارج نمیکنند. پروستاتکتومی رادیکال از طریق پرینه یارتروپیک انجام میشود و محتویاتی مانند تمام غده پروستات، کپسول بیرونی، وزیکول سیمینالها، مقاطعی از وازود فرانها و قسمتی از گردن مثانه خارج میشود. سرطان پروستات با استفاده از لیکوپن موجود در گیاه زعفران قابل درمان است. آلکالوئید لیکوپن با کم کردن آندروژنها منجر به آتروفی سلول های اپیتلیال آن شده و از تاثیر آندروژن بر روی بافت ها جلوگیری می کند و بدین ترتیب سرطان پروستات درمان می شود.
نتایج و بحث:
سابقه درمان بیماری ها با گیاهان دارویی به قدمت تاریخ زیست انسان بر روی کره زمین است وانسان به کمک گیاهان دارویی خود را درمان کرده و می کند. انسان تنها با داروهای شیمیایی درمان نمی شود بلکه همه عوامل طبیعی نقش درمان را دارند و دارو نهایتا نقش پیشگیری را در برابر بیماری ها ایفا می کند. وجود گیاهان در طبیعت یکی از نعمتهای بزرگ الهی محسوب می شود این بیماری بر اثر تغییرات هورمونی حاصله نظیر کم شدن مقدار آندرسترون و یا افزایش مقادیر سرمی استروژن، استرادیول و آندروژن بوجود می آید. آلکالوئید لیکوپن با کم کردن آندروژنها منجر به آتروفی سلولهای اپیتلیال آن شده و از تاثیر آندروژن بر روی بافتها جلوگیری می کند و بدین ترتیب سرطان پروستات درمان می شود. هدف از این مقاله، تحقیق و بررسی خواص دارویی گیاه زعفران در درمان سرطان پروستات است.
منابع:
1. گیاهان دارویی- سید هادی صمصام شریعت- انتشارات مانی- -چاپ سال 1383
2. درمان بیماری ها به کمک داروهای گیاهی – میترا قاسمی – نشر تیهو – چاپ 1381
3 . معارف گیاهی - حسین میر حیدر - دفتر نشر فرهنگ اسلامی – چاپ 1373
4. گیاهان دارویی ، جلد سوم - دکتر علی زرگری – نشرموسسه انتشارات تهران – چاپ 1373
5. بی نام – 84/5/6 - شبکه تحقیقات گیاهان دارویی – www.mprn.ir (http://www.mprn.ir/)
6 . بی نام – 85/8/10 - شبکه ملی رشد – www.roshd.ir (http://www.roshd.ir/)
7. بی نام – 86/9/5 – مقالات کشاورزی و گیاهان دارویی – www.pars (http://www.pars/) biology.com
8. بی نام – پایگاه الکترونیکی خدمات پزشکی ایران – www.iranems.com (http://www.iranems.com/)
9. بی نام – بانک اطلاعات داروهای گیاهی و گیاهان دارویی ایر طب – www.irteb.com (http://www.irteb.com/)
10. Eisenberg D, Kessler RC, Foster C, Norlock FE, Calkins DR, Delbanco TL. Unconventional medicine in the United States: prevalence, cost and patterns of use. N Engl J Med 328:246–252, 1993.
11. Abdullaev FI. Biological effects of saffron. BioFactors 4(2):83–86, 1993.
12. Gainer JI, Jones JR. The use of crocetin in experimental atherosclerosis. Experienta 31:548–549, 1975.
13. Wuthrich B, Schmid-Grendelmeyer P, Lunberg M. Anaphylaxis to saffron. Allergy 52(4):476–477, 1997.
14. Tarantilis PA, Polissiou M., Manfait M. Separation of picrocrocin, cis-trans-crocins and safranal of saffron using high-performance liquid chromatography with photodiode-array detection. J Chromatogr A 664:55–61, 1994.
15. Tarantilis PA, Tsoupras G, Polissiou M. Determination of saffron (Crocus sativus L.) components in crude plant extract using high-performance liquid chromatography-UV-visible photodiode-array detection-mass spectrometry. J Chromatogr A 699(1–2):107–118, 1995.
16. Alonso GL, Salinas MR, Garijo J. Method to determine the authenticity of aroma of saffron (Crocus sativus L.). J Food Prot 61(11):1525–1528, 1998.
17. Li N, Lin G, Kwan YW, Min D. Simultaneous quantification of five major biologically active ingredients of saffron by high-performance liquid chromatography. J Chromatogr A 849(2):349–355, 1999.
18. Lozano P, Delgado D, Gomez D, Rubio M, Iborra JL. A non-destructive method to determine the safranal content of saffron (Crocus sativus L.) by supercritical carbon dioxide extraction combined with high-performance liquid chromatography and gas chromatography. J Biochem Biophys Methods 4328513-N (1–3):367–378, 2000.
19. Nair SC, Kurumboor SK, Hasegawa JH. Saffron chemoprevention in biology and medicine: a review. Cancer Biother 10(4):257–264, 1995.
shirin71
08-02-2011, 09:57 PM
محمد صالحی
کارشناس ارشد اصلاح نباتات – باشگاه پژوهشگران دانشگاه آزاد اسلامی واحدمیانه mohsale@gmail.comThis email address is being protected from spam bots, you need Javascript enabled to view it
چکیده:
اگرچه کاشت گياهان دارويي به هزاران سال پيش باز ميگردد ولي بايد گفت که در مورد اصلاح آنها تاکنون پيشرفت قابل ملاحظهاي صورت نگرفته است و در حال حاضر، تعداد کالتيوارهاي مفيد بهدست آمده بر اثر اصلاح گياهان دارويي اندک است. هدف از اصلاح گياهان دارويي، افزايش کميت و کيفيت آن دسته از مواد مؤثره در اين گياهان است که در صنايع دارويي از اهميت خاصي برخوردار هستند. در سالهاي اخير توجه خاصي از جانب سازمانهاي مختلف در کشورهاي جهان در ارتباط با اصلاح اين گياهان صورت گرفته است. در اين رابطه، استفاده از نتايج حاصل از انگشتنگاري ( fingerprinting ) مولکولي گياهان دارويي، ميتواند محققين را در پيشبرد اهداف اصلاحي اين گياهان ياري نمايد. از سوی دیگراستفاده از ترکيبات دارويي مشتق از گياهان، نه تنها قدمت زيادي دارد، بلکه بهدليل عوارض جانبي بيشمار داروهاي شيميايي از يکسو و نارساييهاي متعدد طب نوين در درمان برخي از بيماريها با گذشت زمان،سبب شده بار ديگر پرورش و توليد گياهان دارويي با رشد قابلتوجهي روبرو شود. در مقالة حاضر سعي شده است تا به معرفي روشهاي بيوتکنولوژيک مورد استفاده در شناسايي و توليد گياهان دارويي، وارزش بالاي آنها براي کشورهايي همچون ايران که داراي تنوع بالايي از گياهان دارويي هستند مشخص شود.
يکي از بخشهاي مهم بيوتکنولوژي “کشت بافت” است که کاربردهاي مختلف آن در زمينة گياهان دارويي، از جنبههاي مختلفي قابل بررسي است گزارشهاي زيادي در ارتباط با بکارگيري تکنيک ” کشت بافت ” جهت تکثير گياهان دارويي وجود دارد. با ريزازديادي ميتوان نرخ تکثير را بالا برد و مواد گياهي عاري از پاتوژن توليد کرد. باززايي گياهان با استفاده از جنينزايي سوماتيک از يک سلول، در بسياري از گونههاي گياهان دارويي به اثبات رسيده است. با تکيه بر کشت بافت و سلول ميتوان براي نگهداري کالتيوارهاي مورد نظر در بانک ژن يا براي نگهداري طولاني مدت اندامهاي تکثير گياه در محيط نيتروژن مايع، اقدام نمود. روش مهم بعدي داراي کاربرد فراوان در حوزة گياهان دارويي، “نشانگرهاي مولکولي” است. در طول دهههاي گذشته، ابزارهايي که براي استانداردسازي داروهاي گياهي بهوجود آمدهاند، شامل ارزيابي ماکروسکوپيک و ميکروسکوپيک و همچنين تعيين نيمرخ شيميايي ( Chemoprofiling ) مواد گياهي بودهاند. از نشانگرهاي DNA ميتوان براي شناسايي دقيق گونههاي گياهان دارويي مهم، استفاده کرد. شاخة بعدي بيوتکنولوژي که در زمينة گياهان دارويي کاربردهاي فراواني دارد، “مهندسي ژنتيک” است. پيشرفتهاي اخير در زمينة ژنتيک گياهي و تکنولوژي DNA نوترکيب، کمک شاياني به بهبود و تقويت تحقيقات در زمينة بيوسنتز متابوليتهاي ثانويه کرده است.
مقدمه
اگرچه کاشت گياهان دارويي به هزاران سال پيش باز ميگردد ولي بايد گفت که در مورد اصلاح آنها تاکنون پيشرفت قابل ملاحظهاي صورت نگرفته است و در حال حاضر، تعداد کالتيوارهاي مفيد بهدست آمده بر اثر اصلاح گياهان دارويي اندک است. هدف از اصلاح گياهان دارويي، افزايش کميت و کيفيت آن دسته از مواد مؤثره در اين گياهان است که در صنايع دارويي از اهميت خاصي برخوردار هستند. در سالهاي اخير توجه خاصي از جانب سازمانهاي مختلف در کشورهاي جهان در ارتباط با اصلاح اين گياهان صورت گرفته است. در این راستا استفاده از تکنیکهای وابسته به کشت بافت و بیوتکنولوژی به منظور ارتقاء صفات کمی و کیفی و کاهش زمان اصلاح نباتات از اهمیت خاصی برخوردار است.
کشت بافت
با تکنیک کشت بافت می توان از یک سلول به یک گیاه کامل دست یافت. در این تکنیک از روشهای جنین زایی ریزازدیادی و اندام زایی استفاده میگردد.استفاده از این تکنیک به همراه موتاسیون باعث سرعت بخشیدن به تکثیر انبوه تولید گیاهان عاری از بیماری انجام کار در تمام طول سال و کاهش هزینه خواهد شد.
اولین مرحله تکثیر قسمت مورد نظر در گیاه می باشد.پس از تعیین دز مناسب و انجام تیمار پرتوتابی و تکثیر دوباره گزینش درشرایط In-vitro با اعمال تیمار تنش صورت میگیرد .گیاهان گزینش شده بعد از انتقال به گلدان جهت سازگاری و تکثیر دوباره جهت سلکسیون انتهایی در مزرعه کشت شده و سپس مورد بررسی های تغییرات زنتیکی قرار خواهند گرفت.
يکي از بخشهاي مهم بيوتکنولوژي “کشت بافت” است که کاربردهاي مختلف آن در زمينة گياهان دارويي، از جنبههاي مختلفي قابل بررسي است:
باززايي در شرايط آزمايشگاهي ( In-Vitro Regeneration )
تکثير گياهان در شرايط آزمايشگاهي، روشي بسيار مفيد جهت توليد داروهاي گياهي باکيفيت است. روشهاي مختلفي براي تکثير در آزمايشگاه وجود دارد که از جملة آنها، ريزازديادي است. ريزازديادي فوايد زيادي نسبت به روشهاي سنتي تکثير دارد. با ريزازديادي ميتوان نرخ تکثير را بالا برد و مواد گياهي عاري از پاتوژن توليد کرد. گزارشهاي زيادي در ارتباط با بکارگيري تکنيک ” کشت بافت ” جهت تکثير گياهان دارويي وجود دارد. با اين روش براي ايجاد کلونهاي گياهي از تيرة لاله در مدت 120 روز بيش از 400 گياه کوچک همگن و يک شکل گرفته شد که 90 درصد آنها به رشد معمولي خود ادامه دادند. براي اصلاح گل انگشتانه، از نظر صفات ساختاري، مقدار بيوماس، ميزان مواد مؤثره و غيره با مشکلات زيادي مواجه خواهيم شد ولي با تکثير رويشي اين گياه از راه کشت بافت و سلول، ميتوان بر آن مشکلات غلبه نمود. چنانکه مؤسسة گياهان دارويي بوداکالاز در مجارستان از راه کشت بافت و سلول گل انگشتانه موسوم به آکسفورد، توانست پايههايي کاملاٌ همگن و يک شکل از گياه مذکور بهدست آورد.
