M.A.H.S.A
08-02-2011, 09:47 AM
مسلمانان پیشرو در علم جغرافیا مسلمانان پیشرو در علم جغرافیا
(قسمت دوم)
در قرن هفتم آثار جغرافیائی متعددی تالیف شد كه بهترین آنها كتاب نفیس "معجم البلدان" یاقوت حموی است. در این كتاب اسامی جغرافیائی به ترتیب الفباء و همچنین اسامی اشخاص معروفی كه در آن مناطق زندگی می كرده اند، بیان شده است.
این كتاب كه به وسیله یك برده مسلمان آزاد شده ای تالیف شده همان مقامی را در جغرافیای اسلامی دارد كه "كامل ابن اثیر" در تاریخ و "حاوی رازی" در طب.
"بعد از این كتاب "بسط الارض فی طولها و العرض" ابن سعید غرناطی و "تقدیم البلدان" ابوالفداء شامی قرار دارند كه به عقیده پاره ای از اهل تحقیق، اروپا در تمام قرون وسطی اثری كه آنرا بتوان با كتاب ابوالفداء مقایسه كرد بوجود نیارود".
در قرن هشتم كتاب "نخبـه الدهرفی عجائب البر و البحر" و سفرنامه ابن بطوطه، شایان توجه است.
"ابن بطوطه در طول 24 سال، آفریقای شمالی و فلسطین و عراق و ایران و روسیه و قسطنطنیه تا، بخارا، خراسان، هند، سیلان، سوماترا و جاوه را سیر كرد و به پكن رسید، سپس تا اندلس سیر كرده و به اروپا راه یافت".
"از قرن هشتم به بعد، گرچه در گوشه و كنار كشور پهناور اسلامی، كتاب هایی در زمینه جغرافیا و دریا نوردی توسط دانشمندان اسلامی مانند عبدالرزاق سمرقندی، حسن بن محمد الوزان الزیات، مولف كتاب "وصف آفریقیه" علامی مولف كتاب "آئین اكبری"، امین احمد رازی مولف كتاب "هفت اقلیم" محمد عاشق مولف كتاب "مناظرالعوالم" حاجی خلیفه مولف دائرةالمعارف جغرافیائی، ابن ماجد مولف كتاب "الفوائد فی اصول علم البحروالقواعد" و سید علی دریا سالار عثمانی مولف كتاب "محیط" نوشته شده اما هیچگاه آن تحقیقات چشمگیر اولیه كه در نوشته های یاقوت و بیرونی و مسعودی و مقدسی و غیره دیده می شود در آنها به چشم نمی خورد".
كوتاه سخن اینكه:
1- مسلمین در جغرافیا و جهانگردی مناطقی را كشف و با آن روابط برقرار كردند كه غربیها از آن بی خبر و یا با آن بی ارتباط بودند مانند: روسیه، چین، ژاپن، هند و...
2- مطالعات و تالیفات جهان گردان مسلمان راهنمای كشف آمریكا بوده است، چنانكه "كریستف كلمب" كاشف آمریكا در نامه مورخ اكتبر 1498 خویش كه از هائیتی می نگارد از "ابن رشد" دانشمند مسلمان یاد می كند و او را از كسانی می شمرد كه با نظریه وجود دنیای جدید، او را در كشف آمریكا مساعدت نموده است.
كریمرز می گوید: "اولین حقیقت جغرافیائی كه این استادان (جغرافی دانان اسلامی) درنتیجه مطالعات خود دریافتند "كرویت زمین" بود، و باید دانست كه بدون درك این حقیقت كشف آمریكا ابدا مقدور نبود".
3- بكار بردن قطب نما در كشتی، اظهار نظر درباره كرویت زمین، ترسیم صور و اشكال اقالیم و دریاها و اقیانوسها و همچنین پیدا شدن سكه های رایج مسلمین در نواحی مختلف روسیه، فنلاند، سوئد، نروژ، بریتانیا و ایسلند، و رواج پاره ای واژه های اسلامی در اروپا از پیشرفت جغرافیائی و بازرگانی مسلمین حكایت می كند.
