mehraboOon
08-01-2011, 02:37 PM
روزه فتح قله تقوا
http://img.tebyan.net/big/1388/07/44141142153162111782421532351701849022632.jpg
بار دیگر ماه مبارك رمضان فرا رسید ماهى كه سراسر مهر و رحمت و امید و نعمت است. عید اولیاى الهى و بهار قرآن، گلستان دعا و بوستان مناجات با معبود. ماهى كه شب قدرش ظرف نزول قرآن است. شب نور و بركت، شب عفو و رحمت، شب آزادى و حریت و شب بیدارى و سعادت و ا گر چنین ماه و چنین شبى نبود چگونه انسان غفلت زده و آلوده و در بند هواها و هوسهاى نفسانى را امید به بیدارى و بازگشت به خویش بود.
عاشقان كوى دوست ماههاست كه در انتظار فرارسیدن این ماهاند و از رجب به استقبالش شتافتند تا با زلال عطوفت الهى غبار از جان و زنگار از قلب خویش بزدایند.
و ما نیز قلم به كف گرفتیم تا با نگارش ذرهاى از بىكران فضیلت و آثار و ثمرات روزه، پندى به خویش و تذكرى به دوستان اهل معرفت دهیم.
فضیلت ماه مبارك رمضان
براساس آیات و روایات، ماه مبارك رمضان ماهى است ممتاز از دیگر ماهها و از حیث فضیلت بسیار برتر از آنها كه نه فقط در امت پیامبر بلكه در امم سابق نیز چنین بوده است. قران نزول خود را در این ماه عظیم مىداند: «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِى أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْءَانُ» براساس روایات، دیگر كتب آسمانى نیز در این ماه نازل شده از جمله طبق روایتى از امام صادق(ع) «تورات» در ششم ماه مبارك رمضان، «انجیل» در دوازدهم، «زبور» در هجدهم و قرآن در شب قدر نازل گردیده است.1
ماه رمضان «شهر اللّه»2 لقب گرفته است. براساس این قول رمضان اسمى از اسماء الهى است3 و از اینرو در حدیثى از امام على(ع) آمده است كه فرمودند: «لاتقولوا رمضان و لكن قولوا شهر رمضان فانكم لاتدرون ما رمضان؛ نگویید رمضان، بلكه بگویید ماه رمضان. همانا شما نمىدانید رمضان چیست؟»4
درباره معناى «رمضان» علاوه بر قول نقل شده در بالا دو معناى دیگر نیز بیان شده است كه نظر به ارتباط معناى لغوى با فضیلت این ماه ذكر آن خالى از فایده نیست. و ما این دو معنى را از تفسیر لطیف كشف الاسرار نقل مىكنیم: «اینك ماه رمضان اقبال كرد بر دوستان، ماهى كه هم بشوید و هم بسوزد. بشوید به آب توبه دلهاى مجرمان، بسوزد به آتش گرسنگى تنهاى بندگان، اشتقاق رمضان از «رَمْضا» است یا از «رَمَضَ» اگر از «رمضا» است آن سنگ گرم باشد كه هر چه بر آن نهند بسوزد و اگر از «رمض» است باران باشد كه به هر چه رسد آن را بشوید.»5 در ابتداى خطبه طولانى پیامبر اكرم(ص)نیز كه در آخرین جمعه ماه شعبان ایراد شده است گوشهاى از فضیلت این ماه بیان شده و آمده است: «اى مردم بدرستى كه رو كرده به سوى شما ماه خدا و رحمت و آمرزش الهى، ماهى كه نزد خدا بهترین ماهها و روزهایش بهترین روزها و شبهای ش بهترین شبها.... اى مردم! درهاى بهشت در این ماه گشوده است.... و درهاى آتش بسته... و شیاطین در بندند...»6
سخن در باب فضیلت این ماه بسیار است و مجال اندك. اما براى ورود به بحث حقیقت روزه و آثار و ثمرات آن لازم بود شناختى هر چند اندك از فضیلت این ماه داشته باشیم چرا كه درخت عمل در سرزمین معرفت مىروید اگر این معرفت درست باشد عمل صالح نیز درست و در غیر این صور ت عمل ما آفتپذیر خواهد بود.