باززايي از طريق جنينزايي سوماتيک (غيرجنسي)
توليد و توسعة مؤثر جنينهاي سوماتيک، پيشنيازي براي توليد گياهان در سطح تجاري است. جنينزايي سوماتيک فرآيندي است که طي آن گروهي از سلولها يا بافتهاي سوماتيک، جنينهاي سوماتيک تشکيل ميدهند. اين جنينها شبيه جنينهاي زيگوتي (جنينهاي حاصل از لقاح جنسي) هستند و در محيط کشت مناسب ميتوانند به نهال تبديل شوند. باززايي گياهان با استفاده از جنينزايي سوماتيک از يک سلول، در بسياري از گونههاي گياهان دارويي به اثبات رسيده است. بنابراين در اين حالت با توجه به پتانسيل متفاوت سلولهاي مختلف در توليد يک ترکيب دارويي، ميتوان گياهاني با ويژگي برتر نسبت به گياه اوليه توليد نمود.
حفاظت گونههاي گياهان دارويي از طريق نگهداري در سرما
با تکيه بر کشت بافت و سلول ميتوان براي نگهداري کالتيوارهاي مورد نظر در بانک ژن يا براي نگهداري طولاني مدت اندامهاي تکثير گياه در محيط نيتروژن مايع، اقدام نمود. نگهداري در سرما، يک تکنيک مفيد جهت حفاظت از کشتهاي سلولي در شرايط آزمايشگاهي است. در اين روش با استفاده از نيتروژن مايع (196- درجه سانتيگراد) فرآيند تقسيم سلولي و ساير فرآيندهاي متابوليکي و بيوشيميايي متوقف شده و در نتيجه ميتوان بافت يا سلول گياهي را مدت زمان بيشتري نگهداري و حفظ نمود. با توجه به اينکه ميتوان از کشتهاي نگهداري شده در سرما، گياه کامل باززايي کرد، لذا اين تکنيک ميتواند روشي مفيد جهت حفاظت از گياهان دارويي در معرض انقراض باشد. مثلاً بر اساس گزارشات منتشر شده، روش نگهداري در سرما، روشي مؤثر جهت نگهداري کشتهاي سلولي گياهان دارويي توليدکنندة آلکالوئيد همچون Rauvollfia serpentine , D. lanalta , A. belladonna , Hyoscyamus spp . است. اين تکنيک، ميتواند جهت نگهداري طيفي از بافتهاي گياهي چون مريستمها، بساک و دانة گرده، جنين، کالوس و پروتوپلاست بهکار رود. تنها محدوديت اين روش، مشکل دسترسي به نيتروژن مايع است.
توليد متابوليتهاي ثانويه از گياهان دارويي
از لحاظ تاريخي، اگرچه تکنيک ” کشت بافت ” براي اولين بار، در سالهاي 1940-1939 در مورد گياهان بهکار گرفتهشد، ولي در سال 1956 بود که يک شرکت دارويي در کشور آمريکا ( Pfizer Inc ) اولين پتنت را در مورد توليد متابوليتها با استفاده از کشت تودهاي سلولها منتشر کرد. کول و استابو (1967) و هبل و همکاران (1968) توانستند مقادير بيشتري از ترکيبات ويسناجين ( Visnagin ) و ديوسجنين ( Diosgenin ) را با استفاده از کشت بافت نسبت به حالت طبيعي (استخراج از گياه کامل) بهدست آورند. گياهان، منبع بسياري از مواد شيميايي هستند که بهعنوان ترکيب دارويي مصرف ميشوند. فرآوردههاي حاصل از متابوليسم ثانويه گياهي ( Secondary Metabolite ) جزو گرانبهاترين ترکيب شيميايي گياهي ( Phytochemical ) هستند. با استفاد از کشت بافت ميتوان متابوليتهاي ثانويه را در شرايط آزمايشگاهي توليد نمود. لازم بهذکر است که متابوليتهاي ثانويه، دستهاي از مواد شامل اسيدهاي پيچيده، لاکتونها، فلاونوئيدها و آنتوسيانينها هستند که بهصورت عصاره يا پودرهاي گياهي در درمان بسياري از بيماريهاي شايع بهکار برده ميشوند.
راهکارهاي افزايش متابوليتهاي ثانويه گياهي از طريق کشت بافت
1- استفاده از محرکهاي ( Elicitors ) زنده و غير زندهاي که ميتوانند مسيرهاي متابوليکي سنتز متابوليتهاي ثانويه را تحت تأثير قرار داده و ميزان توليد آنها را افزايش دهند. لازم بهذکر است که اين محرکها در شرايط طبيعي نيز بر گياه تأثير گذاشته و باعث توليد يک متابوليت خاص ميشوند.
2- افزودن ترکيب اولية ( Precursor ) مناسب به محيطکشت، با اين ديدگاه که توليد محصول نهايي در نتيجه وجود اين ترکيبات در محيطکشت، القاء شود.
3- افزايش توليد يک متابوليت ثانويه در اثر ايجاد ژنوتيپهاي جديدي که از طريق امتزاج پروتوپلاست يا مهندسي ژنتيک، بهدست ميآيند.
4- استفاده از مواد موتاژن جهت ايجاد واريتههاي پربازده
5- کشت بافت ريشة گياهان دارويي (ريشه، نسبت به بافتهاي گياهي ديگر، پتانسيل بيشتري جهت توليد متابوليتهاي ثانويه دارد)
مثالهاي قابل ذکر آنقدر زياد است که تصور ميشود هر مادهاي با منشاء گياهي، از جمله، متابوليتهاي ثانويه را ميتوان بهوسيلة کشتهاي سلولي توليد کرد: از جمله ترکيباتي که از طريق کشت سلولي و کشت بافت به توليد انبوه رسيده است، داروي ضد سرطان تاکسول است. اين دارو که در درمان سرطانهاي سينه و تخمدان بهکار ميرود از پوست تنه درخت سرخدار ( Taxus brevilifolia L. ) استخراج ميگردد. از آنجاييکه توليد تاکسول بهدليل وجود 10 هستة استروئيدي در ساختار شيميايي آن بسيار مشکل است و جمعيت طبيعي درختان سرخدار نيز براي استخراج اين ماده بسيار اندک است، لذا راهکار ديگري را براي توليد تاکسول بايد بهکار گرفت. در حال حاضر، براي توليد تاکسول از تکنيک کشت بافت و کشت قارچهايي که بر روي درخت رشد کرده و تاکسول توليد ميکنند، استفاده ميگردد.
سولاسودين ( Solasodine ) نيز از ترکيبات ديگري است که از طريق کشت سوسپانسيون سلولي گياه Solanum eleganifoliu بهدست ميآيد. از جمله متابوليتهاي ديگري که از طريق تکنيک کشت بافت و در مقياس تجاري توليد ميشود، شيکونين ( Shikonin ) (رنگي با خاصيت ضد حساسيت و ضد باکتري) است. مثالهاي زير گوياي کارايي تکنيک کشت بافت در توليد متابوليتهاي ثانويه است.
توليد آلکالوئيد پيروليزيدين ( Pyrolizidine ) از کشت بافت ريشة Senecio sp ، سفالين ( Cephaelin ) و امتين ( Emetine ) از کشت کالوس Cephaelis ipecacuanha ، آلکالوئيد کوئينولين ( Quinoline ) از کشت سوسپانسيون سلولي Cinchona ledgerione و افزايش بيوسنتز آلکالوئيدهاي ايندولي با استفاده از کشت سوسپانسيون سلولي گياه Catharanthus roseus .
استفاده از بيورآکتورها در توليد صنعتي متابوليتهاي ثانويه
توليد متابوليت ثانوية گياهي با خصوصيات دارويي در شرايط آزمايشگاهي، فوايد زيادي در مقايسه با استخراج اين ترکيبات از گياهان، تحت شرايط طبيعي دارد. کنترل دقيق پارامترهاي مختلف، سبب ميشود که کيفيت مواد حاصل در طول زمان تغيير نکند. درحالي که در شرايط طبيعي مرتباٌ تحت تأثير شرايط آب و هوايي و آفات است. تحقيقات زيادي در زمينة استفاده از کشتهاي سوسپانسيون و سلول گياهي براي توليد متابوليتهاي ثانويه صورت گرفته است. از جمله ابزارهايي که براي کشت وسيع سلولهاي گياهي بهکار رفتهاند، بيورآکتورها هستند. بيورآکتورها، مهمترين ابزار در توليد تجاري متابوليتهاي ثانويه از طريق روشهاي بيوتکنولوژيک، محسوب ميشوند.
مزاياي استفاده از بيورآکتورها در کشت انبوه سلولهاي گياهي عبارتند از:
1- کنترل بهتر و دقيقتر شرايط خاص مورد نياز براي توليد صنعتي ترکيبات فعال زيستي از طريق کشت سوسپانسيون سلولي
2- امکان تثبيت شرايط در طول مراحل مختلف کشت سلولي در بيورآکتور
3- جابجايي و حملونقل آسانتر کشت (مثلاً، برداشتن مايهکوبه در اين حالت راحت است)
4- با توجه به اينکه در شرايط کشت سوسپانسيون، جذب مواد غذايي بهوسيلة سلولها افزايش مييابد، لذا نرخ تکثير سلولها زياد شده و بهتبع آن ميزان محصول (ترکيب فعال زيستي) بيشتر ميشود.
5- در اين حال، گياهچهها به آساني توليد و ازدياد ميشوند.
سيستم بيورآکتور براي کشتهاي جنينزا و ارگانزاي چندين گونة گياهي بهکار رفته است که از آنجمله ميتوان به توليد مقادير زيادي سانگئينارين ( sanguinarine ) از کشت سوسپانسيون سلولي Papaver somniferum با استفاده از بيورآکتور، اشاره کرد. با توجه به اينکه بيورآکتورها، شرايط بهينه را براي توليد متابوليتهاي ثانويه از سلولهاي گياهي فراهم ميآورند، لذا تغييرات زيادي در جهت بهينهسازي اين سيستمها، براي توليد مواد با ارزش دارويي (با منشأ گياهي) همچون جينسنوسايد ( ginsenoside ) و شيکونين صورت گرفته است.
نشانگرهاي مولکولي
بخش مهم بعدي داراي کاربرد فراوان در حوزة گياهان دارويي، “نشانگرهاي مولکولي” است. قبل از اينکه به موارد کاربرد نشانگرهاي مولکولي پرداخته شود، لازم است دلايل لزوم استفاده از نشانگرهاي مولکولي در زمينة گياهان دارويي ذکر شود:
دلايل استفاده از نشانگرهاي مولکولي در زمينة گياهان دارويي
فاکتورهايي همچون خاک و شرايط آب و هوايي، بقاي يک گونة خاص و همچنين محتواي ترکيب دارويي اين گياه را تحت تأثير قرار ميدهند. در چنين حالاتي علاوه بر اينکه بين ژنوتيپهاي مختلف يک گونه تفاوت ديده ميشود از لحاظ ترکيب دارويي فعال نيز با هم فرق ميکنند. در هنگام استفادة تجاري، از اين گياه دو فاکتور، کيفيت نهايي داروي استحصالي از اين گياه را تحت تأثير قرار ميدهند:
1- تغيير محتواي يک ترکيب دارويي خاص در گياه مورد نظر
2- اشتباه گرفتن يک ترکيب دارويي خاص با اثر کمتر که از گياهان ديگر بهدست آمده است. بهجاي ترکيب دارويي اصلي که از گياه اصلي بهدست ميآيد.