ج- هـ- كریمرز استاد دانشگاه لیدن كه مطالعات ارزنده ای در باره جغرافیا و بازرگانی در اسلام دارد، در این باره می نویسد:
"اروپا باید مسلمین را در علم جغرافیا، اكتشافات و بازرگانی، اجداد فرهنگی خود شمارد، نفوذی كه اسلام در تمدن كنونی ما در قسمتهای مذكوره داشته از روی اصطلاحات و واژه هائی كه از اصل عربی است و امروز در كار بازرگانی و كشتی رانی بكار می رود معلوم می گردد و حدود این نفوذ تنها با مطالعه تاریخ شرقی سرزمین هائی كه در باره آنها معرفت جغرافیائی داریم، مكشوف می شود"
لازم است تذكر دهم كه جغرافیادانان اسلامی منحصر به آنهائیكه نامشان را ذكر كردم نیستند، دانشمندان زیادی از قبیل سیرافی، ابن سعید، ابن فاطمه، همدانی، كاتب بغدادی، ابن حائك، ابودلف، بكری، جیهانی، غردیزی و .. بوده اند و در این زمینه تحقیقاتی كرده، كتبی تالیف كرده اند كه بخاطر اختصار از ذكر نام و شرح فعالیتهایشان خود داری می شود.
آنچه موجب جمع آوری این همه اطلاعات مختلف در زمینه مسائل جغرافیائی می شد- بر خلاف تردیدی كه بعضی محققان درین باب اظهار كرده اند- بی شك تا حدی نیز حس كنجكاوی مسلمین بوده است و علاقه شان به تحقیق در احوال بلاد و اقوام مختلف. در واقع جغرافیای انسانی از مسائلی است كه مسلمین به آن علاقه خاص نشان می داده اند و آثار مسعودی و بیرونی مخصوصاً گواه این دعویست.
یك شاهد بر این كنجكاوی علمی و بی شائبه مسلمین جستجویی است كه در باب تعیین محل غار اصحاب كهف و سد یاجوج كرده اند. واثق خلیفه، بنابر مشهور، محمد بن موسی الخوارزمی منجم و ریاضیدان معروف را در راس یك هیئت برای تحقیق در باب محل و كیفیت اجساد اصحاب كهف به روم فرستاد و او در تپه یی نزدیك شهر افسوس، كهف و اجساد اصحاب آن را مشاهده كرد و در مراجعت گزارش كار را به خلیفه داد.
داستان این ماموریت علمی در كتاب ابن خردادبه نقل شده است و صحت این ماموریت را مورخین اروپائی هم تصدیق كرده اند. مسافرت سلام ترجمان هم كه برای تعیین سد یاجوج كرد به امر همین خلیفه بود. بموجب قرآن (8/97-95) گشوده شدن راه یاجوج و ماجوج نشانه یی است از اقتراب وعد حق. اما یاجوج و ماجوج چه كسانی بوده اند محل بحث بوده است و گفتگو.
به علاوه سعی در فهم آنچه در قرآن راجع به مسائل مربوط به جغرافیا و احوال بلاد و بحار و جبال هست نیز همواره یك محرك بی شائبه بوده است برای اشتغال مسلمین به جغرافیا.
همچنین این مایه آشنایی با ممالك و مسالك بی شك ارتباط مستقیم داشت با فعالیت بازرگانی مسلمین. در طی چندین قرن قبل از جنگهای صلیبی بحر متوسط- مدیترانه- تقریباً در انحصار بحر پیمایان مسلمان بود. چنانكه بحر احمر، دریای هند و خلیج فارس نیز در آن مدت شاهد جنب و جوش بازرگانان اسلام بشمار می آمد، همانطور كه راه های كاروانی نیز مسیر امتعه و تجارت آنها بود. محصولات كشاورزی و صنعتی مسلمین در شرق و غرب عرضه می شد و حاصل آن پیشرفت صنعت و زراعت بود در شرق و غرب. بعضی از مركبات و میوه ها را مسلمین از طریق شام و فلسطین به اسپانیا منتقل كردند، همچنین زراعت نیشكر را كه مسلمین از هند آموخته بودند صلیبیها از مسلمین اخذ كردند. اولین كسانی كه در اروپا به كشف پنبه پرداختند بنا برشواهد مسلمین بودند. بعلاوه منسوجات مسلمین در بازارهای اروپا خریدار بسیار داشت، الفاظ موصلی (Muslin) دمشقی (Damask) عتابی (Tapis) كه در زبانهای اروپائی هست، یادگاریست ازاین جنب و جوش بازرگانی مسلمین، چنانكه كلماتTariff (تعرفه)،Bazar (بازار)، Magazin(مخزن)،Douane (دیوان)Checque (چك، الصك)Caravan (كاروان)، هنوز از آن دوران فعالیت بازرگانی مسلمین حكایت دارد. تجارتی چنین پر جنب و جوش مقتضی معرفت درست مسالك بود، و آشنائی با اقوام و نژادهایی چنین گونه گون شناخت جغرافیا و تاریخ آنها را اقتضا می كرد.
