PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نوعروس 20 ساله که مجبور شد دوستانش را دراختیارشوهرش بگذارد



afsanah82
07-30-2011, 04:41 PM
شوهرم با بیان اینکهدوستانم را می‌شناسد و به داشتن رابطه با آنها علاقه‌مند است خواست تاآنها را اغفال کرده و به خانه بکشانم، باور نمی‌کردم چنین حرف‌هایی رامی‌شنوم

وطن امروز: راز دخمه شیطان وقتی فاش شد که تازه‌عروس اشک‌ریزان به پلیس پناه برد.

این زن که بعد ازازدواج پی برده بود شوهرش یک ابلیس است نمی‌دانست وی و دوستانش به خاطرتجاوز به زنی در برابر دیدگان پسر خردسالش تحت تعقیب هستند.

چندی پیش تازه‌عروس 20ساله‌ای به همراه مادرش و در حالی که آشفته و گریان بود به کلانتری 12مرند در آذربایجان شرقی رفت و پرده از سرنوشت وحشتناک خود برداشت.

این زن به افسر پروندهگفت: «من دختر بزرگ خانواده‌ام هستم و 2 خواهر کوچک‌تر دارم، پدرم رانندهو مادرم خانه‌دار است. زمانی که به مدرسه می‌رفتم پسری که مکانیک بودهمیشه دنبالم می‌آمد و مزاحم می‌شد. او که خانه‌مان را شناخته بود دست ازسرم برنمی‌داشت تا اینکه با سماجت‌بازی‌های خیلی زیاد من را به خودشعلاقه‌مند کرد و این در حالی بود که پدرم به خاطر موردی به زندان افتادهبود و من احساس تنهایی می‌کردم».

وی افزود: «پدرم بایدسال‌ها در زندان بماند، 3 سال من و شوهرم با هم دوستی کردیم و در حالی کهمادر، خواهران و پدرم مخالف بودند من با این مکانیک ازدواج کردم. پدرممدام از زندان پیغام می‌فرستاد که برای ازدواج عجله نکنم، یک ماه پیش بهدفترخانه ازدواج رفتیم و در آنجا اتفاقی افتاد که من با خاله، دایی وعمویم دعوا کردم. با رفتن به خانه شوهرم فهمیدم پای در خلوتگاه یک ابلیسگذاشته‌ام، او هرگونه رفت و آمد را برای من ممنوع کرد اما وقتی خواسته‌اشرا شنیدم همه دنیا روی سرم خراب شد».

تازه‌عروس مکثی کرد وسر به زیر انداخت و گفت: «شوهرم با بیان اینکه دوستانم را می‌شناسد و بهداشتن رابطه با آنها علاقه‌مند است خواست تا آنها را اغفال کرده و به خانهبکشانم، باور نمی‌کردم چنین حرف‌هایی را می‌شنوم، روح و روانم به هم ریختهبود. از ترس چاره‌ای جز پذیرفتن خواسته‌اش نداشتم از سویی هم نزدخانواده‌ام و فامیل‌هایم شرمنده بودم.هر کدام از دوستانم یا زنانی که اوانتخاب می‌کرد و من به خانه می‌کشاندم را در اختیارش قرار می‌دادم. او بابی‌شرمی حتی از صحنه اقدام شیطانی‌اش فیلمبرداری می‌کرد و همه را برای‌تهدید آنها در گوشی موبایلش نگه می‌داشت.

شوهرم مرد کثیفی است.حتی با دوستانش به شکار زنان دیگر می‌روند و گاهی فیلم‌هایش را نیز به مننشان می‌دهد. بعد از یک ماه دیگر تحمل نکردم و با درددل نزد مادرم تصمیمگرفتیم اینجا بیاییم و او را لو بدهم».

شبکه ابلیس‌ها

مأموران با شنیدنداستان باورنکردنی این زن، وقتی مشخصات شوهرش را شنیدند آن را با تراژدیهولناکی که مدتی پیش برای یک زن در برابر دیدگان بچه‌اش رخ داده بودمقایسه کردند و دریافتند این مرد مکانیک با دوستانش یک شبکه از ابلیس‌هارا راه‌اندازی کرده است و نه‌تنها با تجاوز به کسانی‌که همسرش از رویناچاری به خانه‌شان می‌کشاند اقدامات شیطانی انجام می‌دهد بلکه در خارج ازخانه با دوستانش به تجاوز و تهیه فیلم سیاه اقدام می‌کند.

باغ متروکه

تحقیقات نشان داد که 3ماه‌پیش زنی 32 ساله که یک پسر 6 ساله داشت با وضعیتی آشفته در حالی کههمسر و برادرش وی را همراهی می‌کردند به کلانتری 12 مرند رفته و پرده ازراز باغ متروکه برداشته‌اند.این زن به ماموران گفته بود که مردی وی را بازور چاقو و در حالی که پسرش نیز همراهشان بود سوار خودرویش کرده و به باغمتروکه‌ای در اطراف شهر انتقال داده و در آنجا با 2 دوستش و بی‌اعتنا بهاینکه پسربچه‌ شاهد صحنه تجاوز است، وی را هدف نیت شوم خود قرار داده‌اندو به تهیه فیلم پرداخته‌اند.

وقتی ماجرای این زن بههمسر مرد شیطان‌صفت شرح داده شد، ماموران شنیدند که وی ماجرای این تجاوزرا از زبان شوهرش شنیده است در حالی که این تراژدی در هیچ جا انتشارنیافته بود.

بدین ترتیب با دستورقاضی پرونده، مرد شیطان‌صفت و دوستانش دستگیر شدند و با وجود اینکه مدارککاملی از اقدامات هولناک آنها وجود دارد سکوت کرده و خود را بی‌گناهمی‌دانند.بنابراین گزارش، تحقیقات در این‌باره ادامه دارد و تازه‌عروس نیزاقدام به طلاق کرده است تا لانه شیطان را برای همیشه ترک کند.