چنين تفاوتهايي، مشکلات زيادي را در تعيين و تشخيص گياهان دارويي خاص، با استفاده از روشهاي سنتي (مرفولوژيکي و ميکروسکوپي)، بهدنبال خواهد داشت. براي روشنشدن موضوع به مثال زير توجه کنيد:
کوئينون يک ترکيب دارويي است که از پوست درخت سينکونا ( cinchona ) بهدست ميآيد. پوست درختان سينکونا که در جلگهها کشت شدهاند، حاوي کوئيوني است که از لحاظ دارويي فعال است. گونههاي مشابهي از اين درخت وجود دارند که بهروي تپهها و زمينهاي شيبدار رشد ميکنند و از لحاظ مرفولوژيکي (شکل ظاهري) مشابه گونههايي هستند که در جلگهها رشد ميکنند، اما در اين گونهها کوئيون فعال وجود ندارد.
در طول دهههاي گذشته، ابزارهايي که براي استانداردسازي داروهاي گياهي بهوجود آمدهاند، شامل ارزيابي ماکروسکوپيک و ميکروسکوپيک و همچنين تعيين نيمرخ شيميايي ( Chemoprofiling ) مواد گياهي بودهاند. قابل ذکر است که نيمرخ شيميايي، الگوي شيميايي ويژهاي براي يک گياه است که از تجزية عصارة آن گياه بهوسيلة تکنيکهايي چون TLC و HPTLC و HPLC بهدست آمده است. ارزيابي ماکروسکوپيک مواد گياهي نيز بر اساس پارامترهايي چون شکل، اندازه، رنگ، بافت، خصوصيات سطح گياه، مزه و غيره صورت ميگيرد. علاوه بر اين، بسياري از تکنيکهاي آناليز، همچون آناليز حجمي ( Volumetric Analysis )، کروماتوگرافي گازي (Gas Chromatography )، کروماتوگرافي ستوني ( Column Chromatography ) و روشهاي اسپکتروفتومتريک نيز براي کنترل کيفي و استانداردسازي مواد دارويي گياهي، مورد استفاده قرار ميگيرند.
گرچه در روشهاي فوق، اطلاعات زيادي در مورد يک گياه دارويي و ترکيبات دارويي موجود در آن فراهم آيد، ولي مشکلات زيادي نيز بههمراه دارد. مثلاً براي اينکه يک ترکيب شيميايي بهعنوان يک نشانگر ( Marker ) جهت شناسايي يک گياه دارويي خاص، مورد استفاده قرار گيرد، بايد مختص همانگونة گياهي خاص باشد، در حاليکه همة گياهان دارويي، داراي يک ترکيب شيميايي منحصربهفرد نيستند. همچنين بين بسياري از مولکولهاي شيميايي که بهعنوان نشانگر و يا ترکيب دارويي خاص مدنظر هستند، همپوشاني معنيداري وجود دارد؛ اين موضوع در مورد ترکيبات فنولي و استرولي حادتر است.
يکي از عوامل مهم ديگري که استفاده از نيمرخ شيميايي را محدود ميسازد، ابهام در دادههاي حاصل از انگشتنگاري شيميايي (Chemical Fingerprinting) است. اين ابهام، در اثر تجمع مواد مصنوعي در پروفيل شيميايي حادث ميشود. علاوه بر اين، فاکتورهاي ديگري، پروفيل شيميايي يک گياه را تغيير ميدهند. که از جمله اين فاکتورها ميتوان فاکتورهاي دروني چون عوامل ژنتيکي و فاکتورهاي بروني چون کشت، برداشت، خشککردن و شرايط انبارداري گياهان دارويي را ذکر نمود. مطالعات شيموتاکسونوميکي (طبقهبندي گياهان بر اساس ترکيبات شيميايي موجود در گياه) که بهطور معمول در آزمايشگاههاي مختلف استفاده ميشوند، تنها ميتوانند بهعنوان معيار کيفي در مورد متابوليتهاي ثانويه، مورد استفاده قرار ميگيرند و براي تعيين کمي اين ترکيبات، استفاده از نشانگرهاي ويژه (شيميايي) که بهکمک آن به آساني بتوان گونههاي گياهان دارويي را از يکديگر تشخيص داد، يک الزام است. در اين رابطه، همانطور که در فوق ذکر شد، در هرگياه يک نشانگر منحصر به فرد را نميتوان يافت.
مشکلي که در شناسايي گونههاي گياهان دارويي با استفاده از صفات مرفولوژيک وجود دارد، وجود نامهاي گياهشناسي متفاوت در مورد يک گياه در نواحي مختلف جهان است. در اين حالت ممکن است گونههاي گياهان دارويي نادر و مفيد، با گونههاي ديگري که از لحاظ مرفولوژيکي به گياه اصلي شبيهاند، اشتباه فرض شوند.
بنابراين، با توجه به مشکلات موجود در زمينة شناسايي گياهان دارويي با استفاده از روشهاي سنتي و با توجه به پيشرفت محققين در زمينة ايجاد نشانگرهاي DNA ، استفاده از اين تکنيکهاي نوين ميتواند ابزاري قدرتمند در استفاده کارا از گونههاي مؤثر دارويي محسوب شود. از جمله مزاياي اين نشانگرها، عدم وابستگي به سن و شرايط فيزيولوژيکي و محيطي گياه دارويي است. پروفيلي که از انگشت نگاري DNA يک گياه دارويي بهدست ميآيد، کاملاً به همان گونه اختصاص دارد. همچنين براي استخراج DNA بهعنوان مادة آزمايشي در آزمايشات نشانگرهاي مولکولي، علاوه بر بافت تازه، ميتوان از بافت خشک نيز استفاده نمود و از اين رو، شکل فيزيکي نمونه براي ارزيابي آن گونه، اهميت ندارد. نشانگرهاي مختلفي بدين منظور ايجاد شدهاند که از آن جمله ميتوان به روشهاي مبتني بر هيبريداسيون (مانند RFLP )، روشهاي مبتني بر RCR (مانند AFLP ) و روشهاي مبتني بر توالييابي (مانند ITS ) اشاره کرد.
برخي موارد کاربرد نشانگرهاي DNA در زمينة گياهان دارويي
ارزيابي تنوع ژنتيکي و تعيين ژنوتيپ (Genotyping)
تحقيقات نشان داده است که شرايط جغرافيايي، مواد دارويي فعال گياهان دارويي را از لحاظ کمي و کيفي، تحت تأثير قرار ميدهد. بر پاية تحقيقات انجام شده، عوامل محيطي محل رويش گياهان دارويي در سه محور زير بر آنها تاثير ميگذارد:
1- تاثير بر مقدار کل مادة مؤثرة گياهان دارويي
2- تاثير بر عناصر تشکيل دهندة مواد مؤثره
3- تاثير بر مقدار توليد وزن خشک گياه
عوامل محيطي که تاثير بسيار عمدهاي بر کميت و کيفيت مواد مؤثرة آنها ميگذارد عبارتنداز نور، درجه حرارت، آبياري و ارتفاع محل. بنابراين نياز است که بهدقت اين موضوع مورد بررسي قرار گيرد. به اين خاطر، بسياري از محققين، تأثير تنوع جغرافيايي بر گياهان دارويي را از لحاظ تغييرات در سطوح مولکول DNA (ژنتيک) مطالعه نمودهاند. اين برآوردها از تنوع ژنتيکي ميتواند در طراحي برنامههاي اصلاحي گياهان دارويي و همچنين مديريت و حفاظت از ژرمپلاسم آنها بهکار رود.
شناسايي دقيق گياهان دارويي
از نشانگرهاي DNA ميتوان براي شناسايي دقيق گونههاي گياهان دارويي مهم، استفاده کرد. اهميت استفاده از اين نشانگرها، بهويژه در مورد گونهها و يا واريتههايي که از لحاظ مرفولوژيکي و فيتوشيميايي به هم شبيهند، دوچندان ميشود. گاهي ممکن است بر اثر اصلاح گياهان دارويي کالتيوارهايي بهوجود آيد که هر چند از نظر ظاهر با ساير افراد آنگونه تفاوتي ندارد ولي از نظر کميت و کيفيت مواد مؤثره اختلافهاي زيادي با آنها داشته باشد. در اين حالت اصلاحکنندگان چنين گياهاني بايد تمام مشخصات آن کالتيوار را از نظر خصوصيات مواد مؤثره ارايه دهند که شناسايي و معرفي خصوصيات مذکور مستلزم صرف هزينه و زمان زياد از نظر کسب اطلاعات گسترده دربارة فرآيندهاي متابوليسمي گياه مربوطه است. بهعلاوه امکان تغييرپذيري وضعيت توليد و تراوش مواد مؤثره در مراحل مختلف رويش گياه همواره بايد مورد نظر اصلاحکننده قرار داشتهباشد. بهعنوان مثال، از نشانگرهاي RAPD و PBR براي شناسايي دقيق گونة P.ginseng در بين جمعيتهاي جينسنگ ( ginseng ) استفاده شده است. همچنين برخي از محققين از يک راهکار جديد بهنام DALP ( Direct Amplification of Length Polymorphism ) براي شناسايي دقيق Panax ginseng و Panax quinquefolius استفاده کردهاند.
انتخاب کيموتايپهاي (Chemotypes) مناسب بهکمک نشانگر
علاوه بر شناسايي دقيق گونهها، پيشبيني غلظت مادة شيميايي فعال گياهي (Active Phytochemical) نيز براي کنترل کيفي يک گياه دارويي مهم است . شناسايي نشانگرهاي (DNA QTL) که با مقدار آن ترکيب دارويي خاص همبستگي دارند، ميتواند جهت کنترل کيفي و کمي مواد خام گياهي، مؤثر واقع شود. لازم بهذکر است که تنها تفاوت بين کيموتايپهاي مختلف، مقدار مادة شيميايي فعال آنها است. همچنين، پروفيلهاي حاصل از نشانگرهاي DNA ميتوانند جهت تعيين روابط فيلوژنتيکي (خويشاوندي) بين کيموتايپهاي مختلف يک گونه گياه دارويي بهکار روند. در سالهاي اخير مطالعات زيادي بهمنظور تعيين رابطة بين نشانگرهاي DNA و تنوعات کمي وکيفي ترکيبات فعال دارويي در بين گونهها و خويشاوندان نزديک گياهان دارويي، صورت گرفته و يا در حال انجام است. از طرفي، بهکارگيري توأم تکنيکهاي مولکولي و تکنيکهاي آناليزي ديگر، چون TLC و HPLC ، ميتواند شناخت ما را نسبت به يک گونة دارويي خاص و به تبع آن کنترل کيفي و کمي ترکيب دارويي مورد نظر در سطح صنعتي، افزايش دهد. بهعنوان مثال بررسي تنوع ژنتيکي Artemisia annua ، بهعنوان منبع ترکيب ضد ملارياي آرتميزينين (artemisinin)، نشان ميدهد که ژنوتيپهاي اين گياه در سراسر هند، از لحاظ محتواي اين ترکيب (مقدار مادة مؤثرة آرتمزينين)، تنوع نشان ميدهند. اين بررسي با استفاده از نشانگر RAPD (يک نوع نشانگر DNA ) صورت گرفته است.