حقیقت روزه
قرآن كریم در اشارهاى بسیار كوتاه اما پر مغز و پر معنى حقیقت روزه و هدف از آن را بیان فرموده است در آیه 183 سوره بقره مىخوانیم: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَیْكُمُ الصِّیَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ؛ اى كسانى كه ایمان آوردهاید! روزه بر شما واجب شد همانگونه كه بر پیشینیان شما واجب گردید باشد كه پرهیزكار شوید.»
خداوند این آیه را با خطاب خاص خود به دوستانش آغاز مىكند و چه خطابى برتر از خطاب معبود با انسان، كه چنین نواى گوشنوازى قبل از هر چیز تمامى سختىهاى روزه را از یاد انسان مىبرد. امام صادق (ع) درباره این خطاب الهى مىفرمایند: «لذّة ما فى النداء اَزال تَعَبَ العبادة و العناء؛7 لذت آنچه در این خطاب است رنج و سختى عبادت را از بین مىبرد».
در ادامه آیه خداوند فلسفه تشریع روزه را كه در اُمم گذشته نیز جریان داشته بیان مىكند و مىفرماید: «لعلّكم تتقون» رسیدن به مرحله تقوا هدف روزه و حقیقت آن است. از این عبارت كوتاه مىتوان دنیایى از معنا را فهمید چرا كه تقوا «خیر دنیا و آخرت»8 و «سرآمد همه كارهاست»9 و رسیدن به این مهم یعنى نهایت كمال آدمى و سعادت دنیا و آخرت.
چنانكه تقوا همه جانبه است و فقط به تقواى قلب یا عضو خاص یا حوزه معین اعم از فرهنگى، اخلاقى، اجتماعى، سیاسى، اقتصادى، محدود نمىشود و شامل همه این ابعاد مىگردد. روزه نیز فقط امساك از خوردن و آشامیدن نیست بلكه روزه دل، روزه چشم، روزه زبان، روزه قلب را شا مل مىشود و در یك كلام آنكه تمامى وجود آدمى در اختیار احكام و فرائض الهى باشد.
اى كسانى كه ایمان آوردهاید! روزه بر شما واجب شد همانگونه كه بر پیشینیان شما واجب گردید باشد كه پرهیزكار شوید
چنین روزهاى سپر آدمى است10 در برابر آتش، بهشت را واجب مىكند11 و خالص شدن آدمى را به همراه مىآورد12 و به
http://img.tebyan.net/big/1387/06/932131812032231203510315211310395207136255.jpg
میراث روزه كه همان یقین به ذات اقدس الهى است نایل مىكند. در حدیث معراج آمده است كه پیامبر(ص) فرمود: «پروردگارا! میراث روزه چیست؟ خداوند فرمود: روزه حكمت به ارث مىنهد و حكمت معرفت و معرفت یقین مىآورد و چون بنده به یقین رسید دیگر براى او اهمیتى ندارد كه چگونه شب و روز خود را بگذراند. به سختى یا به آسانى».13
اما روزهاى كه فقط امساك از خوردن و آشامیدن بدون توجه به محرمات الهى و واجبات خداوندى باشد بهره آن همان گرسنگى و تشنگى و رفع تكلیفى بیش نخواهد بود. چنانكه پیامبر خدا(ص) مىفرمایند: «بسا روزهدارى كه بهره او از روزهاش گرسنگى و تشنگى است و بسا شب زندهدا رى كه بهره او از عبادت شبانهاش فقط بىخوابى است.»14 چه خسران زدهایم اگر تشنگى و گرسنگى را تحمل كنیم و دست خالى این ماه را پشت سر بگذاریم در این صورت سپر آتش را كه همان اصل روزه است به همراه داریم اما با اعمال ناشایستمان آن سپر را پاره كردهایم سپرى ك ه از ما در برابر آتش محافظت نمىكند. این سپر را چه فایده و این روزه را چه سود كه پیامبر عظیم مىفرماید: «الصُّوُم جُنَّةٌ مالَمْ یَخْرقْها»15 روزه سپر است تا زمانى كه (آدمى با اعمال ناشایست) آن را ندرد»
مراتب روزه
چنانكه تقوا را مراتبى است و انسانها در بهرهمندى از آن یكسان نیستند روزه هم كه ابزارى براى رسیدن به تقوا است درجات و مراتبى دارد. اهل معرفت در بیان درجات روزه همانند تقوا سه مرتبه و درجه براى آن قایل شدهاند.