گوستاولوبون در زمینه نقش اعراب در جغرافیا چنین می نویسد:
"مسافرتهائی كه اعراب كردند و هم چنین اطلاعاتی كه در علم هیئت داشتند، چنانكه مذكور داشتیم این هر دو، سبب شد كه در علم جغرافیا نیز پیشرفتهای قابل توجهی بكنند، اینها روی نبوغ ذاتی كه داشتند با اینكه در ابتداء در علم جغرافیا نیز (مانند سایر علوم) شاگردان علمای یونان و بخصوص بطلمیوس بودند، ولی طولی نكشید كه از استادان خود جلو افتادند. شهرهای زیادی را كه بطلمیوس وضع جغرافیائی آنها را تعیین كرده چنان نیست كه مطابق با حقیقت و درست باشد، زیرا تنها در تعیین مقدار طول دریای مدیترانه چهارصد فرسخ اشتباه كرده است.
برای اینكه سبقت اعراب را در این علم بر دیگران بفهمیم كافی است یك مقایسه میان جاهائی كه یونانیان عرض آنرا تعیین كرده اند و جاهائی را كه اعراب تعیین كرده اند بنمائیم، زیرا جاهائی كه عرض آنرا مسلمین تعیین كرده اند و اگردر مواردی اشتباه شده، عدم دقت آن از چند دقیقه زیادترنمی شود ولی اشتباه یونانیان و دیگران از چندین درجه هم تجاوز می كند و این در حالی است كه تا پیش از مسلمانان، مقیاسی برای شناختن وقت در كار نبوده و تقویم صحیحی برای گردش ماه وجود نداشته است. حال آنكه اشتباهات یونانیان در مقدار تعیین طول گاهی بسیار زیاد بوده، مانند اینكه بطلمیوس در حساب طول طنجه كه از اسكندریه حساب كرده و آنجا را مبدا قرار داده است حدود 18 درجه اشتباه كرده، یعنی بجای اینكه 35 درجه و 41 دقیقه تعیین كند، 53 درجه و 30 دقیقه ذكر كرده است. و هم چنین بطلمیوس در تقویمهای خود طول محور دریای مدیترانه را كه ازطنجه تا طرابلس شام امتداد دارد نوزده درجه بیش از حد واقعی ذكر كرده كه تقریباً چهار صد فرسنگ می شود در صورتیكه اشتباه اعراب در این مورد كمتر از یك درجه است.
كتاب هایی كه در علم جغرافیا از اعراب بدست ما رسیده بی نهایت مهم و معتبر است، و برخی از آنها قرنهای زیادی اساس تدریس این علم در اروپا بوده است. احصاء نمودن جغرافیا دانان عرب و تالیفات ایشان محتاج به یك شرح زیاد و بیانی طولانی است، زیرا تنها ابوالفداء اسامی شصت تن از جغرافی دانان قبل از خود را ذكر كرده، و اگرعناد ورزی و تعصبات اروپائیان بر علیه اسلام در كار نبود برای ما مشكل بود كه بفهمیم از چه رو برخی از دانشمندان جغرافی دان اروپا مانند "مسیو" و" یویان دوسان مارتن" منكر فضیلت مسلمین در این علم گشته اند، و در هر حال آثار مهمه ای كه از اعراب باقی مانده است برای اثبات ارزش آنها كافی است، زیرا مسلمانان بودند كه موفق بكشف معلومات بسیار مهم نجومی و فضائی شده و همان شالوده برای تنظیم نقشه های جغرافیائی گشت، و اشتباهات بزرگ یونانیان و هندیان را در تعیین جاها تصحیح نمودند، و همینها بودند كه با مسافرتها و انتشار سفرنامه ها از وجود سرزمینهائی خبر دادند كه اروپائیان گذشته از اینكه بدانجاها نرفته بودند در وجود چنین جاهائی مردد و مشكوك بوده اند، و همانها بودند كه تالیفاتی كه در علم جغرافیا نمودند جانشین كتاب های قدماء گشت و ملتهای غربی قرنهای زیادی آنها را اساس درس و بحث خود قرار داده بودند.