مهندسي ژنتيک
شاخة بعدي بيوتکنولوژي که در زمينة گياهان دارويي کاربردهاي فراواني دارد، “مهندسي ژنتيک” است. پيشرفتهاي اخير در زمينة ژنتيک گياهي و تکنولوژي DNA نوترکيب، کمک شاياني به بهبود و تقويت تحقيقات در زمينة بيوسنتز متابوليتهاي ثانويه کرده است. قسمت اعظمي از تحقيقات در زمينة متابوليتهاي ثانويه، بهروي شناسايي و دستکاري ژنتيکي آنزيمهاي دخيل در مسير متابوليکي سنتز يک متابوليت ثانويه، متمرکز شدهاست. ابزار طبيعي که در فرآيند مهندسي ژنتيک و در اکثر گونههاي گياهي و بخصوص گياهان دولپه بهکار ميرود، يک باکتري خاکزي بهنام آگروباکتريوم (Agrobacterium) است. گونههاي مختلف اين باکتري، مهندسان طبيعي هستند که بيماريهاي تومور گال طوقه (Crown Gall Tumour) و ريشة مويي (Hairy Root) را در گياهان سبب ميشوند. تحقيقات نشان دادهاست که ريشههاي مويي توليد شده بهوسيلة گونهاي از اين باکتري بهنام A. rhizogenes ، بافتي مناسب براي توليد متابوليت ثانويه هستند. به علت پايداري و توليد زياد اين بافتها در شرايط کشت عاري از هورمون، تاکنون گونههاي دارويي زيادي با استفاده از اين باکتري تغيير يافتهاند. که از آن جمله ميتوان به کشت ريشة مويي گياه دارويي Artemisia annua بهمنظور توليد ترکيب دارويي فعال، اشاره کرد. تحقيقات نشان داده است که شرايط جغرافيايي، مواد دارويي فعال گياهان دارويي را از لحاظ کمي و کيفي، تحت تأثير قرار ميدهد.
بنابراين ميتوان ديد که مهندسي ژنتيک ميتواند بهعنوان ابزاري قدرتمند جهت توليد متابوليتهاي ثانوية جديد و همچنين افزايش مقدار متابوليتهاي ثانويه موجود در يک گياه بهکار رود.
منابع:
1- باقری، عبدالرضا.1376.مبانی کشت بافتهای گیاهی(ترجمه).انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد.
2-رستگاری، س. ج. 1373. موتاسیون بریدینگ و کشت بافت .مرکز تحقیقات کشاورزی و پزشکی هسته ای، کرج.
3-ودادی. س، رستگاری.س. ج.1384.استفاده از موتاسیون و کشت بافت در ایجاد تغییرات ژنتیکی مطلوب در گیاها ن زراعی .نشریه علمی تخصصی کشاورزی پایدار .
4- ميردريکوند، محمد. 1381. اهميت بيوتکنولوژي گياهي و حوزههاي مختلف کاربرد آن. شبكه تحليلگران تكنولوژي ايران.
5- اميدبيگي، رضا. 1379. رهيافتهاي توليد و فرآوري گياهان دارويي. انتشارات طراحان نشر، ص: 173-161.
6- Breithaupt, H. 2003. Back to the roots. EMBO Rep, 4(1): 10-12.
7-Ha,W.Y., P.C.Shaw, J.Liu, F.C.Yau, and J.Wang.2002. Authentication of Panax ginseng and Panax quinquefolius using amplified fragment length polymorphism (AFLP) and directed amplification of minisatellite region DNA (DAMD). J Agric Food Chem, 50(7): 1871-1875.
8- Harish Vasudevan. DNA Fingerprinting In The Standardization Of Herbs And Nutraceuticals. Availible from:http://www (http://www/) .bioteach. ubc. ca /MolecularBiology/ DNAfingerprintherbs.
9- Henry,R.J.2001. Plant Genotyping: The DNA fingerprinting of Plants. CABI Publishing, New York .
10- http://holistic-online.com/Herbal-Me...herb-intro.htm (http://holistic-online.com/Herbal-Med/hol_herb-intro.htm).
11-Kalpana, J., P. Chavan, D. Warude, and B. Patwardhan. 2004. Molecular markers in herbal drug technology. Current Science, 87(2): 159-165.
12-Mihalov,J., A.D.Marderosian, and J.C. Pierce.2000. DNA identification of commercial ginseng samples. J Agric Food Chem, 48(8): 3744-3752.
13-Plants in Traditional and herbal medicine. Available from: http://www.plant-talk.org/Pages/Pfacts10.html.
14-Sasson, A., 1991. production of useful biochemicals by higher plant cell culture: biotechnological and economic aspects. Options Méditerranéennes – Serie Seminaires, 14: 59-74.
15-Tripathi, L., and J. N. Tripathi. 2003. Role of biotechnology in medicinal plants. Trop J Pharm Res, 2 -253-243(2).
16- Wilken, D., A. Hohe, and A. Gerth. In Vitro Production of Plant secondary metabolites using novel Bioreactors. BioPlanta GmbH , Germany .
__________________
shirin71
08-02-2011, 09:58 PM
گیاه دارویی باریجه
« ساجده کریم پور – دانشجوی رشته تولید و بهره برداری گیاهان دارویی و معطر /دانشگاه فردوسی مشهد / واحد شیروان »
Ferula gummosa boiss . با نام عمومی GALBANUM ازخانواده Umbelliferae ( Apiaceae ) ،گیاهی چند ساله ، منوکارپیک ( بعد از 5-6 سال ساقه ی گلدهنده ظاهر می شود ) ، وحشی و بومي نواحي کوهستاني مرطوب و نيمه خشک ايران و چند کشور حوضه درياي مديترانه است .این گیاه در قسمت های شمالی و جنوبی کشور رشد می کند. عمده رويشگاههاي گياه در استانهاي خراسان ، اصفهان ، تهران ، مازندران ، مرکزي و زنجان مي باشد . شيرابه اي که در اثر خراشهاي طبيعي يا مصنوعي از ريشه ، ، ساقه ، برگ و ميوه گياه تراوش مي شود اصطلاحا" گالبانوم" گويند. صمغ حاصل از گياه ، جز فرآورده هاي فرعي مرتع بوده و بعنوان يکي از مهمرترين گياهان دارويي – صنعتي صادراتي کشور محسوب مي شود.گلهای معطر آن هرمافرودیت ( اندام نر و ماده را با هم دارند ) هستند و گرده افشانی آنها توسط مگسها صورت می گیرد . این گیاه خودگشن است . گل های این گیاه در ماههای May تاJune ظاهر می شوند و دانه ها در June تا Agust می رسند.
از آنجایی که این گیاه یک گیاه مجاز مشروط به بهره برداری است ، بهره برداری آن از مراتع مستلزم حفظ بقای آن می باشد و معمولاً این کار برعهده ی بهره بردارن است و بیشتر به روش کپه کاری در مراتع صورت می گیرد . این گیاه در خاکهای سبک ( شنی ) ، متوسط ( لومی ) و سنگین ( رسی ) رشد می کند و نیازمند خاک با زهکشی عالی است و از نظر شیمی خاک ، خاکهای اسیدی ، خنثی و بازی ( قلیایی ) را می تواند تحمل کند و نیازمند خاکهای مرطوب است . در سایه و همچنین در مناطق خیلی سرد نمی تواند رشد کند . این گونه دماهای پایین در حدود 5- تا 10- درجه سانتیگراد را تحمل می کند . در گزارش دیگر گفته شده حداقل دمای 15- درجه سانتیگراد را تحمل می کند بنابراین در بسیاری از قسمت های کشور به صورت آزاد ( out doors ) رشد موفقی خواهد داشت . از آنجایی که این گیاه نسبت به آسیب ریشه ی اصلی حساس است و تحمل کمی دارد بهتر است آنرا هر چه زودتر در زمین نهایی غرس کرد .
بهترین زمان برای بذر افشاندن ، بلافاصله بعد از رسیدن دانه است که این کار در پاییز در گلخانه انجام می شود در غیر این صورت بذرافشاندن در Aprill ( در گلخانه ) صورت میگیرد . به محض اینکه نهال ها به اندازه کافی بزرگ شدند بطوریکه براحتی قابل انتقال باشند آن ها را به گلدانهای خاصی منتقل می کنند . برای این که گیاه کوچک به صدمه ریشه حساس تر است ، آنها را در مکانهای ثابت و در هوای آزاد غرس می کنند . حداقل برای اولین زمستان گیاهان را در یک مالچ حمایتی در هوای آزاد نگهداری می کنند. تکثیر غیرجنسی در پاییز به دلیل اینکه احتمال صدمه ی ریشه وجود دارد ممکن است مضر باشد .
از تمام قسمتهای گیاه به خصوص ریشه ، گم رزین گالبانوم بدست می آید. گالبانوم دارای خاصیت ضد انقباض (Antispasmodic ) ، ضد نفخ و بادشکن ( Carminative ) ، خلط آور ( Expectorant ) و محرک و مهیج (Stimulant ) است . گم رزینی که از نربری ساقه ( سربری ساقه ) بدست می آید به نوع اشکی معروف است ولی نوع توده ای آن از تیغ زدن ریشه های بوته های سه ساله به بالا بدست می آید . تیغ زدن از خردادماه به مدت 2 ماه توسط تیغ های مخصوصی صورت می گیرد . دو نوع روش تیغ زدن داریم : 1) روش برش طولی که به روش شیرازی معروف است ؛ 2 ) روش برش عرضی که به روش فیروزکوهی معروف است . البته کیفیت شیرابه ی اشکی از شیرابه ی توده ای بیشتر است چون ناخالصی های کمتری دارد . باید توجه داشت که در هر دو روش برش عرضی و طولی ریشه ، احتمال آسیب به لایه زاینده درونی وجود دارد لذا عمل برش باید با دقت کافی و حتی الامکان با چاقوی تیز و مخصوص صورت گیرد . صمغ باریجه را براساس مواد غیر محلول شیرابه در الکل 90 درجه به 4 رتبه ی : 1 ) باریجه ممتاز ، 2 ) درجه یک ، 3 ) درجه دو ،4 ) درجه سه تقسیم بندی می کنند . در هر صورت مقدار خاکستر آن نباید بیشتر از 10 درصد باشد.
در استعمال داخلی گالبانوم برای معالجه برونشیت مزمن ، آسم ودیگر ناراحتی های قفسه ی سینه مفید است و یک محرک برای هاضمه است و هم چنین نفخ شکم ، دردهای زکام ( آنفولانزا ) و قولنج را کاهش می دهد . در استعمال خارجی از آن به عنوان ضماد برای تورم های اشتعالی ، زخم معده ، سوختگی ، جراحت و ناراحتی های پوستی استفاده می شود . البته خاصیت ضد صرع ( Antiepileptic ) و ضد تشنج ( Anticonvulsant ) این گیاه توسط هیئت علمی دانشکده علوم پزشکی دانشکاه شهید بهشتی تهران طی مطالعه ای روی موشهای آزمایشگاهی در July ، 1997بررسی شد . همچنین طی این مطالعه ، ترکیبات اسانس میوه F.gummosa توسط روشهای تجزیه ای
Gas Chromatography ( GC ) و Chromatography / Mass Spectroscopy (GS/MS ) Gas تعیین گردید که این ترکیبات به روش تجزیه ای ( GC / MS ) در جدول زیر آمده است :
لازم به توضیح است که گمان می رود اثرات ضد تشنج و سمی بودن آن به ترتیب به ترکیبات pinene و α-thujene موجود در اسانس بر می گردد .