1) روزه عوام كه همان پرهیز از خوردن و آشامیدن و سایر مبطلات روزه است و از آدمى دفع تكلیف مىكند.
2) روزه خواص: كه علاوه بر آنچه عوام از آن پرهیز مىكنند سایر اعضاى بدن نظیر چشم و گوش و دهان و... از گناهان دورى مىكنند كه افطار چنین روزهاى، ارتكاب گناه و انجام معصیت است.
امام على (ع) چنین مرتبهاى را اینگونه معرفى مىفرمایند: «روزهدارى، پرهیز از حرامهاست، چنانكه انسان از خوردن و آشامیدن خوددارى مىكند».16
3) روزه خواص خواص: كه علاوه بر آنچه در دو مرحله پیش گذشت روزهدار، دل را از مشغول شدن به افكار دنیوى و اخلاق رذیله و هر آنچه غیر خداست محافظت كند و افطار این نوع از روزه به یاد غیر خدا و روز قیامت بودن است و حاصل این روزه روگردانیدن از غیر خداست چنانكه خداوند فرمود: «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ؛17 بگو خدا و هر چه غیر اوست واگذار».
این مرتبه از روزه اختصاص به انبیاء و صدیقین و مقرّبین دارد و ثمره این روزه نایل شدن به مشاهده جمال لقاى الهى است و رسیدن به چیزى كه هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده، و به خاطر احدى خطور نكرده است.18
رشیدالدین میبدى در تفسیر گرانسنگ كشف الاسرار با بیانى لطیف این مرتبه از روزه را چنین بیان مىدارد: «روزه جوانمردان به زبان اهل حقیقت بشو و ثمره و سرانجام آن بدان، چنانكه تو تن را به روزهدارى و از طعام و شراب بازدارى ایشان دل را به روزه در آرند و از جمل ه مخلوقات باز دارند. تو از بامداد تا شبانگاه روزهدارى. ایشان از اول عمر تا آخر عمر روزه دارند. میدان روزه تو یك روز است، میدان روزه ایشان یك عمر»19
هدهدی، گروه دین و اندیشه تبیان
1) وسایل الشیعه، ج 7، باب 18، حدیث 16 ؛ تفسیر نمونه، ج 1، ص 635.
2) تفسیر كبیر، فخر رازى، ج 5، ص 91 ؛ تفسیر تبیان شیخ طوسى، ج 2، ص 121.
3) منبع پیشین.
4) بحارالانوار، ج 96، ص 377.
5) تفسیر كشف الاسرار، ج 1، ص 495.
6) عیون الاخبار، ج 1، ص 295 - 296 ؛ امالى صدوق، ص 57 - 58.
7) تفسیر مجمع البیان، ج 2، ذیل آیه.
8) كنز العمال، حدیث 564.
9) بحارالانوار، ج 70، ص 289، ح 21.
10) الكافى، ج 4، ص 62، ح 1.
11) بحارالانوار، ج 96، ص 356.
12) بحارالانوار، ج 96، ص 368، ح 47.
13) بحارالانوار، ج 77، ص 27، ح 6.
14) ترجمه میزان الحكمه، ج 7، ص 3210، به نقل از امالى طوسى، ص 166 و 277.
15) بحارالانوار، ج 96، ص 296، ح 28.
16) بحارالانوار، ج 96، ص 294، ح 21.
17) سوره انعام، آیه 91.
18) معراج السعادة، ملا احمد نراقى، ص 784 - 785، با دخل و تصرف.