منابع:
1- تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی
2- جوان مسلمان و دنیای متجدد
3- علم وتمدن در اسلام
4- مروج الذهب
5- تمدن اسلام وعرب
6- كارنامه اسلام
7- ریحانه الادب
8- میراث اسلام
9- نقش پیامبران در تمدن انسان
(قسمت دوم)
در قرن هفتم آثار جغرافیائی متعددی تالیف شد كه بهترین آنها كتاب نفیس "معجم البلدان" یاقوت حموی است. در این كتاب اسامی جغرافیائی به ترتیب الفباء و همچنین اسامی اشخاص معروفی كه در آن مناطق زندگی می كرده اند، بیان شده است.
این كتاب كه به وسیله یك برده مسلمان آزاد شده ای تالیف شده همان مقامی را در جغرافیای اسلامی دارد كه "كامل ابن اثیر" در تاریخ و "حاوی رازی" در طب.
"بعد از این كتاب "بسط الارض فی طولها و العرض" ابن سعید غرناطی و "تقدیم البلدان" ابوالفداء شامی قرار دارند كه به عقیده پاره ای از اهل تحقیق، اروپا در تمام قرون وسطی اثری كه آنرا بتوان با كتاب ابوالفداء مقایسه كرد بوجود نیارود".
در قرن هشتم كتاب "نخبـه الدهرفی عجائب البر و البحر" و سفرنامه ابن بطوطه، شایان توجه است.
"ابن بطوطه در طول 24 سال، آفریقای شمالی و فلسطین و عراق و ایران و روسیه و قسطنطنیه تا، بخارا، خراسان، هند، سیلان، سوماترا و جاوه را سیر كرد و به پكن رسید، سپس تا اندلس سیر كرده و به اروپا راه یافت".
"از قرن هشتم به بعد، گرچه در گوشه و كنار كشور پهناور اسلامی، كتاب هایی در زمینه جغرافیا و دریا نوردی توسط دانشمندان اسلامی مانند عبدالرزاق سمرقندی، حسن بن محمد الوزان الزیات، مولف كتاب "وصف آفریقیه" علامی مولف كتاب "آئین اكبری"، امین احمد رازی مولف كتاب "هفت اقلیم" محمد عاشق مولف كتاب "مناظرالعوالم" حاجی خلیفه مولف دائرةالمعارف جغرافیائی، ابن ماجد مولف كتاب "الفوائد فی اصول علم البحروالقواعد" و سید علی دریا سالار عثمانی مولف كتاب "محیط" نوشته شده اما هیچگاه آن تحقیقات چشمگیر اولیه كه در نوشته های یاقوت و بیرونی و مسعودی و مقدسی و غیره دیده می شود در آنها به چشم نمی خورد".
كوتاه سخن اینكه:
1- مسلمین در جغرافیا و جهانگردی مناطقی را كشف و با آن روابط برقرار كردند كه غربیها از آن بی خبر و یا با آن بی ارتباط بودند مانند: روسیه، چین، ژاپن، هند و...
2- مطالعات و تالیفات جهان گردان مسلمان راهنمای كشف آمریكا بوده است، چنانكه "كریستف كلمب" كاشف آمریكا در نامه مورخ اكتبر 1498 خویش كه از هائیتی می نگارد از "ابن رشد" دانشمند مسلمان یاد می كند و او را از كسانی می شمرد كه با نظریه وجود دنیای جدید، او را در كشف آمریكا مساعدت نموده است.
كریمرز می گوید: "اولین حقیقت جغرافیائی كه این استادان (جغرافی دانان اسلامی) درنتیجه مطالعات خود دریافتند "كرویت زمین" بود، و باید دانست كه بدون درك این حقیقت كشف آمریكا ابدا مقدور نبود".
3- بكار بردن قطب نما در كشتی، اظهار نظر درباره كرویت زمین، ترسیم صور و اشكال اقالیم و دریاها و اقیانوسها و همچنین پیدا شدن سكه های رایج مسلمین در نواحی مختلف روسیه، فنلاند، سوئد، نروژ، بریتانیا و ایسلند، و رواج پاره ای واژه های اسلامی در اروپا از پیشرفت جغرافیائی و بازرگانی مسلمین حكایت می كند.