از جمله مصارف صمغ باريجه ، کاربرد آن در صنايع عطر و ادکلن سازي، نقاشي ، نساجي و داروسازي است. يکي از رويشگاههاي با اهميت باريجه ، حوضه هاي آبخيز جنوب و غرب کاشان است که براساس آمار سال 1371 ، بيش از يک ششم باريجه صادراتي کشور(حدود يازده تن ) را بخود اختصاص داده است.بدليل بهره برداري هر ساله از اين گياه در رويشگاههاي مختلف کشور و به منظور يافتن مناسبترين شيوه ی بهره برداري و برآورد ميزان توانايي آن در توليد محصول ، بررسيهاي مطالعاتي در زمينه شيوه هاي مختلف بهره برداري در چهار مرتع باريجه خيز کاشان ( اسحاق آباد ، ويدوجا ، نشل و مرق) انجام گيرد.
نتايج حاصله نشان داد که ما بين چهار روش بهره برداري مرسوم ( برش عرضي ، برش طولي، نربري و رويش ايژي ) ، برش طولي ، مناسب ترين شيوه در امر بهره برداري شناخته شد. در اين عمليات حداکثر تا چهار برش ، بسته به قطر و سنگ گياه ، آسيب غير قابل جبراني را وارد نياورده و قدرت بازيابي و ترميم زخم وارد شده ، امکان پذير است.
بدليل کيفيت و مرغوبيت بسيار بالاي باريجه ايران نسبت به ساير ممالک حوضه مديترانه ، ساليانه بيش از دهها تن صمغ ، به شکل خام از کشور صادر و فرآورده هاي حاصل از آن با چندين برابر قيمت به کشور سرازير مي شود.
1. Antiepileptic Potential and Composition of the Fruit Essential Oil of Ferula Gummosa boiss. / Mohammad Sayyah, Mohammad Kamalinejad, Rajab Bahrami Hidage and Abdolhossein Rustaiyan( Shaheed Beheshti University of Medical Sciences, Tehran, Iran).اhtm
2. Plants For A Future: Database Search Results ( from internet ).htm
3. مقاله کویر های ایران (Ferala gummosa گياه باريجه) htm.
shirin71
08-02-2011, 09:58 PM
مدیریت گیاهان دارویی بر اساس قابلیتها و حساسیت ها
حسین توكلی-عضو هیأت علمی مركز تحقیقات كشاورزی و منابع طبیعی خراسان
خلاصه:
امروزه پوشش و تراكم گیاهان دارویی موجود عرصههای طبیعی با برداشت مستقیم بیش از اندازه، چرای بی رویه و تبدیل مراتع و جنگلها به اراضی زراعی شدیدا در حال كاهش و تخریب است و حفظ آن مدیریت ویژهای را بر اساس حساسیتها و قابلیتهای این گیاهان طلب میكند. بعضی از گیاهان در مواجهه با تنشهای محیطی مواد ثانویه تولید میكنند كه اغلب به عنوان مواد دارویی و صنعتی مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین محیطهای دارای تنش میتوانند برای تولید گیاهان دارویی مورد توجه قرار گیرند.از طرفی تولید مواد ثانویه صرف انرژی بیشتری را برای این گیاهان به دنبال دارد و توان رقابتی آنها را در مقایسه با گیاهان همراه كاهش میدهد.در چنین شرایطی اعمال چرای متعادل، اهلی كردن گیاهان دارویی و احیاء رویشگاهها برای حفظ و بقاء این گیاهان ضروری است.
واژه های كلیدی: مدیریت، گیاهان داروئی
مقدمه:
افزایش جمعیت و به تبع آن افزایش نیاز بشر باعث شده است تا پوشش و تراكم گیاهان دارویی در عرصههای جنگلی و مرتعی در اثر برداشت های زیاد، تبدیل جنگلها و مراتع به اراضی زراعی و چرای مفرط شدیدا در معرض تخریب و كاهش قرار گیرد. مثال عینی در این زمینه محدود شدن سطح رویشگاهها و تراكم گیاهان دارویی از جمله موسیر، كرفس، ریواس و گیاهان خانواده چتریان و نعناعیان است. در چنین شرایطی حفظ و استفاده پایدار از این منابع نیازمند اعمال مدیریتی بر مبنای شناخت قابلیتها و حساسیتهای گیاهان دارویی است که در این مقاله برخی از این ویژه گیها از دیدگاه مدیریتی مورد تجزیه و تحلیل واقع شده است.
قابلیت ها:
بعضی از گیاهان در مواجهه با تنش های محیطی از قبیل نور، درجه حرارت، رطوبت، باد، علفخواران و غیره واكنش نشان داده و مواد ثانویه ای را تولید میكنند كه این مواد عمدتا بهوسیله بشر به عنوان دارو و یا مواد صنعتی مورد استفاده قرار میگیرد. تولید این مواد اغلب باعث کاهش وارد شدن تنش به گیاهان میشود و به حفظ آنها کمک می کند. بهطور مثال ملاحظه گردید که اندام سبز (conollyi) Ammodendron persicum مورد چرای دام قرار نمی گیرد. یکی از دلایل آن بالا بودن میزان فلاونوئیدها در برگهای گیاه در مرحله رشد فعال تشخیص داده شد (3). در ارس تولید روغن های فرار از خورده شدن آن توسط دام میكاهد. در گیاهان خشکی پسند تولید مواد ثانویه باعث افزایش تحمل به خشكی (1) و تولید آلکالوئید در محیطهای شور به عنوان سازوكار مقابله با شوری عمل می کند (6).
در مجموع چنین استنباط می شود كه برای اغلب گیاهان دارویی وجود تنش برای تولید مواد ثانویه یك ضرورت است. بنابراین با شناخت بنابراین گیاهان دارویی به تنشها میتوان محیط مناسب تولید هر محصول را پیدا نمود و از این خصوصیات در مدیریت گیاهان دارویی بهره جست. به عنوان نمونه انیسون در ایران داری مواد موثره بیشتری نسبت به كشورهای تركیه، آلمان و مکزیک است (2). زعفران مناطق جنوبی خراسان بایستی از كیفیت بالاتری نسبت به زعفران اكثر نقاط كشور برخوردار باشد.
حساسیتها :
واكنش گیاهان به تنش با تولید مواد ثانویه هزینههایی را نیز برای گیاه بهدنبال دارد. اصولا تولید مواد ثانویه صرف انرژی زیادتری را نسبت به تولید مواد اولیه در بر دارد (4). ملاحظه شده است كه نهالهای دارای تانن بالا به میزان كمتری از نهالهای با تانن پایین چریده میشوند، ولی این نهالها دارای رشد برگی كمتری نسبت به نهالهای دارای تانن پایین تر بودند. این موازنه رشدی را مربوط به هزینه تولید تانن میدانند(4). گونههایی از شبدر سفید كه دارای مواد سیانوژنیك بودند قدرت رقابتی پایین تری نسبت به گونههای فاقد مواد سیانوژنیك داشتند(5).
یكی از سازوكارهای مقاومت به چرا در گیاهان تولید مواد ثانویه است كه در آن دام از خوردن و یا زیاد چرا نمودن گیاه اجتناب میکند. در مراتع طبیعی چنانچه دام بهطور آزادانه چرا نماید و فشار چرا كم باشد، دامها با عمل انتخاب معمولا از گیاهان دارای مواد ثانویه در حد كمتری تعلیف مینمایند. اما اگر علوفه قابل دسترس كم، فشار چرا زیاد و روش چرایی به گونهای باشدكه قدرت انتخاب از دام سلب گردد، این گونهها نیز بیش از حد چرا میشوند. در چنین شرایطی چون گیاهان دارویی سرعت رشد کمتری نسبت به گیاهان همراه دارند, بنابراین در اثر توان رقابتی پایین تر، فضای خاك و هوا برای آنها تنگتر می شود و آب و مواد غذایی به نفع گیاهان همراه زودتر تخلیه میگردد. با این حساب مدیریت رویشگاههای طبیعی باید به گونهای تنظیم شود كه گیاهان دارویی کم چرا شده و فرصت رشد کافی را داشته باشند. چرای متعادل و در زمان مناسب یكی از راهكارهای پیشنهادی در این زمینه است.
بعضی از گیاهان دارویی مونوکارپیک هستند و هر از چند سال یكبار گل داده و پس از تولید بذر با تخلیه انرژی گیاه، از بین میروند. در این قبیل گیاهان تناوب برداشت و بذر كاری ضرورت دارد. در گیاهانی مثل كماباریجه، كما آنغوزه و کم کندل نتیجه بذرکاری مثبت می باشد.
نتایج تحقیقاتی بسیاری نشان می دهد که گونه های موجود در عرصه های طبیعی به دلیل تفاوت در شرایط اقلیمی و ادافیكی محل های مختلف رویشی دارای کیفیت های متفاوتی می باشند. بنابراین برای یکنواختی و بهبود کیفیت و کمیت محصول ونیز افزایش بازار پسندی توصیه می شود اغلب گیاهان دارویی اهلی و در محیط کنترل شده تولید گردند. گونه های دارویی موجود در رویشگاهها عمدتا به عنوان ذخایر ژنتیکی حفظ و مدیریت شوند.
منابع:
فخر طباطبایی، محمد.. 1375. برخورد سیستمی با طبیعت زنده و سه مقاله دیگر در زمینه اکولوژی. شرکت سهامی ا نتشار. 352 ص.
رسام، قربانعلی. 1380. مطالعه تاثیر عناصر غذایی بر عملکرد و میزان اسانس میوه گیاه انیسون. همایش ملی گیاهان دارویی ایران. صفحه 172 تا 174.
نوری، میترا. 1380. استخراج و شناسایی فلاونوئیدهای موجود در گیاه Ammodendron conollyi با استفاده از روشهای کروماتوگرافی. همایش ملی گیاهان دارویی ایران. صفحه 281.
Coley, P.D. 1986. Cost and benefits of defense by tannins in a neotropical tree. Oecologia (Berlin) 70: 238-241.
Dirzo, R., and J.L. Harper. 1982. Experimental studies on slug-plant interaction. IV. The performance of cyanogenic and acyanogenic morphs of Trifolium repens in the field. J. Ecol. 70: 119-138.
Vazquez, F.A. and V.M. Loyola. 1994. A Catharanthus roseus salt tolerant line. II. Alkaliod Production. Journal of Plant Physiology, 144(4-5): 613-616.
Management of medicinal plants based on capabilities and sensivities
Tavakoli, H. Khorasan
Agriculture & Natural Resource Research Center
Abstract
Nowadays, the vegetation and density of medicinal plants (MP) are under degradation due to severe harvest, exchange of forests and ranges to crop lands and overgrazing. So, it is need special management based on capabilities and sensivities of MP. Some of MP produce secondary metabolites in response to stresses. These metabolites often used as mecicinal products. So, this environmental potential can be used for producing and management of MP. However, the energy cost of secondary metabolites are high and reduced the competitive atability of MP relative companion species. Under this condition, managements such as moderate grazing, domestication of some of Mp, conservation and renovation of habitates of MP are nessacery.