19) كشف الاسرار، ج 1، ص 495.
http://img.tebyan.net/big/1388/07/44141142153162111782421532351701849022632.jpg
بار دیگر ماه مبارك رمضان فرا رسید ماهى كه سراسر مهر و رحمت و امید و نعمت است. عید اولیاى الهى و بهار قرآن، گلستان دعا و بوستان مناجات با معبود. ماهى كه شب قدرش ظرف نزول قرآن است. شب نور و بركت، شب عفو و رحمت، شب آزادى و حریت و شب بیدارى و سعادت و ا گر چنین ماه و چنین شبى نبود چگونه انسان غفلت زده و آلوده و در بند هواها و هوسهاى نفسانى را امید به بیدارى و بازگشت به خویش بود.
عاشقان كوى دوست ماههاست كه در انتظار فرارسیدن این ماهاند و از رجب به استقبالش شتافتند تا با زلال عطوفت الهى غبار از جان و زنگار از قلب خویش بزدایند.
و ما نیز قلم به كف گرفتیم تا با نگارش ذرهاى از بىكران فضیلت و آثار و ثمرات روزه، پندى به خویش و تذكرى به دوستان اهل معرفت دهیم.
فضیلت ماه مبارك رمضان
براساس آیات و روایات، ماه مبارك رمضان ماهى است ممتاز از دیگر ماهها و از حیث فضیلت بسیار برتر از آنها كه نه فقط در امت پیامبر بلكه در امم سابق نیز چنین بوده است. قران نزول خود را در این ماه عظیم مىداند: «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِى أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْءَانُ» براساس روایات، دیگر كتب آسمانى نیز در این ماه نازل شده از جمله طبق روایتى از امام صادق(ع) «تورات» در ششم ماه مبارك رمضان، «انجیل» در دوازدهم، «زبور» در هجدهم و قرآن در شب قدر نازل گردیده است.1
ماه رمضان «شهر اللّه»2 لقب گرفته است. براساس این قول رمضان اسمى از اسماء الهى است3 و از اینرو در حدیثى از امام على(ع) آمده است كه فرمودند: «لاتقولوا رمضان و لكن قولوا شهر رمضان فانكم لاتدرون ما رمضان؛ نگویید رمضان، بلكه بگویید ماه رمضان. همانا شما نمىدانید رمضان چیست؟»4
درباره معناى «رمضان» علاوه بر قول نقل شده در بالا دو معناى دیگر نیز بیان شده است كه نظر به ارتباط معناى لغوى با فضیلت این ماه ذكر آن خالى از فایده نیست. و ما این دو معنى را از تفسیر لطیف كشف الاسرار نقل مىكنیم: «اینك ماه رمضان اقبال كرد بر دوستان، ماهى كه هم بشوید و هم بسوزد. بشوید به آب توبه دلهاى مجرمان، بسوزد به آتش گرسنگى تنهاى بندگان، اشتقاق رمضان از «رَمْضا» است یا از «رَمَضَ» اگر از «رمضا» است آن سنگ گرم باشد كه هر چه بر آن نهند بسوزد و اگر از «رمض» است باران باشد كه به هر چه رسد آن را بشوید.»5 در ابتداى خطبه طولانى پیامبر اكرم(ص)نیز كه در آخرین جمعه ماه شعبان ایراد شده است گوشهاى از فضیلت این ماه بیان شده و آمده است: «اى مردم بدرستى كه رو كرده به سوى شما ماه خدا و رحمت و آمرزش الهى، ماهى كه نزد خدا بهترین ماهها و روزهایش بهترین روزها و شبهای ش بهترین شبها.... اى مردم! درهاى بهشت در این ماه گشوده است.... و درهاى آتش بسته... و شیاطین در بندند...»6
سخن در باب فضیلت این ماه بسیار است و مجال اندك. اما براى ورود به بحث حقیقت روزه و آثار و ثمرات آن لازم بود شناختى هر چند اندك از فضیلت این ماه داشته باشیم چرا كه درخت عمل در سرزمین معرفت مىروید اگر این معرفت درست باشد عمل صالح نیز درست و در غیر این صور ت عمل ما آفتپذیر خواهد بود.