ج- هـ- كریمرز استاد دانشگاه لیدن كه مطالعات ارزنده ای در باره جغرافیا و بازرگانی در اسلام دارد، در این باره می نویسد:
"اروپا باید مسلمین را در علم جغرافیا، اكتشافات و بازرگانی، اجداد فرهنگی خود شمارد، نفوذی كه اسلام در تمدن كنونی ما در قسمتهای مذكوره داشته از روی اصطلاحات و واژه هائی كه از اصل عربی است و امروز در كار بازرگانی و كشتی رانی بكار می رود معلوم می گردد و حدود این نفوذ تنها با مطالعه تاریخ شرقی سرزمین هائی كه در باره آنها معرفت جغرافیائی داریم، مكشوف می شود"
لازم است تذكر دهم كه جغرافیادانان اسلامی منحصر به آنهائیكه نامشان را ذكر كردم نیستند، دانشمندان زیادی از قبیل سیرافی، ابن سعید، ابن فاطمه، همدانی، كاتب بغدادی، ابن حائك، ابودلف، بكری، جیهانی، غردیزی و .. بوده اند و در این زمینه تحقیقاتی كرده، كتبی تالیف كرده اند كه بخاطر اختصار از ذكر نام و شرح فعالیتهایشان خود داری می شود.
آنچه موجب جمع آوری این همه اطلاعات مختلف در زمینه مسائل جغرافیائی می شد- بر خلاف تردیدی كه بعضی محققان درین باب اظهار كرده اند- بی شك تا حدی نیز حس كنجكاوی مسلمین بوده است و علاقه شان به تحقیق در احوال بلاد و اقوام مختلف. در واقع جغرافیای انسانی از مسائلی است كه مسلمین به آن علاقه خاص نشان می داده اند و آثار مسعودی و بیرونی مخصوصاً گواه این دعویست.
یك شاهد بر این كنجكاوی علمی و بی شائبه مسلمین جستجویی است كه در باب تعیین محل غار اصحاب كهف و سد یاجوج كرده اند. واثق خلیفه، بنابر مشهور، محمد بن موسی الخوارزمی منجم و ریاضیدان معروف را در راس یك هیئت برای تحقیق در باب محل و كیفیت اجساد اصحاب كهف به روم فرستاد و او در تپه یی نزدیك شهر افسوس، كهف و اجساد اصحاب آن را مشاهده كرد و در مراجعت گزارش كار را به خلیفه داد.
داستان این ماموریت علمی در كتاب ابن خردادبه نقل شده است و صحت این ماموریت را مورخین اروپائی هم تصدیق كرده اند. مسافرت سلام ترجمان هم كه برای تعیین سد یاجوج كرد به امر همین خلیفه بود. بموجب قرآن (8/97-95) گشوده شدن راه یاجوج و ماجوج نشانه یی است از اقتراب وعد حق. اما یاجوج و ماجوج چه كسانی بوده اند محل بحث بوده است و گفتگو.
به علاوه سعی در فهم آنچه در قرآن راجع به مسائل مربوط به جغرافیا و احوال بلاد و بحار و جبال هست نیز همواره یك محرك بی شائبه بوده است برای اشتغال مسلمین به جغرافیا.
همچنین این مایه آشنایی با ممالك و مسالك بی شك ارتباط مستقیم داشت با فعالیت بازرگانی مسلمین. در طی چندین قرن قبل از جنگهای صلیبی بحر متوسط- مدیترانه- تقریباً در انحصار بحر پیمایان مسلمان بود. چنانكه بحر احمر، دریای هند و خلیج فارس نیز در آن مدت شاهد جنب و جوش بازرگانان اسلام بشمار می آمد، همانطور كه راه های كاروانی نیز مسیر امتعه و تجارت آنها بود. محصولات كشاورزی و صنعتی مسلمین در شرق و غرب عرضه می شد و حاصل آن پیشرفت صنعت و زراعت بود در شرق و غرب. بعضی از مركبات و میوه ها را مسلمین از طریق شام و فلسطین به اسپانیا منتقل كردند، همچنین زراعت نیشكر را كه مسلمین از هند آموخته بودند صلیبیها از مسلمین اخذ كردند. اولین كسانی كه در اروپا به كشف پنبه پرداختند بنا برشواهد مسلمین بودند. بعلاوه منسوجات مسلمین در بازارهای اروپا خریدار بسیار داشت، الفاظ موصلی (Muslin) دمشقی (Damask) عتابی (Tapis) كه در زبانهای اروپائی هست، یادگاریست ازاین جنب و جوش بازرگانی مسلمین، چنانكه كلماتTariff (تعرفه)،Bazar (بازار)، Magazin(مخزن)،Douane (دیوان)Checque (چك، الصك)Caravan (كاروان)، هنوز از آن دوران فعالیت بازرگانی مسلمین حكایت دارد. تجارتی چنین پر جنب و جوش مقتضی معرفت درست مسالك بود، و آشنائی با اقوام و نژادهایی چنین گونه گون شناخت جغرافیا و تاریخ آنها را اقتضا می كرد.