Key words: secondary metabolites, medicinal plants, management
__________________
shirin71
08-02-2011, 09:58 PM
معرفی و آشنایی با خواص دارویی بابونه آلمانی (Matricaria chemmomilla)
منبع : خبرگزاری کشاورزی ایران iana.ir
نويسنده : ناصر حسینی، رضا غفارزاده ربطی (دانشجویان کارشناسی زراعت دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوی و اعضای باشگاه پژوهشگراټ/td>
مترجم :
چکيده مقاله
چکيده:
انسان هرچه به طبيعت نزديک شود سالم تر شده، بيشتر عمر مي کند. انسان جزئي از طبيعت است و به طور مسلم براي هر بيماري، طبيعت گياه درمان آن را نيز عرضه کرده است. طبيعت درجهت سالم زيستن است. بابونه آلماني يکي ازگياهان مهم دارويي است که مادر طبيعت آن را عرضه کرده است. بابونه آلماني با نام علمي Matricaria chemmomilla ازتيره Astraceae، گياهي يکساله، دائمي و کوچک است که ارتفاع آن تقريبا به 60 سانتي متر مي رسد. اين گياه در چمن زارها و اراضي شني مي رويد. بابونه آلماني بومي مناطق معتدل مديترانه و آسياي صغيرمي باشد، ساقه ساده يا منشعب دارد و کم و بيش کرکدار است. برگها داراي بريدگيهاي کم و بيش عميق و نخي شکل است که به طور متناوب بر روي ساقه قرارگرفته است. گلهاي سفيد رنگ دارد که قطر گلها 1 تا 3 سانتي متر است. گياه بابونه آلماني حاوي ترکيباتي نظير فارنزن، کامازولن و بيزابلول مي باشد. قسمت مورد استفاده دارويي گياه بابونه آلماني کاپيتول خشک شده آن است. از نظر خواص درماني بابونه آلماني تسکين دهنده سيستم عصبي، ضد تشنج، تب بر قوي، ضدالتهاب، ضد اسپاسم، ضد عفوني کننده و هضم کننده قوي است. بابونه آلماني در درمان سوء هاضمه، رفع سردرد، افزايش دهنده گلبولهاي سفيد خون، دردهاي روماتيسمي، خرد کردن سنگ مثانه به کارمي رود. بابونه آلماني با طيف پراکنش وسيع در ايران به خصوص درآذربايجان از ديرباز شناخته شده و جايگاه ويژه اي در طب سنتي اين مرز و بوم دارد و شناخت و آگاهي از خواص دارويي متعدد آن مي تواند در حفظ سلامتي جامعه ايراني نقش بسزايي داشته باشد. هدف ازاين مقاله تحقيق و بررسي خواص دارويي مهم در ارتباط با بيماري هاي مختلف مي باشد.
مقدمه:
طبيعت سرشار از زيبايي، اعجاز و سخاوت است. پروردگار طبيعت را به ما ارزاني داشت تا در آن زندگي کنيم و به بهترين وجه از آن بهره گيريم. تمام گياهان موجود در طبيعت ، از درختان سر به فلک کشده در جنگلها تا بوته هاي خار بيابان هاي تفتيده، از هر نظر مهم و با ارزش و آيت روشني از دانش و عظمت خداوند هستند. انسان از بدو خلقت از گياهان استفاده هاي متعددي مي کرده و جهت بقاي خود نيازمند به آنان بوده اند. آنان در تغذيه ،تهيه پوشاک، ساخت مسکن و لوازم زندگي و بسياري از موارد ديگر از گياهان استفاده مي کردند. يکي از موارد مهم استفاده از گياهان ازدير باز تا کنون ، در معالجه و درمان بيماري ها بوده است. طي ساليان متمادي داروهاي گياهي اساس درمان بيماريهاي گوناگون محسوب مي شد. قديمي ترين اطلاعات ثبت شده در مورد استفاده از گياهان در عصر ساختن اهرام مصر يعني حدود چهار هزارسال قبل است. طبق اسناد به دست آمده ،ازسير و پياز در تغذيه کارگران سازنده اهرام استفاده مي شده و برخي گياهان هم در مداواي بيماري ها به کار گرفته مي شده است همچنين ازگياهان مختلف در حفظ اجساد و جلوگيري از فساد آنها، تهيه روغنهاي طبي و مواد ضد سم، عطريات و لوازم آرايشي زنان استفاده مي شده و استفاده از گياهان دارويي در ايران قدمت بلند مدتي برخوردار است. در دوران هخامنشي طب گياهي در ايران گسترش چشمگيري داشت و علاوه بر تجربياتي که درکشور به دست آمده بود، از يافته هاي يونانيان هم استفاده مي شد. پس ازظهور اسلام و افزايش شوق آموختن در ايرانيان، دانش طب گياهي نيز پيشرفت چشمگيري يافت. به عنوان مثال در کتاب قانون ابن سينا پزشک عالي قدر اسلامي که در عالم پزشکي شهرت جهاني دارد، بسياري از گياهان دارويي و نسخه هاي طبيعي آورده شده است و اين کتاب نزديک به چهار صد سال در دانشکده هاي پزشکي اروپا تدريس مي شد. در اوايل قرن بيستم پيشرفت علم شيمي منجر به توسعه صنعت داروسازي و تهيه داروهاي شيميايي گشت و از آن زمان به بعد هر روزه داروهاي شيميايي جديدي به وسيله دانشمندان ساخته و به بازار عرضه مي شود. اگرچه داروهاي شيميايي به نسبت داروهاي گياهي، بيماري ها را سريع تر درمان کرده و اثر قويتري دارند اما پيامدهاي سوء ناشي از مصرف آنان نيز بيشتر از داروهاي گياهي است. مصرف طولاني و برخي موارد مقطعي داروهاي شيميايي عوارض خاصي در بدن برجاي ميگذارد که عوارض جانبي ناميده مي شوند و ممکن است ناراحتيهاي تازه اي براي بيمار ايجاد کند. به همين جهت امروزه بسياري ازمتخصصان پزشکي و داروسازي معتقدند بايد بيماران را به سوي مصرف گياهان دارويي سوق داد و در راستاي همين هدف در دهه اخير، داروسازان از عصاره هاي گياهي، داروهاي متنوعي را ساخته و به بازار عرضه کرده اند که اثرات مثبت آنها مورد تاييد همه قرارگرفته است. گياهان دارويي حاوي روغن هاي عطري ، آلکالوئيدها مواد پروتئيني، ملاونوئيدها و مواد لعابدار است. بابونه آلماني از قرن پانزدهم در اروپا به عنوان يک گياه مهم در صنايع دارويي و آرايشي و بهداشتي مورد توجه قرار گرفته است. کشت انبوه بابونه آلماني از قرن شانزدهم درکشور آلمان آغاز شد. اين گياه کوتاه قد و بادوام است و بين ماههاي جولاي و اکتبر رشد و نمو مي کند. در گذشته اين گياه در تمامي ديوار باغهاي انگليس و آلمان يافت مي شد. مردم نيز به کشت و پرورش آن در اطراف منازلشان مي پرداختند، چون عقيده داشتند که اين گياه جو زمين را تصفيه و بيماري را خنثي مي کند. بابونه به واسطه تجزيه گرده هاي گل آن به عنوان جزء عمده گياهي به کار رفته جهت موميايي کردن رامسس دوم در 1224 سال قبل از ميلاد مسيح شناخته شده است.
معرفي گياه بابونه آلماني Matricaria chemmomilla:
بابونه آلماني با نام علمي Matricaria chemmomilla بومي مناطق معتدل مديترانه و آسياي صغير است و متعلق به خانواده Astraceaeمي باشد. امروزه اين گياه در کل اروپا، امريکاي شمالي و استراليا يافت مي شود. اين گياه به حالت خزيده و چسبيده به زمين مي رويد و ارتفاع آن به يک پا مي رسد. برگ هاي سبز خاکستري اين گياه از ساقه هاي آن منشا مي گيرند و گلهاي آن مراکز زرد رنگي دارند که گلبرگ هاي سفيد آن ها را در برگرفته است. گل هاي اين گياه بوي سيب مي دهد. بابونه آلماني گياهي است دائمي و کوچک داراي بوئي معطر که در چمن زار ها و اراضي شني مي رويد. ساقه آن به رنگ سبز مايل به سفيد است. برگ هاي آن کوچک و متناوب و داراي بريدگي هاي باريک و نامنظم و پوشيده از کرک است.گل هاي آن مجتمع در يک طبق که به طور منفرد در انتهاي ساقه گل دهنده در تابستان ظاهر مي شود. در هر طبق گلهاي سفيد در اطراف و گلهاي زرد در قسمت مياني قرار دارد.
گلهاي بابونه آلماني حاوي مواد موثره ارزشمندي است که از اسانس و مواد موثره اين گل موادي جهت حفاظت پوست، مو، و همچنين به عنوان ماده اي در رويش مو موثر است، استفاده هاي فراوان مي شود. از اين رو گلهاي اين گياه به عنوان ماده اوليه چند قلم از توليدات آرايشي و بهداشتي از اهميت فراواني برخوردار است.گلهاي بابونه آلماني داراي اسانس روغني کامازولن، بيزابلول و فارنزن و گوگرد مي باشد. قسمت مورد استفاده دارويي بابونه آلماني کاپيتول خشک شده آن است. گلها را در روزهاي خشک از اواسط تيرماه تا پاييز مي چينند و هر چه سريع تر در سايه در حرارت کمتر از 35 درجه سانتي گراد خشکانده مي شود.تمام اعضاي گياه بابونه آلماني داراي اسانس بسيار قوي شامل نوعي الکل بنام بورنئول ياکامفول است. حدود يک تا هشت درصد اسانس در گياه وجود دارد که به وسيله ي تقطير با بخار آب به دست مي آيد. رنگ اين اسانس آبي روشن است ولي در اثر کهنه شدن به رنگ زرد مايل به قهوه اي در مي آيد. بوي اين اسانس بسيار قوي و طعم آن معطر است.
سابقه درماني گياه بابونه آلماني:
بابونه آلماني براي مصريان و روميان باستان يک گياه شناخته شده بود و آن را به الهه خورشيد تقديم مي کردند،چون بابونه آلماني را داروي همه دردها مي دانستند و از آن به عنوان آرام بخش،تسکين دهنده استفاده مي کردند. بابونه آلماني از قرن پانزدهم در اروپا به عنوان يک گياه دارويي استفاده شد.
کشت انبوه بابونه آلماني از قرن شانزدهم در کشور آلمان آغاز گرديد وکشورهاي پرتغال و فرانسه نيز از اين گياه جهت درمان بيماريها استفاده کردند. حتي در قرون وسطي از اين گياه جهت خوشبو کردن هوا استفاده مي کردند و کف اتاق ها را با اين گياه مي پو شاندند.
انواع روش هاي مصرف بابونه آلماني:
از گلهاي خشک شده ي بابونه آلماني چاي تهيه کرده و براي رفع سوء هاضمه و سوزش معده مصرف مي شود. براي رفع استرس و سردرد هاي عصبي به عنوان نوشيدني پيش از خواب چنان چه به بي خوابي دچارشويم کاربرد خوبي دارد. بابونه يکي از اجزاي تهيه آبجوهاي طبي است. مانزانيلا به معني سيب کوچک ، نوعي نوشيدني اسپانيايي است که عطر خود را از بابونه آلماني گرفته است. گلهاي خشک شده يا روغن اصلي آن وقتي به آب وان اضافه شود،بخصوص براي افرادي که از فشارهاي عصبي رنج مي برند، يک آرام بخش بسيار قوي مي باشد. از گلهاي بابونه آلماني در تهيه عطروتوليد شامپو هاي گياهي استفاده مي شود. بابونه آلماني به شکل گل هاي خشک شده در قالب فله، چاي، تنتور و همچنين در ساخت کرمها و پمادها مصرف مي گردد. تهيه چاي، پمادها و عصاره هاي حاصل از بابونه موقعي صورت مي گردد که گلهاي اين گياه غنچه سفيد و زرد به خود گرفته باشند. ترکيبات موجود در بابونه آلماني از پيشرفت ورم جلوگيري مي کند ورشد باکتريها، ويروسها و قارچها را که مي توانند عامل درد باشند را متوقف مي کند. اگر 10 تا 20 گرم گل بابونه آلماني در چهار ليوان آب جوش به مدت 10تا 20 دقيقه دم شود و از آن يک فنجان مصرف شود، براي درمان نفخ و هضم غذا بسيار مفيد خواهد بود. همچنين اگر 20 گرم گل بابونه آلماني را در 4 ليوان آب جوش به مدت 20 تا 30 دقيقه دم کنيم برا درمان يبوست بعد ازهر غذا يک دارو قوي خواهد بود.