حقیقت روزه
قرآن كریم در اشارهاى بسیار كوتاه اما پر مغز و پر معنى حقیقت روزه و هدف از آن را بیان فرموده است در آیه 183 سوره بقره مىخوانیم: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَیْكُمُ الصِّیَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ؛ اى كسانى كه ایمان آوردهاید! روزه بر شما واجب شد همانگونه كه بر پیشینیان شما واجب گردید باشد كه پرهیزكار شوید.»
خداوند این آیه را با خطاب خاص خود به دوستانش آغاز مىكند و چه خطابى برتر از خطاب معبود با انسان، كه چنین نواى گوشنوازى قبل از هر چیز تمامى سختىهاى روزه را از یاد انسان مىبرد. امام صادق (ع) درباره این خطاب الهى مىفرمایند: «لذّة ما فى النداء اَزال تَعَبَ العبادة و العناء؛7 لذت آنچه در این خطاب است رنج و سختى عبادت را از بین مىبرد».
در ادامه آیه خداوند فلسفه تشریع روزه را كه در اُمم گذشته نیز جریان داشته بیان مىكند و مىفرماید: «لعلّكم تتقون» رسیدن به مرحله تقوا هدف روزه و حقیقت آن است. از این عبارت كوتاه مىتوان دنیایى از معنا را فهمید چرا كه تقوا «خیر دنیا و آخرت»8 و «سرآمد همه كارهاست»9 و رسیدن به این مهم یعنى نهایت كمال آدمى و سعادت دنیا و آخرت.
چنانكه تقوا همه جانبه است و فقط به تقواى قلب یا عضو خاص یا حوزه معین اعم از فرهنگى، اخلاقى، اجتماعى، سیاسى، اقتصادى، محدود نمىشود و شامل همه این ابعاد مىگردد. روزه نیز فقط امساك از خوردن و آشامیدن نیست بلكه روزه دل، روزه چشم، روزه زبان، روزه قلب را شا مل مىشود و در یك كلام آنكه تمامى وجود آدمى در اختیار احكام و فرائض الهى باشد.
اى كسانى كه ایمان آوردهاید! روزه بر شما واجب شد همانگونه كه بر پیشینیان شما واجب گردید باشد كه پرهیزكار شوید
چنین روزهاى سپر آدمى است10 در برابر آتش، بهشت را واجب مىكند11 و خالص شدن آدمى را به همراه مىآورد12 و به
http://img.tebyan.net/big/1387/06/932131812032231203510315211310395207136255.jpg
میراث روزه كه همان یقین به ذات اقدس الهى است نایل مىكند. در حدیث معراج آمده است كه پیامبر(ص) فرمود: «پروردگارا! میراث روزه چیست؟ خداوند فرمود: روزه حكمت به ارث مىنهد و حكمت معرفت و معرفت یقین مىآورد و چون بنده به یقین رسید دیگر براى او اهمیتى ندارد كه چگونه شب و روز خود را بگذراند. به سختى یا به آسانى».13
اما روزهاى كه فقط امساك از خوردن و آشامیدن بدون توجه به محرمات الهى و واجبات خداوندى باشد بهره آن همان گرسنگى و تشنگى و رفع تكلیفى بیش نخواهد بود. چنانكه پیامبر خدا(ص) مىفرمایند: «بسا روزهدارى كه بهره او از روزهاش گرسنگى و تشنگى است و بسا شب زندهدا رى كه بهره او از عبادت شبانهاش فقط بىخوابى است.»14 چه خسران زدهایم اگر تشنگى و گرسنگى را تحمل كنیم و دست خالى این ماه را پشت سر بگذاریم در این صورت سپر آتش را كه همان اصل روزه است به همراه داریم اما با اعمال ناشایستمان آن سپر را پاره كردهایم سپرى ك ه از ما در برابر آتش محافظت نمىكند. این سپر را چه فایده و این روزه را چه سود كه پیامبر عظیم مىفرماید: «الصُّوُم جُنَّةٌ مالَمْ یَخْرقْها»15 روزه سپر است تا زمانى كه (آدمى با اعمال ناشایست) آن را ندرد»
مراتب روزه
چنانكه تقوا را مراتبى است و انسانها در بهرهمندى از آن یكسان نیستند روزه هم كه ابزارى براى رسیدن به تقوا است درجات و مراتبى دارد. اهل معرفت در بیان درجات روزه همانند تقوا سه مرتبه و درجه براى آن قایل شدهاند.