گوستاولوبون در زمینه نقش اعراب در جغرافیا چنین می نویسد:
"مسافرتهائی كه اعراب كردند و هم چنین اطلاعاتی كه در علم هیئت داشتند، چنانكه مذكور داشتیم این هر دو، سبب شد كه در علم جغرافیا نیز پیشرفتهای قابل توجهی بكنند، اینها روی نبوغ ذاتی كه داشتند با اینكه در ابتداء در علم جغرافیا نیز (مانند سایر علوم) شاگردان علمای یونان و بخصوص بطلمیوس بودند، ولی طولی نكشید كه از استادان خود جلو افتادند. شهرهای زیادی را كه بطلمیوس وضع جغرافیائی آنها را تعیین كرده چنان نیست كه مطابق با حقیقت و درست باشد، زیرا تنها در تعیین مقدار طول دریای مدیترانه چهارصد فرسخ اشتباه كرده است.
برای اینكه سبقت اعراب را در این علم بر دیگران بفهمیم كافی است یك مقایسه میان جاهائی كه یونانیان عرض آنرا تعیین كرده اند و جاهائی را كه اعراب تعیین كرده اند بنمائیم، زیرا جاهائی كه عرض آنرا مسلمین تعیین كرده اند و اگردر مواردی اشتباه شده، عدم دقت آن از چند دقیقه زیادترنمی شود ولی اشتباه یونانیان و دیگران از چندین درجه هم تجاوز می كند و این در حالی است كه تا پیش از مسلمانان، مقیاسی برای شناختن وقت در كار نبوده و تقویم صحیحی برای گردش ماه وجود نداشته است. حال آنكه اشتباهات یونانیان در مقدار تعیین طول گاهی بسیار زیاد بوده، مانند اینكه بطلمیوس در حساب طول طنجه كه از اسكندریه حساب كرده و آنجا را مبدا قرار داده است حدود 18 درجه اشتباه كرده، یعنی بجای اینكه 35 درجه و 41 دقیقه تعیین كند، 53 درجه و 30 دقیقه ذكر كرده است. و هم چنین بطلمیوس در تقویمهای خود طول محور دریای مدیترانه را كه ازطنجه تا طرابلس شام امتداد دارد نوزده درجه بیش از حد واقعی ذكر كرده كه تقریباً چهار صد فرسنگ می شود در صورتیكه اشتباه اعراب در این مورد كمتر از یك درجه است.
كتاب هایی كه در علم جغرافیا از اعراب بدست ما رسیده بی نهایت مهم و معتبر است، و برخی از آنها قرنهای زیادی اساس تدریس این علم در اروپا بوده است. احصاء نمودن جغرافیا دانان عرب و تالیفات ایشان محتاج به یك شرح زیاد و بیانی طولانی است، زیرا تنها ابوالفداء اسامی شصت تن از جغرافی دانان قبل از خود را ذكر كرده، و اگرعناد ورزی و تعصبات اروپائیان بر علیه اسلام در كار نبود برای ما مشكل بود كه بفهمیم از چه رو برخی از دانشمندان جغرافی دان اروپا مانند "مسیو" و" یویان دوسان مارتن" منكر فضیلت مسلمین در این علم گشته اند، و در هر حال آثار مهمه ای كه از اعراب باقی مانده است برای اثبات ارزش آنها كافی است، زیرا مسلمانان بودند كه موفق بكشف معلومات بسیار مهم نجومی و فضائی شده و همان شالوده برای تنظیم نقشه های جغرافیائی گشت، و اشتباهات بزرگ یونانیان و هندیان را در تعیین جاها تصحیح نمودند، و همینها بودند كه با مسافرتها و انتشار سفرنامه ها از وجود سرزمینهائی خبر دادند كه اروپائیان گذشته از اینكه بدانجاها نرفته بودند در وجود چنین جاهائی مردد و مشكوك بوده اند، و همانها بودند كه تالیفاتی كه در علم جغرافیا نمودند جانشین كتاب های قدماء گشت و ملتهای غربی قرنهای زیادی آنها را اساس درس و بحث خود قرار داده بودند.
منابع:
1- تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی
2- جوان مسلمان و دنیای متجدد
3- علم وتمدن در اسلام
4- مروج الذهب
5- تمدن اسلام وعرب
6- كارنامه اسلام
7- ریحانه الادب
8- میراث اسلام
9- نقش پیامبران در تمدن انسان