خواص درماني بابونه آلماني:
بابونه رومي تسکين دهنده قوي براي سيستم عصبي و تقويت کننده قواي جنسي مي باشد. اين گياه تقويت کننده مغز، ادار آور و قاعده آور است. ميزان ترشح شير مادران شيرده را افزايش مي دهد. درمان کننده سردرد و ميگرن است. بابونه آلماني يک گياه قوي در خرد کردن سنگ مثانه و دفع آن است. براي رفع درد چشم، بابونه رومي را در سرکه ريخته و آنرا مصرف مي کنند. به منظور تسکين دردهاي عضلاني چاي بابونه آلماني نوشيده مي شود. بابونه آلماني يک داروي قوي در درمان بي اشتهايي و کم خوني است.اين گياه ضد التهاب ،ضد تشنج ، ضد نفخ، و تب بر است. ازاسانس گل بابونه جهت حفاظت پوست و به عنوان ماده اي موثر در رويش مو استفاده مي شود.ترکيبات موجود در روغن بابونه آلماني از پيشرفت ورم جلوگيري مي کند و براي رفع بي خوابي موثر است. از بابونه آلماني جهت رفع استرس و سردردهاي عصبي استفاده مي شود.
نتيجه گيري:
سابقه درمان بيماري ها با گياهان دارويي به قدمت تاريخ زيست انسان بر روي کره زمين است و انسان به کمک گياهان دارويي خود را درمان کرده و مي کند.انسان تنها با دارو هاي شيميايي درمان نمي شود بلکه همه عوامل طبيعي نقش درمان را دارند و دارو نهايتا نقش پيش گيري را در برار بيماري ها ايفا مي کند. وجود گياهان در طبيعت يکي از نعمت هاي بزرگ الهي محسوب مي شود. گياهان دارويي بر خلاف داروهاي شيميايي اثرات جانبي ندارد و ميزان تاثير انها بر بدن انسان به مراتب بيشتر از داروهاي شيميايي است.
منابع:
1- گياهان دارويي- سيد هادي صمصام شريعت- انتشارات ماني- -چاپ سال 1383
2- درمان بيماري ها به کمک داروهاي گياهي – ميترا قاسمي – نشر تيهو – چاپ 1381
3- معارف گياهي - حسين مير حيدر - دفتر نشر فرهنگ اسلامي – چاپ 1373
4- گياهان دارويي ، جلد سوم - دکتر علي زرگري – نشرموسسه انتشارات تهران – چاپ 1373
5- بي نام – 84/5/6 - شبکه تحقيقات گياهان دارويي – www.mprn.ir (http://www.mprn.ir/)
6 - بي نام – 85/8/10 - شبکه ملي رشد – www.roshd.ir (http://www.roshd.ir/)
7- بي نام – 86/9/5 – مقالات کشاورزي و گياهان دارويي – www.pars (http://www.pars/) biology.com
8- بي نام – پايگاه الکترونيکي خدمات پزشکي ايران – www.iranems.com (http://www.iranems.com/)
9- بي نام – بانک اطلاعات داروهاي گياهي و گياهان دارويي اير طب – www.irteb.com (http://www.irteb.com/)
10-Kovácik, Jozef / Backor, Martin , Ecotoxicology (London, England), 17 (6), p.471-479, Aug 2008
11- Simon, J.E., A.F. Chadwick and L.E. Craker. 1984. Herbs: An Indexed Bibliograp.1971-1980. The Scientific Literature on Selected Herbs, and Aromatic and Medicinal Plants of the Temperate Zone. Archon Books, 770 pp., Hamden, CT
12- non name –2006- www.Mountain (http://www.mountain/) Valley Growers. com
13- Jarrahi, Morteza , Natural product research, 22 (5), p.422-427, Mar 2008
14- non name –2006- www.Mountain (http://www.mountain/) Valley Growers. com
shirin71
08-02-2011, 09:59 PM
بررسی اثرات درمانی و تغییرات هیستوپاتولوژیکی عصاره رزین گیاه commiphora Mukulدر مفصل تیبیوفمورال موش سوری در استئوآرتریت تجربی
سابقه و هدف : در این پژوهش اثرات عصاره رزین گوکول بر استئوآرتریت (OA) تجربی مورد بررسی قرار گرفت. جهت ایجاد OA ، از تزریق تک دوز داخل مفصلی منویدواستات (MIA) در مفصل موش صحرایی نر استفاده شده است . عصاره رزین گوگول به علت دارا بودن مواد آنتی اکسیدان و خاصیت ضد التهابی و همچنین اثرات کاهنده کلسترول ، از مقبولیت زیادی برخوردار است ، اما تا کنون هیچ مطالعه هیستوپاتولوژیکی در حیوانات جهت بررسی اثرات آن در جلوگیری از تخریب غضروف مفصلی و یا تر میم آنها انجام نشده است ، لذا بررسی در این زمینه ضروری به نظر می رسد .
روش بررسی: ابتدا تغییرات هیستوپاتولوژیک استخوان ساب کندرال و غضروف زانوی موش صحرایی در طی 1، 14و28روز بعد از تزریق 1 میلی گرم منویدواستات مورد بررسی قرار گرفت . پس از آن ، اثرات تجویز خوراکی عصاره گوگول درگروه های مختلف بررسی گردید . در گروه اول عصاره با دوز ودر گروه دوم با دوز 30mg/kg و در گروه سوم با دوز 45mg/kgتجویز و تغییرات هیستوپاتولوژیک در مفاصل زانو ، دو هفته بعد مورد بررسی میکروسکوپی قرار گرفت .
یافته ها: مراحل اولیه استئوآرتریت از نظر پاتولوژیکی شامل مناطقی از دژنراسیون و نکروز کندروسیت هاست که گاهی اوقات تمامی ضخامت غضروف مفصل را درگیر می سازد . تغییرات استخوان ساب کندرال و پروتئوگلیکان شامل کلاپس ترابکولهای استخوانی ، فیبروز و نکروز و پرولیفراسیون سینوویوم می باشد . تجویز عصاره رزین گوگول در گروه های مختلف موش صحرایی به صورت وابسته به دوز مانع از اثرات MIA در ایجاد OA میشود . این اثرات به ویژه در گروه هایی که دوز بالاتری از عصاره را دریافت کردند ، به طور موثری مشاهده گردید که از آسیب کندروسیت ها جلوگیری به عمل آورده است .
نتیجه گیری: تزریق تک دوز داخل مفصلی MIA منجر به آسیب سریع و پیشرونده غضروف مفصلی شده که دقیقا استئوآرتریت در انسان را تقلید می نماید . در این پژوهش ، اثر عصاره رزین گوگول در بهبودی آسیب های هیستوپاتولوژیک غضروف مفصل موش صحرایی مورد تایید و تاکید قرار گرفته است. .
واژگان کلیدی:عصاره رزین گوگول ، استئوآرتریت ، مدل حیوانی
منبع (http://iautmu.iau.ofis.ir/default.aspx?theses_supervision&member=2813&page=1&l=fa)
shirin71
08-02-2011, 09:59 PM
واكنش گياه دارويي اسفرزه (.plantago ovata Forsk) به فواصل آبياري و سطوح مختلف نيتروژن
مرادي كاظم*,حمدي شنگري علي,شاهرجبيان محمدحسام,قرينه محمدحسين,مدندوست مهدي
* دانشگاه کشاورزي و منابع طبيعي رامين، اهواز
چکیده:
به منظور بررسي عملکرد و خصوصيات کيفي گياه دارويي اسفرزه (plantago ovata Forsk.) در فواصل آبياري و سطوح مختلف نيتروژن، آزمايشي در مزرعه تحقيقاتي شركت خوشه سبز سنبله شيراز واقع در فسا در سال زراعي 87- 1386 اجرا شد. آزمايش به صورت اسپليت پلات در قالب طرح بلوک هاي کاملا تصادفي و با سه تکرار اجرا شد. فاکتورها شامل فواصل آبياري (7 روزه، 10 روزه و 14 روزه) و سطوح مختلف نيتروژن خالص شامل (0، 30 و 60 کيلوگرم N/ha) بودند. نتايج تجزيه واريانس نشان داد که تغييرات عملکرد دانه، عملکرد بيولوژيک، عملکرد موسيلاژ در هکتار معني دار بوده، ولي تاثيري بر وزن دانه نداشت. تنش خشکي همچنين به طور معني داري باعث افزايش درصد موسيلاژ شد. در فواصل كوتاه آبياري بهترين عملکرد اقتصادي و بيولوژيك مشاهده شد و در شرايط فواصل زياد آبياري اين دو صفت كاهش معني داري داشت، ولي ميزان موسيلاژ بر خلاف عملكرد بيولوژيك روند افزايشي از خود نشان داد. همچنين با افزايش ميزان نيتروژن عملكرد اقتصادي، بيولوژيك و ميزان موسيلاژ افزايش نشان داد. عملكرد دانه و عملكرد بيولوژيك با بروز تنش خشكي كه در اثر فواصل زياد آبياري به وجود آمد نسبت به افزايش نيتروژن واكنش كمتري از خود نشان داد.
كليد واژه: اسفرزه، فواصل آبياري، سطوح نيتروژن
متن کامل مقاله بصورت PDF (http://sid.ir/fa/VEWSSID/J_pdf/57713894806.pdf)
shirin71
08-02-2011, 09:59 PM
بررسي اثر ضد باکتريايي و خاصيت سينرژيستي اسانس سه گياه دارويي عليه برخي از پاتوژنهاي مهم مواد غذايي به روش ميکرودايلوشن
عروجعليان فاطمه,كسري كرمانشاهي روحا*,عزيزي مجيد,باسامي محمدرضا
* گروه ميکروبيولوژي، گروه زيست شناسي، دانشكده علوم، دانشگاه اصفهان
اسانس سه گياه دارويي شامل زنيان (Carum copticum (L.) C. B. Clarke)، زيره پارسي(Bunium persicum (Boiss.) B. Fedtsch.) و زيره سبز (Cuminum cyminum L.) به روش تقطير با آب استخراج شد. اسانس هاي بدست آمده با استفاده از دستگاه گاز کروماتوگراف (GC) و گاز کروماتوگراف متصل به طيف سنج جرمي (GC/MS) تجزيه شدند و تركيب هاي تشكيل دهنده آنها بر اساس شاخص بازداري و طيف جرمي تعيين گرديد. سپس با استفاده از تکنيک ميکرودايلوشن (ريزرقت) و با استفاده از دستگاه خواننده الايزا خاصيت ضد باکتريايي اسانس هاي مورد نظر با تعيين حداقل غلظت بازدارندگي (MIC) و حداقل غلظت کشندگي (MBC) نيز عليه برخي از باکتريهاي آلوده کننده مواد غذايي مانند Staphylococcus aureus، Bacillus cereus، Listeria monocytogenes، Escherichia coli O157H7 وSalmonella enteritidis بررسي شد. همچنين با توجه به کاربرد همزمان گياهان دارويي در طب سنتي و با در نظر گرفتن تاثير اين اسانس ها بر خواص ارگانولپتيکي مواد غذايي و MIC اسانس زيره پارسي و زيره سبز واكنش متقابل اين دو با استفاده از روش Modified checkboard و محاسيه شاخص بازدارندگي افتراقي (FICindex) عليه باکتريها نيز بررسي گرديد. نتايج نشان دادند که از نظر اجزاي اسانس بين گونه هاي مورد بررسي اختلاف قابل توجهي وجود دارد. اين در حالي بود که تركيب هايي چون پارا - سيمن و گاما - ترپينن در هر سه اسانس به ميزان متفاوتي تشخيص داده شد.