1) روزه عوام كه همان پرهیز از خوردن و آشامیدن و سایر مبطلات روزه است و از آدمى دفع تكلیف مىكند.
2) روزه خواص: كه علاوه بر آنچه عوام از آن پرهیز مىكنند سایر اعضاى بدن نظیر چشم و گوش و دهان و... از گناهان دورى مىكنند كه افطار چنین روزهاى، ارتكاب گناه و انجام معصیت است.
امام على (ع) چنین مرتبهاى را اینگونه معرفى مىفرمایند: «روزهدارى، پرهیز از حرامهاست، چنانكه انسان از خوردن و آشامیدن خوددارى مىكند».16
3) روزه خواص خواص: كه علاوه بر آنچه در دو مرحله پیش گذشت روزهدار، دل را از مشغول شدن به افكار دنیوى و اخلاق رذیله و هر آنچه غیر خداست محافظت كند و افطار این نوع از روزه به یاد غیر خدا و روز قیامت بودن است و حاصل این روزه روگردانیدن از غیر خداست چنانكه خداوند فرمود: «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ؛17 بگو خدا و هر چه غیر اوست واگذار».
این مرتبه از روزه اختصاص به انبیاء و صدیقین و مقرّبین دارد و ثمره این روزه نایل شدن به مشاهده جمال لقاى الهى است و رسیدن به چیزى كه هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده، و به خاطر احدى خطور نكرده است.18
رشیدالدین میبدى در تفسیر گرانسنگ كشف الاسرار با بیانى لطیف این مرتبه از روزه را چنین بیان مىدارد: «روزه جوانمردان به زبان اهل حقیقت بشو و ثمره و سرانجام آن بدان، چنانكه تو تن را به روزهدارى و از طعام و شراب بازدارى ایشان دل را به روزه در آرند و از جمل ه مخلوقات باز دارند. تو از بامداد تا شبانگاه روزهدارى. ایشان از اول عمر تا آخر عمر روزه دارند. میدان روزه تو یك روز است، میدان روزه ایشان یك عمر»19
هدهدی، گروه دین و اندیشه تبیان
1) وسایل الشیعه، ج 7، باب 18، حدیث 16 ؛ تفسیر نمونه، ج 1، ص 635.
2) تفسیر كبیر، فخر رازى، ج 5، ص 91 ؛ تفسیر تبیان شیخ طوسى، ج 2، ص 121.
3) منبع پیشین.
4) بحارالانوار، ج 96، ص 377.
5) تفسیر كشف الاسرار، ج 1، ص 495.
6) عیون الاخبار، ج 1، ص 295 - 296 ؛ امالى صدوق، ص 57 - 58.
7) تفسیر مجمع البیان، ج 2، ذیل آیه.
8) كنز العمال، حدیث 564.
9) بحارالانوار، ج 70، ص 289، ح 21.
10) الكافى، ج 4، ص 62، ح 1.
11) بحارالانوار، ج 96، ص 356.
12) بحارالانوار، ج 96، ص 368، ح 47.
13) بحارالانوار، ج 77، ص 27، ح 6.
14) ترجمه میزان الحكمه، ج 7، ص 3210، به نقل از امالى طوسى، ص 166 و 277.
15) بحارالانوار، ج 96، ص 296، ح 28.
16) بحارالانوار، ج 96، ص 294، ح 21.
17) سوره انعام، آیه 91.
18) معراج السعادة، ملا احمد نراقى، ص 784 - 785، با دخل و تصرف.
19) كشف الاسرار، ج 1، ص 495.