مهمترين تركيب هاي موجود در اسانس زنيان تيمول (%48.4)، پارا -سيمن (%21.8) و گاما - ترپينن (%21.3) بودند. در اسانس زيره پارسي گاما - ترپينن (%44.2)، کومين آلدئيد (%16.9)، گاما – ترپينن -7-ال (%10.5) و پارا - سيمن (%8) از تركيب هاي اصلي تشخيص داده شدند. تركيب هاي اصلي در اسانس زيره سبز، کومين آلدئيد (%30.2)، گاما - ترپينن (%12.8)، سافرانال (%9.4) و پارا - سيمن (%14.1) بودند. حداقل غلظت بازدارندگي (MIC) اسانس ها به ترتيب براي زنيان در دامنه 0.03 تا 0.5 ميلي گرم در ميلي ليتر، براي زيره پارسي 0.18 تا 3 ميلي گرم در ميلي ليتر و براي اسانس زيره سبز 0.37 تا 3 ميلي گرم در ميلي ليتر بدست آمد. اسانس زنيان به طور موثرتري رشد تمام باکتريهاي مورد آزمايش را کنترل نمود در حالي که بقيه اسانس ها به ميزان کمتري موثر بودند. محاسبه (FICindex) اسانس زيره پارسي و زيره سبز وجود فعاليت سينرژيستي عليه باکتريهاي گرم مثبت و فعاليت افزايشي عليه باکتريهاي گرم منفي را اثبات نمود. در مجموع نتايج اين تحقيق نشان داد که اگرچه اثرهاي بازدارندگي اسانس زيره پارسي و زيره سبز کمتر از اسانس زنيان است، ولي کاربرد همزمان اين دو اسانس به ويژه عليه باکتريهاي گرم مثبت داراي اثرهاي بازدارنده قابل توجه بوده و مي توان در راستاي بهينه سازي استفاده از اسانس ها در کنترل موثر پاتوژنهاي مواد غذايي به عنوان يک روش مکمل که در عين حال اثر نامطلوب کمتري بر خواص ارگانولپتيکي مواد غذايي داشته باشند، استفاده نمود.
كليد واژه: زنيان (Carum copticum (L.) C. B. Clarke)، زيره پارسي (.Bunium persicum (Boiss.) B. Fedtsch)، زيره سبز (.Cuminum cyminum L)، خواص ضد باکتريايي، ميکرودايلوشن، شاخص بازدارندگي افتراقي (FICindex)
shirin71
08-02-2011, 09:59 PM
تولید و تجارت گیاهان دارویی در ایران وجهان
داراب یزدانی1، سحر شهنازی1
1- عضو هیات علمی پژوهشكده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی
تهران، خ انقلاباسلامی، خ قدس، خ بزرگمهر غربی، شماره 97، پژوهشكده گیاهان دارویی، ص پ- 1446- 13145
خلاصه
رویكرد جهانی مردم به سمت استفاده از داروهای با منشا طبیعی در چند دهه اخیر موجب توسعه روزافزون تولید گیاهان دارویی، فرآوری و فرمولاسیون داروهای گیاهی و تجارت آن در سطح دنیا شده است، به طوری كه كشورهای آسیایی بخصوص چین به دلیل تنوع آب و هوایی و پوشش متنوع گیاهی، تامین كنندههای اصلی گیاهان دارویی و كشورهای اروپایی و آمریكایی و البته برخی از كشورهای آسیایی تولیدكنندههای عمده داروهای گیاهی محسوب میشوند. بطوریكه در سال 99-1998 كشور كانادا تنها از محل صادرات گیاه Ginseng بالغ بر 60 میلیون دلار عایدات داشته است. این امر با توجه به تنوع اقلیمی و پوشش متنوع گیاهی ایران، توان بسیار خوبی را برای وارد شدن ایران به بازار تجارت گیاهان دارویی و داروهای گیاهی بوجود آورده است.
واژه های كلیدی: گیاهان داروئی، تجارت،جهان
مقدمه
كشور ایران با موقعیت خاص آب و هوایی، بیش از 7500 گونه گیاهی را در خود جای داده است كه 3-2 برابر پوشش گیاهی تمامی قاره اروپاست و پیشبینی میشود كه بیش از 750 گونه دارویی در پوشش گیاهی ایران وجود داشته باشد(1). به رغم این توان بالقوه، سطح زیركشت گیاهان دارویی مهم در ایران كمتر از 000/10 هكتار است و از حیث تنوع گونههای زیر كشت این رقم به حدود 40 گونه محدود میشود، در حالی كه این عدد در كشور چین به حدود 200 گونه میرسد(2). از طرف دیگر تعداد كل داروهای گیاهی ثبت شده در كشور حدود 100 نوع میباشد كه كمتر از 4 درصد داروهای شیمیایی موجود در بازار را تشكیل میدهد، در حالی كه این نسبت در كشورهای اروپایی به بیش از 35 درصد میرسد(4 و5). گردش مالی گیاهان دارویی در سال 2000 بالغ بر 10 میلیارد دلار و فروش داروهای گیاهی در سال 2002 به حدود 30 میلیارد دلار رسیده است(7) ولی سهم ایران از این تجارت بسیار ناچیز است، به طوری كه مجموع صادرات گیاهان دارویی ایران در سال 1380 حدود 75 میلیون دلار بوده است كه اگر زعفران را از آن مستثنی كنیم حدود 24 میلیون دلار ارزش تمامی اقلام صادراتی گیاهان دارویی بوده است كه این رقم حدود 25/0 درصد تجارت جهانی گیاهان دارویی میباشد(3).
تولید و فرآوری جهانی گیاهان دارویی و معطر در حال حاضر همچنان در اروپا و به خصوص فرانسه و تعدادی از كشورهای آسیایی متمركز است، دیگر مناطق عمده تولیدكننده، كشورهای یوگسلاوی، بلغارستان، آلمان و مجارستان هستند و این در حالیاست كه بیشترین درصد گیاهان دارویی از طریق كشور آلمان مبادله میشود. تولید و فرآوری گیاهان دارویی و ادویهای به تدریج به سمت بازار بزرگ تجارت آمریكای شمالی منتقل میشود، به طوری كه در طی 5 سال گذشته، كانادا یكی از صادركنندگان عمده اسانس اسپرمینت بوده است(7). پیشبینی میشود كه با رشد بازار گیاهان دارویی تا سطح حداقل 30 میلیارد دلار، تجارت داروهای گیاهی تا سال 2005 به 100 میلیارد دلار برسد(6).
تعدادی از عصارههای گیاهان دارویی كه در سال 2001 جزء پرفروشترین در دنیا بودهاند عبارتند از:
1- سرخارگل Echinacea purpurea
2- سنبلالطیب Valeriana officinalis
3- جینسنگ Panax ginseng
4- ژینگو Ginkgo biloba
5- Saw palmetto
6- بابونه Matricaria recutita(7)
در سال 2002 فروش جهانی داروهای با منشاء گیاهی از طریق نسخه و بدون نسخه حدود 30 میلیارددلار بوده است. گروههای اصلی داروهای مشتق شده از گیاهان شامل: ترپنها (34 درصد)، گلیكوزیدها (32 درصد)، آلكالوییدها (16 درصد) و در همین حال سایر انواع 18 درصد تجارت را به خود اختصاص دادهاند(6).
گیاه ژینگو جزء سه گیاه با بالاترین فروش دنیا قرار دارد و میزان فروش گیاه هوفاریقون نیز در طی سالهای 97-1993 از 6/2 به 5/8 میلیون دلار افزایش یافته است و پیشبینی میشود كه تا سال 2005 داروهای با منشاء طبیعی، به طور گستردهای و بیش از 30 درصد جایگزین تجارت جهانی داروهای شیمیایی شود(6).
تقاضا برای خرید عصارههای گیاهی در ایالات متحده نسبت به مواد خام رو به افزایش است، به طوری كه سهم تجارت عصارهها رشدی معادل 75% داشته است. همچنین بازار اسانسهای گیاهی تا سال 2003 رشدی معادل 6/5 درصد داشته، در حالی كه رشد عصارههای گیاهی در همین زمان 9/14 درصد بوده است(6).
نتایج و بحث
بررسیها نشان میدهد كه جایگزینی داروهای با منشاء طبیعی با داروهای شیمیایی در سطح دنیا به سرعت رو به توسعه و گسترش است و كشورهای مختلف با بهرهگیری از توانهای بالقوه خود از جمله تنوع پوشش گیاهی، تنوع اقلیمی، ارزان بودن انرژی و نیروی كارگری و وجود تكنولوژیهای برتر و. .. سهم خود را از تجارت جهانی گیاهان دارویی میگیرند و به طوری كه كشوری مانند كانادا خود را غول خفته گیاهان دارویی میداند. در این رهگذر میبایست با شناخت و بهرهگیری هر چه بهتر از توانهای بالقوه خود كه شاخصترین آنها تنوع اقلیمی، تنوع پوشش گیاهی، پیشینه تاریخی طب سنتی و تا حدودی منابع انرژی ارزان میباشد و همچنین با سیاستگذاری صحیح و برنامهریزیهای كلان سهم واقعی خود را از این تجارت كسب كنیم.
منابع
1- امیدبیگی رضا. 1374. رهیافتهای تولید و فراوری گیاهان دارویی. انتشارات فكرروز
2- آمار سطح زیر كشت گیاهان دارویی،1380، دفتر گل و گیاهان زینتی و دارویی وزارت جهاد كشاورزی
3- آمار صادرات گیاهان دارویی طی سالهای 80-1379، بخش آمار واطلاعات وزارت بازرگانی
4- فهرست گیاهان دارویی استفاده شده در داروهای گیاهی ایران، اداره كل نظارت بر امور دارو و مواد مخدر، وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشكی
5- یزدانی د، مجاب ف. شهریور 1377. بررسی وضعیت داروهای گیاهی ایران. ششمین همایش علوم دارویی ایران. اصفهان
6- Wilkinson J A;wahlqvist M L ;Clark J.2002. New food and pharmaceutical products from agriculture.Rural Industries Research and Development Corporation(RIRDC).No.02/015
7- Manitoba Agriculture;herb & Spice Industry Overview, Executive Summary to Organic Production; Available from:URL: http://www.gov.mb.ca/agricultur/fina.../ccg02s01.html (http://www.gov.mb.ca/agricultur/financial/agribus/ccg02s01.html)
Production and Trade of medicinal plants in Iran and world
Darab Yazdani, Sahar Shahnazi
ACECR-Institute of medicinal plants
E-mail: yazdani@imp.ac.ir
Abstract
In recent decades use of drugs with natural source to lead to develop of producing of medicinal plants, processing and formulation of herb drugs and their trade in the world.
Asian countires, in particular, China with variation of climate and diversity of plants species is the original source of medicinal plants. Europen and American countries and a number of Asian countries are the main producer of herb drugs. In 1998-99 Ginseng grown in Canada has had an export value of about 60 million dollars.Variation of climate and diversity of plants species in Iran are the best reason for incoming to trade of medicinal plants and herb drugs.
Keywords: medicinal plants, Bussines, world
vBulletin v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.